طولانی ترین سریال که بیشتر از نیم قرن ادامه داشت 7 سریال طولانی
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۲۱
طولانی ترین سریال جهان
گاهی اوقات یک سریال تلویزیونی چنان فریبنده است که اتمام آن طعم دلچسبی را بر جای نمی گذارد. ما مجموعه ای از سریال های رکورددار از نظر طولانی بودن را به اشتراک می گذاریم که قطعاً وقت آزاد شما را پر می کند و با پایان قریب الوقوع ناراحت می شوید.
"نور هدایت" ، "دکتر هو" ، "پیاده روی ستاره ای" - تعداد سریال های جمع آوری شده در مطالب امروز ما شگفت انگیز است. در اینجا نگاهی می اندازیم به طولانی ترین سریال دنیا و طولانی ترین سریال های تلویزیونی در طیف گسترده ای از ژانرها ، از جمله کارتون ، داستان های پلیسی و داستان های علمی (هشدار اسپویلر: برخی از آنها هنوز ناتمام هستند!). در این پست 7 تا از طولانی ترین سریال های دنیا معرفی شده است.
سریال "نور هدایت" ، 1952-2009
بلندترین سریال تلویزیونی جهان
طولانی ترین سریال تاریخ
سریال دراماتیک "نور هدایت" Guiding Light که در مورد زندگی روزمره یک کشیش و اطرافیانش از یک شهر خیالی نزدیک شیکاگو می گوید ، اولین قسمت آن در سال 1952 منتشر شد ، به طولانی ترین سریال در ژانر خود تبدیل شد - در کل ، 72 فصل و 18،262 قسمت در طول پخش سریال دارد - یک رکورد مطلق ، که هنوز توسط هیچ سریالی شکسته نشده است.
علی رغم چنین حجم چشمگیر ، این بلندترین سریال دنیا تا زمان اتمام رتبه بالایی را حفظ کرد و منتقدان خاطرنشان کردند که سریال طولانی "نور هدایت" (اتفاقاً چندین جایزه انجمن امی و کارگردانان آمریکا را از آن خود کرد) از جایگاه مهمی در تاریخ تلویزیون برخوردار بوده و خواهد بود سالهای زیادی به خاطر سپرده شد.
سریال "در آستانه شب" ، 1956-1984
طولانی ترین سریال های جهان
یکی دیگر از طولانی ترین سریال های جهان ، سریال "در آستانه شب" ، The Edge of Night برخلاف بسیاری از سریال ها ، نه درام های شخصی قهرمانان ، بلکه در تحقیقات کارآگاهی از شهر مونتیسلو ، که خط اصلی روایت است ، متمرکز است. و به لطف آن پروژه بسیار موفق و طولانی به دست آمد.
قابل توجه است که ایده نویسندگان نه تنها توسط مردم ، که از همان قسمت های ابتدایی عاشق این سریال شدند ، بلکه توسط منتقدان و همچنین نمایندگان انجمن نویسندگان کارآگاه ایالات متحده ، که این پروژه را با جایزه افتخاری ادگار پو اهدا کرد.
سریال دکتر هو 1963 در حال حاضر ادامه دارد
سریال علمی تخیلی دکتر هو Doctor Who نه تنها طولانی ترین و موفق ترین مجموعه تلویزیونی در ژانر خود شده است (همانطور که حتی در کتاب رکوردهای گینس نیز به آن اشاره شده است) ، بلکه قلب بینندگان در سراسر جهان را به خود جلب کرده و تأثیر بسزایی در فرهنگ بریتانیا دارد.
این سریال که در سال 1963 منتشر شد ، 26 سال بعد تعطیل شد ، اما در سال 2005 به صفحه سریال بازگشت و هنوز موقعیت خود را رها نمی کند - یک داستان هیجان انگیز درباره یک مسافر زمان ، که چندین جایزه معتبر از جمله BAFTA و زحل دریافت کرده است ، سریال دکتر هو در حال کسب طرفداران وفادار بیشتر و بیشتر است. و منتقدان موفقیت بیشتر سریال دکتر هو را در آینده پیش بینی می کنند.
"روزهای زندگی ما" ، 1965 - 2014
مجموعه درام آمریکایی "روزهای زندگی ما" Days of Our Lives به یکی از پرطرفدارترین پروژه ها نه تنها در ایالات متحده ، بلکه در سراسر جهان تبدیل شده است - داستان زندگی دو سلسله روانپزشکان از شهر خیالی که در 13715 قسمت گفته شد ، و همچنین بسیاری از جوایز معتبر فیلم را از جمله چندین جایزه امی برنده شده است.
این داستان داستان دو خانواده به نام های هورتون و بردی را روایت می کند که هر یک از آنها با مشکلات خاصی در زندگی روبرو هستند و علاوه بر این ، بخش قابل توجهی از داستان ها به مباحث روانشناسی و پزشکی اختصاص دارد که به گفته مردم ، به نویسندگان فیلمنامه کمک کرد تا تعادل کاملی بین شخصیت های درام شخصی و لحظات کاری ایجاد کنند.
استار ترک ، 1966 - تاکنون
Star Trek که در سال 1966 آغاز به کار کرد ، یکی از محبوب ترین پروژه های تلویزیونی علمی تخیلی در سراسر جهان است. به طور رسمی ، اولین قسمت که امروز "Star Trek: The Original Series" نام دارد ، در سال 1969 به پایان رسید ، اما اسپین آف های بی شماری که در سالهای بعدی ایجاد شد ، به عنوان یکی از طولانی ترین مجموعه های تلویزیونی مجموعه ما است.
آخرین قسمت (تا به امروز) ، انیمیشن Star Trek: Lower Decks بود که فصل دوم آن قرار است در نیمه دوم سال 2021 اکران شود ، اما سازندگان نوار آماده نیستند که در آنجا متوقف شوند.
سریال همه فرزندان من ، 1970-2013
یکی دیگر از محبوب ترین سریال های طولانی در مطالب امروز ما درام آمریکایی All My Children است که توسط تهیه کننده اگنس نیکسون ساخته شده و در سال 1970 منتشر شده است. خلاصه داستان این نوار از این نظر متفاوت است که فیلمنامه نویسان نه تنها در مورد داستان های عاشقانه و تراژدی شخصیت های اصلی داستان می گفتند ، بلکه به موضوعات حاد ، مهم اجتماعی و حتی سیاسی نیز پرداختند (به عنوان مثال ، "همه فرزندان من" اولین سریال و پروژه ای در تلویزیون بود ، که در آن به جنگ در ویتنام پرداخت ، و علاوه بر این ، موضوعات تابو مثل سقط جنین و جراحی پلاستیک را مطرح کرد).
عشق به مردم ، تحسین منتقدان ، تعدادی جوایز معتبر سینمایی - موفقیت فیلم بسیار عظیم رقم خورد و قطعاً آثار خود را در تاریخ سینما برجای گذاشته است.
