Big O: ارزوی گیمر ها محقق شد

در

هر گیمری ارزوی داشتن همه دستگاه های بازی را دارد، البته داشتن همه دستگاه های بازی و سیم کشی و اتصال به تلویزیون و در کنار همه کنسول ها یک کامپیوتر قوی نیز جای خود را دارد.

 

شرکت Origin PC به تازگی مشکل را حل کرده است، یک غول بزرگ که شامل کامپیوتر، PS4 Pro، Xbox ONE و Nintendo Switch است. این سیستم در نوع خود بینظیر است. سخت افزار کامپیوتر Big O

  • Intel Core i9-9900K
  • 2 TB SSD
  • 64 گیگابایت حافظه
  • Nvidia Titan RTX
  • هارد دیسک 14 ترابایتی ثانویه

در یک لحظه می توانید بین کنسول های بازی یا PC سوئیچ کنید. قیمت این دستگاه مشخص نیست.

 

 

 

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

6 دلیل خرید PS4 Pro بجای Xbox One S

در

هر 2 کنسول، PlayStation 4 و Xbox One در سال 2013 معرفی شدند. هیچ کسی انتظار ارائه نسخه بعدی را به این زودی نداشت. البته همه در اشتباه بودیم.

درسال 2016، میکروسافت و سونی سیستم های جدید بازی خود را معرفی کردند. هر 2 سیستم قابلیت نمایش 4K را دارند.

1. PS4 Pro سه برابر قویتر از Xbox One S است.
قدرت شاید یکی از دلایل اختلاف قیمت این 2 کنسول باشد. PS4 Pro با قیمت 399 دلار (1 میلیون و 596 هزار تومان) و XBox One S با قیمت 299 دلار (1 میلیون و 196 هزار تومان)

PS4 Pro سرعت محاسبه 4.14 ترا فیلیپ فلاپ در برابر XBox One S فقط 1.32 ترا فیلیپ فلاپ را دارد. ترافیلیپ فلاپ واحد اندازه گیری محاسبات برابر 1 تریلیون محاسبه اعداد اعشاری در ثانیه است.

2. 4K واقعی
هر 2 کنسول توانایی نمایش 4K را دارند. البته در Xbox One S فقط اندازه تصویر بزرگ شده است، دقیقا مانند همان کاری که تلویزیون 4K در هنگام نمایش تصاویر معمولی انجام میدهد. (تصویر کشیده می شود)
ولی در PS4 Pro بازی ها برای تصاویر 4K بازنویسی شده اند و این توانایی در اختیار برنامه نویس قرار داده شده است.

3. PlayStation VR
واقعیت مجازی با هدست VR سونی عالی است. البته شاید PSVR بهترین هدست واقعیت مجازی نباشد ولی مطمئن باشید ارزانترین است.
Xbox One S هدست واقعیت مجازی یا VR ندارد.

4. سونی بازی های انحصاری بهتری دارد
البته، کاملا به سلیقه بازیکن بستگی دارد. برای مثال Uncharted 4 یا بازی های جدید Horizon Zero Dawin یا New God of War

5. آینده PS4 Pro تضمین شده است.
سونی برنامه خاصی برای انتشار دستگاه بعدی ندارد، درصورتی که میکروسافت پروژه Scorpio را اعلام کرده و احتمالا در سال 2017 بعد از Xbox One S وارد بازار شود.

6. بازیکنان بیشتر در PS4
درنهایت، ارقام مهم هستند. بیشتر از 40 میلیون نفر PS4 دارند. میکروسافت فقط نصف این تعداد (20 میلیون) دستگاه فروخته است. تعداد سرورهای سونی بیشتر است، درصورتی که آنلاین بازی می کنید دوستان بیشتری برای بازی خواهید داشت.

درحال حاضر سونی PS4 اولین در کنسول های بازی است.

نظرات

در ادامه بخوانید...

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش چهارم

در

Sid Meier's Civilization IV

(سیارک) بازی ها به دو دسته تقسیم می شود؛ آنهایی که بازی می کنید تا به اتمام برسانید و آنهایی که بازی می کنید تا راضی شوید. سری بازی های تمدن ها در دسته دوم قرار می گیرد و قسمت چهارم این بازی در این میان از اهمیت بخصوصی برخوردار است. هیچ بازی به این اندازه شما را ترغیب نمی کند که برای چند دقیقه دیگر هم که شده پای سیستم بنشینید و یک ترن یا دوره دیگر هم بازی کنید. ممکن است تنها به قصد اینکه سی دقیقه ای بازی کنید پای سیستم بنشینید و در حال انجام بازی چنان از خود بی خود شوید که ناگهان ببینید خورشید در حال طلوع کردن است و این جادویی است که این بازی روی شما پیاده می کند. تمدن های چهار بازی است که آزادی عمل کاملی در اختیار شما می گذارد و هرگونه که دوست داشته باشید می توانید روند بازی را پیش ببرید؛ صلح جویانه، دیپلماتیک، تاکتیکی، خیانت کارانه و ... . بازی به گونه ای طراحی شده است که بنا به شیوه بازی هر گیمر تغییر کرده و این قابلیت را دارد که خود را به طور کامل با شیوه بازی گیمر وفق دهد. نکته دیگری که نباید از قلم بیفتد موسیقی متن فوق العاده بازی تمدن های چهار با نام «Baba Yetu» است که نامزد دریافت جایزه گرمی نیز شده است. با گوش دادن به این موسیقی زیبا می توان تلاش انسانیت برای حرکت رو به جلو را به طور کامل درک کرد و نمی توان از گوش دادن به آن سیر شد. ناگفته نماند با دریافت جایزه گرمی برای این موسیقی متن، تمدن های چهار بدل به تنها بازی ای شد که تاکنون به این مهم دست یافته است.

Half-Life

به محض انتشار این بازی در سال 1998 تمامی کسانی که صنعت بازیسازی را دنبال می کردند، به خوبی درک کردند که با انتشار این بازی، صنعت بازیسازی دچار تغییرات اساسی خواهد شد. استودیوی بازیسازی Valve با انتشار Half-Life نه تنها نشان داد قادر به روایت یک داستان جذاب و واقعی از زاویه دید اول شخص، در یک بازی شوتر است، بلکه ثابت کرد که می تواند برای تمامی بخش های تک نفره دیگر بازیهای شوتری که تاکنون ساخته و منتشر شده اند بدل به یک الگوی لایق شود.

شما در نقش گوردون فری منف وارد مرکز تحقیقات Black Mesa می شوید و شاهد وقایعی خواهید بود که واقعا استادانه روایت شده اند. نکته جالبی که در خصوص بازی وجود دارد این است که برای نشان دادن وقایع مختلف، روند بازی متوقف و برای مثال یک فیلم کوتاه نشان داده نمی شود و به جای این کار، شما همه چیز را از زاویه دید گوردون خواهید دید، گویی خود شما گوردون فری من هستید. تکنیکی که برای روایت داستان بازی استفاده شد به خوبی جواب داد.

