داستان لینا جوان ترین مادر دنیا

در

دختری که خیلی زود بزرگ شد

جوانترین مادر جهان: داستان لینا جوان ترین مادر دنیا

 

کوچکترین دختری که باردار شد.............. مادر لینا کوچک از شکم بزرگ دخترش که جهشی رشد می کرد نگران بود. پزشکان متقاعد شده بودند که این دختر دچار تومور خوش خیم شده است ، اما آزمایشات به دست آمده چیزی کاملاً غیر منتظره را نشان داد. لینا ، که در آن زمان تنها پنج سال و هفت ماه داشت ، معلوم شد که ... باردار است. و نظرسنجی نشان داد که عمر جنین تقریباً به هفت ماه رسیده است. بنابراین ، یک دختر معمولی پرو به شهرت جهانی رسید و به عنوان جوانترین مادر تاریخ پزشکی وارد کتاب رکوردهای گینس شد.

بودند که این دختر دچار تومور خوش خیم شده است ، اما آزمایشات به دست آمده چیزی کاملاً غیر منتظره را نشان داد. لینا ، که در آن زمان تنها پنج سال و هفت ماه داشت ، معلوم شد که ... باردار است. و نظرسنجی نشان داد که عمر جنین تقریباً به هفت ماه رسیده است. بنابراین ، یک دختر معمولی پرو به شهرت جهانی رسید و به عنوان جوانترین مادر تاریخ پزشکی وارد کتاب رکوردهای گینس شد.


آنها به دنبال تومور بودند ، بارداری را پیدا کردند داستان لینا جوان ترین مادر دنیا ...جوانترین مادر دنیا در سن 5 سالگی باردار شد

لینا در سال 1933 در روستای فقیر پرو در تیکلاپو متولد شد. هنگامی که والدینش دختر خود را با شکایت از نفخ به بیمارستان بردند ، هیچ تصوری از شنیدن چنین خبری نداشتند. در ابتدا ، پزشکان تصمیم گرفتند که این دختر دارای تومور ناشناخته است. با این حال ، به زودی مشخص شد که علت نئوپلاسم یک حاملگی معمولی است. با این حال ، در این سن ، حتی چنین پدیده طبیعی باعث شوک واقعی شد. جراردو لوسادا ، پزشک معالج دختر ، به شدت نگران این وضعیت بود و کودک را برای آزمایش های بیشتر به لیما ، پایتخت ، برد و این تشخیص را تأیید کرد.


بعداً معلوم شد که لینا کوچک دارای عدم تعادل هورمونی است که منجر به بلوغ زودرس می شود. در هشتمین ماه زندگی ، این دختر اولین قاعدگی خود را تجربه کرد ، رشد غدد پستانی در چهار سالگی شروع شد و بزرگ شدن لگن در پنج سالگی رخ داد.

 

دختری که خیلی زود بزرگ شد
لینا یک پسر بچه با سزارین به دنیا آورد

 

در 14 مه 1939 ، لینا صاحب یک پسر شد. به دلیل سن مادر و لگن توسعه نیافته ، زایمان به طور طبیعی غیر واقعی بود و نوزاد لیما با سزارین به دنیا آمد. نام جراردو  روی  پسر سالم با وزن 2.7 کیلوگرم توسط پزشک معالج لیما نامگذاری شد.

گزارشی در مجله پزشکی "La Presse Medicale" بیان می کند که چنین تولدی زودهنگام به لطف رشد سریع دختر امکان پذیر بوده است.

این سابقه در رسانه های جهان بازتاب گسترده ای داشت. در آن زمان ، جهان مادران جوان زیادی را دید ، اما لینا پنج ساله تمام رکوردهای شناخته شده تا آن زمان را شکست. انتظار این امر نه تنها دشوار بود ، بلکه تصور آن نیز غیرقابل تصور بود.

 

دختری که خیلی زود بزرگ شد
تا ده سالگی ، جراردو با این اطمینان بزرگ شد که لینا خواهرش است

 

اطرافیان نگران این سوال اصلی بودند که پدر شیاد نوزاد تازه متولد شده چه کسی بود؟ با این حال ، شرایط چگونگی و توسط چه کسانی باردار شده است علنی نشده است.

البته اولین مظنون پدر بیولوژیکی لینا بود. پلیس بلافاصله او را دستگیر کرد ، اما هیچ مدرکی مبنی بر دست داشتن وی در این حادثه وجود نداشت.

در همان زمان ، لینا سکوت کرد. او هیچ کلمه ای در مورد اینکه پدر فرزندش کیست و چه اتفاقی برای او افتاده است نگفته است. لینا تا آخر عمر سکوت کرد ، و هیچ کس هرگز نام متجاوز یا شرایط پرونده را پیدا نکرد.

 

بنابراین ،  وضعیت را فقط می توان به عنوان تجاوز و آزار و اذیت خردسالان توصیف کرد و بدون مجازات ماند. رسانه ها همچنین گزارش دادند که جشنواره ها و عیاشی هایی در روستاهایی مانند روستایی که خانواده دختر در آن زندگی می کردند برگزار می شد ، بنابراین یکی از آنها می تواند متجاوز به یک دختر پنج ساله بی دفاع باشد. به احتمال زیاد این دختر خردسال ، حتی به یاد نمی آورد که چه اتفاقی برایش افتاده و متجاوز او کیست.

