سوئیس در اروپا رهبر خلاقیت است

در

بر طبق تابلوی امتیازات خلاقیت اروپا، سوئیس در اروپا رهبر خلاقیت است. سوئیس از کشور‌هایی چون فنلاند، سوئد و آلمان در بسیاری از شاخص‌های مربوط پیشی گرفت. علاوه بر این سوئیس یکی از کشور‌های رقابتی در دنیا است که توسط گردهمایی اقتصادی جهانی مطرح شده است. این مقاله این پرسش را مورد بحث قرار می‌دهد که چگونه یک کشور می‌تواند موضع رهبری خود را با توسعه و تحکیم سیستم خلاقیت ملی حفظ کند. با استفاده از یک رویکرد سیستماتیک به ویژه در یک چارچوب سیستم خلاقیت ملی اتخاذ شده این مطالعه سیستم خلاقیت فعلی سوئیس را بررسی می‌کند و تعداد نه توصیه را برای بهبود ارائه می‌دهد. دو سال بعد از ارائه این یافته‌ها به دولت سوئیس، این مطالعه همچنین قادر است که گزارشی‌هایی را بر روی اجرای این توصیه‌ها ارائه دهد. در رابطه با روش می‌توان گفت که این روش نتیجه مجموعه از مصاحبه‌ها و کارگاه‌ها با سهامداران اصلی در حوزه خلاقیت در سوئیس ترکیب شده با تحلیل داده‌های ثانویه از منابع چندگانه حاصل شد.(سیارک
چندین مصاحبه و کارگاه و نیز تحقیق گسترده در ادبیات فرعی اجازه تحلیل خط مشی خلاقیت سوئیس را داد. تعداد عوامل موفقیت و نیز نقاط ضعف را می‌تواند شناسایی کرد. در مرحله بعدی، نه توصیه در رویکرد مشترک مبنی بر چگونگی بهبود بیشتر وضعیت حاضر و یا حداقل حفظ وضعیت فعلی توسعه یافت. در مرحله نهایی این توصیه‌ها به دولت سوئیس ارائه شد. دو سال بعد (در سال 2011/2012) اولین توسعه‌ها و اجرا‌ها از برخی از توصیه‌ها قابل مشاهده بود. برخی از نقاط بینش و مورد بررسی از این مطالعه جامع قابل استخراج است. اول از همه به وضوح می‌توان دید که بررسی اینکه آیا هر گونه احتمالاتی برای بهبود وجود دارد ارزش اقدام را دارد حتی اگر یک کشور یک مبتکر موفق باشد. از سوی دیگر برخی از عوامل موفقیت شناسایی شده می‌توانند یک الگو برای کشور‌های کمتر توسعه یافته باشند. با این وجود سوئیس یک کشور منحصر به فرد با ویژگی‌های منحصر به فرد است، برخی از یافته‌ها را می‌تواند به دیگر کشور‌ها انتقال داد و مهم نیست که میزان پیشرفت کشور چقدر است. درس‌هایی را که می‌تواند از رهبر خلاقیت سازمان همکاری و توسعه اقتصادی گرفت و یافته‌ها و توصیه‌ها می‌توانند برای اهداف بحث نیز به کار گرفته شوند. البته سوئیس کشور بسیار ویژه‌ای است.

بعد از توریست و کشاورزی این کشور بر روی "مغز‌های" خود بر پا است.

در نتیجه دولت سوئیس بر روی آموزش و هزینه‌های بسیار بر روی این منبع متمرکز شده است. با این وجود سهمیه مردم با آموزش ثالثیه در حد پایین‌تر از معمول قرار دارد. همچنین مخارج در تحقیق و توسعه نیز بسیار بالا است اما در مقابل تعداد مردمی فعال در تحقیق و توسعه نسبت به سایر کشور‌ها در اروپا بسیار پایین‌تر است. با این وجود که آیا این موضوع به معنای بهره‌وری بالا یا چیز دیگری است هنوز هم مجهول است. به علاوه واقعیت آخری می‌توان این نکته را نیز اضافه کرد که درصد کم مخارج عمومی در مقابل مخارج بسیار زیاد مؤسسات خصوصی قرار دارد.

