چگونه موتزارت ثروت خود را بدست آورد و بعدا همه چیز را از دست داد
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸موتزارت کیست
ولفگانگ آمادئوس موتزارت نوازنده ای که قادر به نواختن سازهای مختلفی بود. موتزارت از سن 6 سالگی شروع به نواختن کرد. با گذشت این سال ها ، موتزارت خود را با انواع و اقسام سالن های اروپایی هماهنگ کرد و صدها اثر را اجرا کرد که شامل سونات ها ، سمفونی ها و ... بود. موسیقی مجلسی ، کنسرت ها و اپرا ها، که توسط احساسات واضح و پیچیده مشخص شده است.
موتزارت کیست
ولفگانگ آمادئوس موتزارت همیشه برجسته ترین و مشهورترین موسیقیدان دوران خود و تمام دوران خواهد بود. بسیاری از فیلم ها و نمایش های مدرن از او به عنوان یک نابغه نام می برند که در زمان درگذشت ، بدون داشتن یک پنی و همچنین به عنوان مردی که در یک قبر بدون نام و نشان دفن شده است ، قربانی دستان آهنگساز رقیب خود آنتونیو سالیری شد. در حقیقت ، موتزار در زندگی کوتاه خود ثروتمند شد. اما به نظر می رسید او تصمیم به خرج کردن هر پنی از پول خود را دارد و همین امر باعث شده تا او به مشکلات مالی مادام العمر و همچنین تصورات غلط در مورد سالهای پایانی آهنگساز بزرگ منجر شود.
آیا موتزارت به قتل رسیده بود
رابطه سالیری و موتزارت موضوع گمانه زنی و افسانه های زیادی بوده است. نامههایی که بین موتزارت و پدرش ، لئوپولد نوشته شده ، حاکی از آن است که این دو احساس رقابت و بی اعتمادی به نوازندگان ایتالیایی به طور کلی و به طور خاص سالییر را داشتند. دهه ها پس از مرگ موتزارت ، شایعات منتشر شد مبنی بر اینکه سالیری او را مسموم کرده است. (آیا موتزارت به قتل رسیده بود؟!) این شایعه در نمایشنامه نویس قرن بیستم پیتر شفر معروف شد .و و در فیلم 1984 با عنوان Amadeus توسط کارگردان Milos Foreman. اما در حقیقت ، هیچ پایه ای برای این حدس و گمان وجود ندارد. اگرچه هر دو آهنگساز غالباً مشغول یک کار و توجه عمومی بودند ، اما شواهد کمی وجود دارد که رابطه آنها چیزی فراتر از یک رقابت حرفه ای معمولی باشد. هر دو کار یکدیگر را تحسین می کردند و در یک مقطع حتی در یک صوتی برای صدا و پیانو به نام Per la recupate salute di Ophelia با یکدیگر همکاری کردند.
ولفگانگ موتزارت جوان
آمادئوس عاشق موسیقی بود و اولین آثار خود را در کودکی به رشته تحریر درآورد ، سالهای ابتدایی خود را در اروپا گذراند. در نوجوانی ، وی به عنوان ویولونیست و آهنگساز در دربار اسقف اعظم سالزبورگ مشغول به کار شد ، جایی که حقوق متوسط خود را با کمیسیون های خارجی تکمیل می کرد ، گاهی اوقات به جای پول نقد ، جواهرات می گرفت. اما جاه طلبی و عزت نفس رو به رشد وی باعث شد او با اسقف اعظم اختلاف نظر داشته باشد و درا سن بیست سالگی این مقام را ترك كرد و به وین رفت.
ولفگانگ آمادئوس موتزارت
برخلاف بسیاری از معاصران خود ، آمادئوس به فرزندان ثروتمندان درس موسیقی میداد ، هم کارهای خودش و هم دیگران را اجرا میکرد (در یک برنامه شش هفته ای در سال 1784 بیست و دو کنسرت فوق العاده داد) و کلیه کمیسیون های ارائه شده برای کارهای جدید را دریافت کرد. او بارها و بارها مسافرت می کرد ، شهرت خود را بسیار بالا می برد ، اما گاهی اوقات مسافرت ها با ضرر مالی همراه بود زیرا مجبور به پرداخت هزینه های سفر خود می شد.
