تکنولوژی هوشمند این ظرفیت را دارد که شادی را بیشتر کند

در


اگر همه چیز در اطراف ما جان بگیرند چه میشود؟ اگر حضور ما، میزان توجه ما و فعالیت های ما را حس کنند و مرتبط با آن اطلاعات ، پیشنهادات و فعالیت های مرتبط با آن را ارائه دهند چه پیش می آید؟ آیا این وضعیت را دوست دارید؟ پروفسور پتی ماس از دانشگاه MIT امیدوار است که شما آن را بپسندید. او در حال تلاش برای توسعه چنین وسایلی است. او میگوید: " برای مثال ما در حال ساخت تکنولوژی هایی هستیم که کتاب در دست شما به شما بگوید که احتمالا کدام پاراگراف ها را می پسندید... و هنگام نگاه کردن به تصویر مادربزرگتان روی دیوار از کارهایی که او میکرده خبردار شوید."
نامادری ظالم سفیدبرفی از یک آینه جادویی که همیشه راست میگفت، فارغ از این که این حقیقت چقدر تلخ باشد، پرسید " آینه، ای آینه روی دیوار، چه کسی از همه زیباتر است؟ " تکنولوژی های امروزی به فکر آینه هایی افتاده اند که مقداری محتاط تر باشند و به سوالات راحت تر پاسخ دهند:
آینه، آینه روی دیوار
آیا این لباس به من می آید؟
آینه ها در آینده کارهایی انجام میدهند که آینه سفید برفی حتی خواب آن را هم نمی دید: تصویرتان را با کسانی که دوست دارید به اشتراک بگذارید، آن را برای انتقاد و بررسی به موبایل ها و کامپیوترهایشان بفرستید. آینه های جادویی مدرن از این که یک سوال را جواب دهند یا برای خودنمایی به کار بروند پا را فراتر خواهند گذاشت. آنها تصویر شما را تغییر خواهند داد: شما را لاغرتر میکنند یا لباس های جدیدی را به تن شما امتحان میکنند تا بدون زحمت امتحان کردن آن لباس ، آن را بررسی کنید. حتی آنها قادر خواهند بود مدل موی شما را هم عوض کنند.
قهوه ای و آبی مناسب شما نیست.
این ژاکت را امتحان کنید. این کفش را بپوشید.
تکنولوژی هوشمند این ظرفیت را دارد که شادی را بیشتر کند، زندگی را راحت تر کند و بر امنیت بیافزاید. فقط کافی است که بی عیب کارکنند و اینکه طرز کار با آنها را بلد باشیم.(سیارک)
روزگاری بود که در یک کشور دیگر و در مکانی دور از اینجا من در مورد مردمی نوشتم که در کار کردن با مایکرویوشان مشکل داشتند، مثلا نمی توانستند برای آن زمان در نظر بگیرند، شعله مناسب خوراک پزی آن را خاموش و روشن کنند و یا حتی در آن را باز و بسته کنند. آن زمان دور سال 1980 بود و آن مکان جایی نبود جز انگلیس. و مردم هم همان مردم معمولی، کودکان و جوانان، تحصیل کردگان و کم سوادان بودند. من کتابم ( با نام ساده روان شناسی اشیاء روزمره و با نام تغییر یافته طراحی اشیاء روزمره ) را با یک نقل قول از یک پایه گذار و رییس ممتاز یک شرکت کامپیوتری برجسته آغاز کردم که اعتراف کرده بود او نمی تواند در مایکروویو شرکت فنجان قهوه اش را گرم کند.
ما اکنون وارد عصر جدیدی شده ایم که همه چیز در حال هوشمند شدن بیشتر است. این اتفاق در خیلی از حوزه ها اتفاق می افتد اما هیچ حوزه ای به اندازه ماشین ها این مسئله را تجربه نمی کند. و چیزی که اکنون در دنیای ماشین ها وجود دارد در آینده در آشپزخانه، حمام و اتاق پذیرایی خواهد بود. وسایل هوشمند یک برنامه توسعه ای در بسیاری از شرکت های خودروسازی است تا بسیاری از اجزای رانندگی را اتوماتیک کنند و برای مردم راحتی و امنیت را به ارمغان بیاورند.با ماشین هایی که خودشان رانندگی بکنند چندان فاصله ای نداریم: ماشین هایی که تا حدودی به صورت خودکار رانندگی میکنند امروزه وجود دارند.
