هنجارهای قواعد عاطفی در فرهنگها


میزانی که انتظار می رود ما احساساتمان را بروز داده یا مخفی کنیم بستگی به فرهنگی دارد که در آن زندگی می کنیم.ارزش های فرهنگی در برخی کشورها-به ویژه اتیوپی، کره، ژاپن، و اتریش- از مردم انتظار دارد که احساساتشان را به زانو در آوردند و تماس فیزیکی با دیگران را به حداقل برسانند. حتی تمایل بر این است که زیر و بمی صدا یکنواخت باشد. در سایر کشورها-به ویژه کویت، مصر، اسپانی، و روسیه- ارزش های فرهنگی اجازه می دهند و حتی افراد را تشویق می کنند که احساسات واقعی خود را ابراز کنند. از مردم انتظار می رود که در افکار و احساساتشان اشکار باشند، تن صدایشان در مکالمات دراماتیک باشد، و در استفاده شان از رفتارهای غیرکلامی برای رساندن پیامشان دریغ نکنند.این تنوعات فرهنگی در قواعد عاطفی می تواند در رفتارهای عاطفی  بسیار قابل توجه باشد.دریک تحقیق گزارش شد که 83 درصد از ژاپنی ها معتقدند استفاده از احساسات در زمینه کاری نامناسب است،که در آمریکا 40 درصد بود، در فرانسه 34 درصد ، و در ایتالیا فقط 39 درصد بود.به عبارت دیگر، احتمال بیشتری برای پذیرش یا تحمل افرادی که احساسات واقعیشان را در کار نشان می دهند وجود دارد، در حالی که  در ژاپن بی ادبانه یا شرم آور در نظر گرفته می شود.

ناهنجاری هیجانی

کار هیجانی می تواند برای بسیاری از ما چالش برانگیز باشد ازآنجایی که پنهان کردن احساسات واقعی و نشان دادن احساسات مورد نیاز یک شغل سخت است .شادی، غم، نگرانی، و سایر احساسات به طور خودکار مجموعه ی پیچیده ای از عضلات صورت را فعال می کنند که جلوگیری و یا جعل آنها بسیار دشوار است.تظاهر به شاد یا نگران بودن نیازمند تنظیم و هماهنگی چندین عضله ی خاص صورت و موقعیت بدن است.در حالی که احساسات واقعی ما تمایل دارند خود را به عنوان حرکات ظریفی نشان دهند، که اغلب بدون آگاهی ماست.بیشتر از آن، مشاهده کنندکان می بینند که ما تقلید و جعل می کنیم و حس می کنند که ما احساس متفاوتی داریم.
کار هیجانی همچنین تضاوی بین احساسات مورد نیاز و احساسات واقعی به وجود می آورد، که ناهماهنگی عاطفی نامیده می شود.شکاف بزرگتر بین احساسات واقعی و احساسات مورد نیاز، باعث می شود که کارکنان استرس،فرسودگی شغلی، جدایی روانی از خود را احساس کنند. استخدام افراد با تمایل طبیعی به نمایش دادن احساسات مورد نیاز می تواند ناهماهنگی عاطفی را به حداقل برساند.به طور مثال، فروشگاه Container از کارکنانش انتظار دارد که احساسات مثبتی را در کار به نمایش بگذارند، بنابراین شعار غیر رسمی آنها این است، " افراد بدخلق به کار گرفته نمی شوند". آسایشگاه سنت ویلفرد در چیچستر، انگلستان، چشم انداز مشابهی دارد." ما استانداردهای رفتاری داریم".این حرف مدیر اجرایی آنها آلیسون موری است." ما انتظار داریم هر کس که برای کار اینجا می آید با لبخند و حسن نیت کار کند".ناهماهنگی عاطفی همچنین از طریق فعالیت عمیق به جای فعالیت سطحی به حداقل می رسد.افراد وقتی در فعالیت سطحی درگیر می شوند که سعی در تغییر رفتار خود برای سازگار شدن با احساسات مورد نیاز داشته باشند اما احساسات درونیشان متفاوت است.به طور مثال،ما به اجبار لبخند می زنیم در مقابل یک مشتری که احساس می کنیم بی ادب است. فعالیت عمیق شامل تغییر احساسات واقعی برای تطابق با احساسات مورد نیاز است. به جای احساسات تحریک شده در مقابل یک مشتری بی ادب، شما می توانید تعامل بعدی با آن مشتری را اغاز کنید به به عنوان فرصتی برای تست مهارتهای فروش خودتان.این تغییر دیدگاه می تواند به طور بالقوه دفعه ی بعدی که با یک مشتری سخت مواجه شدید احساسات مثبتی در شما ایجاد کند، در نتیجه نمایش دوستانه ای از احساسات در شما به وجود می اید.با این وجود، احساسات عمیق نیازمند هوش هیجانی قابل توجهی است .

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام