این قطعه عجیب آهنی چیست و از کجا آمده است؟

در
این قطعه عجیب آهنی چیست و از کجا آمده است؟
آیا می دانید این قطعه عجیب چیست؟ این قطعات عجیب آهنی از کجا آمده است؟
 
مطمئناً ، حتی بی احتیاط ترین و سر به هوا ترین افراد ، متوجه قطعات فلزی شده اند که بطور دوره ای به شکل حرف "E" روی زمین افتاده است. به خصوص بسیاری از آنها به دلایلی نامعلوم در روستا ها دیده می شوند. تعداد زیادی حتی نمی دانند این قطعات عجیب آهنی از کجا آمده است و چه استفاده ای داشته است؟
 
اینها چه نوع قطعات مرموز از آهن هستند؟ در واقع ، همه چیز بسیار ساده است. با این حال ، برای درک بهتر ، به طور خلاصه بگویم شما باید به دوره قبل از تلویزیون های کنونی برگردید و به یاد بیاورید که تلویزیون های قدیمی (از جمله سیاه و سفید) چه بوده اند. یکی از مهمترین جزئیات تلویزیون قدیمی ترانسفورماتور قدرت بود. از سیم پیچ مسی با هسته و مجموعه ای از صفحات نگهدارنده تشکیل شده بود.
تلویزیون های قدیمی
دیر یا زود ، تلویزیون غیرقابل استفاده شد. برخی از شهروندان به سادگی محصول تولیدی از فناوری قدیمی را دور ریختند ، در حالی که برخی دیگر تلویزیون ها را به خریداران ناخواسته فروختند و یا آنها را به تنهایی قطعه قطعه کردند. در واقع ، خریداران خودشان درگیر بخش دوم ماجرا شدند (به دلیل جدا کردن تجهیزات ، آن را خریداری میکردند). مهمتر از همه آنها فقط به این ترانسفورماتور علاقه داشتند.
 
تلویزیون به بخش هایی از هم جدا شد ، ترانسفورماتور از تخته جدا و سپس اجزای آن جدا شد. البته یک کویل مس جالب داشت. سیم های مسی جدا و پس از آن به مراكز پذیرش فلزات غیر آهنی تحویل داده شد. ثروتمند شدن با یک قطعه ترانسفورماتور غیرممكن بود ، با این وجود ، اگر  25-50 تلویزیون را از هم جدا كنید و آنها را به صورت قراضه در آورید ، می توانستید پول زیادی برای كار خود بدست آورید.
ترانسفورماتور قدرت
و در اینجا جزئیات اسرارآمیز در قالب حرف "E" وجود دارد؟ با وجود این واقعیت که این تنها یکی از همان صفحه های نگهدارنده فولادی برای یک کویل مسی است. تعداد زیادی  از چنین "E" روی هم مونتاژ شده و پس از آن سیم مسی بر روی آن پیچیده شده است. از آنجا که فولاد در چنین مقدار کمی مورد توجه جمع کننده های آشغال ها نبود ، آنها به سادگی صفحات را دور می انداختند ، در نتیجه آنها به تعداد زیادی در خیابان ها و غیرقابل پیش بینی ترین مکان ها پیدا می شد!

نظرات

در ادامه بخوانید...

روانشناسی حماقت

در

این مسئلۀ سادۀ ریاضی را در نظر بگیرید: یک راکت و توپ یک‌دلار و ده‌سنت قیمت دارند. راکت یک دلار گران‌تر از توپ است. قیمت توپ چقدر است؟

اکثر مردم بلافاصله و با اعتمادبه‌نفسِ هرچه‌تمام جواب می‌دهند: ده سنت. این پاسخ هم بدیهی است و هم غلط. پاسخ درست این است: پنج سنت برای توپ و یک‌دلار و پنج‌سنت برای راکت.

آیا می دانید بیش از پنج دهه است که دنیل کانمن، برندۀ نوبل اقتصاد و استاد روانشناسی دانشگاه پرینستون، چنین پرسش‌هایی را مطرح کرده و پاسخ‌های ما را تحلیل می‌کند. آزمایش‌های ساده و پیش‌ِپاافتادۀ او عمیقاً نگاه ما به نحوۀ تفکرمان دربارۀ جهان را دگرگون کرده است.

فلاسفه، اقتصاددانان و عالمان علوم اجتماعی قرن‌هاست که با این پیش‌فرض طی طریق می‌کنند که انسان‌ها موجوداتی عقلانی هستند و عقل همان هدیه‌ای است که پرومتئوس برای ما به غنیمت آورد؛ اما کانمن به‌همراه آموس تورسکی و دیگران، ازجمله شین فردریک طراح پرسش راکت و توپ، در مقابلِ این سنت ستبر نشان داده‌اند که ما به آن اندازه که تصور می‌کنیم، موجوداتی عقلانی نیستیم.

وقتی مردم در موقعیتی متزلزل قرار می‌گیرند، به‌دقت اطلاعات را نمی‌سنجند یا به داده‌های آماریِ مرتبط توجه نشان نمی‌دهند. برعکس، تصمیم‌های آن‌ها بسته است به فهرستی طویل از میانبرهای ذهنی؛ یعنی میانبرهایی که اغلب باعث می‌شود تصمیم‌های احمقانه بگیرند. این میانبرها سریع‌ترین راه برای حل مسائل ریاضی نیستند؛ آن‌ها راهی هستند برای قلم‌گرفتن ریاضی. وقتی‌که ما در برابر پرسش راکت و توپ قرار گرفتیم، تمام دانش ریاضی‌مان را در پرانتز گذاشتیم و به‌دنبال پاسخی رفتیم که نیازمند کم‌ترین کوشش ذهنی بود.

