(سیارک) با رشد سریع دستگاه های موبایل که دارای قابلیت GPS هستند، مقادیر بسیار زیادی از داده ای که کاربران در آن سهیم بوده و اطلاعات موقعیت در آن قرار دارد می تواند از اینترنت جمع آوری شود. با وجود چنین داده ای، توصیه هایی برای سفر می تواند یکی از کاربرد های مناسب باشد و محققان بسیاری را نیز به سوی خود جلب کرده است. با این وجود، اکثر مطالعات قبلی تنها بر یکی از جنبه های رابطه های میان کاربران و مکان ها تمرکز یا ترکیب خطی از رابطه ها را تولید می کردند. علاوه بر این، تمام تحقیقات انجام شده در رابطه با توصیه های سفر، توصیه به صورت گروهی را که یک جنبه مهم از رفتار مسافران است در نظر نمی گیرند. در این مقاله، یک سیستم راهنمایی سفر اختصاصی را به نام WhereToGo ارائه می دهیم. این سیستم یک مدل 3R است که می تواند رابطه مکان - کاربر، رابطه ی کاربر – کاربر، و مکان – مکان را در یک چارچوب واحد قرار دهد و راه رفتن تصادفی را با شروع مجدد به منظور تحلیل مدل انجام دهد. ما سپس روش خود را به منظور ارائه ی توصیه هایی برای گروه ها گسترش می دهیم. تا آنجایی که ما می دانیم، این مقاله اولین تحقیقی است که از راه رفتن تصاوفی با شروع مجدد برای توصیه های گروهی استفاده می کند. ما ارزیابی چارچوب جامعی را با استفاده از یک پایگاه داده واقعی که از Flicker که یکی از محبوب ترین سایت های اشتراک گذاری تصاویر است جمع آوری شده انجام می دهیم. نتایج آزمایشی نشان می دهند که کیفیت توصیه های تولید شده توسط روش ما در مقایسه با سایر روش های نوین راهنمایی های سفر هم برای افراد و هم گروه ها بسیار بیشتر است.
در روزگار جدید، سفر کردن تبدیل به یکی از مهمترین روش های سرگرمی شده است. بر اساس یک گزارش تولید شده ، نقش صنعت گردشگری بر GDP جهانی(Gross domestic product) در سال 2012 برابر 9.3% بوده است. به نظر می رسد که با توجه به پیش بینی رشد سالانه ای برابر با 4.4% تا سال 2022 افق های در پیش رو مثبت تر نیز باشند. با رشد اقتصادی و جهانی شدن، افراد بیشتری توانایی سفر کردن را پیدا می کنند. در همین حال، با کمک دستگاه های موبایل مجهز به GPS و تکنولوژی های وب 2، تعداد زیادی از وب سایت ها با اطلاعات مکانی غنی مانند سایت های اشتراک گذاری عکس ( مثل فلیکر) و وب سایت های سرویس های بر اساس مکان ( مثل Foursquare) ایجاد شده اند. تصاویر مقیاس بزرگ ) geo-tagged برچسب جغرافیایی) و check inها از این وب سایت ها در دسترس قرار گرفتند. آن ها رفتار حرکتی افراد را ضبط می کردند و بنابراین منابع ارزشمندی برای راهنمایی های مکانی هستند. در مقایسه با check ins، تصاویر Geo-tagged نسبتا برای راهنمایی سفر مناسب ترند ( از انجایی که مشاهده شده است که این تصاویر ترجیحات مسافران را به شکل بهتری نشان می دهند، در حالی که check-inها اغلب ترجیحات شهروندان محلی را بازتاب می دهند). بنابراین، در این مقاله هدف ما توصیه ی جاذبه های گردشگری با توجه به سلایق هر فرد، با کمک تصاویر بزرگ مقیاس و geo-tagged جمع آوری شده از Flicker است.