"ماموران هوشمند"، "خانه های هوشمند"، " محیط زیست" : اینها اسامی چندین پروژه ای هستند که دانشگاه ها و ازمایشگاه ها روی آن کار میکنند. این موارد شامل سیتم هایی هستند که موسیقی شما را انتخاب میکنند، نور اتاق را کنترل میکند (هم نور آن و هم رنگ آن) و به طور کل محیط اطراف را بهبود می بخشند، بخشی از آن مربوط به افزودن شادی و راحتی است و بخشی از آن مربوط به دغدغه های محیط زیستی مانند مصرف انرژی است. برنامه های دیگر غذای مصرفی شما، فعالیت های شما و حتی مردمی که با آنها در ارتباط هستید را کنترل میکند.
در اقتصادهای بازار محور، سرویس های جدید به مردم ارائه میشود، نه به خاطر اینکه مردم آنها را بخواهند بلکه به خاطر افزایش فروش. من با طراح و ارائه کننده خدمات موبایل و طراح وسایل منزل صحبت کردم. این شخص کره ای گفت: "در این کشور هرکسی از قبل یک موبایل دارد. بنابر این ما باید به فکر ارائه سرویس های بیشتری باشیم: گوشی هایی که به شما بگویند که چه موقع در نزدیک دوستانتان هستید، از آن برای پرداخت صورت حساب استفاده کنید، تشخیص دهد که شما چگونه شخصی هستید و یا برنامه حمل و نقل را به شما ارائه دهد" گوشی هایی که روحیه شما را بسنجند و در ازای آن به شما پیشنهاداتی را ارائه دهند.
سازندگان اتومبیل از خیلی وقت پیش فهمیدند که ماشین ها می توانند یک وسیله مطابق با مد روز باشند، پس از مدتی دیگر روی بورس نباشند و مردم را برای به روز نگه داشتن ماشینشان تشویق کنند. سازندگان تلفن همراه هم چنین کاری را انجام داده اند. در مورد ساعت ها این حقیقت وجود دارد که به عنوان نوعی جواهرات فروخته می شوند و نه یک تکنولوژی. یخچال های فریزر امروزی نمایشگرهای رنگارنگی را روی خود دارند (کنار آب سردکن) که مواردی که طراح آن میخواهد به شما انتقال دهد را برای شما نمایش میدهد. در آینده غذاها برچسب هایی خواهند داشت که توسط کامپیوتر قابل خواندن هستند به این صورت که یخچال می داند چه چیزی درونش قرار دارد و چه چیزی را در آن قرار میدهید یا از آن خارج میکنید. مواردی مانند تاریخ انقضاء مواد، وزن شما و رژیم شما را میداند و پیوسته به شما پیشنهاداتی را ارائه خواهد داد.(سیارک)
ماشین ها از این به بعد اجتماعی تر خواهند بود، با صاحب خود صحبت خواهند کرد و همچنین با اشخاص دیگر هم صحبت میکنند. شرکت اجاره دهنده فیلم، فیلم هایی را که از قبل تماشا کرده اید و رتبه ای که به آن داده اید را با فیلم های درون لیست دوستانتان از قبل مقایسه کرده است و بر اساس آن فیلم هایی که دوستهایتان تماشا کرده اند و شما هنوز ندیده اید را به شما پیشنهاد می دهند و نتایج خود را برای شما ایمیل میکنند. شاید یخچال شما محتوایش را با محتوای یخچال همسایه تان مقایسه کند و غذاها را به شما پیشنهاد دهد. سیستم های سرگرمی اولویت بندی موزیک ها و ویدئوها را مقایسه می کنند و تلویزیون شما شو هایی که شما تماشا میکنید را با همسایه هایتان مقایسه میکند. " دوست شما الان دارد 12 میمون را تماشا میکند" و ممکن است بگوید: " من برای شما تلویزیون را روشن میکنم و حتی اگر برنامه زودتر شروع شده باشد آن را از اول آغاز خواهم کرد. "
همزمان با هوشمند شدن وسایل و افزایش ظرفیت و ارتباطات آنها، در مورد مواد موجود هم یک انقلاب در حال وقوع است. آیا به یک وسیله سبک با جنس بسیار قوی احتیاج دارید که در بدن انسان قرار گیرد بدون اینکه پس از مدتی خراب شود یا ضرری برای بدن داشته باشد؟ قطعا چنین چیزی در راه است. آیا به مواد دوستدار محیط زیست احتیاج دارید که به راحتی بازیابی شوند یا به صورت بیولوژیکی تجزیه شوند؟ قطعا چنین چیزی در راه است. به انعطاف بیشتری احتیاج دارید؟ به لباس هایی احتیاج دارید که تصاویری را نمایش دهند؟ اینها هم در راهند. روش های جدید از نمایش و ارتباط با هنر، موسیقی، تصویر و صدا در حال به شکل گیری اند . حسگرها جهت حرکت و شناسایی انسان ها و اشیاء را فراهم میکنند. نمایشگرهای جدید تصاویر و پیام ها را هرکجا که بخواهیم به نمایش میگزارند. بعضی از مواد خیلی ریز و میکروسکوپیک هستند (نانو تکنولوژی) و بعضی هم خیلی بزرگند (پل ها و کشتی ها). بعضی از آنها بیولوژیکی اند و بعضی فلزی، بعضی از جنس سرامیک و بعضی پلاستیکی، بعضی ارگانیک اند. مواد در حال تغییرند.