کانمن را اکنون یکی از تأثیرگذارترین روان‌شناسان قرن بیستم می‌شناسند؛ بااین‌حال، کارهای او تا مدت‌های مدید نظر هیچ‌ کسی را به خود جلب نمی‌کرد. کانمن خود تعریف می‌کند که یک‌ بار نتایج تحقیقاتش را با فیلسوفی امریکایی در میان گذاشته بود و او فوراً جواب داده بود که هیچ علاقه‌ای به روانشناسی حماقت ندارد.

اما گذشت زمان نشان داد که اوضاع دقیقاً بر خلاف چیزی است که آن فیلسوف امریکایی تصور می‌کرد. به‌تازگی در ژورنال شخصیت و روانشناسی اجتماعی تحقیقی به‌سرپرستی ریچارد وِست از دانشگاه جیمز مدیسن و کیت استانویچ از دانشگاه تورنت انجام پذیرفته است. نتیجۀ به‌دست‌آمده این است که در بسیاری موارد، افرادِ باهوش در برابر این نحوۀ خطااندیشی آسیب‌پذیرترند. عموماً تصور می‌کنیم افراد باهوش در برابر پیش‌داوری مصون‌اند. دقیقاً به همین دلیل است که افرادی که در آزمون اس.ای.تی نمرۀ بیشتری می‌گیرند، خیال می‌کنند کمتر در معرض این قبیل خطااندیشی‌های جهانشمول قرار دارند؛ اما درواقع این انگاره ممکن است خطرات نهفتۀ بسیاری داشته باشد.

وست و دستیارانش کارشان را با پخش پرسش‌نامه میان چهارصدوهشتادودو دانشجوی کارشناسی آغاز کردند. در این پرسش‌نامه انبوهی از پرسش‌های کلاسیک برای سنجش پیش‌داوری طرح شده بود:

در درون رودخانه‌ای، دسته‌ای از نیلوفرهای آبی رُسته‌اند. هر روز، اندازۀ این دسته نیلوفرها دو برابر می‌شود. اگر ۴۸ روز طول بکشد که نیلوفرهای آبیْ کل دریاچه را بپوشانند، چقدر طول خواهد کشید که این نیلوفرها نصف دریاچه را بپوشانند؟

احتمالاً اولین پاسخی که به ذهن شما خطور می‌کند، مبتنی است بر یکی از میانبرهای ذهنی: تقسیم پاسخ نهایی بر نصف: ۲۴ روز؛ اما این پاسخ غلط است. پاسخ درست ۴۷ روز است.

کانمن و تورسکی در دهۀ ۱۹۷۰ مفهوم «پیش‌داوری لنگرانداخته»۱ را مطرح کردند. آن‌ها بر اساس این مفهوم پرسش‌هایی مطرح کردند که هدفشان ارائۀ راهی برای سنجش میزان آسیب‌پذیری افراد در برابر خطااندیشی بود. در این پرسش‌ها مثلاً به افراد گفته می‌شد که ارتفاع بلندترین درخت سکویا در جهان بیش از x فوت است و رقمی که به افراد مختلف گفته می‌شد، بین هشتادوپنج فوت تا هزار فوت متغیر بود. آنگاه از افراد خواسته می‌شد که ارتفاع بلندترین درخت سکویا در جهان را حدس بزنند. پرسش‌دهندگانی که «لنگر» کوچک‌تر، مثلاً هشتادوپنج فوت، به آن‌ها ارائه شده بود، به‌طور میانگین حدس می‌زدند که ارتفاع بلندترین درخت سکویای دنیا فقط صدوهجده فوت است. در مقابل، افرادی که «لنگر» بزرگ‌تری، مثلاً هزار فوت به آن‌ها ارائه می‌شد، ارتفاع بلندترین درخت سکویای دنیا را هفت‌برابر بیشتر تخمین می‌زدند.

مقصود وِست و همکارانش صرفاً این نبوده که وجود چنین پیش‌داوری‌هایی را تصدیق کنند. این پیش‌داوری‌ها پیش از تحقیقات آن‌ها نیز کم‌وبیش شناخته‌شده بودند. هدف آن‌ها این بوده که رابطه و نسبت این پیش‌داوری‌ها را با هوش انسانی بسنجند. درنتیجه، آن‌ها آزمون‌هایشان را در درون آزمون‌های اندازه‌گیری توانایی‌هایی شناختی، مانند اس.ای.تی و «سنجۀ نیاز به شناخت»۲، قرار دادند. هدف این سنجه‌ اندازه‌گیری «گرایش فرد برای تفکر و لذت‌بردن از آن است».