پرتره خانوادگی موتزارت ، یوهان نپوموک
میزان ثروت موتزارت
اما فراز و نشیب های زندگی به عنوان یک کار آموز موسیقی پرداخت می شد (طبق یک نمایشگاه در 2006 که 250 سالگی وی را جشن گرفت). سوابق نشان می دهد که تا سال 1780 او حدود ده هزار فلورین در سال دریافت می کرد ، و نامه ای از پدر موتزارت می گفت که به وی فقط برای یک کنسرت (ظاهرا به یادماندنی) هزار دلار پرداخت می شود. و این به رغم این واقعیت است که در آن زمان ، سالانه حدود بیست و پنج فلورین به کارگران با کار سخت پرداخت می شد ، در حالی که طبقه بالا حدود پانصد فلورین دریافت می کرد ، حقوق آمادئوس او را با بالاترین و ثروتمندترین طبقه در وین در یک سطح مساوی قرار می داد.
پرتره قبلاً ناشناخته موتزارت.
در تابستان 1782 ، با وجود همه اعتراضات و ترس های پدرش ، با کنستانس وبر ازدواج کرد. این دختر از خانواده ای از نوازندگان بود و به همراه خواهرانش نام خود را به عنوان خواننده مطرح کردند. کنستانتا و آمادئوس صاحب شش فرزند شدند و تنها دو فرزند توانستند زنده بمانند.
موتزارت
آنها در یک آپارتمان بزرگ در یک منطقه شیک وین ، واقع در پشت کلیسای جامع سنت استفان ، زندگی می کردند. علی رغم فراز و نشیب های مالی او ، این زوج تصمیم به حفظ سطح بالایی از زندگی گرفتند ، تا حد زیادی به این دلیل که ولفگانگ در محافل اشرافی رفت و آمد می کرد. آنها پسرشان را به یک مدرسه خصوصی با شهریه بالا فرستادند و سخاوتمندانه برای او پول خرج میکردند. اما آمادئوس و همسرش غالباً بسیار فراتر از درآمد خود خرج می کردند ، و بدهی ها کم کم جمع و طلبکاران اضافه می شدند.
آمادئوس و کنستانتا در ماه عسل خود.
برخی از مورخان معتقدند که ممکن است آمادئوس مبلغ زیادی پول را در قمار از دست داده باشد ، در حالی که برخی دیگر معتقدند شرط بندی برای موتزارت فقط سرگرم کننده بود ، نه یک وسواس.
موتزارت به همراه خواهرش آنا و پدر
اخیراً ، برخی محققان و مورخان اظهار داشته اند كه نوسانات اخلاقی مكرر و شدید او علائم یك بیماری روانی تشخیص داده نشده ، احتمالاً افسردگی مانیك یا اختلال دو قطبی است.
موتزارت دردربار امپراتور
در حدود سال 1788 ، همسرش دچار یکسری بحرانهای پزشکی شد که تقریباً کشنده بود. او با یک دوره طولانی و دشوار درمان و توانبخشی روبرو شد. وی در استراحتگاه های گران قیمت به سر برد ، که باعث کاهش بودجه خانواده آنها شد. در نتیجه ، آمادئوس چارهای جز ارائه چند تور کوتاه برای جمع آوری حداقل منابع مالی نداشت ، اما در پایان ، همه اینها فروپاشید ، از جمله منابع مالی.
ملکه ماریا ترزا و موتزارت.
ترجیحات عمومی برای موسیقی شروع به تغییر کرد و این منجر به کاهش کمیسیون ها شد و ولفگانگ برای مدتی ، دیگر به درد نخبگان نمی خورد ، که توجهشان به چیز دیگری جلب شده بود. و در نتیجه همه اینها ، یک دوره طولانی افسردگی طولانی و غمناک شروع شد که این آهنگساز درخشان غالباً در نامه هایی به دوستان می گفت.
با وجود این حادثه ، خانواده موتزارت نمی خواستند هزینه های سربار خود را کاهش دهند و آمادئوس چاره ای جز مراجعه به دوستان و آشنایان برای کمک ، گرفتن وام برای بارها و بارها نداشت. اما به عنوان یک قاعده ، او به محض اینکه کمیسیون جدید می رسید ،وام ها را سریعا پرداخت میکرد.
آمادئوس با پدرش
در اواخر دهه 1780 ، وضع مالی موتسارت بدتر شد. او عملکرد کمتری داشت و درآمدش کاهش می یابد. اتریش در جنگ بود و هم ثروت ملت و هم توانایی اشراف در حمایت از هنر کاهش یافته بود. در اواسط سال 1788 ، موتزارت خانواده خود را از مرکز وین به حومه آلسگرگوند منتقل کرد ، زیرا به نظر می رسد راهی برای کاهش هزینه های زندگی است. اما در واقعیت ، هزینه های خانواده وی همچنان بالا بود و خانه جدید فقط فضای بیشتری را برای هزینه های بالاتر فراهم می کرد.
