چالش مومو چیست ؟ خودکشی آنلاین ، بازی چند قدم تا مرگ

در

مومو

 

چالش Momo چیست؟

بازی "خودکشی" WhatsApp که بچه های جوان را هدف قرار داده است ، چیست؟ "چالش مومو" که باعث شده جوانان انگلیسی از زندگی  بترسند و  خوابیدن را بر آنها حرام کرده و حتی به خودکشی کودکان مرتبط است چیست؟ چالش مومو  یک بازی بیمارگونه "خودکشی" WhatsApp است .چالش Momo ، با این شخصیت ترسناک  مومو ، بریتانیا را تحت تأثیر قرار داده است

 

به اصطلاح "چالش مومو " ، شخصیتی شبیه مرغ با چشمان برآمده ، والدین انگلیسی را برانگیخته است.این موضوع قبلاً به خودکشی یک دختر 12 ساله در آرژانتین مرتبط بوده است.و اکنون ، مدارس ابتدایی انگلیس در مورد خطرات این بازی هشدار داده و می گویند که این یک "خطر جدی" برای امنیت کودکان است.

 

در نامه ای به والدین ، ​​یکی از مدارس کامبرین گفت که این بازی از طریق شبکه های اجتماعی "به راحتی قابل دسترسی است" و "به سرعت در حال گسترش" است.در همین حال ، یک مدرسه هال گفت که چالش هک کردن بازی های محبوب کودکان ، از جمله Peppa Pig و Fortnite است.

اما چالش Momo چیست؟ و والدین چه اقداماتی می توانند انجام دهند تا فرزندان خود را در برابر آن محافظت کنند؟ در زیر می توانید بدانید.

آیا فرزند شما تحت تأثیر چالش Momo قرار گرفته است؟

به روزرسانی: YouTube اعلام کرد که دیگر اجازه کسب درآمد از فیلم های دارای Momo را نخواهد داد - تبلیغات را قبل ، بعد یا در طول کلیپ ها نشان می دهد - حتی اگر از سازمان های معتبر خبری باشند که از پدیده گزارش می دهند  . 

 

از مرد لاغر گرفته تا  کودکان در حال خوردن Tide Pods ، سابقه طولانی و غنی چالش های وحشتناک اینترنتی وجود دارد که والدین را نگران میکند. Momo ، آخرین چالش آنلاین که اخیراً معروف شده ، چالشی آنلاین است که گویا نوعی ترکیبی از قسمت آینه سیاه " خفه شو و برقص " و نهنگ آبی است. مومو ادعا می شود با تشویق آنها برای نوشتن شماره ای در WhatsApp ، كودكان را هدف قرار می دهد و سپس دستورالعمل هایی را برای آنها ارسال می كند تا یك سری کارهای عجیب و غریب و خطرناك از تماشای یك فیلم ترسناک گرفته تا خودزنی را برای گرفتن جان خودشان انجام دهند.

 

اگرچه گزارش هایی درباره چالش مومو مدتی است در گوشه و کنار اینترنت شنیده می شود ، این روند اخیراً دوباره خبرساز شد وقتی که یک پست فیس بوک از سرویس پلیس جزیره شمالی (PSNI)با هشدار عمومی به والدین خواستار نظارت بر فعالیت بچه های خود در WhatsAppشد. همچنین گزارش هایی مبنی بر ویرایش ویدئوهای دوستانه بچه ها توسط یوتیوب برای گنجاندن تصاویر Momo و همچنین دستورالعمل های تشویق آنها به خودآزاری گزارش شده است. 


احتمالاً کسی شوکه نخواهد شد که بفهمد تصویر "Momo" هر چند انکار ناپذیر وحشتناک است ، اما هیچ ارتباطی با خود "Momo Challenge" ندارد. دختری با چشم های بیرون زده  ، در واقع مجسمه ای است که توسط کیسوکه آیساوا در یک شرکت ژاپنی ساخته شده است که لوازم جانبی فیلم های ترسناک و جلوه های ویژه می سازد. 

پس از انتشار عکس ها در اینستاگرام ، آنها مورد توجه Reddit قرار گرفتند ، به ویژه subreddit r / creepy ، جایی که هزاران رای مثبت و نظر را به خود جلب کرد.

اگرچه ریشه واقعی چالش Momo به خودی خود مشخص نیست ، اما طبق گزارشات ، ابتدا در جهان اسپانیایی زبان شروع به کار کرد ، مقامات مکزیکی ادعا کردند که این روند از یک گروه فیس بوکی نشات گرفته است. اما طبق روندهای Google، چالش Momo در دنیای انگلیسی زبان واقعاً جایی نیافت تا اینکه YouTuber ReignBot در جولای 2018 ویدیویی را برای باز کردن بسته بندی این پدیده ساخت. طبق این ویدئو ، به آنها که به شماره "Momo" پیام کوتاه ارسال کردند ، گفته شد که یک سری را کامل کنند وظایف عجیب و غریب و خطرناک ، از جمله شروع به کاری  مانند تماشای یک فیلم ترسناک در اواخر شب ، و پایان دادن به درخواست بچه ها برای آسیب رساندن به خود یا جان خود را. عدم تکمیل وظایف ظاهراً منجر به درز اطلاعات شخصی آنها یا تهدید به خشونت می شود.

 

اگرچه ویدیوی ReignBot در بخش عمده ای این پدیده را خراب کرد ، و به ریشه های نسبتاً بی ضرر "Momo" اشاره کرد ، با این وجود داستان هایی در مورد خطرات چالش Momo در مطبوعات انگلیسی صحبت می کنند ، به نقل از "متخصصان" ایمنی اینترنت والدین را به مراقبت از به دلیل علائم هشدار دهنده که فرزندانشان در حال بازی هستند گوشزد می کنند.

 

یکی از گزارش های پر استناد حاکی از آن است که دختری 12 ساله در بوینس آیرس در نتیجه بازی در چالش مومو جان خود را از دست داده است ، اما به نظر می رسد چنین گزارش هایی دارای منبع ضعیف بوده و تأیید نشده اند.

 

همچنین تعدادی از "چالش های 3 صبح Momo" در YouTube وجود دارد ، هرچند به نظر می رسد بیشتر از هر چیز دیگری به عنوان فیلم های کمدی در نظر گرفته شده است.


گزارش نیز از فیلم های یوتیوب شامل شخصیت های بچه دوست مانند Peppa خوک و یا Splatoon gameplays های با تصاویری از مومو، و همچنین دستورالعمل برای کودکان به خودآزاری ویرایش شده است.

دکتر آوریل فورمن، روانشناس مجوز، عضو هیئت اجرایی انجمن آمریکایی Suicidology گفت:

به نظر می رسد چنین فیلم هایی توسط ترول ها با هدف صریح تلاش برای ایجاد مزاحمت برای کودکان ساخته شده است. "یکی از بچه ها ممکن است آن را خاموش کنید، اما یک بچه دیگر که بیشتر آسیب پذیر است ممکن است برنامه را ترک نکند .

 

تصاویر یک خانم مرغ اهریمنی با هشدارهای مربوط به یک "بازی خودکشی" خطرناک که کودکان را در شبکه های اجتماعی هدف قرار می دهد ، در سراسر جهان باعث وحشت والدین شده است. اما در پس این هیستری که به اصطلاح به "چالش مومو" مربوط می شود ، موضوعی بسیار آشکارتر وجود دارد: این افسانه احتمالاً چیزی بیش از حقه ای است که به دلیل گزارش های رسانه ای و ترس والدین از فعالیت آنلاین فرزندانشان ایجاد می شود.

 

به نظر می رسد کسی ولدمورت را با یک نسخه اشکال از دختر از The Ring ترکیب کرده و به طور غیرقابل توصیفی تصمیم گرفته است که شکاف صورت او باید به نوک بزرگ مرغ تبدیل شود.و چالش اساسی ، با پیامهایی که ظاهراً کودکان را به ارتکاب خشونت و خودآزاری تشویق می کند ، بسیار آزار دهنده تر خواهد بود - اگر شواهدی قابل تشخیص وجود داشته باشد که ثابت کند پس این مسئله در واقع یک مشکل است.

 

کارشناسان می گویند از زمان پخش شدن داستان ، هیچ نشانه ای وجود ندارد که کودکان را به سمت خودکشی سوق دهند. یوتیوب قبلاً اعلام کرده بود که هیچ مدرکی در مورد ویدیوهایی که این چالش را تبلیغ می کنند ، ندارد و از آن زمان به بعد محتوای تبلیغاتی را با استفاده از تصویر Momo امضا شده از زمان جنجال هیستری در جریان اصلی حذف کرده است.

