میکیس تئودوراکیس آهنگساز مشهور زوربای یونانی درگذشت

میکیس تئودوراکیس

میکیس تئودوراکیس آهنگساز ، شخصیت عمومی و سیاسی یونانی درگذشت . خبرگزاری آتن-مقدونیه (AMNA) در این باره پنجشنبه 2 سپتامبر می نویسد .

AMNA گفت: "شخصی که با مهمترین لحظات تاریخ مدرن یونان مرتبط است ، آهنگساز بزرگ و مبارز فداکار [برای حقوق و آزادیهای مردم] دیگر در بین ما نیست."

تئودوراکیس در 96 سالگی درگذشت. علت مرگ این نوازنده اعلام نشده است.

میکیس تئودوراکیس در 29 ژوئیه 1925 در جزیره کیوس یونان متولد شد. او در اوایل کودکی شروع به سرودن اولین آهنگهای خود کرد ، اما نمی دانست چگونه سازها را بنوازد. در طول جنگ جهانی دوم ، تئودوراکیس در جنبش مقاومت شرکت کرد. سپس توسط فاشیست های ایتالیایی دستگیر و شکنجه شد. این آهنگساز پس از پایان جنگ جهانی دوم به فعالیت فعال خود ادامه داد.

تئودوراکیس پس از بهبودی از آثار اسارت در طول جنگ داخلی یونان ، در سال 1950 به آتن بازگشت و در آنجا از آکادمی موسیقی در رشته آهنگسازی فارغ التحصیل شد. بعدها بورسیه دولتی دریافت کرد و از سال 1954 تا 1959 در هنرستان پاریس تحصیل کرد. او در سال های اقامت خود در فرانسه موفق به سرودن آثار زیادی شد.

تئودوراکیس ساختن موسیقی فیلم را از ۱۹۵۳ آغاز کرد. تئودوراکیس  آهنگسازی و تفسیر رقص محلی سیرتاکی از فیلم 1964  زوربای یونانی ، که پس از انتشار به عنوان شناخته شده ترین رقص یونانی در جهان و یکی از نمادهای یونان تبدیل شد را انجام داد. در   بسیار محبوب بود. آهنگ فیلم حکومت نظامی که در ایران بسیار شناخته شده و مشهور است از  ساخته‌های آهنگساز میکیس تئودوراکیس است. 

 

نقد فیلم زوربای یونانی

آنتونی کوئین در زوربای یونانی 

آنتونی کوئین در زوربای یونانی 

داستان زوربای یونانی

بازیل جوان انگلیسی در جزیره کرت یک زمین و یک معدن به ارث می برد ، جایی که با آداب و رسوم بی رحمانه مردم محلی روبرو می شود و تنها دوستی با زوربای شاد و مدبر یونانی به او اجازه می دهد تا بر مشکلات به وجود آمده غلبه کند.
 

زندگی در رقص وجود دارد!

"زوربای یونانی" نسخه اکران شده ای از رمان به همین نام نوشته نیکوس کازانتزاکیس ، به کارگردانی مایکل کاکویانیس است. در تصویر ، جهان به سه جنبه تقسیم شده است: بازیل ، ساکن مودب آلبیون مه آلود ، که برای دریافت میراث به کرت آمده است. الکسیس زوربا ، یونانی و ساکنان جزیره ، با وجود انواع جداگانه ، با نشاط ، مبتکر و بدون افتخار در یک توده ادغام شدند ، که نام آن جمعیت است. تعامل آنها با یکدیگر عمدتا از طریق روابط با دو بیوه - زیبای  محلی غیرقابل دسترسی و مهماندار هتل ، مادام هورتنس فرانسوی ، رخ می دهد.
 
تصویر زوربا چند وجهی است ، ویژگی های یک اپیکور واقعی را با وضوح روزمره یک جزیره ای معمولی ترکیب می کند. انرژی طاقت فرسای او نه تنها ایجاد می کند ، بلکه می تواند از بین ببرد ، تا بعداً او را بر خرابه های پروژه های ناتمام بخنداند. بالاترین بیان جوهر این یونانی رقصی است که در آن حل می شود و زندگی را جشن می گیرد. او زندگی را در همه اشکال دوست دارد ، بدون هیچ تردیدی در خطرناک ترین موقعیت ها و همچنین در بستر یک آفرودیت دیگر عجله می کند. رقص عرفانی زوربا شبیه تنداوا است - رقص خلق شیوا.
 