بدیهی است که سوئیس برای جذب شرکت‌های بزرگ و موفق به درون کشور و کسب منفعت از آن‌ها مدیریت می‌کند.

با اثبات نظر آلوارز/مارین  بر روی چگونگی جذب شرکت‌ها، به نظر می‌رسد که سوئیس پیشنهاد دهنده همه دسته‌ها است. با توجه به مالیات چشمگیر کم، امنیت قانونی، زیر ساخت‌های بسیار خوب تا استاندارد‌های زندگی بسیار بالا، همه چیز به میزان بالایی در دسترس است. علاوه بر این تقسیمات کشوری محکم در سوئیس اجازه رقابت میان ناحیه‌ها در درون کشور را می‌دهد که سوئیس را بسیار جذاب‌تر می‌کند. ناحیه‌ها بایستی برای جذب شرکت‌ها قبل از همسایه‌ها خود تلاش کنند. در این موارد، ارتقا فعالیت‌های خلاقیت حتی از مؤسسات خصوصی منبع یابی شده است که ترتیب همه پرسش‌ها و مسائل این قلمرو را می‌دهد.(سیارک

سرانجام این کشور خانه تسهیلات تحقیقاتی و دانشگاه‌های خارق العاده است که مردم بسیار با استعدادی را برای کشور به ارمغان می‌آورد.

در بسیاری از موارد تعداد کم شهروندان سوئیسی دارای صلاحیت‌ها لازمه را جبران می‌کند. برای جمع بندی این نتایج درس‌های مجزایی را می‌توان از سوئیس گرفت. اول از همه شرایط احاطه کننده بهینه بایستی برای جذب کردن شرکت‌های خارجی فراهم شود که تا حدودی زیادی مسئول کارایی خلاقیت کشور است. همچنین، بایستی توازنی میان جذب شرکت‌های خارجی و پشتیبانی از SME‌های محلی وجود داشته باشد که این مورد نیز نقش حیاتی در کارایی خلاقیت کشور دارد. همچنین بایستی اطمینان حاصل کرد که به همه شرکت‌ها اختیار داده شده است و حتی برای خلاقیت برانگیخته شده‌اند. به موجب این، رقابت میان ناحیه‌ها برای کارآمدتر شده برای شرکت‌ها، جذابیت کلی را بهبود خواهد بخشید. همچنین می‌توان اضافه کرد استعداد‌ها و پتانسیل‌های بالا از کشور‌های خارجی بایستی جذب شوند و شرایط بایستی اتخاذ شود و از این رو این استعداد‌ها تمایل به ماندن خواهند داشت و می‌توانند برای مدت زمان طولانی‌تری اقامت داشته باشند. متأسفانه از این موضوع که این نتایج تا چه میزانی می‌توان کلی سازی شوند هنوز اطمینان حاصل نشده است.

بر اساس وضعیت توسعه، موقعیت جغرافیایی یا تاریخچه کشور تنها بخش کوچکی یا تنها یک توصیه را می‌تواند کلی سازی کرد. این موضوع از این رو که هیچ گونه از عوامل موفقیت سوئیس را نمی‌توان شناسایی کرد با محدودیت‌های بیشتری مواجه شذه است. تنها دسته‌ای از شیوه‌ها و البته رابطه آن‌ها با موقعیت کشور پدیدار شده‌اند. همچنین، فرد بایستی در کلی سازی این یافته‌های حاصل از این مطالعه مراقب باشد و به اتخاذ یافته‌ها برای موقعیت‌های محلی نیاز است. یک فاکتور دیگر محدود کننده مطالعه اثرات بلند مدت ناشناخته از تغییرات سیاستی تحمیل شده است. مطالعه فوق در طول 3 تا 5 سال بینش‌ها و ارزیابی‌های با ارزشی را فراهم خواهد کرد که توصیه‌ها عملاً باعث ایجاد تغییر و یافتن جزئیات در مورد اینکه کدام تغییرات موفق هستند، می‌شود. به طور کلی، این موضوع که، موفقیت هنگام اجرای تغییر در سیستم خلاقیت ملی چیست، برای بررسی کردن از جذابیت خاصی برخوردار است. می‌توان موفقیت‌های نام برده را از لحاظ تعداد اختراع ثبت شده گزارش شده یا کارایی اقتصادی و غیره را اندازه گیری کرد؟، و سرانجام، شاید ارزیابی اینکه آیا خط مشی خلاقیت منسجم یک عامل موفقیت است یا اینکه تنها "داشتن آن سودمند است" بسیار جذاب باشد.ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

