بدون هیچ شکی کینکت را می توان یکی از مهمترین پدیده ها در نسل فعلی کنسول ها دانست. شاید اگر با دیدی ساده به آن نگاه کنیم تعجب برانگیز نباشد، اما در باطن کینکت فناوری هایی را با هم ترکیب کرده است که بیش از پانزده سال وجود دارند. این که کینکت با دریافت یک تصویر می تواند موقعیت فیزیکی تمام بدن انسان را بصورت همزمان پردازش کند، مساله ای شگفت آور است. در این مقاله با بررسی نحوه کارکرد کینکت ما را همراهی کنید.
کینکت از سه چشم اصلی تشکیل شده که در واقع مهم ترین قطعات آن به حساب می آیند. در سمت چپ دستگاه شاهد یک دوربین با سنسور اینفرارد CMOS هستیم. دوربین وسطی یک دوربین معمولی و رنگی است و در نهایت دوربین سمت راست یک پروژکتور اینفرارد است که می تواند عمق را تشخیص دهد.
دوربین رنگی موجود در کینکت برای ضبط ویدیو، گرفتن تصویر و تشخیص چهره کاربرد دارد. اگر این دوربین نبود ما نمی توانستیم جلوی آن بایستیم و با دست تکان دادن وارد اکانت خود شویم. در بخش جلویی کینکت هم چهار میکروفون یکی در سمت چپ و سه تا در سمت راست تعبیه شده است تا بتواند بطور دقیق صدای صدای محیط و بازی کننده را تشخیص دهد و آن ها را از یک دیگر تفکیک کند. در واقع یکی از مهم ترین دلایل طویل بودن کینکت همین مسئله جای گیری میکروفون ها است.(سیارک)
دو دوربین راست و چپ، وظیفه اصلی تشخیص بعد و حرکات بدن را بر عهده دارند. پروژکتور بصورت پیوسته لیزری بی ضرر را به تمام محیط ارسال می کند و با بازگشت این لیزر به سنسور می تواند عمق و موقعیت فیزیکی دقیق بازی کننده و دیگر اشیا موجود در اتاق را تشخیص دهد. به لطف دوربین دیگر بدن ها به رنگ های روشنی مثل سبز و قرمز تبدیل شده و دیگر نقاط محیط خاکستری می شود. این گونه است که کینکت می تواند بدن ها را تشخیص دهد و آن را با دیگر اشیا موجود در اتاق تلفیق کند.
با استفاده از الگوریتم نرم افزاری که توسط شرکت Rare تولید شده، کینکت می تواند اعضای مختلف بدن را تشخیص دهد و از بدن انسان یک اسکلت بسازد. این کار با تخصیص یک رنگ به هر بخش از بدن انسان صورت می گیرد. برای مثال بدن انسان به شانزده بخش مختلف تقسیم شده و برای هر بخش یک رنگ معین تخصیص داده می شود. این رنگ ها در هنگام پردازش به عنوان یک نقطه یا مفصل شناخته می شود و در نتیجه کینکت می تواند حرکات بدن را پردازش کند. کینکت این کار را برای چند نفر، آن هم به صورت 30 فریم بر ثانیه انجام می دهد.ترجمه itrans.ir
هر 2 کنسول، PlayStation 4 و Xbox One در سال 2013 معرفی شدند. هیچ کسی انتظار ارائه نسخه بعدی را به این زودی نداشت. البته همه در اشتباه بودیم.
درسال 2016، میکروسافت و سونی سیستم های جدید بازی خود را معرفی کردند. هر 2 سیستم قابلیت نمایش 4K را دارند.
1. PS4 Pro سه برابر قویتر از Xbox One S است. قدرت شاید یکی از دلایل اختلاف قیمت این 2 کنسول باشد. PS4 Pro با قیمت 399 دلار (1 میلیون و 596 هزار تومان) و XBox One S با قیمت 299 دلار (1 میلیون و 196 هزار تومان)
PS4 Pro سرعت محاسبه 4.14 ترا فیلیپ فلاپ در برابر XBox One S فقط 1.32 ترا فیلیپ فلاپ را دارد. ترافیلیپ فلاپ واحد اندازه گیری محاسبات برابر 1 تریلیون محاسبه اعداد اعشاری در ثانیه است.
2. 4K واقعی هر 2 کنسول توانایی نمایش 4K را دارند. البته در Xbox One S فقط اندازه تصویر بزرگ شده است، دقیقا مانند همان کاری که تلویزیون 4K در هنگام نمایش تصاویر معمولی انجام میدهد. (تصویر کشیده می شود) ولی در PS4 Pro بازی ها برای تصاویر 4K بازنویسی شده اند و این توانایی در اختیار برنامه نویس قرار داده شده است.
3. PlayStation VR واقعیت مجازی با هدست VR سونی عالی است. البته شاید PSVR بهترین هدست واقعیت مجازی نباشد ولی مطمئن باشید ارزانترین است. Xbox One S هدست واقعیت مجازی یا VR ندارد.
4. سونی بازی های انحصاری بهتری دارد البته، کاملا به سلیقه بازیکن بستگی دارد. برای مثال Uncharted 4 یا بازی های جدید Horizon Zero Dawin یا New God of War
5. آینده PS4 Pro تضمین شده است. سونی برنامه خاصی برای انتشار دستگاه بعدی ندارد، درصورتی که میکروسافت پروژه Scorpio را اعلام کرده و احتمالا در سال 2017 بعد از Xbox One S وارد بازار شود.
6. بازیکنان بیشتر در PS4 درنهایت، ارقام مهم هستند. بیشتر از 40 میلیون نفر PS4 دارند. میکروسافت فقط نصف این تعداد (20 میلیون) دستگاه فروخته است. تعداد سرورهای سونی بیشتر است، درصورتی که آنلاین بازی می کنید دوستان بیشتری برای بازی خواهید داشت.
(سیارک) : "استیو با تاکید شدید به من گفت که ماجرا مطلقاً فوقسری است. او گفت قصد دارد هرکسی که ماجرا را لو دهد اخراج کند. تا سرحد مرگ وحشت کرده بودم!"
