انیس الدوله سوگلی ناصرالدین شاه چگونه زنی بود؟
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۴/۲۱
زنان بي شماري در دربار ناصرالدين شاه قاجار ميزيستند كه هر كدام داستاني داشتند اما تنها يكي از اين زنان بي شمار موفق به كسب عنوان علياحضرت و مقام ملكه ايران شد. انيسالدوله تنها همسر غير عقدي ناصرالدين شاه بود كه به اين عناوين دست يافت و در دربار ناصری از نفوذ بسیاری برخوردار بود. این پست به شرح حال وی اختصاص دارد:
فاطمه خانم ملقب به انيس الدوله فرزند نورمحمد از اهالي روستاي ييلاقي امامه بود. دختركي بيش نبود كه در يكي از سفرهاي شاه به امامه مورد پسند واقع شد و به علت خردسالي به جيران خانم فروغالسلطنه همسر محبوب شاه سپردند تا تربيت شود. با مرگ جيران خانه و اثاثيه وي به فاطمه خانم رسيد،او در سال 1278 به عقد غير دائم ناصرالدين شاه درآمد. فاطمه خانم ملقب به انيسالدوله شدو به ارج و قرب و اقتداردست يافت او حقوق معيني نداشت و مخارج آشپزخانهاو جدا حساب مي شد. ناصرالدين شاه بعدها از او خواست تا به عقد دايماش درآيد اما انيس الدوله نخواست تا ساعت سعد عقد نخست خود را برهم زند و تا پايان عمر در عقد غير دائم شاه باقي ماند.
در سال 1290 ناصرالدين شاه بنا به پيشنهاد صدراعظم خود ميرزا حسين خان سپهسالار براي نخستين بار راهي فرنگ شد. در اين سفر نيز چون سفرهاي داخلي و سفر به عتبات تصميم گرفت برخي از اعضاي حرم را همراه سازد. انيس الدوله از همسراني بود كه شاه را در اين سفر همراهي ميكرد: «كساني كه همراه ما به فرنگستان آمده اند از اين قرار است در دو كشتي : كشتي اول كه اسمش قسطنطين است و ما نشسته ايم اشخاصي كه در اين كشتي هستند: صدراعظم، انيس الدوله، عايشه، معصومه، خورشيد كنيز انيس الدوله، معتمدالملك، عضدالملك، و ...» سفر دريايي سختيهاي بسياري براي همسفران شاه پيش آورد: «كمكم دريا خراب شد امواج مثل كوه بالا آمد بسيار بسيار اسباب وحشت شد رفتم اطاق زنها به غير از انيس الدوله، عايشه و معصومه و كنيز انيس الدوله همه خراب و افتاده بودند».
زنان حرمسرا قاجار
در همان ابتداي ورود به روسيه شاه متوجه شد كه همراهي حرم در حكم زحمت است. « حرم اسباب زحمت هم حاضر شده نشسته بودند پشت ما » در بدو ورود به مسكو ناصرالدين شاه امينالسلطان را مامور كرد تا حرم را به باغي ببرد « ...من گفته بودم كه حرم را در خارج شهر جايي ببرند كه جنجال كم بشود بياورند اين طور شد». شاه پس از مشورت با صدراعظم خود ميرزا حسين خان سپهسالار تصميم به بازگرداندن حرم گرفت. به دستور ناصرالدين شاه سپهسالار به فرهاد ميرزا معتمدالدوله تلگرافي كرد و علت بازگشت زنان را ناخوشي آنان در ميان راه و عادت نداشتن به هواي ناسازگار و صدمه از كالسكه و راهآهن عنوان نمود «ديگر امكان بردن به بالاتر» نيست. دستور بازگشت با مخالفت انيسالدوله روبه رو شد ناصرالدين شاه خود چنين روايت ميكند: « 23 ربيعالاول ... توقف در مسكو... امروز بنا شد نيسالدوله و حرم از اين جا فردا بروند تهران، با ساري اصلان و ميرشكار، محمدحسن خان برادر انيسالدوله، حاجي سرور، .... انيس الدوله راضي نميشد گريه كردند خيلي به ما بد گذشت خيلي بد خيلي سخت. اگر همراه ميبرديم براي جا، منزل، كالسكه، كشتي نشستن اشكالات داشت .... آخر ميرشكار ساري اصلان راضي كردند به خودشان كه اينجا بد ميگذشت مثل حبس بودند.» انيس الدوله به تهران بازگشت و به مخالفان ميرزا حسينخان سپهسالار پيوست او بازگشت خود را توصيه صدراعظم به شاه ميدانست. اما بازگشت او به تهران فرصتي مناسب تر از سفر فرنگ برايش فراهم كرد مهد علیا مادر شاه و مقتدرترين زن دربار فوت كرد، انيس الدوله امور حرم را كاملا به دست گرفت.