نتایج تحقیقاتْ تکان‌دهنده بود. فی‌المثل نتایج نشان می‌داد که خودآگاهی از این پیش‌داوری‌ها در عمل تأثیری در کاهش آن‌ها ندارد: «افرادی که از پیش‌داوری‌هایشان مطلع‌اند، در غلبه بر آن‌ها موفقیت خاصی نسبت‌به بقیه نشان نمی‌دهند.» اما نتایج تحقیقات برای کانمن اصلاً غیرمنتظره نبود. او در کتاب فکر کردن؛ کند و سریع۳ اظهار می‌کند که پس از دهه‌ها تحقیق دریافته که آگاهی از این پیش‌داوری‌ها حتی بر عملکرد ذهنی خود او هم تأثیر قابل‌توجهی نگذاشته است. «تفکر شهودی من، علی‌رغم سال‌ها تحقیق دربارۀ موضوع پیش‌داوری‌های ذهنی، همچنان در معرض مسائلی مانند اعتمادبه‌نفس کاذب، پیش‌بینی‌های افراطی و مغالطۀ برنامه‌ریزی»۴ است.

چه‌بسا خطرناک‌ترین پیش‌داوری ذهنی ما در این گرایش ذاتی‌مان نهفته است که دیگران در معرض خطااندیشی‌اند و نه ما. این گرایش به «نقطۀ کور پیش‌داوری»۵ معروف است. این «فراپیش‌داوری» دو ریشۀ اصلی دارد: نخست، توانایی ما برای تشخیص‌دادن اشتباهات سیستماتیک در تصمیمات دیگران: ما در گوشزدکردن اشتباهات دوستانمان از همه بهتریم؛ دوم، ناتوایی‌مان برای تشخیص‌دادن همان اشتباهات در درون خودمان. گرچه مفهوم نقطۀ کور پیش‌داوری مفهومی تازه نیست، آخرین مقالۀ وست نشان می‌دهد که این مفهوم را می‌توان بر هر پیش‌داوری خاصی اطلاق کرد: از «پیش‌داوری لنگرانداخته» تا به‌اصطلاح «اثر طراحی».۶ در هر کدام از این موارد، ما خس را در چشمان دیگران می‌بینیم و نیزه را در چشمان خودمان نه.

حال به حیرت‌انگیزترین و البته نگران‌کننده‌ترین بخش این پژوهش می‌رسیم: از قرار معلوم هوش اوضاع را بدتر می‌کند. دانشمندان برای سنجش «پیشرفتگی شناختیِ»۷ دانشجویان چهار آزمون طراحی کردند. نتایج هر چهار آزمون نشان‌دهندۀ هم‌بستگی مثبت متغیرها بود: «افرادی که سیستم شناختی پیچیده‌تری دارند، بیشتر دچار معضل نقطۀ کور پیش‌داوری‌اند.» این نتیجه دربارۀ بسیاری از پیش‌داوری‌های خاص نیز بعینه تکرار شد و این یعنی افراد باهوش‌تر، لااقل بر اساس سنجۀ اس.ای.تی و آن‌هایی که بیشتر تأمل و تفکر می‌کنند، بیشتر در معرض این اشتباهات ذهنی‌اند. چنان‌که کانمن و فردریک سال‌ها قبل متذکر شدند، حتی آموزش نیز نمی‌تواند خللی در سد سدید این پیش‌داوری‌ها ایجاد کند. برای مثال، بیش از پنجاه‌درصد از دانشجویان هاروارد، پرینستون و ام.آی.تی به پرسش راکت و توپ پاسخ غلط دادند.

این نتایج چه چیزی را روشن می‌کنند؟

یک فرضیۀ جالب توجه این است که نقطۀ کور پیش‌داوری بدین خاطر رخ می‌نماید که ما همان‌گونه که دیگران را به تیغ ارزیابی جرح می‌کنیم، خود را به محک نقد نمی‌سپاریم. برای مثال، وقتی انتخاب‌هایی غیرعقلانی دیگران را مشاهده می‌کنیم، بالاجبار بر داده‌های رفتاری تکیه می‌کنیم. ما پیش‌داوری‌های آن‌ها را از بیرون می‌بینیم و همین امر این مجال را برای ما فراهم می‌آورد تا به چشم‌برهم‌زدنی خطااندیشی‌های سیستماتیک آن‌ها را دریابیم.

بااین‌حال، وقتی به ارزیابی انتخاب‌های بد خودمان می‌نشینیم، به جای نگاه بیرونی و تکیه بر داده‌های رفتاری، دل به درون‌نگری می‌سپاریم. ما به‌دقت انگیزه‌هایمان را وامی‌رسیم و به‌دنبال دلیل مقنعی برای انتخاب‌هایمان می‌گردیم. پیشِ درمانگران بر اشتباهاتمان افسوس و حسرت می‌خوریم و نزد خودمان دربارۀ باورهایی که ما را به ترکستان بردند، غور و تأمل می‌کنیم.

مشکل این رویکرد درون‌نگرانه این است که نیروی پیش‌برنده‌ای که در پشت پیش‌داوری‌ها خفته و ریشۀ انتخاب غیرعقلانی ماست، تا اندازۀ زیادی ناخودآگاه است؛ ناخودآگاهی که تن به افسون خودکاوی نمی‌دهد و راه را بر هوش می‌بندد. درواقع درون‌نگری عملاً می‌تواند این خطاها را افزون کند و چشم ما را بر فراروندهای بنیادینی ببندد که مسئول بسیاری از خطاهای روزمرۀ ما هستند. ما برای خودمان آسمان‌وریسمان می‌بافیم و همیشه نخ تسبیح را این وسط گم می‌کنیم. هرچه بیشتر بکوشیم که خودمان را بشناسیم، در عمل فهم کمتری از خودمان به دست می‌آوریم.