تونی فادل در حال سبک سنگین کردن این بود که چگونه به استیو جابز توضیح دهد که نمونه اولیه (پروتوتایپ) چیزی که قرار بود موفقترین محصول تکنولوژی تاریخ شود را گم کرده است. آن چیز، نمونه اولیه آیفون اپل بود که ده سال پیش به بازار عرضه شد. او چند لحظه قبلش از هواپیما پیاده شده بود، دست به جیبش برده بود و... هیچ. او به من گفت: "داشتم به همه سناریوهای ممکن بابت اینکه چگونه ماجرا را توضیح بدهم، فکر میکردم. هرچند هیچکدام از آنها پایان خوشی نداشتند."تازه دو ساعت پس از آن واقعه بود که او بالاخره توانست یک نفس راحت بکشد. گروهی که در حال جستجو بودند، ایدهای نداشتند که در تلاش برای یافتن چه چیزی هستند. "ظاهراً از جیبم بیرون افتاده بود و رفته بود بین دو تا صندلی!" به فاصله چند ماه، زمانش فرا میرسید که جهان درباره این دستگاه کوچک آگاه شود. ولی آن لحظه، زمانی بود که آقای فادل باید آن را دو دستی میچسبید. الهامگیری از آیپاد بعضی اوقات، از تونی فادل به عنوان "پدرخوانده" آیپاد یاد میشود. او در سال ۲۰۱۰ اپل را ترک کرد و شرکت نِست را پایهگذاری کرد که فعالیتش در حوزه اتوماسیون خانگی بود. آن شرکت اکنون در اختیار آلفابت، کمپانی مادر گوگل است. او سال گذشته این شرکت را نیز ترک کرد. تا جایی که به آقای فادل برمیگردد، امروز نه روز ۱۰سالگی، بلکه بزرگداشت ۱۲ و نیم سالگی اولین آیفون محسوب میشود.منظور زمانی است که وی به دنبال موفقیت آیپاد، شروع به کار بر روی ایدهای کرد که قرار بود بخت و اقبال اپل را دگرگون کند. هرچند در آن مقطع زمانی، هدف این بود که ساخت و تولیدش به آینده موکول شود. در آن زمان، آیپاد ظرفیت پخش ویدیو و حتی اجرای گیم را نیز پیدا کرده بود. او گفت: "در شرایطی بودیم که شبکههای دیتا (اینترنت بر روی موبایل) در حال ظهور بودند. باید آن محصول را به شکل یک پلتفرم قابل استفاده برای عموم میدیدیم." به گفته او، شروع کار از این نقطه، همان چیزی بود که باعث شد آیفون مرزها را در هم بشکند. در شرایطی که رقبایی همچون مایکروسافت در تلاش بودند با مینیاتوریزه کردن PC آن را در یک موبایل جای دهند، اپل به دنبال بزرگتر کردن آیپاد و تبدیل آن به یک دستگاه پیچیدهتر بود. این در حالی بود که در بخش دیگری از اپل، اقداماتی برای ساخت یک کامپیوتر مکینتاش مجهز به تاچاسکرین آغاز شده بود. "آنها به طور مخفیانه بر روی آن کار میکردند. سایزش در حد ابعاد یک میز پینگپنگ بود. استیو به من نشانش داد و گفت میخواهم آن را بردارم و داخل یک آیپاد بگذارم." فادل به جابز هشدار داد که چنین کاری زمانبر است و به پول و یک زیرساخت اختصاصی نیاز دارد. "ما نیاز به هزاران نفر داشتیم که هم بر روی تولید این صفحه تصویر کار کنند و هم خود محصول را نهایی و آماده عرضه به بازار کنند. و پس از همه این کارها، تنها شش ماه فرصت داشتیم که محصول را در بازار توزیع کنیم. واضح است که از پس این کار برآمدیم، اما به این سادگیها نبود." حذف کیبورد همزمان، بحثی در اپل درگرفت که تبدیل به یک مجادله آتشین شد.و آن بحث، طرح یک پرسش بود: "آیا آیفون باید با کیبورد باشد یا بدون کیبورد؟" فادل گفت: "این جدل در طول ۴ ماه شدت گرفت. اوضاع خیلی بیریخت شدهبود." آنطور که فادل به یاد میآورد جابز که معتقد به حذف کیبورد بود، از دست افرادی که با ایدهاش مخالفت میکردند خشمگین شد و بدون رودربایستی گفت: "تا لحظهای که با ما موافق نباشید، نمیتوانید به این اتاق برگردید. اگر نمیخواهید عضو تیم باشید، نباشید." مخالفتها به فاصلهای کوتاه متوقف شدند. در نهایت، آیفون با همین مشخصات در سال ۲۰۰۷ رونمایی و کمی بعد، به بازار عرضه شد.از آن زمان، بیش از یک میلیارد آیفون فروخته شدهاست و به کمک همین محصول بود که اپل به ثروتمندترین کمپانی جهان بدل شد.
این پست را چگونه میبینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. (سیارک)
آیا اپل می تواند شما را وادار کند که دوباره یک آیپد بخرید
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
زمانی که استیو جابز در سال 2010 اولین آیپد را برای جمعیت مشتاق آشکار ساخت، او آن را یک " محصول کاملا جادویی و انقلابی: نامید. و گفت :" این بهترین تجربه ی گشت و گذاری است که شما تا به حال داشته اید"، این سخن در سال 2010 معقول بود. صفحه نمایش های تلفن های هوشمند به طور قابل توجهی کوچک تر شده بودند (به طور معمول در حدود 3.5 اینچ در مقابل 5 یا 6 اینچ امروزه)، در حالی که لپتاپ ها سنگین تر بودند و فاقد صفحه لمسی بودند.