سریال سیمپسون ها ، 1989 - تاکنون
بهترین سریال برای تماشا
یکی از طولانی ترین سریال ها ، مجموعه انیمیشن معروف ، که داستان زندگی سیمپسون ها در شهر خیالی اسپرینگفیلد را روایت می کند ، در تعداد قسمت های ژانر خود به طولانی ترین انیمیشن تبدیل شده است - این نوار از سال 1989 به طور مداوم منتشر می شود و در این مدت 32 فصل و 695 قسمت را در زرادخانه خود جمع کرده است.
سیمپسون ها به یک پروژه واقعاً نمادین تبدیل شدند ، که در آن نویسندگان بیشترین موضوعات شامل دین ، سیاست و مسائل اجتماعی را پوشش می دادند. این سریال امروز هم اهمیت خود را از دست ندا ده و طبق گفته سازندگان تصویر ، در پاییز 2021 فصل دیگری از کارتون محبوب در انتظار طرفداران است.
(سیارک) : پس از ماهها انتظار، دوستداران مجموعه تلویزیونی "بازی تاج و تخت" بالاخره مطلع شدند که پخش فصل هفتم این مجموعه محبوب از ماه ژوئیه آغاز خواهد شد.شبکه تلویزیونی اچ.بی.او، تهیهکننده مجموعه بازی تاج و تخت، در یک رویداد مطبوعاتی که به صورت زنده در صفحه فیسبوک این شرکت همرسانی گردید، اعلام نمود که اولین قسمت فصل جدید روز ۱۶ ژوئیه پخش می شود.
در این ویدئو تاریخ آغاز مجموعه جدید با آب شدن تدریجی یک قالب یخ بزرگ ، نمایان گردید. هنوز هیچ تیزر تبلیغاتیای که تصاویری از فصل هفتمرا نشان بدهد ، منتشرنگردیده. اما، پوستر رسمی که تصویر یخ و آتش در آن دیده می شود احتمالا حاکی از نبرد دنریس تارگرین با ارتش یخ می باشد.
این پست را چگونه میبینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. (سیارک)
نظرات
ناشناس۱۴۰۳/۲/۳۰خاک بر سر هر کسی که این سایت رو طراحی کرده و رو این مقاله کار کرده!
مزخرفترین سایت و مطلبی بود که خوندم نصف مطالب اشتباه بودن
سرانجام بازی تاج و تخت از نظر طرفداران دوآتشه سریال
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۲۰
(این گزارش بخشهایی از فصل هفتم سریال بازی تاجوتخت را لو میدهد. اگر نمیخواهید بدانید، نخوانید.) فصل هفتم سریال بازی تاجوتخت یکشنبه ۲۸ اوت به پایان میرسد. فصلی که بسیاری معتقدند از مهیجترین فصلهای این سریال بوده، فصلی که در آن لشکرها به آتش کشیده شدند و خاندانها به تمامی نابود شدند. در قسمت یکیمانده به آخر سریال، دنریس تارگرین و وایت واکرها به مصاف هم رفتند و پادشاه شب، اژدهایی را از آن خود کرد. اما قسمت آخر (که ۷۹ دقیقه خواهد بود) بیش از اینها فرازونشیب و حادثه خواهد داشت. در این قسمت همه چهرههای مهم این فصل حاضرند. جان اسنو و سرسی لنیستر رودررو میشوند که برای برخورد با وایت واکر چارهای بیاندیشند. میتوان تصور کرد که دیدارشان پایان خوشی نداشته باشد. از سال ۲۰۱۱ که بازی تاجوتخت شروع شد، هواداران دوآتشه سریال روی اینترنت در مورد آن حرف میزدند، و حالا که سریال به پایانش نزدیک میشود، حرفها به اوج رسیده. در این گزارش بعضی از پیشبینیهای هواداران در باره قسمت آخر فصل هفتم را گردآوردهایم. آریا لیتلفینگر را فریب میدهد بعضیها معتقدند خط داستانی خواهران استارک بدترین نکته فصل هفتم است. در فصل ششم آریا یاد گرفت چطور بفهمد کسی دروغ میگوید. (سیارک) بعضیها میگویند داستان فراتر از آن است که به نظر میآید و سنسا و آریا به خاطر وابستگیهای خانوادگیشان دچار مشکل شدهاند. و بعضی دیگر میگویند آریا استارک - که دو فصل سریال داشت آموزش میدید "مرد بیچهره" باشد - دارد وانمود میکند که از لیتلفینگر گول خورده. کریس مندل، از نویسندگان مجله شورتلیست و هوادار دوآتشه بازی تاجوتخت، میگوید: "همین یک فصل پیش بود که آریا یاد گرفت دروغ آدمها را بفهمد. اینکه یک آدمکش تمامعیار براوس را ترک کند و سه روز بعد نفهمد خواهرش دروغ میگوید یا نه، به نظرم صرفا برای ایجاد هیجان است. به همین خاطر خیلیها فکر میکنند کل ماجرا نقشه است و احتمالا دستبهیکی کردهاند که کار لیتلفینگر را بسازند. برن استارک نایت کینگ است خیلی از بینندگان فکر میکنند نایت کینگ(پادشاه شب) برن استارک است. در کل، تکلیف سریال با ماجراهای سفر در زمان و اینجور چیزها روشن نیست. قرار است برن سه بار در زمان سفر کند، که در هر کدام بیش از قبلی گند بزند و نهایتا پیشگوی فلج در گذشته گیر بیافتد. کریس مندل معتقد است کل ماجرا باورپذیر نیست. میگوید: "به نظر میرسد تکلیف سریال با ماجرای سفر زمان روشن نیست، و به همین خاطر است که برن را زیاد نمیبینیم. ولی از طرف دیگر در مورد وایت واکر هم هیچی نمیدانیم. ممکن است سروکله برن در آخرین لحظه پیدا شود. شاید به همین خاطر است که چیز زیادی در موردشان نمیدانیم. سگ تازی با کوه میجنگد علاقمندان بازی تاجوتخت چندین فصل است منتظرند سندور و گرگور کلگان به جان هم بیافتند. و از ظواهر امر اینطور پیداست که در قسمت آخر این اتفاق میافتد. سگ تازی از جنگجویان دنریس است که قرار است "وایت" ربودهشده را به کینگز لندینگ ببرند که سرسی را راضی کنند به مصاف وایت واکرز برود - جایی که برادرش، که زامبی است، زندگی میکند. کریس مندل معتقد است "زامبی را برادرش یعنی سگ تازی میکشد"، اما زمان زیادی به این ماجرا اختصاص داده نخواهد شد. میگوید: "پرداختن به این ماجرا، با این همه ماجرای دیگری که در جریان است، اتلاف وقت است. این بخش داستان از آن چیزهایی است که میتوانست خیلی زودتر اتفاق بیافتد، اما آن را گذاشتند برای این فصل و سریع از رویش گذشتند و شخصیتها درست پرداخته نشد. " جان و دنریس بالاخره به هم میرسند (سیارک) نام قسمت آخر "اژدها و گرگ" است - که تقریبا واضح است به کدام شخصیتها اشاره دارد. جای تأسف است که او دستآخر به کسی دل می بازد که با او نسبت خونی دارد. بعضی بینندگان سریال معتقدند شخصیتهای کیت هارینگتون و امیلیا کلارک در فصلهای اخیر سریال چیزی را که باید بین دو نفر باشد، نداشتهاند. اما در فصل هفتم این دو شخصیت به هم نزدیکتر شدهاند. نکته مهمتر اینکه این دو نفر نسبت خانوادگی دارند. کریس مندل معتقد است این دو نفر "به هم میرسند". میگوید: "البته همین که سازندگان چنین چیزی را طرح کردهاند کمی عجیب است. این همه آدم مجرد در وستروس هست. جای تأسف دارد که دل به قوم و خویش خودش ببازد."