* یادداشت ویراستار انگلیسی: نخستین بندهای این مقاله در مقالۀ جونا لرر در وال‌استریت ژورنال (اکتبر ۲۰۱۱) نیز آمده است. از بازنشر این بخش پوزش می‌طلبیم.

پی‌نوشت‌ها:
* این مطلب در تاریخ ۱۲ ژوئن ۲۰۱۲ با عنوان Why Smart People Are Stupid در وبسایت نیویورکر منتشر شده است.

نظرات

۱۴۰۰/۱۱/۲۰شکسپیر هشدار داد حماقت مانند یک بیماری مسری است، بنابراین مهم است که محیط خود را با دقت انتخاب کنید. اما چگونه می توان فهمید که از چه کسی اجتناب کنید؟ و آیا واقعا لازم است؟

۱۴۰۰/۱۱/۲۰من یک فرد انسان گرا هستم، بنابراین مطمئن هستم که حماقت یک حالت ذهنی موقتی است، چیزی شبیه ناپختگی . اما بیایید ببینیم حماقت دقیقاً در چه چیزی خود را نشان می دهد و چگونه می تواند نه تنها کسانی را که با چنین شخصی سروکار دارند، بلکه خود او را نیز از لذت بردن از زندگی باز دارد.

۱۴۰۰/۱۱/۲۰احمق فقط در مورد خودش صحبت می کند. هر ارتباطی مستلزم گفتگو است و یک فرد بالغ معمولاً می‌داند که این راهی برای تبادل اطلاعات است.این اتفاق می افتد، که یک فرد نیاز دارد راجع به موضوعی صحبت و تبادل نظر کند. اما اگر صحبت از یک انفرادی بیمارگونه باشد، زمانی که طرف مقابل فرصت حداقل یک کلمه را ندارد، چه برسد به اینکه چیزی بگوید، با یک احمق روبرو هستیم. و در مورد شخصیت خودشیفته با من صحبت نکنید. تنها چیزی که در این مورد اهمیت دارد این است که فرد متوجه نشده است که گوش دادن منبع مهمی در فرآیند کسب تجربه زندگی است. علاوه بر این، کیفیت گوش دادن در ارتباطات دوستانه بسیار ارزشمند است.

۱۴۰۰/۱۱/۲۰صدای احمق بلند است من فوراً تصحیح می کنم، مواردی از کاریزمای خاص و با صدای بلند وجود دارد - اما در چنین مواردی سؤالی مانند "یا شاید او فقط یک احمق است؟" وجود ندارد. من در مورد آنها صحبت نمی کنم، بلکه در مورد آن افراد احمقی که اغلب کمبود عمق و معنا را با شدت صدای بلند جایگزین می کنند. تصور کنید: یک رستوران، چراغ‌های خاموش، مردم در حال صحبت کردن، شخصی که با لپ‌تاپ کار می‌کند، کسی که یک جلسه رمانتیک آرام دارد. اینجا و آنجا صدا کمی افزایش می یابد: می خندیدند، به کسانی که می آمدند احوالپرسی می کردند... و ناگهان در میان این سروصدای دنج صدای آزاردهنده خانمی به گوش می رسد که جزئیات زندگی شخصی خود را به همکار می گوید. قوانین آداب معاشرت، مانند دفترچه راهنمای کتری، از بسیاری جهات بی خطا هستند. ما نمی خواهیم گوش کنیم، به خصوص که جالب نیست، احمقانه و سطحی است... اما مغز ما اینگونه کار می کند: ما مجبور هستیم به صداهای تیز توجه کنیم، زیرا زندگی می تواند به آن بستگی داشته باشد. و اکنون کل رستوران به جزئیات طلاق این زن احمق اختصاص یافته است ... تنها افراد خوش شانس رستوران آنهایی هستند که لپ تاپ دارند و از هدفون استفاده می کنند . زن و شوهر جوانی به سرعت حساب می کنند و فرار می کنند: همه چیز برای آنها تازه شروع شده است و طلاق دیگران موضوعی بسیار نامناسب است. خانم شراب بیشتری سفارش می دهد، صدایش بلندتر می شود. و حتی کسانی که در تراس خیابان نشسته اند قبلاً در مورد حماقت او شنیده اند ...

۱۴۰۰/۱۱/۲۰احمق نیازهای همکار را نادیده می گیرد آیا او به صحبت من علاقه مند است؟ همکارم خسته نیست؟ شاید او نیاز به دور شدن داشته باشد، اما او نمی تواند یک پاسخ مناسب پیدا کند؟ در یک نفس، چنین فردی تمام فضا را پر می کند. فقدان نیاز به بازخورد از خودپسندی کودکانه صحبت می کند. چنین همدلانی مانند کودکی هستند که هنوز همدلی ندارد و نمی تواند بفهمد که مادرش از کشیدن او روی سورتمه تا کیلومترها خسته شده است. بنابراین، از یک طرف، به نظر می رسد که آنها به وضوح بیان می کنند: "اگر چیزی را دوست ندارید، فقط آن را بگویید." و از سوی دیگر - بله، آن را امتحان کنید، به من بگویید. پرداخت به حساب شکایات شما - با تشکر، اما نه امروز.