برخلاف اینکه اوایل مورد تمسخره قرار گرفت، اپل مفهوم کلی یک تبلت را به میلیون ها مصرف کننده معرفی کرد.تولید کنندگان دیگر برای معرفی دستگاه های مشابه رقابت کردند، هرچند تعداد کمی از آن ها مطابق با جذبه آیپد بود. اما هفت سال بعد، آیپد دچار مشکل شد. درست است، بر اساس آخرین آمار شرکت تحقیقاتی IDC، اپل هنوز هم بیشترین محموله تبلت را در جهان می سازد. اما این بزرگترین کشتی در دریاچه ای است که به سرعت در حال تبخیر شدن است. IDC میگوید فروش جهانی تبلت 20.1 درصد در سه ماههی چهارم سال 2016 سقوط کرد. کل فروش آیپد در سه ماههی اخیر خود 19 درصد کاهش یافته است، این موضوع در روز سهشنبه گذشته اعلام شد، در حالی که درآمد حاصل از فروش این دستگاه ها 22 درصد کاهش یافت. مدیران اپل، حداقل به صورت عمومی، در مورد آینده ی آیپد با اعتماد به نفس باقی می مانند. مدیر عامل اپل، تیم کوک، در اوایل این هفته در مورد درآمدهای اپل گفت : " من هنوز هم در مورد اینکه ما می توانیم درآمد داشته باشیم، خیلی خوشبین هستم ". در طی این گفت و گو، مدیران اپل استدلال کردند که تغییرات در سطوح موجودی و کسریهای المان حداقل در بخشی برای فروش ضعیف آیپد قابل سرزش هستند. و آیفون یک فروشنده ی پر حرارت باقی خواهد ماند، که از شدت فشار روی آیپد کم کرد. اما کارشناسان می گویند یک مساله ی مهمتر در این بازی وجود دارد: اپل یک دلیل قانع کننده به مصرف کنندگان برای خرید یک آیپد یا بروز رسانی مدل موجود، نداده است. در حالی که هفت سال پیش این دستگاه انقلابی به نظر می رسید، امروزه جایی بین تلفن های هوشمند و لپ تاپ های قابل حمل ما گیر کرده است. این می تواند خریداران را شگفت زده کند که واقعا آیپد برای چیست. جی.پی. گوندر، معاون رییس جمهور و تحلیلگر ارشد در فورستر می گوید: بسیار مهم است که (اپل) کشف شود آینده ای که اپل خارج از آیفون شبیه به آن خواهد بود چه شکلی است. " اینکه آیا به نظر می رسد که یک تبلت، یک هیبرید یا یک مک به یک ارزیابی مجدد از اینکه مشتریان به دنبال چه چیزی هستند، نیاز دارد". در چه چیزی ممکن است برای آدرس دادن به بحران وجودی بازار تبلت تلاش شده باشد، اپل لایناپ پیشرفته ی آیپد ارتقا یافته را به عنوان جایگزینی برای لپتاپ را بازاریابی کرده است. مدل های پیشرفته، پردازنده های سریعتر، صفحه نمایش های بزرگ تر و سازگار با قلم نوری و صفحه کلید جانبی اپل را پیشنهاد داده اند. اما از برخی جهات، کیفیت آیپدهای لپ تاپ مانند توسط نرم افزارش آسیب دیده است. در حالی که اکثر دستگاه های رقیب برنامه های ویندوز تمام عیاری را اجرا می کنند، اپل تنها فقط برنامه های موبایل را اجرا می کند. سازندگان نرم افزار مانند مایکروسافت و ادوبی نسخه های سبک سرویس های معروفشان را برای آیپد منتشر کرده اند، اما استفاده از آنها همیشه به سادگی صفحه نمایش های آنها که به صورت دستکتاپ هستند، نیست. گوندر گفت: " شما نمی توانید واقعا اسپرید شیت ها را، برای مثال، روی iOS انجام دهید. شما می توانید از یک نسخه از اکسل استفاده کنید، اما این کار بدون یک ماوس واقعا چالش برانگیز است." برخی از طرفداران اپل از شرکت خواسته اند که یک آیپد با تمام امکانات نرم افزار دسکتاپ بسازد، یا برعکس، یک مک بوک با صفحه لمسی بسازد. پاترک موهد، رئیس و تحلیلگر ارشد در Moor Insights & Strategy گفت: من فکر می کنم مردم گفته اند که یک دستگاه لمسی می خواهند که شبیه به یک نوت بوک تاشو کار کند. اما چند مدیر اپل گفته اند این کار اتفاق نخواهد افتاد. مورهد همچنین ایده ی ترویج مینی آیپد را به عنوان یک دستگاه بازی را شناور ساخت. با توجه به موفقیت دستگاه های بازی دستی Nintendo's 3DS، این لزوما یک ایده ی بد نبود. اما اپل یک فعال جدی در دنیای یازی نبود. تاکتیک دیگر اپل ممکن است ساختن آیپد ارزان تر باشد. بر اساس IDC، آیپد پیشرفته 599 دلاری و بیشتر، خط تولید گران ترین تبلت اپل، تنها برای بخش کوچکی از فروش کلی تبلت در فصل تعطیلات 2016 به حساب آمدند. آیپد AIR 2 ارزان تر و مینی تبلت ها مسئول بیشتر فروش های اپل بود. میکاگو کیتاگاوا، یک تحلیلگر ارشد در گارتنر می گوید: " اگر اپل قیمت آیپدهایش را پایین بیاورد، من فکر می کنم ممکن است حجم را افزایش دهد." البته، کیتاگاوا می گوید یک تله وجود دارد : " این کار درامد را قربانی خواهد کرد." بنابراین بسته به اینکه ریاضیات چقدر قابل اطمینان است، این کار می تواند منجر به شکست خودش شود. ممکن است بهترین رویکرد برای اپل دوباره کشیدن حقه ی علامت تجاری آن باشد: متقاعد کردن چیزی چیزی انقلابی را می خواهد که دیروز وجود نداشت. گوندر گفت: " آنچه که مورد نیاز است چیزی جدید، تازه و متفاوت است." " چیزی که شما بگویید، این چیزی را انجام می دهد که به طور واضح متفاوت از کاری که قبلا انجام می داد است، که مرا وادار کند که واقعا بخواهم آن را بخرم." اما اگر این باور ایجاد شود که این شایعه است، آیپدهای بعدی اپل کمتر پیشگانه خواهد بود. بلومبرگ گزارش کرد که مدل های بعدی تکنولوژی نمایش بهتری خواهند داشت، همراه با بهبود لوازم جانبی و قلم اپل. مینگ چی کو، تحلیلگر اوراق بهادار KGI، که اغلب یک پیش بینی کننده ی با دقت است زمانی که به آن به اپل دشوار برای خواند آمد، گفت که ممکن است شرکت یک آیپد 10.5 اینچی جدید را راه اندازی کند. آن نوع از تغییرات جزئی نتیجتا می تواند تکان ناگهانی جزئی به فروش بدهد. اما بعید است که آن ها به اندازه ی کافی این مشکل خاص را برطرف کنند.
