(سیارک) : امروزه بر اساس نتایج سالها مطالعه میدانی، محققان شکی ندارند که خطر افسردگی، زنان را بیش از مردان تهدید می کند و احتمال ابتلای آنان به این اختلال خلقی دو برابر مردان است. از آنجایی که زنان نخستین کسانی هستند که به عنوان مادر پاسخگوی نیازهای حیاتی کودک هستند، سلامت روحی آنان تأثیر مستقیمی بر سلامت روحی و روانی فرزندانشان و در نتیجه سلامت روان جامعه خواهد گذاشت. از همین روست که در این مطلب سعی میکنم به عواملی که ممکن است به افسردگی در زنان منجر شود اشاره کنم.
افسردگی یکی از مهمترین انواع اختلالات خلقی است که در بسیاری از موارد دلیل اصلی مراجعه افراد به مراکز مشاوره و روان درمانی محسوب می شود. بیماری افسردگی انواع مختلفی دارد که از جمله مهمترین هایش افسردگی شدید، خفیف، بای پولار )یا دو قطبی(، بعد از زایمان و افسردگی خلقی فصلی هستند.
نشانه افسردگی و علامت اصلی افسردگی نوعی حس غم و ناامیدی است که گریبانگیر فرد میشود و سلامت روان فرد را به خطر می اندازد و طولانی شدن افسردگی را باید جدی گرفت. افسردگی در دراز مدت بر کیفیت روابط خانوادگی و اجتماعی و راندمان کاری و تحصیلی افراد تأثیر بسیاری می گذارد. اختلال در خواب، اختلال در تغذیه، گوشه گیری، بی میلی به کار، کاهش میل جنسی، ناتوانی جنسی در مردان، ناامیدی، پرخاشگری، زودرنجی، خستگی، منفی بافی، عدم و یا کمبود تمرکز و تمایل به خودکشی از دیگر علایم افسردگی محسوب می شوند.
در سی سال اخیر تحقیقات انجام شده در زمینه افسردگی نشان دادهاند که این بیماری چند عاملی است که با ارائه یک مدل بیولوژیکی روانی اجتماعی بهتر میتوان آن را فهمید.
عوامل مختلفی مانند رویارویی با مشکلات و شرایط دشوار زندگی از یک سو و راهکارهایی که شخص از آنان برای حل مسائل خود استفاده می کند از سوی دیگر در بروز اختلالات خلقی موثرند. تجربیاتی چون "از دست دادن" میتواند عاملی برای شروع افسردگی باشد. این از دست دادن میتواند مرگ یکی از نزدیکان، از دست دادن یک موقعیت اجتماعی یا شغلی، از دست دادن توجه و عشق دیگری و یا حتی از دست دادن احترام و اعتبار شخص در چشم دیگران باشد.
علاوه بر عوامل هورمونی و تأثیر آنها خصوصا بر زنان از جمله در دوران بلوغ، حاملگی، دوران بعد از زایمان یا همچنین یائسگی، عدم برخورداری از عزت نفس کافی ریشه بسیاری از انواع افسردگی محسوب می شود. به رغم همه پیشرفتهای اجتماعی شاید تصور اینکه هنوز در بسیاری از خانوادهها فرزند پسر را بر دختر ترجیح میدهند سخت باشد.
در ایران با اینکه دختران در عرصه های مختلف تواناییهای خود را نشان داده و برای مثال درصد بالایی از دانشجویان دانشگاهها را تشکیل میدهند، همچنان با تبعیض حاکم بر خانواده مواجه بوده و بیش از پسران مورد آزار، خشونت، کنترل، تحقیر و بی مهری والدین خود قرار می گیرند. تبعیض موجود بین فرزندان دختر و پسر، رفتار خصمانه والدین با آنها و به کارگیری روشهای تربیتی سنتی که در آن دختران جنس دوم محسوب میشوند دلایلی هستند که موجب کاهش عزت نفس دختران شده و در نتیجه بر میزان شکنندگی روحیشان می افزاید.
بیشترین علامتهای افسردگی در زنان را میتوان در شروع دوران بلوغ مشاهده کرد. زمانی که دوران کودکی به سر آمده و دختر وارد مرحلهای می شود که به طور جدی با انتظارات خانواده و جامعه روبرو می شود. مواجه شدن نوجوان با بحران هویتی و تغییرات جسمی، ترشح هورمونهای جنسی و پیدایش نیازهای جنسی از یک سو و تصور جدا شدن از خانواده، شروع زندگی مستقل و قرار گرفتن در شرایطی که باید برای آینده تصمیم بگیرد، از سوی دیگر، میتواند گذار از این برهه از زندگی را سخت کند.
از آنجایی که زنان و مردان در بیان احساساتشان با هم متفاوتند، واکنشی که در مقابل فشارهای روحی از خود نشان میدهند نیز یکسان نیست. در حالی که پسران عموما نگرانی هایشان را با پرخاشگری و ناهنجاریهای رفتاری نشان میدهند، اکثر دختران در شرایط مشابه دچار اختلالات خلقی و افسردگی می شوند.
تجربه آزار و اذیت جنسی، خشونت، بی مهری و تجاوز هم بیش از پسران موجب افسردگی زنان می شود
"هم ذات پنداری" روندی است که در طی آن کودک تلاش می کند شبیه والدین همجنسش باشد. مرگ زودهنگام مادر یا داشتن مادری افسرده احتمال افسردگی کودکان دختر را که از مادر الگو برداری میکنند افزایش می دهد. عدم توجه مادری که از افسردگی رنج میبرد بخت برخورداری از عزت نفس کافی را کم کرده و ممکن است از دختر، زنی بسازد که برای خود هیچ ارزشی قایل نیست.
