چرا سریال ماهی مرکب محبوب شد

در
بازی ماهی مرکب
 
دلیل موفقیت جهانی بازی کره ای Squid چیست؟ این سریال چگونه جامعه سرمایه داری مدرن را نقد می کند؟ بازی ماهی مرکب چه عناصری را از سریال های تلویزیونی وام گرفته است؟ کارگردان  هوانگ دونگ هیوک چگونه از جلوه های بصری و موسیقی برای ایجاد فضایی توتالیتر استفاده می کند؟ و چرا با وجود ظلم شدید، این یک نمایش انسان‌گرایانه است؟چگونه The Squid Game، سریال کره ای تلویزیونی نتفلیکس به پر طرفدارترین سریال سال تبدیل شده است.
 
هیاهوی محبوب ترین سریال حال حاضر نتفلیکس که در کمتر از یک ماه حدود 100 میلیون کاربر آن را تماشا کرده اند، اندکی فروکش کرده است و زمان آن رسیده  که یک بررسی بنویسیم.
بازی ماهی مرکب
 

سریال بازی ماهی مرکب

سونگ کی هون دیگر جوان نیست، طلاق گرفته، بدهکار و سربار یک مادر پیر است. حتی پولی که در مسابقات و قمار به دست می‌آید مدت زیادی در دستانش نمی‌ماند. یک روز در مترو با غریبه‌ای مرموز آشنا می‌شود که ابتدا پیشنهاد بازی کودکانه را می‌دهد و سپس مبلغ قابل توجهی به کی‌هون برای شرکت در بازی پیشنهاد می‌دهد. کارت کسب و کار.وقتی سونگ کی هون متوجه می شود که همسر سابق و شوهر جدیدش قرار است دخترش را به آمریکا ببرند شادی مرد با ناامیدی جایگزین می شود  . سونگ کی هون با شماره کارت تماس می گیرد و برای جایزه 40 میلیون دلاری آخرین عضو بازی های مخفی بقا می شود. در میان رفقایش در بدبختی، دوست دوران کودکی او - یک سرمایه دار ورشکسته، یک گانگستر، یک پیرمرد بیمار لاعلاج، یک فراری از کره شمالی، یک مهاجر از پاکستان و بسیاری دیگر که ناامید و بدهکار هستند، وجود دارند.
 
بازی ماهی مرکب

همه ما تا حدی ماهی مرکب بازی می کنیم

در حالت استرس مزمن، قهرمانان بیش از حد اعتبار به بازی دعوت می شوند. "آیا می خواهید بازی کنید؟" - عبارت از «اره» وام گرفته شده است. این بدهی‌هایی بود که قهرمانان نمی‌توانستند در زندگی عادی خود بپردازند که باعث شد آنها دعوت را بپذیرند و داوطلب شوند تا در یک بازی بقا شرکت کنند، جایی که برنده کل "جک‌پات " را از یک قلک غول‌پیکر می‌گیرد. علاوه بر این، "هرچه کمتر باقی بمانند، بیشتر به دست خواهید آورد." یعنی قلک پس از مرگ بازیکنان بازنده با پول پر می شود. با این کار ظاهراً فیلمساز می خواست ساختار نظام سرمایه داری را نشان دهد که رفاه مالی عده ای بر استخوان عده ای بنا شده است و نه چیز دیگر.
 
اولین آزمایش، به نام "چراغ قرمز و سبز" ... قبلاً آن را در جایی دیده بودم. در فیلم علمی تخیلی ژاپنی The Terrible Will of the Gods (2014) که شیاطین دانش آموزان ژاپنی را گروگان گرفتند و آزمایش کردند، اولین آزمایش یک شیطان دقیقاً مشابه بود! سرقت ادبی؟ به بازیکنان پیشنهاد می شود که انتخاب کنند - بازی را ادامه دهند یا با اکثریت آرا به پایان برسانند. رای گیری در حال انجام است دموکراسی! این یک تفاوت آشکار با Battle Royale بتل رویال تاکشی کیتانو است، جایی که بچه‌ها را به زور به کشتارگاه می‌بردند و آنجا نگه می‌داشتند تا همدیگر را بکشند. بنابراین، کارگردان هوانگ دونگ هیوک، ساختار نظام سرمایه داری را نشان می دهد، جایی که مردم، در پی کسب پول سریع و آسان، خود داوطلبانه، با اعمال خود، با رضایت خود، از سیستم حمایت می کنند و عمداً افراد دیگر، هموطنان خود را به مرگ اجتناب ناپذیر محکوم می کنند.
 
بازی ماهی مرکب
 
در سریال ابتدا این ایده به بیننده القا می شود که ظاهراً زندگی در وضعیت بیکاری و وام بسیار بدتر از شرکت در چنین قرعه کشی است که ضرر برابر با مرگ است. این نوعی "پنجره اورتون" است(چگونه می توان افکار عمومی را درباره یک موضوع تغییر داد). برخلاف «بتل رویال» و «بازی‌های گرسنگی» که به وضوح نشان داده شد که شر، بد است و خیر خوب است، در همان سریال، شر آشکار (قتل بی‌رحمانه صدها انسان بی‌گناه) برای اولین بار به ما ارائه می‌شود. بدی کمتر».
می گویند زندگی در فقر و قرض بدتر از مردن است. برای ترویج این ایده به توده ها که "جمعیت ، در همه چیز مقصر است"، "جمعیت خود داوطلبانه از سیستم حمایت می کند" و "بهتر است بمیریم تا در فقر و افسردگی زندگی کنیم" - به نظر می رسد که این ایده اصلی سریال است، اگر نه برای پایان، که ایده های کاملا متفاوتی را ایجاد می کند. حتی از وسط سریال با "تیله"، در حال حاضر به وضوح، تقریبا در متن ساده، مشخص است که برخی از بازیکنان مستحق مرگ نیستند. اما سیستم به کسی رحم نمی کند، نکته اصلی برای سیستم رعایت قوانین است.
 
در دنیای واقعی ما، مردم داوطلبانه، تحت ترس یا به خاطر پول، از سیستم های توتالیتر حمایت می کنند و دیگران را به رنج و مرگ محکوم می کنند.در این فیلم، مدیریت بازی بر رفتار افراد نظارت می کند - چه کسی به بازی باز خواهد گشت و چه کسی امتناع می کند. و همچنین دنیای واقعی در پشت صحنه پذیرش یا تحریم پروژه هایی را که آنها در جهان تبلیغ می کنند نظارت می کند. نکته اصلی برای او پیروی از قوانین است.
 
"به یاد داشته باشید: اگر هویت شما فاش شود، مساوی مرگ است." مهمانداران بازی صورت خود را زیر ماسک هایی که اشکال هندسی را نشان می دهد پنهان می کنند. و همچنین کارکنان ویژه. خدمات در واقعیت چهره خود را زیر نقاب و شخصیت های ساختگی پنهان می کنند. قهرمانان متحد می شوند تا با هم بجنگند، اما سیستم به گونه ای طراحی شده است که "انسان برای انسان گرگ است" و در چنین شرایطی شخصیت ها متفاوت رفتار می کنند.
 