این گونه مواد باید قادر باشند که خودشان چیزهای جدیدی در خانه بسازند. دستگاه های فکس امروزی و پرینترها قادرند کلمات و تصاویر دو بعدی را روی کاغذ بیاورند. در آینده ای نزدیک، ما فکس ها و پرینترهایی خواهیم دید که کپی های سه بعدی تولید می کنند. آیا فرزندتان یک مجسمه گلی خیلی زیبا درست کرده و شما میخواهید آن را به پدربزرگ و مادربزرگش نشان دهید؟ آن را در دستگاه فکس سه بعدی قرار دهید و به همین سادگی این مجسمه در خانه آنها ساخته میشود. آیا لولای یک وسیله در آشپزخانه شکسته است؟ می توانید از طریق فکس یکی دیگر را تهیه کنید. یا اینکه اشیائی را به دلخواه خود طراحی کنید، آن را روی یک صفحه بکشید و آن را به صورت یک دستگاه واقعی و فیزیکی درآوردید.(سیارک)
فکس سه بعدی به این صورت عمل میکند که شی مورد نظر را به وسیله لیزر یا با تصویربرداری چندگانه یا هر دو اسکن میکند و به این وسیله شکل دقیق آن شی را خواهد ساخت. بعد از این مرحله این تصویر به قسمت دریافت کننده میرود که شی را به وسیله یک پرینتر سه بعدی خواهد ساخت. این نوع پرینترها در حال حاضر به روش های مختلفی کار میکنند ولی اکثر آنها شی را به صورت لایه به لایه میسازند. یک لایه خیلی باریک از ماده (معمولا پلاستیک یا پلیمر و بعضی مواقع یک فلز پودر شده) برای ساختن دقیق لایه مورد نظر رسوب میکند. آن لایه سپس با روش هایی مثل دما دهی یا اشعه فرابنفش سخت میشود و همین فرایند برای لایه بعدی هم تکرار میشود.
امروزه، تکنولوژی پرینت سه بعدی فقط در شرکت ها و دانشگاه ها مورد استفاده قرار میگیرد ولی کاهش قیمت و افزایش کیفیت باعث خواهد شد که در آینده هرخانه ای فکر داشتن یکی از این پرینترها را داشته باشد. توجه داشته باشید که تکنولوژی پرینت سه بعدی به این احتیاج ندارد که شی اصلی را برای گپی کردن داشته باشیم: با هر رسمی هم میتوان این کار را انجام داد به شرطی که قطعات را با مشخص کرده باشیم. خیلی طول نخواهد کشید که هرکسی در خانه به وسیله یک ابزار موردی را رسم کند و در زمان کوتاهی پرینتر خانگی آن را به صورت فیزیکی بسازد. اگر شما بتوانید آن را رسم کنید شما میتوانید آن را بسازید. خانه شما ممکن است اعلام کند که: " شما بشقاب کافی برای مهمان هایتان ندارید بنابر این میخواهم چندتایی پرینت کنم. به شما اطمینان میدهم که آنها را شبیه به هم بسازم."ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

خانه های هوشمند

در

(سیارک) آقاي موزر به چراغ حمام اشاره می کند كه هنگام ورود او با شدت نور كم روشن مي شود. او مي گويد:"سيستم پايين ترين سطح نور يا حرارت را انتخاب مي كند تا در مورد صرفه جويي انرژي سرزنش نشود، و اگر من از این تصميم سيستم ناراضي باشم بايد به او شكايت كنم." براي بيان اين ناخشنودي او كليد روي ديوار را با دست روشن مي كند كه باعث مي شود سيستم نور را زيادتر كند و خودش را تنبيه می نمايد به طوري كه دفعه بعدي كه او وارد حمام مي شود، شدت نور بيشتري انتخاب مي شود.
