اتوماسیون و خطاهاي احتمالی


چرا به اتوماسیون نیازمندیم؟ بسیاری از فن شناسان سه دلیل اصلی برای این پرسش ذکر می کنند: حذف ملالت ها، خطر ها، و کثیف کاری ها. استدلال کردن برای این پاسخ مشکل است، اما چیزهای زیادی به دلایلی دیگر غیر از این سه مورد اتوماسیونی می شوند از جمله برای ساده سازی یک کار پیچیده، کاهش نیروی کار لازم، تفریح ، یا تنها به این دلیل که اتوماسیون کردن آنها قابل انجام است.
حتی اتوماسیون کاملا موفق هم هزینه هایی در پی دارد چراکه فرایند جانشین کردن مجموعه ای از کارها، همواره مجموعه ای از مشکلات را ایجاد می کند. اتوماسیون اغلب به شکل مطلوبی کار خود را انجام می دهد اما نیاز بیشتری به حفظ و نگهداری ایجاد می کند. برخی خودکار سازی ها نیاز به نیروی با مهارت را با نیاز به مراقبان و محافظان از اتوماسیون جابجا می کنند.
در کل، هنگامی که یک فعالیت اتوماسیونی می شود، تاثیر آن فراتر از آن فعالیت احساس می شود. می توان گفت اتوماسیون یک مساله سیستمی است که شامل تغییر روش انجام کار، ساختاربندی مجدد مشاغل، جابجایی فعالیتهای مورد نیاز بخشی از افراد به بخش دیگر، و در بسیاری موارد، حذف نیازهای برخی از وظایف و اضافه شدن نیازهای برخی دیگر می باشد. برای برخی افراد، اتوماسیون مفید است؛ اما برای برخی دیگر، بویژه آنهایی که شغلشان تغییر کرده یا حذف شده است، اتوماسیون می تواند وحشتناک باشد. (سیارک
حتی اتوماسیون فعالیتهای ساده هم تاثیراتی در پی دارد. یک فعالیت معمولی مثل درست کردن قهوه را در نظر بگیرید. من از یک دستگاه اتوماتیک قهوه ساز استفاده می کنم که با فشردن یک دکمه به شکل خودکار آب را جوش می آورد، دانه های قهوه را خرد می کند و اضافات آن را جدا می کند. نتیجه این است که من فعالیت به ظاهر خسته کننده و کند درست کردن قهوه در هر روز صبح را با یک نیاز دشوار یعنی حفظ و نگهداری از قهوه ساز خود جایگزین کرده ام. ظروف مخصوص آب و دانه های قهوه باید هر دفعه پر شوند، قسمت های داخلی دستگاه باید هرچند وقت یکبار باز و تمیز شوند، و همه قسمتهایی که با مایع تماس دارند باید از پسماند های قهوه و رسوبهای کلسیم تمیز شوند (قهوه ساز باید دوباره تمیز شود تا اثرات مواد شوینده مورد استفاده برای جدا کردن رسوبات کلسیم از بین بروند). آیا همه این کارها باید انجام شود تنها برای کاستن از سختی فعالیتی که واقعا خیلی هم دشوار نیست؟ پاسخ این است که

اتوماسیون به من این امکان را می دهد تا نیاز خودم را به شکل اختیاری از زمانی به زمان دیگر منتقل کنم. درحقیقت من انجام یک کار بسیار کوچک در زمانی نامناسب -یعنی وقتی تازه از خواب بیدار شده ام، هنوز کمی خواب آلوده هستم و عجله هم دارم – را با انجام یک کار نسبتا مشکل در زمانی که انجام آن برایم راحت است، معاوضه می کنم.