بازی ماهی مرکب
 
نشان داده می شود که چگونه عده ای در مواجهه با مرگ قریب الوقوع حاضرند به دوستان خود خیانت کنند و تمام دوستی آنها فقط ریا بوده است. نشان داده می شود که چگونه نظام به خاطر قوانین احمقانه خود، افراد خوب را نابود می کند... و بدترین ها باید پیروز شوند. یه جورایی سه قسمت اول رو اصلا دوست نداشتم (خسته کننده و کش دار) اما نزدیکتر به وسط سریال اتفاقات جالب تر شد. با این حال، به طور کلی، شخصیت های سریال به نظر من واقعی نیستند، دور از ذهن، قهرمانان ترسناک هستند و واقعی به نظر نمی رسند. این یک نقطه ضعف قابل توجه سریال از نظر من است.
 
در ابتدا، بازی Squid، بر خلاف بتل رویال و بازی‌های هانکه، هیچ پاسخ جهانی به این سوال که چگونه وضعیت را معکوس کنیم، نمی‌دهد، امیدی به شکستن سیستم توتالیتر نمی‌دهد. به بیننده یک جایگزین پیشنهاد می شود: انتخاب بین زندگی افسرده بی پول در واقعیت، یا مرگ در تعقیب بی رحمانه یک رویای واهی برای پول کلان.  به نظر من، انتقاد محکم هوانگ دونگ هیوکو از سرمایه داری در سریال بازی ماهی مرکب موفقیت آمیز بود و ایده اصلی این است که مردم خودشان به گونه ای از سیستم حمایت می کنند.
 
کاربر گرامی : برای خواندن نقد سریال ماهی مرکب (نقد های بیشتر The Squid Game) و برای نوشتن نقد سریال ماهی مرکب  به بخش نظرات ونقد های مثبت و منفی کاربران مراجعه کنید.  دانلودسریال ماهی مرکب  از بیشتر سایت ها امکانپذیر است.

 

نظرات

۱۴۰۰/۸/۲۵بهترین سریال تلویزیونی جدید سال سریال «بازی بقا»نشان می دهد که چگونه یک غریبه ، 456 نفر را در جزیره جمع می کند. هر یک از آنها با مشکلات مالی متحد شده اند و همه آنها برای جایزه اصلی - 40 میلیون دلار مبارزه خواهند کرد. شرکت کنندگان در این بازی باید 6 تست (برگرفته از بازی های کودکانه) را پشت سر بگذارند تا صاحب چنین مبلغ چشمگیری شوند. جنبه های مثبت زیادی در این نمایش وجود دارد، مانند بازی عالی تقریبا برای هر شخصیت. 1. جونگ هو یون. او اولین حضور خود را به عنوان یک بازیگر انجام می دهد. می توانم بگویم که او نه تنها خوب بازی می کند، بلکه عالی است، شخصیت او برای تماشا کردن جالب است. شما واقعاً با شخصیت او همدلی می کنید. 2. هو سون تائه. شخصیت او یکی از آنتاگونیست های سریال را بازی می کند و من می خواهم به این نکته اشاره کنم که با هر قسمت جدید، نفرت از قهرمان او بیشتر و بیشتر می شود. من همچنین می خواهم به شیمی بین بازیگران توجه کنم، آنها تعامل خوبی با یکدیگر دارند. از طرح سریال هم خوشم آمد که هر قسمت بیشتر معتادت می‌کند و دیگر نمی‌توانی خودت را از تماشا کردن منع کنی. من فکر می‌کنم این سریال محبوبیت زیادی را مدیون نتفلیکس است. اگر آنها آن را زیر پر و بال خود نمی گرفتند، مطمئن نیستم که این سریال در خارج از آسیا محبوب می شد. اکنون این سریال محبوب ترین در نتفلیکس است، ممکن است در پلتفرم آنها بیشترین بازدید را داشته باشد. با توجه به اینکه مدت کمی از اولین نمایش می گذرد، این نتایج بسیار قابل توجهی است. کارگردان می خواهد به بیننده القا کند که مردم برای کسب سود آماده هستند کارهای زیادی انجام دهند، همه روی پول، ثروت متمرکز هستند. آنها برای ثروتمند شدن و برتری بر دیگران آماده هر کاری هستند. بازی های این سری سرگرم کننده بودند ، من مخصوصاً بازی 5 را دوست داشتم. چیزهای جالب زیادی در آن آشکار می شود. هر کدام از بازی ها معنا و منطق خاص خود را دارند که نشان می دهد اگر قانون و قدرت را حذف کنید، آنگاه مردم تبدیل به حیواناتی می شوند که گلوی یکدیگر را می جوند. یک سریال عالی که به نظر می رسد نسیم است. به همه توصیه می‌کنم سریال را ببینند، مخصوصاً به کسانی که تحت تأثیر این فیلم هیجان‌انگیز هستند. پس از چنین موفقیتی، فکر می کنم ادامه آن اجتناب ناپذیر است.

۱۴۰۰/۸/۲۵برای شروع، انتظارات من از نمایش بسیار پایین بود. وقتی چیزی به شدت تمام شکاف‌های فضای رسانه‌ای را پر می کند ، من همیشه بصورت خودکار برای دیدن تردید دارم، زیرا اغلب ناامید می‌مانم. اما این بار همه چیز دقیقا برعکس شد. به جرات می توانم بگویم که سریال کره ای ماهی مرکب برای من بهترین سریال کره ای در یکی دو سال اخیر است (اگرچه نکته ای وجود دارد، در سال های اخیر به ندرت چیز جدیدی از سریال و حتی بیشتر از آن چیزی که توسط نتفلیکس ساخته شده است تماشا می کنم). آخرین باری که تحت تأثیر «In Her Eyes» قرار گرفتم، اما، باید اعتراف کنم، از بسیاری جهات به طور قابل توجهی از «Squid Game» پایین‌تر است. سریال کره ای «بازی ماهی مرکب» یکی از معدود سریال‌های موفقی است که موفق می‌شود آن فتنه دیوانه‌کننده را ایجاد کند، به همین دلیل اپیزودها یکی پس از دیگری بدون استراحت فقط برای توالت و غذا دیده می‌شوند و توقف به معنای محکوم کردن خود به شکنجه است. این اثر به لطف یک محیط فوق‌العاده جالب و یک طرح پویا و متفکرانه و مهمتر از همه یکپارچه به دست می‌آید. در کل ایده و طرح داستان از قوی ترین جنبه های این فیلم است. در مورد شخصیت ها، همه آنها نوعی احساسات را برمی انگیزند، اما شما وقت ندارید که خودتان را به طور جدی به کسی وابسته کنید. با این حال، این فیلم را خراب نمی کند. شاید زمان بندی مقصر باشد، یا شاید سبک معمولی کره ای در کار کردن شخصیت ها. این سریال علاوه بر عنصر سرگرمی و آدرنالین ناشی از تماشا، شما را به فکر فرو می برد. اتفاقاً برای من پدیده ای شگفت انگیز است، زیرا شگفت زده کردن من با ایده های فلسفی در هر جایی بسیار دشوار است. نه این که «ماهی مرکب» مرا در این زمینه شگفت زده کرد، اما با این حال... مرا به فکر واداشت. معضل و تضاد اصلی این سریال به نظر من بر روی این سوال بنا شده است: "انسانیت است یا ظلم؟"، "دنیای بیرون از بازی بهتر از درون آن است؟" و من می خواهم موسیقی متن را به عنوان یک آیتم جداگانه برجسته کنم. به خصوص در نیمه دوم با گرم شدن شرایط. بسیار ملودیک و اتمسفریک. به طور خلاصه، نمایش بسیار جالب، اعتیاد آور و کاملا مناسب است. من حتی می گویم منحصر به فرد. در مجموع 9 قسمت وجود دارد . بنابراین، من به شدت توصیه می کنم برای هر کسی که خشونت روی صفحه نمایش عادی است، تماشا کند.

