چگونه هکرها حساب های ایلان ماسک ، بیل گیتس ، جف بزوس و دیگران در توییتر را هک کردند
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
بزرگترین حمله سایبری در تاریخ توییتر: چگونه هکرها حساب های ایلان ماسک ، بیل گیتس ، جف بزوس و دیگران را هک کردند شب گذشته توییتر بزرگترین حمله هکرها در تاریخ شبکه اجتماعی را متحمل شد. حساب های تأیید شده از ده ها نفر از افراد مشهور از جمله بیل گیتس ، ایلان ماسک ، "ثروتمندترین مرد جهان" ، " جف بزوس " ، " باراک اوباما" ، نامزد انتخابات ریاست جمهوری دموکرات ، جو بایدن ، بنیامین نتانیاهو ، کیم کارداشیان و همسرش کانی وست و همچنین در صفحات رسمی سرویس Uber و Apple نیز همین پیام را منتشر کردند. در یک توئیت از مشترکان خواسته شد هر مقدار بیت کوین را به حساب مشخص شده ارسال کنند و در عوض دو برابر پول دریافت کنند.
کلیه بیت کوین های ارسال شده به آدرس زیر در اندازه دو برابر بازگردانده می شوند. اگر 1000 دلار ارسال کنید ، 2،000 دلار برمی گردانم. من فقط این کار را به مدت 30 دقیقه انجام می دهم.
- پیام را در صفحه ایلان ماسک ، کانی وست و دیگر شخصیت های مشهور بخوانید.
این توییت ها در صفحات ستاره ها پین شده و پس از چند دقیقه حذف شدند. در این زمان ، برخی از کاربران اینترنت به شوخی می پرداختند و فرض می کردند که آنچه نوشته شده است جعلی است ، در حالی که برخی دیگر بیت کوین های خود را به حساب مشخص شده ارسال می کردند. مشخص نیست که چند نفر قربانی کلاهبرداران شدند ، اما در یکی از این کیف پول ها 12 بیت کوین پیدا شد که هزینه آن بیش از 100 هزار دلار است.
این شرکت قبلاً تحقیقاتی را پس از این حادثه آغاز کرده است ، جک دورسی ، مدیر توییتر وعده داده است که جزئیات را به اشتراک بگذارد پس از اینکه سرانجام توسعه دهندگان دلیل این هک را فهمیدند. در همین زمان ، کاربران شبکه های اجتماعی مجددا فرصتی برای انتشار توییت های خود پیدا کردند ، اما سرویس پشتیبانی هشدار داد که به دلیل تشخیص ، می تواند سقوط سیستم به صورت دوره ای رخ داد.
جک دورسی درباره حمله سایبری در توییتر اظهار نظر کرد:روز سخت برای ما در توییتر. همه ما از آنچه اتفاق افتاده احساس وحشت می کنیم.
طبق نسخه اولیه ، هکرها به لطف ابزارهای داخلی کارمندان ، حسابهای شخصیتهای معروف و شرکتهای بزرگ را ضبط کردند - برای دوره تحقیقات دسترسی بهحساب ها به طور موقت محدود شد. با کلاهبرداران تماس گرفته و فهمیده است که می توانند به یکی از کارمندان توییتر رشوه بدهند. با دسترسی به پنل سرپرست ، هکرها می توانند حساب های کاربری را به ایمیل خود وصل کنند. به هر حال ، این نسخه هنوز تأیید رسمی دریافت نکرده است.
(سیارک) : در این پست هر چیزی که در مورد دنیای تبلیغات امروزی باید بدانید وجود دارد.
1. مدیر عامل بعدی گروه پابلیسیز، ماریس لوی نام دارد. آرتور سادون که در حال حاضر رهبری آژانسهای ابتکاری را بر عهده دارد، تا 1 ژوئن مدیر عامل گروه را بر عهده دارد. 2. ورایزون در حال بررسی ادغام با یک چارتر است. این حرکت باعث میشود که شرکت مخابراتی (تلکام) در رقابت مستقیم با AT&T قرار بگیرد و با روند cord-cutting مبارزه کند. 3. فیسبوک در سایتهای خبری شروع به انتشار فیلمهای طولانی تر کرده است. این شبیه یک مناقصه است که در خدمت تبلیغات میانه برای کاربران است. 4. اسنپ چت گزارش کرده است که به دنبال 200 میلیون دلار است تا صرف تعهداتی از آژانس ها کند. در اینجا مشخص میشود که واسطه ها چگونه کار میکنند و منظور آنها از IPO چیست. 5. توییتر به دنبال رهایی از ویژگیهای لحظاتش است. توییتهای سرپرستی اکنون در انتهای تب Eplore جدید هستند و این میتواند به این معنا باشد که ویژگیهای توییتهای سرپرستی دیگر از رده خارج شده است. 6. گوگل در مورد اینکه چگونه با ابزارکهای صوتی کنترل شده تبلیغات میکند توضیحی نداده است. در درآمد Q4 گوگل، مدیر عامل ساندار پیچای گفت که رابطهای صوتی کنترل شده تنها یکی از راههایی هستند که مردم با کامپیوترها ارتباط برقرار میکنند. 7. مدیران یاهو احتمالا به دنبال اخراج شدن هستند. کارکنان شرکت دارای مفاد "محرک دوبل" در قراردادهای خود هستند که باعث میشود پرداختهای مجزای بزرگی داشته باشند و بخشهای بزرگی از سهام سرمایه گذاری نشده ی آنها به آنان برسد، البته در صورتی که اخراج شوند. 8. KFC از طلسم سندروز کولونل جدید دیگری رونمایی کرد. بازیگری به نام بیلی زان، که به خاطر ایفای نقشش در فیلم تایتانیک معروف شد، از جوجهی طلایی گرجستانی جدید در تبلیغات رونمایی کرد. 9. یک تبلیغ جدید برای نینتندو سوییچ کنسول سعی دارد شما را متقاعد کند تا از آن در توالت استفاده کنید. تبلیغ نینتندو آلمانی به منظور به نمایش گذاشتن ویژگی قابل حمل آن است. 10. درآمد تبلیغات ویدئویی و جستجوی موبایلی گوگل در سه ماههی آخر افزایش یافته است، اما شرکت مادر، آلفابت، اهداف سود خود را از دست داد.
