از معنای لوگوهای بزرگترین استودیوهای فیلمسازی چه می دانید؟

(سیارک) زمانی که فیلمی را روی صفحه نمایشگر خود پخش می کنید، اولین چیزی که مشاهد می کنید چیست؟ مطمئنا شما پیش از هرچیز دیگر لوگوی شرکت سازنده فیلم را خواهید دید. اگر فکر می کنید این لوگوها معنای بخصوصی ندارند و صرفا جهت زیبایی طراحی شده اند، بهتر است تجدید نظرکنید و بیشتر به لوگوها دقت کنید. دوست دارید بدانید معنا و راز پشت لوگوهای معروفترین شرکتهای سازنده فیلم دنیا چیست؟ با سیارک همراه باشید.

استودیوی فیلمسازی کلمبیا

استودیوی فیلمسازی کلمبیا در سال 1918 میلادی با عنوان اولیه CBC توسط هری و جاک کان راه اندازی و از آن زمان رسما فعالیت خودرا آغاز کرد. این استودیو یکی از قدیمی ترین ها در این عرصه فیلمسازی است. متأسفانه در چند سال اول فعالیت رسمی این استودیو، آنگونه که باید جوابگو نبود و درآمد چندانی عاید هری و جاک و دیگر عوامل این استودیو نشد، به همین خاطر بود که روی پروژه های کوچکتر سرمایه گذاری می کردند. اما این روند در سال 1924 تغییر کرد. یعنی زمانی که این استودیو نام خود را به استودیوی فیلمسازی کلمبیا تغییر داد و تغییر برند داد. لوگوی این استودیو بانو کلمبیای آمریکایی است؛ شاید کسانی که در خارج از آمریکا زندگی می کنند کمتر بدانند که این بانو به عنوان سمبل آمریکا شناخته می شود چراکه مدتی طولانی است که به فراموشی سپرده شده است (اکنون چیزهایی چون عقاب به عنوان سمبل آمریکا شناخته می شوند).

این استودیو از زمانی که آغاز به کار کرده است، از همین تصویر بانویی که مشعلی به دست گرفته و مشاهده می کنید، استفاده کرده است. آخرین تغییرات و طراحی روی این لوگو به سال 1992 برمی گردد. در آن سال نقاش مشهور مایکل دیاز دستی به سر و روی این لوگو کشید. لازم به ذکر است که در آن سال استودیو تغییرات عمده ای به خود دید. در لوگوی ابتدایی و اصلی که مورد استفاده قرار گرفت، پس زمینه و رنگهای انتخاب شده، براساس پرچم آمریکا بودند، اما از دیاز خواسته شد این رنگها را به سفید، نارنجی و آبی تغییر دهد و از این رنگها در طراحی جدید استفاده کند. در مصاحبه ای از دیاز سوال شد که دلیل این تغییر رنگ چه بوده است و او در پاسخ گفت که دقیقا به خاطر نمی آورد که لوگوی اصلی مشکل قانونی پیدا کرده بود یا تجاری. جالب است بدانید برای طراحی جدید خود به پیشنهاد یکی از دوستانش، از جونی جوزف به عنوان مدل برای کار خود استفاده کرد. جونی جوزف به عنوان گرافیست در بخش طراحی تایمز نیو اورلئون فعالیت می کند. عکس برداری از مدل چهار ساعت به طول انجامید و درنهایت دیاز از همین عکسها برای نقاشی کردن لوگو استفاده کرد. خیلی جالب است، نه؟ جوزف تنها همین یک بار به عنوان مدل فعالیت کرده است و حالا طی بیست و پنج سال اخیر میلیونها نفر صورت اورا دیده اند، بدون اینکه متوجه شوند او کیست. جوزف مشعل ارزشمندی در دست گرفته است.

استودیوی فیلمسازی پیکسار

 پیکسار استودیویی است که به طور تخصصی در زمینه ساخت انیمیشن فعالیت می کند و از سال 1986 تا کنون به عنوان یک استودیو خلاق و نوآور در حوزه فیلم سازی شناخته می شود. در حقیقت این استودیو پیش از این توسط جورج لوکاس و با نامی دیگر هدایت می شد؛ کمی بعد استیو جابز حق انحصاری فعالیت این استودیو را خریداری کرده و نام پیکسار را برای آن برگزید. البته کارفرمای خلاق حال حاضر این استودیو، یعنی جان لستر، پیش از خریداری این استودیو توسط جابز نیز در آن فعالیت داشته و هنوز هم که هنوزه یکی از علل اصلی موفقیتهای شایان این استودیو در حوزه فیلمسازی است. جالب است بدانید که لستر در طراحی و ساخت لوگوی معروف این استودیو نیز نقش داشته است.