نکته دیگر در خصوص بازی دشمنان آن است که طراحی فوق العاده ای دارد. دانشمندانی که با کله هایی خرچنگ مانند بدل به زامبی شده و دیگر سربازان دشمن که رو به روی شما دست به اسلحه می شوند. اسلحه و ادواتی که در بازی استفاده شده اند نیز در نوع خود بی سابقه و بسیار خلاقانه است؛ از تیر و کمان ساده گرفته تا اسلحه های بیولوژیکی که بوسیله آن دشمنان خود را از پا در می آورید. نکته جالبی که در خصوص این بازی وجود دارد این است که در حقیقت داستان بازی از کتاب Stephen King به نام The Mist تأثیر گرفته است (Stephen king کسی است که فیلم هایی چون Shining و یا It از روی رمان های او ساخته شده اند.

Grand Theft Auto V

در این بازی جزئیات به گونه ای طراحی شده است که در هیچ بازی دیگری تا کنون سابقه نداشته است. زمانی که مشغول بازی در لوس سانتوس و شهرهای حومه هستید به قدری احساس آزادی می کنید، که در هیچ بازی اُپن ورد دیگری چنین تجربه ای را نخواهید داشت. یکی از خیابان های شهر را انتخاب کنید، هرکدام را که دوست دارید، با دقت تمام مغازه های بر خیابان را نگاه کنید و متوجه خواهید شد که هرکدام طراحی مخصوص به خود را داشته و با دیگر مغازه های شهر متفاوت است، دقیقاً همانند یک شهر واقعی. به آسفالت کف خیابان نگاه کنید، به خاطر عبور و مرور زیاد ترک خورده است. ممکن است مأموریت های بازی گاهی بیش از حد سینمایی به نظر برسد، اما طراحی دنیای بازی تا حد دیوانه کننده ای واقعی است. بیش از نود میلیون نسخه از این بازی به فروش رسیده است که در نوع خود بی سابقه بوده و نشانگر کیفیت بالای بازی است.

جالب است بدانید که 265 میلیون دلار هزینه ساخت این بازی بوده است و این رقم، بیشترین هزینه ای است که تا کنون صرف ساخت یک بازی شده است و نکته دیگر این که در هفتاد و دو ساعت نخست انتشار این بازی، توانست فروشی یک میلیارد دلاری داشته باشد. تنها با نسخه هایی که توسط افراد مختلف پیش خرید شدند (قبل از عرضه رسمی بازی)، هزینه ساخت بازی در آمد.

Dark Souls

خسته کننده ترین نکته ای که در باره این بازی می توان به آن اشاره کرد، سختی بیش از اندازه آن است. اما چرا این نکته را عنوان می کنیم؟ به این خاطر که این دشواری بیش از اندازه باعث می شود، نقاط مثبت بازی ای که آن را بدل به تأثیر گذار ترین بازی یک دهه اخیر کرده است، از دیدتان پنهان بماند.

برخی نقاط در نقشه بازی به گونه ای طراحی شده اند که شما را به نقطه ای برمی گرداند که پیش از این در آن حضور داشته اید و این گشت و گذار در بازی را تبدیل به یک معما می کند و شما باید آن را حل کنید. درگیری های بازی بسیار دقیق و فوق العاده هیجان انگیز طراحی شده اند و باس های بازی به گونه ای هستند که تا کنون در هیچ بازی دیگری ندیده ایم. نکته دیگر داستان فوق العاده مرموز بازی است که به این سادگی ها هر کسی قادر به فهم و درک آن نخواهد بود.

بله، Dark Souls سرشار از ابهام و رمز و راز است، اما اگر کنجکاوی به خرج داده و در جزئیات بازی دقت کنید، نتیجه آن را خواهید دید.

Red Dead Redemption

اگر در حال مطالعه موارد این لیست هستید و این بازی را هنوز تجربه نکرده اید، پیشنهاد می کنیم حتما یک کپی از این بازی فوق العاده به همراه کنسول مورد نیاز آن تهیه کرده و بازی کنید. بسیاری در سال 2008 و به خاطر انتشار بازی GTA 4 اقدام به خرید کنسول Xbox کردند، اما دلیلی که باعث شد کنسول خود را نگاه دارند و نفروشند، Red Dead Redemption بود. طراحی فضای بازی در بخش تک نفره فوق العاده است و دنیای بازی به قدری بزرگ است که گاهی احساس سردرگمی خوشایندی به شما دست می دهد، در کنار این موضوع، نکته قابل توجه دیگر، بخش چند نفره بازی است که از کیفیتی فوق العاده برخوردار است و در سال 2010 که بازی منتشر شد، بدون شک می توان گفت هیچ بازی دیگری در بخش مولتی پلیر آنلاین به پای آن نمی رسید. البته نباید قدرت بازی هایی چون COD را در آن سال نادیده بگیریم، که هیجان زیادی به همراه داشتند، اما بخش چند نفره RDR تجربه منحصر به فرد و بسیار خلاقانه ای بود.

از آن بازی هایی بود که زمان بازی کردن در پوست خود نمی گنجیدید و فقط منتظر روز بعد بودید که دوستان خود را ببینید و درباره بازی با آنها صحبت کنید. صحبت هایی از این دست: «آیا آن زنی که در ایستگاه قطار بود را نجات دادی؟» «نه، اما کابین قطاری پیدا کردم که هزار تا گربه وحشی را به مقصدی حمل می کرد.» در حقیقت هر گیمری تجربه خوبی از انجام این بازی به دست می آورد و موضوعی برای صحبت درباره غرب وحشی پیدا می کرد و نکته جالب این بود که هر بار که پای کنسول خود می نشستید و بازی می کردید، تجربه جدیدی در بازی به دست می آوردید. تنها نکته منفی درباره این بازی که کمی ناراحت کننده است، موجود نبودن نسخه ای از بازی برای PC و درحقیقت منتشر نشدن آن برای کامپیوترهای شخصی بود.

Half-Life 2

زمانی که به این بازی فکر می کنید، سه چیز در خاطر شما نقش خواهد بست:

اولین نکته شروع بازی است که شما را برای تجربه ای فوق العاده آماده می کند و کم و بیش ذهنیتی در باره اینکه با چه چیزی مواجه خواهید شد در اختیار شما خواهد گذاشت.

دومین نکته ای که به خاطر خواهید آورد، اولین باری است که اسلحه معروف این بازی که با نام Gravity Gun (اسلحه جاذبه ای) شناخته می شود را در دست می گیرید. واقعا نمی توان خلاقیت استودیوی بازیسازی Valve را در سال 2004 که این اسلحه فوق العاده را طراحی کرد، با کلمات توصیف کرد. کشیدن اجسام بوسیله این اسلحه، نگه داشتن آن ها و در نهایت رها کردنشان در زمانی که لازم می دیدید، تجربه بی نظیری بود که تا آن زمان به هیچ وجه سابقه نداشت. سومین چیزی که با فکر کردن به این بازی خاطره انگیز به ذهن می آید، شهر Ravenholm است. شهری معدن مانند و عجیب و غریب که پر از زامبی و کله خرچنگی ها شده  و مکانی ایده آل برای امتحان کردن اسلحه جدیدتان به شمار می رود.