۱۴۰۰/۸/۲۵برداشت از این سریال دوگانه است. ابتدا باید در مورد جنبه های مثبت آن صحبت کنید. اولاً، خود سریال از نظر مفاهیم کلی مانند دوربین، افشای شخصیت و منطق داستان بسیار خوب است. شخصیت‌ها آشکار می‌شوند، اگرچه خوب، اما در اکثر موارد کاملاً یک‌طرفه ظاهر شدند، به جز چند شخصیت اصلی. به هر حال، زمان زیادی برای شخصیت های اصلی صرف می شود، زندگی آنها، روش زندگی آنها، مشکلات آنها به وضوح و برای مدت زمان بیش از حد طولانی نشان داده می شود. در کل یکی از مشکلات سریال طولانی بودن آن است. همه اینها می تواند در یک فیلم دو ساعته جای بگیرد، بدون اینکه هیچ معنایی از دست بدهد. ایده ای که این سری از اکسپلویت ها استفاده می کند نیز به اندازه کافی جدید نیست - یک بازی بقا که در آن افراد می میرند یا یکدیگر را می کشند. خوشبختانه، نویسندگان این ایده را دوباره بررسی کردند و آن را از زاویه کمی متفاوت ارائه کردند. درسته که این طرف اصلا لو نمیره و با یک سلب مسئولیت کوچک در اواخر سریال ارائه می شود. آنچه نمایش واقعاً خوشحال می شود - عواقب انتخاب. بازی ، بازیکنان را مجبور می‌کند تا پیش‌فرض‌ها و انتخاب‌هایی را انجام دهند، اما این انتخاب‌ها تقریباً همیشه منجر به پیامدهای متفاوتی می‌شوند که آنها و مخاطبان انتظار نداشتند. یکی دیگر از مشکلات نمایش، انتخاب بازیگران است. همه بازیگران از نظر ظاهری عملاً از یکدیگر قابل تشخیص نیستند ، به همین دلیل تماشای سریال واقعاً دشوار است ، تشخیص اینکه کدام شخصیتی روی صفحه است غیرممکن است.

۱۴۰۰/۸/۲۵بازی بقا در مقیاس بزرگ نتفلیکس سریال کره ای جدیدی را در مورد رقابت مرگبار بین انسان ها منتشر کرده است - The Squid Game. مردی با نقاب سیاه 456 نفر را در آشیانه ای در جزیره جمع کرد. همه آنها نیازمند هستند، برخی تمام دارایی خود را از دست داده اند و برخی نیز به بانک بدهکار شده اند. جایزه 40 میلیون دلاری به کسانی تعلق خواهد گرفت که تا انتها به آن برسند. در مجموع شرکت کنندگان باید شش مسابقه را پشت سر بگذارند که طرح های آن برگرفته از بازی های کودکانه است. این سریال ظاهراً دوباره از موضوع بیش از حد استفاده شده بازی‌های بقا بهره‌برداری می‌کند، اما چند ابهام دارد. برای شروع، بازی Squid واقعا هیجان انگیز است - بازی ها بسیار جالب و در مقیاس بزرگ هستند. در اینجا بازیکنان زیادی وجود دارد، با این حال، با هر دور تعداد آنها کاهش می یابد، اما با این وجود، بلافاصله مجموعه عظیمی از شخصیت ها به بیننده معرفی می شود. برای آسان‌تر کردن این کار - به هر یک از آنها مشخصاتی اختصاص داده می‌شود که در آن نقش دارند: یک پیرمرد خردمند، یک راهزن بی‌رحم، یک مهاجر خوش اخلاق از پاکستان. قهرمانان در اینجا شبیه آواتارهای بازی با مجموعه ای از ویژگی های از پیش تعیین شده هستند. همچنین جالب است که در واقع دو تیم زنده مانده اند. اینها نه تنها بازیکنان، بلکه سرپرستان آنها نیز در لباس های روشن با چهره های نقاب دار هستند. این بچه ها نیز اینجا مهمان هستند - آنها فقط دستورالعمل های مدیر مرموز را دنبال می کنند و به همین ترتیب جان خود را به خطر می اندازند. برای جلوگیری از بی حوصلگی بیننده، بازی نه تنها از دید بازیکنان، بلکه از سمت یکی از اعضای تیم ناظران نیز نمایش داده می شود. ایده کارگردان این بود که نشان دهد چگونه بزرگسالان نمی توانند رقابت با یکدیگر را متوقف کنند. و اگر در کودکی خنده دار به نظر می رسد، به معنای واقعی کلمه بزرگسالان را می کشد. فرهنگ کره ای رقابت را تشویق می کند. منابع طبیعی در کشور وجود ندارد، اما افرادی هستند که فداکارانه کار می کنند. آنها بی پایان با یکدیگر برای یک مکان در موسسه، یک شغل خوب، ارتقاء رقابت می کنند. شما باید زیاد کار کنید و اغلب تا دیروقت. تمایل به انجام این بازی مرگبار تعجب آور نیست. برای افراد بدهکار، این راهی است برای بازگرداندن زندگی - رقابتی دیگر، حتی با یک نتیجه خطرناک. و حتی پس از خارج شدن از بازی، برخی از بازیکنان در تلاش برای بازگشت هستند - بالاخره در اینجا، در دنیای واقعی، زندگی آنها حتی بدتر است.