Amadeus جوان در clavier
فرصت های تجاری جدید ، از جمله بورس های تحصیلی از چندین دادگاه کوچک اروپایی و یک پیشنهاد سودآور برای نوشتن و اجرا در انگلیس ، وعده ی کمک مالی را داده است. موتزارت در آخرین سالهای زندگی خود تعدادی از آهنگهای موسیقی شگفت انگیز خلق کرد و The Magic Flute یکی از آنهاست (Die Zauberflöte). پیش نمایش آن چند ماه قبل از مرگ نابغه موسیقی موتزارت رخ داد .
بنای یادبود موتزارت در سالزبورگ.
مرگ موتزارت و مراسم تشییع جنازه
موتزارت در 5 دسامبر 1791 در سن 35 سالگی درگذشت. علت مرگ نامشخص است ، زیرا محدودیت های تشخیص پس از مرگ وجود دارد.به طور رسمی ، پرونده با اشاره به بثورات پوستی که مانند دانه های ارزن است ، علت آن را تب شدید قارچی عنوان می کند. از آن زمان تاکنون فرضیات زیادی در مورد مرگ موتسارت منتشر شده است. برخی آن را به تب روماتیسمی نسبت داده اند ، بیماری ای که وی در طول زندگی مکررا از آن رنج می برد.
گزارش شده است که مراسم تشییع جنازه وی عزاداران کمی را به خود جلب کرده است و وی در یک قبر مشترک دفن شده است. هر دو عمل در آن زمان رسم وین بود ، زیرا فقط اشراف و اشراف از عزاداری عمومی برخوردار بودند و اجازه می دادند در گورهای مشخص دفن شوند. با این حال ، خدمات یادبود و کنسرت های وی در وین و پراگ به خوبی برگزار شد. بعد از مرگش، کنستاتنا بسیاری از دست نوشته های منتشر نشده او را فروخت تا بدون شک بدهی های کلان خانواده را بپردازد. او توانست از امپراتور مستمری بگیرد و چندین افتخار یادبود سودآوری را به افتخار موتزارت ترتیب داد. از این تلاشها ، کنستانس توانست امنیت مالی برای خود به دست آورد و به او اجازه می داد فرزندان خود را به مدارس خصوصی بفرستد.
مرگ موتسارت در دوره جوانی اتفاق افتاد. با این وجود ، ظهور شهاب و شهرت و موفقیت در سنین بسیار پایین یادآور هنرمندان موسیقی معاصر امروزی است که ستاره آنها خیلی زود از بین رفته است. موتسارت در زمان وفاتش یکی از بزرگترین آهنگسازان تمام دوران به حساب می آمد. موسیقی او بیان جسورانه ای داشت ، اغلب اوقات پیچیده و متناقض بود ، و از موسیقی دانانی که آن را اجرا می کردند ، مهارت فنی بالایی داشتند. آثار وی در طول قرن نوزدهم ایمن و محبوب باقی مانده است ، زیرا زندگی نامه هایی درباره او نوشته شده و موسیقی وی از اجرای مداوم و اجرای موسیقی توسط سایر نوازندگان لذت می برد.
کارهای او در بسیاری از آهنگسازان متعاقب او تأثیر گذاشت - برجسته ترین آن ها بتهوون است. موتسارت به همراه دوستش جوزف هایدن ، اشکال عالی سمفونی ، اپرا ، سونات ، و کنسرتو که دوره کلاسیک را مشخص کرد. به ویژه ، اپراهای او یک بینش روانشناختی ، منحصر به فرد در موسیقی در آن زمان به نمایش می گذارد ، و امروز همچنان علاقهندان خاصی بین موسیقی دانان و دوستداران موسیقی دارد.
موتزارت در بستر مرگ
کنستانتا که فقط بیست و نه سال و دو فرزند کوچک داشت ، با مرگ وی ویران شد. پس از پرداخت آخرین بدهی ها ، فهمید که تقریباً چیزی برای او باقی نمانده است. وی انتشار چندین اثر از شوهرش را ترتیب داد ، به افتخار وی مجموعه ای از کنسرت های یادبود را ترتیب داد ، یک مستمری مادام العمر برای خانواده خود از امپراتور اتریش تأمین کرد ، و به انتشار شرح حال اولیه از آمادئوس توسط همسر دوم خود کمک کرد. این تلاشها نه تنها امنیت مالی او را برای بقیه عمر به وجود آورد بلکه به حفظ میراث موتزارت به عنوان یکی از بزرگترین آهنگسازان تاریخ نیز کمک کرد.
بنای یادبود موتزارت در وین.