 

Momo به سختی اولین شوق مظنون است که اضطراب بزرگسالان را به خود جلب می کند - فقط به وحشت گذشته در مورد روندهای ظاهرا خطرناک نوجوانان نگاه کنید که در نهایت یک حقه اینترنتی بیش از حد نبد . و همانطور که در مورد بسیاری از وحشت های ویروسی اتفاق می افتد ، چالش Momo به یک پدیده جهانی تبدیل شده است ، نه به دلیل داستان هایی که توسط خود قربانیان به اشتراک گذاشته شده است بلکه توسط بزرگسالان نگران در تلاش برای محافظت از آنها است.


به گفته لور ، چالش Momo یک بازی ویروسی است که در سرویس های پیام رسان مانند WhatsApp به اشتراک گذاشته می شود و کودکان خردسال را به خشونت یا حتی خودکشی سوق می دهد. گویا تصاویر بانوی پرنده شیطانی با پیامها و دستورات وحشتناک ظاهر می شود که گفته می شود به شدت به خشونت و وحشت تبدیل می شوند.

 

تکرارهای دیگر داستان ادعا می کنند که این تصویر ترسناک است که در برنامه های کودکان مانند Peppa Pig یا بازی های ویدیویی مانند Fortnight در فیلم های ارسال شده در YouTube پخش شده است. حتی گزارش های خبری بیشتر می گویند این چالش به Snapchat نیز سرایت کرده است.اما واقعیت این است که مومو یک حقه ویروسی است.


والدین وحشت زده ، شبکه های اجتماعی و گزارش های خبری محلی عمدتا عامل ایجاد هیستری هستند.سال گذشته ، اخبار در آمریکای لاتین شروع به هشدار درباره "بازی ترور WhatsApp" کرد ، شروع با خودکشی مشکوک یک دختر 12 ساله در آرژانتین . پلیس هرگز ارتباط با این چالش را تأیید نکرد. اما پس از آن گزارش های دیگری در مورد خودکشی فرضی از کلمبیا منتشر شد ، که اشاره به خطر ویروسی گسترده تری دارد - هرچند که این نیز تایید نشده است. دوباره ، ماه ها بعد ، مقامات مکزیک گزارش دادند که کودکان توسط "ال مومو" در فیس بوک مورد هدف قرار گرفته و تهدید می شوند.

 

در ماه سپتامبر،  توجه پلیس و مطبوعات در ایالات متحده به داستان این چالش جلب شد.Momo در سال 2019 پس از وحشت در سراسر انگلستان و بازگشت بچه ها به. مدارس باعث شروع اخطار شدید به والدین شد. پلیس گفت برخی از فیلم ها کودکان خردسال را ترغیب می کند "با یک چاقو گلوی خود ببرند." در عرض چند روز ، به یک طوفان  در ایالات متحده تبدیل شد.

 

قبل از اینکه حساب کاربری در نهایت تعلیق شود ، یک پست دلسوزانه از کاربران توییتر واندا ماکسیموف با ده ها هزار بازتوییت منتشر شد. "هشدار! لطفاً بخوانید ، این واقعی است. » در تصویر پیوست شده در یک پست فیس بوک آمده است: "چیزی به نام" Momo "وجود دارد که به بچه ها دستور می دهد خود را بکشند." "به هرکسی که می توانید اطلاع دهید."

 

کیم کارداشیان ماجرا را بالا برد و از 129 میلیون فالوئر اینستاگرامش خواست تا یوتیوب را تحت فشار قرار دهند تا فیلم های مضر را از بین ببرد. انبوهی از گزارش های تلویزیونی ، همراه با اخبار محلی و ملی ، شروع به مشاوره نفسگیرانه به والدین در مورد راه های "محافظت از بچه ها در برابر یک بازی مزاحم اینترنتی" می کند.

 

با این وجود ، هر نمونه ای از نسخه های معتبر چالش Momo از جمله تصاویر صفحه ای از "پیام های تهدیدآمیز" یا فیلم های تأیید شده که خشونت را تأیید می کنند ، از دست رفته است.


چالش Momo چیزی بیش از یک افسانه نیست. اما این وحشت به ترس از تبدیل شدن افسانه به واقعیت اشاره دارد..خیلی تعجب آور نیست که یک افسانه ویروسی شهری (و احتمالاً حقه بازی) که بچه ها را هدف قرار می دهد ، می تواند کره زمین را درنوردد.

 

اینترنت می تواند یک جهنم از تجربه های ناپسند برای هر کسی باشد. والدین با چالش اضافی خودکشی آنلاین روبرو هستند. چگونه فرزندان خود را به اندازه کافی محافظت کنند بدون این که بیش از حد خود را با بچه ها درگیر کنند؟ در واقع ، محتوای نامناسب غالباً از فیلتر های امنیت و نظارت بر سیستم عامل خودکار عبور می کند - فقط به مبارزه مداوم YouTube برای مبارزه با استثمار کودک ، قلدری آنلاین یا توطئه های افراطی نگاه کنید.


 در تابستان 2014 ، دو کودک 12 ساله یک دانش آموز را فریب داده به جنگل برده و 19 بار با ضربات چاقو او را زدند ، ظاهراً به امید اینکه افسانه ای به نام مرد لاغر(اسلندرمن) را زنده کنند.( حتما فیلم «اسلندرمن» (Slender Man) به گوش‌تان خورده) این حمله خشونت آمیز به سنگ بنایی فرهنگی تبدیل شد که قدرت فرهنگ اینترنت را در توانایی آن برای تحریف سیستم های اعتقادی و واقعیت تعریف می کند. این همچنین به عنوان یک داستان احتیاطی برای والدین در سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفت.

 

اما بیشتر اوقات ، جوک ها و الگوهای رفتاری به ظاهر بی ضرر اینترنتی بدون توجه به اینکه واقعاً وجود دارند ، از کنترل خارج می شوند یا به عنوان روندهای خطرناک لقب می گیرند.چالش Momo دارای موارد مشابه "چالش نهنگ آبی" است که یکی دیگر از بازی های آنلاین خودکشی بود که در طی 50 روز انجام می شد.

 

سرانجام مشخص شد که این "بازی" اینترنتی ، همراه با چندین موج وحشت ، ساختگی است ، مانند مواردی که به دروغ نشان می داد انبوهی از کودکان در حال خوردن Tide Pods بودند.

 

آیا واقعاً مردم باید نگران چالش مومو باشند؟

چالش Momo و وحشت اخلاقی متعاقب آن که ایجاد کرده است ، کاملاً شبیه همان چیزی است که از چالش "نهنگ آبی" الهام گرفته شده است ، پدیده ای از روسیه که بسیار پر مخاطب  شد. بر اساس گزارش های منتشر شده در رسانه های روسی ، چالش نهنگ آبی نوجوانان را دنبال می کرد که در طی 50 روز به دنبال یک سری وظایفی که به طور فزاینده ای به خود آسیب می رساندند ، منجر به اوج گرفتن با تشویق آنها برای گرفتن جان خود می شد.

 

همانطور که در بیشتر چنین چالش هایی اتفاق می افتد ، در مورد گزارش های چالش نهنگ آبی یک حقیقت وجود دارد: اخیراً در روسیه اقدام به خودکشی در نوجوانان شده است (که میزان خودکشی نوجوانان بیش از حد متوسط ​​است ) ، و شخصی به نام فیلیپ بودیکین دستگیر شد و متهم شد که با سازماندهی بازی در شبکه های اجتماعی روند را تخریب می کند . اما بعداً بیشتر این اتهامات کنار گذاشته شد و از آن زمان گزارش شده است که بودئیکین احتمالاً این گروه ها را به عنوان راهی برای ارتقا حرفه موسیقی خود ایجاد کرده است.

 

اضافی گزارش ارتباط نهنگ آبی به دیگر خودکشی نوجوان، می خواهم که از 15 ساله اشعیا گونزالس  از سن آنتونیو، ثابت کرده اند که تا حد زیادی uncorroborated . بنجامین رادفورد ، متخصص فرهنگ عامه و محقق تحقیق در کمیته تحقیق شکاکین می گوید: "هیچ واقعیت واقعی [در بازی هایی مانند Momo Challenge] وجود ندارد یا شواهدی مبنی بر اینکه این یک تهدید واقعی است." او ادعا می کند که پدیده هایی مانند نهنگ آبی و چالش Momo "بخشی از یک وحشت اخلاقی است که با ترس والدین در مورد اینکه می خواهند بدانند بچه های آنها چه می کنند.