۱۴۰۰/۸/۲۵بازی ماهی مرکب؟ چی؟ نامی غیر معمول برای بیننده فیلمی با چنین عنوانی چه می تواند بگوید ؟ معلوم است که خیلی ... در واقع، همه شرکت کنندگان در این سریال کره ای بسیار اهل قمار هستند، آنها آماده هستند تا همه چیز را برای یک شانس میکروسکوپی و فرصت برای برنده شدن شرط بندی کنند. اکنون آنها آماده اند تا زندگی خود را به خطر بیندازند. *پول* کل جامعه در اعتبار فرو رفته بود. ثروتمندان ثروتمندتر و فقرا فقیرتر می شوند. اما همیشه اینطور نیست. به عنوان مثال N 218، با استعدادی که از بهترین دانشگاه کره جنوبی فارغ التحصیل شد، بسیار توانا و حسابگر بود، بلیت یک زندگی موفق را برد و آن را در بورس گم کرد. او آماده است مانند بسیاری در این بازی شرکت کند هیچ دوستی برای او وجود ندارد، بلکه تنها متحدان موقتی برای او وجود دارد. *نیاز* بسیاری به دلیل نیاز وارد این بازی شده اند. N 067 در این بازی تنها فرصتی را می بیند که به برادرش آینده ای شایسته بدهد و مادرش را از اسارت کره شمالی خارج کند. او تحت تأثیر شرایط قرار می گیرد، ابتدا به جنایات، و سپس برای بازگشت به بازی. *ساده لوحی* این سریال کره ای نشان می دهد که زندگی در زمان رقابت برای افراد ساده و زودباور چقدر سخت است، مخصوصاً وقتی این رقابت از میل به سود اشباع شده و بهای یک اشتباه زندگی است. آیا ۱۹۹ می‌تواند با این انتخاب طبیعی وحشیانه سازگار شود؟ *طمع* جامعه امروزی از این قبیل افراد، حتی بسیار زیاد، به دنیا می آورد. N 101 و N 212 نمونه هایی از این قبیل هستند. از همان اپیزودهای اول جوهره خود را نشان می دهند. تنها سوال این است که آیا آنها می توانند پیروز شوند یا این طبیعت آنها را نابود می کند؟ متأسفانه، همانطور که می بینیم، اغلب این ها هستند که در دنیای واقعی برنده می شوند! * سود *. برخی از نگهبانان در این قتل عام موفق به کسب درآمد و قاپیدن و فروش اعضای بدن می شوند که گاهی اوقات هنوز هم شرکت کنندگان زنده هستند. N 111 در ازای دریافت اطلاعات به آنها در این امر کمک می کند. *جستجو کردن* به موازات داستان اصلی، داستانی در مورد جستجوی یک افسر پلیس جوان وجود دارد. او به دنبال برادرش است که ظاهراً یکی از شرکت کنندگان بازی است. این بخش است که ظرافت هایی را نشان می دهد که این ها چگونه عمل می کنند. *عشق، شفاهی، اخلاص، سادگی* شخصیت همه اینها بازیکن N 456 است. چه چیزی باعث می شود که یک نفر آخرین را به همسایه خود بدهد؟ خواه آخرین، دم یک ماهی به گربه ولگرد باشد، ژاکتی که به پیرمردی داده شده، یا آخرین توپی که زندگی را تجسم می کند. برای N 456 بود که این بازی تبدیل به یک تست شد. اینکه چقدر بتواند در آن پیشرفت کند بستگی به این دارد که بتواند با اصول و آرمان هایش گام بردارد یا خیر. اما آیا او به پیروزی با چنین قیمتی نیاز دارد؟

۱۴۰۰/۸/۲۵ جغرافیای سریال با سرعتی سریع در حال گسترش است، فهرست «باید ببینید» به طور تصاعدی افزایش می‌یابد. یکی از جدیدترین نمونه ها موفقیت سرگیجه آور اسپانیایی "خانه کاغذی" است. با این حال، علیرغم انتشار آخرین فصل از موارد فوق، پاییز امسال در دست فیلمسازان کره جنوبی است. در طی دو هفته گذشته، غیرممکن بود که در صفحات فیلم، وبلاگ ها و منابع خبری متعدد به نام "بازی" برخورد نکنیم.علاقه مشترکین (خوب، همه چیز مطابق با کلاسیک های بازاریابی است) من که تسلیم هیستری مخاطب عام شده بودم (برخلاف «خانه کاغذی»)، همچنان «بازی» را تماشا کردم، اما تا حد زیادی به دلیل عشقم به سینمای کره جنوبی. پس از کسب جایزه اسکار سال گذشته برای Parasites، افزایش علاقه به محصولات این کشور چندان تعجب آور به نظر نمی رسد. علاوه بر این، با وجود ترکیب سنتی برای سینمای کره از بیان بازیگری و جنون ارائه، این سریال در درجه بالایی از رادیکالیسم روایی برادران تمام قد خود تفاوتی ندارد و از عناصر و رویکردهای روایی ساخته شده است که برای مردم کاملا قابل هضم است. خشونت، خون‌ریزی و پوچ‌گرایی رفتاری هنوز در اینجا زیاد است، اما نه آنقدر زیاد که مخاطبان توده‌ای را بترساند. این برای من شخصاً نوعی ناامیدی در سریال نهفته است. من که از اخبار دیوانگی نمایش اشباع شده بودم، انتظار داشتم منظره بی پروا، نامرتب و جسورانه تری ببینم. در واقع، من یک نمایش صحنه‌سازی شده نسبتاً پر زرق و برق و تأیید شده از نظر هندسی دریافت کردم که هنوز از رادیکالیسم سینمای محلی اصلی اشباع شده بود، اما قبلاً به میانگین صادراتی شاخص ادراک مخاطب کاهش یافته بود. از نظر بصری، اصلاً بی عیب به نظر می رسد: یک قاب کاملاً کالیبره شده، یک پالت رنگی دلپذیر برای چشم و یک دکوراسیون سرگرم کننده و فکر شده از دنیای بازی. به طور کلی، "بازی" تاثیر مطلوبی می گذارد و قطعا برای مشاهده توصیه می شود. بله، قراردادها، حماقت ها و دست و پا چلفتی ها زیاد خواهد بود، اما کدام پروژه ژانری از این رنج نمی برد؟ فقط شخصاً انتظار یک نمایش متفاوت را داشتم اما به قول خودشان انتظارات ما مشکل ماست.