لینا که بزرگ شد ، در کلینیک دکتر لوسادا که نوزادش را به دنیا آورد شروع به کار کرد. او متعاقباً غیرمعمول ترین بیمار خود را زیر نظر خود گرفت. پزشک هزینه تحصیل او را پرداخت کرد و همچنین به فرستادن پسرش به مدرسه کمک کرد. برخی منابع نشان می دهند که شاید لینا قربانی یک آزمایش بی رحمانه توسط همین پزشک بوده است.

 

اما او تماس بسیار کمی با مطبوعات داشت. او سعی می کرد با روزنامه نگاران که علاقه وسواسی زیادی به شخص او نشان می دادند ، صحبت نکند و همیشه از مصاحبه خودداری می کرد.

 

دختری که خیلی زود بزرگ شد

در همان زمان ، جراردو  به عنوان برادر لینا بزرگ شد. پسر فهمید که "خواهر" در واقع مادر بیولوژیکی او  است.

 

اطلاعات کمی در مورد زندگی بعدی کوچکترین مادر و اولین فرزندش وجود دارد. پسر بزرگ لینا سالم رشد کرد ، اما فقط 40 سال عمر کرد. او جوان و در اثر سرطان مغز استخوان درگذشت. چند سال قبل از مرگ ، لینا با رائول ژورادو ازدواج کرد. در این ازدواج ، این زوج صاحب یک پسر شدند. این خانواده در منطقه فقیری از پایتخت پرو زندگی می کردند - این همه اطلاعات موجود در مورد لینا بزرگسال است.

 

شبهات ایجاد شد که این داستان به طور کلی یک داستان تخیلی بود ، اما اسناد و عکس های بایگانی لینا هنوز در دسترس هستند و واقعی هستند. و اگر این یک داستان تخیلی از خانواده ای بود که می خواستند به قیمتی ثروتمند شوند ، سکوت آنها عجیب خواهد بود. همانطور که قبلاً ذکر شد ، نه لینا و نه والدینش هرگز مصاحبه نکردند و از برقراری ارتباط با روزنامه نگاران خودداری کردند.

 

دو عکس رسمی از لینا پنج ساله وجود دارد. یکی از آنها در معاینه قرار گرفت: روی آن - یک دختر برهنه در مشخصات ایستاده است. این عکس به طور رسمی واقعیت بارداری را تأیید می کند و همچنین وضعیت فیزیولوژیکی او را در آن زمان نشان می دهد. در عکس دیگری ، پسر یک ساله لینا روی ویلچر نشسته و لینا و پزشکش در کنار او ایستاده اند. لینا  در نوامبر 2015 در 82 سالگی درگذشت.

 

دختری که خیلی زود بزرگ شد

لینا در تمام زندگی خود از خبرنگاران مزاحم پنهان شده است. داستان واقعی دختری که بدبخت شد.

 

نمونه های مشابهی با دختران کمی بزرگتر از لینا در کشورهای مختلف اتفاق افتاده است. در سال 1934 ، در خارکف ، یک دختر شش ساله بچه ای را حمل می کرد که در هنگام زایمان فوت کرد. در سال 1957 ، ایلدا تروخیلو پرو ، هنگامی که نه ساله بود ، دختری به دنیا آورد. دختران سنگاپور ، رواندا ، برزیل ، پرو و ​​هندوراس در 9 سالگی مادر شدند. در هر مورد ، افراد زیر سن قانونی قربانی تجاوز می شدند که اغلب توسط بستگان انجام می شد.

این دختران که از کودکی محروم بودند ، آمادگی درک شادی مادر بودن ، یکی از سخاوتمندترین هدیه های طبیعت را نداشتند . آنها ، مانند لینا ، دختران معمولی بودند که زندگی آنها به یک تراژدی تبدیل شد.

نظرات

در ادامه بخوانید...

5 چیزی که معمولا دختران در روز قرار خود انجام می دهند

در

ما نمی توانیم همیشه مطمئن باشیم که از اولین قرار خود لذت برده یا نخواهیم برد. چیزی که ما می دانیم این است که می خواهیم ، آن روز ، کامل باشد. بیایید ببینیم چه چیزهایی توسط دختران در روز قرار انجام می شود.


