نقش کشاورزی ارگانیک و اهمیت قارچ های میکرویزی در کشاورزی پایدار

در


(سیارک) در بیشترین مدت تاریخچه کشاورزی ارگانیک به گناه قاصری اعتراف شده اینکه اگر گروه های کشاورزی مرسوم به کشاورزی ارگانیک ابداً توجه نمی کردند آن را همچون یک شیوه قدیمی و غیرعلمی کشت برای باغبانان تلقی می کردند نه یک ابزار مهم تولید تجاری غذا. هرکسی که از کشاورزی ارگانیک طرفداری می کرد مورد استهزاء قرار می گرفت. چرا که برای یک متخصص کشاورزی یا دانشمند علوم خاک یک خودکشی برای انجام کار مرتبط با فعالیت بود. در حالیکه اسلوب ها، طرفداران، و فلسفه آن هنوز هم در برخی محافل به سخره گرفته می شود، ولی همه چیز برای کشاورزی یک تغییر موضع ارگانیک است. مصرف محصولات ارگانیک و سطح اراضی ارگانیک رو به افزایش است. صنعت ارگانیک در حال توسعه، نه تنها حکم احترام می کند بلکه هم اکنون سهم رو به افزایشی از تحقیق و خدمات آموزشی را هم از زمین های اعطایی دانشگاه ها USD وزارت کشاورزی ایالات متحده مطالبه می کند. ایالات متحده دارای پنجمین میزان سطح زیرکشت در تولید ارگانیک بوده و بدنبال آن استرالیا، آرژانتین، چین، و ایتالیا قرار دارند. درک بهتر پدیده کنونی ارگانیک به شناخت منشأ کشاورزی ارگانیک و تکامل آن تا به امروز و وضعیّت بخش های کشاورزی کمک می کند. در سال 1885 Albert Bernard Frank در مطالعه خود روی روابط میکروبی-گیاه اصطلاح یونانی میکوریز را معرفی کرد که دقیقاً به معنی قارچ ریشه است. قارچ های میکوریز با ریشه های گیاه روابط همزیستی تشکیل می دهند و این ارتباط به شیوه ای مشابه با رابطة همزیستی باکتری های ریشه در داخل لگوم ها شکل می گیرد. از هفت نوع قارچ میکوریزی تشریح شده آرباسکولار، اکتومیکوریزا، اکتندومیکوریز، arbutoid، مونوتروپوئید، اریکوئید و اورکید قارچ های میکوریز آرباسکولار و اکتومیکوریزا فراونترین و گسترده ترین قارچ ها می باشند. قارچ های میکوریز آرباسکولار AM متداولترین رابطة میکوریزی را دربرگرفته و بیش از 80 درصد گیاهان آوندی روابط همیاری را با آنها شکل می دهند. قارچ AM همیار های اجباری هستند که به شاخه کلافی Glomeromycota تعلق دارند و در اکوسیستم های جهانی دارای توزیع همه جایی هستند. از نظر توزیع هم قارچ های اکتومیکوریز ECM همه جا منتشر شدند ولی تنها با 3 درصد از خانواده های گیاهی وارد رابطه می شود. این قارچ ها عضو شاخه قارچ های آسکومیست ها و بازیدیومیست ها بوده و تصور می رود همیاری یا همزیستی متقابل ECM مستقلاً به دفعات متعددی از اجداد ساپروفیتی قارچ های گندروی مشتق شدند.