زنان حرمسرا قاجار
تلاش او و ديگر مخالفان ميرزا حسين خان مشيرالدوله موثر واقع شد و شاه به خاك ايران رسيده بود كه خبر رسيد مخالفان صدراعظم در خانه انيس الدوله بست نشسته و عزل او را خواستارند. مخالفان ميرزا حسين خان در اجراي خواسته خود موفق بودند شاه عليرغم ميل خود صدراعظم را در رشت بركنار كرد. اما بعد از چند روز او را مجددا به سمت خود بازگرداند كه باز هم اعتراضاتي را به وجود آورد. يكي از معترضين انيس الدوله است كه همسر تاجدار خود را تحت فشار قرار ميدهد و مخالفان نيز دست از آستين او بيرون ميآورند. شاه در خاطرات خود مينويسد: «بنا شد علاءالدوله، صاحب ديوان و.... با بعضي احكام بروند طهران و صدراعظم دوباره صدراعظم باشد... ما هم راه افتاديم به رستمآباد. باز همانطور كج خلق هستم. رسيديم به منجيل .... باز از انيسالدوله احمق پاره اي كاغدها آورده از علما نوشتجات فرستاده بودند بعضي را ساخته بودند بعضي صحيح».
بار ديگر تلاش مخالفان و انيس الدوله نتيجه داد به دستور شاه مشيرالدوله بار ديگر از صدارت خلع شد و حكومت گيلان به وي واگذار شد. حكومت گيلان كوتاه بود و ناصرالدين شاه صدراعظم مخلوع خود را به وزارت امور خارجه منصوب كرد. ميرزا حسين خان از ديدگاه انيس الدوله نسبت به خود آگاه بود: «... در حين معاودت دادن سركار نواب عليه عاليه انيس الدوله دامت شوكته از مسكو محض اينكه ايشان همچو تصور فرموده بودند كه باعث و باني معاودت ايشان بنده كمترين هستم و حال آنكه خدا و سايه خدا روحنا فداه ميدانند كه ابدا بنده كمترين دخيل نبوده و هيچ عرضي درباره معاودت دادن ايشان به خاكپاي مبارك نكرده بودم از براي دلجويي ايشان چند فرمايش تغيرآميز نسبت به بنده در نزد ايشان و مخفيا فرموديد همين دو فقره باعث جسارت آنها شد نوشتند و تحريك كردند ...». او به شاه وعده داد كه در صورت روي كار آمدن مجدد خود كدورت انيس الدوله را رفع خواهد كرد با «شرفيابي به حضور مبارك به دادن پيشكش و رفتن به خانه جلالت ايشان به طوري خواهم نمود كه اسباب زحمت وجود مبارك نشود...» امري كه به نظر ميرسيد محقق شد و ديگر از جدل اين دو خبري نيست.
دختران ناصرالدین شاه
از رقباي سرسخت انيس الدوله، سوگولی ناصرالدین شاه در حرمسرا ، امين اقدس بود كه هر دو نيز از زنان نازاي دربار بودند. رقابت بين اين دو در تمامي مسائل مشهود بود در اين ميان امين اقدس برگي برنده داشت و آن هم برادرزاده امين اقدس، ملقب به مليجک و عزيزالسلطان بود. در روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه به جنگهاي شاه و انيسالدوله بر سر تقرب مليجک به موارد بسياري بر ميخوريم «19 ذيالحجه 1298: شام بيرون ميل فرمودند جمعي از اهل حرم قهر کرده نيامده بودند شنيدم ديشب به واسطه اظهار مرحمت به پسر مليجک انيسالدوله پرخاس کرده کار از گفتگو به جاي نازک رسيده بود. خود شاه هم از قراري که ميفرمودند به واسطه بدي هر دو بد حال شده بودند... خلاصه چون مرافعه انيسالدوله به جهت پسر مليجک بوده است زيادتر به مرحمت افزودند به دست خودشان شام کشيدند و به جهت طفل فرستادند».