اخیرا، توصیه های مکانی به مسافران بر اساس داده ی تولید شده توسط کاربران بسیار مورد توجه محققان قرار گرفته است. با این وجود، اکثر مطالعات قبلی بر یکی از جنبه های رابطه ی میان کاربران و مکان ها تمرکز می کنند و یا رابطه ای خطی میان رابطه ها برقرار می سازند. علاوه بر این، تمام مقالات درباره ی توصیه های سفر، توصیه ها را برای تنها یک نفر ارائه می دهند. با این وجود، در واقعیت، اغلب افراد با یکدیگر سفر می کنند یعنی با هسران یا دوستان خود. در این موقعیت، در نظر گرفتن ترجیحات تنها یک کاربر برای گروهی که اعضای ان ممکن است دارای سلایق مشابه و مخالف باشند مناسب نیست. ما این مشکل را مشکل توصیه گروهی می نامیم و چگونگی تولید موثر نتایج را برای چنین توصیه هایی بررسی می کنیم.
در این مقاله، یک سیستم توصیه های سفر منحصر به افراد به نام WhereToGo را معرفی می کنیم که مشکلات مطرح شده در بالا را مخاطب قرار می دهد و به کابران می گوید که در یک شهر ناآشنا از چه مکان هایی دیدن کنند. این سیستم یک مدل 3R تازه را که رابطه های کاربر- مکان، کاربر – کاربر و مکان – مکان را در یک چارچوب قرار می دهد می سازد. به منظور فراهم کردن توصیه های شخصی برای مسافران، از راه رفتن تصادفی برای تحلیل مدل 3R خود استفاده می کنیم. به علاوه، random walk with restart را برای پشتیبانی از توصیه های گروهی توسعه می دهیم. در نتیجه، WhereToGo محبوبیت مکان، مشابهت کاربران و مشابهت مکان را به صورت همزمان در نظر می گیرد و می تواند توصیه هایی را با کیفیت بیشتر هم برای کاربران و هم گروه ها تولید کند. به طور خلاصه کارهای زیر را انجام می دهیم:
1. یک مدل 3R جدید را که محبوبیت مکان، مشابهت کاربران و مشابهت موقعیت را به صورت همزمان در نظر می گیرد و از random walk with restart برای تحلیل این مدل استفاده می کند ارائه می دهیم.
2. روش خود را برای پشتیبانی از توصیه های گروهی توسعه می دهیم. تا آنجا که ما می دانیم در این مقاله برای اولین بار است که از random walk with restart برای توصیه های گروهی استفاده شده است.
3. ما یک تکنیک پارتیشن بندی بر اساس ناحیه را برای فراهم کردن مقیاس بندی خوب برای روشمان توسعه می دهیم.
4. یک سری از آزمایش ها را بر اساس پایگاه داده ی واقعی که از Flicker ایجاد شده است برای ارزیابی روش خود انجام می دهیم. نتایج این آزمایش ها نشان می دهند که روش ما عملکرد برتری نسبت به سایر روش های مدرن دارد.
توصیه های سفر اختصاصی تنها عملی علمی/آکادمیک نیست. در واقع، کاربردی عملی دارد. راهنمای گردشگری سیار بر اساس اطلاعات متنی از جمله موقعیت فعلی کاربر و تاریخچه موقعیت های قبلی طراحی شده بود. در ، یک سیستم هوشمند برای ارائه توصیه های شخصی در شهری ناآشنا معرفی شده بود. این سیستم جاذبه های گردشگری را با استفاده از تکنیک شبکه ی Bayesian و روش پردازش سلسله مراتب تحلیلی به گردشگران پیشنهاد می دهد و رفتار گردشگری افراد و گروه ها را در نظر می گیرد. در، سیستمی به نام TripTip به منظور پیشنهاد مکان بعدی برای سفر به افراد با در نظر گرفتن مشابهت ها میان مکان هایی که سابقا بازدید شده اند و مکان بعدی توسعه یافت. برای رسیدن به این هدف، کاربران باید بر آن مکان برچسب بزند و دلیل خود را برای ملاقات از آن بازگو کنند. در، یک فیلترینگ پیشرفته (CF) برای ارائه ی نتایج کاربردی بیشتر درباره ی موقعیت های فعلی کاربر پیشنهاد شد. با این وجود، اکثر آن ها به دنبال اطلاعاتی هستند که توسط متخصصان دامنه تعریف شده است در حالی که این نوع از اطلاعات در عمل نادر اند. علاوه بر این، چنین نوع از اطلاعات می تواند به راحتی منقرض شود.