کشاورزی ارگانیک، قاعده و پایداری

یکی از جنبه های تولید ارگانیک که آن را از سایر جنبش های جایگزین کشاورزی متمایز می کند اینست که  تولید ارگانیک تاریخچه ای از تنظیم قواعد دارد. Tate در 1994 توضیح می دهد که "ضرورت حفظ استانداردهای بالای اخلاقی جنبش آلی، حفظ اعتماد مصرف کننده در تولید، تشویق و حمایت کشاورزان حقیقی ارگانیک و ارائه مبنایی برای روند تجارت ارگانیک در میان مزرها وجود دارد". MacCormack در 1995 خاطر نشان می کند که برخلاف شیوه های کشاورزی پایدار، طرق کشاورزی ارگانیک در حقیقت بخوبی تعریف شدند: روش های کشاورزی ارگانیک منحصر بفردند. بخاطر اینکه آنها تنها روش-هایی هستند که همچون قانون وضع شدند. مجموعه کاملی از شیوه های تصدیق شده از خاک تا میز غذاخوری ، کشاورزی ارگانیک را کنترل می کند. پیشینه این قاعده موجب بحثی بر سر این موضوع می شود که در واقع چه چیز کشاورزی ارگانیک را به میزان قابل توجهی آسانتر می کند چرا که استانداردهای مشخصی وجود دارد که تولیدکنندگان باید با آن استانداردها خود را انطباق دهند. اگرچه از نظر این استانداردها بین گروه های متعدد ارگانیک و در میان مرزهای ملی اختلافاتی دیده می شود، اما این استانداردهای کاملاً تعیین شده به منزلة شالوده ای هستند که بر روی آن مناظرات می توانند بنا نهاده شوند. (سیارک)
چون و چرایی وجود ندارد که کشاورزی پایدار و کشاورزی ارگانیک اصطلاحات بسیار نزدیک مرتبط بهم هستند. اما بر سر ماهیت دقیق این ارتباط اختلاف نظر وجود دارد. برای برخی این دو مترادف هم می باشند برای سایرین یکسان فرض کردن آنها گمراه کننده است. تعریف Lampkin از کشاورزی ارگانیک که در بالا نقل شد، سخن از سیستم های تولید پایدار می گوید. پس از ارائه تعریف او ادامه می دهد که "پایداری در قلب کشاورزی آلی قرار داشته و یکی از عوامل عمده تعیین کننده قابلیت پذیرش و در غیراینصورت شیوه های خاص تولید می باشد". بهمین نحو Henning و همکاران او در 1991 تعریف خود را از کشاورزی ارگانیک از قبل ارائه دادند با این ادعا که "کشاورزی ارگانیک می تواند همچون تعریف کشاورزی پایدار بکار رود". حتی پیشنهاد Rodale این بود که "پایدار فقط یک کلمه مودب معقول برای کشاورزی ارگانیک است".
علیرغم تنوع تعاریف از کشاورزی ارگانیک، موافقت های کلی در مورد اینکه چه چیزی برای تولید ارگانیک ضروری است، در تضاد کامل با مباحثات و استدلال هایی است که در مورد ماهیت پایداری کشاورزی بحث می کنند. ولی در سال Ikerd 1993 ذکر می کند که "با اشاره به کشاورزی پایدار خیلی از مردم فکر می کنند که تو در مورد کشاورزی ارگانیک صحبت می کنی" و تعدادی از زارعین ارگانیک با آن موافقت خواهند کرد. به گمان آنها کشاورزی ارگانیک تنها سیستمی است که می تواند تولید کشاورزی را طی دراز مدت تقویت کند. البته باید توجه داشت که ماهیت مشکل بودن یافتن یک تعریف و مفهوم از پایداری بر این دلالت می کند که معادل تصور کردن کشاورزی ارگانیک با هر چیز دیگری یک گام نسبتاً جسورانه است. Hodge 1992 بر علیه افرادی مانند Bowler 1992 دلیل می آورد که آنهایی که به کشاورزی ارگانیک صرفاً بعنوان نوع واقعی از کشاورزی پایدار می نگرند ادعا می کنند که این نگرش تنها اگر ناپایداری از طریق کاربرد منابع تجدیدناپذیر بویژه مواد شیمیائی آلی تعریف گردد، می تواند درست باشد. در مخالفت با این موضع او ابراز می دارد که "اینکه آیا کشاورزی ارگانیک به همانگونه که در حال حاضر اجرا می شود می تواند مانند پایداری هم در نظر گرفته شود مورد بحث برانگیزی باید باشد". عواملی که Hodge در حمایت از استدلال خود استفاده می کند ابهاماتی راجع به تلفات نیترات از کشاورزی سنتی و ارگانیک را شامل می شود به ویژه در شفاف سازی کنترل کاربرد عناصر غذایی در نتیجه کودهای آلی. نگرانی هایی در مورد حفظ سطوح پتاسیم در خاک به خصوص مزارع لبنی و مسئلة فرسایش خاک هم ذکر شدند. نتیجه گیری اینست که " لذا معادل فرض کردن سیستم های کشاورزی پایدار با انواع ارگانیک کار اشتباهی است". محدودیت در بکارگیری مواد شیمیائی غیرآلی شرط موجز برای پایداری نیست در عین حال ممکن است شرط لازم هم نباشد. این مقاله ادامه دارد..........(سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...