1. می خواهند شیک به نظر برسند.
ما در خانه متفاوت به نظر رسیده و رفتار می کنیم. زمانی که بیرون می رویم خیلی تغییر می کنیم. یقینا نسبت به زمانی که در قرار حاضر شده ایم ، کاملا متفاوت هستیم ، مگر غیر از این است ؟ در خانه ، در میان خانواده و دوستان خود با پوشیدن تی شرت و جین و بدون آرایش حس خوبی داریم. آمادگی برای روز قرار به لوازم شیک ، آرایش کامل ، عطر و ادکلن و کفش پاشنه بلند نیاز دارد.
2. شکستن سکوت
سکوت برای ما کمی عجیب به نظر می رسد. بنابراین ، صحبت راجع به چیزهای نامناسب مثل دوست قبلی خود حتی کار را بدتر می کند. برای اینکه احمق یا عجیب به نظر نرسید ،‌ در مورد موضوعاتی فکر کنید که آمادگی صحبت را در مورد آنها دارید اگر دوستتان نمی داند راجع به چه چیزی صحبت کند. سعی کنید موضوع معمولی راجع به سرگرمی ها ، سفر و .. باشد و تلاش کنید از بحث های سیاسی، جنسی و مذهبی بپرهیزید. (سیارک
3. اضطراب و بی قراری
در روز قرار اضطراب نداشته باشید ، عصبی بودن اصلا جالب به نظر نمی رسد. آرام باشید و از گفتگو، هوای بیرون، رستورانی که قرار ملاقات را در آن گذاشته اید، لذت ببرید. طبیعی بوده و به یاد داشته باشید که شما کسی هستید که " انتخاب کننده" اید. مهم نیست آن فرد چقدر شما را دوست داشته باشد ، حتی اگر از او متنفر هستید ، یا با او در آینده نخواهید ماند. رئیس باشید و احساس رئیس بودن کنید.
4. لبخند بزنید
لبخند زدن چیز بدی نیست. در اینجا ایده ی اصلی این است که بدانید چه چیزی واقعا باعث خنده ی شما می شود. آیا دوست شماست که باعث می شود احساس استرس یا خجالت کنید و شما می خواهید فرار کنید؟ یا واقعا او را دوست دارید و خنده ی شما صادقانه است؟
5. پوشیدن لباس های آزار دهنده
از پوشیدن لباس های تنگ و کفش های نامناسب خودداری کنید. شما نباید خود را به محنت بیاندازید. روز قرار یک مصاحبه ی شغلی نیست. روز قرار دقیقا به خوبی پیش می رود اگر احساس شادی داشته باشید. شما نباید دیگران را تحت تاثیر قرار دهید. به یاد داشته باشید که شما ملکه اید و بگذارید دوستتان کسی باشد که قصد دارد شما را بفریبد.

 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک

ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

آیا در محل کار قربانی آزار جنسی شده‌اید؟

در

آزار جنسی در تمام دنیا پدیده شایعی می باشد، چه در خانه، چه در مدرسه و محیط‌های اجتماعی چه در محل کار. اکثر قربانیان زنان می باشند و اکثر قریب به اتفاق آزاردهندگان مرد. اما آزار جنسی در محیط کاربه چه صورت می باشد؟ آیا ما هم باعث  آزار جنسی  در محل کارشده ایم؟ آیا در محل کار مورد آزار جنسی قرار گرفته ایم ؟ آیابه عنوان شاهد آزار جنسی در مکانی بوده ایم؟
امکان دارد که قربانیان آزار جنسی  اطلاعی ازاین که  قربانی شدن نداشته باشند. بنابراین ابتدا بایدبا مفاهیم و مصادیق آزار جنسی بیشتر آشنا شده و بعد آزار جنسی در محیط کار را  بررسی نماییم.

آزار جنسی

هر گونه رفتار نخواسته با ماهیت جنسی. کلمه "نخواسته" در اینجا بسیار مهم می باشد؛ این کلمه به معنی ناخواسته و غیر عمدی نمی باشد، بلکه رفتار نخواسته یعنی رفتاری که بدون رضایت و توافق طرف مقابل انجام می گردد؛ مثل نگاه با معنای جنسی، متلک یا اظهارنظر یا شوخی با ماهیت جنسی، درخواست انجام عملی با ماهیت جنسی یا تماس جسمی با ماهیت جنسی. معیاربرای رفتار نخواسته ، نظر دریافت‌کننده رفتارمی باشد، اگر گیرنده رفتار چنین رفتاری را نخواسته و تقاضا نکند این رفتار به معنی آزار جنسی می باشد. نخواسته بودن اهمیت دیگری را هم می رساند، اگر فردی که هدف آزار جنسی واقع می شود بخواهد مانع از تکرار آن گردد، آزارنده جنسی اجازه ندارد  به استناد آنچه که در گذشته اتفاق افتاده ، (مثلا بر این مبنی که فرد قبلا راضی به انجام این رفتار بوده است) رفتار خود را موجه بداند.

آموزش پیشگیری از آزار جنسی کودکان

علائم کودک‌ آزاری

شماره تماس برای کودک آزاری و خشونت خانگی
اشکال بسیار مختلفی آزار جنسی عبارتند از: اعمال فشار برای رفتار یا رابطه جنسی، فرستادن پیام با ماهیت جنسی، اصرار برای ملاقات، شوخی‌ با مضامین جنسی.
مهمترین نکته در درک آزار جنسی کلمه "نخواسته یا بدون رضایت" می باشد؛ عمل جنسی باید با رضایت و مطابق میل طرف مقابل صورت گیرد، در غیر این صورت مصداق آزار جنسی می باشد. حتی اگر کسی در ابتدا به برقراری رابطه جنسی رضایت نشان دهد، اما در میانه رابطه دیگر مایل به ادامه آن نباشد باید عمل جنسی قطع شود و اگر به زور ادامه پیدا کند مصداق آزار جنسی از جمله حمله جنسی یا تجاوز می باشد.