۱۴۰۰/۸/۲۵ سریال کره ای بازی ماهی مرکب کارگردان هوانگ دونگ هیوک قطعا یکی از بزرگترین احساسات و شگفتی های سال 2021 است. در سال های اخیر سینمای کره به راحتی وارد بازار جهانی شده است. با اثبات اینکه فیلمسازان کره ای قادر به فیلمبرداری پروژه های جذاب و شایسته ای هستند که مقیاس آنها به هیچ وجه کمتر از فیلم های پرفروش هالیوود و پروژه های دسته A نیست، اما هیجان عمومی که در اطراف این سریال کره ای به وجود آمد نه تنها پیروزی "انگل ها" را تحت الشعاع قرار داد. در اسکار، بلکه تمام جهان را وادار کرد تا به این فکر کند که "این سریال هوانگ دونگ هیوک ، چه ویژگی خاصی دارد؟" داستان سریال کره ای ماهی مرکب حدود 456 نفر را با شرایط بد مالی تشویق می کند که با مبلغ چشمگیر 45.6 میلیارد وون موافقت می کنند در یک سری بازی های مرموز شرکت کنند. از جمله کی هون، غرق در بدهی، که در شرف از دست دادن دخترش است، سانگ وو سرمایه دار، که توسط پلیس تحت تعقیب است، توک سو، پیرمردی که بیمار است، ایل نام، یک فراری . که می خواهد اقوام خود را از کره شمالی را منتقل کند. و علی عبدالله، یک مهاجر از پاکستان . با این حال، به زودی همه آنها باید با یک واقعیت هیولایی روبرو شوند - بازیکنانی که در بازی ها شکست می خورند نه تنها ترک می کنند، بلکه کشته می شوند. قطعا یکی از نقاط قوت اصلی سریال ماهی مرکب فیلمنامه است. در سال های اخیر موضوع بازی های بقا بسیار محبوب شده است. نویسندگان این نوار تصمیم گرفتند که این روند محبوب را نادیده نگیرند. با نوشتن یک داستان واقعاً جالب و تامل برانگیز تقریباً تا کوچکترین جزئیات. به خصوص با توجه به سلسله مراتب درونی، تابعیت، قوانین و مقررات این سازمان که در پس بازی ها قرار دارد. غیرممکن است که به فتنه ای که در کل روایت به خوبی پرورش داده شده است، توجه نکنیم، در مورد اینکه چه اتفاقی می افتد و اوج آن، که واقعاً پیش بینی آن دشوار است. از این گذشته، چندین شخصیت اصلی به طور همزمان شایسته پیروزی هستند و برای یکی آرزوی پیروزی می کنند، برای دیگران ناخواسته آرزوی شکست دارند. علاوه بر این، در تمام طول اکران، موضوعات مهمی مانند نابرابری اجتماعی، مرتبط بودن مفاهیم خیر، شر، اخلاق و در زمانه ما و بی روح بودن سیستمی که هزاران زندگی را در پشت قاب ها و قوانین خیالی ویران می کند، مطرح می شود. موضوع اصلی سریال بی اهمیتی و درماندگی فردی است که خود را در موقعیتی ناامید می بیند و به خاطر پول و رفاه اجتماعی آماده انجام کارهای فاجعه آمیز است. خب، البته با استفاده از مثال شخصیت اصلی سریال، کی هون، و اینکه تا آخرش توانسته انسانیت و مهربانی را حفظ کند (برخلاف دیگران)، نویسندگان این سریال به معنای واقعی کلمه، اما به طور موثر به اهمیت آن می پردازند. کمک به دیگران و نیازمندان، انجام کارهای خوب و صرفاً یک فرد خوب است. مخصوصا الان که تحت تاثیر عوامل مختلف مردم عصبانی شدند و تبدیل به حیوان شدند. کارگردان این مجموعه، هوانگ دونگ هیوک، محصولی واقعا باکیفیت و بسیار جالب خلق کرده است که اول از همه با یک فضای واقعا قدرتمند پایدار از اضطراب، تنش و تعلیق فزاینده اسیر خود می شود. تقویت دوره ای برداشت با طغیان محتوای شوک در مواجهه با خشونت وحشیانه و خونین. علاوه بر این، با کمال میل رشوه می دهد که چقدر جالب، اصلی و هیجان انگیز همه این بازی ها در شرایط یک زمین بازی غول پیکر و حداکثر سادگی آن بر روی صفحه نمایش تجسم می یابند. پس از شروع قدرتمند در تریلر، سریال به سمت پایان ، شروع به تأکید بیشتر بر درام می کند و کمی شل می شود. با این حال، قطعاً علاقه به تیتراژ پایانی سریال را حفظ می کند. در واقع، رها کردن بینندگان در مقابل یک صخره قدرتمند و جذاب که چشم اندازهای زیادی را برای فصل دوم احتمالی باز می کند. بازیگران نیز با کمال میل خوشحال بودند، که هر یک از آنها غوطه ور شدن کامل در تصویر خود را نشان دادند و تغییر شخصی شخصیت خود را بر روی صفحه نمایش نه کمتر متقاعدکننده نشان دادند. به خصوص از لی جونگ جائه خوشحالم که در طول زندگی حرفه ای خود تقریباً همیشه شخصیت های منفی و فقط انواع ناخوشایند را بازی می کرد. او در این سریال در نقش غیرمعمول فردی خوش قلب و احمق ظاهر شد که یکی از معدود افرادی است که انسانیت خود را تا انتها حفظ کرده است.

۱۴۰۰/۸/۲۵ برای چه هفته ای در شبکه های اجتماعی، مردم درباره شاهکاری دیگر از نتفلیکس بحث می کنند. سریال کره ای جدید این سرویس نه تنها با عنوان غیرمعمول «بازی ماهی مرکب»، بلکه با بازیگران غیرمعمولش توجه بینندگان را به خود جلب کرد. در اینستاگرام، تیک تاک، فیسبوک و غیره طرفداران این سری چالش جدیدی را راه اندازی کرده اند که بازی را در فیلم تقلید می کند. من تعجب کردم که چرا سریال آنقدر محبوب شده است که رتبه آن با سرعت سرسام آوری در حال افزایش است. بله، نتفلیکس قطعاً می داند که چگونه از همان فریم های اول جذابیت ایجاد کند. این طرح در مورد مشکلات مالی افرادی می گوید که عمیقاً در چاه بدهی خود فرو رفته اند که بیرون آمدن از آن چندان آسان نیست. مردم در لبه پرتگاه هستند: چیزی برای پرداخت بدهی وجود ندارد و طلبکاران در آستانه در هستند. ناگهان، این افراد بدبخت فرصتی دارند - برای به دست آوردن پول هنگفتی که تمام مشکلات آنها را حل می کند. به نظر شما افراد ناامید حاضرند به دنبال چنین چیزی بروند؟ صادقانه بگویم، من فقط به دلیل تصویر جدید روی صفحه نمایش را تماشا کردم، اما طرح، در واقع، پیش پا افتاده است. چه تعداد از این «بازی برای بقا» یا «بازی برای پول برای زندگی» فیلمبرداری شده است. مثلا همین «بازی های گرسنگی» یا «دفتر آزمایش»، «پشت شیشه» و... همه جا همین معناست: ما پول زیادی می دهیم، اما شما برای آنها تا سر حد مرگ می جنگید. این باعث می شود سریال کمی خسته کننده و قابل پیش بینی باشد. فکر می‌کنم او با چهره‌های هالیوودی تمیزتر، مفهومی جدید از ژانر محبوب «بازی‌های گرسنگی» و مشکلی روزمره که به خیلی‌ها نزدیک است، مخاطب را شگفت‌زده کرد.

در ادامه بخوانید...

زمان پخش فصل هفتم بازی تاج و تخت

در

 (سیارک)  : پس از ماه‌ها انتظار، دوست‌داران مجموعه تلویزیونی "بازی تاج و تخت" بالاخره مطلع شدند که پخش فصل هفتم این مجموعه محبوب از ماه ژوئیه آغاز خواهد شد.شبکه تلویزیونی اچ.بی.او، تهیه‌کننده مجموعه بازی تاج و تخت، در یک رویداد مطبوعاتی که به صورت زنده در صفحه فیسبوک این شرکت هم‌رسانی گردید، اعلام نمود که اولین قسمت فصل جدید روز ۱۶ ژوئیه پخش می شود.


در این ویدئو  تاریخ آغاز مجموعه جدید با آب شدن تدریجی یک قالب یخ بزرگ ، نمایان گردید.
 هنوز هیچ تیزر تبلیغاتی‌ای که تصاویری از فصل هفتمرا نشان بدهد ، منتشرنگردیده. اما، پوستر رسمی که تصویر یخ و آتش در آن دیده می شود احتمالا حاکی از نبرد دنریس تارگرین با ارتش یخ می باشد.

 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک

نظرات

۱۴۰۳/۲/۳۰خاک بر سر هر کسی که این سایت رو طراحی کرده و رو این مقاله کار کرده! مزخرفترین سایت و مطلبی بود که خوندم نصف مطالب اشتباه بودن

در ادامه بخوانید...