همانقدر كه خانه از صاحب خود ياد مي گيرد، صاحب خانه هم از خانه ياد مي گيرد. وقتي موزر تا ديروقت در دانشگاه كار مي كند، گاهي اوقات احساس مي كند كه بايد به خانه برود چون خانه منتظر اوست، خانه با وظيفه شناسي تمام سيستم حرارت و آب گرم را روشن كرده، و منتظر رسيدن اوست. اينجا يك سوال مهم مطرح مي شود: چرا او با خانه تماس نمي گيرد و بگويد دير مي آيد؟ مشابه اين، تلاش هاي او براي شناسايي و رفع برخي عيوب سخت افزاري منجر به سيستمي شد كه مي تواند تشخيص دهد که فردی بيش از حد در حمام مانده است. پس از اينكه مشكل سخت افزاري حل شد، يك پيام رسان دوربرد در سيستم تعبيه شده است چراكه فيدبك مناسبي در مورد زمان صرف شده توسط ساكنين به آنها ارسال مي كند. بنابراين آيا حالا اگر ساكنين زمان زيادي را در حمام صرف كنند، خانه به آنها هشدار مي دهد؟ اگر چنين باشد كه اين خانه واقعا يك نق نقوي واقعي است.

اتوماسیون و خطاهاي احتمالی 

آيا اين خانه هوشمند است؟ در اينجا توضيحات ديگري از خود آقاي موزر در مورد محدوديتهاي هوش سيستم كنترل مي آوريم:
«پرو‍ژه خانه انطباق پذير، الهام بخش ايده هاي جديدي براي گسترش این پروژه در آينده بوده است كه اكثر اين ايده ها در مسيری نادرست قرار گرفته اند. يكي از ايده هايي كه اغلب دنبال مي شود، كنترل سيستم هاي سرگرمي خانه است-مثل استريوها، تلويزيونها، راديوها و غيره. مشكل انتخاب سرگرمي هاي صوتي تصويري توسط سيستم هوشمند اين است كه اولويت ساكنين در اين زمينه ها بستگي به احساس و وضعيت ذهني افراد دارد و علائم اندكي مستقيما در محيط وجود دارند كه مرتبط با حالت روحي آن لحظه افراد باشند. درنتيجه به احتمال زياد سيستم اكثر اوقات اشتباه پيش بيني مي كند و بيشتر از آنكه ساكنين را پشتيباني كند به آنها آزار مي رساند. اين آزردگي با اين واقعيت تشديد مي شود كه وقتي ساكنين به دنبال سرگرمي هاي صوتي تصويري هستند، معمولا قصد خاصي از انجام اين كار دارند. اين قصد متفاوت است با مثلا تنظيم دماي خانه چراكه آنها معمولا آگاهانه به دماي خانه توجهي ندارند مگر آنكه دماي هوا نامطلوب شود. اگر ساكنين نسبت به مقاصد و اهداف خود آگاه و هوشيار باشند، رسيدن به اين هدف به سادگي با فشردن يك دكمه امكان پذير مي شود و خطاهاي احتمالي ناشي از هوشمندي سيستم –مثلا صداي بسيار بلند استريو وقتي صاحب خانه در حال تمركز روي يك مساله مهم است- تقريبا حذف مي شوند. بنابراين معادله هزينه فايده در اينجا به نفع كنترل دستي است.»