تمایل به خودکار سازی بیشتر هم از نظر سرعت تعداد فعالیت هایی که اتوماسیونی می شوند و هم هوشمندی و خودکارسازی دستگاه هایی که این کارها را انجام می دهند، امری توقف ناپذیربه نظر می رسد. اتوماسیون سازی غیر قابل اجتناب است اما در عین حال دلیلی وجود ندارد که اتوماسیون سازی باید مشکلات و دردسرهایی برای ما به همراه آورد. باید این امکان وجود داشته باشد که تکنولوژی هایی توسعه یابند که بدون ایجاد اثرات جانبی بسیار منفی، واقعا و به درستی کندی کارها، خظرات، و کثیف کاری ها را حداقل سازند.  (سیارک

خانه های هوشمند

اواخر شب در بولدر کولورادو است و آقای مایک موزر در اتاق نشیمن در حال مطالعه است. کمی بعد خمیازه ای می کشد، کش و قوسی می کند، بلند می شود و خواب آلود به سمت اتاق خواب می رود. خانه او که نسبت به فعالیت او هوشیار است، می فهمد او می خواهد بخوابد، بنابراین چراغ های اتاق نشیمن را خاموش می کند و چراغ های راهرو، اتاق خواب اصلی و حمام خواب را روشن می کند. همچنین درجه سیستم تهویه مطبوع را تنظیم می کند. در واقع یک سیستم کامپیوتری در خانه آقای موزر وجود دارد که پیوسته الگوهای رفتارهای او را پایش می کند و سیستم نور، تهویه مطبوع و دیگر موارد خانه را بر اساس رفتار پیش بینی شده او تنظیم می نماید. این یک برنامه معمولی و پیش پا افتاده نیست. (سیارک

این سیستم از طریق چیزی به نام "شبکه عصبی" عمل می کند که برای تقلید از الگوشناسی و قابلیت های یادگیری اعصاب انسان و مغز انسان طراحی شده است. این سیستم نه تنها الگوهای فعالیتی آقای موزر را تشخیص می دهد بلکه در اکثر اوقات به شکل مناسبی رفتار او را هم پیش بینی می کند. شبکه عصبی یک الگوشناس قدرتمند است و از انجا که ترتیب و زمان انجام فعالیتهای روزانه آقای موزر را بررسی می کند، می تواند آنچه او انجام خواهد داد و زمان انجام آن را پیش بینی کند. در نتیجه وقتی آقای موزر برای رفتن به سر کار خانه را ترک می کند، برای صرفه جویی در انرژی سیستم تهویه مطبوع را خاموش می کند، اما در زمانی که اعصاب (مدارهای) سیستم برگشت او به خانه را پیش بینی می کنند، دوباره سیستم تهویه روشن می شود به طوری که به هنگام ورود او به خانه هوای داخل کاملا مطلوب و مناسب باشد.


آيا اين خانه هوشمند است؟ طراح اين سيستم خودکار شده يعني مايك موزر اينطور فكر نمي كند. او خانه را «انطباق پذير» مي داند. خوب است برای درک معنای "هوشمندی" نگاهي به تجارب آقای موزر داشته باشیم. خانه او بيش از هفتاد و پنج سنسور دارد كه دماي اتاق، نور محيط، سطح صدا، وضعيت درها و پنجره ها، هواي بيرون و ميزان نور خورشيد، و همه حركات ساكنين خانه را اندازه گيري مي كنند. محرك های کنترلی ميزان گرمايش اتاق ها و درجه آب گرم، نور و تهويه را كنترل مي كنند. اين سيستم بيش از پنج مايل كابل كشي دارد. نرم افزار كامپيوتري شبكه عصبي قابلیت يادگيري دارد، بنابراين خانه پيوسته رفتار خود را مطابق با اولويتهاي آقاي موزر تنظيم مي كند. اگر خانه هوشمند تنظيمات نامناسبی انتخاب كند، موزر اين تنظيمات را تصحيح مي كند و سپس خانه رفتار خود را تغيير مي دهد. يكي از خبرنگاران نحوه كاركرد سيستم خانه را اينگونه تشريح مي كند: ادامه در پست بعدی

ترجمه  itrans.ir

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام

بیشتر بخوانید