بقایای 60 ماموت بالای 15 هزار سال در نزدیکی مکزیکو سیتی کشف شد
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
بقایای 60 ماموت بالای 15 هزار سال در نزدیکی مکزیکو سیتی ، کشف شد. این اعلام در وب سایت موسسه ملی مردم شناسی و تاریخچه از مکزیک آمده است.
تیمی از باستان شناسان به سرپرستی پدرو فرانسیسکو سانچز نوا بقایای 60 ماموت کلمبوس را در خاک یک پایگاه نظامی قدیمی در شمال مکزیکو سیتی کشف کردند که تا زمان ظهور مردم در این قاره زنده مانده و حدود 11 هزار سال پیش کاملاً ناپدید شدند.
چندی پیش ، در محلی که هم اکنون پایگاه نظامی در آن واقع شده است ، دریاچه کم عمق باستانی Xaltokan ، که گیاهخواران را به خود جلب کرده بود ، قرار داشت. با این حال ، بسیاری از آنها در گودالهای گل گیر افتاده و جان خود را از دست دادند ، و زندگی برخی از آنها توسط مردم باستان به پایان رسیده و خورده شدند. علاوه بر این ، مردم می توانستند ماموت ها را به طور مشخص در این تله ها هدایت کنند.
دانشمندان خاطرنشان كردند كه در بين بقايای آنها نه تنها استخوان های ماموت های بالغ ، بلكه توله ها نيز مشاهده می شوند. کشف باستان شناسان مکزیک به شما امکان می دهد تا در مورد رژیم غذایی این حیوانات، ماموت ها و نقش انسان ها در انقراض آنها و ویژگی های ژنتیکی بیشتر بدانید.
آیا می توانیم یک دایناسور را با استفاده از تکنولوژی امروزی از رشته کامل DNA به وجود آوریم
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
در صورتی که رشته کامل DNA را داشته باشیم با تکنولوژی موجود می توانستیم یک دایناسور را به وجود آوریم؟ نه نمی توانستیم. ما ژنوم ماموت پشمالو را توالی یابی کردیم. و هنوز ماموت را احیا نکرده ایم گرچه گونه هایی از آن زنده هستند. در این مورد، فیل آسیایی می تواند بعنوان مادر جانشین جنین فیل به کار رود تا ژنهای ماموت را با ویرایش ژن CRISPR تولید کند . در حال حاضر چنین تلاشی در حال انجام است اما به نظر من با اینکه امکان پذیر می باشد اما احتمالش کم است. و این یک مورد ایده آل می باشد چرا که یک حیوان بسیار مشابه با ژنوم مشابه هنوز زنده است.(سیارک)
در مورد دایناسور، نزدیکترین گونه های زنده، پرندگان هستند که همنژاد آنها هستند و بعد از پرندگان، تمساح ها می باشند. اما دایناسورها حدود 65 میلیون سال پیش نسلشان منقرض شد. این برای واگرایی، مدت زمانی طولانی است. حتی اگر هم DNA دایناسور را داشته باشیم که بسیار بعید است چون DNA برای چنین مدت طولانی دوام نمی اورد (توالی یابی قدیمی ترین DNA کمتر از 1 میلیون سال می باشد) ما مجبور خواهیم بود تا از جنین پرندگان یا تمساح استفاده کنیم تا ژنهای دایناسور را ویرایش کرده در نهایت چیزی که حاصل می شود بیشتر پرنده یا تمساح است تا یک دایناسور. البته هرگز نمی توانیم بگوییم که هیچ وقت امکان پذیر نیست: برخی از بافت های نرم شامل کلوژن و سلول های خونی بالقوه از دایناسوری 75 میلیون سال پیش بازیابی شده است. از آنجایی که نمونه های موزه ای بسیاری تجزیه و تحلیل می شوند شاید بتوانیم برخی توالی پروتئین ها را بدست آوریم و تلاش کنیم تا جوجه یا جنین تمساح را بدست آوریم و حداقل یک یا دو پروتئین دایناسور را بدست آوریم. اما در حال حاضر این فقط یک تخیل علمی سرگرم کننده است.
این پست را چگونه میبینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. (سیارک)
آیا امکان بازگرداندن گونه های جانوری منقرض شده وجود دارد؟
محمد رضا عاشوریدر۱۴۰۳/۲/۱۸
تا کنون پنج قسمت از سری فیلم های پارک ژوراسیک را با یکدیگر مشاهده کرده ایم. فیلم هایی که روایتگر تقابل انسان ها با ترسناک ترین موجوداتی است که تا کنون بر روی کره زمین زیسته اند؛ دایناسور ها. اما این رؤیای عجیب و غریبی که دی ان ای به دست آمده از یک دایناسور را در شکم یک مگس و یا موجود کوچک دیگر کار گذاشته و به وسیله آن نسل دایناسور ها را (البته آن هایی را که می خواهیم و به صورتی کنترل شده) به روی کره زمین بر گردانیم، تنها یک رؤیا است و امکان این که این تئوری جامه عمل به خود بپوشاند، نزدیک به صفر است. بِث شاپیرو، یکی از محققانی است که عمر خود را صرف مطالعه بر روی جانوارانی کرده که منقرض شده و یا در معرض انقراض قرار گرفته اند. بِث بر این باور است که استفاده از ماده های ژنتیکی (که دی اِن ای مهمترین این مواد ژنتیکی است) متعلق به موجوداتی که بیش از یک میلیون سال پیش بر روی کره زمین زیسته اند، غیر ممکن است. در این مقاله قصد داریم سری به دنیای عجیب و مرموز طبیعت بزنیم و شما را با جانورانی آشنا کنیم که در معرض انقراض قرار گرفته و بعضاً بسیار کمیاب هستند. هچنین قصد داریم اطلاعات دقیق تری نیز در خصوص آینده این جانوران در اختیار شما قرار دهیم و متوجه خواهید شد که محققانی چون بِث شاپیرو، امیدی به تکثیر و تولد دوباره این جانوران دارند یا خیر، با سیارک همراه باشید.