در مجموعه تلویزیونی خانه کوچک، ملیسا گیلبرت (چپ) نقش لورا اینگلز وایلدر را بازی کرده است
یکصد و پنجاه سال از تولد لورا اینگلز وایلدر نویسنده مجموعه کتابهای "خانه کوچک" میگذرد. اما آیا هنوز داستانهای او که درباره یک خانواده کشاورز است، برای دختران جوان در عصر فنآوری جذابیت دارد؟این سریال حدود چهل سال پیش در ایران پخش می شد. این سریال داستان خانوادهای کشاورز را در قرن نوزدهم نشان میداد که در روستایی به نام والنات گرو اقامت کردند. در این سریال داستان زندگی لورا اینگلز فرزند دوم این خانواده، قهرمان اصلی این فیلم، از کودکی تا دوران تدریس در مدرسه نشان داده میشد. دیوید اسکرایونر، نوازنده ویولن هر بار که در پاییز در مراسم "روز وایلدر" در مزرعه راکی ریج شرکت میکند، با این سوال طرفداران مجموعه کتابهای این نویسنده مواجه می شود که "آیا او ویولن پدر را دارد." " روز وایلدر" همه ساله در گرامیداشت یاد لورا اینگلز وایلدر برگزار میشود.
خانوادههای زیادی در چنین روزی در خانه واقع در این مزرعه در میسوری جمع میشوند. این همان محلی است که خانم اینگلز وایلدر هشت کتاب "خانه کوچک" را نوشت. این خانوادهها با جمع شدن در این محل میتوانند ببینند که چگونه دیوید با همان ویولنی که این نویسنده در داستانهای دوران کودکیش از آن یاد کرده بود، برای آنها می نوازد. بسیاری از کودکانی که به این محل آمدهاند درست مثل "لورا" شخصیت اصلی این مجموعه داستان ها، موهایی بافته شده و کلاههایی بنددار دارند. سومین کتاب از مجموعه کتابهای "خانه کوچک" به دلیل آن که در دهه ۱۹۷۰مجموعهای تلویزیونی براساس آن ساخته شد، به یکی از محبوبترین آنها تبدیل شده است. در این سریال تلویزیونی که ملیسا گیلبرت نقش لورا و دین باتلر نقش همسر آینده او را بازی می کرد، زندگی آن ها در دهههای ۱۸۷۰ و ۱۸۸۰ در غرب آمریکا به تصویر کشیده شده است. نویسنده، این مجموعه کتابها را براساس خاطرات دوران کودکی خود به زیبایی به رشته تحریر در آورده است. این کتابها از زمان انتشار در میان پرفروش ترین کتابها در جهان بودهاند. این مجموعه کتابها باعث اتصال نسلها درخانوادهها شده است. جنیفر و الیزابت از جمله این خانوادهها هستند که خود را طرفدار پرو پا قرص این مجموعه کتابها می دانند. آنها تا کنون از ده محل واقعی که به خانواده نویسنده مربوط میشود، دیدن کرده اند. "بسیار هیجانانگیز" نگارش این داستانها با عبارت "روزی روزگاری" آغاز شده و لحنی داستانی دارد و به توصیف فعالیت کشاورزان مهاجر در تغییر شکل طبیعت وحشی میپردازد. در جلد ششم این مجموعه کتابها به نام "زمستان طولانی"، سختیهایی که اعضای خانواده تجربه کردهاند، به خوبی ثبت شده از زوزه گرگها در شب تا جان به در بردن پس از یک زمستان طولانی پر برف هشت ماهه و گرسنگی . کتاب نهم به نام "چهار سال اول" چندین سال پس از مرگ نویسنده و براساس نسخه پیشنویس به جا مانده از او منتشر شد. جنیفر و الیزابت همانند بسیاری دیگر از بازدید کنندگان در حالی که اشک در چشمانشان حلقه شده به نواختن ویولن دیوید گوش می دهند. آنها به همراه مادرو دو فرزند جنیفر به این مزرعه آمده اند.آن ها به شوخی در این باره که چه کسی نقش لورا را داشته باشد با هم بحث میکنند. بازدیدکنندگان در فروشگاهی که در این محل است، اغلب چیزهایی را پیدا می کنند که ارتباط احساسی عمیقی با داستانهای خانم اینگلز وایلدر دارد. زنی جوان که به این محل آمده می گوید: "وقتی که سال سوم دبستان بودم، معلم ما به ما گفت که می خواهد چند داستان برایمان بخواند. من شیفته این کتاب ها شدم و همه آن ها را سال بعد خواندم. جسارت و قدرت نویسنده مرا مجذوب کرد. "
"بیش از حد سعادتمند" مجموعه کتابهای خانم اینگلز وایلدر زندگی لورا را از ۵ تا ۱۹ سالگی شامل میشود، یعنی تا زمانی که با آلمانزو ازدواج می کند. خوانندگان این کتابها با این شخصیت بزرگ شدند، درست همانند کودکان امروز که با هری پاتر بزرگ میشوند. دین باتلر، بازیگرکه در سریال تلویزیونی نقش همسر لورا را بازی کرده و یکی از سخنرانان مراسم بزرگداشت این نویسنده است، میگوید خیلیها این مراسم را همانند کتابهای این نویسنده به دلیل آن که مهربانی و ارزشهای خانوادگی را ستایش میکند، دوست دارند. آقای باتلر همچنین میافزاید: "خودم را خیلی سعادتمند حس میکنم، خیلی تحت تاثیر قرار میگیرم وقتی که مردم به من میگویند که این شخصیت را دوست دارند به این دلیل که لورا عاشق این شخصیت بود." "واقعی" بازدیدکنندگان در داخل خانه کوچکی که لورا و آلمانزوی واقعی ساخته بودند با توقف در آشپزخانهای که همچنان تمیز است و پیشخوان کوچکی دارد، شور و نشاطش را تحسین میکنند. پیشخوان آشپزخانه به اندازه قد او یعنی ۱.۵۰ متر) است، ویولن پدر در مواقعی که نواخته نمیشود در سالن به دیوار آویزان است. مثل این است که کتابهای خانم اینگلز وایلدر جان میگیرند. آن دختر موسیاه سرکشی که با گول زدن نلی بدجنس او را به سوی نهری پر از زالو میکشاند و یا بر یک اسب کوچک بدون زین سواری میکند. ویلیام آندرسون، زندگینامه نویس خانم اینگلز وایلدر که در این مراسم حضور دارد، میگوید: " معلمی به من گفت که به نظر میرسد لورا برای دانشآموزانش خیلی واقعی است. طوری که وقتی آنها به خانه میروند مرتب درباره لورا صحبت میکنند. و والدین دانشآموزان از آنها میپرسند که این دختر جدید در کلاس کیست؟ لورا مثل عضوی از خانواده آن هاست." جین کودی کسی است که خانوادهاش به خوبی لورا و آلمانزو را می شناختند. او از سال ۱۹۶۰ یعنی سه سال پس از مرگ لورا اینگلز وایلدر، در تبدیل مزرعه راکی ریج به موزه نقش داشته است. خانم کودی هنوز هم این نویسنده را منبع الهام خود می داند و او را به دلیل مدرن بودن در دورانی که مدرن نبود، تحسین میکند.