این پست را چگونه میبینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. (سیارک)
(سیارک) بازی ها به دو دسته تقسیم می شود؛ آنهایی که بازی می کنید تا به اتمام برسانید و آنهایی که بازی می کنید تا راضی شوید. سری بازی های تمدن ها در دسته دوم قرار می گیرد و قسمت چهارم این بازی در این میان از اهمیت بخصوصی برخوردار است. هیچ بازی به این اندازه شما را ترغیب نمی کند که برای چند دقیقه دیگر هم که شده پای سیستم بنشینید و یک ترن یا دوره دیگر هم بازی کنید. ممکن است تنها به قصد اینکه سی دقیقه ای بازی کنید پای سیستم بنشینید و در حال انجام بازی چنان از خود بی خود شوید که ناگهان ببینید خورشید در حال طلوع کردن است و این جادویی است که این بازی روی شما پیاده می کند. تمدن های چهار بازی است که آزادی عمل کاملی در اختیار شما می گذارد و هرگونه که دوست داشته باشید می توانید روند بازی را پیش ببرید؛ صلح جویانه، دیپلماتیک، تاکتیکی، خیانت کارانه و ... . بازی به گونه ای طراحی شده است که بنا به شیوه بازی هر گیمر تغییر کرده و این قابلیت را دارد که خود را به طور کامل با شیوه بازی گیمر وفق دهد. نکته دیگری که نباید از قلم بیفتد موسیقی متن فوق العاده بازی تمدن های چهار با نام «Baba Yetu» است که نامزد دریافت جایزه گرمی نیز شده است. با گوش دادن به این موسیقی زیبا می توان تلاش انسانیت برای حرکت رو به جلو را به طور کامل درک کرد و نمی توان از گوش دادن به آن سیر شد. ناگفته نماند با دریافت جایزه گرمی برای این موسیقی متن، تمدن های چهار بدل به تنها بازی ای شد که تاکنون به این مهم دست یافته است.
Half-Life
به محض انتشار این بازی در سال 1998 تمامی کسانی که صنعت بازیسازی را دنبال می کردند، به خوبی درک کردند که با انتشار این بازی، صنعت بازیسازی دچار تغییرات اساسی خواهد شد. استودیوی بازیسازی Valve با انتشار Half-Life نه تنها نشان داد قادر به روایت یک داستان جذاب و واقعی از زاویه دید اول شخص، در یک بازی شوتر است، بلکه ثابت کرد که می تواند برای تمامی بخش های تک نفره دیگر بازیهای شوتری که تاکنون ساخته و منتشر شده اند بدل به یک الگوی لایق شود.
شما در نقش گوردون فری منف وارد مرکز تحقیقات Black Mesa می شوید و شاهد وقایعی خواهید بود که واقعا استادانه روایت شده اند. نکته جالبی که در خصوص بازی وجود دارد این است که برای نشان دادن وقایع مختلف، روند بازی متوقف و برای مثال یک فیلم کوتاه نشان داده نمی شود و به جای این کار، شما همه چیز را از زاویه دید گوردون خواهید دید، گویی خود شما گوردون فری من هستید. تکنیکی که برای روایت داستان بازی استفاده شد به خوبی جواب داد.
نکته دیگر در خصوص بازی دشمنان آن است که طراحی فوق العاده ای دارد. دانشمندانی که با کله هایی خرچنگ مانند بدل به زامبی شده و دیگر سربازان دشمن که رو به روی شما دست به اسلحه می شوند. اسلحه و ادواتی که در بازی استفاده شده اند نیز در نوع خود بی سابقه و بسیار خلاقانه است؛ از تیر و کمان ساده گرفته تا اسلحه های بیولوژیکی که بوسیله آن دشمنان خود را از پا در می آورید. نکته جالبی که در خصوص این بازی وجود دارد این است که در حقیقت داستان بازی از کتاب Stephen King به نام The Mist تأثیر گرفته است (Stephen king کسی است که فیلم هایی چون Shining و یا It از روی رمان های او ساخته شده اند.
Grand Theft Auto V
در این بازی جزئیات به گونه ای طراحی شده است که در هیچ بازی دیگری تا کنون سابقه نداشته است. زمانی که مشغول بازی در لوس سانتوس و شهرهای حومه هستید به قدری احساس آزادی می کنید، که در هیچ بازی اُپن ورد دیگری چنین تجربه ای را نخواهید داشت. یکی از خیابان های شهر را انتخاب کنید، هرکدام را که دوست دارید، با دقت تمام مغازه های بر خیابان را نگاه کنید و متوجه خواهید شد که هرکدام طراحی مخصوص به خود را داشته و با دیگر مغازه های شهر متفاوت است، دقیقاً همانند یک شهر واقعی. به آسفالت کف خیابان نگاه کنید، به خاطر عبور و مرور زیاد ترک خورده است. ممکن است مأموریت های بازی گاهی بیش از حد سینمایی به نظر برسد، اما طراحی دنیای بازی تا حد دیوانه کننده ای واقعی است. بیش از نود میلیون نسخه از این بازی به فروش رسیده است که در نوع خود بی سابقه بوده و نشانگر کیفیت بالای بازی است.