امکان دارد هر کس در هر سن، با هر گرایش جنسی و با هر جنسیتی  قربانی آزار جنسی واقع گردد اکثریت قربانیان آزار جنسی زنان و کودکان می باشند و اکثریت قریب به اتفاق آزاردهندگان جنسی مردان می باشند. با این حال نباید فراموش کنیم که مردان هم امکان دارد قربانی آزار جنسی واقع شوند، چه در کودکی و چه در بزرگسالی.

یکی از ویرانگرترین تجربه‌های زندگی آزار و خشونت جنسی می باشد، قربانیان سالهای بسیار و شاید تمام عمر از عوارض آن  رنج خمی برند و به انواع بیماری‌های روحی مثل اضطراب، افسردگی، ضربه روحی پس از اتفاق بسیار وحشتناک (PTSD)، بزهکاری، خودکشی و خودآزاری مبتلا می گردند و امکان بر قراری رابطه جنسی سالم و طبیعی برایشان سخت و دشوار می شود.

آزار جنسی در محل کار 

بیشتر قربانیان آزار جنسی در محل کار زنانمی باشند و اکثر قریب به اتفاق آزاردهندگان جنسی مردان. با این حالامکان دارد که مردان هم قربانی آزار جنسی واقع شوند (هم از طرف زنان هم مردان) و این امکان که آزاردهنده و قربانی هم‌جنس باشند،  درصد کمی از موارد آزار جنسی را در آمار نشان می دهد.
شاید دستورالعمل مشخصی در باره آزار جنسی در محیط کار وجود نداشته باشد، بسیاری از قربانیان حتی اطلاع ندارند  که قربانی آزار جنسی واقع شده‌اند. جلوگیری از آزار جنسی در محیط کار وظیفه کارفرمامی باشد، اما  کارفرمایان عمدتا یا چنین وظیفه‌ای را برای خود قائل نمی باشند و یا به قربانی انگ مقصر می چسبانند.
آزار جنسی  در محیط کار را می‌توان به دو دسته تقسیم نمود، آزار جنسی مستقیم که در قبال نوعی عمل جنسی، یا به زنان وعده پاداش و ترفیع و امثال آن را می دهند و یا اینکه با تهدید  با اخراج، کسر حقوق یا تنزل رتبه متقاعدشان می کنند. در نوع غیر مستقیم، محیط کار چنان مملو از ارجاعات و رفتارها و گفتارهای جنسی می باشد که باعث معذب شدن، احساس ناامنی و آزار زنان می گردد.بر اساس برخی تحقیقات که درباره آزار جنسی در محل کار انجام شده، به برخی موارد در زیر اشاره می شود:

 زنان جوانتر  بیشتر قربانی آزار جنسی قرار می گیرند و با افزایش سن، احتمال آزار جنسی زنان در محل کار کمتر می‌گردد. زنان قربانی بیشتر مطلقه یا مجرد می باشند چون زنان متاهل از حمایت همسر خود برخوردار هستند .هر گونه تفاوتی  ، از قبیل ظاهر، نحوه لباس پوشیدن، توانایی یا مهارت‌های خاص، موقعیت شغلی یا اجتماعی می‌تواندباعث افزایش احتمال آزارجنسی شود.معمولا آزاردهندگان جنسی سعی در مقصر جلوه دادن فرد قربانی  می باشند
اکثر مردانی که در محل کار آزاردهنده جنسی می باشند معمولا متأهل و به نحو محسوسی مسن‌تر از قربانیان خودمی باشند ودارای موقعیت اجتماعی یا مالی یا کاری بالاتری هستند، بنابراین می‌توانند اعمال خود را پنهان و یا از عواقب آن در امان و مدت طولانی‌تری قربانیان را آزارنمایند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

تفاوت های رشدی در دختران و پسران / صورتی و آبی، عروسک ها و کامیون ها

در


(سیارک) دختران و پسران به اندازه قفسه های اسباب بازی برای دخترها و پسرها با هم تفاوت ندارند. نه همه دخترها به رقص باله و لاک ناخن علاقه دارند و نه همه پسرها می خواهند وقتی بزرگ شدند، آتش نشان و بازیکن فوتبال شوند. درحالیکه مطالعات نشان می دهد به هنگام تولد فکر آنها مانند یک لوح سفید، خالی از زمینه های جنسیتی نیست. برای مثال، دختر بچه ای که بی نظم و ترتیب و بی قاعده تربیت و بزرگ می شود، در نهایت ممکن است این دختر رفتارهای پسروار از خود نشان دهد، اما همچنان در او احتمال بروز مهارت های خاص دخترانه وجود دارد. والدین بایستی نسبت به ویژگی های منحصر بفرد و خاص فرزندانشان بسیار حساس باشند، ضمن بخاطر داشتن این امر که مسئله جنسیت حداقل منجر به تفاوت های اندکی در میان آنان خواهد شد.