راز طلایی سوئیس: چگونه یک کشور فقیر اروپایی بهشت روی زمین ​​شده است

در
حفظ استقلال در چه دوره ای دشوارتر است؟ در زمان جنگ های سرزمینی و مذهبی یا زمانی که جهان تحت تأثیر جهانی شدن قرار گرفته است؟ سوئیس در هر شرایط و هر دوره تاریخی قادر به مبارزه برای داشتن وضعیت یک کشور مستقل بوده، اما تاریخ این مبارزه چه بود؟ با قدردانی از یکی از فقیر ترین کشورهای اروپایی که به بهشت روی زمین ​​تبدیل شده است. سوئیس، بهشت گردشگران در تلاش خود برای تبدیل شدن به یک کشور مستقل چه کرد؟

چگونه سوئیس به کشوری مستقل تبدیل شد

چگونه سوئیس به کشوری مستقل تبدیل شد
کشور دره ها و دریاچه های آلپ
سرزمین های سوئیس به گونه ای واقع شده اند که می توانند از مهمترین روندهای تاریخی اروپا محصور بمانند. تاریخچه دره های آلپ حتی از زمان های نئاندرتال ها، 250 هزار سال پیش آغاز می شود . در زمان های قدیم ، این سرزمین ها نقش یک منطقه بافر بین امپراتوری روم و قبایل بخش شمالی اروپا را ایفا می کردند. در قلمرو سوئیس مدرن پس از آن Celts ، Helvets ، Retiets زندگی می کردند - مردمی که با Etruscans روابط خانوادگی داشتند. در دره های آلپ به کشاورزی و دامپروری مشغول بودند ، در رودخانه ها و دریاچه ها ماهیگیری می کردند.
زوریخ جزو شهرهای توریستی وگردشگر پذیر سوئیس
زوریخ ، شهری که از قبل در دوران روم باستان وجود داشته است ، به همراه بازل ، ژنو ، لوزان و آونتیکوم (هم اکنون - پیشرفته) زوریخ جزو شهرهای توریستی وگردشگر پذیر سوئیس است
 
در 15 قبل از میلاد قلمرو آینده سوئیس به امپراتوری روم پیوست ، و پس از فروپاشی آن به قدرت قبایل آلمانی - آلمانس ، که بسیاری از پادشاهی های کوچک در اروپا ایجاد کردند ، افتاد. اتحاد اراضی در زمان سلطنت شارلمانی اتفاق افتاد و به زودی قلمرو آینده سوئیس بین چندین پادشاه و امپراطور تقسیم شد. البته هیچ صحبتی درباره استقلال مطرح نشد.
 
در طول سه قرن آینده ، کشور مزارع کوهستانی آلپ با قدرت رو به رشد امپراتوری روم مقدس ، گاهی اوقات بصورت قدرت کاملاً اسمی ، به ویژه در شمال ، اداره می شد که حاکمان محلی ، از جمله هابسبورگ ها ، یکی از بزرگترین سلسله های سلطنتی در تاریخ اروپا ، تأثیر زیادی گذاشتند.
در قلمرو سوئیس ، بسیاری از سازه ها با سابقه طولانی زنده مانده اند
در قلمرو سوئیس ، بسیاری از سازه ها با سابقه طولانی زنده مانده اند
به تدریج ، تجارت توسعه یافت ، مسیرهای جدیدی برای حمل و نقل کالا از یک انتهای اروپا به طرف دیگر بر قرار شد ، از طریق رشته کوه های آلپ می توان از سواحل مدیترانه به شمال و جنوب رفت. برای امپراتوران امپراطوری مقدس روم و برای هابسبورگها ، این دره های کوهستانی بسیار اهمیت داشتند.
پیمان بین سه کانتون در سوئیس
پیمان بین سه کانتون
 