با وجود اینکه دیگر هیچگاه قادر به دانستن پایان داستانی که برای الکس و گوردون اتفاق افتاد نیستیم، چیزی از ارزش های این بازی فوق العاده کم نمی شود.

The Last of Us

بسیاری از گیمرهایی که این بازی فوق العاده را تجربه کرده اند، سه لحظه بخصوص از آن را به خوبی به خاطر دارند و چند وقت یکبار به آن فکر می کنند. اولین لحظه، لحظه ای است که زندگی جوئل در یک آن در فیلم اول بازی تغییر می کند. با دیدن این اینترو متوجه می شوید که Naughty Dog (استودیوی سازنده بازی) داستان فوق العاده ای را برای روایت نوشته و در نظر گرفته است. دومین لحظه، موقعی است که زمانی که کمی از بازی پیش رفته است باید تصمیمی بگیردید تا روند بازی پیش برود، حتی اگر دلتان راضی به گرفتن این تصمیم بخصوص نباشد. در حقیقت شما در طول بازی داستان زندگی جوئل و الی را تجربه می کنید، تجربه ای که به خاطر شخصیت پردازی فوق العاده، داستان عالی و انیمشین خوب بازی، بسیار باور پذیر و حقیقی به نظر می آید و به راحتی می توان به عنوان تجربه ای واقعی با آن ارتباط برقرار کرد. گیم پلی و داستان بازی از ارتباط بی نظیری با یکدیگر برخوردار بوده و به شدت مرتبط با یکدیگر هستند و این چیزی است که در سکانس پایانی بازی در ذهن خواهید داشت. پایان بازی به گونه ای است که فکر کردن در مورد هر گونه پایان دیگر را غیر ممکن کرده و در حقیقت نمی توان پایان دیگری برای بازی متصور بود و این نیز از دیگر نکات مثبت بازی است. نکات جالبی در مورد این بازی وجود دارد که دو مورد از آنها را برای شما ذکر می کنیم: اول اینکه کتاب «The World Without us» نوشته Alan Welsman به عنوان الهام بخشی برای داستان بازی در نظر گرفته شده است. Naughty Dog که استودیوی سازنده بازی است برای نگه داشتن تصویر الی روی جلد و کاور بازی با نقطه نظر های مخالف بسیاری مواجه بود؛ بسیاری بر این باور بودند که وجود عکس یک زن روی کاور یا جلد بازی باعث می شود، تعداد کمتری از نسخه های بازی به فروش برسد.

Bloodborne

Bloodborne به عنوان بازی ای شناخته می شود که ژانر گوتیک و ترسناک را به عنوان پایه و اساس فضا و داستان بازی برگزیده است. در ساعت های ابتدایی بازی مجبور می شوید در کوچه های خلوت و نزدیک کلیساهای ناشناخته قدم بگذارید و به زمزمه های موجوداتی که نیمه گرگ و نیمه انسان هستند گوش دهید، اما به زودی وارد داستان بازی می شوید  و به آناً متوجه می شوید که هزینه ای که صرف خرید بازی کرده اید، ارزشش را داشته است. داستان بازی بسیار جاه طلبانه و فوق العاده است. داستانی از تفاوت های میان مذهب و علم؛ داستانی از تفاوت های میان واقعیت و تخیل و دستانی در باره خدایان احمق و کابوس های نو ظهور. داستان بازی با مهارت تمام و استادانه نوشته شده است. تفاوتی که سعی شده در این بازی نسبت به بازی Dark Souls درنظر گرفته شود، خشونت بیشتر در آن و شخصیت اصلی ای است که عصبانی تر و خشن تر است. استفاده از تک تک مهمات و ادوات و اسلحه هایی که برای بازی طراحی شده است به گونه ای است که گیمر احساس می کند دارد برای بقای زندگی خود می جنگد. طراحی نبردها و درگیری ها فوق العاده است. از نکات جالبی که در مورد این بازی وجود دارد می توان به این مطلب اشاره کرد که جمهوری چک و رومانیا دو کشوری هستند که برای طراحی فضاها و لوکیشن های بازی از معماری شهرهایشان ایده گرفته شده است. نکته بسیار جالب دیگر این است که بیشتر از دو سال زمان گرفته شد تا تنها موسیقی متن بازی آماده شود.ترجمه  itrans.ir 

در سیارک بخوانیم:

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش سوم 

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش دوم 

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش اول 

ترسناک ترین بازی‌های دنیای گیمینگ 

نظرات

در ادامه بخوانید...

کینکت چگونه کار می کند؟

در

بدون هیچ شکی کینکت را می توان یکی از مهمترین پدیده ها در نسل فعلی کنسول ها دانست. شاید اگر با دیدی ساده به آن نگاه کنیم تعجب برانگیز نباشد، اما در باطن کینکت فناوری هایی را با هم ترکیب کرده است که بیش از پانزده سال وجود دارند. این که کینکت با دریافت یک تصویر می تواند موقعیت فیزیکی تمام بدن انسان را بصورت همزمان پردازش کند، مساله ای شگفت آور است. در این مقاله با بررسی نحوه کارکرد کینکت ما را همراهی کنید.

کینکت از سه چشم اصلی تشکیل شده که در واقع مهم ترین قطعات آن به حساب می آیند. در سمت چپ دستگاه شاهد یک دوربین با سنسور اینفرارد CMOS هستیم. دوربین وسطی یک دوربین معمولی و رنگی است و در نهایت دوربین سمت راست یک پروژکتور اینفرارد است که می تواند عمق را تشخیص دهد.

دوربین رنگی موجود در کینکت برای ضبط ویدیو، گرفتن تصویر و تشخیص چهره کاربرد دارد. اگر این دوربین نبود ما نمی توانستیم جلوی آن بایستیم و با دست تکان دادن وارد اکانت خود شویم. در بخش جلویی کینکت هم چهار میکروفون یکی در سمت چپ و سه تا در سمت راست تعبیه شده است تا بتواند بطور دقیق صدای صدای محیط و بازی کننده را تشخیص دهد و آن ها را از یک دیگر تفکیک کند. در واقع یکی از مهم ترین دلایل طویل بودن کینکت همین مسئله جای گیری میکروفون ها است.(سیارک)

دو دوربین راست و چپ، وظیفه اصلی تشخیص بعد و حرکات بدن را بر عهده دارند. پروژکتور بصورت پیوسته لیزری بی ضرر را به تمام محیط ارسال می کند و با بازگشت این لیزر به سنسور می تواند عمق و موقعیت فیزیکی دقیق بازی کننده و دیگر اشیا موجود در اتاق را تشخیص دهد. به لطف دوربین دیگر بدن ها به رنگ های روشنی مثل سبز و قرمز تبدیل شده و دیگر نقاط محیط خاکستری می شود. این گونه است که کینکت می تواند بدن ها را تشخیص دهد و آن را با دیگر اشیا موجود در اتاق تلفیق کند.