در این لوگو همانگونه که مشاهده کنید یک چراغ مطالعه به جای حرف «l» قرار می گیرد و کمی تکان می خورد تا شبیه به این حرف شود. این چراغ مطالعه مربوط به نخستین انیمیشن کوتاه پیکسار به نام Luxo Jr. است. این انیمیشن دو دقیقه ای، در زمانی انتشار مورد تحسین بسیاری قرار گرفته و نامزد چند جایزه شد. داستان این انیمیشن دو دقیقه ای درباره دو چراغ مطالعه است که در حال بازی با یک توپ هستند. این چراغ مطالعه از روی همانی طراحی شده که لستر در دفتر کار خود و روی میز تحریرش از آن استفاده می کند. نام این انیمیشن نیز از طراح این چراغهای مطالعه می آید؛ Luxo. با اینکه زمان این انیمیشن بسیار کوتاه بود، توانست بازخورد بسیار خوبی را برای این استودیو به همراه داشته باشد و همه با دیدن این انیمیشن خلاقانه پیکسار، متوجه شدند که آینده درخشانی در انتظارشان خواهد بود، چراکه ایده بسیار خلاقانه ای داشت. بنابراین استفاده از این چراغ مطالعه در لوگوی پیکسار کاملا طبیعی است. آنه این لوگو را پس از نمایش اولین قسمت از سری انیمیشن Toy Story (در ایران به نام داستان اسباب بازیها شناخته می شود) در معرض دید عموم قرار دادند. Toy Story همان انیمیشنی است که پیکسار را تبدیل به یکی از بزرگترین استودیوهای انیمیشن سازی کرد.

استودیوی فیلم سازی پارامونت

استودیوی فیلم سازی پارامونت، قدیمی ترین استودیو در هالیوود و دومین استودیو در کل آمریکا شناخته می شود. این استودیو از ترکیب چند زیرمجموعه کوچکتر که در زمینه تولید فیلم فعالیت می کردند به وجود آمده است. در سال 1912 میلادی بود که آدولف زاکر استودیوی فیلمسازی «بازیگران مشهور» را به راه انداخت؛ با این هدف که از ستاره های زمان خود در فیلمهایش استفاده کند. چندسال بعد و در سال 1914 جسی ال. لاسکی استودیوی دیگری به راه انداخت و سپس اقدام به همکاری با کارگردان با انگیزه و استعداد آنروزها، سسیل بی. مایل کرد. دو سال بعد و درسال 1916 این دو استودیوی فیلمسازی با هم اغدام شدند و تحت هدایت هادینکسون اقدام به راه اندازی استودیویی کردند که ما امروزه آن را پارامونت می نامیم.

آنچه که ما در رابطه با لوگوی این استودیو می دانیم این است که از روی طرحی که خود هادینکسون کشیده شده بود، به وجود آمده است. آنچه در لوگوی پارامونت مشاهد می کنید، بخشی از رشته کوهی است که هادینکسون گاهی به آن نگاه می کرده است و روزی به این نتیجه رسیده که باید از همین ارتفاعات برای لوگوی استودیواش استفاده کند. البته این ستاره هایی که در لوگو مشاهده می کنید جزء طرح اصلی نبودند و زمانی که آن چند استودیو با هم ادغام شدند (شرح آن در خطوط بالاتر ذکر شده است) این ستاره ها به لوگو اضافه شدند؛ این نشانگر تعداد ستاره هایی بود که تا آن زمان نصیب استودیو شده بود. تعداد این ستاره ها گاه به گاه کم و زیاد شده است، اما به طور میانگین می توان گفت چیزی حدود 22 ستاره وجود دارد. در سالهایی که از فعالیت استودیو می گذرد این لوگو تغییراتی جزئی به خود دیده است و گاهی بازبینی و طراحی مجدد نیز شده، اما این کوه و ستاره های اطرافش جزء تغییر ناپذیر لوگو هستند. آخرین باری که لوگوی پارامونت دچار تجدید نظر و طراحی مجدد شده است به سال 2012 و در جشن صدمین سالگرد تأسیس این استودیوی فیلمسازی برمی گردد.