۱۴۰۰/۱۱/۲۰یک فرد احمق از همه چیز می ترسد. من آنجا نخواهم رفت. من نمی خواهم اینجا بروم. با این حال، جستجوی مداوم برای منطقه ای از ایمنی و آسایش مانع از تکامل می شود. هر ذهن زنده ای برای تکامل گرسنه است و راه هایی برای مقابله با ترس های خود یا درخواست کمک پیدا می کند. احمقانه است که اجازه دهیم ترس ها زندگی را تنظیم کنند. روی دیگر سکه نیز وجود دارد - زمانی که یک فرد بدون سنجیدن خطرات و مقایسه نکردن آنها با نقاط قوت خود می شتابد. چقدر کارهای احمقانه روی این شجاعت انجام شده! اما این نوع دوم «سواران بی سر» هنوز به من نزدیکتر از منتظران است که از همه چیز می ترسند. با انجام برخی عمل ها، فرد تجربه، حتی منفی، نوعی خرد به دست می آورد. و تجربه و حکمت کسی که در چهار دیواری می ماند و از سر کسالت فقط برای یافتن بهترین کانال تلویزیونی آزمایش می کند چیست؟ ..

۱۴۰۰/۱۱/۲۰احمق در رفتار خود شک نمی کند. به نظر من این اوج حماقت است. به هر رشته ای از علم نگاه کنید، چگونه ایده ها در طول زمان تغییر کرده اند. چیزی درست و غیرقابل انکار تلقی شد و سپس یک کشف کل نظام دانش را زیر و رو کرد و باورهای گذشته در یک روز به توهمات تبدیل شد. علاوه بر این، تفکر سفت و سخت، زمانی که فرد نمی داند چگونه انعطاف پذیر باشد و دانش جدید را در نظر بگیرد، راهی مستقیم به آلزایمر است. این چیزی است که تحقیقات مدرن می گوید. اما کی میدونه شاید نظرشون عوض بشه...

۱۴۰۰/۱۱/۲۰یک فرد احمق همه چیز را به سیاه و سفید تقسیم می کند. نگرش های طبقه بندی شده، به ویژه در لجاجت، نشانه دیگری از حماقت است. نوبت را از دست دادید - شما کرتینیسم توپوگرافیک دارید. و بس، تا آخر عمرت همینطوری خواهی ماند. عدم شناخت ویژگی های زمینه و موقعیت - این قطعاً مشخصه افراد باهوش نیست.

۱۴۰۰/۱۱/۲۰این متن نمونه ای از چنین تقسیم بندی است. تقسیم مردم به احمق و باهوش بسیار احمقانه است. از این گذشته ، هر فرد داستان و تجربه خاص خود را دارد ، که منجر به این واقعیت می شود که در این مرحله از زندگی فرد فقط در مورد خودش صحبت می کند ، با همکار خود چک نمی کند یا اسیر ترس ها می شود.

۱۴۰۰/۱۱/۲۰هر یک از ما گاهی اوقات ممکن است رفتار احمقانه ای داشته باشیم، بنابراین بهترین کاری که می توانیم انجام دهیم این است که توجه خود را به زندگی درونی خود معطوف کنیم و حداکثر حسن نیت را به دنیای اطراف خود بدهیم.

در ادامه بخوانید...

افرادی که ناهمرنگی عنبیه دارند

در

آیا می دانید ناهمرنگی عنبیه که برای خیلی ها جالب است در انسان و حیوان دیده می شود.این تفاوت رنگی حاصل از فقدان یا مقادیر اضافی ملانین یا رنگدانه می باشد.تفاوتی که باعث می شود سرها به سمتشان چرخیده و نگاهها را متوجه خود کنند.

هنری کویل بازیگر انگلیسی با چشم های 2 رنگ

جین سیمور بازیگر انگلیسی با ناهمرنگی عنبیه

در نقش دکتر کوئین در سریال پزشک محله دارای یک چشم سبز و یک چشم قهوه ای می باشد.

آلیس ایو بازیگری انگلیسی با رنگ چشمهای متفاوت 

کیت باسورث دارای یک چشم آبی و یکی فندقی تیره می باشد

میلا کونیس بازیگر با ناهمرنگی عنبیه

الیزابت برکلی بازیگر سینما و تئاتر دارای یک چشم سبز و دیگری نیمه سبز، نیمه قهوه ای 

این پست را چگونه می‌بینید؟ کسانی را می شناسید که دارای عنبیه متفاوت باشند؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر به اشتراکبگذارید.(سیارک

نظرات

در ادامه بخوانید...

پیرترین مرد جهان

در

مردی اندونزیایی مدعی شده است که پیرترین مرد جهان است و حالا دیگر برای مرگ آماده می باشد. براساس اطلاعاتی که از دولت اندونزی به دست آمده است به این نتیجه رسیده اند که این مرد در 31 دسامبر 1870 متولد  و در حال حاضر 145ساله می باشد. وی میباه گوتو نام دارد و  تاکنوت 4 همسر  اختیار نموده که آخرین آنها در سال 1988 فوت شده است.


آیا می دانید که تمام فرزندان وی  از دنیا رفته اند و وی با نوه و نتیجه هایش زندگی می نماید. تا قبل از این مرد, رکورد دار پیرترین انسان ، زنی فرانسوی با 122 سال سن بوداما  در حال حاضر میباه گوتو رکورددار شده است.(سیارک

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  

نظرات

در ادامه بخوانید...