عزت نفس میتواند جنبههای مختلفی داشته باشد. یکی از جنبه هایش به فرد و خصوصیات شخصی چون میزان استعداد، درجه جذابییت، زیبایی و اخلاق او بر میگردد و جنبه دیگر به ارزیابی که از خود در ایفای نقش اجتماعیاش دارد مرتبط است.
کمبود عزت نفس موجب میشود که فرد از خود تصویری منفی داشته باشد، آن را به همه جوانب زندگی تعمیم دهد و در نتیجه دچار نوعی درماندگی شود. این حس درماندگی که اصطلاحاً با "مود" پایین شروع میشود کم کم میتواند تبدیل به افسردگی شود. فرد افسرده عموما خود را بی ارزش، دنیا را پوچ و آینده را سیاه میبیند.
تجربه آزار جنسی، خشونت، بی مهری و تجاوز هم بیش از پسران موجب افسردگی زنان می شود. اینگونه تجربیات زن را دچار درماندگی می کند، گاه موجب میشود که او خود را در بروز اینگونه رفتارها مقصر بداند و با سرزنش خود هر چه بیشتر منزوی شود و این امر بر روابط اجتماعی او تأثیر منفی بگذارد. (سیارک)
برخی از زنان با بچه دار شدن خود را تنها به عنوان مادر تعریف و تمام وقتشان را صرف تعلیم و تربیت فرزندانشان می کنند. در این صورت زندگی یک زوج آنقدر وقف بچهها می شود که تصور تداوم رابطه آنها بدون وجود فرزندانشان ناممکن است. زنانی که زندگی شان تنها وقف خانه داری و بچهداری است با بزرگ شدن آنها و ترک خانه و تصور اینکه دیگر کسی به مراقبت و حضور آنان نیاز ندارد، ممکن است دچار افسردگی شوند. آنها با رفتن بچهها احساس میکنند فایده ای برای دیگران ندارند و هویت خود را از دست دادهاند.
نتیجه بعضی از تحقیقات نشان داده است که عدم اشتغال و داشتن سه فرزند یا بیشتر میتواند به علت شکننده کردن موقعیت اجتماعی زن به عاملی برای افسردگی بدل شود. استیصال و گیر کردن در موقعیتی که راه خارج شدن از آن دشوار به نظر میرسد یکی از عوامل مهم در بروز افسردگی است.
در برخی افراد استرس نیز میتواند ریشه افسردگی باشد.
برخی از کارشناسان معتقدند که علت افسردگی بسیاری از زنان تنها شکنندگی روحی آنان نبوده و به میزان استرسی که در زندگی روزمره با آن روبرو هستند نیز بستگی دارد. مسئولیت پذیری بیش از حد در محیط خانه و کار و رسیدگی به فرزندان یا سالمندان باری است سنگین که اکثر آنان بدوش می کشند. زنانی که بدون همسر و به تنهایی باید پاسخگوی نیازهای عاطفی و مادی فرزندانشان باشند بیش از دیگران احساس استیصال میکنند و امکان بروز افسردگی در آنان به مراتب بیشتر است.در میان زنان شاغل دستهای که نتوانسته اند بین زندگی خانوادگی و شغلی خود تعادل ایجاد کنند اغلب سرخورده می شوند.
آنان بدون توافق با شریک زندگیشان، تصور میکردند که به راحتی از پس هر دو نقش خود در خانه و بیرون از آن بر می آیند. متأسفانه عدم تقسیم کار در خانه و در نتیجه به دوش کشیدن بخش بزرگی از مسئولیت خانواده و تعلیم و تربیت فرزندان بار مضاعفی است که آنها بعد از مدتی توان تحملش را از دست می دهند. این زنان نهایتاً ممکن است به این نتیجه برسند که وظایف خود را آنطور که باید انجام نمیدهند و در نتیجه احساس گناه و عدم رضایت کنند. (سیارک)
افسردگی گاهی نتیجه زندگی در فرهنگی است که در آن محدوده سنی اطاعت از والدین روشن نیست
تجربهام در ارتباط با خانوادههای ایرانی نشان میدهد که اختلافات زناشویی، عدم برخورداری از حمایت همسر، درک نشدن توسط او یا طرد شدن توسط خانواده از دیگر مواردی است که بر میزان افسردگی در زنان تأثیر گذار است.
عدم پذیرش و به رسمیت شناختن شیوه زندگی فرد توسط خانواده تأثیرات عمیقی بر او می گذارد. این عدم پذیرش شخص را در بن بستی عاطفی قرار می دهد و او را علیرغم میلش مجبور به انتخاب می کند. انتخابی که در آن ادای دین به یکی عدم احترام و حق نشناسی به دیگری محسوب می شود. متاسفانه عدم تعریف درست و روشن از هویت شخصی و هویت خانوادگی و روشن نبودن مرزها در برخی از محیط های خانوادگی موجب میشود که والدین با دخالت های بی جا در زندگی فرزندان خود، بیش از آنکه موجب خوشبختی آنان شوند، به سرنوشتشان لطمه وارد کنند.
افسردگی گاهی نتیجه زندگی در فرهنگی است که در آن محدوده سنی اطاعت از والدین روشن نیست و با وجود سن بالای فرد، دخالت در امور شخصیش، او را تا حد یک کودک پایین آورده است.همه مواردی که به آنها اشاره شد به خوبی نشان میدهند که علاوه بر عوامل هورمونی مختص زنان، آنچه تأثیری بسزا بر سلامت روحی آنها میگذارد محیط خانوادگی و اجتماعی آنهاست.
محیط خانوادگی، بر دنیای درونی فرد اثر می گذارد و جامعه، عاملی بیرونی است که سلامت روحی او را تحت تأثیر قرار می دهد. از همین رو برای پیشگیری یا حل مسأله افسردگی شاید بیش از هر چیز باید به فکر تغییر روشهای تربیتی سنتی در خانواده و قوانین بسته در جامعه بود.
بهبود شرایط اقتصادی، امنیت شغلی، شرایط مناسب کار و حمایت های اجتماعی هم قطعاً به کاهش افسردگی در زنان و مردان منجر می شود. برقراری عدالت و رفع تبعیض هم چه در محیط کوچک خانواده و چه در جامعه میتواند مانع بروز و یا درمان افسردگی شود.
این پست را چگونه میبینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. (سیارک)
طبق اظهارات پزشکان آلزایمر بخش اجتناب ناپذیری از پیری است. "دکتر شاراد پل" میگوید
درواقع بسیاری از علائم مشخصه آلزایمر ، مانند از دست دادن حافظه و سردرگمی را میتوان جلوگیری یا کاهش داد.
یک جراح سرطان پوست، پزشک خانواده و نویسنده بهداشت ژنتیک اظهار داشته ما با رعایت برخی موارد میتوانیم از آلزایمر خود و عزیزانمان جلوگیری کنیم.
سخنان مبهم و بی ربط می تواند نشانه ی اولیه ی آلزایمر باشد
6 روش برای کاهش خطر ابتلا به بیماری آلزایمر
1- ترک سیگار
یکی از موثرترین روش برای کاهش خطر ابتلا به آلزایمر ترک سیگار میباشد. آمار بین المللی آلزایمر نشان داده احتمال مبتلا شدن افراد سیگاری به آلزایمر 45درصد بیشتر از افراد غیر سیگاری میباشد. بنیاد کشف دارو و آلزایمز گزارش داده ترک سیگار در هر زمان میتواند خطر ابتلا را کاهش دهد. حتی ترک سیگار پس از چند دهه نیز خطر ابتلا به آلزایمر را کاهش میدهد. افرادی که سیگاری نیستند اما در تماس مستقیم دود سیگار هستند نسبت به افراد سیگاری بیشتر در معرض آلزایمر قرار میگیرند. تماس با دود سیگار باعث درگیری عروق مغزی و ایجاد آلزایمر ناشی از درگیری عروق میشود
2- ترک مشروبات الکلی
ترک مشروبات الکلی نیز مانند ترک سیگار میتواند خطر کلی آلزایمر را کاهش دهد. بطور کلی نوشیدن یک الی 3لیوان مشروبات الکلی خطر ابتلا به فشار خون را افزایش میدهد. با این حال نوشیدن مقدار متوسط آن ممکن است خطر ابتلا به سکته را کاهش دهد و با باز کردن رگهای خونی خطر لخته شدن خون و در نهایت بیماری های قلبی را کاهش میدهد. اما اگر شما مشروبات الکلی مصرف نمیکنید هیچوقت بخاطر فواید آن این کار را انجام ندهید.
3- فعالیت بدنی
فعالیت یک روش بسیار خوبی برای پیشگیری از آلزایمر است. درست است که فعالیت ها برای آلزایمر مفید است ولی سعی کنید متناسب با سن فعالیت داشته باشید. حرکات یوگا، پیاده روی، دوچرخه سواری در کاهش استرس و فشار خون و حفظ تعادل موثر میباشند. یک گروه از محققین دودسته 16نفری بالای 67سال را انتخاب کردند: یک دسته بمدت 6ماه، 4بار در هفته ورزش های هوازی نظیر تردمیل و دوچرخه ثابت داشتند و دسته دوم در مدت مشابه و به تعداد دفعات یکسان گروه ورزشی هوازی، ورزش استقامت انجام دادند، با توجه به اینکه تمامی شرکت کنندگان مبتلا به اختلال شناختی خفیفی بودند، بعد از گذشت 6ماه اسکن مغزی افراد نشان داد در گروه ورزش هوازی حجم مغز افراد نسبت به گروه ورزش استقامت افزایش بیشتری یافته بود. همچنین طبق یافته محققان گروه هوازی شاهد بهبود قابل توجهی در حافظه و مهارت های فکری بودند.
4- مصرف غذاهای مفید
آنچه در مصرف غذاها باید مد نظر داشته باشید نوع غذاهایی است که روزانه مصرف میکنید، رژیم غذایی سنتی مدیترانه ای میتواند خطر ابتلا به آلزایمر را کاهش دهد. این رژیم غذایی شامل مقادیر زیادی میوه، سبزیجات، روغن زیتون، لوبیا، دانه غلات مثل گندم و برنج، همراه با گوشت قرمز حداقل و فرآورده های لبنی میباشند. تحقیقات نشان داده است افراد مسن تر که رژیم غذای مدیترانه ای را رعایت مینمایند نسبت به انواع دیگر رژیم های غذایی کمتر در خطر ابتلا به آلزایمر قرار میگیرند.
تغذیه سالم برای به تعویق انداختن آلزایمر
5- خواب کافی
خواب خوب و کافی ابتلا به آلزایمر را کاهش میدهد. دانشگاه برکلی(Berkeley) اعلام داشته افرادی که به بی خوابی مبتلا هستند درصد بتاآمیلوئید خون آنها افزایش میابد که باعث بیماری آلزایمر، شایعترین نوع آلزایمر میگردند. بهترین روش برای مبارزه با بی خوابی کاهش استرس از طریق حرکات یوگا و تمرکز میباشد، سعی کنید از خوردن قرص های خواب آور وغذاهای کافئین دار و شیرین در شب بپرهیزید. محققان دانشگاه کالیفرنیا اعلام کرده اند بعضی از افراد با وارد شدن به دوران سالمندی، توانایی لازم برای داشتن خواب عمیق را از دست میدهند. این مسئله میتواند پیامد های منفی و مخربی را برای سالمندان داشته باشد.