استودیوی فیلمسازی Metro-Goldwyn-Mayer

یکی از لوگوهایی که بیش ازهمه برای ما خاطره انگیز و کلاسیک است شیر غرنده استودیوی فیلمسازی Metro Goldwin است. از زمانی که این استودیو شروع به فعالیت کرده است (یعنی از سال 1924) همین لوگو را به کار گرفته. در سال 1919 بود که مارکوس لئو، مؤسس استودیوی فیلمسازی لئوز، Metro pictures را نیز به حوزه کاری خود اضافه کرد تا بتواند در سالنهای سینمای خود فیلمهای کافی به نمایش درآورد. در سال 1924 این دو استودیو را با Goldwyn ادغام کرد و در نهایت استودیوی فیلمسازی ای که ما امروز آن را با نام Metro-Goldwyn-Mayer می شناسیم به وجود آمد.

این لوگوی شیر غرنده پیش از ادغام این چند استودیو با یکدیگر توسط Goldwyn pictures استفاده می شد. این لوگو که تصویر شیری در حال غرش را نشان می دهد که در اطراف آن (روی بنری که دور سر شیر به صورت دایره ای قرار گرفته) نوشته شده «Ars gratia artis (به معنی: هنر برای هنر)» توسط هوارد دیتز در سال 1916 میلادی طراحی شده است. او از این لوگو برای ادای احترام به دانشگاهی که در آن تحصیل کرده بود (دانشگاه کلمبیا) استفاده کرد؛ حال می پرسید ربط این دو به هم چیست؟ در جواب باید گفت که شیر برای درنظر آنها حیوان شانسشان است. همانند سایر استودیوها MGM نیز از همین لوگو برای مدتی طولانی استفاده کرده و هنوز هم می کند، تنها با این تفاوت که در سال 1960 آنها اقدام به طراحی و استفاده از لوگوی جدیدی کردند که بازخورد خوبی نداشت و سراغ لوگوی اصلی خود رفتند (آنها تنها در سه فیلم از آن لوگو استفاده کردند). ناگفته نماند که این شیر در سالهای اول غرش نمی کرد و از سال 1928 بود که این حالت به شیر اضافه شد. از آن زمان تاکنون شیر MGM در حال غرش است. این استودیو از شیرهای زیادی برای لوگوی خود استفاده کرده است (به عنوان مدل) اما این شیری که از سال 1957 تاکنون دیگر تغییر نکرده، نامش «لئو» است. صدای غرشی که برای لئو در نظر گرفته شده از ترکیب صدای چند گربه سان وحشی درست شده است (به این منظور که صدای غرش بلندتر و رساتر باشد). شما هربار که به سینما می روید غرش شیری را مشاهده می کنید که از دنیا رفته است. جادوی سینما یعنی همین. لئو مرده اما هنوز روی پرده ها جان دارد.

استودیوی فیلمسازی Tristar

استودیوی فیلمسازی Tristar که در حقیقت از ادغام استودیوهای CBS، HBO، و کلمبیا پیکچرز و به منظور کمترشدن بار هزینه های فیلمسازی که در آن زمان بسیار بالاتر رفته بود، به وجود آمد. استودیو فیلمسازی Tristar تاسال 1984 لوگو و یا حتی نامی انتخاب نکرده بود. مؤسس این استودیو، ویکتور کافمن، به اسبها علاقه بخصوصی داشت و به همین خاطر بود که این اسب بالدار را در لوگوی استودیوی خود به عنوان مدل اصلی طراحی آن استفاده کرد. او میخواست در راه طولانی ای که در پیش دارد این اسب بالدار الهام بخشش باشد تا بتواند فیلمهای بهتری تولید کند. اسبی که در لوگو مشاهد می کنید، از فیلم The Electric Horseman ساخته سیدنی پولاک انتخاب شده است. البته رنگ اسب انتخابی سیاه بود که آن را به سفید تغییر دادند. از آن سال تا 1992 دیگر لوگوی Tristar تغییری نکرد و در آن سال به مناسبت دهمین سالگرد تأسیس استودیو تغییراتی جزئی در لوگو به وجود آورده و کمی آنرا به روزتر کردند. تغییرات شامل ابرهایی می شود که متعلق به آسمان هاوایی هستند و در پس زمینه اسب بالدار قرار گرفته است. البته خود اسب نیز کمی نسبت به قبل تغییر کرد. برای بالهای این اسب از پر واقعی استفاده شده است. متأسفانه اسبی که به عنوان مدل این لوگو انتخاب شد در کانتینر مخصوص حمل اسبی در فرودگاه سانتامونیکا به ضرب گلوله کشته شد. در سال 2015 سونی به Tristar پیشنهاد داد که طراحی لوگوی خودرا به کلی عوض کرده و برای این طراحی از کامپیوتر استفاده کنند که این امکان را می دهد که لوگو کاملا HD طراحی شده و از کیفیت بالاتری برخوردار باشد.

اگر با کارهای استودیوی فیلمسازی دیزنی آشنا باشید مطمئنا لوگوی می کی موس آنهارا دیده اید. لوگوی دیگری که امضای این اسودیو را روی خود دارد، تصویر قلعه ای است که مشاهده می کنید. این استودیوی فیلمسازی لقب خانه موشها را به خود گرفته اما اگر از طرفداران پروپاقرص انیمیشنهای دیزنی باشید، می دانید که آنها بیشتر به خاطر استفاده از قصه های کلاسیک و قدیمی شناخته شده کودکان در کارتونهای خود شناخته می شوند. آنها عملکرد بسیار خوبی در حوزه کاری خود داشتند و روند کاری آنها پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 به اوج خود رسید. قلعه به کار گرفته شده در لوگوی دیزنی سمبل شهربازیهای مشهوری است که در نقاط مختلف دنیا ساخته اند.

استودیوی فیلمسازی دیزنی

 برای کسانی که سن کمتری دارند و تولدشان به دهه هشتاد میلادی برمی گردد، شاید کمی عجیب به نظر برسد که این لوگوی حال حاضر دیزنی، تا سال 1985 هنوز طراحی نشده بود و به جای آن از تصویر یک دیگ سیاه رنگ در لوگوی خود استفاده می کردند که خیلی هم مورد استقبال واقع نشده بود. پیش از آن هم از لوگوی بخصوصی استفاده نمی کردند و تنها نام استودیوی فیلمسازی دیزنی پیش از شروع هر کارتون روی صفحه نمایشگر نشان داده می شد. حال به لوگی قلعه برگردیم؛ در سال 1984 بود که هدایت این استودیو به مایکل ایسنر سپرده شد. در آن زمان اوضاع دیزنی به هیچ وجه مساعد نبود و مایکل عزم خود را جذب کرده بود تا استودیو را از شرایط بحرانی نجات دهد و به روزهای اوجش برگرداند. در دهه هشتاد میلادی، بخش اعظم درآمد دیزنی از طریق شهربازیهایی که در نقاط مختلف داشت، به دست می آمد، مایکل این ایده را پیدا کرد که از تصویر قلعه در لوگوی دیزنی به منظور اشاره به این موفقیتی که شهربازیهایشان نصیبشان کرده است، استفاده کند. با اینکه این لوگو همیشه مورد استفاده قرار نگرفت و لوگوهای دیگری نیز به جای آن روی پرده رفت، پیر و جوان و همه کسانی که کارتونهای دیزنی را نگاه می کنند، با این لوگو خاطرات بسیار شیرینی دارند.

استودیوی فیلمسازی Legendary

 این استودیوی فیلمسازی در سال 2000 و توسط تاجر میلیاردری به نام توماس تال تأسیس شد و از آن زمان تا کنون، طی هفده سال فعالیتش در عرصه فیلمسازی، توانسته است اسم و رسمی برای خود به هم بزند. سال 2005 آنها با استودیوی برادران وارنر قراردادی بستند تا بتوانند روی فیلمهایی که مد نظرشان بود سرمایه گذاری کنند و به برادران وارنر در تهیه کنندگی فیلمها کمک کنند. اولین فیلمی که طی این قرار شد روی آن سرمایه گذاری شود، فیلم آغاز بتمن به کارگردانی کریستوفر نولان بود (اولین نسخه از تریلوژی بتمن). آنها چنین قراردادی را در سال 2014 و این بار با استودیوی Universal بستند و با فروش خوب فیلمهایی که روی آن سرمایه گذاری کرده بودند، سودی 12 میلیارد دلاری عایدشان شد. تصویری که در لوگوی استودیوی Legendary مشاهده می کنید، مربوط به یک سپر باستانی از نژاد سلتی هاست. این سپر که از چند خط منحنی که به هم نمی رسند تشکیل شده است، سمبل ایمنی، اتحاد و جاودانگی شناخته می شود. این استودیو بیشتر با فیلمهایی چون: 300، Clash of Titans، Warcraft و فیلمهای ابرقهرمانی مانند بتمن شناخته می شود. به خاطر همین علاقه آنها به داستانهای افسانه ای و خیالی در فرهنگهای متفاوت است که ازاین سمبل قدیمی در لوگوی خود استفاده کرده اند.