 این یونانی بی قرار آماده است تا با فداکاری به استاد خدمت کند ، اما اجازه نمی دهد که آزادی او را زیر پا بگذارد. او با هورتنس چنین است. اما زوربا بیوه ای را که نسبت به او بی تفاوت است ، آزار نمی دهد. و مثل یک کودک شادی می کند وقتی علاقه او را به انگلیسی می بیند. با این حال ، او عجله می کند تا یک زن را در برابر مجازات ناعادلانه بلافاصله محافظت کند ، زیرا خدا او را به عنوان یک مرد واقعی خلق کرده است. که متأسفانه نمی توان در مورد بازیل گفت ، که فقط کافی بود تا شب عشق را برای او به ارمغان آورد.
 
ایرنه پاپاس در  زوربای یونانی
ایرنه پاپاس در  زوربای یونانی
 
برای مردان  ، "بیوه"  مانند میوه ممنوعه ای است که شهوت را به جنون تبدیل می کند. این مردان مانند گله ای از حیوانات در حین دور زدن ، برای یک ماده مجرد می جنگند.  مردم به سادگی  بیوه را تحت تعقیب جنسی قرار می دهند و در هوس جنون آمیز خود متحد شده اند. در اینجا مرد جوانی ایستاده است که قربانی عشق دیوانه وار خود به بیوه زیبا شده است. جنازه سرد او باعث تشنگی جدید در جمعیت می شود - تشنگی برای انتقام ، كه زنان جزیره ، كه عمدتاً توسط پیرزن های شریر و فرسوده نمایان شده ، مشتاقانه به آن ملحق می شوند. و وقتی بیوه کشته می شود ، همه با انتقام آه می کشند. اما  ، آیا این کار را برای آنها آسان تر کردi؟ آیا آنها به دنبال قربانی جدیدی نیستند? که به آنها کمک کند از شر این مالیخولیای اجتناب ناپذیر خلاص شوند ، مالیخولیای وجودی بی هدف و شاد؟ 
 
و مادام هورتنس برای آنها فقط یک پیرزن طنزآمیز رقت انگیز است که خدا به اشتباه ثروتی به او بخشیده است. و آنها مانند کرکس هایی که روی لاشه جان می گیرند ، از هر طرف به خانه خانم در حال مرگ جمع می شوند تا اموالش را از او بگیرند. (این یک تناقض است ، اما این افراد که در رفتار خود غریزه حیوانات را غرق کرده اند ، قادر به احساس موسیقی و نواختن سازها هستند.)
 
Zorba-the-Greek.jpg
آنتونی کوئین  و  آلن بیتس در زوربای یونانی
 
آنتونی کوئین با اشتیاق ، تا حد استعداد خود بازی می کند. او از بازی لذت می برد و به نظر می رسد به جذابیت شخصیتش آلوده شده است. آنتونی کوئین برای این نقش عناوین بهترین بازیگر مرد (گلدن گلوب) ، بهترین بازیگر خارجی (آکادمی فیلم بریتانیا) را دریافت کرد. آلن بیتس مرد انگلیسی معمولی را با قطره ای از خون یونانی در رگهای خود تجسم می بخشد. شاید این خود او بود که باعث شد زنجیره شرطی شدن را بشکند و به سمت بیوه برود و در پایان - از زوربا بخواهد که رقص را به او بیاموزد. 
 
ایرنه پاپاس در  زوربای یونانی
ایرنه پاپاس در  زوربای یونانی
 
در پشت ظاهر سرد و زیبای  بیوه ، که ایرنه پاپاس آن را تجسم می بخشد ، ترس  زیادی از جمعیت حیوانی نهفته است. حتی اشتیاق شعله ور او به طور غیر منتظره ای برای انگلیسی شکنجه می شود و می ترسد ، گویی او دختری پاکدامن است که تصمیم گرفته تسلیم معشوق خود شود. این وحشت از تکه تکه شدن است که دلیل مرگ غم انگیز او است. تنها بار در کل تصویر ما لبخندی را روی صورت او می بینیم - وقتی بازیل چتری به او می دهد. این حتی یک لبخند نیست ، بلکه فقط بازتاب احساسات مخفی است. اما منظور او چقدر است! برای او ، برای بازیل ، برای بیننده.
 