انیس الدوله یکی از زیباترین زنان آن عصر و چهارمین همسر ناصرالدین شاه به شمار می رفت.
گرچه در دوره هاي بعد سياست انيس الدوله تغيير ميكند و ظاهرا خود را به مليجك علاقه مند نشان ميدهد. شاهد اين ماجرا عكسي است از او در كنار عزيزالسطان و تلگرافي كه شاه در سفر خود به فرنگ براي او و امين اقدس ارسال ميكند و خبر از سلامت خود و عزيزالسلطان ميدهد.
اين دو در بسياري از امور با يك ديگر رقابت داشتند ساخت و ساز موقوفات يكي از اين موارد است، انيس الدوله در سال 1284 تصميم به ساخت دروازهاي به نام دارالسياده در ميانه مسجد گوهرشاد گرفت كه اين دروازه از نقره بود و از هرجانب نيز اوراق طلا داشت بر اين دروازه نگاشتهاند:
به عهد خسرو جم جاه غازي شهنشه ناصرالدين شاه قاجار
انيسالدوله خاتون خواتين ز سيم و زر بهشت اين در بر اين دار
چندي بعد در 1309 امين اقدس نيز همين اقدام را انجام داد و در ميانه دارالسياده و راهرو سقاخانه دروازهاي از نقره وقف كرد.
در سفرهاي داخلي شاه دسته انيسالدوله نزديكترين گروه به شاه بود و اول اين گروه وارد اردو ميشد و پشت سر او ديگر اهالي حرم چون امين اقدس. در خصوص اين رقابت كار به جايي ميرسد كه امين اقدس از شنيدن بيماري انيسالدوله احساس شادماني ميكند. محمدحسن خان اعتمادالسطنه در روزنامه خاطرات خود در اين خصوص از سويي از پريشاني خاطر ناصرالدين شاه مينويسد و از سويي از شادماني دستگاه امين اقدس و اينكه با شنيدن خبر بهبود انيسالدوله امين اقدس «خودش را به ناخوشي زده».
انیس الدوله با لباس اروپایی
در جريان تحريم تنباكو نيز اين رقابت ادامه يافت، انيس الدوله راه خود را از شاه جدا كرد و استقلال خود را نشان داد، پس از صدور فتواي تحريم تنباكو به دستور انيس الدوله قليانها را جمع كردند و در پاسخ به شاه كه چه كسي تنباكو را حرام كرده گفت آن كس كه مرا به تو حلال كرده است. اما در مقابل وي امين اقدس به همراه شاه قليان ميكشيد و اعتنايي به اين حكم نكرد.
از موارد ديگر رقابت بين اين دو زن مسئله علي اصغر خان امين السطان صدراعظم ناصرالدين شاه بود. امين اقدس برخلاف انيس الدوله از دوستان امين السلطان محسوب ميشد در حالي كه انيس الدوله از مخالفان سرسخت صدراعظم بود. با مرگ امين اقدس در سال 1312 وظايف محول به وي چون «ترياك و آبگرم صبح، صابون و مسواك و غيره را به انيس الدوله دادند» تغييرات او در دستگاه امين اقدس چندان مورد رضايت امينالسلطان نبود با اين تغييرات او به اخبار مورد نظر دسترسي پيدا نميكرد و اخبار از طريق انيسالدوله به مخالفان وي ميرسيد « ميل صدراعظم اين بود كه وضع امين اقدس را بعد از مردن او به هم نزند اين دستگاه به همان شكل و ترتيب باشد. اما نائبالسلطنهها به خلاف ميخواستند اغول بيكه را كه دوست خودشان است رئيس خلوت اندرون بكنند. در معني انيسالدوله و اغول بيكه و باغبانباشي در ميان نيست. صدراعظم است و نايبالسلطنه همان طوري كه به واسطه عداوت با هم زندگاني بيرون پادشاه ما را مختل و مشوش كرده اند و اساس سلطنت را معدوم نموده اند همين قسم يك آسايش مختصري كه پادشاه ما در اندرون داشت اين دو موجود محترم برهم زدند.» اين تنها زنان شاه نبودند كه نسبت به انيس الدوله حسادت ميكردند بلكه خويشان شاه از محبوبيت وي خشمگين و آزرده بودند.