دو ماده کرگدن بازمانده سفید شمالی
در اوایل سال 2018 بود که به طور رسمی خبر مرگ آخرین کرگدن نرِ سفید شمالی تأیید شد. نام این کرگدن سودان بود و نزدیک به چهل و پنج سال از عمرش گذشته بود. به همین خاطر است که در حال حاضر، ناجُن و فاتو، دو گونه ماده باقی مانده از این نوع کرگدن منحصر به فرد شمالی به شمار می روند و در صورت مرگ این دو، نسل کرگدن های سفید شمالی به طور کلی منقرض خواهد شد. اما نکته ای جالب در این خصوص وجود دارد که این امکان را فراهم کرده است تا کرگدن های سفید شمالی از خطر انقراض نجات یابند. در حقیقت تمامی این امید ها به جنینی باز می گردد که توسط محققان درست شده است و در حال حاضر در دمای زیر صفر و در شرایطی یخ بسته نگاه داری می شود تا قابلیت حیات آن وجود داشته و از بین نرود. این جنین در شرایط آزمایشگاهی به وجود آمده است و برای به وجود آوردن آن از اِسپرم های یک کرگدن سفید شمالی که مرده بود استفاده کرده و این اِسپرم ها را با تخمک های یک کرگدن سفید جنوبی که از لحاظ ژنتیک و ظاهر، شباهت بسیاری به این کرگدن های سفید شمالی دارد، ترکیب کرده و در شرایط آزمایشگاهی این جنین را به وجود آوردند. حال باید دید که آیا امکان استفاده از این جنین بر روی ماده کرگدن های سفید شمالی بازمانده و نجات این گونه منحصر به فرد جانوری از خطر انقراض وجود دارد یا خیر.
آیا امکان بازگرداندن دودو ها وجود دارد؟
داستان جالبی در پس این پرنده منحصر به فرد وجود دارد. پیش از ذکر این داستان اطلاعاتی مختصر در خصوص این پرنده در اختیارتان قرار می دهیم: دودو در حقیقت نام پرنده ای بود که امکان پرواز کردن نداشت و زیستگاه اصلی آن جزایر موریس در اقیانوس هند به شمار می رفت. در قرن هفدهم میلادی و حدوداً در سال 1681 بود که دیگر از این پرنده منحصر به فرد مشاهده نشد. حال به داستان خود باز می گردیم: انقراض دودو ها، برای نخستین بار بود که صحبت از انقراض به واسطه فعالیت های انسانی را مطرح کرد و به همین خاطر است که این پرنده بسیار حائز اهمیت است. پیش از آن هیچ موجود دیگری به واسطه فعالیت های انسانی منقرض نشده بود. در قرن نوزدهم میلادی بود که در نهایت جورجز کوویر، طبیعت شناس مشهور، همگان را از این نکته آگاه کرد که فعالیت های انسانی حتی تا اندازه می تواند مخرب باشد که یک گونه جانوری را به طور کامل منقرض کند و دودو ها را به عنوان سمبل این فعالیت های مخرب خود برگزید. البته در حال حاضر محققان و طبیعت شناسان دیگر به دنبال یافتن دی اِن اِی ای هستند که متعلق به دودو ها باشد و به واسطه آن قادر به بازیابی این پرنده منحصر به فرد باشند تا نشان دهند که انسان علاوه بر تخریب، قدرت باز سازی نیز دارد. باید دید سر انجام این تحقیقات چه می شود.
عمر کوتاه بز کوهی سلیا
کمتر از هجده سال پیش و در سال 2000 بود که آخرین گونه موجود از بز کوهی سلیا که در منطقه پیرنه می زیست، جان خود را از دست داد و این گونه به نظر می رسید که مرگ این بز کوهی، پایانی بر نژاد منحصر به فردش بود. با این وجود از همان سال 2000، محققان ژنتیک و جانور شناسان مختلف تلاش کردند تا سلول های موجود در تخمک این بز کوهی را در آورده و آن ها را در شرایطی یخ بسته نگاه دارند تا از بین نرود؛ شاید که امیدی به بازیابی این گونه منحصر به فرد جانوری پیدا شود. در نهایت و سه سال بعد، به وسیله این سلول ها، دی ان ای منحصر به فرد بز کوهیِ سلیا تولید شد و آن را به تخمک های یک ماده بز کوهی معمولی تزریق کردند و نخستین گونه همسانه یا کلون بز کوهی سلیا به دنیا آمد (همسانه سازی شده: زاد آوری غیر جنسی گروهی از جانوران با ژن نمود یکسان که با نام کلونینگ (cloning) نیز شناخته می شود). نزدیک به دوازده دی ان ایِ ترکیبی دیگر نیز که در شرایط آزمایشگاهی به وجود آمده بود در ماده بز های کوهی تزریق شد. از میان این دوازده بز کوهی، تنها هفت تای آن ها باردار شدند و از میان این هفت بز کوهی، تنها یکی از آن ها قادر بود که دوران بارداری خود را به طور کامل طی کرده و بز کوهی سلیا را به دنیا آورد. متأسفانه تمامی زحمات محققان و جانورشناسان طی این مدت چند ساله، جز چند دقیقه ای شادی برای آن ها چیزی به همراه نداشت، چرا که سلیای به دنیا آمده تنها برای چند دقیقه کوتاه قادر به نفس کشیدن بود و به سرعت جان خود را از دست داد.
