هوش عملی کارآفرینان

در

هوش عملی به کارافرینان کمک می کند که تصمیمهای سریعتر و دقیقتری بگیرند زیرا هوش عملی شامل دانش در مورد ایده ها، فرایندها و مسیرهای عملیاتی است که ثابت شده موفقیت آمیز هستند.علاوه بر این، هوش عملیاتی مهارت و دانش را برای اقدامات سریع جلوتر از رقبا برای بهره برداری از فرصتهای غیرمنتظره یا اتخاذ فناوری و تکنولوژی های جدید فراهم می کند. هوش عملی همچنین به کارافرینان کمک می کند که به طور مداوم اقداماتی را برای بهبود کسب و کار برحسب فرایندها و محصولات/نوآوریهای خدماتی انجام دهند. هوش عملیاتی ازمایشهای مکرر، تست و اصلاح مفهوم کسب و کار به سمت بهبود مستمر را ترویج می دهد. هوش عملیاتی در نتیجه یک شاخص مهم از اقدامات سریع و انعطاف پذیر برای پاسخ به تغییرات بازار و کسب نرخ رشد سرمایه گذاری بیشتر است. در حمایت از این استدلال ،تحقیقات نشان می دهد که هوش هم اثرات مستقیم بر رشد سرمایه گذاری ها جدید دارد و هم فعالیتهای متعدد بهبود و عملکرد سریع را پیش بینی می کند.(سیارک)
چندتن از پژوهشگران استدلال کرده اند که تعصبات شناختی عاملی هستند که بین کارافرینان و غیرکارافرینان یا مدیران تمایز ایجاد میکنند.تعصبات شناختی مکانیسمهای شناختی هستند که به مردم در تصمیم گیری های سریع کمک می کنند.تعصبات شناختی عملکرد مثبتی دارند، از آنجا که به کارافرینان در تصمیم گیری بدون تحمل فشار زیاد بر روی زمان و منابع شناختیشان کمک می کنند در نتیجه به رغم نیازهای شناختی باا در موقعیتهای پیچیده همچنان عملی باقی می مانند.با این وجود، تعصبات شناختی ممکن است منجر به خطا شوند زیرا مردم تصمیمات کمتر عقلانی می گیرند و اطلاعات موجودشان کم است.در کارافرینی، تعصب شناختی اعتماد بیش از حد/خوشبینی بیش از حد توجه زیادی را به خود جلب کرده است.اعتماد به نفس کاذب به ارزیابی بیش از حد کارافرینان از تواناییهایشان اشاره دارد، به ویژه با توجه به پیش بینی های دقیقشان، داشتن تواناییهای بالاترشان نسبت به دیگران، و میزان موفقیت. خوشبینی بیش از حد(یا تعصب خوش بینانه) یک ساختار مشابه دارد و اشاره دارد به تمایل کارافرینان به انتظار نتایج مثبت و یا درک شانس بالاتری از موفقیت.
خوش بینی بیش از حد /اعتماد به نفس کاذب نقش بحث برانگیز آن در فرایند کارافرینی است.از یک طرف، محققان اشاره کرده اند که اعتماد به نفس کاذب/خوشبینی بیش از حد برای شروع کارافرینان با توجه به عدم قطعیتهایی که کارافرینان با آنها روبرو هستند ضروری است.از سوی دیگر،محققان استدلال کرده اند که اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد اثرات زیانباری دارد زیرا کارافرینان اشتباهات استراتژیکی انجام می دهند که وظایف بسیاری به عهده می گیرند ، در نتیجه منجر به over extension می شود.

هر دو دیدگاه دارای پایه های نظری هستند. بر این اساس، ممکن است که اعتماد به نفس کاذب/خوشبینی بیش از حد انگیزه کارافرینی برای شروع عمل و اصرار بر ادامه حتی در حضور نرخ بالای شکست و بازده مورد انتظار کم را افزایش دهد.
 علاوه بر این،کارافرینان با بسیاری موانع در فرایند کارافرینی روبرو هستند، و اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد انعطاف پذیری عاطفی و شناختی آنها را افزایش دهد تا بتوانند با چالشها کنار بیایند.در مقابل، نظریه چشم انداز،نشان می دهد که تعصبات شناختی ممکن است منجر به تصمیمات ناقص و عملکردی کمتر از حد مطلوب شوند. در حوزه ی کارافرینی، محققان استدلال کرده اند که تعصب شناختی اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد می تواند درک کارافرینان از خطر ریسک مرتبط با یک استراتژی را کاهش دهد، به طوری که آنها اهداف غیرواقعی را تعیین کنند، تصمیمهای نامطلوبی بگیرند، یا اطلاعات مبهم را به عنوان تصمیهای امیدوارانه در نظر بگیرند.(سیارک)