 

شما بزرگسالانی دارید که ممکن است با فناوری راحت نباشند. آنها تعجب می کنند ، "دخترم همیشه سرگرم تلفن همراه است ، با چه کسی صحبت می کند؟ اونجا چه خبره؟' ترس ذاتی از آنچه جوانان با فناوری انجام می دهند وجود دارد. "

 

به نظر می رسد حتی اداره پلیس ایرلند شمالی ، که در وهله اول هشدار علیه مومو داده بود ، تا حد زیادی قضیه را بزرگ نمایی کرده است ، و در پست دیگری در فیس بوک نوشت : "حتی تحقیقات اولیه منبع آزاد نشان می دهد که" مومو "توسط هکرها اداره می شود که به دنبال اطلاعات شخصی هستند ... همانطور که وحشتناک به نظر می رسد ، "Momo" قرار نیست از تلفن فرزند شما بیرون بیاید و آنها را بکشد. "

 

گفته شد ، متخصصان بهداشت روان هشدار داده اند که چنین اخبار هیستریک به طور بالقوه می تواند مضر باشد ، احتمالاً حتی باعث تحریک مقلدان می شود. به عنوان مثال ، پرونده دو دختر 12 ساله از ویسکانسین را که سعی کردند بهترین دوست خود را با ضربات چاقو به قتل برساند ، در نظر بگیرند ، بعداً ادعا کردند که آنها این کار را برای جلب رضایت یک آدم تبلیغاتی اینترنتی تخیلی مرد ، انجام دادند.

 

رادفورد هشدار می دهد ، در حالی که هیچ مدرکی در مورد وجود انسان مومو وجود ندارد ، اما این پرونده "آموزنده است ، برای اینکه مردم به مومو عمل کنند ، لازم نیست که حتما وجود داشته باشد." 

 

حتی اگر خطرات مرتبط با چالش هایی مانند Momo Challenge بیش از حد بزرگ نمایی شده ، این بدان معنا نیست که کودکان در معرض سو استفاده توسط شکارچیان در اینترنت نیستند.

 

YouTube ، با توجه به همه حساب ها ، در زمینه برخورد با چنین محتوایی کم کاری کرده است. علاوه بر این ، یوتیوب تبلیغات خود را از دست داده است زیرا گزارش های اخیر مبنی بر جمع شدن افراد پدوفیل در بخش نظرات این پلتفرم ، حتی گاهی اوقات حتی در این مرحله پیوندهایی به پورنو واقعی کودک ارسال می کنند. 

رادفورد می گوید: 

مانند همه افسانه ها ، "پشت همه این ها یک حقیقت وجود دارد (چالش های خودکشی آنلاین) که در آن مزاحمت های اینترنتی رخ می دهد. اخاذی و آزار جنسی اتفاق می افتد ، این چیزها واقعی هستند و اتفاق می افتند. بنابراین نگرانی والدین و مدیران مدارس برای چالش مومو قابل قبول است. "

در هر مقاله ویروسی توسط نویسنده فناوری James Bridle ، پلتفرم های معروف مانند YouTube مملو از سازندگان محتوا است که از الگوریتم این سیستم عامل برای ایجاد فیلم های نگران کننده و اغلب خشونت آمیز استفاده می کنند که مخصوص کودکان است و اغلب از شخصیت های محبوب کودکان استفاده می کنند.

 

شماره مومو

اگر ازشماره مومو **120780569+ پیام گرفتید سریعا بلاک کنید تا درگیر مشکلات بعدی نشوید. مومو از شماره های زیادی استفاده می کند، اگر شما هم شماره ای از مومو دارید حتما در نظرات بنویسید (2 رقم آخر را حذف کنید).

 

فورمن می گوید ، والدینی که نگران هستند بچه هایشان در معرض تصاویر نگران کننده در شبکه های اجتماعی قرار بگیرند ، باید در مورد استفاده از اینترنت با آنها گفتگوی صریح داشته باشند. او می گوید :  والدین علاوه بر اجرای کنترل ها و فیلترهای والدین در همه دستگاههای فرزندانشان ، باید "به فرزندان خود بگویند:"  ممکن است چیزهای عجیب و غریب ببینید. فقط به من خبر بده .در نهایت ، اینترنت مکان بسیار ترسناکی برای بچه ها است .

پلیس فتا به ماجرای چالش ترسناک مومو واکنش نشان داده و با اعلام عدم توانایی این چالش در هک گوشی، از کاربران خواسته تا با حفظ آرامش و خونسردی خود شماره تماس مومو را با تماس با ۱۱۰ اعلام کنند.

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

رشدو اندازه کودک دختر و پسر جدول زمانی

در

بسیاری از والدین از اینکه کودکشان بزرگتر یا کوچکتر از کودکان دیگر همسن هستند، متعجب هستند.

برای دادن نشانه ای به شما، در اینجا معیارهای 25صدم تا 75صدم برای وزن و قد وجود دارد - یعنی اینکه نیمی از کودکان در این محدوده قرار می گیرند. یک چهارم کودکان بالاتر از اینجا اعداد و یک چهارم آنها پایین تر از این اعداد قرار می گیرند.

در هر بار مراجعه کودک، پزشک وزن و قد کودک شما را خواهد سنجید به شما صدم قد و وزن او را می گوید. ( شما می تواند همچنین آنها را خودتان با استفاده از ماشین حساب رشد صدمی حساب کنید.) اگر شما هر گونه نگرانی ای راجع به رشد کودک خود دارید با پزشک صحبت کنید.   (سیارک

داده های زیر از سازمان سلامت جهانی برای کودکان زیر 2 سال و مراکز ایالات متحده بری کنترل و پیشگیری بیماری برای کودکان 2 سال و بیشتر آمده است.

 

 

نوزاد

تولد

پسرها

دخترها

وزن

3.67 – 3.03 کیلوگرم

3.54 – 2.95 کیلوگرم

قد

51.05 – 48.51 سانتی متر

50.29 – 48 سانتی متر

سه ماه

پسرها

دخترها

وزن

6.89 – 5.89 کیلوگرم

6.35 – 5.35 کیلوگرم

قد

62.74 – 59.94 سانتی متر

61.21 – 58.42 سانتی متر

نکته سریع : برای نوزادان متولد شده قبل از موعد مقرر، از سن بارداری ( نه سن زمان تولد) هنگامی که شما به شماره های آنها در این نمودار نگاه می کنید استفاده کنید.

6 ماه

پسرها

دخترها

وزن

8.53 – 7.35 کیلوگرم

7.94 –6.71کیلوگرم

قد

66.29 –69.09سانتی متر

67.31- 64.26سانتی متر

حقیقت سریع : از سن 6 ماهگی، اکثر نوزادان وزن تولدشان دو برابر می شود.

9 ماه

پسرها

دخترها

وزن

9.57 –8.25کیلوگرم

   8.93 -7.57کیلوگرم

قد

73.40– 70.36سانتی متر

71.88 –68.58سانتی متر

 

کودک نوپا

12 ماه

پسرها

دخترها

وزن

10.39 – 8.98 کیلوگرم

9.7 – 8.25 کیلوگرم

قد

77.47 – 74.17 سانتی متر

75.69 – 72.39 سانتی متر

15 ماه

پسرها

دخترها

وزن

11.11 – 9.57 کیلوگرم

10.43 – 8.84 کیلوگرم

قد

80.77 – 77.47 سانتی متر

79.25 – 75.95 سانتی متر

18 ماه

پسرها

دخترها

وزن

11.79 – 10.16 کیلوگرم

11.11 – 9.43 کیلوگرم

قد

84.07 – 80.52 سانتی متر

82.55 – 78.74 سانتی متر

21 ماه

پسرها

دخترها

وزن

12.47 – 10.70 کیلوگرم

11.79 – 9.98 کیلوگرم

قد

87.12 – 83.06 سانتی متر

85.85 – 81.53 سانتی متر

 