رزرو اتاق شماره ۴۲۰ در هتل

در

آیا تا به حال تلاش کرده‌اید که اتاق شماره ۴۲۰ را در یکی از هتل‌های جهان برای خود رزرو کنید؟نخستین بار عده ای از دانشجویان کالیفرنیا در دهۀ ۱۹۷۰، ساعت ۴:۲۰ دقیقه را برای جمع شدن دور مجسمه لویی پاستور و استعمال ماده مخدر حشیش میان خود تعیین کردند و عبارت «لویی ۴۲۰» را به عنوان کلمه رمز خود قرار دادند و در نهایت ۴۲۰ در کشورهای غربی به نماد بین المللی این قبیل معتادان تبدیل شد.

 

آیا می دانید شماره ۴۲۰ یک نماد جهانی برای استعمال ماده مخدر حشیش است، از این رو هتلداران تلاش می کنند تا با حذف این شماره از اتاق های خود، و یا استفاده از عدد «۱+۴۱۹» از استعمال این ماده مخدر در هتل جلوگیری کنند.

در برخی هتل ها نیز زیر شماره ۴۲۰ علامت ممنوعیت استعمال مواد مخدر نصب شده است. با این حال بسیاری از هتل ها ترجیح داده اند اصلا اتاقی با شماره ۴۲۰ نداشته باشند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

آسیب های ورزشی چیست

در

عبارت آسیب ورزشی در گسترده‌ترین مفهوم، اشاره به انواع آسیب هایی دارد که اغلب در طول ورزش رخ می دهند. برخی از آسیب های ورزشی در نتیجه حوادث رخ می دهد، برخی دیگر با توجه به شیوه های ضعیف آموزشی، تجهیزات نامناسب، فقدان شرایط، یا ناکافی بودن حرکات گرم کردن و کششی می باشد.

آیا می دانید شایع ترین آسیب های ورزشی کدام است؟
انواع شایع آسیب های ورزشی
• رگ به رگ شدن ماهیچه و کشیدگی عضلات
• پارگی رباط که مفاصل را بهمدیگر متصل می نماید.
• پارگی تاندون ها که مفاصل را پشتیبانی کرده و به حرکت آنها اجازه می دهد.
• در رفتگی مفاصل
• شکستگی استخوان از جمله مهره ها.

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

مواردی که هنگام خرید تلویزیون 4K Ultra-HD نیاز به دانستن آنها دارید

در

در این پست مواردی که نیاز دارید تا راجع به خرید تلویزیون 4K Ultra-HD بدانید، آورده می شود.
خریدکنندگان از حراج جشنواره ها مراقب باشند: امکان دارد امسال معاملات بسیار خوبی برای مجموعه تلویزیون های 4K Ultra-HD وجود داشته باشد امادر صورتی که مراقب باشید وگرنه امکان ندارد خصوصیاتی که در یک ultra-HD واقعی بدنبالش هستید را در آنها پیدا کنید.  (سیارک
امروزه خرید تلویزیون پیچیده تر از همه چیز شده است و اگر می خواهید معامله خوبی داشته باشید (برای مثال تلویزیونی بخرید که خصوصیات خوبی داشته باشد) مطلب  این پست را بخوانید.
در اینجا مواردی آورده می شود که بهنگام خرید 4K TV از بازار حراج جشنواره ها نیاز به دانستن آنها دارید:


1. اطمینان حاصل کنید که واقعا 4K می خرید

4K یا اولترا HD رزولوشنی حدود چهار برابر 1080p (HD) TV دارد. اسکرین رزولوشن آن 2160×3840 یا p2160 در مقابل اسکرین رزولوشنی است که هنوز هم اکثر تلویزیون ها دارند و حدود p1080×1920 است. تلویزیون 4K حدود 8 میلیون پیکسل را نمایش می دهد.  
این موجب می شود تا تصویر واضح تر شود به خصوص زمانی که در صفحات بزرگتر استفاده می گردد. این تفاوت در تغییر «چگونگی» تعریف استاندارد برای کیفیت های بالاتر نیست اما چنین خصوصیتی وجود دارد. و در 4K اینکه رسانه های بیشتری منتشر شود بسیار مهم است. مدلهای جدید 4K، Xbox One مایکروسافت و کنسولهای پلی استیشن 4 ویدئویی سونی، را پشتیبانی می کنند و سایتهایی از جمله Netflix و YouTube در بسیاری از 4Kها در دسترس می باشند. وقتی به تلویزیون نزدیک تر می نشینید، 4K همه جانبه تر و واضح تر می شود.
در ازدحام معاملات روزهای تعطیل، معاملات بزرگ زیادی برای تلویزیون های 4K و 1080p خواهید دید. امکان دارد به دنبال معامله ای ارزانتر باشید. در این صورت دو بار تلویزیون را چک کرده و اطمینان حاصل کنید که واقعا یک تلویزیون 4K خرید می کنید. چیزهایی که در بازار بفروش می رسند یا در انبارها نگه داری می شوند امکان دارد چیزی شبیه سازی شده باشد. مواضب باشید در حالی که به دنبال 4K بوده اید، با خرید تلویزیون 65" p1080 به خانه باز نگشته باشید. (سیارک