تیزر جدید فصل پایانی سریال بازی تاج و تخت منتشر شد، فصل هشت آخرین فصل این مجموعه تلویزیونی HBO خواهد بود. فصل 8 سریال بازی تاج و تخت از 23 فروردین 98 منتشر خواهد شد.
در این تریلر جان اسنو، سانسا و آریا با مجسمه هایی از خود در قلعه وینترفل مواجه می شوند که آینده آن ها را پیشبینی کرده است. در خانواده آنها رسم است مجسمه بعد از مرگ هرشخصی در این سرداب قرار داده شود.
فصل آخر Game of Thrones شامل 6 اپیزود یکی کمتر از فصل قبلی است. بازی تاج و تخت از سال 2011 به نمایش در آمده و تاکنون 38 جایزه امی را برده است.
در فصل اول سریال بازی تاج و تخت سرسی لنستر به ند استارک هشدار می دهد.
در بازی تاج و تخت یا پیروز میشوی یا میمیری
هشدار لو رفتن داستان فصل 8 در ادامه مقاله
حالا که شاه شب کشته شده، سرسی شانس زیادی برای حفظ تخت و تاج دارد، از سوی دیگر دنریس تارگرین و جان اسنو که عاشق هم شدند و از یک نبرد سنگین پیروز بیرون امدند انگیزه زیادی برای شکست سرسی دارند.
در بازی تاج و تخت چه کسی پیروز خواهد شد؟
ما انواع پایان های مختلف سریال بازی تاج و تخت را در زیر بررسی می کنیم. اگر شخصیت جدیدی در قسمت های آینده اضافه نشود یکی از پایان های زیر محتمل خواهد بود
تصور پایان بازی تاج و تخت با پیروزی جان اسنو زیاد سخت نیست. جان تاکید دارد رازی را مخفی نگه دارد که به کم کم به گوش همگان خواهد رسید. جان تابحال شکست نخورده است. خون تارگرین در رگ های اوست و پادشاه بر حق هفت اقلیم است.
در تئوری یا روی کاغذ جان می تواند پیروز جنگ نهایی باشد، پادشاه شود و به عشق جدید خود برسد ولی آیا دنریس حاضر است قدرت را با جان تقسیم کند؟ آیا سازندگان به پایان به این سادگی رضایت خواهند داد؟ پاسخ با شما ولی به نظر این پایان داستان نیست
دنریس تارگرین
از ابتدای داستان، همیشه حرف فرمان روایی دنریس بر هفت اقلیم بوده است. آیا او قرار است حکومتی مردی و دموکراتیک ایجاد کند؟ دنریس حاضر به حمله مستقیم به سرسی نشد تا از کشته شدن افراد بیگناه جلوگیری کند. با کشته شدن اژدهای دیگر ادامه جنگ برای مادر اژدها کمی سخت شده، آیا او میتواند از عشق خود به جان بگذرد و با کشتن سرسی پیروز این میدان شود؟
اگر دنریس قدرت را در دست بگیرد عاقبت جان اسنو چی میشود؟ او به شمال برخواهد گشت؟ یا فرمانروایی شمال را هم از دست خواهد داد؟
سرسی لنیستر
سرسی هفته ساکتی را گذراند، به نظر عموم هرکسی ممکن است برنده این نبرد باشد غیر از سرسی! سرسی به دنبال انتقام از تیریون و جیمی است. او با کشتن میساندی منفور ترین شخصیت داستان است. داستان به هر شکلی پیش برود احتمالا پایان خوشی برای سرسی نخواهد داشت.
سانسا استارک
سانسا درس های زیادی از لیتل فینگر گرفته است، او دیگر یک پرنده کوچولو نیست، او افکاری در سر دارد. برای نجات شمال سانسا باید دنریس را از سر راه کنار بزند ولی جان با او مخالف است. او حتی اگر موفق به گرفتن تاج نشود هرگز نخواهد گذاشت شمال زانو بزند.
برن استارک
باتوجه به ناتوانی برن شاید امکان پادشاهی برای او دور از ذهن باشد ولی برن یک وارگ است او میتواند در بدن حیوانات دیگر نفوذ کرده و حتی به گذشته سفر کند. حالا برن کلاغ سه چشم است، این قابلیت او محدودیت های فیزیکی را درنوردیده و او دیگر یک فلج ساده نیست. او توانایی کسب تاج پادشاهی را دارد حتی اگر خودش تمایلی نداشته باشد.
یرون گریجوی
یرون که ناگهان در فصل هفت ظاهر شد اکنون قدرت ناوگان آهنین را در دست دارد و یک اژدها را به آسانی کشته است. اگر او پادشاه شود پایان جالب و غافلگیر کننده ای خواهد بود!
تیریون لنیستر
تیریون خیلی دور از قدرت به نظر می رسد ولی او به صورت مخفیانه یک رگ تارگرین دارد. البته اشاره های زیادی به این موضوع نشده است. در کتاب به این موضوع پرداخته شده که شاه دیوانه با مادر تیریون رابطه داشته و احتمالا پدر تیریون است.
تارگرین باشد یا نباشد، او درحال حاضر دست راست ملکه و پدر خود را کشته است. او تجربه اداره پادشاهی را دارد. نامحتمل است که با این اندازه بتواند در حضور دنریس حکومت کند ولی هیچ چیز بعید نیست!
فرزند سرسی
کودکی ممکن است پیروز تاج و تخت باشد، تلخ ترین پایان ممکن برای این سریال کشته شدن تمام شخصیت های اصلی است و در یک تئوری بسیار محتمل کشته شدن سرسی توسط آریا ممکن است فرزند سرسی بتواند قدرت را در دست گیرد.
کودک معجزه آسای تارگرین
در دو اپیزود آخر فصل هفت اشاره های زیادی به کودک اصرار آمیزی که جان باید شمیرش را به او بدهد شده است. با اینکه دنریس توانایی بچه دار شدن را ندارد و اگر عشق بین دنریس و جان ادامه پیدا کند شاید این فرزند پایان داستان باشد و او پادشاه آینده باشد.
هیچ کس فکر نمی کرد شاه شب به این راحتی و به دست آریا کشته شود، آریا ثابت کرد قدرت زیادی دارد و احتمالا سرسی را نیز به قتل برساند و این پایان کار او خواهد بود. بازی تاج و تخت شخصیت های زیادی دارد در اپیزودهای باقی مانده تکلیف تک تک شخصیت ها روشن خواهد شد.