24 ماه

پسرها

دخترها

وزن

13.11 – 11.25 کیلوگرم

12.47 – 10.57 کیلوگرم

قد

89.92 – 85.85 سانتی متر

88.65 – 84.33 سانتی متر

27 ماه

پسرها

دخترها

وزن

14.15 – 12.25 کیلوگرم

13.6 – 11.7 کیلوگرم

قد

91.69 – 86.61 سانتی متر

90.42 – 85.60 سانتی متر   (سیارک

30 ماه

پسرها

دخترها

وزن

14.6 – 12.6 کیلوگرم

14.1 – 12.11 کیلوگرم

قد

93.98 – 88.9 سانتی متر

92.96 – 87.88 سانتی متر

33 ماه

پسرها

دخترها

وزن

15.06 – 12.97 کیلوگرم

14.65 – 12.52 کیلوگرم

قد

96.01 – 90.93 سانتی متر

95.0 – 89.92 سانتی متر

36 ماه

پسرها

دخترها

وزن

15.56 – 13.38 کیلوگرم

15.15 – 12.88 کیلوگرم

قد

98.04 – 92.71 سانتی متر

96.77 – 91.44 سانتی متر

4 سال

پسرها

دخترها

وزن

17.73 – 15.1 کیلوگرم

17.46 – 14.6 کیلوگرم

قد

105.41 – 99.57 سانتی متر

104.14 – 98.04 سانتی متر

 

کودک بزرگ

5 سال

پسرها

دخترها

وزن

20.27 - 17کیلوگرم

19.96 – 16.46 کیلوگرم

قد

112.27 – 105.92 سانتی متر

111.25 – 104.92سانتی متر     (سیارک

6 سال

پسرها

دخترها

وزن

22.95 - 19کیلوگرم

22.68 – 18.51 کیلوگرم

قد

119.13 – 112.27 سانتی متر

118.62 – 111.51 سانتی متر

7 سال

پسرها

دخترها

وزن

25.76 – 21.09 کیلوگرم

25.67 – 20.68 کیلوگرم

قد

125.73 – 118.36 سانتی متر

125.48 – 118.11 سانتی متر

8 سال

پسرها

دخترها

وزن

28.85 – 23.36 کیلوگرم

29.16 – 23.09 کیلوگرم

قد

132.08 – 124.21 سانتی متر

131.83 – 123.95سانتی متر

  (سیارک

- جدول زمانی رشد جنین از 3 هفتگی تا 40 هفتگی

- جدول زمانی صحبت کردن کودک شما از تولد تا یک سالگی

- جدول زمانی صحبت کردن کودک شما از یک تا هشت سالگی

- جدول زمانی راه رفتن کودک شما از تولد تا یک سالگی

- جدول زمانی راه رفتن کودک شما از یک سالگی تا 5 سالگی

- جدول زمانی اجتماعی بودن کودک شما از بدو تولد تا یک سالگی

- جدول زمانی اجتماعی بودن کودک شما از یک سالگی تا هشت سالگی

 - جدول زمانی تغذیه کودک شما از یک تا سه سالگی

- جدول زمانی تغذیه کودک شما از تولد تا یک سالگی

- جدول زمانی دندان در آوردن و افتادن دندان کودک شما 9 ماهگی تا 12 سالگی

- جدول زمانی دندان در آوردن و افتادن دندان کودک شما چهار تا دوازده ماهگی

- جدول زمانی خواب و استراحت کودک شما یک ساله تا هشت ساله

- جدول زمانی خواب و استراحت کودک شما یک تا نه ماهه

 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  

مترجم توسط itrans.ir  

نظرات

۱۳۹۵/۸/۱Hast du die anderen Kameras getesten oder mal in der Hand gehabt? Wenn du die Infos nur ausm netz hast, finde ich dein Artikel nicht gut. Denn die Kameras die du hier erwähnst werden auch immer in Faiereitschzcfthn z.B. chip verglichen. Ich finde man sollte seine eigenen eindrücke hier reinschreiben. Und nichts aus dem inet raus schreiben.

در ادامه بخوانید...

می توانید حیوانات پنهان در هر یک از این چهار تصویر زیر را شناسایی کنید

در

 

با توجه به مطالعه اخیر، شناسایی یکی از آنها باید راحت تر از دیگران باشد.

 تصاویر زیررا چک کنید:

    نسخه ی نمایشی غیر علمی بالا : جهت عقربه های ساعت از بالا سمت چپ: پرنده، مار، گربه، ماهی.

به گزارش (سیارک) مطالعه ای از دانشگاه ناگویا نشان می دهد که انسان ، تصاویر تاری از مارها  را با دقت بیشتری از پرندگان، گربه و سگ تشخیص می دهد.

به شرکت کنندگان در این تحقیق ، یک سری از تصاویر تار از حیوانات مختلف نشان داده شده و در هر مرحله برای شناسایی حیوانات از آنهاخواسته اند یکی از چهار گزینه زیر را انتخاب کنند.

آنها قادر به شناسایی مارها با دقت 80 درصد بوده اند، امادر شناسایی حیوانات دیگر ضعیف عمل می کردند.

محققان این نظریه به این نتیجه رسیدن که، اجداد پیش پستاندار ما سیستم های بصری قوی تر برای تشخیص مار"درنده اول و ماندگار ترین خزنده" داشته اند.با توجه به این نظریه، این مراکز بصری در مغز ما  هم باقی مانده به خصوص درتشخیص  مارها . مطالعات دیگر نشان دهنده این است که کودکان و میمون ها در شناسایی مارها در مقایسه با سایر حیوانات واکنش سریع تر نشان می دهند. 

شرح مشاهده سری کامل از مطالعه در زیر است:

 

 

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک)  

مترجم  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

نقد داستان لافکادیو

در

در بین نوشته های سیلور استاین لافکادیو شیری که جواب گلوله را با گلوله داد، بیش از همه به رمان نزدیک است گر چه ظاهر کتاب به نوشته های بلند شباهت دارد و خود متن به لحاظ طول به داستان بلند یا رمان کوتاه نزدیک تر است . البته شکل و شمایل کتاب به صورت رمان با فصل ها و شماره صفحات درشت و جلد سخت ، خواننده را بیشتر به جهتی سوق می دهد که کتاب را رمان به حساب بیاورد و نه نو شته ای توصیفی ، گو این که بلندی داستان در حد رمانی برای نوجوانان با حتی کتابی ساده نیست. (سیارک)
شکل کوتاه تر داستان که بار اول درنوامبر 1963 پلی بوی به چاپ رسید، در هفت صفحه آمده بود که قواره واقعی کتاب را میرساند که با شکل ظاهرا بسط یافته آن در بین جلد های کتاب برابری می کند.
طرح داستان در مقایسه با داستان ساده "درخت بخشنده" یا حتی شعرهای بلند مجموعه های شعر سیلور استاین پیچیده تر است. لافکادیو یک جانور وحشی جنگلی و تک تیر اندازی است که مهارتش را از راه تمرین کردن با تفنگ شکارچی ای که خورده کسب کرده است. هر وقت هم که به گلوله بیشتری احتیاج پیدا می کند به راحتی چند شکارچب دیگر را می خورد. تا وقتی می رسد که دیگر شکارچی ها مزاحم شیرها نمی شوند،زیرا تعدادی از همقطارانش قبلا به طور مرموزی سر به نیست شده اند و لافکادیو هم ماهرترین تی انداز دنیا شده ، هم در نظر خودش و هم از نظرسیرک داری که در جنگل با او روبرو می شود و او را به شهر می کشاند.
لافکادیو از شهرتی که نصیب او شده شادمان است و رفته رفته به لحاظ آرایش سر ، سرو وضع،لباس پوشیدن، مسافرت های تفریحی،خیل مشتاقانی که از جنس لطیف آدم ها می شود. تا این که یک روز احساس بیهودگی و پوچی به سراغش می اید و چیزی تازه می خواهد. سیرک دارحامی اش پیشنهاد شکار می کند و شیر در این ماجرا با شیری دیگر روبه رو می شود که او را از قبل می شناسد. اکنون در یک سو همقطاران شکارچی قرار گرفته اندکه او را به تیر اندازی ترغیب می کنندو در سوی دیگر شیری است که او را به یاد اصلیت او می اندازد و او را متوجه دمش می کند. سر انجام لافکادیو آشفته و سردرگم صحنه درگیری را ترک می کند و دیگر کسی از او خبری نمی شنود.

داستان طرح روشنی دارد، لافکادیو هر چه بیشتر انسان می شود، شهرنشین تر و جهان دیده تر می شودوحرص و نیاز به خوش گذرانی اش فزونی می یابد.

با این حال حضور سیلور استاین در طول روایت داستان مثل همیشه ، موضوع را به جهتی دیگر می کشاند.عنوان کامل کتاب برروی جلد این است:"سرگذشت لافکادیو، شیری که جواب گلوله را با گلوله داد، از زبان عمو شلبی"


هرگاه این داستان را زندگینامه خودنوشت فردی با کمترین پرده پوشی بینگاریم ، می توان گفت که خواننده ، بخصوص خواننده بزرگسال حق دارد آن فرد را خود سیلور استاین فرض کند.ظاهرا قضیه از این قرار است که سیلور استاین در پشت نقاب عمو شلبی داستانی برای بچه ها تعریف می کند ، با این حال ابایی ندارد که گاه و بیگاه برای خواننده بزرگسال شوخی با مزه و گاه همراه با اندکی بی نزاکتی بپردازد.