و در نهایت ، لیلا کدرووا در نفش مادام هورتنس . من می خواهم قبل از صحبت در مورد او متوقف شوم و نفس بکشم ... به نظر من ، این یکی از بهترین نقش های زن در سینما است ، و بنابراین - خطری برای آمریکایی ها ، که موفق شدند از بازیگر فوق العاده روسی در این نقش استفاده کنند. در تمام ظاهر مادام هورتنس که توسط Kedrova اجرا می شود - در موها ، لباس ها ، حرکات ، صدای او از هیجان شکسته می شود ، چشمانش شکسته - نوشته شده است: "مرا دوست داشته باش. من خوبم. من هم تو را دوست خواهم داشت! " بله ، او بامزه است ، مضحک است ، اما چگونه می خواهید ، مانند زوربا ، او را در آغوش بگیرید ، اشکهایش را پاک کنید ، او را روی سینه خود آرام کنید ، زیرا با وجود همه عاشقانه هایش با مردان او را مانند یک دختر کوچک ، ساده لوح و بی گناه  لمس کنید؟
 
آنتونی کوئین در زوربای یونانی 
آنتونی کوئین در زوربای یونانی 
 
موسیقی میکیس تئودوراکیس برای رقص "سرتاکی" به خودی خود باشکوه است ، شعله ور می شود ، شروع به رقصیدن می کند. جای تعجب نیست که "سرتاکی" بعداً به رقص محلی یونان تبدیل شد و در سراسر جهان پخش شد. والتر لاسالی فیلمبردار ماهرانه از قدرت سینمای سیاه و سفید با افزایش کنتراست استفاده می کند.
 
با آخرین عکس ها ، جایی که زوربا و بازیل ، با شیطنت می خندیدند ، ریتم رقص را از بین بردند ، نویسندگان قطعاً می خواستند به همه بشریت بگویند: "رقص! زندگی در رقص وجود دارد! "

 

 

میکیس تئودوراکیس

بیوگرافی آهنگساز میکیس تئودوراکیس

میکیس (مایکل) تئودوراکیس در 29 ژوئیه 1925 در جزیره کیوس یونان متولد شد. پدرش ، وکیل آموزش دیده ، کارمند دولت بود. خانواده بسیار نقل مکان کردند ، تئودوراکیس دوران کودکی و جوانی خود را در شهرهای مختلف - پاتراس ، پیرگوس ، طرابلس و غیره گذراند.

او از کودکی علاقه و عشق خود را به موسیقی و نویسندگی نشان داد و نواختن ویولن را آموخت. در 12 سالگی اولین آهنگها را بر اساس متون اشعار کلاسیک نوشت. در سن 15 سالگی ، میکیس تئودوراکیس شروع به نواختن پیانو کرد ، در 17 سالگی یک گروه کر را سازماندهی کرد و اولین کنسرت خود را برگزار کرد. در همان زمان او اولین اشعار خود را با نام مستعار Dinos Mais منتشر کرد.

 

جنگ جهانی دوم و جنگ داخلی یونان

در طول جنگ جهانی دوم ، هنگامی که این کشور توسط نیروهای ایتالیا و آلمان اشغال شد ، تئودوراکیس عضو مقاومت یونان بود. اسیر و شکنجه شد. در پایان ، او با آثار کارل مارکس آشنا شد ، پس از آزادی یونان به عضویت حزب کمونیست درآمد.

در طول جنگ داخلی در یونان (1946-1949) که بین نیروهای چپ به رهبری کمونیست ها درگرفت و رژیم سلطنتی تحت حمایت بریتانیای کبیر و ایالات متحده توسط مقامات تحت تعقیب قرار گرفت. مدتی زیرزمین در آتن زندگی می کرد. در سال 1947 او دستگیر شد و به تبعید در جزیره ایکاریا ، در سال 1948 - در اردوگاه کار اجباری زندانیان سیاسی در جزیره ماکرونیسوس ، بازگردانده شد ، جایی که دوباره شکنجه شد. پس از جنگ ، او وارد هنرستان در آتن شد ، که از آن فارغ التحصیل شد. در سال 1952 در ارتش خدمت کرد.