این ممکن است منجر به ورود بیش از حد به بازارهای جدید، سرمایه گذاری بیش از حد و تشدید تعهد به پروژه های جدید ، یا عدم حفظ منافع شود..علاوه بر این، اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد می تواند موجب شود کارافرینان در پیش بینی هایشان عکس العمل رقبا را دست کم بگیرند یا تقاضا برای محصولات و خدمات را بیش از حد تخمین بزنند
شواهد تجربی نشان دهنده ی اختلافات نظری در مورد اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد است.چندین مطالعه نشان می دهند که کارافراینان سطح بالایی از اعتمادبه نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد دارند که در آن احتمال موفقیت سرمایه گذاری را بیش از حد تخمین می زند.
به طور مثال کوپر و همکاران در سال 1988 از بین 2994 نفر از کارافراینان که بررسی کردند و نشان دادند که یک سوم از کارافرینان احتمال موفقیت خود 100 درصد می دانند. این اعتماد به نفس کاذب/خوش بینی بیش از حد مربوط است به شروع فعالیتهای لازم برای راه اندازی یک سرمایه گذاری و معرفی موفقیت امیز پیشگامانه ی محصولات و خدمات نواورانه.ترجمه  itrans.ir

ادامه در پست بعدی

نظرات

در ادامه بخوانید...

طراحی های شگفت انگیز روی قهوه

در
طراحی های شگفت انگیز روی قهوه

(سیارک)  : به نظر من داشتن ابتکارهای جدید در کسب و کار لازمه پیشرفت است حال یک کافه دار در کره جنوبی با  طراحی های زیبایی  که بر روی کرم قهوه انجام داده ، توانسته تعداد مشتریانش را روز به روز زیادتر کند  و به کسب و کار خود رونق فراوانی ببخشد نام این کافه دار Kangbin می باشد.نوشیدن قهوه در روز برای رفع خستگی و هوشیاری خیلی کارایی دارد بخصوص اگر از نوع تزیین شده با طرح های زیبا و ابتکاری باشد. خلاقیت در کار تا این حد از ظرافت را دیده بودین ؟ اثر هنری که در عرض 2 تا 3 دقیقه نوش جان می شود!!!

طراحی های شگفت انگیز روی قهوه
طراحی های شگفت انگیز روی قهوه
طراحی های شگفت انگیز روی قهوه
طراحی های شگفت انگیز روی قهوه
طراحی های شگفت انگیز روی قهوه
طراحی های شگفت انگیز روی قهوه

 

 

طراحی های شگفت انگیز روی قهوه

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

چرا کارآفرینی؟

در

چرا کارآفرینی؟ کارآفرینی در سه دهه پیش ، در سراسر دنیا سر و صدا کرده بود، این امر نه تنها در اروپا و آمریکا، بلکه در آسیای شرقی نیز اتفاق افتاده بود. به نظر می آمد که چیزی پراهمیت تر از دولت ها و سازمان ها شده بود.

کارآفرینی برای جوامع و اجتماع، به معنی دستیابی به سطوح متفاوت موفقیت، نوآوری بود و برای بقا، توسعه و آزادی نیاز به تصمیم گیری مستقیم بود.