استودیوی فیلمسازی Bad Robots

طی تنها بیست سال فعالیت بی وقفه، جی. جی. آبرامس خود را در عرصه فیلمسازی به یکی از بهترین وشناخته شده ترین ها تبدیل کرد، و توانست استودیوی کوچک و جمع و جور خود را به یک استودیوی فیلمسازی بسیار بزرگ و گسترده تر بدل کند. سال 2001 بود که در ساختمانی که محل فعالیت Bad Robots بود، و برای اکران جدیدشان که Alias نام داشت آنها اقدام به طراحی این لوگو کردند. در این لوگو یک ربات قرمزرنگ را مشاهده می کنیم که در مزرعه ای شروع به دویدن می کند و کسی با صدای بلند فریاد می زند bad robot.  این ایده در یکی از ملاقاتهایی که آبرام با نویسنده اش داشت، به ذهنش رسید، زمانی که صدای فرزندان این نویسنده را که در حال تکرار کردن دیالوگها با صدای بلند بودند را بوسیله لپ تاپش ضبط می کرد. او در مصاحبه ای با «Entertainment Weekly» درباره این لوگو گفت: «من این صداهارا که ضبط کرده بودم کمی افکت گذاری کردم، سپس آنرا روی فیلمی کوتاه گذاشتم و روی سی دی رایت کرده به عوامل بخش فنی سپردم. چند روز بعد هم این فیلم کوتاه روی تلوزیونهای تمام خانه ها مشاهده شد.» این لوگوی ربات کوچک تا کنون توانسته نظر بسیاری را به خود جلب کند. ناگفته نماند که استودیوی Bad Robots در طراحی لوگویی که برای سه گانه جنگ ستارگان در نظر گرفته شده بود نیز نقش داشته است.

استودیوی فیلمسازی Dreamworks

 در سال 1994 استیون اسپیلبرگ، جفری کتسنبرگ و دیوید گفن که در آن زمان از بزرگترین و شناخته شده ترین چهره های هالیوود به حساب می آمدند، با همکاری یکدیگر اقدام به راه اندازی یک استودیوی فیلمسازی جدید کردند، استودیویی که ما آن را با نام Dreamworks می شناسیم. هدف از تأسیس و راه اندازی این استودیو، رقابت با سایر بزرگان عرصه فیلمسازی بود؛ استودیوهایی چون برادران وارنرز و پارامونت که در آن زمان یکه تاز این عرصه بودند. به همین منظور اسپیلبرگ این تصویر را که نشانگر روزهای طلایی هالیوود است در لوگوی خود استفاده کرد، او می خواست آن روزها را با فیلمهایی که تولید می کند دوباره زنده کند. این ایده خلاقانه (تصویر مردی که از روی نیم کره ماه در حال ماهیگیری است) به ذهن اسپیلبرگ رسید و به منظور طراحی و اجرای ایده اش از نقاشی به نام رابرت هانت بهره گرفت. هانت به اسپیلبرگ پیشنهاد داد که به جای تصویر یک مرد از یک پسربچه استفاده کنند و پس از جلب موفقیت او، از پسر خودش به عنوان مدل این طراحی استفاده کرد. پس از آن «SKG» به تصویر اضافه شد که حرف اول اسم سه بنیان گذار این استودیوی فیلمسازی است. این لوگو تغییرات جزئی در گذر از سالها به خود دیده است؛ برای مثال یکی از این تغییرات، آهنگی است که توسط آهنگساز مورد علاقه اسپیلبرگ، جان ویلیامز، به آن اضافه شده است. با این وجود که لوگوی پسر ماهیگیر برای همیشه در Dreamworks باقی ماند و به عنوان لوگوی آن شناخته شد، دو بنیان گذار دیگر این استودیو، یعنی گفن و کتسنبرگ، از چنین بختی برخوردار نبودند. گفن پس از مدتی از فعالیت استودیو، کناره گیری کرد و بازنشسته شد و کتسنبرگ نیز در سال 2004 هدایت استودیوی Animation wing را به طور مستقل به عهده گرفت.ترجمه  itrans.ir

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام

بیشتر بخوانید