با استفاده از الگوریتم نرم افزاری که توسط شرکت Rare تولید شده، کینکت می تواند اعضای مختلف بدن را تشخیص دهد و از بدن انسان یک اسکلت بسازد. این کار با تخصیص یک رنگ به هر بخش از بدن انسان صورت می گیرد. برای مثال بدن انسان به شانزده بخش مختلف تقسیم شده و برای هر بخش یک رنگ معین تخصیص داده می شود. این رنگ ها در هنگام پردازش به عنوان یک نقطه یا مفصل شناخته می شود و در نتیجه کینکت می تواند حرکات بدن را پردازش کند. کینکت این کار را برای چند نفر، آن هم به صورت 30 فریم بر ثانیه انجام می دهد.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش سوم

در

Grand Theft Auto: San Andreas

در سال 2001 بود که قسمت سوم این سری بازی محبوب، GTA III، وارد بازار شد و دنیای بازی های اُپن ورد را دگرگون کرد. نکته جالب اما این است که با وجود آن همه نو آوری و خلاقیتی که در قسمت سوم این بازی به کار گرفته شده بود، San Andreas توانست جایگزین بی نظیری برای آن باشد و توجه همه را به خود جلب کند؛ از طرفداران بازی های اُپن ورد گرفته تا منتقدین عرصه بازیسازی.

در این بازی دیگر محدود به تجربه زندگی در یک شهر نخواهید بود، و به جای آن سه شهر بزرگ و زیبا طراحی شد که در بازی به کار گرفته شد. میان این شهرها نیز پر از جنگل ها  و بیابان های گوناگون است که تنوع ویژه ای به بازی می بخشد. وسایل نقلیه ای که در این قسمت از بازی به کار گرفته شد نیز در نوع خود بی نظیر بود. چیزی حدود 250 نوع وسیله نقلیه در این بازی به کار گرفته شده است؛ از دوچرخه و تراکتور و ماشین های مد روز گرفته تا وسایل نقلیه پروازی و دریایی. موسیقی متن بازی نیز مثال زدنی است و زمانی که سوار خودروی خود می شوید، قادر به گوش دادن به یازده ایستگاه رادیویی متفاوت خواهید بود که در کل چیزی حدود صد و پنجاه موسیقی متفاوت را شامل می شود. بیایید نگاهی دقیق تر به نوآوری هایی که در این بازی وجود دارد بیندازیم: در این بازی می توانید بوسیله چتر از ارتفاع فرود بیایید، می توانید وارد کازینو شده و از امکانات آن بهره ببرید، می توانید بوسیله جت پک به هر مکانی که دلتان می خواهد پرواز کنید، همانند دنیای واقعی زمانی که فست فود می خورید چاق می شوید و نیز می توانید به باشگاه بدنسازی بروید. به همه این ها کدهای تقلب بی نظیری که برای بازی در نظر گرفته شده است را هم اضافه کنید. سیستم دو نفره بازی هم که صفحه را به دوبخش تقسیم می کند، از دیگر امکانات جالب این بازی خاطره انگیز است.

جالب است بدانید که GTA San Andreas پرفروش ترین بازی کنسول پلی استیشن 2 است، کنسولی که خود پرفروش ترین کنسول دنیا است و با توجه به تمامی نوآوری هایی که در بازی به کار گرفته شده است، این فروش فوق العاده، جای هیچ تعجبی ندارد.

Call of Duty 4: Modern Warfare

نمایشگاه E3 سال 2007 برای طرفداران بازی های کامپیوتری، از ارزش بخصوصی برخوردار است، چراکه در این سال بود که مکان برگزاری همیشگی نمایشگاه تغییر کرده و از مرکز گردهمایی لوس آنجلس که همه ساله نمایشگاه در آن برگزار می شد، به سانتا مونیکا منتقل شد. نکته دومی که در خصوص نمایشگاه آن سال وجود دارد، نمایش بازی COD 4 برای نخستین بار است. بازی ای که در این قسمت، از کوران جنگ جهانی دوم خود را جدا کرده و با استفاده از ادوات و امکانات مدرن و جدید تجربه ای منحصر به فرد و جدید را برای گیمر ها به ارمغان آورد.

نخستین صحنه ای که Infinity Ward از این بازی در نمایشگاه E3 در معرض دید عموم قرار داد، صحنه ای از بازی بود که در آن دو تک تیرانداز با لباس های مخصوص به دنبال انجام هدفی در اوکراین بودند. فوق العاده ترین قسمتی که از این صحنه در ذهن همگان ماندگار شد، لحظه ای بود که دو تک تیر انداز در میان بوته ها مخفی شده بودند و این درحالی بود که یک گروه زره ای از دشمن در حال عبور از آن منطقه بودند. تنش و چالشی که گیمر در آن لحظه تجربه می کرد در نوع خود بی سابقه بود.

ادوات فوق العاده خلاقانه ای که در بخش تک نفره و مرحله های این بازی به کار گرفته شده بود، بخش تک نفره آن را به تجربه ای ماندگار برای گیمر ها بدل کرد، اما در حقیقت این بخش چند نفره و آنلاین این بازی فوق العاده بود که اسم آن را بیش از پیش بر سر زبان ها انداخت. بخش مولتی پلیر این بازی به قدری خوب طراحی شده بود که هنوز که هنوزه برخی برای لذت بردن از تجربه بازی آنلاین، COD 4 را انتخاب می کنند. هیچ بازی شوتر اول شخصی دیگر نتوانست چنین طراحی بی نظیری در قسمت چند نفره بازی خود بوجود بیاورد.

Counter-Strike 1.6

Counter Strike بازی است که همچنان به ساخت قسمت های جدید از آن اقدام می شود و یکی از محبوب ترین بازی های آنلاین به شمار می رود. شروع این سری بازی محبوب با Counter Strike 1.6 بود. این بازی بدل به معیاری شد که با توجه به آن بازی های دیگر مورد سنجش قرار می گیرند. نقشه ها و مناطقی که درگیری ها در آن صورت می گیرد، به زیبایی و با مهارت تمام طراحی شده است؛ همکاری تیمی در این بازی بسیار پویا است؛ برای پیدا کردن مهارت در بازی باید وقت زیادی را صرف آن کنید و به هیج وجه از صرف کردن این زمان، خسته نخواهید شد؛ محیط دوستانه و زیبایی برای رقابت بوجود آمده است. در این بازی می توان با تمام وجود از پیروزی لذت برد، چراکه رسیدن به این مهم بسیار کار دشواری است و در کنار آن از شکست های خود نیز درس خواهید گرفت. بازی های کامپیوتری تا حدودی مدیون این بازی هستند که در سال های اولیه گیمینگ، توانست هواداران زیادی را در سراسر دنیا پیدا کند و بازی بر روی کامپیوتر بدل به تفریح مورد علاقه جوانان و نوجوانان در آن سال ها شد.