استادان، دانش آموختگان هفت پادشاهی(Seven Kingdoms) هستند. Maesters شوالیه های ذهن هستند. آنها توانایی های درمانگری و اطلاعات زیادی درباره دنیای شناخته شده دارند.
تقریبا هر خانواده ای در وستروس یک Maester دارد که به رئیس مشاوره می دهد و به کودکان آموزش های لازم را می دهد. درصورتی بیماری نیز توسط این شخص درمان می شوند.
Aemon
آیمون یکی از استادان در قلعه سیاه (Castle Black) است. Aemon یکی از لرد فرمانده (Lord Commander) و مشاوران نگهبان شب (Night's Watch) است.
دنیای شناخته شده
سرزمین های شناخته شده که به نام "the world" یا جهان معرفی می شود شامل مناطق وستروس Westeros، اسوس Essos و سوتوریوس Sothoryos است. در این دنیا مجمع الجزایر و جزایر کوچک مانند Stepstones، جزایر تابستانی و lb نیز وجود دارند.
مسیر اشتباهی میری... وستروس غرب است.
- تیریون لنیستر به جوره مورمون
وستروس Westeros
وستروس به منطقه غربی جهان (دنیای شناخته شده) گفته می شود. این منطقه توسط دریای باریک از اسوس جدا شده است. بیشتر داستان های بازی تاج و تخت در وستروس می گذرد.
مقدمه سیارک
قبل از شروع داستان بازی تاج و تخت توجه داشته باشید که داستان کتاب با سریال متفاوت است، کتاب توسط George R.R. Martin جورج ار ار مارتین به نام ترانه یخ و آتش نوشته شده است. داستان کتاب هنوز ادامه دارد ولی داستان سریال احتمالا در فصل 8 تمام شود. نکته دوم اینکه ناگفته های زیادی در سریال وجود دارد، محتمل است مانند سریال های دیگر اسپین-آفی بر بازی تاج و تخت ساخته شود تا به این پرسش ها پاسخ دهد.
نکته خیلی مهم مانند تمامی فیلم های سینمایی که برپایه رمان ساخته می شوند دقت کنید که کتاب هرچقدر هم زیبا نوشته شده باشد در محدوده تخیل خواننده پر و بال میگیرد ولی دست کارگردان در استفاده از جلوه های ویژه باز است. فیلم باید کشش کافی برای بیننده را داشته باشد پس کارگردان باتوجه به شرایط داستان را پیش می برد. نکته مهم دیگر اینکه روند ساخت فیلم و سریال به صورت خطی نیست و مثلا در یک لوکیشن تمامی صحنه های مربوط به یک فصل گرفته می شود و در ویرایش نهایی داستان شکل می گیرد. معمولا کارگردان از تمامی صحنه های گرفته شده هم استفاده نمی کند. اگر در تیزرها صحنه ای را میبینید که بعدا در سریال وجود ندارد به این دلیل است.
اگر قبلا کتاب را خواندید نباید انتظار داشته باشید داستان سریال مانند کتاب پیش برود، بازی تاج و تخت همانطور که اسمش شبیه کتاب نیست آخرشم هم مانند کتاب نیست، کاملا واضح است که کارگردان برای ایجاد کشش در همه بینندگان مجبور به ایجاد تغییرات زیادی در داستان شده است.
سریال بازی تاج و تخت و کتاب ترانه یخ و آتش دارای شخصیت های بسیار زیادی است که حتی به خاطر سپردن اسامی آنها کار بس دشواری است. داستان زندگی هر فرد پیچیدگی های زیادی دارد، هر شخص پیشینه ای دارد و در از جایی به داستان اضافه می شود. یکی دیگر از نکاتی که شاید بیننده سریال را دچار اشتباه یا سردرگمی کند این است که حضور هر کاراکتر دلیلی دارد. یا این کاراکتر تاثیری در روند داستان دارد. سریال به اندازه کتاب به جزئیات نپرداخته است و بعضی شخصیت ها در داستان گم می شوند. حتی وضعیت زنده ماندن یا مردن آن ها نیز مشخص نمی شود.
در ادامه تاریخ از گذشته به زمان حال نقل شده است. هرجایی که نیاز به توضیح درباره شخصیت خاصی بوده اورده شده است، بدلیل طولانی شدن مقاله توضیحات بیشتر درباره شخصیت های داستان در صفحات جداگانه مربوط به هر شخصیت آورده شده است.
تاریخ نوشته شده
اولین دست نوشته های موجود مربوط به 6000 سال پیش است. وقتی Andals از دریای باریک عبور کرده و وارد وستروس شدند. First Men یا انسان های اولیه ساکنان آن زمان وستروس بودند، آنها روشی برای نوشتن تاریخ نداشتند.
سیستم تاریخ در داستان برمبنای تاریخ فتح تارگرین است. این تاریخ به صورت BC یا Before Conquest یا قبل از فتح و AC یا After Conquest یا بعد از فتح تقسیم شده است.
عصر طلوع یا The Dawn Age
ماقبل تاریخ: وستروس محل زندگی غیر انسان هایی از نژادهای مختلف بود. کودکان جنگل Children of the Forest، غول ها Giants و wood-dancers ها.
کودکان جنگل
کودکان جنگل یا Children of the Forest یکی از ساکنان قدیمی وستروس بودند. کودکان جنگل انسان نبودند، کودکان جنگل در 12 هزار سال پیش حتی قبل از ورود انسان های اولیه ساکن وستروس بودند.
غول ها
غول ها یکی دیگر از ساکنان غیر انسان هفت پادشاهی در جنوب دیوار هستند. البته تعدادی از غول ها در شمال و پشت دیوار نیز وجود دارند که با وحشی ها زندگی می کنند. (دیوار و قبیله وحشی ها در ادامه شرح داده خواهد شد.)
12 هزار سال قبل از تهاجم - 12000 BC
اولین نژاد انسان، انسان های اولیه از اسوس وارد وستروس شدند. با ورود انسان های اولیه جنگی میان آنها با کودکان جنگل شکل گرفت. کودکان جنگل قدرت جادویی داشتند ولی قدرت کافی دربرابر انسان های اولیه را نداشتند. انسان های اولیه مجهز به سلاح های برنزی بودند.
در این جنگ ها کودکان جنگل از جادوی چکش آبی استفاده کردند و Dorne را تخریب کرد و جزیره Stepstones شکل گرفت. کودکان جنگل قصد داشتن وستروس را به دو قسمت تقسیم کنند تا انسان های اولیه نتوانند به سرزمین ها برسند. یکبار دیگر از جادوی چکش آبی استفاده کردند ولی موفق به این کار نشدند و the Neck شناور شد.