این پست را چگونه میبینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. (سیارک)
بیش از یک قرن پیش یکی از اولین هكرهای دنیا با هك كردن رمزهای مورس، برنامه معرفی عمومی تلگراف بیسیم مخترعی به نام "ماركونی" را مختل كرد. غروب یکی از روزهای ماه ژوئن سال 1903 ،در مراسم جشن و سخنرانی سالن نمایش سلطنتی لندن وقفه پیشبینی نشدهای در دستگاه تلگراف بیسیم سالن در حضور حاضران و شنوندگان رخ داد.
قبل از حضور جمعیت در سالن، فیزیکدانی به نام “جان آمبروز فلمینگ” ادوات دستگاهی را که در آن زمان هنوز محرمانه و اختصاصی بود تنظیم می کرد تا برای معرفی فناوری شگرف جدید به مردم و مسئولان آماده شود. این دستگاه جدید یک سیستم ارتباطی بی سیم بود که توسط مارکونی ایتالیایی ارتقا یافته و آماده استفاده شده بود
هدف از برگزاری مراسم نمایش عمومی نحوه کار دستگاه جدید و امکان ارسال رمز های مورس از طریق بی سیم از مسافت های طولانی بود. مارکونی خود را برای ارسال پیام به لندن از ایستگاهی در فاصله ۴۵۰ کیلومتری لندن آماده کرده بود. اما در کمال تعجب و قبل از این که نمایش نحوه کار دستگاه آغاز شود، دستگا ه مستقر در سالن تئاتر شروع به نوشتن پیامی کرد. ابتدا یک کلمه نوشت و سپس این کلمه بارها و بارها تکرار شد. ادامه پیامها به اشعار و شوخی های بیجا تبدیل شد و مارکونی را به فریب افکار عمومی متهم کرد. بدین ترتیب نمایش آنها هک و برنامه اجرای آن با وقفه مواجه شد. این شیطنت و ورود غیرمجاز به حریم دیگران کمی بیشتر از یکصد سال قبل از ظهور اینترنت امروزی رخ داد.
داستان از چه زمانی آغاز شد
جریان از زمانی شروع شد که “هاینریخ هرتز”در سال ۱۸۸۷ وجود امواج الکترومغناطیسی که قبلا توسط “جیمز کلرک ماکسول” در سال ۱۸۶۵ پیش بینی شده بود را به اثبات رساند. هرتز با تبدیل کردن یک خازن به دو الکترود مجزا، هوای موجود در شکاف بین آنها را یونیزه کرد و در اثر آن جرقه ای ایجاد شد. سپس به طرز معجزه آسایی جرقه ای نیز در یک جفت الکترود که چند متر دور تر قرار داشتند، رخ داد. به عبارت دیگر موج الکترومغناطیسی ناشی از جرقه در اولین جفت الکترود، موجب ایجاد جریان برق در جفت دیگر الکترودها شد.
این اتفاق یعنی جریان کوتاه و بلندی از انرژی می توانند موجب نمایش علائم “نقطه و خط” مورس شوند. تلگراف بی سیم بدین طریق متولد شد و مارکونی و شرکت متبوعش پیشتاز این حرکت بودند. مارکونی مدعی بود که بی سیم او می تواند پیام های خصوصی را به صورت ایمن تا کیلومترها دورتر بفرستد. او در سال ۱۹۰۳ با افتخار تمام گفت: “من می توانم دستگاه خود را طوری تنظیم کنم که هیچ دستگاه دیگری مشابه آن تنظیم نشود و نتواند پیام را مخفیانه بشنود.” ولی خیلی زود و در همان سال در سالن نمایش لندن مشخص شد که اوضاع به دلخواه مارکونی و فلمینگ پیش نخواهد رفت. چند دقیقه قبل از این که فلمینگ پیام مارکونی را دریافت کند، صدای مختل کننده پیام به صورت آهنگین شنیده و در فضای سالن طنین انداز شد.
صدا برای گوش های ناآشنا با آن، مانند صدای پروژکتوری در حال چشمک زدن بود. ولی “آرتور بلاک” دستیار فلمینگ، دست داشتن فردی دیگر در ایجاد صدا را به درستی تشخیص داد و می گفت: یک کسی صداهای پالس قوی تری در سالن تولید می کند که برای تحت تاثیر قرار دادن صدای پروژکتور به اندازه کافی قوی هستند. او حدس می زد کسی که کشف رمز کرده است، یک کلمه نامناسب را مرتبا تکرار می کند. آن کلمه این بود “جاسوس”. بررسی نسخه چاپی علائم مورس این حدس او را تایید کرد.
علائم ارسالی سپس شخصی تر شد و مارکونی را به تمسخر گرفت و نوشت “یک ایتالیایی افکار عمومی را با زیبایی هرچه تمام تر فریب می دهد”، وی از الفاظ نامناسب و گستاخانه دیگری نیز استفاده کرد و در ادامه جملاتی از شکسپیر را نوشت. جریان ارسال پیام های جسورانه و بی ادبانه لحظاتی قبل از وصول علائمی که مارکونی از فاصله ۴۵۰ کیلومتری می فرستاد، قطع شد و معرفی دستگاه جدید مارکونی ادامه پیدا کرد.