نکته جالبی که در خصوص این بازی وجود دارد این است که استودیوی بازیسازی Valve در ابتدا نگران این بود که بازی بازخورد خوبی نداشته باشد و به همین خاطر آن را نه به صورت یک بازی جداگانه، بلکه به عنوان یک بسته الحاقی از بازی فوق العاده Half-Life روانه بازار کرد، اما در نهایت به خاطر بازخورد خوبی که بازی داشت، آن را به صورت یک بازی مستقل عرضه کرده و در اختیار گیمرها گذاشت.

Resident Evil

سازندگان این بازی توانستند با مهارت تمام، اقدام به بازسازی نسخه اصلی این بازی کنند و در این راه به گونه ای قدم گذاشتند که نه تنها چیزی از ارزش ها و زیبایی های نسخه اصلی بازی نکاستند، بلکه نوآوری های فوق العاده ای نیز در بازی پیاده کردند که آن را بدل به شاهکاری در میان بازی های ژانر وحشت کرد و توانست امضای بخصوصی برای خود پیدا کند. طراحی ویلای بزرگی که بازی در آن جریان دارد، به قدری هنرمندانه است و فضای ترسناک و گوتیکی که بوجود آمده است، به گونه ای است که از پیمودن چندباره راه های تکراری خسته نخواهید شد و هر بار که وارد راهرویی می شوید که پیش از آن نیز در آن حضور داشته اید، خسته نمی شوید و گویی تجربه ای جدید است. معما هایی که در بازی وجود دارد و باید آن ها را حل کنید تا قادر به ادامه بازی باشید، در کنار فضای بسیار ترسناک بازی و نیز سیستم اینونتوری یا مدیریت مهمات و وسایل به خوبی طراحی شده است و پیشرفت چشمگیری در این موارد نسبت به نسخه نخست بازی مشاهده می شود. دو نکته در خصوص این بازی وجود دارد که تمامی گیمر ها، آن را به خوبی به خاطر دارند: اولی صدای بسیار ترسناکی و مرموزی است که از پشت دروازه منتهی به پلکان شنیده می شود و دومین نکته این است که تا پایان بازی به این نکته شک خواهید داشت که آیا واقعا زامبی هایی که به قتل می رسانید می میرند یا نه. طراحی زامبی های بازی با کله هایی که به رنگ قرمز می مانند، حال و هوای ترسناک محیط و لوکیشن بازی را دو چندان می کند. گشت و گذار به دنبال چیزی برای نزدیک تر شدن به هدف، درگیری و داشتن برنامه ای بخصوص در استفاده از مهمات و وسایل، چالش هایی است که در این بازی پیش رو دارید و به خاطر همین چالش ها است که این بازی تا این حد خاطره انگیز و میان گیمر ها محبوب است. همانگونه که می دانید تا کنون قسمت های بسیاری از این سری بازی روانه بازار شده است، با این حال، شاید بتوان گفت که این قسمت، بهترین در این سری بازی محبوب است.

World of Warcraft

استودیوی بازیسازی Blizzard با عرضه این بازی فوق العاده، ژانر بازی های چند نفره آنلاین را در اختیار خو گرفت و تسلط ابدی خود بر آن را تثبیت نمود. تا کنون شش بسته الحاقی برای این بازی روانه بازار شده است و هنوز هم طرفداران آن، از انجامش لذت می برند و گویی پایانی بر عمر این بازی نیست. البته شاید این گفته خالی از اغراق نباشد، اما نکته ای که حائز اهمیت است این است که، بسته های الحاقی ای که برای بازی طراحی شده و عرضه می شوند، به قدری دارای امکانات و فضاهای تازه و جدیدی هستند که حتی آن هایی که از انجام بازی خسته شده اند نیز به گرفتن نسخه الحاقی و تجربه آن وسوسه می شوند.

بنا به نظر بسیاری از منتقدین، نکته ای که سبب شده این بازی تا این حد محبوب باشد، آزادی عملی است که در اختیار گیمر ها قرار می گیرد و هرگونه که مایل باشند، می توانند روند بازی را پیش ببرند. این بازی در اکتبر سال 2010 با دوازده میلیون کاربر، بدل به بازی ای شد که بیشترین تعداد کاربران را تا آن زمان در اختیار داشت. نکته بسیار جالبی که در خصوص این بازی وجود دارد این است که از سال 2004 تا 2011، گیمرهای سراسر دنیا در مجموع چیزی حدود شش میلیون سال وقت صرف انجام این بازی کردند که حتی نوشتن این رقم روی کاغذ کار ساده ای نیست.

Resident Evil 4

دسته ای از بازی ها وجود دارند که نقش ویژه ای در تاریخ بازی ها ایفا می کنند، به بیان دقیق تر، بازی هایی وجود دارند که در زمان انتشار، دوران بازی ها را به دو دوره پیش و پس از خود تقسیم می کنند. Resident Evil 4 یکی از این بازی ها است. ناگفته نماند که شمار این بازی ها شاید به تعداد انگشتان دست هم نرسد. ساخت و انتشار این بازی، روی کاغذ یک ریسک بود که ارزش پذیرفتن نداشت. بازی بود که استودیوی بازیسازی GameCube به طور انحصاری ساخت آن را به عهده گرفت. در حقیقت این بازی برای نخستین بار سری بازی های Resident Evil را از شهر مشهور راکون سیتی بیرون آورد و به دهکده ای دور افتاده برد. دیگر تفاوت این قسمت با قسمت های پیشین در زاویه دیدی بود که گیمر در طول بازی تجربه می کرد، دوربین که در سه قسمت نخست این بازی از بالا و بدون تغییر بود، به زاویه دید سوم شخص تغییر یافت و همین امر سبب افزایش هیجان بازی شد.

اما خبر خوشایند برای این استودیوی بازیسازی این بود که تمامی ریسک هایشان به نتیجه رسید و بازخورد فوق العاده از سمت گیمر ها و منتقدین عرصه بازیسازی دریافت کردند. RE 4 بدل به بهترین قسمت این سری بازی محبوب شد و زاویه دید دوربین و تغییراتی که در کنترل شخصیت بازی بوجود آمد، بدل به الگوی استانداردی برای دیگر استودیوهایی شد که قصد ساخت بازی سوم شخص داشتند.