جالب است بدانید که 265 میلیون دلار هزینه ساخت این بازی بوده است و این رقم، بیشترین هزینه ای است که تا کنون صرف ساخت یک بازی شده است و نکته دیگر این که در هفتاد و دو ساعت نخست انتشار این بازی، توانست فروشی یک میلیارد دلاری داشته باشد. تنها با نسخه هایی که توسط افراد مختلف پیش خرید شدند (قبل از عرضه رسمی بازی)، هزینه ساخت بازی در آمد.
Dark Souls
خسته کننده ترین نکته ای که در باره این بازی می توان به آن اشاره کرد، سختی بیش از اندازه آن است. اما چرا این نکته را عنوان می کنیم؟ به این خاطر که این دشواری بیش از اندازه باعث می شود، نقاط مثبت بازی ای که آن را بدل به تأثیر گذار ترین بازی یک دهه اخیر کرده است، از دیدتان پنهان بماند.
برخی نقاط در نقشه بازی به گونه ای طراحی شده اند که شما را به نقطه ای برمی گرداند که پیش از این در آن حضور داشته اید و این گشت و گذار در بازی را تبدیل به یک معما می کند و شما باید آن را حل کنید. درگیری های بازی بسیار دقیق و فوق العاده هیجان انگیز طراحی شده اند و باس های بازی به گونه ای هستند که تا کنون در هیچ بازی دیگری ندیده ایم. نکته دیگر داستان فوق العاده مرموز بازی است که به این سادگی ها هر کسی قادر به فهم و درک آن نخواهد بود.
بله، Dark Souls سرشار از ابهام و رمز و راز است، اما اگر کنجکاوی به خرج داده و در جزئیات بازی دقت کنید، نتیجه آن را خواهید دید.
Red Dead Redemption
اگر در حال مطالعه موارد این لیست هستید و این بازی را هنوز تجربه نکرده اید، پیشنهاد می کنیم حتما یک کپی از این بازی فوق العاده به همراه کنسول مورد نیاز آن تهیه کرده و بازی کنید. بسیاری در سال 2008 و به خاطر انتشار بازی GTA 4 اقدام به خرید کنسول Xbox کردند، اما دلیلی که باعث شد کنسول خود را نگاه دارند و نفروشند، Red Dead Redemption بود. طراحی فضای بازی در بخش تک نفره فوق العاده است و دنیای بازی به قدری بزرگ است که گاهی احساس سردرگمی خوشایندی به شما دست می دهد، در کنار این موضوع، نکته قابل توجه دیگر، بخش چند نفره بازی است که از کیفیتی فوق العاده برخوردار است و در سال 2010 که بازی منتشر شد، بدون شک می توان گفت هیچ بازی دیگری در بخش مولتی پلیر آنلاین به پای آن نمی رسید. البته نباید قدرت بازی هایی چون COD را در آن سال نادیده بگیریم، که هیجان زیادی به همراه داشتند، اما بخش چند نفره RDR تجربه منحصر به فرد و بسیار خلاقانه ای بود.
از آن بازی هایی بود که زمان بازی کردن در پوست خود نمی گنجیدید و فقط منتظر روز بعد بودید که دوستان خود را ببینید و درباره بازی با آنها صحبت کنید. صحبت هایی از این دست: «آیا آن زنی که در ایستگاه قطار بود را نجات دادی؟» «نه، اما کابین قطاری پیدا کردم که هزار تا گربه وحشی را به مقصدی حمل می کرد.» در حقیقت هر گیمری تجربه خوبی از انجام این بازی به دست می آورد و موضوعی برای صحبت درباره غرب وحشی پیدا می کرد و نکته جالب این بود که هر بار که پای کنسول خود می نشستید و بازی می کردید، تجربه جدیدی در بازی به دست می آوردید. تنها نکته منفی درباره این بازی که کمی ناراحت کننده است، موجود نبودن نسخه ای از بازی برای PC و درحقیقت منتشر نشدن آن برای کامپیوترهای شخصی بود.
Half-Life 2
زمانی که به این بازی فکر می کنید، سه چیز در خاطر شما نقش خواهد بست:
اولین نکته شروع بازی است که شما را برای تجربه ای فوق العاده آماده می کند و کم و بیش ذهنیتی در باره اینکه با چه چیزی مواجه خواهید شد در اختیار شما خواهد گذاشت.
دومین نکته ای که به خاطر خواهید آورد، اولین باری است که اسلحه معروف این بازی که با نام Gravity Gun (اسلحه جاذبه ای) شناخته می شود را در دست می گیرید. واقعا نمی توان خلاقیت استودیوی بازیسازی Valve را در سال 2004 که این اسلحه فوق العاده را طراحی کرد، با کلمات توصیف کرد. کشیدن اجسام بوسیله این اسلحه، نگه داشتن آن ها و در نهایت رها کردنشان در زمانی که لازم می دیدید، تجربه بی نظیری بود که تا آن زمان به هیچ وجه سابقه نداشت. سومین چیزی که با فکر کردن به این بازی خاطره انگیز به ذهن می آید، شهر Ravenholm است. شهری معدن مانند و عجیب و غریب که پر از زامبی و کله خرچنگی ها شده و مکانی ایده آل برای امتحان کردن اسلحه جدیدتان به شمار می رود.
با وجود اینکه دیگر هیچگاه قادر به دانستن پایان داستانی که برای الکس و گوردون اتفاق افتاد نیستیم، چیزی از ارزش های این بازی فوق العاده کم نمی شود.