ولی اختلال ایجاد شده کار خودش را کرد. همه به این فکر می کردند که وقتی کسی می تواند این گونه وارد فرکانس های مورس شود، پس امنیتی آنگونه که مارکونی ادعا می کرد وجود نداشت و احتمال می رفت که پیامهای خصوصی افراد استراق سمع شوند. این اتفاق به اندازه کافی موجب رنجش مارکونی شد. ولی در انظار عمومی پاسخی به فرد توهین کننده نداد . او با افراد شکاک و منفی باف سر و کاری نداشت و می گفت: “من این دستگاه را برای کسانی که به آن مشکوک باشند، نمایش نمی دهم.” ولی فلمینگ نامه تندی نوشت و آن را برای چاپ به روزنامه تایمز لندن فرستاد. وی در آن نامه هک کردن را “شرارت علمی” و نوعی توهین به سنت ها و آیین موسسه سلطنتی نامید و از خوانندگان روزنامه خواست در یافتن این شرور و متهم به وی کمک کنند.
البته برای یافتن فرد متهم خیلی منتظر نماند. چون چهار روز بعد نامه ای از یک خواننده در روزنامه تایمز چاپ شد که در آن به هک کردن سیستم آنها اعتراف و اقرار کرده بود. نویسنده نامه با اعلام این که از طریق هک توانسته است ایرادهای سیستم را برای مردم نمایان و آنها را آگاه سازد، عمل خود را توجیه و آن را درست و به نفع عموم توصیف کرد.
یکی از بازندگان بزرگ فناوری های مارکونی «صنعت سیم کشی تلگراف » بود. ابداع مارکونی نوعی تهدید بی سیم برای استیلا و حکومت کابل و سیم آنان بود و به هیچ وجه نمی خواستند موقعیت خود را از دست دهند.
نویسنده نامه “نویل ماسکلین” نام داشت و مرد سبیلوی ۳۹ ساله ای از شعبده بازان لندن بود که در خانواده ای مبتکر و خلاق به دنیا آمده بود. پدرش دستگاهی ساخته بود که برای ورود به برخی اماکن باید در آن سکه می انداختی تا در ورودی باز شود. ماسکلین به فناوری های بی سیم علاقه مند بود و به همین دلیل اصول این فناوری را فراگرفت. او از علائم مورس برای “خواندن فکر” افراد در حقه های شعبده بازی و آلت دست قرار دادن آنها برای برقراری ارتباط استفاده می کرد.
او می دانست چگونه با ایجاد جرقه در یک نقطه مقداری باروت را در نقطه ای دیگر منفجر کند. ماسکلین در سال ۱۹۰۰ امکان ارسال پیام از طریق بی سیم از یک ایستگاه زمینی به یک بالن در ۱۵ کیلومتر آن طرف تر را فراهم کرد. ولی بر اساس آنچه که “سونگوک هونگ” نوشته است، جاه طلبی های او با اعتراض های گسترده و علنی مارکونی خنثی و بی اثر ماند و موجب شد که وی نسبت به ایتالیایی ها ذهنیت تلخ و بدی داشته باشد. ماسکلین در مدت کوتاهی راه جدیدی برای بیان و ابراز جسارتش پیدا کرد. یکی از بازندگان بزرگ فناوری های مارکونی “صنعت سیم کشی تلگراف” بود.
شرکت های صنعت تلگراف صاحب شبکه های کابلی زمینی و دریایی وسیع و گران قیمتی بودند و با ناوگان کشتی ها و کارکنان ماهرشان به دریانوردان خدمت رسانی می کردند. ابداع مارکونی نوعی تهدید بی سیم برای استیلا و حکومت کابل و سیم آنان بود و به هیچ وجه نمی خواستند موقعیت خود را از دست دهند. شرکت تلگراف شرق مرکز فعالیت خود را در سواحل دریا مستقر کرده و از آن طریق امپراطوری کابل خود را تا اندونزی ، هندوستان، آفریقا، آمریکای شمالی و استرالیا امتداد داده بود.
شاهکار ابداعی مارکونی و امکان ارسال پیام از طریق بی سیم تا کیلومترها آن طرف تر از اقیانوس اطلس موجب شد که این شرکت در ۱۲ دسامبر سال ۱۹۰۱ ماسکلین را استخدام کند تا عملیات توسعه جاسوسی شرکت را عهده دار شود. ماسکلین یک دکل رادیویی ۵۰ متری در صخره های کنار دریا ساخت تا امکان استراق سمع و شنود پیام های مارکونی به وسایل و کشتی های دوردست را بررسی کند. او در دسامبر سال ۱۹۰۲ شادمانه فقدان امنیت پیام های مارکونی را اعلام کرد و نوشت: “من پیام های مارکونی را با کمک دکلی که در یک داربست برافراشتم، دریافت کردم. » وقتی دکل با مشکلات فراوانی برافراشته شد، مشکل نحوه جلوگیری از ارسال پیام نبود، بلکه مشکل نحوه تعامل با انرژی مازاد آن بود. البته معلوم بود که کار ساده ای نیست.
مارکونی از یک فناوری انحصاری برای تنظیم فرستنده بی سیم و پخش دقیق طول موج استفاده می کرد و مدعی بود که امنیت فرستنده با کانال های ویژه ای که ایجاد کرده تضمین شده است. امروزه هر کس که تنظیمات امواج در یک ایستگاه رادیویی را انجام می دهد، می داند که این ادعا واقعیت ندارد، ولی در آن زمان این موضوع تا این حد روشن نبود.
