در شب 22 ژوئن 2021، خدمات اضطراری کالیفرنیا به تماسی که گزارش سوء استفاده شدید از حضانت را گزارش میکرد، پاسخ داد. قربانی به نام - شاهزاده خانم موسیقی پاپ، که سه بار در کتاب رکوردهای گینس ثبت شده و بیش از صد میلیون نسخه از آلبوم ها را در سراسر جهان فروخته است، خود را بریتنی اسپیرز نامید. این لحظه به اوج مبارزه سیزده ساله او برای کنترل زندگی اش تبدیل شد. شما می توانید در مورد این و خیلی چیزهای بیشتر از زندگینامه این خواننده که به تازگی منتشر شده است، در "The Woman in Me" یاد بگیرید.
کتابهای مرتبط با بریتنی قبلاً توسط مادر و خواهر کوچکترش نوشته شده است. اما «زن در من» اولین روایت دست اول اصلی زندگی اوست. از زمان شروع سریع خود در سال 1999 تا به امروز، اسپیرز یکی از افراد مورد بحث و محکومیت در تجارت نمایش جهانی بوده است. روزنامه ها او را به خاطر س ک سی بودن یا برعکس بسیار مقدس بودن، مهمانی با پاریس هیلتون، دعوا با کوین فدرلین برای حضانت فرزند، اضافه وزن، پرخاشگری به روزنامه نگاران، درمان در کلینیک های روانپزشکی و ویدیوهای عجیب در شبکه های اجتماعی مورد تعقیب قرار می دادند.
اسپیرز در کتاب خود به تفصیل درباره این رویدادها صحبت می کند و پیشینه آنها و وضعیت واقعی امور را توضیح می دهد. علاوه بر قلدری مطبوعات، دو موضوع دیگر در کل روایت جریان دارد: مردسالاری سفت و سخت در تجارت نمایشی و سرکوب شخصیت و زنانگی بریتنی توسط پدرش که از سال 2008 تا 2021 زندگی دخترش را کاملاً کنترل می کرد.
حتی قبل از انتشار رسمی این کتاب، گزیده ای از آن که در مجله People منتشر شد، واقعاً هیجان انگیز شد. در آن، بریتنی در مورد خیانت های جاستین تیمبرلیک و این واقعیت صحبت کرد که او مجبور شد بارداری خود را در نوزده سالگی از او خاتمه دهد. در سال 2002، به پیشنهاد خود تیمبرلیک، صدا متفاوت بود: پس از جدایی از اسپیرز، او آهنگ Cry Me a River را ضبط کرد که اشعار و ویدیوی آن به وضوح به خیانت بریتنی اشاره می کرد. تصویر یک باکره که توسط تهیه کنندگانش ایجاد شده بود از بین رفت و روزنامه ها پر از تیترهایی بود که خواننده را به تمسخر و شرمساری از جمله به دلیل دروغ گفتن در می آورد.
در کتاب، بریتنی میگوید که تیمبرلیک از طریق پیامک از او جدا شد، و پیشنهاد میکند که کل داستان به تبلیغ اولین آلبوم انفرادی او کمک زیادی کرده است. جدایی و محکومیت جامعه برای او یک ضربه واقعی بود - اولین ضربه در زندگی او. بریتنی اعتراف می کند که احساس می کرد کودکی گمشده و ترسیده بود و سپس در تمام لحظات سخت برای او همیشه این احساس را داشت. در همان زمان، خانواده و تهیه کنندگان او از او خواستند که برای روزنامه ها لبخند بزند و بدون استراحت کار کند.
اسپیرز از ده سالگی در تئاترهای نیویورک و از سن دوازده سالگی در نمایش "باشگاه میکی موس" اجرا کرد. در زمان ضبط اولین آلبوم خود Baby One More Time که 15 میلیون نسخه فروخت، این خواننده هفده ساله بود. و از این سن او به طور کامل کل خانواده را تأمین می کرد.