The Last of Us
بسیاری از گیمرهایی که این بازی فوق العاده را تجربه کرده اند، سه لحظه بخصوص از آن را به خوبی به خاطر دارند و چند وقت یکبار به آن فکر می کنند. اولین لحظه، لحظه ای است که زندگی جوئل در یک آن در فیلم اول بازی تغییر می کند. با دیدن این اینترو متوجه می شوید که Naughty Dog (استودیوی سازنده بازی) داستان فوق العاده ای را برای روایت نوشته و در نظر گرفته است. دومین لحظه، موقعی است که زمانی که کمی از بازی پیش رفته است باید تصمیمی بگیردید تا روند بازی پیش برود، حتی اگر دلتان راضی به گرفتن این تصمیم بخصوص نباشد. در حقیقت شما در طول بازی داستان زندگی جوئل و الی را تجربه می کنید، تجربه ای که به خاطر شخصیت پردازی فوق العاده، داستان عالی و انیمشین خوب بازی، بسیار باور پذیر و حقیقی به نظر می آید و به راحتی می توان به عنوان تجربه ای واقعی با آن ارتباط برقرار کرد. گیم پلی و داستان بازی از ارتباط بی نظیری با یکدیگر برخوردار بوده و به شدت مرتبط با یکدیگر هستند و این چیزی است که در سکانس پایانی بازی در ذهن خواهید داشت. پایان بازی به گونه ای است که فکر کردن در مورد هر گونه پایان دیگر را غیر ممکن کرده و در حقیقت نمی توان پایان دیگری برای بازی متصور بود و این نیز از دیگر نکات مثبت بازی است. نکات جالبی در مورد این بازی وجود دارد که دو مورد از آنها را برای شما ذکر می کنیم: اول اینکه کتاب «The World Without us» نوشته Alan Welsman به عنوان الهام بخشی برای داستان بازی در نظر گرفته شده است. Naughty Dog که استودیوی سازنده بازی است برای نگه داشتن تصویر الی روی جلد و کاور بازی با نقطه نظر های مخالف بسیاری مواجه بود؛ بسیاری بر این باور بودند که وجود عکس یک زن روی کاور یا جلد بازی باعث می شود، تعداد کمتری از نسخه های بازی به فروش برسد.
Bloodborne
Bloodborne به عنوان بازی ای شناخته می شود که ژانر گوتیک و ترسناک را به عنوان پایه و اساس فضا و داستان بازی برگزیده است. در ساعت های ابتدایی بازی مجبور می شوید در کوچه های خلوت و نزدیک کلیساهای ناشناخته قدم بگذارید و به زمزمه های موجوداتی که نیمه گرگ و نیمه انسان هستند گوش دهید، اما به زودی وارد داستان بازی می شوید و به آناً متوجه می شوید که هزینه ای که صرف خرید بازی کرده اید، ارزشش را داشته است. داستان بازی بسیار جاه طلبانه و فوق العاده است. داستانی از تفاوت های میان مذهب و علم؛ داستانی از تفاوت های میان واقعیت و تخیل و دستانی در باره خدایان احمق و کابوس های نو ظهور. داستان بازی با مهارت تمام و استادانه نوشته شده است. تفاوتی که سعی شده در این بازی نسبت به بازی Dark Souls درنظر گرفته شود، خشونت بیشتر در آن و شخصیت اصلی ای است که عصبانی تر و خشن تر است. استفاده از تک تک مهمات و ادوات و اسلحه هایی که برای بازی طراحی شده است به گونه ای است که گیمر احساس می کند دارد برای بقای زندگی خود می جنگد. طراحی نبردها و درگیری ها فوق العاده است. از نکات جالبی که در مورد این بازی وجود دارد می توان به این مطلب اشاره کرد که جمهوری چک و رومانیا دو کشوری هستند که برای طراحی فضاها و لوکیشن های بازی از معماری شهرهایشان ایده گرفته شده است. نکته بسیار جالب دیگر این است که بیشتر از دو سال زمان گرفته شد تا تنها موسیقی متن بازی آماده شود.ترجمه itrans.ir
بازی هایی که در نمایشگاه E3 امسال بهترین بازخوردها را دریافت کردند بخش اول
محمد رضا عاشوریدر۱۴۰۳/۲/۱۸
E3 بزرگترین نمایشگاه مربوط به بازی ها است که همه ساله شرکت های بزرگ بازی سازی در آن شرکت کرده و پرده ازجدیدترین بازی ها، کنسول ها و سایر محصولات خود بر می دارند. این نمایشگاه جایی است که محصولات فوق العاده ای چون کینکت ایکس باکس و عینک واقعیت مجازی سونی به نمایش گذاشته شده است و نیز بازی های بزرگی چون نسخه جدید God of War و Wolfenstein. امسال نیز به روال سال های گذشته این نمایشگاه برگزار شد و بازی دوستانی از سراسر دنیا حضور به هم رساندند تا از این رویداد فوق العاده لذت ببرند.
نمایشگاه E3 امسال پر بود از معرفی بازی های جدید، تریلر های جذاب و دیدنی و خبر های جدیدی که ذکر همه آن ها در یک مقاله امکان پذیر نیست. اما نکته ای که وجود دارد این است که در نمایشگاه امسال تریلر هایی از بازی های جدید شرکت های مختلف به نمایش گذاشته شد و بسیاری اکنون برای این که این بازی ها وارد بازار شوند لحظه شماری می کنند. در این مقاله بیست و پنج مورد از بهترین بازی هایی را که در نمایشگاه E3 امسال به نمایش گذاشته شد را انتخاب کرده و توضیحاتی درباره هر یک از این بازی ها برای شما در نظر گرفته ایم. با سیارک همراه باشید.
Super Smash Bros. Ultimate
امید ها به نسخه جدید این بازی سوئیچ بسیار است و از همان اولین باری که خبر ساخت این نسخه از بازی مطرح شد، بسیاری انتظارش را می کشیدند. در نهایت نمایشگاه E3 امسال جایی بود که اطلاعات بیشتری از این بازی در اختیار همگان قرار گرفت و تریلری نیز از آن به نمایش گذاشته شد که در سایت های نمایش ویدئو کلیپ گوناگون قابل مشاهده است. نینتندو قصد دارد در این نسخه جدید از بازی خود، تمامی کاراکتر هایی که در نسخه های پیشین حضور داشتند را به بازی برگرداند و این می تواند یکی از بزرگترین نقات قوت این بازی باشد. در حقیقت کاری که در ساخت این نسخه جدید از بازی صورت گرفته این است که یک بازبینی اساسی در تمامی نسخه ها صورت گرفته و سعی شده از تمامی قابلیت ها، حرکت های مختلف، انیمیشن ها و روند کلی سایر نسخه ها یا قسمت های این بازی، در ساخت این بازی بهره گرفته و شود تا چندی دیگر هواداران این سری بازی محبوب، تجربه انجام یک Smash Bros فوق العاده را خواهند داشت.