در هنگام تحلیل جهانی کارآفرینی، می بینیم که  بر کلمه کنترل تاکید شده است، کنترل بر زندگی خود و یا کارآفرین باید تصمیماتی برای کنترل کردن بگیرد. به علاوه، آزادی، خلاقیت و استقلال، نیرو و انگیزه اصلی کار آفرینان شده بود. خود کارآفرینی به تنهایی مزایایی برای سازمان ها و جوامع داشت. کارآفرینی به عنوان پروسه توسعه انسان، که فرصت خود اظهاری، گوناگونی و پویایی را به دنیا ارائه می کند، در نظر گرفته شده است .(سیارک)
کلمه کارآفرینی برگرفته شده از یک فعل فرانسوی است (enterprendre) ، که به معنی مشارکت و متعهد شدن است، بنابراین کارآفرین باعث می شود که چیزها اتفاق بیافتد .  پروسه کارآفرینی خصوصیات مشخصی دارد که در ادامه می آید:
1- توانایی ریسک پذیری. کارآفرین ها نسبت به آدم های غیر کارآفرین  تلاش و عدم قطعیت بیشتری دارند.
2- نیاز به موفقیت .  کارآفرینان دورنمایی از موفقیت دارند که باعث می شود که انگیزه بیشتری داشته باشند.
3- منبع کنترل.منبع کنترل داخلی بالاتر کارآفرینان، موجب اعتقاد به موفقیت و دستیابی به اهداف، بخشی از خصوصیات و رفتار آنها بشود.
4- میل به استقلال. حس کنترل بیشتر کارآفرینان را به سمت فردگرایی و آزادی بیشتر از عموم مردم، هول می دهد.
5-خلاقیت و فرصت طلبی.  کارآفرینان خلاق تر از دیگران هستند؛ آنها مایل به، به چالش کشیدن فرضیات موجود ، خلق ایده های جدید و پیش بینی کردن فرصت ها هستند.ترجمه  itrans.ir

تئوری کارآفرینی

فرصتهای کارآفرینی چگونه بوجود می آید؟

کارآفرینی کوچک

کارآفرینی با لباس های دست دوم

۱۰ رمز موفقیت به روایت کارآفرین موفق ریچارد برانسون

نظرات

در ادامه بخوانید...

ارتباطات مغزی قوی‌تر در افراد خلاق‌

در

نتایج این تحقیق که در مجله پژوهشی پی‌نس منتشر شده است، همچنین نشان می‌دهد که مغزهای خلاق‌تر قادر هستند این نواحی را هماهنگ با یکدیگر فعال کنند
نتایج یک پژوهش تازه دانشگاه هاروارد نشان می‌دهد که در مغز افراد بسیار خلاق، در مقایسه با افراد دیگر، سه ناحیه ارتباط بیشتری با هم دارند. این سه ناحیه از مغز بیشتر با تولید و تحلیل ایده‌ها سر و کار دارند.

هرچند خلاقیت یک ساختار پیچیده با مفاهیم مختلف است، اما محققان اغلب افرادی را خلاق می‌نامند که از نظر فکری انعطاف‌پذیری داشته باشند یا توانایی تولید مداوم ایده‌های جدید و سودمند را داشته باشند.

محققان از این سه ناحیه شناخت لازم دارند. این ناحیه‌ها عبارتند از شبکه پیش‌فرض ( Default Mode)، که وظیفه تفکر خودآیند و رویاپردازی را عهده دار است، شبکه برجستگی که اطلاعات مهم را از محیط اطراف به دست می‌آورد و شبکه کنترل اجرایی که حاوی کارکردهای کنترل شناختی و ارزیابی است.( سیارک)

راجر بیتی، یکی از پژوهشگران این تحقیق گفت: "اگر چه به نظر می‌رسد شبکه پیش فرض منبع اصلی خلاقیت باشد، اما مردم به شبکه برجستگی و شبکه کنترل اجرایی نیاز دارند تا به عنوان یک منتقد درونی، قضاوت کنند که برای انجام کارشان، کدام ایده‌ها مفید و موثر است."

برای اندازه‌گیری خلاقیت و ارتباطات مغزی، محققان مغز حدود ۱۶۰ داوطلب را با استفاده از فناوری "ام‌آر‌آی کارکردی" (اف‌ام‌آرآی) اسکن کردند. این فناوری با نظارت بر عملکرد مغز، جریان خون در مناطق مختلف مغز را نشان می‌دهد.

او افزود: "این سه سیستم مختلف در بخش‌های مختلف مغز قرار دارند، اما همه آنها یک بار به طور همزمان فعال می‌شوند. افرادی که توانایی بهتری در این سه ناحیه دارند، کنش‌های خلاقانه‌تری از خود نشان می‌دهند".

هنگام اسکن، از آنها خواسته شد تا فعالیت‌هایی انجام بدهند که "تفکر واگرا" خوانده می‌شود. در این فعالیت هر شخص باید برای استفاده از اشیای معمولی از جمله چاقو، فنجان، پیاله یا خشت پخته راه‌های خلاقانه ارائه می‌کرد.