مهاجران گذشته
تصویری که مشاهده می کنید متعلق به مارتا است؛ آخرین گونه از کبوتران مهاجر که در سال 1914 دیگر هیچ اثری از آن ها مشاهده نشد و به طور کلی منقرض شدند. این گونه منحصر به فرد کبوتری آمریکای شمالی، به واسطه گوشت بیشتری که نسبت به سایر پرنده ها داشت، به کرات توسط شکارچیان شکار می شد و از غذا های محبوب مردم بومی آمریکای شمالی به شمار می رفت. عامل دیگری که سبب انقراض این کبوتر شد، رشد بی رویه قطع درختان و از بین بردن جنگل ها به منظور ساخت شهر ها و راه ها جدید بود و این ها همه در حالی بود که فعالان محیط زیست تمامی تلاش خود را به کار گرفته بودند و مرتب افراد بومی را از خطراتی که اعمالشان متوجه این کبوتر می کرد، آگاه می کردند که در نهایت تلاش ها شان بی نتیجه مانده و این کبوتر آمریکای شمالی منقرض شد. سازمانی تحت عنوان «بازیابی گونه های منقرض شده جانوری» مدت ها است احداث شده و هدف از راه اندازی این سازمان همان گونه که از اسمش پیدا است، باز گرداندن گونه های جانوری ای است که نسل شان به طور کلی منقرض شده است. تلاش های این سازمان شبیه به فعالیت هایی است که در دو مورد پیشین نیز در خصوص آن ها صحبت شد. البته به این واسطه که این کبوتران مهاجر مدت زیادی از انقرضا شان نمی گذرد، مسئولان این مؤسسه، امید زیادی به بازیابی آن دارند و حساب زیادی روی این پروژه برای ثابت کردن این مسئله که باز گرداندن گونه های منقرض شده جانوری وجود دارد، باز کرده اند.
زمانی که ماده ببر نامبت بدل به مادری برای نژاد ببر تاسمانی می شود
اروپاییانی که وارد قاره استرالیا شده و به گونه ای آن را به عنوان مستعمره خود در آورده اند، جایزه قابل توجهی برای کسی در نظر گرفته اند که خبری از گونه جانوری ببر تایلاسین یا تاسمانیان برای شان ببرد. ببری گوشت خوار که از نخستین نژادهایی است که بدل به ببرهای امروزی شده اند. آخرین ببر تاسمانیان و آخرین ببر از این گونه منحصر به فرد در سال 1936 در باغ وحش هُبارت جان خود را از دست داد و به همراه او، نژاد ببرهای تاسمانی نیز منقرض شد. در حال حاضر، محققان به وسیله راهکار ها و وسایل به خصوصی که در اختیار دارند، توانسته اند ژنگان (مجموع اطلاعات ژنی در یک یاخته یا اندامگان، به انگلیسی genome) این ببر تاسمانی را با توجه به چگونگی این ژنگان در یک کانگوروی جوان تا حدودی حدس بزنند و ژنگانی که در حال حاضر به وجود آورده اند را در اتانول نگاه داری می کنند و امیدوار هستند تا با تزریق این ژنگان به نزدیک ترین گونه جانوری به ببر تاسمانی، یعنی ببری که با نام نامبت شناخته می شود، این امکان فراهم شود تا دوباره زندگی به ببر های نژاد تاسمانی روی آورد.
پارک پلیستوسن
(پلیستوسن (Pleistocene) یکی از دوره های زمین شناسی است که از ۱٫۸ میلیون سال پیش تا ۱۰ هزار سال پیش را پوشش می دهد)
یکی از قابل توجه ترین گونه های جانوری که محققان و جانور شناسان بسیاری از سراسر نقاط دنیا، علاقه زیادی به بازگرداندن آن ها به چرخه طبیعت نشان می دهند، ماموت های پشم دار هستند. نزدیک ترین گونه جانوری به این ماموت ها که در حال حاضر هنوز منقرض نشده و در طبیعت زندگی می کند، فیل آسیایی است. بنا به اطلاعات و تحقیقات صورت گرفته توسط دانشمندان دانشگاه هاروارد، بازگشت این ماموت های پشم دار در چرخه طبیعت، می تواند نقش عمده ای در جلوگیری از آب شدن یخ های قطبی داشته باشد و در نهایت همین مسئله سبب خواهد شد تا تغییرات آب و هوایی کمتر چشم گیر شوند. اما آیا واقعاً چنین بازگشتی امکان پذیر است؟ پاسخ به این سؤال تقریباً منفی است، چرا که برای شبیه سازی پارک پلیستوسن که روزگاری ماموت های پشم دار در آن می زیستند، به چیزی حدود هشتاد هزار گونه مختلف جانوری نیاز است و تا این جانوران به چرخه طبیعت باز نگردند، شبیه سازی آن دوران و بازگشت ماموت ها نیز غیر ممکن خواهد بود. منتقدان این نظریه (باز گرداندن ماموت ها به چرخه طبیعت)، آن را یک داستان علمی تخیلی کامل می دانند.