توسعه و رشد فیزیکی

به گزارش سایت بی بی سنتر ، پسران و دختران تا اواخر سالهای ابتدایی خود با سرعت مشابهی به لحاظ فیزیکی رشد می یابند. دختران عموماً در اواخر دوران ابتدایی، سرعت رشد قدی بیشتری نسبت به پسران دارند، اما در طی چند سال پسران رشد جهشی داشتند که منجر به رشد قدی بیشتری نسبت به دختران شد. درحالیکه رشد قدی دختران در سال حدود سه اینچ است، رشد قدی پسران حدود 3 تا 4 اینچ در سال است.

مهارت های حرکتی

به گزارش سایت آنلاین بی بی سنتر، پسران عموماً سریعتر از دختران مهارت های حرکتی درشت از جمله دویدن و برقراری تعادل را در خود پرورش می دهند. در مقابل، دختران سریعتر از پسران مهارت های حرکتی ظریف از جمله نوشتن را در خود پرورش می دهند. با توجه به کتاب «رشد کودک؛ اصول و دیدگاه ها» نوشته جوآن لیتلفیلد کوک و گِرِگ کوک ؛ ویرایش سال 2009،

پسران از دوران نوزادی تا اواخر زندگی خود، تمایل دارند تا سطوح باالاتری از فعالیت های فیزیکی را نسبت به دختران از خود نشان دهند. از آنجا که دختران کمتر فعال هستند و مهارت های حرکتی ظریف را زودتر از پسران از خود نشان می دهند، آنها نسبت به پسران به هنگامی که وارد مدرسه می شوند، برتری دارند.

مهارت های فضایی

اگرچه تفاوت ها در اغلب این مهارتها، به طور کلی ناچیز است – و برخی از این تفاوت ها به دلیل نوع برخورد و رفتار جامعه با افراد بر اساس جنسیت آنها، به کلی تغییر کرده اند – اما بر اساس نظریه های کوک ، یک تفاوت عمده میان دختر و پسر آن است که پسران در آزمون های مهارت های فضایی عملکردی بهتری نسبت به دختران دارند. یک نمونه از مهارتهای فضایی، تواناییِ تصور ذهنی از اشیا به هنگامی است که از زوایه ای متفاوت به آن نگاه شود. این مهارت و توانایی در میان پسران از سنین 9 تا 13 سالگی و در دوران نوجوانی پرورش می یابد.

مهارت های زبانی

اگرچه پسران به هنگامی که سخن از مهارت های فضایی به میان می آید، دست بالاتری دارند، اما دختران در مهارت های زبانی و کلامی مقدم ترند. دکتر آنیتا سِتی در سایت آنلاین مهارت های فرزند پروی می نویسد که دختران در سنین پایین تر تمایل به صحبت کردن ، استفاده از لغات دارند، ونسبت به پسران در سالهالی ابتدایی خود، سطح بالاتری از فهم زبانی و پیچیدگی زبانی را از خود نشان می دهند. برای مثال، دختران می توانند تا سن 16 ماهگی، حدود 100 کلمه را تولید و بیان کنند، درحالیکه پسران در همان سن ممکن است 30 کلمه را تولید کنند. این مسئله تا دوران مدرسه ادامه دارد که نوشتن، هجی کردن، و به طورکلی زبان برای دختران راحتتر از پسران است. برخی تفاوت ها درمهارت های این چنینی در طول زمان تقلیل می یابد، اما با گذشت زمان مهارت های مانند نوشتن همچنالن در دختران نسبت به پسران برتری دارد.

بلوغ

به گزارش سایت بی بی سِنتر، دختران سریعتر از پسران به دوران وجوانی و بزرگسالی رشد می کنند. برخی از دختران در سنین هشت سالگی به بلوغ می رسند که پستان ها و موهای ناحیه تناسلی شان رشد می کند و در برخی دیگر ممکن است این امر تا سنین دوازده سالگی اتفاق نیافتد. سپس در دختران یک جهش رشدی اتفاق می افتد . در طول پنج سال از زمان رشد سینه ها، عادت ماهیانه می شوند. اما در پسران عموماً اولین نشانه های بلوغ (بزرگ شدن بیضه ها، و سپس بزرگ شدن آلت تناسلی و رشد مو در ناحیه تناسلی) تا سنین حدود نه سالگی دیده نمی شود. این مقاله ادامه دارد در قسمت بعدی به "تفاوت های جنسیتی به لحاظ ساختاری" پرداخته می شود.(سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...

چرا پدران تأثیر بیشتری بر زندگی دختران خود دارند؟

در
پیوند بین پدر و دختر منحصر به فرد است. رابطه بین دختر و پدر تجربیات دوران کودکی را شکل می دهد و رفتار بزرگسالانه را تعیین می کند. این پدر است که نمونه ای از "مرد رویاها" و رفاه زندگی است. اگر پدر در زندگی دخترش مشارکت نداشته باشد یا به بهترین نحو رفتار نکند، در آینده دختر ممکن است با اعتماد به نفس کم و مشکلات در رابطه با مردان مواجه باشد.
 