ماسکلین نشان داد که با برهم زدن تنظیم گیرنده می تواند پیامها را بشنود.او می خواست با ایجاد امکان قطع ارتباط و نیز شنود پیامها، توجه بیشتری به این فناوری شود. همچنین در نظر داشت ثابت کند که دخالت در ارسال پیام ها امکان پذیر است. بنابراین او کار هک کردن خود را با ایجاد یک فرستنده ساده و کلید مورس در چند مرحله اجرایی کرد. پیام های نابجایی که او به آسانی می فرستاد با پیام ارسالی از سوی مارکونی تداخل می کرد و باعث از بین رفتن هر دو پیام همزمان می شد.
آنها توجه قانون گذاران را به این شکاف فنی جلب کردند و بیشتر آسیب رفتارشان به مارکونی و فلمینگ رسید. فلمینگ مدتها در مورد این مداخله ماسکلین در روزنامه ها سر و صدا راه انداخت و آن را توهین به علم نامید. ماسکلین نیز در پاسخ اعلام کرد که فلمینگ باید واقعیت ها را بپذیرد و بر رفع آنها تمرکز کند. او نوشت: “به پروفسور فلمینگ یادآوری می کنم که احتمال سو ءاستفاده از امکانات, بدیهی و اجتناب ناپذیر است.”
امروزه نیز هکر های زیادی مانند ماسکلین از این طریق فناوری های معیوب و اشتباهات امنیتی را آشکار می سازند. می توان گفت؛ همیشه کمی شیطنت هوشمندانه خاصیت دارد و مفید است.منبع : شماره ی ۵۸۱ دانشمند
اگر چه عوامل دیگر هم سهم قابل ملاحظهای در تهدیدات امنیتی دارند، ولی از منظر عموم، عامل شماره یک در تهدید امنیتی شبکههای کامپیوتری و ارتباطیِ راه دور، بیش از هر چیز دیگر، رشد جمعیت هکرها میباشد. هکرها طوری برنامهریزی کردهاند که این تهدیدات را، از طریق حملات روزافزون و بعضاً خانمانبرانداز به سیستمهای کامپیوتری و ارتباطی راه دور و با استفاده از ویروسها، کرمها، DDos و سایر حملات امنیتی، به عناوین خبرها و اتاق نشیمن مردم بکشانند. تا این اواخر، اکثر جوامع هکرها در قالب گروههای تشکلیافته زیرزمینی کار میکردند. امروزه، هکرها را دیگر به مانند زمانهای قبل برای شبکههای کامپیوتری بد نمیدانند، و اکنون
دولتها و سازمانها از هکرها برای اموری متضاد با آنچه که قبلاً تصور میشد، یعنی دفاع از شبکههای حیاتی ملی و مستحکم کردن شبکههای شرکتها استفاده میکنند. به طور فزایندهای، گروهها و افراد هکر، در قالب کمپینهای مخفیانه برای حمله بر علیه سایر ملل به کار گرفته میشوند.
به این ترتیب، گروهها و افراد هکر، دیگر چندان مظنون به ایجاد آشوب در شبکههای کامپیوتری نیستند و بسیاری از آنها به صورت آزادانه و در ملأ عام فعالیت میکنند. در واقع، وبسایتهای هکری از قبیل www.hacker.org با شعارهایی همچون «هکرها نقطه هنر و علم را در یک کنجکاوی سیریناپذیر، مورد کاوش قرار میدهند تا جهان پیرامون خود را درک کرده و به آن شکل دهند. ما راهنمای شما در این سفر هستیم» به صورت مشروع و قانونی، در هر جایی قد علم میکنند.
علیایحال، مدتهای مدیدی است که افکار عمومی، کاربران کامپیوترها، سیاستگذاران، اولیاءِ فرزندان، و قانونگذاران با بُهت و احترام، نظارهگرِ رشدِ تهدیدات امنیتیِ فردی و ملی تا سطوحِ هشدار، همزمان با رشد اندازهی شبکه های جهانی و یکپارچه شدنِ روزافزونِ زیرساختهای حیاتیِ ملی با این شبکهی جهانی، بودهاند.
در برخی موارد، ترس از این حملات، همانگونه که در حملاتِ بزرگِ ذیل که ما آنها را «افتضاحاتِ» بزرگ نامیدهایم نشان داده شده است، میتواند به حد جنونآمیزی برسد.