سالمندانی که چندین بار در شب از خواب بیدار میشوند در معرض ابتلا به آلزایمر هستند پس بهتر است از دوران میانسالی بفکر چاره باشیم.
یاد گیری زبان جدید با آلزایمر بی ارتباط نیست، هنگامی که یادگیری زبان جدید را شروع میکنید مغز به شروع به فعالیت کرده و عصب های آن تحریک میشوند و این عمل مغز خطر ابتلا به آلزایمر را کاهش میدهد. اگر یادگیری زبان در سنین پیری بسیار مشکل است بهتر است بجای یادگیری زبان از جدول های سودوکو یا پازل استفاده شود.
تجربیات خود را در مورد علائم و درمان بیماری آلزایمر با کاربران به اشتراک بگذارید.(سیارک)
(سیارک) بنا به آماری که تخمین زده شده است، حداقل چیزی حدود بیست میلیون آمریکایی (چراکه گرفتن آمار دقیق در این خصوص و مسائل مرتبط کار دشواری است) از افسردگی رنج می برند و به آن مبتلا هستند. نکته ای که در خصوص این افراد وجود دارد این است که بسیاری از آن ها ترجیح می دهند در تنهایی و سکوت خود با مشکل افسردگی دست و پنجه نرم کنند و وارد شدن به دنیای آن ها و بر قراری ارتباط با آن ها کار ساده ای نیست. متأسفانه این رویکردی که این افراد پیش می گیرند و این انرژی و احساسی را که بروز نمی دهند و در خود نگاه می دارند، در بلند مدت می تواند سبب انجام کارهایی برگشت نا پذیر از سوی آن ها شود، کار هایی چون خودکشی که بدترین آن ها به شمار می رود. آماری از سوی مرکز اجتماعات مربوط به خودکشی در آمریکا منتشر شده است که حکایت از مرگ چیزی حدود چهل و پنج هزار آمریکایی در سال بر اثر خودکشی دارد.
با تمام این تفاسیر اما، این مشکل بزرگ هم، همانند بسیاری مشکل های دیگر راه حل هایی دارد و حال آن که بر قراری ارتباط با این افراد مشکل است و دشوار، دلیل نمی شود که دست روی دست گذاشت و مرگ آن ها را تماشا کرد. یکی از مهمترین کارهایی که در این خصوص می توان انجام داد، این است که علائم مربوط به خودکشی که در اینگونه افرادی که قصدش را دارند شناسایی کرده و از این اتفاق نا خوشایند به ظاهر غیر قابل جلوگیری، پیشگیری کرد (البته ذکر این نکته در این جا حائز اهمیت است که صرف نظر از اینکه چه اتفاقی می افتد، خود را مقصر اتفاقی که خدایی نکرده ممکن است بیفتد ندانید و از این مطلع باشید که همین که در زمان نیاز، در کنار عزیزانتان بوده اید کافی بوده است). در این مقاله قصد داریم شما را با آن دسته از علائمی آشنا کنیم که اکثراً در افرادی که فکر خود کشی در سر می پرورانند، پدیدار می شود. پس از خواندن این مقاله، اگر احساس کردید عزیزانتان و یا کسان دیگری که می شناسید، به اینگونه افکار و علائم دچار هستند، توصیه می شود اقداماتی در خصوص پیشگیری از این کار آن ها انجام دهید. یکی از کارهایی که می توانید انجام دهید تماس گرفتن با مشاوران متخصص در این زمینه است که به شما کمک خواهند کرد. با سیارک همراه باشید.
آیا در نزدیکی خود دوستانی دارید که مرتباً در رابطه با معنای زندگی صحبت کنند و یا این که بگویند هر کاری که انجام می دهند بیهوده است و در نهایت نتیجه ای به دست نخواهد داد؟ در بسیاری از موارد کسانی که با این گونه افراد برخورد می کنند، مطلب را به شوخی برگزار کرده و جدی نمی گیرند، اما حقیقت این است که عنوان کردن چنین مسائلی می تواند معادل با این باشد که آن شخص یا دوست، به مشکلی بسیار اساسی از لحاظ روحی رسیده و با بیان کردن این گونه جملات از شما در خواست کمک می کند. جان ام. گروهل، دارای مدرک فوق دکترای روانشناسی، در مجله ای که مطالبی در خصوص مسائل روانی و روحی منتشر می کند نوشته است: «نهایتاً زمانی که با فردی مواجه می شوید که ظواهر او حاکی از افسرده بودنش است و نقابی از افسردگی به چهره دارد، به احتمال خیلی زیاد، مکالمه ای که میان شما و آن فرد بخصوص شکل می گیرد، وارد جنبه های فلسفی می شود که به طور معمول، چنین مکالمه هایی میان افراد رایج نیست. این گونه صحبت ها می تواند نشانه این باشد که آن فرد بخصوص از درون دچار مشکلات عدیده ای از نظر روحی و روانی است که جرأت در میان گذاشتن آن ها را با شما ندارد و به همین خاطر است که بحث های این چنینی را پیش می کشد تا از بروز احساسات اصلی و نهانی خود جلوگیری کند.».