آقای بیتی گفت: "پژوهشگران حالا قصد دارند تا الگوهای مشابهی از فعالیت مغز را در مناطق خاص خلاقیت از جمله نوشتن یا موسیقی جستجو کنند. علاوه بر این، محققان می‌خواهند بدانند که آیا عملکرد مغز می‌تواند بهتر شود؛ مخصوصا که افراد در مهارت های خاصی توانایی‌های بیشتری پیدا می‌کنند."( سیارک)

پژوهشگران دانشگاه هاروارد می‌گویند: "فقط فکر کردن در مورد راه‌های جدید و غیرمعمول برای استفاده از این اشیاء نشانگر یک روش معتبر برای اندازه‌گیری تفکر خلاق است."
محققان دریافتند که "تفکر واگرا" همزمان سه شبکه مختلف مغز را فعال می‌کند. هرچه ارتباطات و هماهنگ سازی این سه شبکه بیشتر باشد، کارایی تفکر واگرا نیز بهتر خواهد بود. به عبارت دیگر، هرچه ارتباط متقابل و همگام‌سازی مغز بیشتر باشد، به همان اندازه عملکرد آن در انجام کار خلاق بهتر خواهد بود.

این پژوهشگر دانشگاه هاروارد درباره رابطه بین هوش و خلاقیت می‌گوید که این بستگی دارد که چگونه خلاقیت اندازه‌گیری می‌شود. به گفته او، بعضی مطالعاتی که کمیت ایده‌ها را به عنوان شاخص خلاقیت اندازه‌گیری می‌کنند، معمولا ارتباطات کمی بین ضریب هوش و خلاقیت را گزارش داده‌اند. با این حال، مطالعاتی که کیفیت ایده‌ها را در یک کارکرد خلاق اندازه گیری می‌کنند، ارتباط بیشتری را با ضریب هوش و خلاقیت نشان می‌دهند.
در باره اینکه آیا خلاقیت را می‌توان آموخت، پاسخ روشنی وجود ندارد. آقای بیتی در این مورد می‌گوید: "ما هنوز نمی‌دانیم که آیا خلاقیت یا دیگر مهارت‌های شناختی مهم مانند هوش را می‌توان آموزش داد یا خیر. ممکن است که آموزش سنتی در هنر و علوم توانایی تفکر خلاق را بهبود بخشد، اما تحقیقات زیادی در این زمینه لازم است".

نظرات

در ادامه بخوانید...

خلاقیت و روش های پرورش آن

در

نو آوری و خلاقیت و روش های ایجاد و پرورش آن در کودکان

در این مقاله می خواهیم به تعریف خلاقیت بپردازیم و روش های ایجاد یا پرورش آن در کودکان را مرور و بررسی کنیم. همچنین علل و عوامل مؤثر بر آن را به صورت مختصر بیان کنیم.

آیا تا به حال به معنی لغوی و اصطلاحی خلاقیت فکر کرده اید؟

آیا در اطرافیان خود کسی را دیده اید که به نظر اکثر اطرافیان دارای خلاقیت باشد؟

نظر شما در مورد خلاقیت چیست؟

آیا خلاقیت به نحوه ی تربیت بستگی دارد؟ آیا خلاقیت ارثی است؟ یا تأثیر محیط و ارث است؟

نقش خانواده در پرورش خلاقیت چیست؟

همه این ها و هزاران مورد دیگر سؤال هایی هستند که هر روز ممکن است برای هر کدام از ما پیش بیاید.

در تعریف خلاقیت می توان گفت: خلاقیت توانایی بالقوه است که در همه ی افراد وجود دارد و با پرورش و تقویت بالفعل می شود تا به حد نهایی خود برسد و در نهایت منجر به ابتکار و ابداع شود.

پس می توان گفت: خلاقیت توانایی است که باید آن را پرورش داد تا شکوفا شود. این افراد معمولا افرادی کنجکاو هستند و در زمینه ای خاص یا در زمینه های مختلف به ابتکار و نوآوری دست می زنند. این نکته برای والدین بسیار مهم است. خانواده ها تمام توان خود را به کار می برند تا فرزندی را پرورش دهند که دارای هوش بالا باشد و در زمینه های مختلف مانند: موسیقی، ریاضی و سایر علوم استعداد های خود را به نمایش بگذارد. هر گاه کلمه خلاقیت به گوش ما می رسد با خود فکر می کنیم فردی که دارای خلاقیت است احتمالا باید هوش سرشاری داشته باشد یا افرادی که همه ی درس های خود را با نمره های خوب پاس می کنند احتمالا افراد خلاقی هستند. ولی در بعضی مواقع می بینیم که این قضیه در همه جا صدق نمی کند. یعنی هر چند که هوش و خلاقیت با هم در ارتباط هستند ولی خلاقیت علاوه بر هوش به پرورش محیط اطراف نیاز دارد. بنا براین اگر می خواهید فرزندی خلاق داشته باشید لازم است محیطی مناسب را برای او فراهم کنید. شاید بتوان گفت خلاقیت رابطه مستقیم با میزان تفکر و دقت دارد. افراد خلاق به مسائل با دید دیگری می نگرند. افراد خلاق با استفاده از ساده ترین وسایل می توانند وسیله ای ابداع کنند تا مشکلات خود را با آن برطرف کنند. افراد عادی در همین شرایط اگر هم توانایی حل مسئله را داشته باشند مدت زمان بیشتری طول می کشد و به تمرین و تکرار بیشتری نیاز خواهند داشت.