10 هزار سال قبل از تهاجم - 10000 BC امضای پیمان
بعد از سال ها جنگ و درگیری، کودکان جنگل نتوانستند پیروز شوند و انسان های اولیه تلفات زیادی دادند. هر دو طرف جنگ پیمانی در جزیره چهره ها بستند. طبق این پیمان کنترل زیادی از زمین ها به دست انسان های اولیه افتاد. کودکان جنگل نیز کنترل بخش های جنگل را در اختیار گرفتند. این شروع عصر قهرمانان بود
برخی از انسان های اولیه در جزایر آهنین ساکن شدند، این افراد مشغول تجارت دریایی شدند و به نام زاده آهن Ironborn شناخته می شوند. برخی دیگر در The Neck یا گردن ساکن شدند.
در زمان نامشخصی وقتی کودکان جنگل دربرابر انسان های اولیه شکست خوردند، کودکان جنگل به صورت مخفیانه اقدام به ساخت اولین وایت واکر کردند. آنها می دانستند نمی توانند انسان ها را به سمت خود بکشانند پس با این روش از انسان ها بر علیه خودشان استفاده کردند.
کودکان اولین وایت واکر را از یک اسیر ساختند. این وایت واکر قدرت زنده کردن مردگان را داشت. البته کودکان جنگل هیچ وقت از وایت-واکر ها بر علیه انسان های اولیه استفاده نکردند. آنها به پیمانی که بسته بودند متعهد شده بودند.
عصر قهرمانان
8 هزار سال قبل از تهاجم - 8000 BC شب طولانی The Long Night
در زمستانی که شب های آن چندین سال به طول می کشید، در تاریکی مطلق، وایت واکر ها به وستروس مسلط شدند. در جنگ بین انسان های اولیه که با کودکان جنگل متحد شده بودند بر علیه وایت-واکر ها، انها را شکست داده و به شمال فراری دادند.
در همین زمان در شرق قهرمانی با نام آزور آهای Azor Ahai ظهور کرد. او شمشیری به نام آورنده نور یا Lightbringer داشت. البته در وستروس کسی به او اهمیت نمی داد.
بعد از عقب نشینی وایت واکر ها به شمال رهبری به نام برندون استارک دیواری در شمال کشید تا از بازگشت وایت واکر ها جلوگیری کند.
برندون استارک در پشت دیور قلعه ای به نام وینترفل ساخت و خانه استارک شد. به گفته ای او اولین شاه شمال است. کودکان جنگل بعد از دادن تلفات زیاد در جنگ ناپدید شدند.
برندون استارک
برندون استارک یا برن سازنده یا برندون سازنده یکی از انسان های اولیه در عصر قهرمانان است. او سازنده خاندان استارک، اولین شاه شمال و اولین لرد وینترفل است.
شبح یا Nightfort اولین قلعه ساخته شده روی دیوار بود، Nightfort مقر فرماندهی نگهبان شب برای نزدیک به 6000 سال بود. 18 قلعه دیگر بعد روی دیوار ساخته شد.
برخی از انسان های اولیه از بدشانسی در شمال گیر کرده بودند و با جنوب دیوار ارتباطی نداشتند این افراد برای خود زندگی تشکیل داده و نام Free Folk را برگزیدند.به این افراد در مابقی دنیا وحشی ها گفته می شود. آنها به خدایان باستان ایمان دارند.
در زمانی در این قرن یکی از شاهان جنوب از دیوار بازدید می کند. او غذای قلعه شبح را مسخره می کند. آشپز قلعه پسر شاه را می کشد و از گوشت او پای تهیه می کند و خورد پادشاه می دهد. در افسانه آمده است که آشپز مورد نفرین خدایان واقع می شود. او تبدیل به موش غول آسایی می شود و فرزند خود را می خورد. از او به عنوان موش آشپز یاد می شود. نسل های بعدی از این داستان به عنوان تنبیه خدایان یاد می کنند که هیچ گناهی بدون عداب نخواهد ماند.
بین 6 تا 8 هزار سال قبل از تهاجم - 6000 تا 80000 BC
انسان های اولیه که در جنوب دیوار بودند برای خود خاندان هایی تشکیل دادند، این خاندان ها بعدا هفت پادشاهی را تشکیل دادند.
برن سازنده در شمال حکم رانی میکرد.
گارت باغبان Highgarden را ساخت.
لن ملقب به لن باهوش از خاندان کسترلی کلاهبرداری کرد. لن باهوش بعدا خاندان لنستر را تاسیس کرد.
Grey King جزایر آهنین را متحد کرد، طبق افسانه ها ناگا اژدهای دریا را کشت.
Highgarden
قلعه خاندان House Tyrell بود.
شهر قدیمی یا Oldtown
شهر قدیمی اولین و بزرگترین شهر وستروس است که توسط خاندان Hightower فرمانروایی می شد. استادان Maesters در این شهر به آموزش می دیدند و سپس به گوشه و کنار وستروس فرستاده می شدند. Citadel مرکز فرماندهی استادان Maesters در شهر قدیمی است.
آهن زادگان اولین گسترش تاریخی خود را در زمان خاندان Hoare داشتند. آنها زمین های زیادی را در اختیار داشتند.
حمله آندال
6 هزار سال قبل از تهاجم - 6000 BC
نژادی از اسوس به نام آندال از دریای باریک عبور کرده و به وستروس و Neck رسیدند. آندال آخرین کودکان جنگل را کشتند ولی تعداد محدودی از آنها فرار کردند. آندال ها اولین سیستم نوشتن در وستروس را پایه گذاری کردند. تاریخ مکتوب از این زمان وجود دارد.
ظهور و سقوط والریا
8 هزار سال قبل از تهاجم - 8000 BC
در شرق قاره اسوس امپراطوری Ghiscari یکی از قدیمی ترین امپراطوری های شناخته شده ولی نه قدیمی ترین تمدن های دنیا وجود داشت.
6 هزار سال قبل از تهاجم - 6000 BC
در بخش غربی ساحل Slaver چوپانان اژدها هایی را در آتشفشان ها پیدا می کنند. والرین ها با استفاده از اژدها می توانند قدرت و نفوذ خود را افزایش دهند.
وستروس: عصر صد پادشاهی
6 هزار تا 700 قبل از تهاجم - 6000 - 700 BC
بعد از تاخ و تاز آندال ها، صدها پادشاه در اطراف وستروس ظهور کردند. برخی از این پادشاهان قدرتمند استارک ها و لنیسترها بودند.
تهاجم تارگرین
2 سال قبل از تهاجم تا 1 سال بعد از تهاجم - 2 BC 1 AC
بدون تمایل به مداخله در Free Cities، آئگون فاتح پادشاه خاندان تارگرین با تعداد محدودی سرباز و 3 اژدهایی که داشت به وستروس حمله کرد.
آئگون اول 2 فرزند داشت، پسر بزرگ آینیس از خواهر زنش آیئیس و دختر جوانترش مایگور از وانیسا
سلطنت شاه دیوانه
259 سال بعد از تهاجم - 259 AC
بعد از به سلطنت رسیدن ایریس تارگرین او صاحب یه فرزند به نام راجر تارگرین می شود.