بوفالو های وحشی اوراسیا
چیزی حدود چهارصد سال پیش، بوفالوهای منحصر به فردی وجود داشتند که قسمت های اعظمی از قاره اوراسیا را به عنوان زیستگاه اصلی خود برگزیده بودند، اما همانند بسیاری دیگر از گونه های جانوری، شکار بی رویه انسانی و نیز از دست دادن زیستگاه هاشان سبب شد تا این بوفالو ها نیز منقرض شوند. با این وجود، بوفالوهایی در حال حاضر در چرخه طبیعت حضور دارند که به صورت گله ای و دسته جمعی زندگی می کنند و همانند تمامی گونه های جانوری ای که تا کنون عنوان شدند، محققان و جانور شناسان در تلاش اند تا به وسیله دی اِن اِی و ژنگان موجود در بوفالو های امروزی، اقدام به بازگرداندن بوفالوهای وحشی قدیمی تر به چرخه طبیعت کنند. تلاش های اولیه در این خصوص در آلمان صورت گرفت و تا حدودی هم نتیجه بخش بود و بوفالوهایی که بی شباهت با نیاکان قدیمی تر خود نیستند، در بخش هایی از قاره اروپا به چرخه طبیعت باز گشته اند.
ملاقات با نیاکان
در گذشته های دور، گونه های انسانی نیز بر روی کره زمین می زیسته اند که در حال حاضر نسل آن ها به طور کلی منقرض شده است: انسان های اولیه که حتی برخی از خود ما نیز از نسل همان انسان های اولیه به شمار می رویم. بسیاری از ما، همانی دی ان اِی موجود در انسان های اولیه را در خود داریم. با این وجود نمی توان به طور کلی عنوان کرد که انسان های حال حاضر، نمونه های پیشرفته انسان های اولیه به شمار می روند و بسیاری از محققان و دانشمندان بر این باورند که ما انسان های حال حاضر مسبب اصلی انقراض انسان های اولیه هستیم و آن ها گونه و نژادی منحصر به خودشان بوده اند. با تمام این تفاسیر، تا کنون پیش آمده است که به این موضوع فکر کنید که در صورت مواجه با یکی از این انسان های اولیه که به گونه ای خویشانوند ما به شمار می روند چه احساسی پیدا خواهید کرد؟ البته دیدار با یک انسان اولیه غیر ممکن است، اما اقداماتی توسط محققین و دانشمندان در این خصوص صورت گرفته تا به وسیله آن قادر به این باشند تا نمونه های اولیه ای از مغز انسان های اولیه (بنا به اطلاعاتی که از آن ها در دست است) را به وجود آورده و با انجام تحقیقات تکمیلی، این مغز ها را توسعه داده و از تفاوت مغز انسان های امروزی با مغز انسان های اولیه تا حدودی پرده بردارند. اطلاعات حاصل از این مقایسه ها و آزمایش ها برای بسیاری جالب توجه خواهد بود.
شما اغلب می توانید در اینترنت در باره عقیم سازی حیوانات، به طوری که واقعا بتواند به طور قابل توجهی باعث کاهش تعداد حیوانات خیابانی شود موضوعاتی را خوانده اید. با این حال، استرالیا تصمیم گرفته برای سلامت گونه های دیگر ، راه دیگری را برای مبارزه با حیوانات خیابانی انجام دهد. اخیرا دولت استرالیا اعلام کرد قصد خود برای از بین بردن دو تا شش میلیون گربه خارج از شهر را، با مسموم کردن آنها انجام خواهد داد.
در استرالیا، برای دفع گربه ها از سم استفاده می کنند.
این استراتژی برای کاهش جمعیت حیوانات خیابانی مخصوصا گربه ها در سال 2015 توسعه یافت. برای این منظور، برنامه ریزی شده است که از سوسیس های مسموم شده استفاده شود .
سم 1080 تقریبا در سراسر جهان ممنوع است، به جز استرالیا، نیوزیلند، مکزیک، ژاپن و کره.
سم 1080 یک سم بسیار قوی و بسیار خطرناک است و در همه کشورها به غیر از نیوزیلند و استرالیا، ژاپن، کره و مکزیک ممنوع است. با این وجود، در داخل کشور، استفاده از آن باعث اختلافات جدی می شود. با این حال، این همان شیوه ای است که نیوزیلند همان نژاد موش ها و گربه ها و سگ های وحشی را بر عهده می گیرد که فکر می کنند جمعیت پرنده ای را به خطر می اندازند.
گربه ها شکارچیان خوبی هستند
پرندگان کی وی Kiwi در استرالیا وجود ندارد، اما واقعا تعداد زیادی گربه وجود دارد و همچنین حیوانات محلی را از بین می برند. تا سال 1700، گربه ها در این قاره وجود نداشتند ، ملوانان آنها را با کشتی هایشان آوردند. به همین دلیل طبیعت محلی با چنین شکارچیانی سازگار نیست - برای 300 سال طبیعت وقت نداشته است تا با چنین تغییر قابل توجهی سازگار شود.