Cyberpunk 2077
سالهای زیادی است که همگان منتظر خبر و اطلاعاتی از بازی جدید استودیوی بازی سازی سی دی پروجکت که عنوان موفق و فوق العاده The Witcher را در کارنامه خود دارد، هستند که در نهایت در نمایشگاه E3 امسال این اتقاق رخ داد و بسیاری را به وجد آورد. Cyberpunk 2077 نامی است که سی پروجکت برای بازی جدید خود در نظر گرفته است. بازی ای که در ژانر علمی تخیلی و اُپن ورد ساخته شده است (اُپن ورد بازی هایی چون Witcher، Dark Souls و ...). خبر بد برای دوست داران این گونه بازی ها این است که متأسفانه چیزی از گیم پلی بازی در تریلری که به نمایش گذاشته شد، نشان داده نشد، اما این تمام ماجرا نیست و لوکیشن فوق العاده بازی که شهری خیالی در آینده است به خوبی در این تریلر قابل مشاهده است. یکی دیگر از اطلاعاتی که در خصوص این بازی در اختیار همگان قرار گرفت، شخصیت اصلی این بازی با نام Character V بود که قابلیت شخصی سازی را دارا است. با در دست گرفتن کنترل این شخصیت، قادر خواهید بود در خیابان های این شهر خیالی به یک افسانه بدل شوید.
Beyond Good & Evil 2
از زمانی که استودیوی بازی سازی یوبی سافت اولین اخبار در رابطه با بازی جدید خود، Beyond Good & Evil 2، مدت زمان زیادی می گذرد و نمایشگاه E3 امسال جایی بود که یک تریلر سینمایی فوق العاده دیگر از این بازی به نمایش گذاشته شد و اطلاعات جدیدی در رابطه با آن عنوان شد. نسخه اول این بازی در سال 2003 وارد بازار شد و بازخورد خوبی از سمت دوست داران عرصه بازی سازی دریافت کرده و به سرعت بدل به یک بازی کلاسیک و محبوب شد. در نمایشگاه امسال، برای اولین بار مشخص شد که شخصیت های Jade و Pey’j که در نسخه پیشین حضور داشتند، در این نسخه نیز حضور داشته و قابلیت بازی با آن ها وجود دارد.
باز هم خبری از گیم پلی بازی نبود و همانگونه که عنوان شد تریلری سینمایی از بازی نشان داده شد. نکته دیگر این که تاریخ دقیق انتشار این بازی هم در نمایشگاه امسال توسط مسئولان یوبی سافت عنوان نشد، با این حال، با همین چند تریلر و خبر هایی که از بازی به گوش می رسد، به نظر می رسد که شاهد یک بازی فوق العاده و بسیار عالی از یوبی سافت خواهیم بود. باید منتظر ماند و دید یوبی سافت چگونه از پس ساخت این بازی بر خواهد آمد.
Kingdom Hearts III
استودیوی بازی سازی موفق Square Enix نیز مدت ها پیش خبر از ساخت قسمت جدید سری بازی محبوب خود Kingdom Hearts داده بود و خوشبختانه نمایشگاه E3 امسال جایی بود که خبر های خوبی برای هواداران این سری بازی محبوب عنوان شد و چیزی که هیچ کس انتظارش را نداشت این بود که سه تریلر جداگانه از این بازی محبوب به نمایش در آمد و بنا به سایر اطلاعاتی که در اختیار همگان گذاشته شد، چیزی به تاریخ عرضه قطعی آن نمانده است. البته نکته ای که در خصوص این بازی وجود دارد این است که از لحاظ داستانی دنباله ای بر دو قسمت قبلی است و به همین خاطر کسانی که تا کنون تجربه انجام این بازی را نداشته اند، احتمالاً با روند داستانی بازی مشکل خواهند داشت و از آن خیلی سر در نخواهند آورد که البته به نظر می رسد با طراحی فوق العاده ای که در دنیای این بازی صورت گرفته است، این نکته مانعی برای گیمر هایی که قصد داشتن یک تجربه فوق العاده را دارند، نخواهد بود.
Halo Infinite
استودیوی مایکروسافت در نمایشگاه E3 امسال همه را غافلگیر کرد و کار هوشمندانه ای که مسئولان این استودیو انجام دادند این بود که این غافلگیری را برای اولین حضور خود روی سن در نظر گرفتند. مایکروسافت پرده از قسمت جدید سری بازی فوق العاده محبوب خود، Halo، برداشت. نامی که برای این قسمت در نظر گرفته شده است Infinite است. البته به نظر می رسد که این بازی هنوز در مراحل ابتدایی ساخت خود به سر می برد، با این حال نکاتی است که در نمایشگاه امسال در رابطه با آن اطلاعاتی در اختیار عموم قرار گرفت که برای شما ذکر می کنیم. اول این که بازی قرار است توسط شرکت های «343» ساخته شود و کارگردان بازی، همان کارگردان اصلی قسمت های پیشین است که این خبر بسیار خوبی برای طرفداران این سری بازی محبوب بود. نکته دیگر در خصوص این بازی بهره گرفتن از موتور گرافیکی جدید «Silpspace Engine» در آن است و با تریلر کوتاهی که از بازی در نمایشگاه به نمایش در آمد، می شد چشمه هایی از قدرت این موتور گرافیکی فوق العاده را تماشا کرد. با این حال به نظر نمی رسد به این زودی ها خبر قطعی از تاریخ انتشار این بازی در اختیار طرفداران این سری بازی قرار بگیرد.