انيسالدوله
قهرمان ميرزا عينالسلطنه پسرعموي ناصرالدين شاه در روزنامه خاطرات خود مينويسد:
چيز تازه لقبي است كه انيسالدوله گرفته «حضرت قدسيه» لقب مرحمت شده از القاب تازه و اسباب حيرت و تعجب است. اين زن پير كثيف امامهاي چه قدر بايد ترقي كند نه خوشگلي دارد نه ملاحت نه سواد و خط هيچ. سياه، كثيف، پير، بد لهجه. همه خانمها ديدهاند و حالتش معلوم است. حالا ملكه ايران است در حقيقت امپراطريس ما است. افتخارها بايد به اين امپراطريس كرد... سالي سي هزار تومان مواجب دارد مداخل آن از صد هزار تومان متجاوز است خدا بخت بدهد. سالها كنيز فروغالسلطنه جيران بود. پس از او محترم شد تا به اين درجه رسيد كه رسيده... عشقي است كه اعليحضرت دارند به قول عوام كار دل است كار آب و گل نيست
انيسالدوله از نفوذ فراوان خود بر شاه استفاده ميكرد كه تنها چند نمونه از آنها در اينجا ذكر ميشود و نشان هوش و سياست اوست. در خصوص بركناري ركنالدوله از حكومت شيراز در نامهاي به شاه از او ميخواهد كه از اقدام خود صرفنظر كند در ضمن آنكه براي حاكم وساطت ميكند حقوق رعايا را نيز به شاه يادآوري مينمايد: « باري شنيدهام كه حكومت شيراز را باز تغيير دادهايد والله خيلي تعجب است بيچاره ركنالدوله هفت ماه است رفته با آنهمه خسارات اگر براي پيشكش است از خود شاهزاده بگيريد و خودش باشد اينطورها كه پدر رعيت بيچاره در ميآيد رعيت همين طور تمام ميشود. حاكم كه از خودش نميدهد دور از مروت است از همه جهت بيچارهها تمام شدند. عريضه را به دست كسي ندهيد محرمانه ملاحظه فرموده پس بدهيد خواجه بياورد». ناصرالدين شاه به خواسته انيسالدوله پاسخ مثبت داد و ركن الدوله را از حكومت شيراز بركنار نكرد.
زنان حرمسرا قاجار
مورد ديگر وساطت براي خواهر ميرزا ملكم خان، فرنگيس، است كه پس از عزل برادر مستمري او هم قطع شده و به توسط انيس الدوله در عريضهاي به شاه خواهان برقراري مجدد مستمري خود است. انيس الدوله در كنار نامه وي خطاب به همسر خود نوشته: «اين عريضه خواهر ملكم خان است به توسط من در سه سال پيش از اينكه خود پناه به شاه بياورد و از برادرش مايوس شده بود در سال دويست تومان مرحمت فرموديد و گذراني ميكرد... حالا بيچاره كارش به طوري شده كه تصدق به او واجب شده، برادر پدرسگش خلاف كرده باين يك مشت زن مسلمان بيباعث چه افتاده كه نانش را بريدند.... استدعا دارم محض تصدق وجود مبارك و زكوه بدن مبارك مواجب او را به هر كس كه داديد به خودش برگردانيد». اين خواسته او نيز با پاسخ مثبت شاه روبه رو شد. البته هميشه وساطتهاي وي مورد پذيرش واقع نميشد چناچه با فوت ميرزا يحيي خان مشيرالدوله وزير عدليه و تجارت بسياري به دنبال مقام او بودند يكي از اين افراد ميرزا حسن خان اعتمادالسلطنه است كه عليرغم نزديكي فراوانش به شاه متوسل به انيس الدوله شد ولي تقاضايش با بي اعتنايي ناصرالدين شاه روبه رو شد.