 

تحصیل در فرانسه ، دیکتاتوری "سرهنگ سیاه"

میکیس تئودوراکیس تحصیلات موسیقی خود را در فرانسه ادامه داد و در سال 1954 وارد هنرستان پاریس شد. او برای فیلم ها ، آثار سمفونیک ، باله موسیقی نوشت. بسیاری از آنها برای او اعتبار بین المللی به ارمغان آورده اند. در سال 1957 او در ششمین جشنواره جهانی جوانان و دانشجویان در مسکو شرکت کرد.

وی پس از بازگشت به یونان در سال 1959 ، ارکستر مجلسی آتن و انجمن موسیقی را در پیرائوس تأسیس کرد. در همان زمان ، او به فعالیت های سیاسی ادامه داد. در سال 1963 ، او توسط سازمان صلح جویان اولین ماراتن جهانی (از ماراتن تا آتن) در سازمان شرکت کرد ، که توسط پلیس متفرق شد. پس از قتل سیاستمدار گریگوریس لمبراکیس توسط افراطیون راست در تجمع ضد جنگ در تسالونیکی ، تئودوراکیس به عنوان رئیس سازمان عمومی جوانان Lambrakis انتخاب شد.

در 1964-1967 او عضو پارلمان حزب چپ دموکراتیک متحد بود. پس از روی کار آمدن "سرهنگ های سیاه" در سال 1967 (گروهی از نظامیان کودتا کردند ، که در نتیجه آن دیکتاتوری نظامی جناح راست در کشور ایجاد شد) ، او به طور فعال از مبارزه چپ ها حمایت کرد نیروهای علیه آنها موسیقی او ممنوع شد و خودش دوباره به زندان رفت. در سال 1968 او آزاد شد ، اما سپس به تبعید فرستاده شد و بعداً در اردوگاه کار اجباری اوروپوس قرار گرفت. چهره های مشهوری مانند دیمیتری شوستاکوویچ ، لئونارد برنشتاین ، آرتور میلر در دفاع از خود صحبت کردند. این آهنگساز تحت تأثیر جامعه جهانی در سال 1970 منتشر شد. در 1970-1974 او در تبعید در فرانسه زندگی کرد ، جایی که کنسرت هایی را به نفع مبارزان علیه حکومت نظامی یونان برگزار کرد.

 

میکیس تئودوراکیس

بازگشت به یونان

پس از سقوط رژیم "سرهنگهای سیاه" در سال 1974 ، تئودوراکیس به یونان بازگشت. در سال 1976 او جنبش فرهنگ و صلح را تأسیس کرد ، سخنرانی کرد و کنسرت برگزار کرد. در سال 1977 او به عنوان سازمان دهنده کنفرانس "فرهنگ و سوسیالیسم" در کرت عمل کرد ، از جمله شرکت کنندگان آن فرانسوا میتران بود.

از سال 1981 ، او بارها به عنوان نماینده پارلمان در لیست های حزب کمونیست یونان انتخاب شد ، اما در اواخر دهه 1980 به عنوان یک نامزد مستقل نامزد شد. او همچنین به حزب محافظه کار دموکراسی جدید نزدیک شد. در 1990-1992 او وزیر بدون سابقه در دولت کنستانتینوس میتسوتاکیس ("دموکراسی جدید") بود. او استعفا داد و این تصمیم را با تمایل به وقف کامل خود به موسیقی برانگیخت. وی در سال 1993 استعفای خود را از نمایندگی مجلس اعلام کرد. او رهبری ارکستر و گروه کر گروه رادیو و تلویزیون یونان را بر عهده داشت.


به منظور بهبود روابط یونان و مقدونیه (مدتها با اختلاف بر سر نام "مقدونیه" پیچیده شد ؛) در سال 1997 وی کنسرت خود را در پایتخت مقدونیه (در 2019 تغییر نام داد به مقدونیه شمالی) اسکوپیه داد. در یک کنسرت خیریه برای اعتراض به بمباران ناتو در یوگسلاوی در 1999 شرکت کرد. وی در دفاع از فلسطینی ها ، علیه عملیات نظامی آمریکا در افغانستان و عراق صحبت کرد.