The Witcher 3: Wild Hunt

بدون شک تهدیدهایی که متوجه شخصیت اصلی داستان بازی است، مأموریت هایی که به منظور شکار هیولاهای مختلف انجام می شود و نیز قدرت های جادویی مورد استفاده در بازی، از نکاتی است، که این بازی را بدل به شاهکاری در میان بازی های نقش آفرینی کرده است. یکی از نکات جالب دیگر در مورد داستان بازی، حقیقت مانندی آن است که سبب شده گیمر با جرالت (شخصیت اصلی بازی) همزاد پنداری کرده و با موفقیت او خوشحال شده و از اتفاق های ناخوشایندی که برایش می افتد احساس ناراحتی کند. همین موضوع است که در زمانی که همه چیز زیر و رو می شود و جرالت دچار یک دگرگونی عمده می شود، گیمر در داستان بازی درگیر می شود.

داستان بازی ترکیبی است از وقایعی که برای جرالت می افتد و درامی که روایت گر داستان زندگی خانوادگی او است. انتخاب هایی که جرالت در طول داستان بازی می کند، از حقیقت و اهمیت بالایی برخوردار است و در روند دنیای بازی تأثیر بسزایی دارد. بسته های الحاقی ای که برای بازی در نظر گرفته شده است نیز، از بهترین بسته های الحاقی دنیای گیمینگ به شمار می رود.

از نکات جالبی که در خصوص این بازی وجود دارد می توان به این دو مورد اشاره کرد: اول اینکه بازی به گونه ای طراحی شده است که جرالت در طول بازی همانند انسان های واقعی ریشش بلند می شود، و نکته دوم این است که سازندگان این بازی عنوان کرده اند که برای طراحی سیستم های نبرد این بازی فوق العاده از بازی نقش آفرینی Dark Souls ایده گرفته اند.ترجمه  itrans.ir

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش دوم 

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش اول 

این مقاله ادامه دارد...

نظرات

در ادامه بخوانید...

آخرین اطلاعات از نسخه بازسازی شده Resident Evil 2

در

پس از مدت ها انتظار، بالاخره کپکام از نسخه بازسازی شده بازی ترسناک محبوب خود، Resident Evil 2 پرده برداری کرد. در نمایشگاه E3 امسال، تریلری از این بازی به نمایش گذاشته شد و حالا بسیاری سؤالات بسیاری در خصوص چگونگی گیم پلی و دیگر موارد مربوط به این نسخه باز سازی شده پیش آمده است. نسخه اصلی بازی در سال 1998 وارد بازار شد و به سرعت توانست نام خود را برای همیشه در ذهن گیمر ها ماندگار کند. این گونه به نظر می رسد که کپکام قصد دارد تا حد ممکن به نسخه اصلی بازی وفادار بماند. هنوز در بسیاری از بخش های بازی، پاسخ سؤال های خود را دریافت نکرده ایم، با این وجود، کپکام اخیراً اطلاعاتی را منتشر کرده است که شاید جوابگوی برخی از این سؤال ها باشد. با سیارک همراه باشید تا اطلاعات جامع تری در این خصوص در اختیارتان قرار دهیم؛ در این مقاله قصد داریم تمامی اطلاعاتی که تا کنون توسط استودیوی بازی سازی کپکام به صورت رسمی، در خصوص این نسخه بازسازی شده منتشر شده است را بررسی کنیم؛ این که اصلاً چه شد که کپکام اقدام به بازسازی این بازی محبوب خود کرد و یا این که چرا دوربین بازی همان حالت کلاسیک خود را حفظ نکرده و در این نسخه بازسازی شده، به دوربین سوم شخصی تغییر یافته است که در نسخه چهارم این سری بازی محبوب مشاهده کردیم.

شفاف سازی: کپکام در این پروژه جدید خود، بازی را به صورت جامع و کامل بازسازی خواهد کرد

عنوانی که برای این بازی انتخاب شده است، Resident Evil 2 Remake می باشد، با این وجود، ذکر این نکته حائز اهمیت است که کپکام در این پروژه جدید خود قصد ندارد تنها به بهبود گرافیک و این گونه مسائل مربوط به نسخه اصلی بازی اکتفا کند؛ این رویکردی است که معمولاً در خصوص نسخه های بازسازی شده و به اصطلاح ری مستر شده بازی های مشاهده می کنیم. در حقیقت کپکام قصد دارد بازی کاملاً جدید وارد بازار کند با در نظر گرفتن این نکته که به بازی کلاسیک و قدیمی خود وفادار مانده و حال و هوا و داستان آن را برای هواداران به گونه ای به روز شده تکرار کند. در حقیقت داستان بازی دقیقاً همانی است که در نسخه دوم بازی شاهده آن بودیم: وقایع بازی تنها دو ماه پس از آخرین اتفاقی که در نسخه اول بازی شاهد آن بودیم، رخ خواهد داد و شما به عنوان گیمر در نقش لئون که یک پلیس تازه کار است بازی خواهید کرد. کلری ردفیلد نیز دیگر شخصیت حاضر در بازی است که در نسخه دوم، دوشادوش لئون کندی، در برابر مردمی که به واسطه شیوع ویروسی عجیب و غریب، همه به زامبی تبدیل شده بودند، می جنگید.

ترسناک ترین بازی‌های دنیای گیمینگ

شاهکارهای دنیای گیمینگ بخش چهارم

نقد و بررسی بازی Far Cry 5

اما چه شد که کپکام اقدام به بازسازی این بازی محبوب خود کرد؟ همه چیز از پستی شروع شد که یکی از تهیه کنندگان اصلی استودیوی بازی سازی کپکام، یوشیاکی هیرابایاشی روی صفحه خود در فیسبوک منتشر کرد و در غالب آن از علاقه مندان به بازی های شرکت خود سؤال کرد که آیا تمایلی به تجربه یک نسخه بازسازی شده از این بازی دارند یا نه. سؤالی که با اشتیاقی وصف ناپذیر از سوی این افراد علاقه مند، همراه شد و در نهایت همین مسئله باعث شد تا هیرابایاشی، این ایده جدید خود را و نیز تمایل هواداران به انجام آن را، با رئیس استودیو بازی سازی کپکام در میان بگذارد. هیرابایاشی در تاریخ سی ام جولای 2015 بود که در صفحه فیس بوک خود پست گذاشت و از گیمر ها در خصوص تمایل شان به این نسخه بازسازی شده سؤال کرد و در نهایت در ماه جولای همان سال بود که هیرابایاشی از نظر مثبت رئیسش در خصوص این پروژه جدید صحبت کرد و به طور رسمی اعلام کرد که به زودی اقدامات اولیه در خصوص ساخت بازی انجام خواهد شد.