عکس سوگلی ناصرالدین شاه قاجار انيس الدوله
انيس الدوله كه در حكم ملكه قاجار محسوب ميشد هميشه پذيراي همسران سفراي خارجي بود و شاه نيز در اين مراسم حضور مييافت همسر درموند ولف، وزير مختار انگليس، همسر ايلچي ايتاليا، همسر سفير امريكا از جمله مهمانان انيس الدوله بودهاند. در ايام نوروز يا جشن ولادت شاه نيز دربار انيسالدوله پذيراي فرنگيها بود. در روز جشن ولادت شاه انيس الدوله نيم تاج بر سر و حمايل بر سينه با نشانهاي خارجي خود از مهمانانش پذيرايي ميكرد. از ديگر مراسمي كه با آداب و آيين توسط انيس الدوله برگزار ميشد؛ در روز سوم محرم علم شاه را به اندرون ميبردند و انيس الدوله به زينت آن با پارچههاي زري و طاقه شال و جواهر ميپرداخت، سپس خود كنار آن ايستاده و به پذيرايي از اهالي اندرون با شربت مشغول ميشد. پس از مراسم نوحهخواني توسط يكي از دختران فتحعلي شاه علم را با مراسمي خاص به تكيه دولت ميبردند. در اكثر موارد انيسالدوله بر سر سفره غذا حاضر و آماده كردن ميوه براي شاه نيز بر عهده او بود.
او داراي لقب حضرت قدسيه، و نشانهايي چون نشان شفقت از دولت عثماني و نشان حمايل آفتاب از سوي ناصرالدين شاه بود، اين نشان در نخستين سفر براي اعطا به ملكههاي اروپا ابداع شد. عمارتهايي كه به وي تعلق داشت عبارت بودند از: عمارت سه طبقه كلاه فرنگي در باغ عشرتآباد، عمارتي در صاحبقرانيه كه پيش از وي به مهدعليا تعلق داشته است.
انيس الدوله ناصر الدين شاه
در سال 1313 ناصرالدين شاه پنجاهمين سال سلطنت خود را جشن گرفت، نقل است كه انیس الدوله پيش از آن احساس خطر براي شاه ميكرده و از اجراي اين مراسم چندان خوشنود نبوده است. تاجالسلطنه دختر ناصرالدين شاه در اين خصوص مينويسد: «خواجهها وارد شده لباس روز قرن را آوردند اين لباسي بود از ماهوت مشكي اعلا كه زينت داده شده بود از مرواريدهاي درشتي كه پدرم به سليقه خود انتخاب كرده ساخته بود. ... خانمها با يك همهمه و ازدحامي لباسها را تماشا كرده تعريفها نمودند... كسي كه تنها در تمام اين هياهو ساكت و غمناك بود انيس الدوله بود كه با يك وحشت و اضطرابي به شوهر عزيز يگانه خود تماشا كرده مشرف به بيهوشي و افتادن بود ...» و در روز جشن نيز از شاه خواست تا به حضرت عبدالعظيم نرود و او را از توطئهاي برحذر ميدارد. پس از مرگ همسر بسيار اندوهگين بود و روايت است كه با ديدن عكس شاه بر روي اسكناس « چنان بر سينه و شكم كوفت كه سخت بيمار شد» او يك سال بعد از قتل ناصرالدين شاه در بيست و سوم ربيعالثاني 1314ق به علت ابتلا به بيماري يرقان درگذشت. (سیارک)
عینالسلطنه در خاطرات خود مینویسد:
سی سال است که روز به روز ترقی کرده در حقیقت بانوی حرم و ملکه ایران بود. با وجود آنکه صباحت منظری نداشت شاه بی اندازه مایل بود. عموم زنها تمکین او را داشتند. از اغلب دول فرنگ نشان داشت. ... مهمانیهای رسمی اندرون با او بود... مکنت زیادی دارد. جواهرهای او را هیچ کس ندارد. تمام خزانهای و اعلی است. دخل زیادی در سال داشت. لیکن خرج هم زیاد میکرد و زن خیر با سخاوتی بود. در لباس مهمانی و خانهداری تالی نداشت. بیشتر تغییرات لباس حالیه زنها به واسطه اختراع و تفکر او پیدا شده... خیلی حق به گردن زنها و مردها دارد.
انیس الدوله در مرکز
به وضوح می توان دریافت که تمام تصاویر شاهزاده خانم های ظاهراً ایرانی در اینترنت کاملاً صحیح نیست. در عکس چهره واقعی زنان را می بینید که با عکس در اینترنت متفاوت است. به جرات می توان گفت عکس در اینترنت با امضای شاهزاده خانم های ایرانی، مردانی از تئاتر شاه را نشان می دهد که نقش زنان را بازی می کنند.