سرانجام بازی تاج و تخت از نظر طرفداران دوآتشه سریال

در

(این گزارش بخش‌هایی از فصل هفتم سریال بازی تاج‌وتخت را لو می‌دهد. اگر نمی‌خواهید بدانید، نخوانید.)
فصل هفتم سریال بازی تاج‌وتخت یکشنبه ۲۸ اوت به پایان می‌رسد. فصلی که بسیاری معتقدند از مهیج‌ترین فصل‌های این سریال بوده، فصلی که در آن لشکرها به آتش کشیده شدند و خاندان‌ها به تمامی نابود شدند.
در قسمت یکی‌مانده ‌به ‌آخر سریال، دنریس تارگرین و وایت واکرها به مصاف هم رفتند و پادشاه شب، اژدهایی را از آن خود کرد.
اما قسمت آخر (که ۷۹ دقیقه خواهد بود) بیش از این‌ها فرازونشیب و حادثه خواهد داشت. در این قسمت همه چهره‌های مهم این فصل حاضرند. جان اسنو و سرسی لنیستر رودررو می‌شوند که برای برخورد با وایت واکر چاره‌ای بیاندیشند.
می‌توان تصور کرد که دیدارشان پایان خوشی نداشته باشد.
از سال ۲۰۱۱ که بازی تاج‌وتخت شروع شد، هواداران دوآتشه سریال روی اینترنت در مورد آن حرف می‌زدند، و حالا که سریال به پایانش نزدیک می‌شود، حرف‌ها به اوج رسیده.
در این گزارش بعضی از پیش‌بینی‌های هواداران در باره قسمت آخر فصل هفتم را گردآورده‌ایم.
آریا لیتل‌فینگر را فریب می‌دهد
بعضی‌ها معتقدند خط داستانی خواهران استارک بدترین نکته فصل هفتم است.
در فصل ششم آریا یاد گرفت چطور بفهمد کسی دروغ می‌گوید. (سیارک)
بعضی‌ها می‌گویند داستان فراتر از آن است که به نظر می‌آید و سنسا و آریا به خاطر وابستگی‌های خانوادگی‌شان دچار مشکل شده‌اند. و بعضی دیگر می‌گویند آریا استارک - که دو فصل سریال داشت آموزش می‌دید "مرد بی‌چهره" باشد - دارد وانمود می‌کند که از لیتل‌فینگر گول خورده.
کریس مندل، از نویسندگان مجله شورت‌لیست و هوادار دوآتشه بازی تاج‌وتخت، می‌گوید: "همین یک فصل پیش بود که آریا یاد گرفت دروغ آدم‌ها را بفهمد. اینکه یک آدم‌کش تمام‌عیار براوس را ترک کند و سه روز بعد نفهمد خواهرش دروغ می‌گوید یا نه، به نظرم صرفا برای ایجاد هیجان است. به همین خاطر خیلی‌ها فکر می‌کنند کل ماجرا نقشه است و احتمالا دست‌به‌یکی کرده‌اند که کار لیتل‌فینگر را بسازند.
برن استارک نایت کینگ است
خیلی‌ از بینندگان فکر می‌کنند نایت کینگ(پادشاه شب) برن استارک است. در کل، تکلیف سریال با ماجراهای سفر در زمان و اینجور چیزها روشن نیست.
قرار است برن سه بار در زمان سفر کند، که در هر کدام بیش از قبلی گند بزند و نهایتا پیش‌گوی فلج در گذشته گیر بیافتد.
کریس مندل معتقد است کل ماجرا باورپذیر نیست. می‌گوید: "به نظر می‌رسد تکلیف سریال با ماجرای سفر زمان روشن نیست، و به همین خاطر است که برن را زیاد نمی‌بینیم. ولی از طرف دیگر در مورد وایت واکر هم هیچی نمی‌دانیم. ممکن است سروکله برن در آخرین لحظه پیدا شود. شاید به همین خاطر است که چیز زیادی در موردشان نمی‌دانیم.
سگ تازی با کوه می‌جنگد
علاقمندان بازی تاج‌وتخت چندین فصل است منتظرند سندور و گرگور کلگان به جان هم بیافتند. و از ظواهر امر این‌طور پیداست که در قسمت آخر این اتفاق می‌افتد.
سگ تازی از جنگجویان دنریس است که قرار است "وایت" ربوده‌شده را به کینگز لندینگ ببرند که سرسی را راضی کنند به مصاف وایت واکرز برود - جایی که برادرش، که زامبی است، زندگی می‌کند.
کریس مندل معتقد است "زامبی را برادرش یعنی سگ تازی می‌کشد"، اما زمان زیادی به این ماجرا اختصاص داده نخواهد شد.
می‌گوید: "پرداختن به این ماجرا، با این همه ماجرای دیگری که در جریان است، اتلاف وقت است. این بخش داستان از آن چیزهایی است که می‌توانست خیلی زودتر اتفاق بیافتد، اما آن را گذاشتند برای این فصل و سریع از رویش گذشتند و شخصیت‌ها درست پرداخته نشد. "
جان و دنریس بالاخره به هم می‌رسند (سیارک)
نام قسمت آخر "اژدها و گرگ" است - که تقریبا واضح است به کدام شخصیت‌ها اشاره دارد.
جای تأسف است که او دست‌آخر به کسی دل می بازد که با او نسبت خونی دارد.
بعضی بینندگان سریال معتقدند شخصیت‌های کیت هارینگتون و امیلیا کلارک در فصل‌های اخیر سریال چیزی را که باید بین دو نفر باشد، نداشته‌اند. اما در فصل هفتم این دو شخصیت به هم نزدیک‌تر شده‌اند.
نکته مهمتر اینکه این دو نفر نسبت خانوادگی دارند.
کریس مندل معتقد است این دو نفر "به هم می‌رسند". می‌گوید: "البته همین که سازندگان چنین چیزی را طرح کرده‌اند کمی عجیب است. این همه آدم مجرد در وستروس هست. جای تأسف دارد که دل به قوم و خویش خودش ببازد."

نظرات

در ادامه بخوانید...

سریال نوستالژیک "خانه کوچک"

در

در مجموعه تلویزیونی خانه کوچک، ملیسا گیلبرت (چپ) نقش لورا اینگلز وایلدر را بازی کرده است

یکصد و پنجاه سال از تولد لورا اینگلز وایلدر نویسنده مجموعه کتاب‌های "خانه کوچک" می‌گذرد. اما آیا هنوز داستان‌های او که درباره یک خانواده کشاورز است، برای دختران جوان در عصر فن‌آوری جذابیت دارد؟این سریال حدود چهل سال پیش در ایران پخش می شد. این سریال داستان خانواده‌ای کشاورز را در قرن نوزدهم نشان می‌داد که در روستایی به نام والنات گرو اقامت کردند. در این سریال داستان زندگی لورا اینگلز فرزند دوم این خانواده، قهرمان اصلی این فیلم، از کودکی تا دوران تدریس در مدرسه  نشان داده می‌شد.
دیوید اسکرایونر، نوازنده ویولن هر بار که در پاییز در مراسم "روز وایلدر" در مزرعه راکی ریج شرکت می‌کند، با این سوال طرفداران مجموعه کتاب‌های این نویسنده مواجه می شود که "آیا او ویولن پدر را دارد."
" روز وایلدر" همه ساله در گرامیداشت یاد لورا اینگلز وایلدر برگزار می‌شود.