در مقاله امروز، sayarak.com نقش والدین در زندگی فرزندان بخصوص دختران را روشن می کنیم.
اخیرا در روزنامه نگاری و رسانه ها، مسائل مربوط به درک سنتی و مدرن از نقش پدر، به طور فزاینده مورد بحث بوده است، اسطوره ها در مورد "سقوط خانواده"، "از دست دادن قدرت پدر"، "تسلط مادر در پرورش کودکان" دیده می شود. به منظور درک ویژگی های پدران کنونی، سعی خواهیم کرد تغییراتی را که با خانواده در فرهنگ و جامعه اتفاق می افتد، مرور کنیم.
 
از لحاظ تاریخی، تشکیل نهاد پدر و مادر با ظهور اموال خصوصی همراه شده است، زمانی که نیازمندی طبیعی یکی از پسران به ارث برده می شود. بنابراین، مرد - نگهبان سنت ها - وظیفه ارائه زنان و کودکان است. از آن جا که رفتار والدین یک انسان به طور ذاتی اجتماعی است، به یادگیری بستگی دارد و به راحتی می تواند بدون شرایط مناسب اجتماعی ناپدید شود. علاوه بر این، محتوای روان شناختی نقش پدر، به میزان زیادی به تجربه اجتماعی شدن او در خانواده پدر و مادر بستگی دارد.
 
تا همین اواخر، رایج ترین الگوی پدر و مادر، سنتی بود. در این مدل، پدر نان آور، شخصیت قدرت و بالاترین مقام نظارتی و یک مربی مستقل در خارج از خانواده، زندگی اجتماعی بود. نقش پدر و مادر شامل مسئولیت بالا بردن فرزند بود. در جامعه سنتی، کار پدرها همیشه در معرض دید بود، که پایه ای برای اقتدار پدرانه بود. پدر سرپرست خانواده بود، مردی که تصمیمات مهمی می گرفت، توصیه می کرد، هدایت می کرد، به دلیل اعضای خانواده، او ماهر ترین و با تجربه ترین شناخته می شد. این مدل پدر و مادر در یک یا چند نوع از جوامعی یافت می شود که نوع فعالیت های سنتی در آنها حفظ شده است.
 
تغییرات مربوط به خانواده از دهه 60 قرن گذشته، زمانی که استخدام حرفه ای زنان به طور چشمگیری افزایش یافت، روی داده است. این باعث تغییر در استراتژی های زندگی و موقعیت زن در خانواده شد. اگر زن به لحاظ اجتماعی و اقتصادی به شوهرش، نان آور خانواده وابسته است، اکنون در بسیاری از خانواده ها این نقش به مسئولیت حمایت مالی خانواده توسط زنان تغییر کرده است. در عین حال، زنان بیشتر وقت خود را صرف بیرون از خانواده می کنند و همسران با مسئله توزیع نه تنها وظایف داخلی بلکه همچنین وظایف آموزشی مواجه می شوند.
در مدل سنتی خانواده، نقش پدر در اولین سالهای زندگی فرزند اولویت کمکی بود. با این حال، در حال حاضر در اروپا و ایالات متحده، جامعه شناسان و روانشناسان "تصویر جدیدی از یک مرد" را شناسایی کرده اند، که در بسیاری از موارد مخالف سنتی بوده است. این تفاوت ها، بیشتر از همه، در رابطه با کودکان کوچک بود: یک مدل از پدران جدید، مشارکت در مراقبت، توانایی برقراری ارتباط عاطفی با یک کودک را شامل می شود.
 
ظهور سبک زندگی مدرن پدر و مادر با رویه های دموکراتیک در جامعه، با برابری همسران در توزیع حقوق و وظایف در خانواده همراه است. از نقطه نظر روانشناسان آمریکایی پدر موفق با مشارکت فعال در آموزش و پرورش و ارتباط مداوم او با کودکان مشخص می شود. معمولا چنین پدرانی کمتر خشن هستند، آنها فرزندانشان را بهتر از پدران خود میشناسند که ویژگیهای «کاملا مردانه» را نشان می دادند و والدینی بسیار سخت و جدی بودند و مراقبت روزانه کودکان را به زنها تحمیل می کردند.

تفاوت بین آموزش مادر و پدر در چیست؟

از نقطه نظر عشق و از دیدگاه اریک فروم، عشق پدرانه ذاتی نیست، اما در طول سال های اول زندگی یک کودک شکل می گیرد. برای رسیدن  پدر به عشق ، یک کودک باید شرایط اجتماعی خاص و انتظارات پدرانه در مورد توانایی ها، دستاوردها و موفقیت ها را کسب کند تا عشق پدر به عنوان پاداش موفقیت و رفتار خوب به فرزند داده شود. بچه برای پدر مظهر امکان تولید مثل، توجه به هنجارهای سنتی و مرد باید وارثی به عنوان جانشین جنس خود ، نگهبان سنت ها و حافظه اجدادی را بوجود آورد. بنابراین، پدر عملکرد کنترل اجتماعی را بر عهده دارد و حامل الزامات، انضباط و تحریم ها است.
 