از انيس الدوله آثار خيريه به اين شرح باقي است: ضريح نقره براي شهداي كربلا، پرده مرواريد تقديم آستان حضرت سيدالشهدا، ده باب دكان وقف حضرت رضا براي روضهخواني، جيقه الماس تقديم روضه مقدسه حضرت اميرالمومنين، نيم تاج الماس تقديم عتبه حضرت رضا، بقعه و گنبد شاهزاده حسين در امامه، بناي پل در ناصرآباد سمت لواسان. چاپ و توزيع مجاني يك جلد از كتاب ناسخالتواريخ مربوط به شرح حال حضرت فاطمه (س) و دستور به چاپ رساله عمليه زينهالعباد در سال 1313.
انيسالدوله از ديد کارلا سرنا
يکي از جهانگرداني که در خاطرات خود به بانوي حرم ناصري يا ملکه ايران انيسالدوله پرداخته است کارلا سرناي ايتاليايي است که در سيامين سال سلطنت ناصرالدين شاه به ايران آمد. او با دقت زنانه به جزئيات ميپردازد و نکاتي را که از ديد سياحان ديگر دور ميماند بررسي ميکند و محافل زنانهاي را که ديگر سياحان مرد به آن راه نداشتهاند به تصوير ميکشد. گرچه چون ديگر سياحان اروپايي اغراض و به سخره گرفتن عادات و آداب ايرانيان در نوشتار او مشهود است اما منبعي مناسب براي بررسي دوره ناصري ميباشد. کارلا سرنا از سياحاني است که موفق به ديدار همسر محبوب ناصرالدين شاه انيسالدوله شده و چند بار با وي ملاقات و گفت وگو داشته است.
زنانی که اختیار نداشتند
من افتخار اين را داشتم که از سوي اعليحضرت براي تماشاي تعزيه در جايگاه مخصوص همسر سوگلي شاه، که عنوان ملکه ايران را دارد دعوت شوم. يکي از خواجهها مرا از پيچ و خم راهرو قصر گذرانيده و به جايگاه مخصوص راهنمايي نمود. اين جايگاه اطاقک کوچک چهار گوش خيلي تاريکي بود با ديوارهايي از آجر قرمز، که تنها يک بخاري ديواري در آنجا با هيزم ميسوخت و فضاي جايگاه را هم گرم و هم روشن ميساخت.
چون علياحضرت انيسالدوله هنوز نيامده بود من توانستم خانمهايي را که در انتظار آمدن وي بودند خوب تماشا کنم تعداد بي شماري زن براي آوردن قليان و شربت که رسم پذيرايي از مهمان است مرتبا در رفت و آمد بودند. خواجههاي سياه غلام بچههاي سفيد در کار پذيرايي به آنها کمک ميکردند. ميان خانمها چند نفر خانم اروپايي را هم ديديم که يکي از آنان را شاه دعوت کرده بود در موقع مکالمه من و انيسالدوله مترجم ما باشد.
علياحضرت به همراه تعداد زيادي ملتزم وارد شدند به احترام ورود وي همه از جاي خود برخاستند و سلام کردند. با من خيلي دوستانه دست دادند و با اشاره دست نزد خود در قسمت جلوي جايگاه جايي را نشان دادند. آنگاه به خانم مترجم ما خطاب کردند که همين مطلب را براي من ترجمه کند. ولي به زودي ما موفق شديم به زبان اشاره منظور همديگر را خوب درک کنيم.
من از نزديک توانستم سوگلي شاه را خوب تماشا کنم. انيسالدوله قيافه يک زن کاملا کدبانو را داشت. با آنکه از عمرش بيش از سي و شش سال نميگذشت ولي از داشتن اندام چاق و چلهاي به خود ميباليد چنانچه بر اين اندام گوشتالود ميتوانستيم يک صداي زنانه که در نهايت فاقد لطف و ظرافت است ، يک جفت لب سرخ که پرزهاي پرپشت و گندم گون بر بالاي آن سايه انداخته و جلوه دندانهاي سفيد و مرتب را چند برابر کرده است و دو چشم درخشان که زير ابروان کلفت و سياه يا اگر بهتر بگوييم به شدت سياه شده برق ميزنند اضافه کنيم غايت زيبايي زنانه را از نظر ايرانيها در يک نفر يکجا داشتيم.