داشتن شخصیتی کمال گرا و یا ایده آل گرا، خود به تنهایی نشانه این نیست که فردی قصد دارد خودکشی کند، اما ذکر این نکته حائز اهمیت است که کسانی که در داشتن این گونه بخصوص از حالت شخصیتی زیاده روی می کنند و در تمامی مسائل روزمره خود به آن مرتبط می شوند، در معرض افسردگی شدید قرار گرفته و احتمال ابتلا به آن در این افراد افزایش پیدا می کند. دکتر مارگارت روترفورد، محقق و روان شناس، در این خصوص گفت: «افرادی که از لحاظ رو حی و روانی به افسردگی شدید مبتلا هستند، صرف نظر از اینکه در چه عرصه ای فعالیت می کنند، اگر در آن عرصه، بهتر از سایرین نباشند، به شدت خود را آزار می دهند و متأسفانه این آزار رساندن به خود، کاملاً در سکوت و خفا صورت می گیرد و هیچ نمود بیرونی ندارد. نکته ای که در خصوص این گونه افراد وجود دارد این است که ممکن است به خود اجازه دهند در یک زمینه معمولی فعالیت کنند که در آن بهترین نباشند، اما اگر زمینه و عرصه ای که قصد فعالیت در آن را دارند، برایشان حاوی معنی و ارزشی بخصوص باشد و مهم تر از آن، اگر هدفی باشد که برای آینده در زندگی شان در نظر گرفته اند، حتماً باید بهترین باشند و اگر این گونه نباشد، با مشکلات عدیده روحی و روانی رو به رو خواهند شد.»
البته شاید حتی لازم به گفتن نباشد که دستگاه های هوشمند تلفن همراه در این روز ها بدل به وسیله ای شده اند که برای اعصاب و روان انسان نقش بدی بازی می کنند، با این حال این مسئله سبب نشده است که ما از این دستگاه های هوشمند استفاده نکنیم و دیگر تکنولوژی بدل به یکی از اصلی ترین جنبه های زندگی مان شده است. اما هدفی که از ذکر این مطلب داشته ایم چیز دیگری است و مربوط به موضوع مقاله مان می شود؛ اگر نگران وجود افسردگی در افراد خانواده خود هستید و علائم مربوط به آن را در این افراد مشاهده می کنید، بهتر است تلاش کنید به گونه ای منطقی آن ها را متقاعد کنید که کمتر از اینگونه دستگاه های هوشمند استفاده کنند. دلیل ما برای این عدم استفاده بیش از اندازه مبتنی بر تحقیقاتی است که در دانشگاه ایالتی فلوریدا صورت گرفته است که نتایج حاکی از آن نشان می دهد که چیزی حدود چهل و هشت درصد از نوجوانانی که در طول روز بیش، استفاده شان از دستگاه های هوشمند، به پنج ساعت و یا حتی بیشتر از این عدد می رسد، بیشتر نسبت به سایرین در معرض رفتار هایی قرار می گیرند که منجر به خودکشی می شود. البته این مقایسه یک طرفه نبوده است و گروه دیگری از افراد نیز در این تحقیقات در نظر گرفته شده بودند که تعدادشان بیست و هشت درصد کل نوجوانان بوده است و در طول روز کمتر از یک ساعت از وقت خود را صرف استفاده از دستگاه های هوشمند می کردند و در معرض چنین رفتارهایی قرار نگرفته بوده اند. البته نا گفته نماند که رویکرد و رفتاری که با افرادی که افسرده هستند و یا در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند، باید بسیار محطاطانه باشد و اگر واقعا از ته دلتان قصد کمک به این گونه افراد را دارید، نباید به هیچ عنوان با خشونت و عصبانیت رفتار کنید و به جای آن توصیه می شود در مورد رویکردی که قصد دارید در پیش بگیرید، کاملاً اندیشیده و آن شخص بخصوص را درک کنید.
نکته ای که در خصوص افسردگی باید مد نظر قرار گیرد این است که این بیماری تنها شامل علائم روحی و روانی نمی شود و بر خلاف تصوری است که عامه مردم از این بیماری دارند. بنا به تحقیقات بسیاری که روی اینگونه افراد که از این بیماری رنج می برند صورت گرفته است، بسیاری از آن ها علاوه بر مشکلات روحی و روانی خود، از دردهای جسمانی نیز رنج برده و در بسیار مواقع راجع به این دردها صحبت می کنند. کمر درد، سر درد، اختلالات مربوط به خواب، عدم توانایی جنسی و اختلالات مربوط به هضم غذا، از جمله مشکلات جسمی و یا فیزیکی هستند که اینگونه افراد در معرض آن قرار گرفته و بسته به نوع افسردگی خود از آن رنج می برند. نکته ای که در خصوص این مسئله وجود دارد این است که اینگونه بروز افسردگی در مردان به نسبت زنان شایع تر است و متأسفانه به این خاطر که منشأ اصلی این دردهای جسمانی در حقیقت همان مشکلات روحی و روانی است که این افراد ازشان رنج می برند، همانند سایرین به درمان های مرتبط با این دردها و اختلالات پاسخ نمی دهند و همین مسئله است که سبب تشدید افسردگی شان شده و آن ها را آزار می دهد.