بر طبق اظهارات آدرلر، نقش پدر در آموزش و پرورش، تشویق فعالیت هایی است که با هدف توسعه صلاحیت های اجتماعی است. اگر مادر اطفال را برای تجربه صمیمیت و عشق انسان آماده می کند، پدر مسیر کودک را به جامعه انسانی باز می کند. پدر برای کودکان منبع دانش در مورد جهان، کار، فن آوری، کمک به تشکیل اهداف اجتماعی و مفید، و جهت گیری حرفه ای است و هر دو برای توسعه شخصیت کودک ضروری هستند. 
پدر و کودک: چگونه درک آغاز می شود
در یکی از مهدکودکها یک روانشناس پیشنهاد کرد که کودکان 5 تا 6 ساله باید بازی معروف «دختران و مادران» را بازی کنند. دختران به سرعت نقش مادر، دختر، مادربزرگ را تقسیم کردند، اما هیچکدام از پسران موافق نبودند که در بهترین حالت تنها یک پسر یا سگ باشند. پس از تکرار زیاد، یکی از پسران با نقش پدر موافقت کرد - او روی مبل نشست و گفت: «به من یک روزنامه بدهید و تلویزیون را روشن کنید. سر و صدا نکنید، من بخوابم و سپس بازی خواهم کرد.» بنابراین او کل بازی را صرف کرد. وقتی یک روانشناس پرسید که مادران، مادربزرگها و همه بچه ها، از جمله پسران چه می کنند،  با جزئیات پاسخ دادند اما در مورد آنچه که پدران انجام می دهند، تعداد کمی از کلمات کلیدی گفته شد: کار می کنند، "کسب درآمد"
 
و در واقع، پدر مدرن برای فرزندش اغلب چیزی اسطوره ای و غیر قابل دسترس می شود. او صبح زود از خانه می رود، تمام روز در جایی "در محل کار" کاری مهم انجام می دهد، و در شب او خسته می شود. برای او فقط یک روزنامه و یک تلویزیون کافی است، گاهی اوقات یک کامپیوتر. در اصل، کار، سرگرمی ها، و زندگی پدر با توجه به کودک منتقل می شود. پدر یک شریک نیست، نه یک دوست، بلکه نمونه ای از مجازات است. مامان اغلب تهدید می کند: "من به پدرتان می گویم، او به شما نشان می دهد که چگونه باید اطاعت کنید." چنین بیگانگی، حذف یکی از والدین به نظر می رسد کلیشه ای از "فرهنگ پدرانه" ما است.
 
روانشناسان از پدران جوان و خانواده هایی با یک کودک در اولین سال زندگی خود مصاحبه کردند: "آیا شما علاقه مند به برقراری ارتباط با کودک خود هستید؟ چقدر زمان را با او صرف میکنید؟ آیا با او بازی می کنید؟" چه بازی ها؟ " بسیاری از پدران جواب دادند: اما او چه می فهمد؟ او رشد خواهد کرد، ما با او فوتبال بازی خواهیم کرد،با هم هاکی بازی خواهیم کرد، اما اکنون مادر و مادربزرگ از او پرستاری میکنند.
اولین ارتباط با کودک از همان ابتدا در دوران کودکی از دست رفته است. همه این ها بعدا درمورد مشکلات درک متقابل بین پدران و فرزندان، در غیاب اعتماد و توجه فرزند به پدر، منعکس می شود.
 
مشکل ایجاد ارتباط بین نوزاد و پدر از روزهای اول زندگی به خوبی توسط روانشناسان خارجی مورد مطالعه قرار گرفته است. در مطالعه مارگارت رادولم، پدران به مدت 15 دقیقه با کودکان تازه سزارین شده ارتباط برقرار کردند، به آنها پیشنهاد دادند در حالیکه آنها کودک را در آغوش خود نگه داشته اند، با او صحبت کنند و به سر، بازوها و پاهای نوزاد دست بزنند . همچنین برای مادران، تماس زودهنگام پدران با فرزند بر تعاملات بعدی تأثیر می گذارد: چنین پدرانی درک بیشتری از نیازهای فرزند دارند و احساسات مثبت بیشتری در ارتباط با فرزندان دارند
پدرانی که در دوران زایمان حضور داشتند می گویند که تقریبا بلافاصله به فرزند پیوستند، شور و شوق و هیجان، غرور و احساسات را تجربه کردند. زمانی که نوزاد به مرکز توجه مادر تبدیل می شود، احساس بین شوهر و همسر، که اغلب ضعیف می شود، حضور در زاد و ولد، تجارب مشترک نیز وابستگی شوهر به همسر خود را تقویت می کند.
 
با توجه به نتایج مطالعات روانشناختی، نوزادانی که پدرانشان از آنها مراقبت می کنند، از اولین روزهای زندگی، سطح بالایی از رشد ذهنی و جسمی را نشان می دهند، احساسات بیشتری را پاسخ می دهند. بین همسران اصطکاک کمتری وجود دارد، آنها وحدت اهداف و توافق را در تصمیم گیری در مورد تربیت فرزند دارند.
 