مثلا اشاره به نوشیدن ابدوغ پیش از رفتن به رختخواب و پشت بند آن تلو خوردن هم پیاله ها برای خواننده آگاه یاد آور نوشیدنی قبل از خواب است.وقتی شیر مزاحم استراحت شبانه عمو شلبی می شودکه می خواهد سرگرم خواندن مجله جئوگرافیک و نوشیدن شیر کاکائوی داغ بشود بزرگسالی که با جاذبه های این مجله برای آدم های بالغ آشناست درمی یابد که عمو شلبی مجله را صرفا برای مطالب علمی آن اط نظر نمی گذراند.شلبی این نقال پیر خوش قلب ، داستان را با آغاز غیر واقعی شروع می کند، بعد حرف خود را پس می گیرد و بالاخره داستان را از همان جای اول که شروع کرده بود ، آغاز می کند. او در قالب اول شخص همه جا سر به سر خواننده می گذارد. بیان خودمانی و جزئیات دقیق ، به داستان حالت باورپذیر و گفتاری می دهد که خود از ویژگی های کار سیلور استاین است.یدای راوی در اینجا کمتر بزرگسال و تمسخرآمیز است. این را در مقایسه با الفبای انگلیسی عمو شلبی می گوییم که در آنجا بچه عاقل ، شاید هم بزرگ تر و صد البته خواننده بزرگسال می داند که سیلور استاین با لحنی تمسخر آمیز می خواهد سر بچه ها کلاه بگذارد، آنها را گیج کند و به کارهایی بازیگوشانه و باورنکردنی وا دارد، که مایه تاسفشان بشود.آری ، در لافکادیو صدا مظمئن تر و قابل اعتمادتر است. سیلور استاین در یک جای داستان ارعا می کند که کودک مخاطب داستان به واقع در ضمن یک رویدادحضور دارد ، اما آن قدر محو تکاشای ماشی آتش نشانی شده است که متوجه عمو شلبی و شیر همراهش در یکی از خیابان های شلوغ شیکاگو نمی شود. عمو شلبی راوی بندرت خورا پنهان می کند و اگر هم چنین کند باز در اندک زمان ظاهر می شود.


سیلور استاین از این رو به فن حضور نویسنده متوسل می شود و در این مورد خاص خواننده را هم به حضور دعوت می کند، تا فانتزی شیر خود که در یکی از خیابان های اصلی شهر شیکاگو گردش می کند، حال و هوای واقعی بدهد.

اسامی جاهایی مانند خیابان پنجاه و هفتم یا خیابان دورچستر و تاریخ هایی مانند روز جمعه ، هفدهم دسامبر باعث می شودتا فانتزی قصه گو در لابلای پوشش زمان و مکان واقعی پنهان بماند.
خواننده بزرگسال در این موارد احتمالا می کوشد تا زمان ها و مکان های خاص را به یاد بیاورد، به این امید که لطایف پنهان احتمالی را دریابد. اما همان گونه که در نوشته های دیگر سیلور استاین دیده ایم، خواننده از چنین جست و جوهایی طرفی بر نمی بندد. نه باشگاه پلی بوی در خیابان دورچستر واقع شده و نه خیابان پنجاه و هفتم شیکاکو و رستوران های شهره آفاق دارد. در پخت و پز رستورانی که شیر و عموشلبی به آنجا می روند ، نیز ظاهرغرض و مرضی وجود ندارد. صورت غذا مشتمل بر خوراک فیله و املت، نشان دهنده مکانی است که هیچ قوم و قبیله یا تمایز خاصی را نمی رساند.
این رستوران احتمالا رستورانی معمولی است که می تواند غذااهای سنتی دیرطبخ آماده کند.هر چند علاقه مفرط شیز به مارشمالو نشان داد کهمی توان با فشار سر آشپز را به بیشتر از آن واداشت.
موضوع غالب داستان نقطه مقابل نشانگان کودک وحشی یعنی این که هرگز به انسان مبدل نمی شود، اما همبن که با شادی ها و نومیدی های آدمی آشنا شد، دیگر به راحتی نمی تواند به عالم حیوانیت برگردد، سخن کوتاه ، دیگرهرگز نمی توانی به خانه و کاشانه ات برگردی. در پایان داستان لافکادیو را می بینیم که از حل معمای خود که آیا به انسان ها وفادار باشد یا به شیرها روی برمی تابد و سر خود را می کیرد. دیگر هرگز با عمو شلبی ارتباط نمی گیرد، هر جند راوی داستان آشکارا هنوز منتظز است روزی از او کارت پستالی برسد. پایان باز داستان ، که در آن نهاد واقعی شخصیت ، ناگشوده باقی می ماند، از شگردهای نمونه وار سیلور استاین است ، به ویژه در مواردی که شاه بیت طنزآمیزی برای پایات دادن به داستان حاضروآماده در اختیار ندارد.
در اینجا با ممکن نمایاندن این احتمال ، که شاید لافکادیو در جایی دیگر خوش و سرگرم است و همین که کسی از او خبری ندارد، می تواند دلیلش این باشد که به عالم حیوانی خود باز گشته است و در علم حیوانی خود در آرامش به زندگی ادامه می دهد، پایان داستان از غم انگیزی طفره می رود. اینها همه گمان است که همین گمان ها ، بی تردید خیال خواننده را از غم و اندوه خرد کننده شیر که شهر و دیاری در بین آدمیان ندارد دور می کند.این که لافکادیو خود را شکارچی می داند و با ابراز کردن صریح عزم خود به کشتن همنوعان عازم صید و سیاحت می شود، نشان دهنده تباهی است که خوشی های بشری می تواند بدان بینجامد. تماس با انسان ها وهم در افتادن او به ورطه شهرت و ثروت ، چنان ماهیت او را دگرگون کرده است که از یاد می برد شکار کردن همنوع کاری خصمانه است. وقتی در آغاز کتاب ، لافکادیو به صورت شیری جوان برای اول بار با شکارچی رویارو می شود ، می بینیم که خصومت حیوانات با انسانها داتی نیست. در حقیقت این خصومت با فرضیات نادرست انسان ها به پیش رانده می شود که شیرها به طور طبیعی آدمخوارند و راهی جز شکار کردن و تخته پوست کردنشان وجود ندارد. باز تعارض میان انسان و شیر با این پیش فرض های مقرون به حقیقت شیرها بکار می افتد که یگانه آرزوی شکارچیان ، شکار آنهاست.اما لافکادیو مثل شیرهای دیگر نیست که خود به خود از انسان و چوب دست هایشان کهصداهای خنده دار دارند فرار کند. او در پیش فرض های شیر ها چون و چرا می کند و ار آهنگ کلمات خوشش می آید، این فرض او شکارچی ها جالب و احتمالا دوست هستند به تصورات ابتدایی کودکانه می ماند.
با سادگی ملیح روی صدای واژه شکارچی مکث می کند:" راستش از آهنگ این کلمه خوشش آمد . خودتان می دانیدکه بعضی ها از آهنگ کلمه هایی مثل توسکالوسا یا تاپیوکا یا گاریوکا یا گامبو خوششات می آید. حالا این شیر هم از آهنگ کلمه "شکارچیها" خوشش آمده بود" در حقیقت مارشمالو همب به دلیل آهنگ کلمه اش ، دل لاقکادیو را می برد و گرنه هرگز مزه آن را نچشیده است. غرق شدنش در صداهای زبان انسان، پشتکار و ای بسا وسواس فکری اش برای تک تیر انداز شدن،نشانه تخیلاتی است که نسبت به انسانها و زندگی شان دارد. سادگی و اشتیاق وسواس گونه اش به چیزهای تازه و طرفه، او را به شهرت و ثروت ، به لذت های انسان ها و عاقبت بر سر دوراهی می کشاند.
اما نگاه و برخورد خالی از تعصب لافکادیو به شکارچی ها جنبه خاصی از شخصیت شان را برملا نمی کند. تصویری که لافکادیو از شکارچی می بیند، یکی از تصویرهای سیلوراستاین از غارتگر شکارچی زشت، با شانه های فرو افتاده و چهره فرومایه است که لافکادیو را همان طور که خود می خواهد می بیند، یعنی به هیئت آدمخواری که فقط برای این آفریده شده که با تیر شکارچی ها کشته شود. وقتی به لافکادیو می گوید،دست هایش را بالاببرد، شیر این کار را با شادی و بازیگوشی انجام می دهد، طوری که گویی مجسمه بازی می کند. وقتی تفنگ شکارچی به دلیل پر نبودن شلیک نمی شود، بی برو برگرد انتطار دارد لافکادیو مثل اجرای نقش در یک نمایشنامه از پیش ترتیب داده شده ، دست ها را همچنان بالا نگه دارد تا شکارچی او را شکار کند، اما لافکادیو با زودرنجی کودکانه و با روشن بینی قاطع از این کار سرباز می زند و با تحقیری آشکار می گوید که اوشکارچی "خوبی" نیست و او را می خورد . این فصل با نمایی پایان می یابد که لافکادیو با تفنگ شکارچی در دهان از منطر بیننده دور می شود. این تصویر ، پایان فصلی را که در آن شیر و شکارچی به حقشان رسیده اند ، به خوبی جمع و جور می کند، با این حال نمونه ای از شوخی های شیطنت آمیز سیلور استاین نیز در آن نهفته است، نشیمن کاه شیر در این تصویر برهنه است و این از جمله شوخی های تصویری سیلور استاین است که در مجموهای شعرش بارها به چشم می آید. می دانیم که لافکادیو شیر است نه انسسان اما این مانع از سر به سر گذاشتن سیلور استاین با خواننده نمی شود.