2. اطمینان یابید که تلویزیون UHD Premium می باشد. چیزی کمتر از آن را قبول نکنید

بسیاری از تلویزیون های 4K به خصوص آنهایی که قبل از 2016 به بازار آمده اند، HDR ندارند. در واقع قبلا در تلویزیون های Wild West days هیچ تعهدی بر روی آنچه که بعنوان کیفیت مشخص اولترا HD می باشد، وجود نداشت. امروزه همه چیز تغییر کرده است. چرا که سازندگان تلویزیون متعهد شده اند تا با برندهای UHD Premium محصولات را تولید کنند. تلویزیون هایی که برچسب UHD Premium دارند تمامی حداقل معیارهایی را که این تولید کنندگان روی آن به توافق رسیده اند را دارند. بنا به دلایل مختلف که در ادامه بیشتر توضیح خواهیم داد به UHD Premium علاقه مند خواهید شد. چیزی کمتر از این، تمامی خصوصیات را نداشته و در برابر تغییرات آینده انعطاف پذیر نخواهد بود.
برای UHD Premium بودن یک تلویزیون بایستی:
• رزلوشون تصویری حداقل 2160×3840 داشته باشد
• عمق رنگ 10 بیت یا بالاتر داشته باشد تا اجازه داشتن 1024 سایه از هر رنگ را بدهد (بسیاری از تلویزیون ها کمتر از 8 بیت با سایه 256 دارند).
• صفحه نمایشی که با حداقل روشنایی سیاه ها را تیره تر و سفید ها را برجسته تر می کند.
• وسعت رنگ ها یا توانایی نمایش حداقل 90 درصد از وسعت رنگی P3
• توانا در محدوده دینامیک بالا
متاسفانه همه اعضای اتحادیه UHD هنوز از علامت UHD Premium روی محصولاتشان استفاده نمی کنند. لذا بررسی وجود چنین علامتی ساده نخواهد بود. کمی بررسی محصول به شما کمک خواهد کرد تا اطمینان حاصل کنید که مجموعه تلویزیون که خواهید خرید این معیار را دارد. به این معیارها دقیق تر نگاه کنید. (سیارک


3. HDR موضوع مهمی برای تصویر تلویزیون است

اطمینان حاصل کنید که تلویزیونی که می خرید آن را دارد. HDR یا بعبارتی «محدوده پویایی بالا» تصویر تلویزیون تان را تصویری افسانه ای می کند حتی باورکردنی نخواهد بود. عمق و غنای رنگی که HDR مهیا می سازد مهمتر از وضوح خود 4K هست. تلویزیون 4K جدیدی نخرید مگر اینکه از داشتن تکنولوژی HDR آن اطمینان حاصل کنید.


4. بیش از یک نوع تکنولوژی HDR در بازار وجود دارد

در حال حاضر دو استاندارد برای تکنولوژی HDR وجود دارد چرا که تکنولوژی جدید بدون رقابت معنی ندارد. اولا HDR10 وجود دارد که فرمت باز است و شرکت هایی مثل سونی و سامسونگ در تلویزیون هایشان از آن استفاده می کنند.
بعد از آن Dolby Vision وجود دارد که فرمت بسته بوده و نیازمند تراشه فیزیکی است تا در تلویزیون ساخته شود. شما با آپدیت نرم افزاری نمی توانید Dolby Vision را به تلویزیون تان اضافه کنید لذا اگر می خواهید چنین امتیازی داشته باشد از وجود آن اطمینان حاصل کنید.
سونی، شارپ و سامسونگ فعلا Dolby Vision را بهیچ وجه تولید نمی کنند. با این حال LG و Vizio هر دو HDR10 و Dolby Vision را ارائه می دهند. اگر می خواهید در مقابل رقابت های یک فرمت بر علیه فرمت دیگر انعطاف پذیر باشد، این کار حرکتی هوشمندانه خواهد بود.
از نظر رسانه ای، آمازون و Netflix از 4KHDR در هر دو فرمت وجود دارد در حالی که اولترا سرویس سونی تنها در HDR10 وجود داشته و Vudu تنها Dolby Vision را دارد (که کلا چیزهایی هستند که به آسانی تغییر می یابند)، 4K Blu-Ray، تنها در حال حاضر HDR10 می باشد.
اینکه کدامیک بهتر می باشند، سوالی بسیار سخت و پیچیده می باشد. احتمالا از HDR10 خرسند باشید اما گرفتن ال جی یا ویزیو با هر دو امکانات بد نخواهد بود. (سیارک


5. اطمینان حاصل کنید که 10 بیت می باشد

تلویزیون های قدیمی تر 8 بیت بودند و امکان این وجود نداشت که حتی نزدیک به طیف رنگی 10 بیتی که این تلویزیون ها دارند، باشند. اما 10 بیت بایستی برای مدت زمان طولانی در مقابل تحولات آتی انعطاف پذیر بوده و برای نمایش HDR واقعی ضروری می باشد.
تلویزیون های قدیمی تر 8 بیتی هستند و نمی توانند حتی نزدیک به طیف رنگی 10 بیتی که این تلویزیون ها دارند برسند. حتی 12 بیتی ها هم وجود دارند که نمایشی بهتر از آن دارند. اما ده بیتی ها بایستی برای طولانی مدت نسبت به تحولات آتی تکنولوژی انعطاف پذیری داشته و این برای نمایش HDR واقعی ضروری است. اگر مشاهده کردید که معاملات بسیار زیادی در حراج های جمعه برای مجموعه 4Kهای قدیمی وجود دارد که نه 10 بیت هستند نه HDR دارند و نه غیره، تعجب نکنید. در صورتی که قیمت های ارزان تر، تکنولوژی منسوخی داشته باشند، شما هم مجبور خواهید بود چنین تصمیمی بگیرید.