«افتضاحاتِ» بزرگ /کرم اینترنتی
در دوم نوامبر 1988، رابرت تی موریس کوچک، یک دانشآموختهی علوم کامپیوتر در دانشگاه کورنل، با استفاده از یک کامپیوتر در MIT ، آنچه را که فکر میکرد یک برنامه بیخطر تجربیِ خود-تکثیرکنندهی خود-منتشرکننده باشد، در شبکه کامپیوتری MIT منتشر کرد. متأسفانه او قبل از اجرای این برنامه، آن را رفع اشکال نکرد. طولی نکشید که با خارج از کنترل شدن این برنامهی به زعمِ او بیخطر، به اشتباهش پِی برد. برنامه شروع به تکثیر خود کرد و همزمان با آن، کامپیوترهای بیشتری را در شبکه با سرعتی فراتر از پیشبینیها آلوده کرد. یک اشکال در این برنامه وجود داشت. (سیارک)
این برنامه، ماشینهای بسیاری را در MIT مورد حمله قرار داده و به سرعت مرزهای محوطه دانشگاهی را درنوردیده و کامپیوترهای دیگری را در اطراف و اکناف کشور آلوده نمود. وی که قادر به متوقف کردنِ گسترشِ برنامه خود نبود، از یک دوست در این رابطه کمک خواست. او و دوستش تلاش های ناموفقی به عمل آوردند تا پیامهای ناشناسی را از هاروارد به کل شبکه ارسال دارند و به برنامهنویسان یاد بدهند که چگونه این برنامه را، که اکنون دیگر یک کرم بود، بِکُشند و از آلودگی کامپیوترهای دیگر به آن جلوگیری به عمل آورند. این کرمها همانند آتشِ افسارگسیخته، گسترش یافته و حدود 6000 کامپیوتر متصل به شبکه را آلوده کرد که با توجه به اندازه اینترنت در سال 1988، عددِ بالنسبه بسیار بزرگی بوده و سیستمهای دولت و دانشگاه مختل شدند. در عرض حدود 12 ساعت، برنامهنویسان در نقاطِ آلودهشدهی کشور، موفق شدند جلوی انتشارِ بیشترِ این کرم را بگیرند. چنین گزارش شد که موریس، از مزیتِ وجودِ یک حفره در «حالت رفع اشکال» از برنامه ارسال نامه (Send Mail) یونیکس استفاده کرد. در آن موقع، یونیکس یک سیستم عامل محبوب بود که بر روی هزاران کامپیوتر در فضاهای دانشگاهی سراسر کشور در حال کار بود. برنامه «ارسال نامه» در یونیکس برای مدیریت تحویلدهی ایمیل به کار میرود. موریس چند روز بعد دستگیر شد و در دادگاه به سه سال حبس تعلیقی بعلاوه 10000 دلار جریمه نقدی و 400 ساعت خدمات عامالمنفعه اجباری محکوم و از کورنل اخراج شد.کِرمِ موریس به کرم اینترنت مشهور گشت. هزینه برآورد شده کرم اینترنت، از 53000 دلار تا 96 میلیون دلار متغیر است ولی عدد دقیق هرگز معلوم نخواهد گشت.(سیارک)
ویروس میکلآنژ
اولین خبر در خصوص ویروس میکلآنژ در سال 1991 به گوش رسید. این ویروس فقط کامپیوترهای شخصی با سیستم عامل MS-DOS 2.xx یا نسخههای بالاتر را آلوده میکرد. اگر چه این ویروس به طور عمده PCهای مجهز به سیستمهای عامل DOS را آلوده کرد، ولی PCهای مجهز به سیستمهای عامل دیگر از قبیل یونیکس، OS/2 و نوول را هم آلوده نمود. ویروس یاد شده با آلوده کردنِ «بوتسکتور» های فلاپیدیسک و «بوترکورد» های اصلی هارددیسک ، کامپیوترها را آلوده میکرد. به محضِ قرار گرفتن در «بوتسکتور»های دیسکِ بوتشدنی ، این ویروس خود را در حافظه نصب میکرد و از آنجا، پارتیشنتیبلِ هر دیسک دیگر در کامپیوتر، خواه یک فلاپی باشد و خواه یک هارددیسک، را آلوده میکرد. ترجمه itrans.ir
سیاستمداران در دنیای مجازی به شدت زیر ذره بین قرار دارند ، هنوز مدت زیادی از لایک دردسر ساز ملانیا ترامپ زیر توییت اندی استروی نگذشته است که جنجال تازه ای در مورد فالو کردن نفر پنجم توسط بانوی اول آمریکا ایجاد شده است..
قبل از خواندن این مطلب ذکر این نکته ضروری است که در شبکه اجتماعی توییتر دو حساب کاربری وجود دارد که متعلق به رییس جمهور و بانوی اول آمریکا هستند و این دو حساب به غیر از حسابهای شخصی این افراد هستند و در هر دوره ای در اختیار رییس جمهور و بانوی اولٍ وقت میباشند این دو حساب کاربری FLOTUS@ برای بانوی اول و POTUS@ برای رییس جمهور هستند.
به گزارش AOL.COM در هشتم فوریه 2018
بانوی اول آمریکا خانم ملانیا ترامپ در حساب کاربری رسمی توییترش FLOTUS@ بیش از 9.7 میلیون دنبال کننده (فالوئر) دارد اما ایشان فقط 5 نفر را در توییتر دنبال می کند که یکی از این پنج نفر کسی است که سابقا پست همسرش دونالد ترامپ را در اختیار داشته است و البته اصلا مورد علاقه دونالد ترامپ نیست و این شخص کسی نیست جز باراک اوباما رییس جمهور پیشین ایالت متحده آمریکا.
برای مدتی زیادی ملانیا در توییتر فقط چهار نفر را دنبال می کرد حساب رسمی رییس جمهور دونالد ترامپ یعنی POTUS@ و حساب شخصی دونالد ترامپ و همچنین خانم کارن پنس -بانوی دوم کاخ سفید- و آقای مایک پنس معاون اول رییس جمهور ، چهار اکانتی بودند که ملانیا آنها را دنبال می کرد.
با این حال مت هیز، رمان نویس بریتانیایی جمعه گذشته با اشاره به فالو گردن نفر پنجم توسط ملانیا ترامپ در توییتر خودش نوشت : "این یک شوخی دوست داشتنی با دونالد ترامپ است که ملانیا فقط 5 نفر را در توییتر دنبال می کند و یکی از این پنج نفر باراک اوباما است"
یکی از کاربران توییتر در این باره گفته بود که شاید ادنبال کردن باراک اوباما در توییتر توسط اکانت FLOTUS@ مربوط به زمانی بوده است که این اکانت در اختیار میشل اوباما بوده است .
اما کاربر دیگری بلافاصله این استدلال را رد کرد و ثابت کرد که اکانتهای FLOTUS@ ,و POTUS@ بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری هر شخص قفل و آرشیو می شوند و تغییر نام داده می شوند و برای افراد جدید اکانتهای با همان نامها ساخته می شود، پس این حسابها جدید هستند و باراک اوباما جدیدا توسط ملانیا فالو شده است.در هر صورت هنوز انگیزه ملانیا از دنبال کردن باراک اوباما در توییتر مشخص نیست.