در سال 1291 پیمان نظامی بین سه کانتون یا سرزمینها - اوری ، شوویت و Unterwalden - امضا شد. این اتحادیه "برای همیشه یا ابد" اعلام شد. کانتون ها و شهرک های موجود در آنها متعهد شدند که با مشاوره و کردار ، شخصاً و با دارایی ، در سرزمین های خود و خارج از آنها ، در برابر هر کسی که بخواهد همه یا قسمتی از هر سرزمینی را مورد حمله قرار دهید یا تعرضی کند، به یکدیگر کمک کنند. شاید این رمز ماندگاری سوئیس بود. همانطور که ممکن است ، و اکنون شعار دولتی سوئیس فریاد تفنگداران دوما است: "یکی برای همه ، و همه برای یک!"
ساختمان پارلمان در برن
ساختمان پارلمان در برن
تلاش برای فتح سوئیس متوقف نشد ، اما به تدریج قلمرو آن افزایش یافت ، تعداد کانتون ها افزایش یافت. ساکنان این سرزمین ها ، و پس از آن ، مانند اکنون ، هرگونه تجارت را با حسن نیت انجام دادند: آنها می توانستند از قلمرو خود دفاع کنند ، این امر توسط قلعه ها و تأسیسات نظامی بسیار محکم انجام می شد.
بنای یادبود ویلیام تل ، سمبل افسانه ای استقلال سوئیس
بنای یادبود ویلیام تل ، سمبل افسانه ای استقلال سوئیس ، که علاقه مندان به دنبال اثبات وجود واقعی او هستند

چه کسی اجازه داد سوئیس به یک کشور مستقل تبدیل شود؟

با گذشت زمان ، سوئیس آزادی بیشتری را از همسایگان قدرتمند خود به دست آورد ، نفوذ برن بر اقتصاد اروپا افزایش یافت. از قرن شانزدهم ، این کشور می توانست مستقل در نظر گرفته شود ، هرچند که می توان منابع این استقلال را در درجه اول در توافق قدرتهای بزرگ برای ترک برخی از مستعمره ها در قلب اروپا دید - این همه مناسب بود و باعث می شد از درگیری های خسته کننده جلوگیری شود.
صومعه سنت گال - یکی از قدیمی ترین صومعه ها در سوئیس
صومعه سنت گال - یکی از قدیمی ترین صومعه ها در سوئیس
در سال 1648 ، پیمان صلح وستفالن رسما استقلال این کشور را تأیید کرد - بین جمهوری استانهای متحد ، امپراتوری مقدس روم ، سوئد ، فرانسه ، اسپانیا و خود سوئیس. از آن زمان ، سوئیس جلوگیری از جنگ را شروع کرد، و این ، همراه با عدم پرداخت هزینه برای نگهداری دربار سلطنتی همراه بود که به جمع آوری مقدار زیادی از منابع مالی کمک کرد.
 
سنت ارائه سربازان اجیر شده به سایر کشورها وجود داشت که در عین حال درآمد مالی اضافی را نیز به دولت اعطا می کردند. در بعضی مناطق مالیات برچیده شد ، تولید در حال پیشرفت بود. سوئیسی ها در ساخت منسوجات ، به ویژه ابریشم ، ساز و کارهای پیچیده ای داشتند و صنعتگران سوئیسی در آن زمان شناخته شده بودند.
اگر سوئیسی ها متعهد به تولید چیزی شدند ، آنها این کار را با وجدان کامل انجام دادند
اگر سوئیسی ها متعهد به تولید چیزی شدند ، آنها این کار را با وجدان کامل انجام دادند.
 
مدت طولانی سوئیس یک اتحادیه ضعیف داشت ، هر یک از کانتون ها تحت تأثیر چندین خانواده ثروتمند بودند که این امر باعث نارضایتی مردم و شورش ها می شد. پس از انقلاب فرانسه ، انقلاب سوئیس نیز به وقوع پیوست و نتیجه آن ایجاد جمهوری متمرکز  بود ، هرچند که حمایت مردم را پیدا نکرد. امپراتور ناپلئون بناپارت قانون اساسی جدیدی را برای سوئیس تصویب کرد ، فدرالیسم و ​​خودمختاری کانتون ها را احیا کرد. از سال 1815 ، سوئیس به عنوان یک کشور مستقل بی طرف از فرانسه اعلام شد.
لوسرن در سوئیس
لوسرن
قرن XIX دوره ای برای حل و فصل مناقشات داخلی ، در درجه اول تقابل مذهبی بین كاتولیك ها و پروتستان ها بود.
 