ایریس تارگرین - شاه دیوانه
شاه دیوانه آخرین پادشاه خاندان تارگرین بود. دو فرزند نجات یافته او دنریس و ویسریس از دریای باریک گذشتند و به Free City و اسوس رسیدند. ایریس تارگرین یا شاه دیوانه به دست جیمی لنیستر کشته شد. جیمی به پادشاه خیانت کرد و از پشت به او شمشیر زد.
همه را بسوزانید.
-شاه دیوانه
راجر تارگرین
فرزند ارشد شاه دیوانه و برادر بزرگ دنریس که به صورت مخفیانه پدر جان اسنو است.
262 سال بعد از تهاجم - 262 AC
تایوین لنیستر تز همسر خود جوانا لنیستر صاحب یک دوقولو به نام های سرسی و جیمی شد.
سرسی لنیستر
خواهر دوقولو جیمی که سه فرزند دارد. آرزوی پادشاهی هر سه فرزند او بر باد می رود. او همسر رابرت است و نقشه قتل پادشاه را در سر دارد.
جیمی لنیستر
او پدر هر سه فرزند سرسی است، جیمی تا اواسط داستان فرمانبردار سرسی است و بخاطر عشق او هرکاری می کند.
هرکسی از ما نیست دشمن است.
-سرسی به جیمی
266 سال بعد از تهاجم - 266 AC
همسر تایوین لنیستر، جوانا در هنگام تولد سومین فرزند آنها تیریون از دنیا رفت. تیریون لنیستر کوتوله است.
تیریون لنیستر
فرزند سوم تایوین و برادر کوچک سرسی و جیمی، سلاح او فکر اوست.
از چشم پدر، همه کوتوله ها حرامزاده هستند.
- تیریون به جان اسنو
قیام رابرت - Robert's Rebellion
سال 280 تا 281 بعد از تهاجم - 280-281 AC
در پاسخ به اعدام ریکارد و برندون استارک، پادشاه جدید وینترفل ند استارک پرچم شما را بلند می کند. رابرت براتیون لرد استورم اند به قیام می پیوندد. پرنس راجر با ارتش سلطنتی به مقابله با قیام بر می خیزد و در مبارزه تن به تن در برابر رابرت شرکت می خورد.
بعد از کشته شدن راجر، لردها هنوز تصمیمی برای پیوستن به شاه دیوانه ندارند، از یک سو ارتش تیوین به سرزمین پادشاهی می رسد، آریس توسط جیمی لنیستر کشته می شود.
رابرت براتیون با داشتن پیوند خونی با خاندان تارگرین پادشاه هفت اقلیم می شود. با کشته شدن لیانا رابرت با سرسی لنستر ازدواج می کند.
رابرت براتیون
رابرت براتیون به کمک ند استارک راجر تارگرین را شکست می دهد و پادشاه هفت اقلیم می شود. این جنگ به قیام رابرت معروف است.
سال 281 بعد از تهاجم - 281 AC
تیون گریجوی، راب استارک و جان اسنو متولد می شوند.
جان اسنو
حرامزاده ند استارک است، هنوز کسی نمی داند که او فرزند لیانا و راجر است.
سلطنت شاه رابرت
سال 282 بعد از تهاجم
کاتلین راب استارک را بدنیا می آورد. در جریان اتفاقات فصل یک سریال راب 16 ساله است. در همین زمان ملکه سرسی، جفری براتیون را به دنیا می آورد. پدر واقعی جفری رابرت نیست. البته در این زمان کسی از این موضوع اطلاع ندارد که پدر جفری جیمی برادر سرسی است.
وقتی ند استارک به شمال برمیگردد، راب را برای اولین بار می بینید، ند پسری را به همراه خود به خانه می برد که مدعی است او پسر حرام زاده خودش است. ند درباره مادر پسر توضیحی نمی دهد و نام او را جان می گذارد. در آن زمان بجای استفاده از پسوند حرام زاده به او لقب اسنو می دهد و نام این پسر جان اسنو می شود. در حقیقت جان اسنو پسر راجر(برادر بزرگ دنریس) و لیانا (خواهر ند استارک) است.
تفاوت های زیادی درباره سن شخصیت ها در کتاب و سریال وجود دارد. برای مثال وقتی جفری در کتاب 12 ساله است در سریال 16 ساله نشان داده می شود.
سال 283 بعد از تهاجم
مریسلا براتیون متولد می شود.
سال 285 بعد از تهاجم
سانسا استارک متولد می شود.
سال 287 بعد از تهاجم
آریا استارک متولد می شود.
تومن براتیون متولد می شود.
آریا استارک
دختر کوچک ند و کاتلین استارک است. او از کودکی مبارز بوده و به دنبال تاج و تخت نیست.
سال 288 بعد از تهاجم
برن استارک به دنیا می آید.
برن استارک
براندون استارک که در 10 سالگی شاهد صحنه ای از خیانت سرسی به رابرت بود به دست جیمی از بالای برج به پایین پرتاب شد و برای همیشه فلج شد. برن به محدودیت فیزیکی غلبه کرد و حالا توانایی کنترل حیوانات را دارد. او با قدرت ذهن می تواند به گذشته سفر کند و حتی برخلاف تاریخ نوشته شده تاریخ را تغییر دهد!
سال 292 بعد از تهاجم
ریکن استارک به دنیا می آید.
ریکن استارک
ریکن جوانترین فرزند و سومین پسر ند و کاتلین استارک است. رمزی از ریکن به عنوان طعمه استفاده می کند و او به قتل میرسد.
سال 297 بعد از تهاجم
مدرس الیریو موتاسیس از پنتوس به ویسریس و دنریس تارگرین پناه می دهد و به آنها کمک می کند بعدا ادعای تخت و پادشاهی کنند.
داستان سریال بازی تاج و تخت در سال های 298 تا 305 بعد از تهاجم می گذرد. در سریال فلاش بک هایی به سال های گذشته و خیلی گذشته نیز زده شده است.
خطر لو رفتن داستان در ادامه وجود دارد. اگر قصد دیدن سریال را دارید پیشنهاد می کنم ادامه را مطالعه نکنید.
بازی تاج و تخت
فصل اول - سال 298 بعد از تهاجم
رویدادهای فصل یک بازی تاج و تخت 17 سال بعد از قیام رابرت میگذرد. جان آرین مسوم شده و میمیرد. ند استارک دست پادشاه می شود. ند متوجه می شود هیچکدام از سه فرزند سرسی برای رابرت نیستند و همه حرام زاده هستند که حاصل رابطه سرسی با برادرش جیمی است. شاه رابرت در یک شکار گراز کشته می شود. این برنامه توسط سرسی چیده شده است. جفری براتیون پسر بزرگ سرسی تاج گذاری می کند و پادشاه می شود.
ند استارک تلاش می کند که کودتایی بر علیه حکومت انجام دهد و برادر رابرت، استانیس را به پادشاهی برساند ولی توسط لرد بیلیش (لیتل فینگر) و جانوس سلینت به او خیانت می شود. لنیستر ها قصد دارن ند استارک را به نگهبانان شب تبعید کنند ولی جفری دیوانه دستور گردن زدن ند را می دهد.