اطلاعاتی دقیق تر در خصوص گیم پلی و چگونگی بازی

همان گونه که پیش تر از این نیز عنوان شد، دوربین بازی، همانند چند بازی کلاسیک ابتدایی کپکام، از بالا نخواهد بود و به جای آن شاهد دوربین سوم شخصی خواهیم بود که برای اولین بار در Resident Evil 4 شاهد آن بودیم؛ بازی ای که به گونه ای پیشتاز بازی های سوم شخص امروزی به شمار می رود. بسیاری با عنوان شدن این خبر، نگران شدند که مبادا با تغییر زاویه دوربین آن حالت ترسناکی که در بازی اصلی وجود داشت از بین برود، با این وجود، سازندگان بازی طی خبری رسمی عنوان کرده اند که به هیچ عنوان جای نگرانی ای در این خصوص نیست و تمامی تمرکز آن ها بر حفظ حالت ترسناک بازی خواهد بود و ژانر اصلی بازی، همانند نسخه اصلی، تلاش برای بقا خواهد بود (به اصطلاح سروایوال). برای رسیدن به این مهم، سازندگان بازی این نکته را نیز مد نظر قرار داده اند که آزادی عملی که در نسخه های چهارم، پنجم  و دیگر نسخه های جدید تر شاهد آن بودیم را در این بازی لحاظ نکنند و همین محدودیت در کنترل، فضای کلاسیک و ترسناک بازی را حفظ خواهد کرد. در صحنه های درگیری بازی این مسئله به اوج خود می رسد. برای نمونه زمانی که با اسلحه خود هدف گیری می کنید، ابتدا یک دایره نسبتاً بزرگ مشاهده خواهید کرد که به مرور به سمت مرکز متمرکز خواهد شد و این امکان را برای شما فراهم می کند که با کمی صبر کردن، شلیکی دقیق تر به سمت هدف خود داشته باشید. زمانی که حرکت می کنید، دوباره این دایره بزرگتر خواهد شد و برای این که شلیک دقیق تری داشته باشید، باز هم باید صبر کنید. در حقیقت سیستم تیر اندازی به گونه ای است که باید صبر و حوصله به خرج دهید و شلیک های پیاپی، نتیجه ای به همراه نخواهند داشت. این تغییری بسیار کوچک است که سازندگان در بازی لحاظ کرده اند، با این وجود، این گونه به نظر می رسد که همین تغییر کوچک، فضای بازی را کاملاً تحت تأثیر قرار خواهد داد و در نهایت حس و حال بازی های قدیمی تر را برای گیمر به ارمغان خواهد آورد.

بهترین بازیهای پلی استیشن 10 مورد

با 20 بازی پرفروش ماه ژانویه 2018 آشنا شوید

بازی های رایگان ماه مارس 2018 ایکس باکس لایو گلد مشخص شد

روال بازی نیز، کاملاً همانند نسخه دوم بازی و به آن وفادار خواهد بود. در این نسخه بازسازی شده نیز، باید معماهایی که بر سر راهتان قرار می گیرد را حل کنید و کلید های موجود در بازی را پیدا کنید و در عین حال حواستان به جمع آوری منابع مورد نظرتان نیز باشد. جعبه های قدیمی بازی نیز هنوز قابل دسترسی خواهند بود و به وسیله آن ها قادر خواهید بود وسایلی که برای مدتی لازم ندارید را در این جعبه ها نگه داری کنید. تنها تفاوتی که در این خصوص در نسخه بازسازی شده لحاظ شده است، آزادی عمل بیشتری است که در اختیار گیمر قرار خواهد گرفت و هر کسی می تواند بسته به شیوه ای که علاقه دارد، روند بازی را پیش برده و معما های بازی را حل کند. به نظر می رسد که این آزادی عمل نیز در جهت پیشرفت و بهبود بازی کمک شایانی خواهد کرد. مدام باید راهرو ها و فضاهای مختلف بازی را مورد بررسی قرار داده و با به دست آوردن آیتم ها و منابع جدید، راه خود را به سمت هدفتان هموارتر کنید.

در کل در خصوص این نسخه بازسازی شده این گونه می توان گفت که همان گونه که استودیوی بازی سازی کپکام بازی تمام تلاش خود را به کار گرفت تا بازی Resident Evil 7، تا جای ممکن از المان های بازی های قدیمی تر این استودیو بهره بگیرد (تنها با این تفاوت که زاویه بازی به اول شخص تغییر یافت) و در دست یابی به این مهم نیز موفق بود، در این نسخه بازسازی شده RE 2 نیز بیشتر همان المان ها مد نظر قرار گرفته و کپکام و سازندگانش قصد دارند این بار با زاویه سوم شخص، موفقیت خود را تکرار کنند.

چرا دوربین بازی به سوم شخص تغییر یافته است؟

همان گونه که پیش از تر این نیز عنوان شد، Resident Evil 2، از دوربین سوم شخصی بهره خواهد برد که برای نخستین بار در نسخه چهارم این سری بازی محبوب مورد استفاده قرار گرفت. هیرابایاشی در این خصوص عنوان کرده است که تیم سازنده به این دلیل این دوربین را برای بازی در نظر گرفته است که تجربه انجام بازی تا جایی که امکان دارد هراس آور شود، چرا که تنها با استفاده از این دوربین امکان درگیری از زاویه ای نزدیک تر با زامبی ها وجود خواهد داشت. هیرابایاشی در ادامه صحبت های خود در این خصوص به این نکته هم اشاره کرد که با استفاده از این زاویه سوم شخص دوربین، معما های جدیدی برای گیمر در طول بازی پیش خواهد آمد که باید با رویکردی تازه به حل کردن آن ها بپردازد. البته این نکته دوم کمی مبهم است و به اطلاعات دقیق تری در خصوص آن نیاز داریم و حتی ممکن است نیاز باشد تا زمان انتشار بازی منتظر بمانیم و ببینیم چگونه این زاویه دید به حل معما ها به گونه ای تازه کمک خواهد کرد. برای برخی از کسانی که در نمایشگاه E3 امسال حضور پیدا کرده بودند، این امکان فراهم شد که برای مدتی تجربه انجام این بازی را داشته باشند و بنا به بازخورد این افراد، زاویه دید بازی به خوبی توانسته در خدمت گیم پلی آن قرار بگیرد و احساس خوبی از انجام آن پیدا کرده بودند.

بهترین بازی‌های ماشین سواری اندروید را بشناسیم

5 بازی برتر استراتژیک برای اندروید که دل کندن از آنها محال است!

امسال منتظر عرضه نسخه جدید بازی Battlefield باشید!