خانواده‌های زیادی در چنین روزی در خانه واقع در این مزرعه در میسوری جمع می‌شوند. این همان محلی است که خانم اینگلز وایلدر هشت کتاب "خانه کوچک" را نوشت.
این خانواده‌ها با جمع شدن در این محل می‌توانند ببینند که چگونه دیوید با همان ویولنی که این نویسنده در داستان‌های دوران کودکیش از آن یاد کرده بود، برای آن‌ها می نوازد.
بسیاری از کودکانی که به این محل آمده‌اند درست مثل "لورا" شخصیت اصلی این مجموعه داستان ها، موهایی بافته شده و کلاه‌هایی بنددار دارند.
سومین کتاب از مجموعه کتاب‌های "خانه کوچک" به دلیل آن که در دهه ۱۹۷۰مجموعه‌ای تلویزیونی براساس آن ساخته شد، به یکی از محبوب‌ترین آنها تبدیل شده است.
در این سریال تلویزیونی که ملیسا گیلبرت نقش لورا و دین باتلر نقش همسر آینده او را بازی می کرد، زندگی آن ها در دهه‌های ۱۸۷۰ و ۱۸۸۰ در غرب آمریکا به تصویر کشیده شده است.
نویسنده، این مجموعه کتاب‌ها را براساس خاطرات دوران کودکی خود به زیبایی به رشته تحریر در آورده است.
این کتاب‌ها از زمان انتشار در میان پرفروش ترین کتاب‌ها در جهان بوده‌اند.
این مجموعه کتاب‌ها باعث اتصال نسل‌ها درخانواده‌ها شده است. جنیفر و الیزابت از جمله این خانواده‌ها هستند که خود را طرفدار پرو پا قرص این مجموعه کتاب‌ها می دانند. آن‌ها تا کنون از ده محل واقعی که به خانواده نویسنده مربوط می‌شود، دیدن کرده اند.
"بسیار هیجان‌انگیز"
نگارش این داستان‌ها با عبارت "روزی روزگاری" آغاز شده و لحنی داستانی دارد و به توصیف فعالیت کشاورزان مهاجر در تغییر شکل طبیعت وحشی می‌پردازد.
در جلد ششم این مجموعه کتاب‌ها به نام "زمستان طولانی"، سختی‌هایی که اعضای خانواده تجربه کرده‌اند، به خوبی ثبت شده از زوزه گرگ‌ها در شب تا جان به در بردن پس از یک زمستان طولانی پر برف هشت ماهه و گرسنگی .
کتاب نهم به نام "چهار سال اول" چندین سال پس از مرگ نویسنده و براساس نسخه پیش‌نویس به جا مانده از او منتشر شد.
جنیفر و الیزابت همانند بسیاری دیگر از بازدید کنندگان در حالی که اشک در چشمانشان حلقه شده به نواختن ویولن دیوید گوش می دهند. آن‌ها به همراه مادرو دو فرزند جنیفر به این مزرعه آمده اند.آن ها به شوخی در این باره که چه کسی نقش لورا را داشته باشد با هم بحث می‌کنند.
بازدیدکنندگان در فروشگاهی که در این محل است، اغلب چیزهایی را پیدا می کنند که ارتباط احساسی عمیقی با داستان‌های خانم اینگلز وایلدر دارد.
زنی جوان که به این محل آمده می گوید: "وقتی که سال سوم دبستان بودم، معلم ما به ما گفت که می خواهد چند داستان برایمان بخواند. من شیفته این کتاب ها شدم و همه آن ها را سال بعد خواندم. جسارت و قدرت نویسنده مرا مجذوب کرد. "

"بیش از حد سعادتمند"
مجموعه کتاب‌های خانم اینگلز وایلدر زندگی لورا را از ۵ تا ۱۹ سالگی شامل می‌شود، یعنی تا زمانی که با آلمانزو ازدواج می کند.
خوانندگان این کتاب‌ها با این شخصیت بزرگ شد‌ند، درست همانند کودکان امروز که با هری پاتر بزرگ می‌شوند.
دین باتلر، بازیگرکه در سریال تلویزیونی نقش همسر لورا را بازی کرده و یکی از سخنرانان مراسم بزرگداشت این نویسنده است، می‌گوید خیلی‌ها این مراسم را همانند کتاب‌های این نویسنده به دلیل آن که مهربانی و ارزش‌های خانوادگی را ستایش می‌کند، دوست دارند.
آقای باتلر همچنین می‌افزاید: "خودم را خیلی سعادتمند حس می‌کنم، خیلی تحت تاثیر قرار می‌گیرم وقتی که مردم به من می‌گویند که این شخصیت را دوست دارند به این دلیل که لورا عاشق این شخصیت بود."
"واقعی"
بازدیدکنندگان در داخل خانه کوچکی که لورا و آلمانزوی واقعی ساخته بودند با توقف در آشپزخانه‌ای که همچنان تمیز است و پیشخوان کوچکی دارد، شور و نشاطش را تحسین می‌کنند. پیشخوان آشپزخانه به اندازه قد او یعنی ۱.۵۰ متر) است،
ویولن پدر در مواقعی که نواخته نمی‌شود در سالن به دیوار آویزان است.
مثل این است که کتاب‌های خانم اینگلز وایلدر جان می‌گیرند. آن دختر موسیاه سرکشی که با گول زدن نلی بدجنس او را به سوی نهری پر از زالو می‌کشاند و یا بر یک اسب کوچک بدون زین سواری می‌کند.
ویلیام آندرسون، زندگینامه نویس خانم اینگلز وایلدر که در این مراسم حضور دارد، می‌گوید: " معلمی به من گفت که به نظر می‌رسد لورا برای دانش‌آموزانش خیلی واقعی است. طوری که وقتی آن‌ها به خانه می‌روند مرتب درباره لورا صحبت می‌کنند. و والدین دانش‌آموزان از آن‌ها می‌پرسند که این دختر جدید در کلاس کیست؟ لورا مثل عضوی از خانواده آن هاست."
جین کودی کسی است که خانواده‌اش به خوبی لورا و آلمانزو را می شناختند.
او از سال ۱۹۶۰ یعنی سه سال پس از مرگ لورا اینگلز وایلدر، در تبدیل مزرعه راکی ریج به موزه نقش داشته است. خانم کودی هنوز هم این نویسنده را منبع الهام خود می داند و او را به دلیل مدرن بودن در دورانی که مدرن نبود، تحسین می‌کند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

ریچارد مدن ستاره مشهور سریال بازی تاج و تخت برنده جایزه گلدن گلوب شد

در
ریچارد مدن جایزه گلدن گلوپ

ریچارد مدن یکی از هنرمندان  شناخته شده ی سینمای جهان در هفتادوششمین دوره جوایز گلدن گلوب جایزه بهترین بازیگر مرد سریال درام را برای بازی در سریال «بادیگارد» از آن خودنمود. او در این سریال نقش بادیگاردی را که سابقه جنگیدن در افغانستان را دارد بازی می کرد.
مدن شهرت خود را مدیون بازی در سریال «بازی تاج و تخت» است. ریچارد مدن در «بازی تاج و تخت» نقش کاراکتر کلیدی راب استارک را بازی می‌کرد.