Death Stranding
این بازی به قدری عجیب و غریب است که شاید بتوان گفت کسی به جز هیدئو کوجیما، نمی داند در داستان و حال و هوای بازی چه می گذرد. در نمایشگاه امسال نیز تریلری جدید از این بازی به نمایش در آمد که نشان می داد علاوه بر امکانات ناشناخته و عجیبی که در بازی به کار گرفته شده است (برای مثال دستگاهی که توسط آن می توان وجود ارواح را شناسایی کرد و یا وجود اثر انگشت هایی مرموز در جای جای بازی) گیم پلی بازی نیز در منحصر به فرد بودن چیزی از این امکانات کم ندارد. به هر حال Death Stranding بازی است که فکر بسیاری را به خود مشغول کرده و هوادران این سبک از بازی ها برای خبر قطعی از تاریخ انتشارش لحظه شماری می کنند.
The Last of Us Part II
خبر فوق العاده دیگری که در نمایشگاه امسال همه را غافلگیر کرد، اعلام ساخت قسمت دوم بازی فوق العاده استودیوی بازی سازی Naughty Dog، یعنی The Last of Us Part II، بود. چند سالی از ساخت و عرضه قسمت نخست این بازی که به طور انحصاری برای کنسول پلی استیشن در نظر گرفته شده بود، می گذرد و بازخورد هایی که در میان گیمر ها داشت به اندازه ای خوب بود که هنوز که هنوزه برخی در رابطه با آن صحبت می کنند. در نمایشگاه امسال یک دموی دوازده دقیقه ای قابل بازی از قسمت دوم این بازی به روی پرده رفت که در آن، کنترل یکی شخصیت Ellie را در دست می گیرید و به سرعت می توان فضای فوق العاده بازی را تشخیص داد. مخفی کاری در کنار صحنه های سینمایی فوق العاده خبر از یک بازی فوق العاده دیگر در ژانر تلاش برای بقا می دهد. شخصیت جدیدی نیز در این قسمت به بازی اضافه می شود و نکته دیگری که توجه همگان را به خود جلب کرد، انیمیشن فوق العاده بازی بود که به خوبی طراحی شده است.
Ghost of Tsushima
این بازی در نمایشگاه E3 سال گذشته برای نخستین بار به نمایش در آمد و نمایشگاه امسال جایی بود که بالاخره همگان توانستند، شاهد قسمت هایی از گیم پلی بازی باشند. با توجه به آن چه که در تریلر بازی مشاهده می شد، درگیری های بازی به طرز فوق العاده ای خوب از آب در آمده و در کنار این درگیری ها، قابلیت های مخفی کاری نیز در بازی وجود دارد. تمامی این صحنه روی تپه ها و در جنگل های ژاپن جریان دارد و این در حقیقت لوکیشن و دنیای اصلی بازی است که برای آن در نظر گرفته شده و طراحی شده است. در صحنه ای از تریلر، در زمانی که خورشید در حال غروب است، یک دوئل بسیار هیجان انگیز میان شخصیت اصلی بازی و شخصی دیگر اتفاق می افتد که شما را به یاد فیلم های سامورائی های قدیمی می اندازد. تریلری که در نمایشگاه E3 امسال به نمایش در آمد در سایت های پخش ویدئو کلیپ و نیز سایت E3 قابل مشاهده است.
Spider-Man
این یکی از بازی هایی است که تاریخ انتشار دقیقی از آن وجود دارد که هفتم سپتامبر است. خبر ها و تریلر های نخستینی که از این بازی به بیرون آمد، خواب را از چشم همگان گرفت و بسیاری بی صبرانه انتظار آن را می کشند. در تریلر جدیدی هم که در نمایشگاه امسال به نمایش گذاشته شد می توان با جزئیاتی دقیق تر شاهد چگونگی ترکیب سیستم درگیری بازی با قابلیت های منحصر به فردی است که مرد عنکبوتی در اختیار دارد و می تواند با استفاده از تارهای خود دشمنان را از پای در آورد و آن ها را گرفتار کند. سؤالی که برای ما پیش می آید این است که آیا این ابر قهرمان می تواند تمامی کارهایی که از یک عنکبوت ساخته است را عملی کند؟
Fallout 76
بله، فال اوت باز هم برگشته است و این بار قسمت مولتی پلیری نیز به بازی اضافه شده است و به نظر می رسد طراحی فضا و لوکیشن بازی نیز فوق العاده خوب از آب در آمده باشد. استودیوی بازی سازی Bethesda این بار هم بازی کنان را در لوکیشن بی آب و علف متداول در این سری بازی محبوب می اندازد و این بازی کنان باید در کنار هم بنا هایی بر پا کنند و ادواتی بسازند که بتوانند به واسطه آن ها از خود محافظت کرده و با هیولاهای عجیب و غریبی که در بازی وجود دارد درگیر شوند... اما این تمام ماجرا نیست و انتخاب این که این کار را بکنند یا این که به جان یکدیگر بیفتند با خود این بازی کنان خواهد بود. برای اینکه آشفتگی و هرج و مرج موجود در بازی بیش از پیش شود، استودیوی بازی سازی یک سری کدهایی نیز در لوکیشن بازی جای داده است که با یافتن آن، بازی کنان قادر خواهند بود، از بمب های اتمی استفاده کرده و دشمنان خود را این گونه از پای در آورند.ترجمه itrans.ir
طبق گزارش Financial Times و اعلام چاینا یونیکام (شرکت تلفن دولتی چین)، آخرین موتور جستجوی خارجی نیز در چین فیلتر شد، بینگ شرکت مایکروسافت آخرین موتور جستجوی خارجی بود که در چین کار می کرد.
بینگ از دیروز 23 ژانویه از دسترس خارج شد، مایکروسافت اعلام کرد که مشکل درحال پیگیری است.
درحال حاضر با فیلتر بینگ تنها موتور جستجو در چین baidu است.