نظرات
Macro ۱۴۰۰/۱۲/۲۱عطرهای مورد علاقه افراد مشهور
ملانیا ترامپ همسر چهل و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده، مدل و طراح ساعت، مدتهاست که ثابت کرده است که یکی از شیک ترین و زیباترین خانم های اول زمان ماست. ملانیا هنگام انتخاب عطر، بو های کلاسیک و با احتیاط را ترجیح می دهد .عطرهای مورد علاقه او Chanel No. 5 و عطرهای ایتالیایی الهام گرفته از Dolce & Gabbana هستند. عطرهای مورد علاقه ملانیا اغلب ترکیبی از مرکبات تازه و رایحه گل را ترکیب می کنند.
جعل و دروغ روز به روز بیشتر از دیروز، به خاطر یک مشت لایک
رضا عزتپوردر۱۴۰۳/۲/۱۸
بی شک شما هم تا به حال یک عکس جذاب یا یک ویدئوی بامزه را در اینستاگرام یا توییتر یا فیسوک و دیگر فضاهای مجازی دیده اید و خوشتان آمده است و لایک کرده اید و یا بازنشر داده اید اما چند روز بعد متوجه شده اید که عکس یا ویدئوی مذکور جعلی بوده است. مطمئنا بعد از فهیدن اصل موضوع آن ویدئو یا عکس دیگر آن جذابیت قبلی را نداشته است.
دیروز یک ویدئوی جذاب در توییتر منتشر شد که در کمتر از 24 ساعت بیش از دو میلیون بار تماشا شد و هزاران لایک گرفت در این ویدئو که از دوربین امنیتی یک مغازه گرفته شده است دو نوجوان اسکیت باز را میبینیم که در حال دزدی چیپس از یک مغازه هستند و در همان لحظات یک آقای دیگر با شاتگان وارد مغازه میشود و با اسلحه فروشنده را تهدید میکند. این دو نوجوان طی یک عملیات بسیار جالب مرد مسلح را زمینگیر میکنند و اسلحه اش را هم به دست مغازه دار می دهند و از آنجا فرار میکنند
خوب دوستان زیاد هیجان زده نشوید. این ویدئو تقلبی است
Gizmod می نویسد در واقع نه تنها تقلبی است بلکه مربوط به تبلیغ یک سری وب فیسبوکی به نام پنج ستاره است. این ویدئو ها مربوط به یک سری نوجوان است که کارهای جالب میکنند ، البته ماهیت این ویدئوها اصلا مهم نیست متاسفانه فضای مجازی روز به روز بیشتر به یک جنگل پر از دروغ و نیرنگ شبیه می شود. آنها از گم شدن اخلاقیات در فضای مجازی می نویسند و معتقدند که این رفتارها در زندگی واقعی نمود پیدا خواهد کرد. دروغگویی قبح و زشتی خود را از دست داده است و این اصلا خوب نیست
وبسایت Gizmod ضمن بیان این مطلب به بررسی علل و دلایل انتشار اخبار و ویدئوهای جعلی در فضای مجازی پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که شاید مالکان این سایتها علیرغم تمام ادعایی که در مورد برخورد با نشر اخبار و موارد جعلی دارند از این موضوع استقبال می کنند چرا که چنین مواردی باعث بالا رفتن آمار بازدید از سایت می شود و چه چیزی بهتر از این؟
در کشور ما هم این موارد به وفور یافت می شود. از اخبار جعلی در مورد مرگ بازیگران تا ساخت صفحات چت جعلی منتسب به بازیگران و فوتبالیستها و هزاران حرکت غیر اخلاقی دیگر که گاهی برای چند لایک بیشتر اتفاق می افتد و گاهی هم اهداف به مراتب غیر اخلاقی تر در پس این ماجراها است .
شما به راحتی می توانید یک اپلیکیشن ساخت صفحات چت قلابی دانلود کنید و سپس با خلق یک مکالمه جعلی یک خبر دست اول منتها دروغین ایجاد کنید. گاهی وقتها ساخت این چتها صرفا برای خنده است که هر چند بر مبنای دورغ بنا شده است اما خب چه کسی به حقیقت داشتن یک جوک اهمیت می دهد؟ بارها و بارها شاهد اسکرین شاتهایی از مکالمات خیالی بین زن و شوهر و پدر و پسر و کارمند و کارفرما بوده ایم که صرفا برای خنده و دریافت چند لایک خلق شده اند . اما گاهی این چتها با اهداف غیر از خنده ساخته می شوند و به راحتی آبروی یک نفر را در فضای مجازی در معرض ریخته شدن قرار میگیرد.
گاهی وقتها این چتهای جعلی صرفا برای خندیدن درست می شوند اما گاهی همین مکالمات را به یک شخص حقیقی منتسب می کنند
اخبار مربوط به مرگ بازیگران هم از آن دست حرکات غیراخلاقی است که هیچوقت کهنه نمی شود. و البته دلیل علاقه افراد به خبر مرگ سلبریتیها هم از معماهای هزارتو است، بیشترین واکنشها در فضای مجازی معمولا ذیل چنین اخباری صورت می گیرد. هنرمند محبوب و قدیمی کشورمان آقای جمشید مشایخی از آن دست افرادی است که بارها و بارها خبر مرگش در فضای مجازی منتشر شده است او طی یک مصاحبه در مورد این اخبار جعلی گفتند : دیگر برای خود هم عادی شده است و واقعا نمی دانم هدف این افراد از پخش این اخبار چیست. ( سیارک)
خبر مرگ هنرمند محبوب کشورمان جمشید مشایخی بارها و بارها در صفحات مجازی پخش و سپس تکذیب شده است
ویدئوهای جعلی و عکسهای فتوشاپی هم از موارد دیگری هستند که روزانه در فضای مجازی تولید و بازپخش می شوند. عکسهای مربوط به کشف حیوانات عجیب الخلقه و مومیایهای وطنی هنوز که هنوز است در اینستاگرام پخش می شوند و جالب اینجاست که هستند کسانی که این اخبار را باور می کنند.