راز طلایی استقلال سوئیس

حال که در قرن بیست و یکم ، دلایل موفقیت اقتصادی سوئیس را نگاه می کنیم ، لیست این موفقیت ها با کاستی ها آغاز می شود. عدم وجود ذخایر معدنی ، فرصت های اندک برای کشاورزی ، عدم دسترسی به دریا ، بیش از دو سوم این سرزمین را کوه ها پوشانده اند.  بنابراین برای آنها آشکار بود و هست که : مهمترین و ارزشمندترین چیزی که می توانند از آنها استفاده کنند ، خود مردم هستند.
سوئیسی ها به دلیل نبود جنگ در این کشور موفق به نجات آثار تاریخی باستانی زیادی شدند
سوئیسی ها به دلیل نبود جنگ در این کشور موفق به نجات آثار تاریخی باستانی زیادی شدند.
سوئیسی ها مدت هاست که یاد گرفته اند در تصمیم گیری های مهم سیاسی مشارکت کنند ، حتی اکنون مهمترین موضوعات دولت به رأی عمومی گذاشته می شود.
چاقوهای مشهور سوئیس به رنگ قرمز ساخته شده اند
چاقوهای مشهور سوئیس به رنگ قرمز ساخته شده اند - به طوری که با گم شدن در برف آنها به راحتی مشاهده می شوند.
 
اعتقاد بر این است که منبع ثروت دولت پس از جنگ جهانی دوم ، پول بیشماری بوده است که توسط نازی ها و قربانیان آنها در بانک های سوئیس واریز شده است. اما این بیشتر یک افسانه است. باید اعتراف کنیم که بودجه ملی این کشور هزاران برابر بیشتر از بالا ترین ارقام است که می تواند میزان سپرده های فراموش شده را منعکس کند.
سوئیس قلعه های بسیار زیادی را به عنوان خاطره ای از گذشته های نظامی دوردست حفظ کرده است
سوئیس قلعه های بسیار زیادی را به عنوان خاطره ای از گذشته های نظامی دوردست حفظ کرده است.
 
قلعه Belliczona
قلعه Belliczona
در طول دو جنگ جهانی قرن گذشته ، سوئیس توانست موضع مستقلی را حفظ کند ، گرچه بی طرفی اعلام شد اما کاملا آماده و مسلح بود. این کشور موضع خود را با توجه به سیاست خارجی کاملاً مشخص نشان داد و سوئیسی ها توانستند به صورت تفریحی مبارزه کنند. درست است ، در اینجا باید فهمید که این وضعیت در دست مشارکت کنندگان دیگر است - در غیر این صورت بعید است که ارتش این کشور کوچک ، هر چقدر هم که قوی و آموزش دیده باشد ، بتواند از حاکمیت خود محافظت کند.
با توجه به اینکه چند قرن در خاک سوئیس هیچ جنگی صورت نگرفت ، سوئیس موفق به حفظ نه تنها آثار میراث تاریخی ، بلکه زیرساخت های ایجاد شده نیز شده است.
دروازه Castello di Montebello در سوئیس
دروازه Castello di Montebello
می توان فرض کرد که این کشور همچنان وضعیت ثروتمند خود را حفظ خواهد کرد - سوئیسی ها ، مانند گذشته ، بسیار کار می کنند و کارهای با کیفیتی انجام می دهند ، و بنابراین پنیرها ، ساعتها ، شکلات و چاقوهای معروف آن شهرت خود را از دست نمی دهند.
فوندو ی معروف سوئیس
فوندو ی معروف سوئیس (ظرفی برای درست کردن پنیر و روغن) -  سنت دیرینه دهقانان به این روش برای خوردن بقایای نان و پنیر
 
سوئیس هنوز هم بی طرف است - و هنوز هم مسلح است: همه مردان بین 19 تا 31 سال سن  باید در کل 260 روز  خدمت سربازی را انجام دهند. درست است ، هر کسی این امکان را دارد که حضور شخصی در نیروهای مسلح سوئیس را با جبران خسارت - به میزان 3٪ از حقوق در طول خدمت تعیین شده جایگزین کند.

نظرات

در ادامه بخوانید...