كاش خانه مي توانست ذهن صاحب خانه را بخواند. اين ناتواني در خواندن اذهان يا از منظر دانشمندان، ناتواني در حدس زدن نیت افراد است كه باعث شكست اين سيستم ها مي شود. در اينجا مشكل، چيزي فراتر از فقدان زمينه هاي مشترك است، چيزي كه افرادي كه با هم زندگي كرده اند كاملا آن را مي فهمند. ممكن است افراد روي بسياري از كارها و رفتارهاي يكديگر شناخت داشته باشند اما هنوز هم مشكل است دقيقا بدانند طرف مقابل نیت انجام چه كاري را دارد. از نظر تئوري، ممكن است پيشخدمت افسانه اي بريتانيايي خواسته ها و اميال ارباب خود را بتواند پيش بيني كند، اما دانش من در مورد اين موفقيت از رمان ها و تلويريون نشات مي گيرد- نه منابع موثق. حتي در اين مورد هم موفقيت پيشخدمت به اين دليل است كه زندگي اربابان او كاملا منطبق با هنجارهاي اجتماعي است به طوري كه اين زمانبندي، فعاليتهايي كه بايد انجام شوند را به فرد تحميل مي كنند.
سيستم هاي اتوماتيكي هم كه در هر حالتی تصميم مي گيرند برخي كارها را انجام دهند قطعا يا صحيح يا غلط مي باشند. عيب ها به دو شكل ظهور مي يابند: آلارم هاي از دست دادن و آلارم هاي غلط . از دست دادن به اين معني است که سيستم نتوانسته است وضعيتي را تشخيص دهد و بر حسب آن فعاليت مطلوب را انجام دهد. آلارم نادرست به اين معني است كه سيستم زماني عمل كرده كه نبايد عمل مي كرده است. مثلا سيستم اعلام حريق خودكار را در نظر بگيريد. آلارم غلط در اينجا يعني اعلان آتش سوزي در حاليكه حريقي رخ نداده است. اين دو شكل خطا هزينه هاي مختلفي دارند.
خطا در تشخيص آتش مي تواند پيامدهاي بسيار خطرناكي در بر داشته باشد، اما تشخيص هاي نادرست هم مي تواند مشكلاتي را ايجاد كند. اگر تنها فعاليت صورت گرفته توسط اعلان كننده آتش به صدا در آوردن آژير باشد، آلارم غلط باعث آزار و اذيت مي شود و در عين حال اعتماد به سيستم را هم كاهش مي دهد. اما اگر همين آلارم غلط، سيستم آب پاش را فعال كند و به سازمان آتش نشاني هم اطلاع دهد چه خواهد شد؟ در اين وضعيت هزينه بسيار بيشتر خواهد بود بويژه اگر آب به وسايل باارزش خانه آسيب بزند. اگر يك خانه هوشمند اهداف ساكنين را نادرست پيش بيني كند، هزينه هاي آلارم هاي از دست دادن و آلارم هاي غلط معمولا كم است. اگر به اين دليل كه خانه هوشمند به اشتباه فكر كند ساكنين تمايل دارند موزيك گوش دهند و سيستم پخش موزيك ناگهان روشن شود، اين كار آزاردهنده هست اما خطرناك نيست. اگر سيستم هر روز صبح با وظيفه شناسي كامل سيستم گرمايش را روشن كند حتي زماني كه ساكنين به مسافرت رفتنه اند، پيامد چندان شديدي نخواهد داشت. اما در يك خودرو اگر راننده به عملکرد سيستم كاهش سرعت خودرو هنگام نزدیک شدن بیش از حد به اتومبيل جلويي، اعتماد كند در اين حالت آلارم از دست دادن خطر جاني در پي دارد. و در مورد آلارم غلط مثلا اگر خودرو به اين دليل كه فكر مي كند راننده از مسير جاده منحرف شده است، تغيير جهت دهد يا به دليل اينكه به اشتباه فكر کرده چيزي روبروي ماشين است، ترمز نمايد، خودروهاي اطراف از اين حركات ناگهاني شوكه مي شوند و قادر به عكس العمل سریع نيستند كه همه اينها خطرات جاني در پي دارند.
آلارمهاي غلط چه خطرآفرين باشند و چه تنها رنجش آور باشند، باعث كاهش اعتماد مي شوند. بعد از چند آلارم غلط، به سيستم آلارم ديگر توجهي نمي شود و اگر يكبار آتش سوزي واقعي هم رخ دهد ساكنين پيش خود مي گويند "باز هم يك آلارم غلط ديگر". اعتماد در طول زمان شكل مي گيرد و بر اساس تجربه و تعاملات مطمئن پيوسته توسعه مي يابد.
سيستم خانه آقاي موزر براي او کارایی دارد و جواب مي دهد چون خود او آن را اختراع كرده است و اشتباهات ضمنی سيستم را مي بخشد.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...