بیش از صد حیوان در استرالیا در آستانه انقراض قرار دارند و بیش از 20 نوع از آنها به علت تعداد زیادی گربه ناپدید می شوند. برآورد شده است که در طول سال گربه های استرالیایی 377 میلیون (!) پرنده و 649 میلیون خزنده را می کشند.
طبق گفته دانشگاه ملبورن، از زمان آغاز برنامه، حدود 211،000 گربه وحشی در حال حاضر نابود شده اند. با این حال، تا این لحظه، گربه های بیشتری مسموم شده اند. دانشمندان امیدوارند با انتشار منظم سوسیس مسموم در مناطق مسکونی استرالیا، بسیاری از حیوانات و گربه های وحشی را در این سال نابود کنند.
البته این تصمیم باعث شد که اختلافات وحشتناکی در داخل و خارج از کشور وجود داشته باشد - گروه های حفاظت از حیوانات متعدد، از جمله PETA، درخواست های خود را به دولت استرالیا فرستادند و شروع به راه حل انسانی تر برای این مشکل کردند - عقیم کردن تدریجی گربه ها. دانشمندان محلی به این نتیجه رسیده اند که عقیم سازی تعداد زیادی از حیوانات وحشی به سختی امکان پذیر است و اگر در یک زمان انجام نشود، این به سادگی غیر ممکن است و در این شرایط عملی بی اثر است و بر جمعیت گربه ها تاثیر نمی گذارد.
دولت استرالیا قصد دارد تا سال 2020 حداقل 2 میلیون گربه را از بین ببرد.
در دولت استرالیا هیچ توافقی وجود ندارد. به عنوان مثال، چند سال پیش، زمانی که جمعیت کانگورو ها بیش از اندازه زیاد شد، وضعیت مشابهی وجود داشت، دولت شروع به در نظر گرفتن سناریوهای مختلفی برای حل این مسئله کرد. در اینجا یک گزارش از یک مطالعه است: "در برخی از مناطق استرالیا مسمومیت برای کشتن کانگورو ها مورد استفاده قرار گرفت.
گربه یک مارمولک شکار کرده است
همچنین در مورد نتیجه این عمل یک سوال باز باقی مانده است. چه بر سر جمعیتی از حشرات، مورچه ها، کرم ها و پرندگانی می آید که از جسد گربه های مسموم تغذیه می کنند؟ شاید آنهایی که دانشمندان می خواهند از آن ها حفاظت کنند. مسمومیت مکرر یک سناریوی بسیار واقعی است و چطور این چرخه ، محیط را در یک دوره زمانی طولانی تحت تاثیر قرار می دهد، کمتر روشن است.
سم 1080 به دلیل حل بیشتر این مشکلات انتخاب شد. این سم شامل مخلوطی از حدود 30 گیاه محلی است و حاوی تنها مواد طبیعی است. این بسیار موثر است - دوز بسیار کوچک برای کشتن یک حیوان اندازه گربه یا سگ می گیرد. تحت عمل 1080 باعث اختلال در مغز می شود، به همین علت که حیوان آگاهی را از دست می دهد. بعد از آن، سایر اعضای بدن کار خود را متوقف می کنند و در نهایت مرگ اتفاق می افتد. مرگ در عرض 15 دقیقه از زمان مسمومیت رخ می دهد.
در عین حال، PETA تأکید می کند که مطالعه مناسب در مورد اثر سم در طولانی مدت وجود ندارد و پیامدهای استفاده از چنین سمی نمی تواند فاجعه آمیز باشد.
گربه ها در استرالیا.
تا کنون بحث در کشور ادامه دارد. در همین حال، یکی از ایالت های استرالیا - کوئینزلند، حتی برای جسد گربه ها پاداش وضع کرده است تا مردم محلی را برای نابودی این حیوانات تشویق کند.
دلفین ها ساکنین بی نظیری از سیاره زمین که حقوق آنها توسط چندین کشور تأیید شده است
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
دلفین ها ساکنین بی نظیری از سیاره زمین هستند که حقوق آنها توسط چندین کشور تأیید شده است
انسان همیشه احساس ویژه ای به دلفین ها داشته و این پستانداران را از کل حیوانات متمایز می کند. ذهن و حسن نیت ویژه ، زبان اسرارآمیز آنها و توانایی درک یکدیگر ، احترام ما را القا می کند. مطالعات اخیر در مورد هوش و روشهای ارتباط آنها باعث شده است که در برخی از کشورها ، در سطح قانونگذاری ، دلفین ها به عنوان افرادی با خودآگاهی و احساسات شناخته شده و بر این اساس ، کشتار ، اسیر کردن و آموزش آنها را ممنوع اعلام کنند.
"مردمان دریا" و دستیاران خدایان
در دوران باستان ، دهها افسانه درباره دلفین ها ساخته شده بود. افراد مختلفی که در تماس با این موجودات شگفت انگیز قرار دارند ، آنها را با توانایی های معجزه آسا در افسانه ها قرار می دهند. تقریباً در هر حماسه ، داستانی وجود دارد که دلفین ها افرادی هستند که به خواست خدایان به ساکنین دریایی تبدیل شده اند. به عنوان مثال ، در افسانه یونان باستان ، دیونیسوس این کار را انجام داد که دزدان دریایی دریایی سعی کردند او را اسیر کنند. در میان ایتروسها و رومی ها ، دلفین ها سمبل سفر روح از طریق دریای مرگ به زندگی آخرت بودند. و البته افسانه های بیشمار می گوید که چگونه دلفین ها مردم و قهرمانان را از اعماق دریا نجات داده اند. و یکی از دلفین ها به پوزیدون کمک کرد تا معشوق خود - آمفیتریت را پیدا کند ، در لبه های جهان در اعماق اقیانوس پنهان شد و برای این خدای قدرتمند دریاها یاور خود را به بهشت برد ، جایی که صورت فلکی دلفین از آن زمان درخشان است.
دلفین ها خوانندگان زیر آب
نتایج شگفت انگیز در مطالعه صداهای ساخته شده توسط دلفین ها به دست آمد. دامنه این سیگنالها بسیار قدرتمند تر از انسانهاست - ارتباط صوتی ما در باند فرکانس تا 20 کیلوهرتز انجام می گیرد (نوازندگان قادرند تا 40 کیلوهرتز را تشخیص دهند) ، و برای دلفین ها این "سقف" تا 300 کیلوهرتز بالا می رود. علاوه بر این ، آنها همان شش سطوح سازماندهی گفتار را دارند که ما داریم. در گفتار انسان ، صدا ، هجا ، کلمه ، عبارت ، پاراگراف و متن مشخص شده اند ، و ما نمی دانیم که سطح "مکالمه" ویژه دلفین ها به چه مواردی تقسیم می شود ، اما این واقعیت که سوت آنها فقط مجموعه ای از صداها نیست ، آشکار است.
این نتیجه گیری توسط دانشمندان موسسه کالیفرنیا برای جستجوی اطلاعات فرازمینی انجام شده است. تجزیه و تحلیل فرکانس "آهنگ" های دلفین نشان می دهد که ما با یک مجموعه تصادفی از صداها روبرو نیستیم ، بلکه با سیگنالی مواجه هستیم که به اندازه گفتار انسان اطلاعاتی را در بر می گیرد. برای مثال ، "مکالمه" میمون ها ، که به همین روش تحلیل می شوند ، تنها یک انحراف جزئی از صداهای آشوب آور را نشان می دهد. اعتقاد بر این است که دلفین ها از جاهای مختلف حتی "گویش" های خود را نیز صحبت می کنند. دانشمندان در سوت خود درخواست های شخصی مربوط به نام افراد را شناسایی کردند.
"آواز خواندن" دلفین فقط مجموعه ای از صداها نیست
دلفین ها با احساسات غنی
ویژگی دیگری که بدون شک مورد توجه انسان ها قرار می گیرد ، عاطفی بودن دلفین ها است. حیواناتی که در یک گله زندگی می کنند عجله می کنند بدون هیچ تردیدی به یکدیگر کمک کنند. یکی از غرایز اساسی هل دادن یک همکار ضعیف به سطح است. این برای ساکنان دریایی که هوا تنفس می کنند بسیار حیاتی است و ممکن است 15-20 دقیقه در زیر آب باشد. بدین ترتیب خانواده به کودک تازه متولد شده کمک می کند و ممکن است که گاهی اوقات این غریزه برای افرادی که درمانده در آب هستند نیز کار کند. اگرچه امروز ، با بررسی دقیق تر رفتار دلفین ها ، مردم شروع به تمایل به فکر کردن در مورد اقدامات آگاهانه تر دوستان دریا یی ما می کنند.
دلفین ها یک توله ببر را در پارک سافاری در جینسنگ چین ارتباط برقرار می کنند.
دلفین ها احتمالاً دوستانه ترین حیوانات وحشی هستند. آنها بسیار کنجکاو هستند و نه تنها با انسانها بلکه با ساکنان دیگر باغ وحش ها و اقیانوس ها ارتباط برقرار می کنند. کارگران و مربیان پارک اطمینان دارند که هنگام برقراری ارتباط با کمک سونوگرافی ، دلفین ها همیشه زندگی تازه را حس می کنند. آنها می گویند که واکنش آنها نسبت به زنانی که انتظار بچه دار شدن را دارند ، همیشه متفاوت از معمول است.
حق زندگی دلفین ها
دلفین ها مدت هاست که در تصورات بشر چنان شگفت انگیز بوده اند که فعالان مدرن حقوق بشر در مورد دادن یک موقعیت ویژه به آنها فکر کرده اند. در اصل ،چنین سابقه ای در ابتدای قرن بیستم در نیوزلند رخ داد. دلفین پلوروس جک به دلیل رفتار شگفت انگیز خود ، به موضوع تحقیقات علمی و یک جاذبه محلی تبدیل شده است. به گفته ساکنان ، یک دلفین بزرگ خاکستری با رنگ غیرمعمول برای اولین بار در سال 1888 در کنار کشتی ها سفر کرد. دریانوردان بریندل می خواستند او را آزار دهند ، اما همسر کاپیتان مداخله کرد. از آن زمان ، دلفین ها به مدت بیست سال تمام اسکله های اصلی را که از این تنگه باریک به مسافت 6 مایل عبور می کردند ، اسکورت می کردند.