لافکادیو مثل همه بچه ها که از چیزهای تازه به وجد می آیند ، از جزئیات زندگی انسانها در شهر لذتت می برد، مثل بجه ها مرتب با آسانسور هتل بالا و پایین می رود و ظاهرا دستگاه گوارشش مثل بچه ها آهنین است ، به رغم آن که تنش "بوی حیوان می دهد" به حکم طبیعت از حمام کردن سر باز می زند مقاومت می کند کو این که مقاومت در پایان به تسلیم می انجامد زیرا این خصلت کوذکی است گیریم که حمام کردن گام نخست او در استحاله شدن به صورت انسان باشد.
بعد از حمام نزدآرایشگر و خیاط می رود تا اولی ناخن هایش را مانیکور کند و دیگری یک دست لباس کامل برایش بدوزد.
این خدمات که نوع مجانی آن ، نهایت آرزوی هر مصرف کننده است ، به ضرب غریدنش فراهم می شود.
اگر چه قدرتش را همه جا بکار می برد این کار ظاعرا از روی بی مبالاتی است،طوری که گویی صرفا کج خلقی اوست که کارش را پیش می برد و نه اعمال قدرتش.
این واقعیت که او شیر است و مردم به سبب شیر بودنش از او اطاعت می کنند ، در این مرحله از داستان بر او آشکار نیست.
لافکادیو در پی رفتن به آرایشگاه و خیاطی ، طعم اوج متمدن شدن یک شیر یا یک کودک را می چشد که همان صرف ناهار در یک رستوران مجلل است.
او مثل یک بچه بی سواد مرتکب خطا می شود.وقتی به او می گویند، در صورت غذاهای این رستوران همه جیز خوشمزه است، صورت غذاا ها را می خورد و بعد مثل کودکی که ذائقه اش در پی چیزهای آشناست، در خواست مارشمالو می کند،
فقط مارشمالو.
پیشخدمت برای این که تجربه صرف غذا در یک رستوران واقعی را برای او فراهم کند . برایش کباب مارشمالو می آورد و "مارشمالوی نیمرو و مارشمالوی جوشانده و مارشمالوپ (یعنی سوپ مارشمالو)" و چند جور مارشمالوی دیگر از جمله "مارش همه چیز" می آورد.
سیلور استاین از ارائه غذاهای جالب ، حتی اگر این غذااها حال آدم را به هم بزند ، هم خودداری نمی کند.
مثلا در این مورد از "مارشمالو با سس گوجه فرنگی" اسم می برد که با طنز نپخته بچه هاخیلی هم بامزه است!