 

زوربای یونانی

عکس از فیلم زوربای یونانی

آثار هنری میکیس تئودوراکیس

میکیس تئودوراکیس نویسنده باله ها و اپرا (از جمله معروف ترین "اورفئوس و یوریدیکس" ، "آنتیگون" ، "مدیا") ، سمفونی ها و اوراتوریوس ها ("Axion Esti") ، چرخه های آهنگ ("Mauthausen" ، "Epiphany" ، "Cyclades Small") ، آهنگسازی ("Zorbas" ، "Romiosini") و بسیاری دیگر از آثار موسیقی که باعث شهرت جهانی او شد. در موسیقی از عناصر فولکلور یونانی استفاده کرد. وی پس از انتشار فیلم "The Zorba یونانی" (1964 ؛ کارگردان میشالیس کاکویانیس) با آنتونی کوئین در نقش اصلی ، که موسیقی متن فیلم را برای آن نوشت ، محبوبیت خاصی به دست آورد. ملودی معروف "سیرتاکی" از این نوار به مشخصه یونان تبدیل شده است. او همچنین نویسنده موسیقی  برای تریلر سیاسی "زتا" (Z ، 1969) است. در سال 1992 او موسیقی افتتاحیه بازی های المپیک بارسلونا را نوشت. در طول این سالها ، کتابهای او منتشر شده است ، از جمله کتابهای زندگی نامه ، و همچنین کتابهایی که به موسیقی ، فرهنگ و تاریخ اختصاص داده شده است.

 

اطلاعات شخصی

برنده بسیاری از جوایز ، از جمله جایزه لنین کومسومول (1967) ، جایزه بین المللی لنین "برای تقویت صلح بین ملت ها" (1983) ، نشان دوستی (2007). در آوریل 2020 ، وی مدال "75 سال پیروزی در جنگ بزرگ میهنی 1941-1945" را دریافت کرد.از سال 1953 او با میرتو آلتینوغلو (پزشک حرفه ای) ازدواج کرد. آنها یک دختر مارگاریتا (1958) و یک پسر یورگوس (1960) دارند.

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام
  • Yamary 83 :

    تف کردن در برابر قراردادها نیز یک ویژگی جذاب است که زوربا لذت می برد. تا زمانی که او همه چیز را "همانطور که باید" انجام می دهد ، اهمیتی نمی دهد که قوانین پیرامونش چیست. او در صورت لزوم موارد جدیدی را اختراع خواهد کرد. اما اگر نتیجه ای نداشت ، او همه را می فرستد و در برابر احمق ها می خندد ، حتی اگر احمق خودش باشد. همه چیز خیلی معمولی و روشن است. اما زوربای یونانی در مورد مسائل کمتر خوشایند نیز صحبت می کند. در مورد اینکه تا کجا می توانید پیش بروید ، از جانور طبیعت اطاعت کنید. درباره نحوه آماده شدن جمعیت برای پرتاب سنگ ، لگدمال کردن افرادی که با آنها متفاوت هستند و ترسیدن از شباهت آنها. چگونه جمع کننده ها وقتی طعمه خود را حس می کنند ، جمع می شوند. مانند افرادی که از حرص و طمع سود خشمگین شده اند ، اگر بتوان آنها را اینگونه نامید ، آنها مانند مگس های وزوز عظیم به جنازه هجوم می آورند. به طرز وحشتناکی نفرت انگیز است. این عمق سقوط یک فرد است. اما زندگی چنین است و بدترین چیز این است که هیچ کس از این موضوع تعجب نمی کند.

    1400/6/12 7:38
  • ManuelNow 853 :

    "زوربای یونانی" تصویری واقعاً غم انگیز است که در آن مردان ، علیرغم آفتاب سوزان ، می رقصند و بر سر همه مشکلات از درون فریاد می زنند "ما زنده ایم! ما زنده هستیم! " زندگی شامل آشنایی و جدایی ، تولد و از دست دادن ، عشق و نفرت ، روزهای معمول و روشن ، شناخت دنیای عجیب و غریب و خداحافظی از آن است. زندگی همانطور که هست. ما آن را می پذیریم ، به طرز وحشیانه ای پنجره صلح را از تیرکمان بچه گانه می شکنیم: ما آرام نخواهیم بود ، در حرکت خواهیم بود. رو به جلو! ناامیدی شما چیست؟ ما زمان نداریم و نیازی به غم و اندوه نیست: برنامه های بزرگ در انتظار ما هستند ، به جلو - برای زندگی یک روز دیگر! ما زنده هستیم!اجازه ندهید خود و دیگران تبدیل به یک جزیره متروک شوند.

    1400/6/12 7:43

بیشتر بخوانید