رشد و شکوفایی کودک علاوه بر استعداد به محیط او باز می گردد.

اولین محیطی که کودک در آن قرار می گیرد، مهم ترین سال های زندگی خود را در آن می گذراند و شخصیتش در آن دوران شکل می گیرد محیط خانه است.

پس خانواده در رشد و شکوفایی خلاقیت کودک نقش مهمی دارد.

کودک مهم ترین و حساس ترین مراحل رشد خلاقیت را در خانه سپری می کند. محیط خانواده و شرایط خانواده، روش های فرزند پروری و نگرش والدین به اصول فرزند پروری در رشد و شکوفایی خلاقیت سهمی مهم ایفا می کند. روش های فرزند پروری مانند روش های مقتدرانه یا سهل انگارانه در پرورش خلاقیت کودکان بسیار حیاتی است. علاوه بر پرورش محیط خانواده می تواند خلاقیت کودکان را سرکوب کند. کودکی که در حال رشد است لازم است مورد توجه والدین قرار بگیرد و ابزار های مناسب برای ارضای کنجکاوی او در اختیارش باشد. باید در خانواده ای اهل مطالعه پرورش یابد تا با الگو برداری از اعضای خانواده به مطالعه مشغول شود و با علم بیشتر بتواند به بهترین شکل ممکن استعداد های خود را شکوفا کند و به ابتکار دست بزند.

پرورش خلاقیت اساساً باید در محیط خانواده شکل بگیرد

زیرا کودک و نوجوان بیشتر اوقات فراغت خود را در خانه هستند بنا بر این طبیعی است که بیشترین تأثیر را از آن بپذیرند. علاوه بر خانواده دیگر سازمان های اجتماعی مانند مدرسه و ... در پرورش خلاقیت کودک نقش دارند ولی نقش خانواده در این میان پر رنگ تر است. خانواده می تواند فرصت های لازم برای سؤال کردن، کنجکاوی و کشف محیط را به کودکان بدهد و یا این که این فرصت ها را از آن ها بگیرد. اغلب والدین در دوران کودکی فرزندانشان، دوست دارند آرام در گوشه ای بنشینند تا بتوانند به کارهای خود بپردازند غافل از این که در حال از دست دادن بهترین فرصت ها برای تربیت کودک خود هستند. علاوه بر تمام مواردی که گفته شد برای پرورش خلاقیت محیط خانواده باید سرشار از فعالیت بازی و شادی باشد. باید به کودک فرصت داده شود تا با دست ورزی فعالیت هایی را انجام دهد و حتی گاهی اوقات برخی از وسایل را برای فهمیدن طرز کار آن ها خراب کند. قدرت تخیل کودکان در خلاقیت آن ها تأثیر دارد. همه ی کودکان با درجه ای از تفاوت خلاق هستند و بهترین زمان برای کشف این خلاقیت ها زمان بازی کردن آنان است. در دوران کودکی هر خصوصیتی در کودک تقویت شود همان خصوصیت در او نهادینه می شود و در بزرگسالی همراه او خواهد بود. پس اگر بزرگسالی خلاق می خواهید باید از دوران کودکی او را پرورش دهید.

حال به این می پردازیم که چگونه خلاقیت را در کودکان خود پیدا کنیم.

یعنی کودکان خلاق دارای ویژگی هایی هستند که می توان باتوجه به این ویژگی ها آن ها را شناسایی کرد.