سوگلي شاه دختر نجاري از اهالي اطراف تهران است. شاه در هشت سالگي او را ديده و به اندرون آورده است و در هجده سالگي جزء يکي از زنان صيغهاي او شده است. چون از لحاظ شرعي هر مسلمان فقط چهار زن عقدي ميتواند داشته باشد هنوز هم زن صيغهاي شاه است. از روزي که به عنوان زن سوگلي شاه انتخاب شده نفوذ زيادي روي اعليحضرت دارد.
امين اقدس
کارلا سرنا پس از اين توصيفات به ملاقاتهاي نوروزي انيسالدوله ميپردازد:
در ايام نوروز خانمهاي سرشناس از رفتن به ديدن ملکه انيسالدوله غفلت نميکنند و اين روزها براي مطرح کردن درخواستهايي که از سوگلي شاه دارند مغتنم ميشمارند، ضمنا اهداي تحفههاي سنتي از قبيل شيريني، مربا، نقل و نبات که لاي آنها با مهارت خاصي جواهرات گرانبها و کيسههاي کوچک محتوي سکههاي يک توماني جا داده ميشود، نيز فراموش نميگردد. خانمها بعد از مبادله تعارفات معمولي، آزادانه با هم سخن ميگويند. مثلا خانمي براي يکي از اعضاي خانواده خود از ملکه مقام بهتري را درخواست دارد و در عين حال هديهاي را که براي گرفتن چنين مقامي به همراه آورده است به او عرضه ميکند.
عکس دیده نشده از حرمسرا ناصرالدین شاه
کارلا سرنا در بخشي ديگر از سفرنامه خود به نقل از انيسالدوله از همراهي وي با ناصرالدين شاه در نخستين سفر فرنگستان سخن ميگويد:
از سويي شاه چون تمايل نداشت به صورت مجرد مسافرت کند نميدانست از ميان زنانش کدام را و به چه ترتيب به همسفري خود برگزيند. از سويي ديگر همراه قبله عالم بودن در اين سفر نهايت آرزوي همه خانمها بود... شاه مدتي در اين باره با وزير خود که راهحلي به نظرش نميرسيد مذاکره کرد ولي سوگلي شاه که در زرنگي و نکتهسنجي سرآمد بود، تدبيري به کار بست که تنها او و يک کنيز زنگي پير که دايه ناصرالدين شاه بود توانستند افتخار همراهي شاه را داشته باشند... سوگلي شاه که از فرط خوشحالي سر از پا نميشناخت شاديکنان فرياد کشيد: خدا راشکر ....
نظرات
بهنام۱۴۰۰/۱۱/۳۰ناصرالدین شاه 84 زن و بیش از دوازده دختر شاهزاده داشت. البته ردیابی سرنوشت همه زنان غیرممکن است، اما برخی از آنها در تاریخ اثر بسیار قابل توجهی از خود به جای گذاشتند. یکی از آن ها ، محبوب ترین و قدرتمندترین سوگلی ناصرالدین شاه انیس الدوله بود.
بهنام۱۴۰۰/۱۱/۳۰شایسته است داستان سوگلی ناصرالدین را با همسر دیگری - جیران فروغ السلطنه - که عشق اصلی و فراموش نشدنی شاه بود آغاز کرد. متأسفانه، حتی یک عکس از او باقی نمانده است، بنابراین ما باید نظرات معاصران را در مورد چشمان سیاه و زیبای او باور کنیم، و همچنین این واقعیت که او بی پروا جسور بود، ماهرانه سوار بر اسب در لباس مردانه بود و شاه رادر شکار همراهی می کرد. او چهار پسر برای شاه به دنیا آورد و تأثیر بسیار زیادی بر شوهرش گذاشت، اما افسوس که همه فرزندانش مردند و به زودی خود او نیز مرد.
بهنام۱۴۰۰/۱۱/۳۰بنابراین انیس الدوله (اصالتاً فاطمه) دختر دهقانی فقیر بود و ابتدا به عنوان خدمتکار جیران وارد حرمسرا شد. فاطمه خواندن و نوشتن نمیدانست، اما ذهن فطری بسیار خوبی داشت و در حرمسرا به او فرصت تحصیل داده شد. در سال 1860، چند ماه پس از مرگ جیران، فاطمه با شاه ازدواج موقت کرد (چنین ازدواجی با توافق دوجانبه برای مدت معینی منعقد می شود). سپس بارها به او پیشنهاد ازدواج دائم داده شد، اما او نپذیرفت.