مصرف بی رویه و بیش از اندازه مشروبات الکلی و نیز مواد مخدر، حتی بدون در نظر گرفتن افسردگی و موضوع این مقاله، خود معضلی است که اثرات و پیامد های بسیاری دارد و برای سلامت فرد و جامعه مضر است، اما این مصرف بیش از اندازه به خودکشی و افسردگی نیز مرتبط است. تحقیقات نشان می دهد که کسانی که به طور مرتب از این گونه مواد و نوشیدنی ها استفاده می کنند، تا چیزی حدود شش برابر بیشتر از سایر افراد عادی در معرض اقدام به خودکشی قرار می گیرند. اخیراً نیز در آرشیو یک مجله تخصصی آمریکایی مرتبط با مسائل روانی، نتایج تحقیقاتی منتشر شد که حاکی از آن بود که مردانی که به مصرف این گونه مواد و مشروبات اعتیاد دارند، تا چیزی حدود 2.3 برابر افراد عادی امکان دارد اقدام به خود کشی کنند. یکی از اصلی ترین دلایلی که سبب می شود چنین نتایجی از مصرف مواد و مشروبات حاصل شود، اختلالات شدیدی است که افراد الکلی در خوابیدن با آن مواجه می شوند که به مرور تنش های روحی و روانی بسیاری را برای آن ها به همراه می آورد.ترجمه itrans.ir
این مقاله ادامه دارد...
در سیارک بخوانیم:
با استفاده کمتر از نمک پاش موجود در آشپزخانه، به طور قابل ملاحظه ای خطر ابتلا به بیماری های مزمن را کاهش داده و از اختلالاتی چون نفخ پیش گیری خواهید کرد. به طور کلی زمانی که صحبت از آن دسته از غذاهایی می شود که به مرور زمان مشکلاتی را متوجه سلامت فرد می کنند، بیش از هر چیز دیگری، به کالری، چربی و میزان شکر موجود در این غذاها توجه نشان داده می شود. اما چه مشکلی در این باره وجود دارد؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که توجه بیش از اندازه ای که این گونه ترکیبات به سمت خود جلب کرده اند سبب شده است تا از ماده ای که به مراتب خطرات بیشتر و جدی تری را متوجه سلامت مان می کند غافل شویم: یعنی نمک.
بنا به اطلاعات به دست رسیده از سازمان سلامت جهانی، میزان نمکی که یک فرد بالغ در طول روز جذب بدن خود می کند نباید از دو هزار و سیصد میلی گرم بیشتر شود. متأسفانه، اخبار و اطلاعات به دست رسیده حاکی از آن است که مردم آمریکا به طور معمول به این میزان پایبند نیستند و بیشتر آن ها تا صد و پنجاه درصد بیش از آن چه عنوان شده نمک در طول روز جذب می کنند. حال نکته ناراحت کننده تر این است که کشور های ایالات متحده آمریکا، هیچ کدام در میان بیست کشوری که بیشترین سرانه مصرف نمک را دارند قرار نمی گیرند و کشورهایی چون تایلند، چین، ژاپن و ... ، به مراتب مردم کشور شان نمک بیشتری در طول روز مصرف می کنند و از جمله بزرگ ترین مصرف کنندگان نمک در جهان به شمار می روند.
اما سؤالی که پیش می آید این است که مگر کمی نمک اضافی بر روی غذا چه مشکلی می تواند به وجود بیاورد و چگونه می تواند سلامت فرد را به خطر بیندازد؟ در حقیقت، نمک مشکلات بسیاری را متوجه سلامت فرد می کند. جذب بیش از اندازه نمک توسط بدن فرد در طول روز، علاوه بر آن که فشار خون را به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهد، فرد را در معرض ابتلا به بیماری ها و اختلالات قلبی قرار می دهد، زنان باردار را با مشکلاتی مواجه کرده و سایر اختلالات و بیماری ها. متأسفانه بیشتر مردم از این مسئله آگاهی ندارند که نمک مصرفی در طول روز بسیار باید اندک باشد، چرا که یک قاشق چای خوری نمک حاوی تمامی میزان نمکی است که فرد در طول روز برای داشتن بدنی سالم به آن نیاز پیدا خواهد کرد. در این مقاله قصد داریم شما را با آن دسته از دلایلی آشنا کنیم که با استناد به آن ها می توان نمک را از رژیم غذایی به طور کلی کنار گذاشت. با سیارک همراه باشید.
نمک یکی از آن ترکیباتی است که به سرعت فشار خون را به حدی می رساند که به هیچ عنوان برای سلامت فرد مناسب نخواهد بود. تنها یک قاشق چای خوری نمک کافی است تا فشار خون به طور قابل ملاحظه ای افزایش پیدا کند و همین مسئله است که در نهایت فرد را در معرض خطرات و اختلالات گوناگونی قرار می دهد که از آن جمله می توان به سکته مغزی و بیماری های قلبی اشاره کرد. بنا بر این، هر گاه که در غذای خود نمک می ریزید، باید این نکته را به خاطر داشته باشید که به سمت این گونه بیماری ها نزدیک تر می شوید.
همان گونه که در مورد قبلی درباره آن اطلاعاتی داده شد، افزایش فشار خون از عوامل مستقیم و بلافاصله جذب نمک و خوردن نمک است که در نهایت و در بلند مدت می تواند به بروز سکته مغزی منجر شود. در ایالات متحده آمریکا، سالانه چیزی حدود هفتصد و نود هزار نفر به واسطه حملات مغزی، از کنترل قسمت هایی از بدن خود عاجز می شوند و سکته مغزی، بیش از هر اختلال دیگری مسبب این اتفاق ناخوشایند است. به همین خاطر است که هیچ گاه برای متوقف کردن کلی استفاده از نمک دیر نیست.
نمک، می تواند تأثیرات چشم گیر و جدی ای بر سلامت کلیه های انسان داشته باشد. زمانی که میزان نمک جذب شده در طول روز توسط فرد از آن چه به عنوان میزان کافی و سالم شناخته می شود فرا تر رود، کارکرد کلیه های به طور ویژه ای تحت تأثیر قرار گرفته و قابلیت دفع مواد مضر و سمی و تصفیه کردن آب جذب شده توسط فرد را تا حدود زیادی از دست می دهند. در نهایت همین مسئله است که در بلند مدت فرد را با مشکلات زیادی مواجه خواهد کرد. مصرف بیش از اندازه نمک می تواند در بلند مدت سلامت کلیه ها را به طور جدی تحت تأثیر قرار داده و به سکته مغزی منجر شود.