گردشگری آلی یا کشاورزی

در

 (سیارک) گردشگری اشاره به افرادی دارد که سفر می کنند تا با فرهنگ های مختلف، مکان ها، غذا ها و نوشیدنی های متفاوت آشنا شوند، سرگرمی های مانند فعالیت هایی مانند حوادث تفریحی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی داشته باشند. همه افراد با فعالیت منابع طبیعی و فرهنگی در ارتباط هستند. این منابع برای انسان بسیار مهم هستند، هم امروز و فردا. اطمینان از پایداری بسیار مهم است. اطمینان و تضمین زندگی انسان بستگی به حضور توسعه پایدار در همه بخش ها از جمله گردشگری دارد. منابع طبیعی، فرهنگی، تاریخی، ارزش های اجتماعی و زیبایی شناختی، فرآیندهای زیست محیطی و تنوع زیستی برای جلوگیری از آسیب و تضمین پایداری در گردشگری کشور ضروری ولازم می باشند. در این روش، جذابیت کشورها به طور مداوم فراهم خواهد شد. گردشگری پایدار، توسعه گردشگری است که مانع آسیب به محیط زیست، اقتصاد و فرهنگ مکان های که در آن شکل می گیرد، می شود.

هدف از گردشگری پایدار، اطمینان از یک تجربه مثبت برای مردم محلی، شرکت های گردشگری؛ و خود گردشگران است. گردشگری آلی را می توان به عنوان ابزاری برای توسعه پایدار یک قسمت در قلمرو جزئی و کل کشور استفاده کرد.

منشاء گردشگری آلی از اکوتوریسم است. اکوتوریسم به طور انحصاری بر طبیعت، فرهنگ و مزارع که بخشی از این طبیعت و فرهنگ است، متمرکز شده است.

هنگامی که اکوتوریسم پیرامون محصولات ارگانیک تکامل می یابد به آن گردشگری آلی گفته می شود. مزارع ارگانیک یک منبع اقتصادی اضافی برای مزارع محیط زیست و حفاظت از آنها ارائه می کنند. هنگامی که مزارع کشاورزی خود را به مدیریت آلی تبدیل و به خوبی اداره می کنند، برخی از فعالیت های گردشگری دیگر ممکن است توسعه پیدا کنند. اگر مزارع ارگانیک به لحاظ ارگانیک موفق باشند، آنها می توانند انگیزه بازدیدکننده های گردشگران را افزایش دهند. مزارع ارگانیک می توانند به لحاظ اقتصادی قابل دوام شوند، اگر محصولات با کیفیت تولید و به بازار عرضه شوند و درآمد با فعالیت های گردشگری ، به ویژه در زمینه های طبیعت و فرهنگ تکمیل شوند. مزارع ارگانیک نیز برای سلامت انسان حیاتی هستند، به این دلیل که غذاهای ارگانیک بدون آفت کش های متداول ؛ کود های ساخته شده با مواد مصنوعی و یا لجن فاضلاب؛ مهندسی زیستی؛ یا پرتوهای یونیزا تولید می شوند. قبل از اینکه غذاهای ارگانیک به سوپرمارکت های محلی و یا رستوران وارد شوند، باید گواهی ارگانیک دریافت کنند. همچنین نشان داده شده است که روش های کشاورزی ارگانیک برای محیط زیست امن تر هستند، چون هیچ گونه مواد شیمیایی مصنوعی، آنتی بیوتیک و هورمون در تولید آنها وجود ندارد.

گردشگری آلی یک سیستم کشاورزی ارگانیک مورد استفاده در کسب و کار گردشگری است اما در معرض و نظارت بخش بهداشت و کشاورزی قرار دارد.