هفت اقلیم وارد جنگ می شود. این جنگ بین پنچ پادشاه است. راب استارک ادعای پادشاهی شمال را دارد. راب به دنبال قاتل پدرش است.
دنریس که در پنتوس با کال دروگو ازداج کرده است، ویسریس تارگرین که خیال پادشاهی هفت اقلیم را دارد توسط کال دروگو اعدام می شود. دنریس در مراسم تدفین کال دروگو با خون و آتش موفق به به دنیا آوردن سه اژدها می شود.
شایعه دیده شدن وایت واکرها بین نگهبانان شب پیچیده است.
فصل دوم - سال 299 بعد از تهاجم
در جلسه استادان میسترها، خطر زمستان طولانی بعد از تابستان ده ساله را بررسی می کنند. جنگ پنج پادشاه شروع شده و پادشاه راب استارک به قصد کشتن لنیسترها عازم غرب شده است.
در زمان کشته شدن رینلی براتیون دقیقا 18 سال از قیام رابرت و یک سال از شروع سریال گذشته است.
دنریس به Qarth رسیده است. کنترل اژدهای جوان را برعهده گرفته و مادر اژدها شده است.
رمزی بولتون
رمزی حرامزاده رز بولتون است. او به پادشاه شمال وفادار است و وینترفل را از تیون گریجوی پس میگیرد.
فصل سوم - سال 300 بعد از تهاجم
دنریس به ساحل سلیور رسیده و ادعای پادشاهی هفت اقلیم را دارد. او به دنبال سربازان جدید است. نگهبانان شب با وایت واکرها بعد از 8 هزار سال برخورد می کنند.
فصل چهارم - سال 301 بعد از تهاجم
شاه جفری براتیون در مراسم عروسی خودش مسموم و کشته می شود. تریون لنیستر به جرم مسموم کردن جفری دستگیر شده است. سانسا بالاخره از دست پیتر بیلیش فرار کرد.
خاندان گریجوی و جزایر آهنین کنترل لنیستر ها را قبول نمی کنند. لیزا آرین با لرد بیلیش ازدواج کرد و توسط او کشته شد. لیتل فینگر نماینده پسر لیزا و پادشاه شد. مشخص شد جنگ بین پنج پادشاه زیر سر لیتل فینگر است. کلک زدن به استارک ها و درگیر کردن آنها با لنیستر ها و حتی مسموم کردن جفری توسط اولنا از نقشه های لیتل فینگر بود.
ساندور کلیگان در نبرد با برین به شدت مجروح شده است، آریا او را رها می کند تا بمیرد. با سکه ای که از Jaqen گرفته است از Free City و دریای باریک عبور می کند.
تریون لنیستر پدرش تویین لنیستر را با تیر کمان می کشد. تریون و واریس به شهر Free فرار می کنند. سرسی قدرت خاندان لنیستر را بر عهده می گیرد.
در پشت دیوار، بران استارک و هم پیمانانش وارد غار کلاغ سه چشم می شوند.
فصل پنج - سال 302 بعد از تهاجم
شاه تومن با مارگری تریل ازدواج می کند. اسپارو به سرزمین پادشاهی آمده است. او عقاید افراطی مذهبی دارد و مردم را همراه خود می کند.
پیتر بیلیش برنامه ازدواج سانسا استارک را با رمزی بولتون را برای محافظت از شمال فراهم می کند. آریا استارک به Free City آمده و درحال آموزش نبرد توسط مرد بدون چهره است. او توانایی تغییر چهره را فرا گرفته است.
در قلعه سیاه شورشی برپا می شود و جان اسنو توسط رهبر شورشیان کشته می شود.
فصل شش - سال 303 بعد از تهاجم
جان اسنو از مرگ احیا می شود. فرمانده شورشیان قلعه سیاه اعدام می شود. سانسا خود را به قلعه سیاه رسانده است. آنها در شمال بر علیه بولتون قیام می کنند.
آیرون گریجوی به جزایر آهنین برگشته و برادر خود بالون را می کشد.
آریا استارک به تمرینات خود زیر نظر مرد بدون چهره ادامه می دهد. او اهدافی دارد که یک به یک آن ها را می کشد.
در نبردی که در غار کلاغ سه چشم رخ می دهد، آخرین کودکان جنگل کشته می شود. برن استارک با کمک میرا رد به دیوار می رسد. بنجن که برای سالیان زیاد در پشت دیوار گم شده بود پیدا می شود. برن در ارتباطی که با درخت دارد از رازی شوکه کننده خبر می دهد: جان اسنو حرامزاده ند استارک نیست. او پس لیانا و راجر تارگرین است. هر دو در قیام رابرت کشته شده اند.
دنریس تاگرین توسط دوتراکی ها اسیر شده است. او مجبور به آتش زدن کل چادر ها می شود و خودش بدون سوختن از میان شعله ها بیرون می آید.
فصل هفت - سال 304 بعد از تهاجم
جان اسنو پادشاه شمال شده است. او به کمک دنریس و سه اژدها در برابر وایت واکر ها می جنگد. برن استارک به زادگاهش وینترفل برگشته است. آریا، برن و سانسا از دروغ های لیتل فینگر پرده بر می دارند.
بعد از گذشت 8 هزار سال وایت واکر ها با ارتش 100 هزار نفری و یک اژدها به دیوار حمله می کنند. بعد از ریختن دیوار نبرد بزرگ شروع می شود.
جان اسنو عاشق دنریس شده با اینکه از رابطه خونی خود با او خبر دارد.
فصل هشت - سال 305 بعد از تهاجم
شاه شب به وینترفل حمله می کند و به دست آریا استارک کشته می شود. با کشته شدن شاه شب تمامی لشکر مردگان از هم میپاشد. استارک ها و دنریس یک جنگ را برنده شده اند حالا نوبت جنگ اصلی است.
جان اسنو حقیقتی که از دنریس مخفی کرده را به او میگوید ولی ادعایی برای تخت و تاج ندارد. دنریس شدیدا با این موضوع مخالف است.
شاه شب
او رهبر ارتش مردگان است، در زمان انسان های اولیه توسط کودکان جنگل به وجود آمده است. صحبت نمی کند و به نظر احساسی ندارد، نماینده مرگ است و کاری جز کشتن انسان ها ندارد.
دنریس از پخش شدن هویت واقعی جان اسنو خشمگین است، او لرد واریس را توسط آتش اژدها اعدام می کند و بلافاصله به سرزمین پادشاهی حمله می کند. در این حمله ارتش سرسی تسلیم می شوند ولی دنریس به دنبال انتقام است و تمام شهر را با همه مردم بیگناه میسوزاند. حرکت دنریس مارا یاد حرف پدرش می اندازد که می گویند "همه را بسوزانید"
در گیر و دار نبرد، جیمی برای کمک به سرسی وارد شهر می شود. او با یورون گریجوی میجنگد و او را می کشد. در نهایت سرسی را در میان خرابه ها پیدا می کند ولی راهی برای فرار ندارند، هردو در زیر آوارهای قصر زنده دفن می شوند.
جان که از قتل عام دنریس سخت در عذاب است سعی می کند ارتش را به خارج از شهر هدایت کند.