در ساخت این نسخه بازسازی شده تا چه اندازه ای تلاش شده است که به نسخه اصلی و حال و هوای آن وفادار باقی بمانند؟

در حال حاضر اگر بخواهیم بازی را از حیث وفادار بودنش به نسخه اصلی آن مورد بررسی قرار دهیم، بیش از همه این نکته قابل توجه است که موقعیتی که بازی در آن جریان دارد، کاملاً همان حال و هوای نسخه اصلی بازی را دارد و در نمایشگاه E3 امسال نیز نسخه دمویی که از بازی قابل انجام دادن بود، در همان مرکز پلیسی بود که موقعیت اصلی بازی در نسخه دوم بود. بسیاری از اتاق ها و راهروهایی که در نسخه اصلی بازی وجود داشتند، در این نسخه بازسازی شده نیز هستند و تنها سعی شده در برخی از فضا ها از امکانات به روز تری استفاده شود تا بازی سبک به خصوص خود را نیز در کنار وفادار بودن داشته باشد. بنابر این مشاهدات، مرکز پلیس موجود در نسخه بازسازی شده تا حد بسیار زیادی حال و هوای همان نسخه اصلی بازی را یادآور می شود. بعضی از اتاق ها و راهروهای بازی در این نسخه بازسازی شده به اندازه ای تاریک هستند که لئون برای راه رفتن در آن ها باید از چراغ قوه استفاده کند. تغییر دیگری نیز در این نسخه بازسازی شده وجود دارد و آن تغییر این است که دیگر امکان فرار از دست زامبی ها با رفتن به اتاق های دیگر وجود نخواهد داشت و هر جا بروید، به دنبال شما خواهند آمد. لئون هم همان پلیس خوش قلب و وفاداری است که در نسخه دوم بازی مشاهده می کردیم و ماروین براناگ نیز که یک افسر وظیفه در نسخه اصلی بازی بود، در این نسخه هم حضور دارد و به نظر می رسد که نقش پر رنگ تری در این نسخه بازسازی شده ایفا خواهد کرد.

نکته دیگری که در خصوص بازی وجود دارد و ذکر آن خالی از لطف نیست، تغییرات جزئی است که در روایت داستان بازی به وجود آمده است. البته داستان بازی به طور کلی مطمئنا تغییر چندانی به خود نخواهد دید و تنها جزئیاتی هستند که دچار تغییر شده اند به این خاطر که گیمری که نسخه اصلی بازی را تجربه کرده است، انجام این بازی برایش خسته کننده نشود و البته ممکن است قسمت هایی نیز به داستان بازی افزوده شود تا به وسیله آن ها گیمر شگفت زده شده و کمی به هیجان و ترس بازی افزوده شود.

 یکی از منحصر به فرد ترین و جالب ترین امکاناتی که در بازی RE 2 می شود به آن اشاره کرد، قابلیت بازی کردن با لئون و کلری به طور جداگانه بود که هر کدام مراحل مخصوص به خود را داشتند و گیمر پیش از آن که وارد مراحل بازی شود، باید میان این دو شخصیت یکی را انتخاب کرده و پیش بردن بازی را به وسیله او انجام می داد. پس از این که با یکی از این دو شخصیت بازی را به اتمام می رساندید، این امکان وجود داشت که پس از آن شخصیت دیگر را انتخاب کرده و مراحل بازی را از زاویه دید آن شخص هم بگذرانید. برای هر کدام از این دو شخصیت هم معما های متفاوتی طراحی شده بود و بسته به این که کدام شخصیت را انتخاب می کردید، روند بازی تغییراتی به خود می دید.

بنا به اطلاعاتی که تا کنون به دست رسیده است، این امکان بازی جدا گانه، به نسخه بازسازی شده نیز راه یافته است و پیش از شروع بازی باید یکی از این دو شخصیت را انتخاب کرده و روند داستانی بازی را به وسیله او پیش ببرید که قاعدتاً هر کدام از شخصیت های تجربیاتی متفاوت از دیگری خواهد داشت. البته سازندگان بازی هنوز اطلاعات دقیق تری در خصوص این که آیا کارهایی که با یکی از دو شخصیت انجام می دهیم، در روند بازی با شخصیت دیگر نیز تأثیر خواهد داشت یا خیر، منتشر نکرده اند و باید منتظر ماند و دید که بازی در این خصوص چگونه خواهد بود.

آیا قابلیت جدید دیگری به بازی اضافه شده است؟

همانند نسخه های قبلی بازی، زمانی که یک زامبی به شما نزدیک شده و حمله ور می شود، در این نسخه بازسازی شده نیز قادر خواهید بود به وسیله چاقوی جنگی خود از شر آن زامبی خلاص شوید. با این وجود نکته جالبی که در خصوص این نسخه از بازی وجود دارد این است که چاقویی که به بدن زامبی فرو می کنید، در بدنش خواهد ماند و پس از اتمام درگیری ها و آرام شدن شرایط باید اقدام به برداشتن آن چاقو از بدن زامبی کنید. حالا با این قابلیت جدیدی که بازی اضافه شده است، بسیاری به این فکر فرو رفته اند که اگر فراموش کنید چاقوی خود را از بدن زامبی خارج کرده و همراه خود ببرید، چه اتفاقی خواهد افتاد، چرا که معماهایی در بازی وجود دارند که برای حل آن ها حتما باید از چاقوی خود استفاده کنید. آیا بر خلاف نسخه های پیشین بازی، چاقو های جنگی متعددی در بازی وجود دارد که می توان برداشت و از آن ها استفاده کرد؟ و یا این که باید تمامی مسیر را برگشته و چاقویی که در بدن زامبی جا گذاشته اید را بیابید؟ تنها کاری که می توان کرد این است که منتظر ماند و دید که سازندگان بازی چه هدفی از ایجاد این قابلیت جدید در بازی داشته اند.

قابلیت دیگری که به بازی اضافه شده است، این است که شما در طول بازی قادر خواهید بود به وسیله تخته های چوبی که در بعضی از نقاط بازی وجود دارد، پنجره ها و درب هایی که به فضای بیرون راه دارند را مسدود کنید و اگر از آن دسته اشخاصی هستید که به احساس امنیت بیشتری نیاز پیدا خواهید کرد، این ایده می تواند برای شما بسیار جالب باشد، چرا که به این صورت از تهدید های بیرونی در امان خواهید بود (حداقل تا زمانی که آن تهدید های بیرونی چوب هایی که سد راه کرده اید را نشکسته اند!).

قابلیت آخری که تا کنون وجود آن در بازی قطعی شده است، پودر های باروتی است که به واسطه آن قادر به تولید مهمات برای اسلحه های خود خواهید بود. این سیستمی بود که برای نخستین بار در نسخه سوم این سری بازی های محبوب مورد استفاده قرار گرفت و اگر در این نسخه بازسازی شده نیز به همان صورت باشد، به احتمال بسیار زیاد قادر خواهید بود با ترکیب پودرهایی با رنگ های متفاوت، مهماتی کشنده تر برای اسلحه های قدرتمند تر خود بسازید.

تاریخ دقیق انتشار بازی چه زمانی است؟

نسخه بازسازی شده Resident Evil 2 قرار است در تاریخ بیست و نهم ژانویه 2019، برای کنسول های Xbox One، پلی استیشن 4 و کامپیوترهای شخصی منتشر شود. هر چند خیلی تا تاریخ انتشار آن فاصله نداریم، با این وجود، بسیاری از هواداران این سری بازی محبوب در حال حاضر صبر و حوصله خود را از دست داده و به شدت مشتاق عرضه رسمی این بازی به بازار هستند.ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...