بریتنی در خاطرات خود می گوید که در چهارده سالگی شروع به رابطه جنسی و رانندگی با ماشین کرد و قبل از اینکه سرپرستی بر او مستقر شود، در تولید همه برنامه ها و ویدئوهایش مشارکت فعال داشته است. او مدام خود را با بنجامین باتن مقایسه میکند، شخصیتی که پیر به دنیا آمد و در طول زندگیاش جوانتر شد. بریتنی در واقع دوران کودکی و نوجوانی را نادیده گرفت و بلافاصله تبدیل به یک بزرگسال و یک ستاره در سطح جهانی شد.
پاپاراتزی ها تک تک حرکات بریتنی را زیر نظر داشتند. او در این کتاب می گوید که تمام اعمالی که برای شرکای ستاره اش و هر مردم عادی در مورد او بخشیده شد، توسط مطبوعات به عنوان گناهان کبیره تلقی می شد. پس از تولد فرزندانش، بریتنی نگران بود که نوزادان تقریباً بلافاصله تحت حمایت او نیستند و خود را در دنیای روزنامه های تهاجمی که خود اسپیرز را احاطه کرده بودند، یافتند. افسردگی پس از زایمان، طلاق سخت از همسرش، انتقاد از مادر بودن و سبک زندگی و عدم حمایت خانواده اش به این موارد اضافه شد. بریتنی بار دیگر تاکید می کند که از یک سو زنی بالغ، خواننده و مادری موفق بوده، اما از سوی دیگر احساس می کند کودکی درمانده است.
بریتنی در سراسر کتاب می نویسد که کودکان به معنای زندگی او تبدیل شده اند. اما فدرلاین به او اجازه دیدن پسرانش را نداد و نگران بود که آنها تصمیم بگیرند که به او نیازی ندارند. یک بار که پس از ملاقات مجاز پسرانش را به موقع تسلیم نکرد، شوهر سابقش نیروهای ویژه را به خانه اش فرا خواند و بچه ها را به زور بردند. در فوریه 2007، او یک بار دیگر در را برای او باز نکرد و بریتنی در مقابل چشمان پاپاراتزی ها، به آرایشگاه رفت و موهایش را تراشید. او توضیح می دهد که در آن لحظه از غم و اندوه دیوانه شده است: سال ها به جوک های جنسی از مجریان جوایز و برنامه ها گوش می داد ، نظرات عصبانی والدین طرفدارانش در مورد لباس هایش را گوش می داد ، اما در عین حال همیشه همیشه سعی کردم لبخند بزنم و دختر خوبی باشم. و در آن لحظه تنها چیزی که می خواست این بود که در کنار فرزندانش باشد. تراشیدن سر برای او به نشانه ناامیدی و اعتراض تبدیل شد، تلاشی برای فرستادن تمام جهان به جهنم.
در سال 2008، بریتنی در یک کلینیک روانپزشکی قرار گرفت و ناتوان اعلام شد و پدرش سرپرست او شد. سرپرستی برای مدت نامحدود برقرار شد و تحت شرایط آن، تمام زندگی خواننده تحت کنترل پدرش بود: او اجازه نداشت که دارایی خود را مدیریت کند، رانندگی کند، وکیل انتخاب کند، حلقه اجتماعی دوستان یا حتی رژیم غذایی. پس از ترخیص از کلینیک، او به کار خود ادامه داد: او چهار آلبوم موفق منتشر کرد، عضو هیئت داوران X-Factor بود و صدها اجرا برای یک نمایش انفرادی در لاس وگاس اجرا کرد. بریتنی به طعنه می نویسد که به اندازه کافی سالم نبود که پدرش دوست پسر انتخاب کند، اما برای ده ها کنسرت در سراسر جهان کاملاً خوب بود.
در سال 2019، این خواننده به طور علنی یک برنامه دیگر در لاس وگاس را لغو کرد، زیرا از اجرا خسته شده بود. او فقط زمانی می توانست استراحت کند که سرپرستش اجازه می داد و این نمایش برای خانواده اسپیرز پول زیادی به همراه داشت. بلافاصله پس از آن، او از حوزه اطلاعات ناپدید شد. طرفداران با اطلاع از قیمومیت، زنگ خطر را به صدا درآوردند و جنبش اجتماعی بریتنی آزاد را سازماندهی کردند. بعداً معلوم شد که خواننده دوباره در یک کلینیک روانپزشکی بستری شده است و در کتاب به وضوح می گوید که رضایت خود را به بستری شدن در بیمارستان نمی دهد. در کلینیک بود که او در مورد جنبش باخبر شد: یک پرستار مخفیانه فیلم های او را از افرادی با تی شرت نشان داد که خواستار آزادی او بودند.