مصرف کنندگان کشورهای صنعتی به طور فزاینده علاقه مند به خرید مواد غذایی و محصولات حیوانی رایگان آفت کش ها و مواد شیمیایی دیگر هستند. گردشگری آلی یک سرمایه گذاری کسب و کار خوب در یک مزرعه کار است که فعالیت های بسیاری مانند تجارب آموزشی، تفریحی و سرگرم کننده برای بازدید کنندگان ارائه می دهد، در عین حال درآمد اضافی برای مالک تولید می کند. بازدیدکنندگان در فعالیت های یادگیری در شرایط طبیعی و یا کشاورزی دوستانه شرکت می کنند. در حالی که آنها در حال آزمایش غذاهای ارگانیک هستند، باید محصولات ارگانیک را با سرگرمی یاد بگیرند. این اطمینان وجود دارد، بازدید کنندگان که زندگی در مزرعه را تجربه می کنند ، بیشتر با زندگی طبیعی و سلامت بعدی آن کنار می آیند. این گردشگری، گردشگری آلی و یا سرگرمی کشاورزی، یا گردشگری کشاورزی نامیده می شود. تقاضای گردشگری آلی روز به روز در حال رشد است . گردشگری کشاورزی ، به اهمیت مزارع ارگانیک برای سلامت انسان، محیط زیست، کسب و کار، و رفاه اقتصاد محلی می پردازد و یک ارزیابی از نحوه استفاده مزارع ارگانیک برای مقاصد گردشگری ارائه می دهد.
این مقاله ادامه دارد.........ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

انگیزه مصرف کنندگان در خرید محصولات ارگانیک

در


خرده فروشی مواد غذایی موجب افزایش فروش مواد غذایی ارگانیک شده است. شاید دلیل ان افزایش علاقه و اگاهی عموم مصرف کنندگان به توسعه پایدار باشد. مسائل زیست محیطی و اخلاقی بیش از پیش در انتخاب محصول توسط مصرف کنندگان با اهمیت می شود. اثبات شده است که مسائل اخلاقی، سلامتی و زیست محیطی انگیزه هایی قدرتمند برای مصرف کنندگان سوئد در خرید محصولات ارگانیک می باشند. افزایش نگرانی های زیست محیطی در میان مصرف کنندگان در انتخاب محصولات غذایی، به نظر می رسد بسته بندی را نیز شامل می شود. همان گونه که پوکا و اوسیتالو در مطالعه ای در زمینه انتخاب مصرف کننده بر اساس محصولات کاربردی نوشیدنی گزارش داده اند، مصرف کنندگان بیشتر بسته بندی را انتخاب می کنند که سازگار با محیط زیست باشد. با این همه، در این مطالعه درباره نوع بسته بندی سازگار بار محیط زیست و یا اینکه چه نوع بسته بندی از نظر مصرف کننده با محیط زیست سازگار است، توضیحی نداده اند، لذا این مطلب می تواند یک عنوان تحقیقاتی باشد که ارزش مطالعات بیشتر را دارد.

جوانب متعددی می توانند انتخاب محصولات غذایی توسط مصرف کننده را تحت تاثیر قرار دهند. این جنبه ها عبارتند از ویژگیهای محصول همانند طعم، کیفیت، منشاء، نام تجاری، قیمت همچنین برچسب زنی و بسته بندی.

طیف وسیعی از مطالعات چگونگی تاثیرگذاری مجموعه مختلفی از این جنبه ها بر روی انتخاب مصرف کننده را مورد بررسی قرار داده اند، اما مطالعاتی که در انها به مسئله درک مصرف کننده از بسته بندی پرداخته شده باشند بسیار محدود هستند. برخی از این مطالعات به بررسی نگرش مصرف کننده در رابطه با مجموعه محدودی از جنبه های از پیش تعریف شده مرتبط با بسته بندی می پردازند، برخی به شدت بر روی تابع ارتباطی بسته بندی تمرکز کرده اند که عمدتا شامل عناصر طراحی گرافیکی است، و یا تمرکز انها منحصرا بر روی مواد بسته بندی است.
هر چند به نظر می رسد علاقه رو به رشدی از دیدگاه زیست محیطی در بسته بندی وجود دارد، اما پیش از این به طور پراکنده مطالعاتی بر روی اولویتهای زیست محیطی مصرف کنندگان برای بسته بندی انجام شده اند. در اغلب این مطالعات، نگرش مصرف کننده در رابطه با مجموعه های از پیش تعریف شده جنبه های زیست محیطی بسته بندی مورد ارزیابی قرار می گیرد که عمدتا به موضوع مواد و قابلیت بازیابی مواد بسته بندی محدود می شوند. از این رو در کار حاضر، محققان تصمیم به گسترش دیدگاه زیست محیطی بسته بندی از مواد و قابلیت بازیابی گرفته اند و به بررسی دریافت ذهنی مصرف کننده از بسته بندی از بعد زیست محیطی می پردازند. تصمیم بر ان شد که بین این مطالعه و دسته مواد غذایی ارگانیکی یک ارتباط برقرار کنیم، چرا که به طور ویژه پروفایل زیست محیطی را مورد تاکید قرار میدهد.
برای مواد غذایی ارگانیک، پیام ارگانیک از طریق بسته بندی به مصرف کنندگان منتقل می شود. برچسب مواد غذایی ارگانیک، KRAV، در بسیاری از مواد برای 99 درصد مصرف کنندگان سوئد یک برچسب شناخته شده است.