این کودکان در گوش دادن، مشاهده کردن و انجام دادن کارها دقت فراوانی دارند. شور و نشاط و مشغولیت های شدید جسمانی دارند. اغلب توانایی سخن گفتن خوبی دارند و جزئیات یک ماجرا را به تفصیل بیان می کنند. در صحبت های خود از قیاس، استدلال و نتیجه گیری استفاده می کنند. به مطالعه منابع مختلف علمی علاقه مند هستند. در محیط اطراف خود دقت زیادی می کنند. در مورد کشفیات خود با دیگران با علاقه بسیار صحبت می کنند. توانایی ابداع و تغییر در بازی ها را دارند. برای فهمیدن امور مختلف کنجکاوی زیادی دارند. در گفتار جسارت زیادی دارند و سؤالات عجیب مطرح می کنند.

برای افزایش خلاقیت در کودکان لازم است کار های زیر را انجام دهیم.

هرگز در هیچ شرایطی کودک را تحقیر نکنیم. محیط مناسب برای انجام کارهای خلاق آن ها فراهم کنیم. کارهای خلاق کودک را تشویق کنیم و آن ها را در معرض نمایش و ارزیابی قرار دهیم. به عنوان بزرگسال کارهای خلاقانه انجام دهیم و اجازه بدهیم کودکمان شاهد کارهای خلاق ما باشد. به شیوه های آموزش در خانواده ی خود توجه داشته باشیم. برای کارهای خلاق دیگران ارزش قائل باشیم. اجازه آزمایش و خطا را به فرزندان خود بدهیم، زیرا باعث پرورش روحیه ی شجاعت در آن ها می شود و از تجربه های نو نمی ترسند. آن چه بیشترین اهمیت را در پرورش خلاقیت کودکان دارد این است که اجازه بدهیم کودک با همه ی رفتارهای عجیب و غریبش خودش باشد، همیشه توجه داشته باشیم که استعداد تنها بخش کوچکی از خلاقیت است و تمرین و نظم بخشیدن به آن بیشتر اهمیت دارد.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

آیا من باهوش هستم؟

در

سوالی که بدون شک هر انسانی در هر برهه از زمان با هر طبقه ی اجتماعی که دارد و در هر شرایطی که هست حتی شده یک بار از خود پرسیده است، آیا من باهوش هستم؟ اصلا معیار سنجش هوش چیست؟ از کجا بدانم چقدر باهوش هستم؟ تمرین ارتباطی به هوش دارد؟ و هزاران سوال دیگری که بار ها برایمان پیش آمده است. در این مقاله می کوشیم به برخی از سوالاتی که روزانه برای شما در خصوص هوش پیش می آید پاسخ بگوییم. اگر می خواهید به پاسخ سوال هایتان برسید با ما همراه باشید.

در طول تاریخ انسان های زیادی وجود داشته اند که همگان هوش سرشار آن ها را تحسین کرده اند از لئوناردو داوینچی و ایزاک نیوتون گرفته تا آلبرت انیشتین و استیون هاوکینگ. این ها افرادی بوده اند که تاریخ بر هوش سرشارشان تاییدیه گذاشته است. اما آیا این همه ی ماجرا است؟ آیا این افراد دارای هوش و استعدادی خدادایی بوده اند و یا رازی در پس فرمول ها و خلاقیت هایشان نهفته است؟

پاسخ درون ذهن انسان نهفته است. مغز انسان از دو نیم کره تشکیل شده است. این دو نیم کره به نوبه ی خود مسئول تمام کار های ما هستند. می توان آن را به یک کامپیوتر تشبیه کرد، این کامپیوتر دارای قسمت هایی است که هر کدام به نوبه ی خود مسئول پردازش اطلاعات ورودی هستند. این کامپیوتر با سرعتی باور نکردنی هر چه را که از حواس دیگر دریافت می کند را طبقه بندی کرده و آن ها را به دقت تحلیل می کند و با توجه به تحلیل های انجام شده برنامه ای برای واکنش به آن می نویسد و آن را در قالب عمل پس می دهد. در واقع خروجی آن با توجه به برنامه ورودی عمل می کند. اما آیا راهی برای ارتقای این ابر کامپیوتر وجود دارد؟ آیا راهی وجود دارد که فرد احساس کند باهوش است؟

پاسخ مثبت است. اما چگونه؟ پاسخ ساده ای است. تمرین و تکرار.

تعجب کرده اید نه؟

مگر می شود با تمرین و تکراری ساده هوش را ارتقا داد؟

بله که می شود حال برایتان توضیح خواهیم داد.