گاهی این خبرها آنچنان به سرعت مورد توجه قرار می گیرند و در صدر اخبار قرار میگیرند که حتی خبرنگاران فعال در حوزه خبر را هم فریب می دهند و ممکن است به گونهای به نشر هر چه بیشتر این اخبار دامن بزنند. چند وقت پیش یک ویدئو از اعتراض عده ای از مردم به یک دفتر خدمات مسافرتی که در همسایگی یکی از شعب بانک ها بود در فضای مجازی پخش شد و بعد عده ای از همین صفحات تولید کننده اخبار کذب این خبر را به عنوان ورشکستگی بانک مذکور در فضای مجازی پخش کردند و عده بسیاری بدون توجه به محتوا و صحبتهای مطرح شده صرفا به خاطر اینکه خبر کذب جذابیت بیشتری دارد شروغ به نشر آن کردند تا جاییکه این خبر روی خروجی یکی از سایتهای مطرح خبری رفت و البته بعد از لحظاتی هم حذف شد.
متاسفانه هنوز هستند کسانی که اخبار مربوط به کشف موجودات عجیب و غریب را باور می کنند
فارغ از جذابیت موضوع قبل از اینکه هر خبری را توسط صفحات شخصی خودتان نشر دهید باید از صحت و سقم آن اطلاع پیدا کنید. چرا که گاهی اخبار کذب ممکن است آنچنان واقعی به نظر برسند که حتی اجازه شک کردن راجع به آن خبر را به خودتان ندهید. ( سیارک)
اینکه همه در فضای مجازی دارند راجع به یک موضوع صحبت می کنند اصلا دلیل بر درست بودن آن موضوع نیست. متاسفانه هنوز هم هستند کسانی که فکر می کنند ضرب المثل قدیمی "تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها" در حوزه خبر هم صدق می کند و با این استدلال اقدام به انتشار اخبار
میکنند.
وبسایت Gizmod ضمن بررسی علل انتشار این اخبار و تصاویر و ویدئوهای جعلی به این نتیجه میرسد که در بسیار از مواقع انگیزه های مالی در پس زمینه این اقدامات است، صاحبان صفحات با انتشار این اخبار و افزایش تعداد بیننده و فالوئر اعتبار صفحات خودشان را افزایش می دهند و این برای کسب درآمد بیشتر، بهتر است و البته صاحبان سایتها و کمپانیهای بزرگ هم مسلما با افزایش کاربران شاهد افزایش ارزش سهام و سایت مربوطه خواهند بود و به همین خاطر است که در بسیاری موارد با علم به جعلی بودن خبر یا ویدئو هیچ واکنش نشان نمی دهند هر چند که فیسبوک در سالهای اخیر مدعی مبارزه با پخش اخبار کذب بوده است اما درعمل هیچکاری انجام نمیدهد. Gizmod در ادامه می نویسد که این افراد روی بازنشر اخبار دروغین توسط سایر کاربران حساب باز می کنند .
امیدوارم که کاربران فضای مجازی پیش از انتشار و باز نشر و یا فرستادن هر خبر یا ویدئو و یا عکسی برای دوستانش کمی راجع به اصل موضوع تحقیق کنند و بعد از اطمینان از صحت و سقم خبر نسبت به نشر آن اقدام کنند. گاهی وقتها این شایعات می توانند باعث اتفاقات ناگواری برای فرد یا افرادی که در معرض شایعه قرار دارند شود.
در سال 2019 استارت آپ و شرکت های بزرگ چند ساله می شوند؟
کاوه طاهریدر۱۴۰۳/۲/۱۸
در ابتدای سال 2019 یادی کنیم از شرکت هایی که این همه سال در کنار بودند و سعی کردند دنیای بهتری برای ما بسازند.
Snapchat برای 8 سال
پیام رسان Snapchat از سپتامبر 2011 کار خود را شروع کرده و مخترع پیام های خود نابود شونده (البته بعد از کاراگاه گجت)، استوری و ماسک تصویری است.
اینستاگرام: 9 سال
اینستاگرام محبوبترین شبکه اجتماعی تصویر و ویدیو در اکتبر 2010 رسما فعالیت خود را شروع کرد، در سال 2012 توسط مارک زاکربرگ مدیر فیسبوک خریداری شد.
شیائومی 9 ساله شد
شرکت شیائومی در ستا 2011 اولین گوشی موبایل خود را روانه بازار کرد. درحال حاضر از تولیدات شرکت شیائومی می توان به لپ تاپ، مودم وای فای، روتر ها، موبایل و انواع وسایل خانه های هوشمند اشاره کرد.
اوبر 10 سال
اوبر غول خدمات حمل و نقل امسال دهمین سال فعالیت خود را جشن می گیرد. اوبر از سال 2009 فعالیت خود را آغاز کرده است. در ابتدا با خدمات حمل نقل مسافر و غذا کار خود را شروع کرد. درحال حاضر بیش از 100 میلیون کاربر دارد.