این برچسب نمایانگر مسئله زیست محیطی، مراقبت از حیوانات، مسئولیت اجتماعی، بهداشت و سلامت است.

با این حال، زمانیکه نوبت به مواد غذایی ارگانیک می رسد در می یابیم که یک شکاف ارتباطی بین محصول و بسته بندی وجود دارد، زیرا استانداردهای ارگانیک KRAV عمدتا بر روی محتوای بسته بندی تمرکز می کنند که تنها شامل یک سری تقاضای محدود درباره پروفایل زیست محیطی بسته بندی می باشند. اثبات شده است که بسته بندی مواد غذایی نه تنها برای مصرف کننده اهمیت دارد بلکه حقیقتاً پتانسیل زیادی برای کمک به پایداری زیست محیطی دارد. در سراسر زنجیره تامین، بسته بندی می تواند به بهره برداری از منابع کارآمد در زنجیره توزیع، از تولید تا خرده فروشی و در نهایت تا تحویل محصول به مصرف کننده کمک کند و از طریق ارائه حفاظت کافی و حفظ محتوای بسته بندی (محصول) از اتلاف مواد غذایی جلوگیری کند.
اکثر مصرف کنندگان بسته بندی را المان جدایی ناپذیر محصول می دانند، البته تا زمانی که محصول مصرف نشود. اما به محض خالی شدن بسته بندی، به عنوان پسماند در نظر گرفته می شود. با توجه به مسائل و نگرانی های مرتبط با پسماندها، دو دهه تمرکز نظارتی و داخلی بر روی بسته بندی به عنوان چیزی که باید به حداقل برسد مصرف کنندگان را تحت تاثیر قرار داده است. در نتیجه، از نظر آن ها پسماند بسته بندی در مقایسه با پسماند ناشی از مواد غذایی که در هر ثانیه تولید می شود، مهم ترین مسئله مربوط به پایداری محیط زیست است. مصرف کنندگان در مقایسه با آنچه برای تاثیر واقعی محصولات غذایی و تولید آن انجام می دهند، بالاترین رتبه را به لحاظ اهمیت داشتن اثرات زیست محیطی به بسته بندی اختصاص می دهند. ون دام دریافته است که بسته بندی پایدار به لحاظ زیست محیطی فراتر از ظرفیت قضاوت مصرف کنندگان است، به عبارت دیگر بسته بندی پایدار به لحاظ زیست محیطی چیزی نیست که مصرف کنندگان بتوانند درباره آن قضاوت کنند. در کل، افرادی که در محیط زیست هشیارانه عمل می کنند تا حدودی نگاه منتقدانه تری نسبت به بسته بندی دارند. با این حال، تا آنجا که محققان کار حاضر اطلاع دارند، تحقیقاتی که اخیرا درباره دانش و نگرش مصرف کنندگان در مورد بسته بندی به لحاظ زیست محیطی پایدار مواد غذایی ارگانیک و معمولی منتشر شده اند بسیار اندک می باشند. در رابطه با مردم سوئد، این موضوع اهمیت ویژه ای دارد چرا که کشور سوئد دارای یک پیشینه طولانی در زمینه مواد غذایی دارای برچسب یکسان در کل کشور است و علاقه به مواد غذایی ارگانیک با قدرت روز افزونی رو به رشد است..............

در ادامه این مقاله علمی تحقیقی ، بر روی بسته بندی هایی تمرکز می کند که مصرف کنندگان آنها را به خانه های خود می برند، به عبارت دیگر، بسته بندی اولیه. نتایج نه تنها برای اهداف علمی اهمیت دارند، بلکه می توان از این نتایج به عنوان ورودی برای فروشندگان مواد غذایی، صنایع غذایی و بسته بندی، مقامات و سازمان های برچسب گذاری ارگانیک بهره گرفت. (سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...