سایر تلاش های تحقیقاتی، توصیه های مکانی را که بر اساس داده ی موجود که توسط کاربر تولید شده بود ( مانند تصاویر Geo-tagged شده و check – ins ) مطالعه می کنند. clements و همکاران توصیه های مختص به هر کاربر را بر اساس مشابهت های مکانی میان جاذبه ها با استفاده از تصاویر geo-tagged ارائه کردند. shie و همکاران از طریق ترکیب ترجیحات user – landmark و مشابهت landmark با استفاده از تصاویر geo-tagged، توصیه های منحصر به فرد را مطالعه کردند. با این وجود، روش آن ها عملکرد ضعیف تری نسبت به روش محبوبیت مکان دارد و برای توصیه ی مکان هایی که کمتر مورد بازدید قرار می گیرند مناسب است. Ye و همکاران نقاط علاقه را برای کاربران از طریق ترکیب روش CF بر اساس کاربر و عوامل جغرافیایی به شکلی خطی با استفاده از check – inهای جمع آوری شده از Foursquare پیشنهاد کردند. با این وجود، این مطالعات تنها یکی از جنبه های رابطه میان کاربران و مکان ها را در نظر می گیرند یا یک ترکیب خطی را از برخی از رابطه ها تولید می کنند اما کاملا از تمام رابطه ها بهره نمی برند. در مقایسه با مطالعات قبلی، روش ما رابطه ی کاربر مکان، رابطه ی کاربر کاربر و رابطه ی مکان مکان را به روشی دیگر ادغام می کند و بنابراین می تواند نتایج توصیه های منحصر به فرد را با کیفتی بهتر ارائه دهد. این مقاله ادامه دارد...........ترجمه itrans.ir
(خوانندگان عزیز این نکته را مد نظر داشته باشید که راوی متنی که پیش روی خود دارید، یکی از نویسندگان مجله ای مربوط به روابط فرزندان و کودکان است و روایت اول شخص متن از زبان او است و نه بنده مترجم)
فرزندان دو قلوی من تا کنون مرا در حال انجام کارهای گوناگونی مشاهده کرده اند: برای نمونه زمانی که در خلوت خود گریه می کردم و سایر مسائل این چنینی، با این حال، کارها و فعالیت هایی وجود دارند که به هیچ عنوان اجازه نخواهم داد مرا در حال انجام شان ببینند و تا جایی که برایم مقدور است، از رخ دادن این اتفاق خود داری خواهم کرد. یکی از مهمترین مسائلی که در رابطه با به عهده گرفتن مسئولیت سرپرستی کودکان و به دنیا آوردن آن ها وجود دارد این است که صرف نظر از این که ما از این مسئله آگاهی داشته باشیم یا خیر، بیش از هر کس دیگری، کودکان از رفتارهای ما (پدران و مادران شان) الگو برداری می کنند. اجازه دهید مثالی برای فهم بهتر موضوع برای تان عنوان کنم: البته من سیگار نمی کشم، با این وجود، فرضا اگر من سیگاری بوده و جلوی کودکان خود اقدام به کشیدن سیگار می کردم، آن گاه چگونه می توانستم انتظار داشته باشم که کودکان من این کار را به عنوان عادت رفتاری اشتباه و نا شایستی نشناسند؟
در این مطلب قصد دارم شما را با مهم ترین کارهایی آشنا کنم که هیچ گاه اجازه نمی دهم کودکانم مرا در حال انجام دادن شان ببینند و به باور من، تنها در این صورت است که می توان بدل به الگویی بی نقص برای کودکان شد (البته این نکته را به خاطر داشته باشید که زمانی که کودکانم در نزدیکی من نیستند، این کار ها را انجام می دهم و تنها هدف از انجام ندادن شان بدل شدن به الگویی مناسب برای کودکان است).