عروق خونی موجود در بدن انسان و کارکرد شان، تقریبا تمامی اعضا و اندام های مختلف بدن را تحت تأثیر قرار داده و برای سلامت و کارکرد صحیح آن ها از اهیمت ویژه ای برخوردارند (از قلب انسان گرفته تا مغز که مهمترین اندام ها در بدن هستند). متأسفانه زمانی که افراد میزان نمک مصرفی در طول روز را افزایش می دهند، همراه با آن نمک جذب شده شان نیز افزایش پیدا می کند که این مسئله منجر به بالا رفتن قابل ملاحظه فشار خون شده که در نهایت سبب ضعیف شدن و ایجاد اختلال در کارکرد عروق خونی خواهد شد. این گونه اختلالات در نهایت خطر بروز حملات قلبی و سکته مغزی را به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهد.
اگر از جمله افرادی هستید که خود را در معرض ابتلا به این بیماری خطرناک می یابید و از آن واهمه دارید، پیش از هر چیز دیگری بهتر است اقدام به توقف کلی جذب نمک به واسطه رژیم غذایی تان کنید. بنا به آمار و اطلاعات منتشر شده توسط سازمان سلامت جهانی، نمک از جمله مواد و ترکیباتی است که به طور قابل ملاحظه ای خطر ابتلا به سرطان معده را افزایش می دهد، با این حال، بنا به همین اطلاعات، امید این گونه افراد کاملا از دست رفته نیست و با توقف مصرف نمک و جذب نمک، می توان به مرور زمان از خطر شکل گیری سرطان معده تا حدود زیادی جلوگیری کرد.
اگر از آن دسته افرادی هستید که به هیچ عنوان دوست نمی دارید کهولت سن و بالا رفتن سن سبب زوال عقل و بروز اختلالاتی در کارکرد صحیح آن شود، بهتر است هر چه سریع تر از اضافه کردن نمک به غذای خود خودداری کنید. محققان دانشگاه تورنتوی کانادا، پس از انجام تحقیقاتی به این نتیجه رسیده اند که ارتباط مستقیمی میان جذب نمک و کاهش مهارت های شناختی مربوط به مغز انسان وجود دارد. بنا بر این اگر دوست دارید در سال های طلایی پایان عمر خود از همان کارکرد ذهنی و هوشی برخوردار باشید که در بیست سالگی خود از آن بهره مند بوده اید، بهتر است هر چه سریع تر مصرف نمک را متوقف کنید، چرا که میزان نمک مورد نیاز برای بدن فرد توسط خوراکی های دیگر در طول روز تأمین خواهد شد و میزان نمک موجود در نمک بیش از اندازه است.
پره اکلامپسی اختلالی ترسناک و مخوف است که زنان باردار را تحت تأثیر قرار می دهد و بیش از هر چیز دیگری، افزایش فشار خون است که سبب بروز آن می شود. البته نا گفته نماند که علائم و نشانه های بروز این بیماری به گونه ای است که بعضا حتی زنانی که کاملا از لحاظ سلامت اوضاع خوبی دارند را هم می تواند تحت تأثیر قرار دهد، با این حال، زنان باردار با مصرف آن دسته از خوراکی هایی که حاوی مقادیر زیادی نمک است، خطر ابتلا به آن را به طور قابل ملاحظه ای افزایش داده و سلامت خود و فرزندشان را مورد تهدید جدی قرار می دهند. به همین خاطر است که بیش از هر چیز دیگری به زنان باردار توصیه می شود از خوردن این گونه خوراکی ها در طول دوران بارداری خودداری کنند (بیش از هر خوراکی دیگری نمک).
اگر از آن دسته افرادی هستید که برای تنظیم فشار خون خود دارو مصرف می کنید، بهتر است هر چه سریع تر استفاده از نمک را به طور کلی متوقف کنید. زمانی که برای تنظیم فشار خون دارو مصرف می کنید، خوردن نمک و جذب نمک در نهایت سبب بروز اختلالاتی در این خصوص خواهد شد که منجر به شکل گیری اختلالات قلبی و یا اتفاق افتادن سکته مغزی می شود.
اگر می خواهید خطر قرار گرفتن در معرض حملات قلبی و بروز اختلالات قلبی را کاهش دهید، بهتر است به جای نمک از سایر ادویه ها و چاشنی های موجود برای طعم دار کردن غذای خود بهره بگیرید. مصرف بیش از اندازه نمک و جذب نمک می تواند سبب افزایش فشار خون، آسیب رسانی به عروق خونی و در نهایت افزایش خطر ابتلا به اختلالات قلبی شود. از سوی دیگر اما، زمانی که مصرف نمک را به طور کلی متوقف می کنید، در کوتاه ترین زمان ممکن شاهد نتایج آن خواهید بود و خطرات احتمالی ناشی از آن را به طور کلی از خود دور خواهید کرد.
اگر شکم بزرگی پیدا کرده اید، ممکن است بیش از هر چیز دیگری علت این مسئله مصرف نمک باشد. متخصصان تغذیه، نمک را به عنوان یکی از عوامل اصلی ای می شناسند که به خاطر مصرف اش فرد ممکن است دچار اختلال و نفخ شود. نفخ شکم، علاوه بر این که ظاهری ناخوشایند برای فرد به همراه خواهد آورد، احساس بسیار بدی برای این گونه افراد به همراه دارد، بنا بر این اگر قصد دارید اندامی متناسب داشته باشید، بهتر است هر چه سریع تر مصرف نمک در غذای تان را متوقف کنید.