از همان بشر اولیه که در حال تجربه کردن و آموختن بود تا نسل امروز که ما هستیم یادگیری و تمرین و تکرار بود که به ما کمک کرد آنقدر باهوش شویم که در هر زمینه ای سعی به تلاش کنیم از هنر و موسیقی گرفته تا ریاضی و فیزیک و عرفان و فلسفه. در واقع بخش  مهمی از تکامل فکری وابسته به یادگیری است. می دانیم که ماهیچه ها اگر مدتی از آن استفاده نکنیم ضعیف می شود. ولی ورزشکاری را در نظر بگیرید که سال ها ماهیچه هایش در تکاپو بوده اند بدون شک این ماهیچه ها قدرت کنونی خود را از تمرینات سخت سال های گذشته گرفته اند. مغز انسان نیز با روندی مشابه عمل می کند. ورزش مغز انسان نیز تفکر، یادگیری و به کارگیری آن است. شما در طول عمرتان هر بخش را که بیشتر نقویت کنید، بیشتر در آن مورد باهوش به نظر می رسید. برای مثال اگر زندگی نامه ی افراد باهوش و اعجاب انگیز تاریخ را بخوانید متوجه شده اید که این افراد نیز مانند ما افرادی معمولی هستند تنها یک تفاوت با افراد دیگر دارند و این تفاوت آن است که آن ها راه خود را یافته و در آن راه تمرین و تکرار داشته اند. از شکست نهراسیده اند. برای مثال بتهونی که موسیقی اش روح و جان را نوازش می کند نا بینا بوده است. خالق شام آخر و مونالیزا یعنی داوینچی، فرزند نامشروع بازرگانی بوده است، انیشیتن و نیوتون را کودن خطاب کرده اند و به والت دیزنی گفته اند در نقاشی بی استعداد است. اما این ها محدودیت هایی بوده اند که هیچ کدام را خسته نکرده است. تاریخ خود گواه این موضوع است.

اما چطور ذهن خود را تقویت کنیم و در واقع انسان باهوشی به نظر برسیم؟

همان طور که قبلا هم بیان کردیم، مغز انسان برای تجزیه و تحلیل هر چیز بخش های جداگانه ای دارد. برای مثال شخصی به سرعت ریاضی می آموزد ولی در مقابل از درک نقاشی ها عاجز است. آیا این شخص با هوش است و یا کودن؟ معلوم است هیچ کدام تنها در ریاضی تمرین کرده است و به مهارت لازم دست پیدا کرده است در مقابل کمتر به حیطه ی هنر پرداخته در نتیجه از درک آن احساس ناتوانی می کند. هر بخش از مغز را که بیشتر تقویت کنید بیشتر در آن باهوش خواهید بود یعنی در واقع راحت تر مطالب مربوط به آن بخش را ذهن شما تجزیه و تحلیل و درک می کند. سعی کنید خود را محدود نکنید.

به یاد داشته باشید که در گذشته سعی می کردند با تست هوش افراد را طبقه بندی کنند اما امروزه این روش کمتر به کار برده می شود زیرا انسان بسیار پیچیده تر از آن است که با چند تست هوش بگوییم با هوش یا کودن با معمولی است.

امروزه از جنبه های مختلف هوش انسان بررسی می شود و دیده شده است انسان هایی با محدودیت های ذهنی از پس کار های جالب توجهی بر آمده اند. این نشان می دهد که انسان اگر در جایی نقصی داشته باشد مغز سعی می کند آن را در جایی دیگر جبران کند. ذهن انسان آنقدر پیچیده است که با پیشرفت علم هر روز قسمت جدیدی از نحوه ی عملکرد آن کشف می شود. . هر روز مقیاس های جدیدی برای اندازه گیری و سنجش هوش در نظر گرفته می شود.

اما این که یک شخص از کجا بداند با هوش است یا نه کار دشواری است زیرا عوامل بسیاری در این که یک فرد تا چه حد می تواند هوش خود را بسنجد دخیل است. از جمله:

علاقه، میزان تمرین و اعتماد به نفس.