این کار برای من بسیار دشوار است، چرا که به هنگام رانندگی مرتب برنامه مسیر یاب تلفن هوشمند خود را چک می کنم و یا این که به وسیله آن موسیقی پخش می کنم. علاوه بر این دو باید مدام تمرکز خود را جلب این موضوع کنم که آیا ایمیل و یا پیام مرتبط با کارم دریافت کرده ام یا خیر. با تمام این تفاسیر، زمانی که فرزندان ام در کنارم و در خودرو هستند، تنها زمانی تلفن همراه خود را چک می کنم که خودرو را به طور کامل متوقف کرده باشم و یا زمانی که پشت چراغ قرمز هستیم. به هر عنوان، کودکان مان زمانی بزرگ خواهند شد و به هنگامی که به دوران نوجوانی می رسند، اگر این عادت را از والدین خود یاد گرفته باشند و به هنگام رانندگی تلفن همراه خود را چک کنند، خطراتی متوجه شان خواهد شد که برای پدران و مادران خوشایند نخواهد بود.
همانند بسیاری از والدین، من هم دوست دارم گاهی اوقات برای فرار از روزمرگی و گذراندن زمان، حساب های کاربری فعال در اینستاگرام را چک کرده و از فعالیت های سایر مردم آگاهی پیدا کنم. البته این کار به طور کلی مضر نیست و جنبه مثبتی نیز بر آن می توان متصور بود: برای نمونه می توانم دستور پخت غذاهایی متنوع و تازه را در اینستاگرام ببینم و یا از تجربیات سایرین درباره سفر کردن کسب آگاهی کنم، به هر عنوان، همانند هر کار دیگری، افراط در گشت زنی در شبکه های اجتماعی نا مناسب است و من به عنوان مادر کودکانم دوست ندارم در سنین بالاتر آن ها بیشتر طول روز خود را صرف گشت زنی در این گونه شبکه های اجتماعی کنند، به همین خاطر تا جایی که برایم مقدور باشد، صبر می کنم تا آن ها به خواب رفته و سپس اقدام به چک کردن اینستاگرام می کنم.
البته من هیچ گاه دزدی نکرده ام و برداشتن بی اجازه اجناس از مغازه ها و سوپر مارکت ها مد نظر من نیست، بلکه مسائلی وجود دارند که به گونه ای دزدی به شمار می روند تا حدود زیادی برای بسیاری از افراد بدل به عادت شده اند: برای نمونه دانلود کردن غیر مجاز موسیقی و فیلم، دیدن دوباره و دوباره فیلمی که تنها یک بار هزینه آن را پرداخت کرده اید و سایر مسائل این چنینی. این کار نیز از جمله مواردی است که هیچ گاه در حضور فرزندان ام انجام نمی دهم. حتی اگر به خود اجازه چنین کاری را در حضور آن ها بدهم، احساس شرمندگی و خجالت برای لحظه ای رهایم نمی کند و به همین خاطر دیگر این کار را نمی کنم.
البته من به طور معمول عادت به داد زدن در هنگام رانندگی ندارم و معمولا خشم خود را کنترل می کنم، با این حال، روزی در یک پارکینگ عمومی این کار را انجام دادم («آیا ارزش این جای خالی از جان کودکان من بیشتر است؟» فکر می کنم جمله ای که آن روز با عصبانیت بیان کردم این بود)، و کودکانم به شدت از این رفتار من تحت تأثیر قرار گرفته و ترسیدند. پس از آن اتفاق بود که با خود عهد کردم دیگر هیچ گاه در حضور کودکانم این گونه عصبانی نشوم، حتی با علم به این که حفظ خونسردی در تمامی شرایط بعضا تا چه اندازه می تواند دشوار باشد.
این کار را صرف نظر از این که کودکانم حضور داشته باشند یا خیر، انجام نمی دهم و به هیچ عنوان آن را کار شایسته ای نمی دانم، با این حال، این نکته را باید به خاطر داشته باشیم که فهمیدن این مسئله برای کودکان حیاتی است. افرادی که در رستوران ها برای شما غذای تان را می آورند و نیز کسانی که در مغازه های زنجیره ای اجناس تان را برای تان حمل می کنند (و سایرر مشاغل این چنینی)، باید با احترام با آن ها رفتار شود و لایق این احترام هستند.