Pelorus Jack - مشهورترین دلفین در آغاز قرن بیستم
چه او وظایف یک خلبان را انجام می داد و چه در کنار کشتی صرف می کرد ، دانشمندان دقیقاً مشخص نکردند. آنها برای رفتار غیرمعمول ساکنان دریایی وحشی چندین توضیحات احتمالی ارائه دادند ، اما همه ساکنان محلی مطمئناً مطمئن بودند که دلفین دستیار آنها است. آنها بویژه پس از تیراندازی در سال 1904 از کشتی پنگوئن، دلفین برای چند هفته ناپدید شد ، سپس بازگشت و هنوز هم همه کشتی ها را بجز پنگوئن اسکورت می کرد. هنگامی که کشتی پنگوئن چند سال بعد غرق شد، البته این را به انتقام گرفتن این پنگوئن نسبت دادند. اما در آن زمان ، دلفین قبلاً از "حق مصونیت" استفاده می کرد. پس از شلیک ، که همه را عصبانی کرد ، به درخواست ساکنان این مستعمره ، فرماندار قانونی برای حمایت از یک حیوان شگفت انگیز تصویب کرد. بنابراین Pelorus Jack اولین دلفین تاریخ شد ، تحت مراقبت دولت قرار گرفت. علاوه بر این ، او نه تنها به عنوان حیوان نادر ، بلکه به عنوان موجودی که شخصیت و حسن نیت خاص خود را نسبت به مردم نشان می داد ، از خود دفاع کرد.
در این پناهگاه یک دلفین 10 روزه را که مادرش را از دست داده تغذیه می کنند
امروز ، قانون گذاران بسیار فراتر می روند. تا به امروز ، حقوق دلفین ها در چهار کشور به رسمیت شناخته شده است. کاستاریکا ، مجارستان ، شیلی و هند تأیید کرده اند که این حیوانات دریایی را " شخص با منشأ متفاوت از homo sapiens" می دانند . و از آنجا که دلفین ها فردی هستند ، بنابراین کشتن آنها جرم است ، و نگه داشتن آنها در اسارت ، بردگی است. بنابراین در این کشورها نگه داشتن آنها در دلفیناریوم ها و ایجاد پرش برای تفریح برای آنها ممنوع است. به هر حال ، دلفیناریوم ها در بسیاری از کشورها ممنوع است.
بیماری اسیدوز با تغییر در pH محتویات شکمبه به سمت اسیدی مشخص می شود. گاو و گوسفند به ویژه در دوره پاییز - تابستان مریض می شوند.
اتیولوژی اسیدوز اسکار هنگامی ایجاد می شود که نشخوارکنندگان به مقدار زیادی خوراکی که کربوهیدراتهای محلول در آنها وجود دارد، مصرف می کنند.
اینها خوراکی ها شامل ذرت ، جو دو سر ، جو ، گندم ، چغندرقند ، سیب زمینی ، سیب ، چمن سبز و غیره هستند. این بیماری در هنگام چریدن در مزارع پس از برداشت محصول و در مقابل زمینه عدم وجود پروتئین در رژیم غذایی از ویژگی های توده ای برخوردار است.
پاتوژنز. نزدیک به آنچه که در شکمبه با افت فشار خون و آتونی لوزالمعده اتفاق می افتد ، است که فرآیند با اسیدی شدن محتویات شکمبه همراه است. این امر در حین تولید مثل غالب میکرو فلورای اسید لاکتیک در شکمبه اتفاق می افتد ، که کربوهیدرات های محلول در آن به آسانی یک ماده غذایی مفید هستند.
هیدرولیز (تقسیم) کربوهیدرات ها تحت اثر آنزیم های باکتریایی اتفاق می افتد و اسیدهای چرب فرار در مقادیر زیادی تشکیل می شوند - استیک ، لاکتیک ، بوتیریک ، پروپیونیک ، پیروویک و غیره در شکمبه ، pH به 4-6 کاهش می یابد و با اسیدوز کلی در بدن همراه است.
در نتیجه این امر ، عملکرد متابولیسم بد است ، میزان ماهیچه ها از جمله در دستگاه گوارش کاهش می یابد. محتوای موجود در شکمبه کم می شود.
علائم این بیماری با کاهش یا قطع مصرف خوراک حیوانات ، افت فشار خون یا آتونی اسکار ، ضعف عمومی ، لرزش عضلات و بزاق همراه است. در موارد شدید ، بیماران نبض و تنفس سریعتر دارند.
تغییرات پاتومورفولوژیکی در اسیدوز: اپیتلیوم اسکار تحت تأثیر ، تورم و غالباً با وجود خونریزی و حتی نکروز همراه است.
تشخیص و تشخیص افتراقی. از آنامز درمورد ماهیت تغذیه حیوانات مطلع می شوند. در نهایت تشخیص نتایج حاصل از بررسی میزان pH محتوای شکمبه ، که زیر 6 و اغلب 4-6 خواهد بود ، و با نتایج محرومیت از فشار خون و آتونی لوزالمعده ، هنگامی که همراه با اسیدی شدن محتوای شکمبه باشند ، تأیید می شود.
درمان به منظور آزاد کردن شکمبه از توده علوفه سمی و خنثی سازی محصولات اسیدی ، آن را با محلول کلرید سدیم 1٪ ، محلول کربنات هیدروژن سدیم 2٪ یا محلول 3٪ از آن به مقدار 0.5-1 لیتر شستشو داده و همچنین آنتی بیوتیک تزریق می شود.