سرگذشت لافکاديو ، نویسنده : شل سیلور استاین

سرگذشت لافکاديو نویسنده شل سیلور استاین بخش دوم

سرگذشت لافکاديو ، نویسنده : شل سیلور استاین بخش3


لافکادیو با ذوق خاص کودکان ، برای چیزهای تازه به دنیای سیرک قدم می گذارد، به دور دنیا سفر می کند، مهارت خود را در تیر اندازی به رخ می کشد و هوادارنش را خشنود می کند. رفته رفته در خط تفریحات آدم های مشهور و پولدار می افتد، مثل غواصی با ماسک اکسیژن و گلف بازی و رقصیدن در کلوپ ها با زیباترین دختر ها و در ساحل ریویرای فرانسه لم دادن.
استحاله او زمانی کامل می شودکه یاد می گیرد دمش را برای آن که کسی نبیند جمع کند، مگر در مواردی که در نوشیدن آبدوغ (اسم مستعارمشروب)زیاده روزی می کند.او حتی کارهایی می کندکه او را وارد بازی افظی می کند: به عالم ادبیات مارد می شود و "شیری اهل ادب" می شود. "شیری اجتماعی و اهل معاشرت"می شود. دوخت لباس هایش را سفارش می دهد و شیری "اهل پوشاک" می شود. و بعد همان گونه که عموشلبی نتیجه می گیرد " بله، به گمانم حالا دیگر ثروت و شهرت و خوشبختی او به حدی رسیده بود که همه حسرتش را می خوردند." همین عبارت "به گمانم" خواننده را برای اتفاق بعدی، یعنی تلفن زدن غیر منتظرانه و ناامیدانخ لافکادیو به عمو شلبی و اشتیاقش برای کاری تازه آماده می کند. در اینجا عمو شلبی نیست که موضوع شکار و صید و سیاحت را برای علاج ملالت لافکادیو پیش می کشد، بلکه فینچفینگر سیرک دار است که با چرب زبانی و شکار را تازه و جالب عنوان کردن ، او را به این راه می کشاند، لافکادیو که تا لحظه ورود فینچ فینگر ف گریه و زاری می کند به محض شنیدن پیشنهاد شکار بی آن که لحظه ای به اصل و تبار خود بیندیشد، پیشنهاد را می پذیرد. کلمه "شکار" برای خواننده کفایت می کند تا به یاد بیاورد که لافکادیو از چه راهی به جایگاه کنونی اش رسیده است.لافکادیو در صید و سیاحت به هیئتی کاملا انسان شده ظاهر می شود، در حالی که سر تا پا لباس پوشیده، کت شکار به تن کرده، شلوار و چکمه مخصوص و تفنگ به دست گرفته است و یال او دیگر پیدا نیست.تنها جزئی که طبیعت شیری اش را نشان می دهد سبیل و ریش بزی اش است که یاد آور کل ریش و پشم اوست. دمش از پشت کت شکار اندک مایه پیداست و از روی همین نشانه شیر دیگر تشخیص می دهدکه او روزگاری خودی بودهو حالا که به این روزافتاده، نیاز به واقعیت درمانی(بهبودی از راه تشخیص موقعیت خود) دارد در این حال که لافکادیو در برزخ میان شیر و انسان گرفتار شده، سیلور استاین و لافکادیو از حل این معما سر باز می زنند، هر چند داستان نشان می دهد که خوشی های دنیای انسان ها دیگر از دست رفته اند و جنگلی که از بیم تیراندازی ، شکارچی ای گرد آن نمی گشت، پیشاپیش به منزاهبهشت موعود و محیطی راحت و آرام و گرم و صمیمی توصیف شده است.اما نمی توان بر لافکادیو به سبب عیش و عشرت های انسانی اش در زندگی شهری خرده گرفت.نه مشکل این نیست که لافکادیو از خوشی های انسانی بهره می گیرد، مساله این است که او به اندازهای انسان می شود که شادی های شیر بودنش را از یاد می برد. اگر لافکادیو به قصد سیر و سیاحت به آفریقا رفته بود ، انتقاد از او چنین طنز آلود از کار در نمی آمد.
ریشه تضاد در آنجاست که او با ساده لوحی ، فریب اغواگری فینچ فینگر را می خورد و آن زمانی است که سیرک باز حقه باز به او وعده می دهد که وقتی به شهر بیایی" ....می توانی تا دلت خواست پول جمع کنی و می توانی بزرگترين تير انداز دنيا بشوی٬مشهور باشی و غذاهای خوشمزه بخوری٬لباسهای ابريشمی و کفشهای طلايی رنگ بپوشی و سيگار ۵سنتی دود کنی٬به مهمانی های مجلل بروی و کاری بکنی که همه دست به پشتت بکشندو پشت گوشهايت را بخارانند و از اين جور چيزها"  (سیارک)
وقتی لافکادیو ساده دل می پرسد:"این چیز ها به چه درد می خورد؟"
فینچ فینگر در پاسخ می گوید."همه دنبال همین چیزها هستند." البته کتاب سیلور استاین در این که آیا واقعا همه دنبال همین چیز ها هستند، چون و چرا نمی کند، لیکن با ظرافت اشاره می کند که رسیدن به همه خواست ها کسی را خشنودو سعادتمند نمی کند که هیچ، چه بسا به واخوردگی و تغییر ماهیتش بینجامد.
پیچیدگی نتیجه اخلاقی داستان با نیت آشکار سیلوز استاین همسویی دارد که برای مسائل پیچیده ، پاسخ های سهل و ساده در اختیار بچه ها نگذارد و با پیان بندی های ساده به بچه ها القا نکند که گویا می توان مشکلات زندگی را به راحتی حل کرد.
اینجا از جاذبه های دنیوی آشکارا ستایش می شود. با این همه کودک "میانسال" کسالت و خستگی لافکادیو و عطش طاقت فرسایش را به چیزهای تازه احساس می کند، حتی مارک تواین هم در ماجراهای تام سایر(1876)که کتابی برای کودکان ساده اندیش تر، از مشکل بچه ها برای سرگرم کردن خودشان یاد می کند چیز های تازه هموار بهترند، گو اینکه بر تازه ها هم گرد کهنگی می نشیند و آن چه شخص به آن دسترسی ندارد پ، بسیار جذاب تر از چیزی است که در اختیار است. در لافکادیو حتی بزرگترها هم در شمار کسانی قرار دارند که در حسرت چیزهای تازه اند.
پایان داستان بسته نیست، لیکن غم انگیز هم نیست واز همین رو مناسب حال کودکان است ، زیرا برای کودکان مصیبت چیزی بیش از اندازه عاطفی است.
تصویرهای لافکادیو از ساده ترین و بهترین تصویر های سیلور استاین به شمار می آیند، صفحه آرایی متن در سرتاسر کتاب، با تصویرهمخوانی دارد. شیر در آغاز کتاب بیشتر به اسباب بازی پارچه ای شبیه است تا حیوانی درنده.آرنج های بی استخوان و چشم های بی پروایش در نظر خواننده ، او را موجود ساده و معصومی تصویر می کند که می خواهد مهربان و فارغ از تعصب باشد. بدنش چنان نرم و انعطاف پذیر است که قابلیت او را هم برای تیر انداز شدن و هم برای تخته پوسن شدن، یکجا به نمایش می گذارد.
به همین ترتیب که تدریجا به هیئت انسان د رمی آید ، بیش از پیش به شکل و شمایل خود سیلور استاین شباهت پیدا می کند که در دوره سیر و سفر و همکاری با مجله پلی بوی از خود می کشید.شانه های شیر که با لاقیدی پایین افتاده ، دست های چابک و ورزیده به جای پنجه، حالت سر پا ایستاده و دم پنهان ، موهای صورت و خط موی عقب نشسته،همگی حکایت از حال و هوای شهرنشینی دنیا دیده و دلزده دارند که در راه شهرت و ثروت گام نهاده و این با دگرگونی ظاهر شیر به نمایش در می آید. از دست دادن موهای سر که به ریش بزی و سبیلی کوتاه کاهش یافته،برای بیننده نشانه ای از استحاله کامل اوست.تصویرهای دو صفحه روبه روی هم جنگل و نمایش سیرک را به خوبی نشان می دهد، در سمت چپ شیر غران را مشاهده می کنیم و در سمت راست قربانی تشلیم شده را،خطوط سیاه قلم عموما ساده و قاطع و با چیره دستی کاریکاتوریستی ماهر کشیده شده اند ، گو اینکه تصویر بعضی از مناظر سنگین تروپیچیده تر و حیوانات ، گاه به نقاشی های ابتدایی غارها با همان طرح های بنیادی محض شباهت پیدا می کند.
در مجموع ، شیر داستان جانوری است خوش مشرب و دوست داشتنی با ضعف های پذیرفتنی، چنان که خوانندگان پیر و جوان از ته دل آرزومند عاقبت بخیر شدن اویند. این داستان درحکم داستانی مربوط به ماجراهای سیرک به سبک داستان های توبی تایلر جوانی را ترسیم می کند که از خانه می گریزد و بعد متوجه می شود که زندگی در سیرک آن قدر ها هم که فکر می کرد عالی نیست. اما لافکادیو از بخت بد شیر است نه پسر بچه خوشگذرانی که وقتی سرش به سنگ می خورد به خانه باز گردد. بر خلاف فیل فرانسوی موسوم به بابار که به راحتی جامه به تن می کند و تمدن فرانسوی را به جنگل می برد، استحاله شیر به انسان کار ساده ای نیست.سیلور استاین در اینجا از مضامیت شاد لذت طلبی و نیاز انسان به نوجویی بهره می گیرد. از این همه گذشته، جست و جوگر نیازمند آن است که در گرماگرم جست وجو ، معنا و مفهوم طبیعی بودن را به خاطر داشته باشد.  (سیارک)
ظاهر رقت انگیز شیر بر جلد کتاب پیشاپیش خواننده و بیننده را برای همدردی آماده می کند، هر چند این تصویر در متن کتاب مربوط به زمانی است که از سیرک باز می شنود که لخت است و از این بابت شرم زده می شود وباز در همین جا ، حالت شیر بر جلد کتاب به گونه ای است که او را پشت زانوها و بازوهایش پنهان می کند و در همان حال با نگاهی خصمانه به خواننده می نگرد. روی هم رفته ، کتاب نشان دهنده توانایی سیلور استاین در مخاطب قرار دادن کودکان ، خلق موفقیت های پیچیده به صورت موجز و بر انگیختن خواننده برای دریافت وضعیت های بغرنج است.صدای بازیگوشانه راوی ای داستان عجیب و غریب پیش درآمدتوانایی سیلور استاین در مجموعه های شعرش است ، خلق و تداوم لحنی گوناگون و در عین حال باور پذیر که قادر است طنز و تاثر را یکجا گرد آورد.
لافکادیو دقیقا معاصر آنجا که موجودات وحشی هستند، نوشته موریس سنداک است، سال 1963 طاهرا وقت مناسبی برای داستان هایی در مورد تاثیرات دنیای وحش بر موجودات بوده است، داستان هایی که نشان می داد این موجودات ، در یک مورد حیوان و در مورد دیگر انسان ، به اصل خویش باز می گردند ودیگر بار جذب همنوع خود می شوند. شخصیت ماکس در کتاب آنجا که موجودات وحشی هستند ، با دنیای وحش روبه رو می شود و در آنجا یاد می گیرد ، چگونه خود را با محیط سازگار کند و بهتر شود. اما در مورد لافکادیو ، دنیای وحش چیزی است که او از دست می دهد تا به درماندگی و سردرگمی دائمی برسد. در هر دو کتاب ، انسان بودن ، خوب است ، اما در هر دو کتاب چسبیدن به طبیعت وحش و فرا گرفتن راه کنار آمدن با آن ، ارزش والاتری دارد.

این نقد برای شما مفید بود؟لطفا با نوشتن کامنت درقسمت نظرات ما را مطلع کنید. (سیارک)

 

داستان لافکادیو بخش 4

داستان لافکادیو بخش 5

داستان لافکادیو بخش 6

داستان لافکادیو بخش7

نظرات

در ادامه بخوانید...

آموزش پیشگیری از آزار جنسی کودکان

در


والدین موظفند بدون بکار بردن لفظ آزار جنسی پنج نکته اساسی برای جلوگیری از کودک آزاری و آزار جنسی را به کودکان خود (پنج تا ۱۱ سال) آموزش دهند. برای چنین آموزشی پدر و مادرها لازم نیست که واردگفتگوهایی سخت و دشواری که برای کودک قابل فهمیدن نیست شوند .پس والدین چگونه چنین موضوع حساسی را به کودکان آموزش بدهند؟
این نکات را که با گفتگوهای ساده می‌توانید به کودکان خود بیاموزید قانون لباس زیر می گویند.آموزش قانون لباس زیر به فرزندان، به شما بستگی دارد، شما بهتر از هر کس دیگری می توانید  این کار را انجام داده و کودک خود را ایمن سازید ؛ اما چند توصیه ساده:

علائم کودک‌ آزاری
-  صحبت درباره ایمنی و امنیت  را با کودک در زمان های مختلف  تکرارنمایید، یک بار گفتن این مسئله مهم کافی نیست . پس بارها و بارها یادآوری  نمایید.این نکات را در گفنگوهای ساده روزمره یا حتی بازی برای کودک خود تکرار کنید. در صورت تکرار هم برای شما و هم برای کودک طبیعی و راحت تر می شود.
- زمانی که کودک تمایل به چنین گفتگویی از خود نشان نمی دهد پافشاری نکرده و آموزش را برای زمان مناسب تری بگذارید. 