این سه از همه تاثیر گذار تر هستند. حال چرا علاقه را در درجه ی اول قرار داده ایم؟ زیرا این علاقه است که ما را به سمت و سوی کار هایی که انجام می دهیم پیش می برد. کسی که غذایی را دوست دارد با ولع و اشتهایی سیری نا پذیر از آن می خورد. اما اگر غذایی را دوست نداشته باشد ممکن است حتی آن را بالا بیاورد. علاقه به تقویت هوش نیز مانند غذا خوردن است. فردی که به نقاشی علاقه مند است ساعت ها مشغول تمرین است اما انگار برایش چند دقیقه گذشته است. اشتهای سیری نا پذیر به یادگیری مثلا نحوه ی سایه ی روشن و سه بعدی سازی در او به قدری قوی است که ساعت ها برایش شبیه به دقیقه است. اما عدم علاقه به مثلا فلسفه باعث شده است بار ها به خود بگوید اگزیستانسیالیزم چه بود دیگر؟ چقدر پیچیده به نظر می رسد من چقدر کودن هستم که نمی توانم چیزی از فلسفه بیاموزم اصلا آن را دوست ندارم. پس من در آن استعداد ندارم و در نتیجه تمرین در آن بی فایده بوده و من آنقدر باهوش نیستم که این مطالب را بیاموزم. در همین جا عدم اعتماد به نفس نیز کاری می کند که فرد از برخورد دوباره با مطالب فلسفی به هراس افتاده و به خود بقبولاند که باهوش نیست.

در صورتی که با کمی تمرین و کمی مطالعه ی بیشتر فرد پی می برد که تا چه حد فلسفه با هنر درآمیخته است. چیز جالبی که وجود دارد این است که از لحاظ علمی ثابت شده است که اگر فرد یک بار به خود بگوید که نمی تواند کاری را انجام دهد آنقدر بر روی ذهن و باور خود تاثیر می گذارد که لازم است هفده بار به این فرد گفته شود که می تواند این کار را انجام دهد. پس قدرت تفکر و بالابردن اعتماد به نفس را در خود دست کم نگیرید.

این ها تنها مثال های کوچکی برای پاسخ های کوچکتر به پرسش های بزرگ هستند. همواره بشر در تکاپو برای یادگیری است و بر سر راهش چالش هایی نیز وجود دارد که می تواند با آن ها خود را محک بزند.  

پس دفعه ی بعد اعتماد به نفس داشته و سعی کنید اگر در کاری شکست خوردید و یا کسی به شما گفت با هوش نیستید نا امید نشده و سعی کنید با تمرین و تکرار به خود ثابت کنید اشرف مخلوقات از آن چیزی که به نظر می رسد باهوش تر است.

شاد باشید

نظرات

در ادامه بخوانید...

شواهدی مبنی بر اینکه نبوغ و خلاقیت بشر پایانی ندارد عکس

در
محافظت از طبیعت نیاز به شجاعت، خلاقیت و تفکر دارد. چه کسانی تولید محصول زیست محیطی، مراقبت از برادران کوچکتر و همچنین محافظت از طبیعت برای سلامت جامعه را انجام می دهد؟
خلاقیت و ابتکار  هایی  مانند نردبان برای اردک ها، کاپشن از بسته های بازیافت شده و  هنرهای خیابانی پیامی امیدوارکننده دارند، هنوز همه چیز از دست نرفته است.
 
ما در sayarak.com همیشه از دیدن نمونه هایی از ایده های مهندسی و طراحی انسان ها لذت می بریم.در این مجموعه 15 عکس از خلاقیت و ابتکار را به اشتراک می گذاریم.ببینید و لذت ببرید.
 

پرواز هواپیما ی V شکل به طور قابل توجهی سوخت را ذخیره می کند

پیاده رو با پله هایی برای وارد شدن اردک ها به آب

ریشه قدیمی می تواند باعث رشد یک زندگی دیگر شود

این کاپشن از کیسه های پلاستیکی بازیافتی ساخته شده است

الکساندر گووورین، جداسازی روغن موتور از زباله ها

بلژیک یک مسیر غیر معمول دوچرخه سواری برای جذب گردشگری با دوچرخه در لیمبورگ ساخته است

دانش آموز دبیرستان برای خرید یک صندلی چرخدار موتوری برای بهترین دوست خود، پول خود را برای 2 سال صرفه جویی کرد

طراحی میدان بدون توقف

پله در سوئیس در نمای خانه طراحی شده برای گربه

این سگ کارمند رسمی بیمارستان است. مسئولیت های او شامل آرام سازی بیمار می شود

سیستم ذخیره زباله زیرزمینی شهر را تمیز نگه می دارد

پرتاب زباله بدون خطا

پاپ کورن به دندان های شما اهمیت می دهد

آدامس نعناع در بسته بندی گذاشته شده است!

هنرمندان می توانند خلاقانه در مورد مهم ترین مسائل الگو باشند

این هنر خیابانی به یاد می آورد که طبیعت باید محافظت شود. 

نظرات

در ادامه بخوانید...