اگر می خواهید اندامی متناسب داشته باشید بهتر است مصرف نمک را به طور کلی متوقف کنید. تحقیقات انجام گرفته در دانشگاه هلینسکی حاکی از آن است که ارتباط مستقیمی میان مصرف بیش از اندازه نمک و چاقی وجود دارد، بنا بر این، به نظر این محققان، یکی از راهکار هایی که برای کاهش وزن مطرح شده است، کاهش و یا قطع کلی مصرف نمک است.
دیابت و فشار خون بالا، دو مسئله ای هستند که ارتباط مستقیمی با یکدیگر پیدا می کنند و به همین خاطر است که تمامی افرادی که مرض دیابت در آن ها تشخیص داده شده است و برای کنترل اش دارو مصرف می کنند (یا انسولین تزریق می کنند) باید میزان جذب نمک شان را در طول روز، بیشتر از سایر افراد عادی مد نظر داشته باشند. هر دو اختلال یاد شده (دیابت و فشار خون بالا) می توانند در نهایت منجر به بروز اختلالات قلبی و نیز سکته مغزی شوند و به همین خاطر این گونه افراد باید میزان نمک بسیار اندکی در طول روز جذب کرده و از خوردن نمک خودداری کنند. علاوه بر این بهتر است این گونه افراد میزان نوشیدن آب و خوردن سبزیجات خود را افزایش دهند.
حتی اگر به باور خود میزان کلسیم جذب شده در طول روز برای سلامتی تان کافی است، به احتمال زیاد اشتباه می کنید و اگر میزان نمک جذب شده توسط شما در طول روز زیاد باشد، این احتمال به مراتب قدرت بیشتری پیدا می کند. متأسفانه علاوه بر تمامی آن چه تا کنون عنوان شده است، جذب بیش از اندازه نمک توانایی فرد برای جذب کلسیم را به طور جدی ای تحت تأثیر قرار می دهد و همین مسئله می تواند منجر به اختلالاتی در توانایی استخوان ها و درد گرفتن آن شود.
البته عوامل متعددی هستند که می توانند در نهایت منجر به این اختلال شوند: از تغییرات هورمونی شکل گرفته در بدن افراد گرفته تا کاهش آب جذب شده توسط آن ها، با این حال، کمتر عاملی را می توان یافت که تأثیر آن به قوت مصرف بیش از اندازه نمک باشد. البته، خبر خوب برای این دسته از افراد آن است که همانند تمامی مواردی که تا کنون عنوان شده اند، کاهش و یا قطع کلی مصرف نمک می تواند در کوتاه ترین زمان ممکن خطر این گونه اختلالات را از افراد دور کند.
این اختلال مربوط به گوش داخلی می شود و با نشانه هایی از جمله کاهش شنوایی (و یا از دست دادن شنوایی به طور کلی) و سرگیجه شناخته می شود. متأسفانه افزایش و بالا رفتن فشار خون می تواند تأثیر مستقیمی بر شدت گرفتن این سندرم داشته باشد و همان گونه که تا کنون متوجه شده اید، مصرف بیش از اندازه نمک تأثیر بسزایی بر بالا رفتن فشار خون دارد و اگر این سندرم در شما تشخیص داده شده است، بهتر است هر چه سریع تر مصرف نمک را به طور کلی متوقف کنید.
اگر فرد بخواهد از تأثیرات کهولت سن بر سلامتی اش تا حدود زیادی در امان بماند، پیش از هر چیز دیگری باید به رژیم غذایی خود توجه نشان داده و غذاها و خوراکی های مضر برای سلامتی اش را مصرف نکند. جذب بیش از اندازه نمک در طول روز، علاوه بر تمامی مواردی که تا کنون درباره شان توضیحاتی عنوان شد، سبب می شود استحکام معمول استخوان ها به طور قابل ملاحظه ای تحت تأثیر قرار بگیرد و احتمال ابتلا به پوکی استخوان افزایش پیدا کند. با این حال، پیش گرفتن یک رژیم غذایی مناسب و خوردن غذاها و خوراکی های سالم می تواند فرد را از بروز این گونه اختلالات مرتبط با استخوان تا حدود زیادی در امان دارد.
آن دسته از افرادی که از آسم و سایر اختلالات مرتبط با ریه رنج می برند، بهتر است هر چه سریع تر مصرف و جذب بیش از اندازه نمک شان را کاهش دهند. بنا به اطلاعات منتشر شده توسط محققان دانشکده سلامت بریتانیا، آن دسته از افرادی که از این گونه بیماری ها رنج می برند و جذب نمک شان را در طول روز کاهش می دهند، به مراتب کمتر از سایر افراد در معرض خس خس کردن گلو (و سایر ناراحتی های این چنینی) قرار می گیرند و علاوه بر این کمتر از سایرین در معرض خطر مرگ ناشی از این گونه بیماری های تنفسی قرار می گیرند.
بیماری در این مورد به عنوان یک نتیجه از انباشت استرس عاطفی تشکیل شده است.
جنبه های مهمی از زمینه عاطفی که همراه با تشکیل افسردگی هستند، از دست رفتن اعتماد به نفس، عزت نفس و اعتماد به نفس هستند.
لازم به ذکر است که در بزرگسالان، بیماری به طور عمده در مراحل و مدت زمان طولانی رشد می کند و سپس در نوجوانان شکل گیری این اختلال معمولا فقط در چند هفته، گاهی اوقات حتی چند روز طول می کشد. دو نوع فرایند که مسئول توسعه پاتولوژی نوجوان هستند هورمونی و روانی هستند.