- برای این آموزش یک اسم مثلا قانون لباس زیر یا هر چه که کودک مایل است انتخاب کنید.برای کودک خود بگویید که هر چیزی که با لباس زیر (زیرپوش، شورت، زیرشلواری) پوشیده می شود عضو خصوصی می باشد و هیچکس (تاکید روی هیچکس داشته باشید) حق دست زدن و لمس آن را ندارد، هیچکس نبایدآن را ببیند، هیچکس نباید درباره آن با شما صحبت کند و اگر چنین اتفاقی افتاد کودک باید به شخص  نه گفته و با شما در میان بگذارد.
- به کودک آموزش دهید ، به شرط اینکه قبلا حتما از کودک اجازه  گرفته شود درموقع حمام پدر و مادر و موقع درمان پزشک یا پرستار اجازه دارند  بدن او را لمس کنند  در غیر این صورت هیچکس مجاز به دست زدن به بدن اونمی باشد  و کودک باید ، نه گفته و اجازه دست زدن را به آنها ندهد.
- به کودک یاد بدهید که بدن او فقط متعلق به خودش و اختیار بدنش فقط دست خودش می باشد؛ نه هیچ‌کس دیگری. اگر کسی چنین درخواستی از او کرد کودک حتما باید به فرد مورد اعتمادش را ازاین موضوعبا خبر کند.(سیارک
- نه گفتن را به کودک آموزش بدهید. به کودک آموزش بدهید که از نه گفتن احساس خجالت یا ناراحتی نکرده و آن را حق خود دانسته و یاد بگیرد که اختیار بدنش را دارد. اگر کودک بتواند در بین اعضای خانواده نه گفتن را بیاموزد  ، می تواند به دیگران هم نه بگوید. به کودک آموزش دهید به هر کس  که بخواهد با بدن او کاری کند نه بگوید و اصرار یا تطمیع یا هر روش دیگری نباید نه را عوض کند.
 

کودک باید آموزش ببیند درباره رازهایی که او را نارحت می‌کنند و باعث کابوس و بد خوابی او می شوند صحبت کند. کودک بایدبداند  که بین راز خوب و بد تفاوت هستد. رازهای خوب (مثلا خرید پنهانی هدیه) را می‌تواند مخفی کند اما رازهای بد را باید به فرد مورد اعتمادخود بگوید.

-  کودک در صورتی راز به اصطلاح بد خود را با فرد مورد اعتمادش در میان می گذارد که احساس آسایش و امنیت کند پس ارتباط متقابل والدین و کودکان بسیار مهم است،این محیط اعتماد و ارتباط را برایش فراهم کنید. بزرگترین سلاح  کودک‌ آزار مخفی‌کاری می باشد؛ کودک آزار به کودک مورد تعرض واقع شده معمولا می گوید "این رازی بین من و تو می باشد". کودک باید آموزش ببیند که  هر رازی که  او را ناراحت می‌کند یا بر خلاف میلش می باشد ،  نباید  بصورت راز از آن محافظت کند ، بلکه باید به فرد مورد اعتمادش بگوید.
- کودک یاد بگیرد که کمک بخواهد ، مطمئنا  همیشه کسی که به او  کمک کند، وجود دارد.
اگر کودک احساس غم، نگرانی یا ترس دارد می‌تواند با بزرگسالی که به او اعتماد می گند این را مطرح کند. خاطر کودک را مطمئن کنید که او در این احساسات منفی مقصر نیست  و مهم تر از همه ، با بیان آنها مشکلی برایش بوجود نمی آید.لازم نیست که این ترس‌ها و نگرانی‌ها فقط با پدر و مادرعنوانشود ، به کودک پیشنهاد دهید که در صورت مواجه با این مشکلات ، از خواهر و برادر، دوست خانوادگی، معلم یا پزشک و روان‌شناس کمک بخواهد. (سیارک

نظرات

در ادامه بخوانید...

نهنگ آبی چیست؟

در


گزارش‌های مربوط به بازی "نهنگ آبی" از روسیه آغاز شد و به کشورهایی چون اوکراین، هند، اسپانیا، پرتغال، فرانسه، آمریکا، بریتانیا و حتی عربستان سعودی گسترش یافت.
خودکشی بعضی از نوجوانان در این کشورها به بازی "نهنگ آبی" مربوط دانسته شده، اما با توجه به پنهان‌کاری شدید که بخشی از ماهیت این بازی است، شواهد قطعی در این مورد وجود ندارد.
یک جوان ۲۲ ساله روس به نام فیلیپ بودکین ادعا کرده که این بازی ابتکار اوست و به اتهام تشویق تعدادی جوان و نوجوان به خودکشی به زندان محکوم شده، اما خود بازی متوقف نشده است.
بازی "نهنگ آبی" را می‌توان به طور خلاصه چنین توصیف کرد: برای هر شخصی که می‌خواهد وارد این بازی شود یک راهنما تعیین می‌شود. این راهنما به تدریج ۵۰ وظیفه برای بازیگر تعیین می‌کند که شامل آسیب زدن به خود است. این وظایف به تدریج خشن‌تر می‌شود و ممکن است در نهایت به خودکشی فرد بینجامد.
راهنماها هویت خود و ارتباطاتشان با بازیگران را که عمدتا نوجوان و از نظر روحی آسیب‌پذیر هستند به شدت پنهان می‌کنند.
انجمن ملی مقابله با خشونت علیه کودکان نشانه‌هایی را فهرست کرده است که می‌تواند به شما کمک کندنا تشخیص دهید یک نوجوان در دنیای مجازی و به طور پنهانی با کسانی ارتباط دارد و تحت تأثیر آنهاست.
اما باید توجه داشته باشید که دیدن هر یک از این نشانه‌ها لزوما به معنای وجود چنین رابطه‌ای نیست و ممکن است دلایل دیگری هم داشته باشد.
شایع‌ترین نشانه‌هایی که انجمن ملی مقابله با خشونت علیه کودکان فهرست کرده و نباید به آنها بی توجه بود، اینهاست:
نوجوان دائم تلاش می‌کند فعالیت‌های آنلاین خود را پنهان کند
بیش از گذشته در اینترنت یا در شبکه‌های مجازی وقت می گذراند
وقتی کسی به او نزدیک می‌شود، صفحه کامپیوتر یا گوشی خود را تغییر می‌دهد
بعد از استفاده از اینترنت یا رد و بدل کردن پیامک، در خود فرو می‌رود یا عصبی به نظر می‌رسد
تعداد زیادی شماره تلفن یا آدرس ایمیل جدید در کامپیوتر یا گوشی خود دارد.  (سیارک)
چه باید کرد؟
تغییر رفتار نوجوانان گاهی عادی است و  نباید به آن واکنش شدید و خارج از اندازه نشان داد.
بهترین راه، برقرار کردن گفت‌وگوی آرام و باز با نوجوانان است. از طریق چنین گفت‌وگویی می توان عامل تغییر رفتار نوجوانان را شناخت و نگرانی آنها را برطرف کرد. حمایت روحی و عاطفی از نوجوان و اطمینان دادن به او از سوی والدین در چنین گفت‌‍وگویی اهمیت فوق‌العاده زیادی دارد.
باید به نوجوان اطمینان داد که حرف زدن در مورد مشکلات باعث تنبیه او نخواهد شد. تحقیقات نشان داده است که نوجوانان اگر احساس کنند حرف زدن در مورد یک مشکل باعث می‌شود اجازه استفاده از اینترنت یا گوشی تلفن همراه از آنها گرفته می‌شود، معمولا ترجیح می‌دهند که در مورد مشکل حرفی نزنند؛ و همین پنهانکاری است که آنها را آسیب‌پذیرتر می‌کند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

لحظه خودکشی از روی پل که به طور اتفاقی ثبت شد + عکس

در

 تصویر اتفاقی از یک خودکشی، پل یانگ تسه را مشاهده می کنید.

نظرات

در ادامه بخوانید...