نظرات

در ادامه بخوانید...

بازی تاج و تخت از 23 فروردین 98 | تریلر جدید

در

تیزر جدید فصل پایانی سریال بازی تاج و تخت منتشر شد، فصل هشت آخرین فصل این مجموعه تلویزیونی HBO خواهد بود. فصل 8 سریال بازی تاج و تخت از 23 فروردین 98 منتشر خواهد شد.

در این تریلر جان اسنو، سانسا و آریا با مجسمه هایی از خود در قلعه وینترفل مواجه می شوند که آینده آن ها را پیشبینی کرده است. در خانواده آنها رسم است مجسمه بعد از مرگ هرشخصی در این سرداب قرار داده شود.

 

 

فصل آخر Game of Thrones شامل 6 اپیزود یکی کمتر از فصل قبلی است. بازی تاج و تخت از سال 2011 به نمایش در آمده و تاکنون 38 جایزه امی را برده است.

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

پیش بینی پایان بازی تاج و تخت

در

در فصل اول سریال بازی تاج و تخت سرسی لنستر به ند استارک هشدار می دهد.

در بازی تاج و تخت یا پیروز میشوی یا میمیری

 

هشدار لو رفتن داستان فصل 8 در ادامه مقاله

 

حالا که شاه شب کشته شده، سرسی شانس زیادی برای حفظ تخت و تاج دارد، از سوی دیگر دنریس تارگرین و جان اسنو که عاشق هم شدند و از یک نبرد سنگین پیروز بیرون امدند انگیزه زیادی برای شکست سرسی دارند.

 

در بازی تاج و تخت چه کسی پیروز خواهد شد؟

ما انواع پایان های مختلف سریال بازی تاج و تخت را در زیر بررسی می کنیم. اگر شخصیت جدیدی در قسمت های آینده اضافه نشود یکی از پایان های زیر محتمل خواهد بود

 

 

Jon Snow/Aegon Targaryen

 

جان اسنو / ایگون تارگرین

تصور پایان بازی تاج و تخت با پیروزی جان اسنو زیاد سخت نیست. جان تاکید دارد رازی را مخفی نگه دارد که به کم کم به گوش همگان خواهد رسید. جان تابحال شکست نخورده است. خون تارگرین در رگ های اوست و پادشاه بر حق هفت اقلیم است.

در تئوری یا روی کاغذ جان می تواند پیروز جنگ نهایی باشد، پادشاه شود و به عشق جدید خود برسد ولی آیا دنریس حاضر است قدرت را با جان تقسیم کند؟ آیا سازندگان به پایان به این سادگی رضایت خواهند داد؟ پاسخ با شما ولی به نظر این پایان داستان نیست

 

 

دنریس تارگرین

از ابتدای داستان، همیشه حرف فرمان روایی دنریس بر هفت اقلیم بوده است. آیا او قرار است حکومتی مردی و دموکراتیک ایجاد کند؟ دنریس حاضر به حمله مستقیم به سرسی نشد تا از کشته شدن افراد بیگناه جلوگیری کند. با کشته شدن اژدهای دیگر ادامه جنگ برای مادر اژدها کمی سخت شده، آیا او میتواند از عشق خود به جان بگذرد و با کشتن سرسی پیروز این میدان شود؟

اگر دنریس قدرت را در دست بگیرد عاقبت جان اسنو چی میشود؟ او به شمال برخواهد گشت؟ یا فرمانروایی شمال را هم از دست خواهد داد؟

 

 

سرسی لنیستر

سرسی هفته ساکتی را گذراند، به نظر عموم هرکسی ممکن است برنده این نبرد باشد غیر از سرسی! سرسی به دنبال انتقام از تیریون و جیمی است. او با کشتن میساندی منفور ترین شخصیت داستان است. داستان به هر شکلی پیش برود احتمالا پایان خوشی برای سرسی نخواهد داشت.

 

 

سانسا استارک

سانسا درس های زیادی از لیتل فینگر گرفته است، او دیگر یک پرنده کوچولو نیست، او افکاری در سر دارد. برای نجات شمال سانسا باید دنریس را از سر راه کنار بزند ولی جان با او مخالف است. او حتی اگر موفق به گرفتن تاج نشود هرگز نخواهد گذاشت شمال زانو بزند.

 

 

 

برن استارک

باتوجه به ناتوانی برن شاید امکان پادشاهی برای او دور از ذهن باشد ولی برن یک وارگ است او میتواند در بدن حیوانات دیگر نفوذ کرده و حتی به گذشته سفر کند. حالا برن کلاغ سه چشم است، این قابلیت او محدودیت های فیزیکی را درنوردیده و او دیگر یک فلج ساده نیست. او توانایی کسب تاج پادشاهی را دارد حتی اگر خودش تمایلی نداشته باشد.

 

 

 

یرون گریجوی

یرون که ناگهان در فصل هفت ظاهر شد اکنون قدرت ناوگان آهنین را در دست دارد و یک اژدها را به آسانی کشته است. اگر او پادشاه شود پایان جالب و غافلگیر کننده ای خواهد بود!

 

 

 

تیریون لنیستر

تیریون خیلی دور از قدرت به نظر می رسد ولی او به صورت مخفیانه یک رگ تارگرین دارد. البته اشاره های زیادی به این موضوع نشده است. در کتاب به این موضوع پرداخته شده که شاه دیوانه با مادر تیریون رابطه داشته و احتمالا پدر تیریون است.

 

تارگرین باشد یا نباشد، او درحال حاضر دست راست ملکه و پدر خود را کشته است. او تجربه اداره پادشاهی را دارد. نامحتمل است که با این اندازه بتواند در حضور دنریس حکومت کند ولی هیچ چیز بعید نیست!

 

 

فرزند سرسی

کودکی ممکن است پیروز تاج و تخت باشد، تلخ ترین پایان ممکن برای این سریال کشته شدن تمام شخصیت های اصلی است و در یک تئوری بسیار محتمل کشته شدن سرسی توسط آریا ممکن است فرزند سرسی بتواند قدرت را در دست گیرد.

 

 

 

کودک معجزه آسای تارگرین

در دو اپیزود آخر فصل هفت اشاره های زیادی به کودک اصرار آمیزی که جان باید شمیرش را به او بدهد شده است. با اینکه دنریس توانایی بچه دار شدن را ندارد و اگر عشق بین دنریس و جان ادامه پیدا کند شاید این فرزند پایان داستان باشد و او پادشاه آینده باشد.

 

هیچ کس فکر نمی کرد شاه شب به این راحتی و به دست آریا کشته شود، آریا ثابت کرد قدرت زیادی دارد و احتمالا سرسی را نیز به قتل برساند و این پایان کار او خواهد بود. بازی تاج و تخت شخصیت های زیادی دارد در اپیزودهای باقی مانده تکلیف تک تک شخصیت ها روشن خواهد شد.

 

 

 

 

 

 

نظرات

در ادامه بخوانید...