پس از آن ، توصیه می شود تا حداکثر 200 گرم از مخمر ، 1-2 لیتر شیر و محتویات زخم به دست آمده از حیوانات سالم ، به منظور استعمار آن با سمبل استفاده شود.
رژیم را با نسبت تعادل قند به پروتئین ، که باید 1-1.5: 1 باشد ، متعادل کنید. اطمینان حاصل کنید که حیوانات دائماً با کیفیت بالا تغذیه می شوند.
آلکالوزيس زخم - آلکالوزيس RUMINIS
این بیماری با نقض هضم دیواره سلولی همراه است که همراه با تغییر pH محتوای شکمبه به سمت قلیایی ، افت فشار خون و آتونی شکمبه است.
اتیولوژی این در درجه اول تغذیه طولانی مدت گوسفند و گاو از فیدهای حاوی مقدار زیادی پروتئین (شبدر ، یونجه ، sainfoin و غیره) و همچنین کنسانتره ها با اضافه کردن اجزای نیتروژن مصنوعی در مقابل زمینه کمبود کربوهیدرات ها است.
قلیای زخم وقتی تجویز می شود که میزان پروتئین در رژیم بیش از 20٪ باشد.
پاتوژنز. در چنین شرایطی ، فرآیندهای تأثیرگذار در شکمبه اتفاق می افتد ، پروتئین ها جذب نمی شوند بلکه به آمین های پروتئین زا تبدیل می شوند. سرشار از پروتئین باعث ایجاد یون های آمونیوم در شکمبه می شود. در نتیجه ، شرایط مطلوب برای میکرو فلورای منفی (گرم منفی) ایجاد می شود ، به طور عمده Escherichia coli و Proteus.
بیش از حد طبیعی ، آمونیاک تشکیل می شود ، که به جریان خون جذب می شود و باعث تغییر تعادل اسید قلیایی به سمت قلیایی می شود. pH موجود در شکمبه بالا می رود و می تواند به 8-9 برسد.این شرایط ، منجر به نقض هضم دیواره سلولی و متابولیسم بدن می شود.
علائم افزایش غلظت آمونیاک خون بیش از 20 میلی گرم درصد با علائم بالینی مسمومیت همراه است. با درجه بالایی از آلکالوز ، به عنوان مثال ، با مسمومیت با اوره (اوره) ، اضطراب ، لکه دار شدن دندان ها ، بزاق ، ادرار مکرر ، ضعف ، تنگی نفس ، ناهماهنگی و غیره با مصرف بیش از حد پروتئین در بدن مشاهده می شود که علائم بالینی آن کمتر مشهود است. امتناع از غذا ، افت فشار خون و آتونی اسکار ، بوی بد دهان ، تمپانوم در جای زخم و مدفوع مایع وجود دارد.
تغییرات پاتومورفولوژیکی. مشخص نیست
تشخیص و تشخیص افتراقی. Anamnesis ایده ای از ماهیت تغذیه حیوانات ارائه می دهد و علائم بالینی مربوطه و تعیین pH محیط موجود در شکمبه احتمالاً زمینه ای برای تأیید بیماری خواهد بود. فشار خون و آتونی لوزالمعده را وقتی که با افزایش pH محتوای پیکری همراه باشد از بین ببرید. در این حالت ، نقض عملکرد موتور لوزالمعده اولیه خواهد بود.
پیش بینی در موارد خفیف ، پس از رفع علت ، مطلوب است. در صورت مصرف بیش از حد اوره - مشکوک یا نامطلوب است.
با درمان علائم بیماری را از بین ببرید. جای زخم با محلول 2٪ اسید استیک شسته شده و سپس محلولهای ضعیف اسیدها استفاده شوند - استیک ، هیدروکلریک ، لاکتیک (0.5-1٪) برای حیوانات سالم همچنین با دادن 0.5 تا 1 کیلوگرم شکر حل شده در 1-2 لیتر آب و 3-4 لیتر شیر ترش نتایج خوبی حاصل می شود. برای گوسفند ، دوزها پنج برابر کوچکتر شود.
پیشگیری این بیماری از علت بیماری سرچشمه می گیرد و شامل متعادل کردن رژیم غذایی حیوانات با نسبت قند به پروتئین است (1: 1 یا 1.5: 1). هنگام استفاده از اوره در تغذیه ، لازم است آن را طبق دستورالعمل استفاده از آن ، به صورت دوز و مداوم وارد تغذیه کنید.
گربه ها در بیشتر موارد فرشتگان سبیل دار خوانده می شوند که هر لحظه آماده اند تا صاحبان خود را با ناز و غمزه تشویق به حمایت از خود کنند. اما بعضی از این حیوانات تجسم واقعی شرارت هستند: اطاعت نمی کنند ، غذا را سرقت می کنند ، مبلمان را خراش می دهند و به نظر می رسد که گربه ها به هر شکل ممکن رئیس بودن خود را در خانه ثابت می کنند.
چه اتفاقی می افتد اگر چنین فرشته سبیل داری در خانه ی شما ظاهر شود؟ به عکس های بامزه زیر نگاه کنید.
گربه اینقدر مردم آزار دیده بودین!
هیج جایی بهتر از اینجا نبود آخه!
سگ بیچاره! چقدر هم مظلومانه نگاه می کنه. دقیقا معلومه رئیس کیه.