6. صفحه نمایشOLED در مقابل صفحه نمایش LED

چیزی که تلویزیون های امروزی بیشتر به کار می گیرند، LED می باشد. این صفحه نمایشی دارای نور پس زمینه ای است که می تواند روشنایی بسیار زیادی ایجاد نماید اما زمانی چنین نوری را تولید می کنند که تصویری تیره تر را نمایش می دهد. LED به سادگی نمی تواند سیاه را کاملا به خوبی نمایش دهد.
گزینه ارزشمندی که وجود دارد این است که می تواند سیاهی کاملی را ایجاد نماید گرچه با تن های روشن تر کمی تقلا دارد. برخلاف صفحه نمایش های با پس زمینه LED، صفحه نمایش های OLED بر اساس پیکسل به پیکسل نور را ایجاد می کنند. این بدان معناست که در صحنه تاریک، تمامی پیکسل های سیاه کاملا خاموش شده، و سیاه کامل بدست می آید. این کنتراست بسیار زنده تری ایجاد می کند و تصویر غنی تر می گردد اما می تواند تاخیر در روشنایی و ورودی را متحمل شود.


7. تاخیر ورودی و نرخ تجدید برای بازی های ویدئویی

صحبت کردن درباره تاخیر ورودی در مورد بازی های ویدئویی و به خصوص بازیهای ویدئویی که نیازمند رفلکس حرکتی هستند مهم می باشد. تاخیر ورودی پایین تر تلویزیون، انتقال سریع تر تصویر از کنسول بازی ویدئویی (یا دستگاه بلو- ری) به صفحه نمایش را موجب می شود. برای چشم غیر مصلح اکثر مجموعه دستگاه های مدرن تمامی تفاوتها را در این رابطه نمایش نمی دهند. اما آن، توزین ارزش بصورت تنظیم برای برخی افراد بوده و برخی تنظیمات، تاخیر ورودی پایین تری نسبت به تنظیمات دیگر دارند.
واقعیتش این است که من سهم زیادی در نرخ تجدید تنظیمات قرار می دهم. برای بازی های ویدئویی داشتن نرخ تجدید بالاتر می تواند خوب باشد اما من دریافتم که نرخ تجدید بسیار بالا تلویزیون و فیلم ها را خیلی جعلی می کند. فرض بر این است که آنها را نزدیک تر به واقعیت نگاه کنیم اما زمانی که نرخ تجدید خیلی عالی تنظیم شود در این صورت همه چیز شبیه نمایش های پر احساس تلویزیونی می شود. شما تقریبا همیشه قادر به عدم پذیرش آن در مجموعه خود یا انتخاب پیش مجموعه های متفاوت برای بازی ها و فیلم هایتان هستید که بر طبق آن بالاو پایین می کنید.


8. تلویزیون خمیده در مقابل تلویزیون تخت 

تلویزیون های خمیده موضوع مطرح بعدی در تکنولوژی تلویزیون می باشد. در حد زیادی از رده خارج شده اند. برخی خطوط تلویزیونی حتی دیگر پیشنهادش را نیز نمی دهند برای مثال سامسونگ. امسال LG تلویزیون های خمیده را حدود همان قیمت تلویزیون های تخت دارد. برخی از افراد به آن قسم هم می خورند ولی دیگران حس می کنند حیله باشد. من تلویزیون خمیده دارم اما فکر نمی کنم تصویری بهتر از تلویزیون تخت داشته باشد. بازتابانتر است با این حال من بیشتر از این موضوع فراری ام تا اینکه دوست داشته باشم. مسلما طرز فکر من این هست که بایستی تلویزیون تخت بگیرید و از تلویزیون خمیده صرفنظر کنید. (سیارک


9. برای سال 2017 چه چیزی رخ خواهد داد؟

آشکارا این یک حدس و گمان است. ما تمایل به پیش بینی اینده نداریم. با این حال می توانیم روی مزایای بیشتر شرط بندی کنیم. این انتخابی مشکل می باشد. چه موقع باید ارتقا دهید؟ چقدر باید منتظر بمانید؟ نمی دانیم که آیا OLED push از LG موفقیت کسب خواهد کرد. بنظر می رسد تلویزیون های خمیده کنار گذاشته شوند. امکان دارد 12 بیتی ها به سرعت 10 بیتی ها را تحت الشعاع قرار دهند. و تکنولوژی LED هنوز سال به سال در حال تحول و بهتر شدن می باشد. QLED یا تلویزیون های LED نقطه کوانتومی به احتمال قوی مورد مطرح بعدی خواهد بود اما بعید هست که تا چند سال آینده عنوان گردد. واقعیت این است که در صورتی که شما در این فصل تعطیلات تلویزیون می خرید، می توانید این را ببینید که برخی از خصوصیات بسیار خوب در سال 2017 اضافه شده است. بنابراین باز اگر در سال 2017 تلویزیون خرید می کنید همین مورد را برای سال 2018 هم خواهید داشت. هیچ پاسخ صریحی در اینجا وجود ندارد. خوشبختانه حداقل در سال 2016 دستورالعمل UHD Premium را داشتیم که خرید مجموعه 4K را ساده تر و امن تر نمود.

این پست را چگونه می‌بینید؟ آیا تلویزیون 4K دارید یا قصد خرید آن را  دارید؟  لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک)  

مترجم  itrans.ir

نظرات

۱۳۹۵/۱۰/۲۸خیلی جامع و کامل بود ممنون

در ادامه بخوانید...