بهنام۱۴۰۰/۱۱/۳۰فرزندان انیس الدوله ...... سوگلی قاجار ، انيس الدوله در حرمسرا ، از زنان نازاي دربار بود!
بهنام۱۴۰۰/۱۱/۳۰امین اقدس نیز اغلب در تصاویر دیده می شود. دختری از یک خانواده دهقانی فقیر به خدمت انیس الدوله سپرده شد. کم کم به رقیبی سرسخت برای سوگولی ناصرالدین شاه تبدیل شد. او به هیچ وجه از زیبایی بویی نبرده بود، اما دارای ذهنی حیله گر و پرخاشگر بود. امین اقدس آرزو داشت که در قلب حاکم جای بگیرد و شروع به تلاش برای تقویت موقعیت متزلزل خود کرد.
بهنام۱۴۰۰/۱۱/۳۰شاه بسیار تحصیل کرده بود و از کودکی واقعاً به عکاسی علاقه داشت. او در دوران حکومت او بدعت های زیادی وارد شد. تعداد زیادی صیغه داشت، اما انيسالدوله محبوب ترین آنها بود.
بهنام۱۴۰۰/۱۱/۳۰جهان خانوم، ملکه جهان، مهد علیا، «گهواره والا»، نوه فتحعلی شاه، همسر محمدشاه، مادر ناصرالدین شاه. او یکی از قوی ترین زنان سلسله قاجار بود. با استفاده از قدرت خود از حرمسرا، هنگامی که پسرش بر تخت پادشاهی ایران نشست. او با احساس قوی خود از شاهزاده خانم قاجار ، به تنهایی تقویت و بقای اشراف قاجار را در برابر رقابت های عوام که در نتیجه سیاست های پی در پی شاهان قاجار به موقعیت های برجسته ارتقا یافته بودند، تضمین کرد. او که یک زن کارکشته و حیله گر با استعدادهای سیاسی، شخصیت قوی و غرور خانوادگی بود، به بهترین وجه جریان پنهان مادرسالاری را در نخبگان قاجار نشان داد.»
بهنام۱۴۰۰/۱۱/۳۰میرزا علی اکبر خان نقاشباشی به دستور ناصرالدین شاه که از عاشقان بزرگ فرهنگ اروپایی بود، در سال 1890 در مدرسه پلی تکنیک دارالفنون تئاتری ترتیب داد که در آن نمایش های طنز برای اشراف قصر اجرا می شد. از آنجایی که به دلیل سختگیری های مسلمانان، زنان از اجرای صحنه منع می شدند، نقش های زنانه توسط مردان اجرا می شد. برای اولین بار زنان در ایران در سال 1917م روی صحنه رفتند.
بهنام۱۴۰۰/۱۱/۳۰بسیاری از محققان آن دوره استدلال می کنند که حرمسرا ناصرالدین شاه معروف باید توسط دخترانی زیبا نشان داده می شد که پارامترهای آن دوران را برآورده می کردند.
بهنام۱۴۰۰/۱۱/۳۰معروف است که عکاس دربار ناصرالدین شاه یک عکاس روسی به نام سوریوگین بود. این تصاویر او بود که وارد شبکه شد. تقریباً همه عکسها امضا شده بود. مورخان خاطرنشان می کنند که دقیقاً به دلیل ممنوعیت عکاسی از زنان، تنها مردان در همه تصاویر به تصویر کشیده شده اند.
بهنام۱۴۰۰/۱۱/۳۰تقریبا در تمام عکس های ارائه شده از زنان حرمسرا قاجار در اینترنت، بازیگران با دامن های عجیب و غریب فیلمبرداری شده اند. یک داستان واقعی در مورد منشاء این دامن ها وجود دارد. ناصرالدین شاه به قدری از باله خوشش آمد که به خیاطان قصر دستور داد که چنین دامن هایی بدوزند. بنابراین، عکس مردانی را با دامن های توتو نشان می دهد، اما نه شاهزاده خانم ها.
در ادامه بخوانید...