امیدوارم کمتر شاهد آن دسته از والدینی باشم که بسته بندی غذا یا خوراکی ای که خورده اند را از پنجره خودرو به بیرون پرتاب می کنند، با این حال، زمانی که صحبت از والدین و مسئولیت ها و وظایف شان می شود، مسائل کوچک تر از این نیز اهمیت پیدا می کنند و می توانند بر کودکان تأثیر گذار باشند: کارهایی مانند انداختن دستمال کاغذی روی زمین و یا انداختن خلال دندان استفاده شده. نکته ای که باید به عنوان والدین به خاطر داشته باشیم این است که کودکان معمولا برای انجام کارهای خود، مسیری را انتخاب می کنند که کمترین زحمت و تلاش را متوجه آن ها کنند، بنا بر این اگر دستمال کاغذی ای در خیابان از دست تان افتاد و به دنبال اش نرفتید تا آن را در سطل زباله بیندازید، چگونه از کودک خود انتظار انجام چنین کاری را می توانید داشته باشید؟
پیش از هر چیز این را اعتراف می کنم که به ظاهر خود اهمیت می دهم. همیشه زمانی را در طول روز به ورزش کردن اختصاص می دهم و به هنگام خرید لباس دقت نظر زیادی به خرج می دهم. با این حال از این مسئله نیز آگاهی کامل دارم که تمرکز کردن بر روی ظاهر، علاوه بر این که می تواند تأثیر مثبتی بر روی کودکانم داشته باشد، به همان اندازه هم می تواند تأثیر منفی بگذارد. به همین خاطر کمتر به خود اجازه می دهم که کودکانم مرا در حالی ببینند که از چگونگی ظاهر خود ناراحت هستم و چنین احساساتی را در حضور آن ها بروز نمی دهم. به جای آن تنها تلاش می کنم تصویر مادری با اعتماد به نفس را از من داشته باشند که هیچ گاه گله نمی کند.
پایبند بودن به این مورد شاید از تمامی موارد عنوان شده برای من دشوارتر باشد، چرا که به شدت به خرید محصولات سایت های اینترنتی علاقه دارم (و همینطور به خرید کردن به طور کلی). اما زمانی که مشاهده کردم پسرم به هنگام رسیدن پکیج های جدید سایت آمازون، هیجان بیش از اندازه ای از خود نشان می دهد، متوجه شدم که این کار چندان درستی نیست، چرا که در این گونه سایت ها، همیشه محصولاتی جدید و جالب عرضه می شوند و معمولا چندان کارایی به خصوصی هم ندارند. برای پیش گیری از این گونه مسائل، بیشتر سعی می کنم آن دسته از محصولات و وسایلی را خریداری کنم که به شان نیاز داریم.
من بیش از هر چیز دیگری می خواهم کودکانی داشته باشم که سالم و سلامت هستند و بدنی روی فرم دارند. کودکانی که به ورزش کردن علاقه نشان دهند. به همین خاطر است که به ندرت پیش می آید که در حضور آن ها ساعت ورزش کردن خود را رها کرده و به جای آن روی زمین یا کاناپه دراز بکشم و استراحت کنم. البته تنها صبح روز یک شنبه که تعطیل هستم از این قاعده مستثنی است. نکته دیگر این که هیچ گاه اجازه نمی دهم کودکانم مرا در حالی ببینند که به جای پلکان از آسانسور استفاده می کنم و هر زمانی که همراه من باشند، باید از پله ها بالا بروند.
به عنوان یک انسان بالغ و کسی که در جامعه زندگی می کند، بعضا پیش می آید که برای حفظ ادب و نزاکت فرد مجبور می شود دروغ مصلحتی بگوید. گاهی پیش می آید که به کودکانم می گویم که از لطمه وارد کردن به احساسات دیگران و آزرده خاطر کردن آن ها (با رک بودن بیش از حد و بی پرده صحبت کردن) خود داری کنند، با این حال، تمام تلاش خود را می کنم که کودکانم به هنگام گفتن این گونه دروغ ها مرا نبینند. در سن و سال کودکان، دروغ، دروغ است و هنوز مفاهیمی چون دروغ مصلحتی و این گونه صحبت ها برای شان تعریف نشده است و من می خواهم این پیام را به کودکانم برسانم که دروغ گفتن، صرف نظر از این که به چه منظور و هدفی باشد، کار شایسته ای نیست و تا جایی که امکان دارد باید از گفتن آن پرهیز کرد.