در تمام این مدت، بستگان بریتنی خواسته های او را نادیده گرفتند، اما حمایت طرفداران او به او برای مبارزه نهایی در پرونده محافظه کار قدرت داد. در نوامبر 2022، دادگاه قیمومیت را لغو کرد.
در پایان سپتامبر 2023، این شبکه یک ویدیوی خانگی از اسپیرز را پخش کرد که در آن او با چاقو می رقصید. شبکه های اجتماعی این خواننده حتی پس از پایان دوره محافظش باعث نگرانی طرفداران می شود: وی ویدیوهای عجیب و غریب منتشر می کند و زیرنویس های غیر منطقی متشکل از شکلک ها را به آنها اضافه می کند. و اگر مطبوعات چاقوها را با گرم کردن برای انتشار زندگینامه مرتبط کنند، آنگاه ویدئوهای باقیمانده همچنان به شایعات درباره وضعیت نامناسب اسپیرز ادامه می دهند.
با این حال، بریتنی در کتاب می نویسد که اینگونه به تصویر یک بزرگسال عادت می کند. برای اولین بار پس از چندین سال، او می تواند هر کجا و هر زمان که بخواهد به تعطیلات برود، ماشین سواری کند، شریک زندگی خود را انتخاب کند، برای تولد فرزند دیگری برنامه ریزی کند، آنطور که دوست دارد ژست بگیرد. آتش و زنانگی واقعی در او بیدار شد که پدر و تهیه کنندگانش سعی کردند آن را در او خاموش کنند. او دیگر آن دختر مطیعی نیست که همه می خواستند باشد، بلکه یک زن بالغ قوی است.
فیزیولوژی و روان ما به تدریج رشد می کند، یعنی هر مهارت قبلی پایه ای را برای مهارت بعدی فراهم می کند. بنابراین، کودک برای راه رفتن ابتدا یاد می گیرد که با تکیه گاه بایستد. دگرگونی مشابهی باید در روان اتفاق بیفتد: برای بزرگ شدن، فرد نه تنها باید مسئولیت پذیری را بیاموزد، بلکه از نظر عاطفی نیز با آن کنار بیاید. و برای این شما باید به طور مداوم در دوران کودکی، نوجوانی و جوانی زندگی کنید: ابتدا احساسات و تجربیات خود را بشناسید و تنها پس از آن وارد جامعه بزرگ شوید.
در مورد بریتنی اسپیرز، شکاف بین رشد فکری و عاطفی ممکن است نقش زیادی داشته باشد. کاملاً ممکن است که روان او به سادگی قادر به هضم همه رویدادها و فشارهایی نباشد که به او وارد شده است ، زیرا برای یک کودک آنها بیش از حد بودند.
افراد به دلایل مختلف باید زودتر از موعد بزرگ شوند: برخی مجبور بودند سر کار بروند، تحصیلات خود را فدا کنند، برخی زود ازدواج کردند و برخی رویدادهای بزرگ دیگر ممکن است در زندگی آنها اختلال ایجاد کرده باشد. نیازی به اندوهگین شدن برای کارهایی که نتوانسته اید انجام دهید وجود ندارد.
اول از همه، از خود تشکر و ستایش کنید که به خوبی با موقعیتی که در آن قرار گرفته اید سازگار شده اید. سعی کنید در درون خود کودکی را پیدا کنید که نتوانستید باشید. به این فکر کنید که چه چیزی را از دست داده اید و چگونه می توانید آن را جبران کنید.
شاید می خواستید خالکوبی کنید یا موهای خود را به رنگ روشن رنگ کنید، از یک شهربازی دیدن کنید، از بابا نوئل دیدن کنید یا در یک جشنواره راک شرکت کنید. شما در هر سنی می توانید از عهده این کار برآیید و دوران کودکی و نوجوانی را دوباره تجربه کنید.