توییتر: 13 سال
تویتر یک میکرو وبلاگ است، این سرویس در 21 مارس 2006 کار خود را شروع کرد. در ابتدا محدودیت 140 کاراکتری هر پست دقیقا مانند پیامک های قدیمی جالب بود، درحال حاضر محدودیت تعداد کاراکترها 280 است.
فیسبوک: 15 سال
فیسبوک زمانی محبوب ترین شبکه اجتماعی بود، در سال 2012 با 1 میلیارد کاربر در ماه هیچ رقیبی نداشت. فیسبوک مالک اینستاگرام و واتس اپ نیز هست.
تسلا: 16 سال
تسلا شرکتی تجهیزات نوین الکترونیکی، خودروهای الکترونیکی، باتری های خورشیدی می باشد. تسلا موتور در سال 2003 توسط مارتین ابرهارد و مارک ترپنینگ ساخته شد، ایلان ماسک بعدا به این تیم پیوست.
علی بابا: 20 سال
علی بابا در سال 1999 به عنوان یک فروشگاه کوچک آنلاین فعالیت خود را آغاز کرد. درحال حاضر شرکت های بزرگ علی بابا اکسپرس ، تاوباو و تی مال و همچنین علی پی را در اختیار دارد.
گوگل: 21 سال
بزرگترین موتور جستجوی اینترنت، یکی از پولدارترین شرکت های جهان در یک پارکینگ توسط لری پیچ و سرگی برین ساخته شد، امروز گوگل فقط یک موتور جستجو نیست، گوگل روی اندروید و سیستم عامل کروم کار می کند و دستگاه ها و تجهیزات مختلفی ارائه می دهد.
موزیلا: 21 سال
موزیلا از اولین شرکت های توسعه دهنده نرم افزارهای متن باز است. فعالیت موزیلا فقط به فایرفاکس محدود نمی شود، موزیلا پروژه های زیادی دارد که همه مثل فایرفاکس بی اهمیت هستند!
Netflix برای 22 سال
Netflix در ابتدا فیلم کرایه می داد. در سال 2007 با توسعه خدمات شبکه ویدیویی توانست غول صنعت سینما و تلویزون شود.
آمازون برای 25 سال
آمازون یک کتاب فروشی آنلاین در سال 1994 بود، از اختراعات آن می توان به کتاب خوان مشهور آن "کیندل" اشاره کرد.
کم کم به قدیمی تری های صنعت الکترونیک میرسیم، شرکت هایی که برای بیش از 30 سال در این عرصه فعالیت داشتند.
هواوی: 32 سال
شرکت چینی هواوی در سال 1987 تاسیسی شد و در ابتدا تلفن سانترال می فروخت، درحال حاضر یکی از غول های صنعت موبایل است.
اپل: 43 سال
اپل در 1 اپریل 1976 توسط استیو جابز، استو وازنیاک و رونالد واین تاسیس شد. اتفاقا اپل نیز از پارکینگ شروع کرد. کلا مثل اینکه از پارکینگ شروع نکنی موفق نمیشی! در ابتدا کامپیوترهای شخصی تولید می کرد. سپس به صنعت مخابرات رو اورد و انواع گوشی را روانه بازار کرد. درحال حاضر اپل با ارزش ترین شرکت جهان است.
مایکروسافت: 44 سال
درحال حاضر تقریبا نیم قرن از عمر مایکروسافت میگذرد، مایکروسافت برای سیستم عامل ویندوز معروف شد. جالب اینکه اولین سیستم عامل این شرکت ویندوز نبود، حتی MS DOS هم نبود! یک نسخه شبیه یونیکس به نام Xenix بود. دقیقا مشخص نیست مایکروسافت از پارکینگ شروع کرده یا نه ولی به هر حال موفق شد و در حال حاضر تولید کننده کنسول های بازی Xbox، سیستم های ابری Azure و کامپیوتر های Surface است.
اینتل: 51 سال
اینتل اصلا اینتل نبود! در سال 1968 با نام NM Electronics کار خود را شروع کرد. اینتل غول صنعت پردازنده ها، چیپ ست، کنترلر، فلش مموری، مودم و هر چیز الکترونیکی hightech دیگری است. پردازنده های اینتل همه جا هستند!
HP برای 80 سال
Hewlett-Packard توسط William Hewlett و David Packard در سال 1939 تاسیس شد، در آن زمان زیاد به اسامی توجهی نداشتند و همین که فامیلی خوش آهنگ بود برای نام شرکت قابل استفاده بود. HP از رایانه شخصی، ماشین حساب قابل برنامه ریزی، پرینتر، تجهیزات اداری، گوشی موبایل، رایانه شخصی و لپ تاپ تولید می کند.
سامسونگ: 81 سال
شرکت کره ای سامسونگ در 1 مارس 1938 تاسیس شد، سامسونگ در ابتدا ماهی و نودل می فروخت، کاملا هم طبیعی بود اولین تلویزیون در سال 1927 ساخته شد که حتی شبیه تلویزیون هم نبود! بعد کسب و کار ماهی خراب شد و سامسونگ دفتر بیمه زد، بعدها در سال 1960 وارد صنعت تکنولوژی شد.
IBM برای 108 سال
پدر شرکت های برپایه تکنولوژی، IBM در سال 1911 تاسیس شد. IBM در ابتدا ماشین های پانچ نوار و ماشین حسابداری (دستگاه الکترومکانیکی که محاسبه) تولید می کرد. بعدا وارد صنعت رایانه های شخصی و IT شد.
جالب است بدانید در سال 1911، رونالد ریگان چهلمین رئیس جمهور آمریکا و غلامحسین بنان خواننده مشهور ایرانی به دنیا آمدند، رونالد ریگان در سال 2004 در سنت 93 سالگی چشم از جهان فرو بست.