با این حال، روانشناسان همچنین خاطرنشان کردند که نگرش پدر نسبت به نوزادان که به دنبال مشارکت فعال در مراقبت از یک کودک هستند، متفاوت از مادران است. پدرها اغلب با کودک بازی می کنند، در حالی که مادران معمولا او را حمام و تغذیه می کنند. حتی هنگام مراقبت از یک فرزند، پدران ترجیح می دهند این کار را به طرز شجاعانه انجام دهند. در این مورد، پدران با فرزندان بصورتی متفاوت از مادران بازی می کنند. پدران بیشتر تمایل به بازی های پر جنب و جوش، که در درجه اول در رشد جسمی کودک هدف هستنددارند در صورتی که مادران بیشتر با دقت و آرام صحبت می کنند.
 
پدرانی که روابط عاطفی قوی با فرزندان خود در دوران کودکی خود ایجاد کرده اند، در آینده حساسیت بیشتری نسبت به نیازها و منافع فرزندانشان دارند. به طور کلی، چنین پدرانی تأثیر بیشتری بر فرزندانشان دارند. بچه ها بیشتر به آنها گوش می دهند، به نظر آنها گوش می دهند.
 
در آمریكا، آلمان، فرانسه و دیگر كشورها موفق عمل می كنند به پدران می آموزند كه مراقب باشند، ارتباط برقرار كنند، با كودك بازی كنند، او را درك كنند، او را به عنوان شخصیت در حال توسعه ببینند.
 
اما در کشورهای شرق با ویژگی های فرهنگی و تاریخی آن، وضعیت کمی متفاوت از غرب است. داده های مطالعات جامعه شناختی دهه 90، هرچند آنها اولویت رو به رشد خانواده را در میان مردان شرق نشان می دهند، هنوز تغییر شکل تصویر پدر را در آگاهی عمومی نشان نمی دهند. به این ترتیب، مردان آسیایی ، تا حد زیادی، تصویر سنتی پدر نان آور را حفظ می کنند و نقش مذهبی مردان را تحقق می بخشند و همچنان مراقبت و آموزش کودکان جوان را در نظر می گیرند. جامعه شناسان، بیانگر رقابت پنهانی قوی در این بررسی و عدم همبستگی انتظارات مردان و زنان نسبت به نقش زنان در جامعه است.
 
با این حال، یافته ها نشان می دهد که نه تنها در غرب، بلکه در شرق پدران به طور فزاینده ای در مراقبت و تربیت نوزادان خود مشارکت دارند، همکاری در خانواده ها که در نسل های گذشته نبود، ایجاد می شود. بنابراین، عملکرد پدر در خانواده تحت تغییرات نسبتا سریع قرار می گیرد.
 
مدل جدیدی از پدر و مادر در حال شکل گیری است، ترکیب دو نوع از رابطه عاطفی با کودک - عشق پدرانه شرطی و بدون قید و شرط مادرانه.
 

آمادگی پدر و مادر

بین شکل گیری احساسات پدر و سطح بلوغ شخصیت والد رابطه ی روانشناختی وجود دارد. مشکل اصلی روانشناختی پدران "نابالغ"، که، ظاهرا، مشخصه مادران جوان است، ناتوانی در جذب لذت و لذت از ارتباط با کودک است. بلوغ احساسات پدری در سبک آموزشی دوست داشتنی و پذيرفته شده بيان شده است.
چنین پدرانی همدلی را توسعه داده اند. آنها تمایل دارند که مراقبت از فرزند را بر عهده بگیرند، و پدر و مادر در اولین سال های زندگی، فرزند خود را با نیروی کامل نگهداری کنند.در توصیف عشق پدرانه ی پدران بالغ، می توانیم بگوییم که آنها احساس نیاز به آموزش، گذراندن وقت خود، پرورش فرزند در بالاترین سطح فرهنگی، وارث خود را، یعنی به بهترین وجه خود را به آینده منتقل کردن است.
این پدرها در تعامل با فرزندان کم سن و پیش دبستانی موثرتر هستند. در تماس با کودک، ویژگی های مردانه در کودک کاملا رشد می کند - نیاز و توانایی محافظت، مسئولیت پذیری، انرژی داخلی و قدرت قوی تر می شود.
 

چه اتفاقی می افتد وقتی احساسات پدر یا نقش پدر در خانواده به اندازه کافی بیان می شود، چگونه بر رشد کودک تأثیر می گذارد؟

روانشناسان به خوبی وضعیت محرومیت پدر را مورد مطالعه قرار داده اند (به عنوان مثال، وضعیت "محروم شدن کودک از پدر" )، جایی که پدر، اگر چه از لحاظ جسمی وجود دارد، اما به لحاظ آموزشی، غیر فعال است و یا تحریف شده است. در چنین خانواده ها، اغلب مشاهده می شود که نقش مهمی ایفا می کنند - مادر اغلب مسئولیت سختی را در اینجا نشان می دهد. در نتیجه سلطه مادر و بیگانگی پدر، شناسایی مثبت فرزند با مدل والدین نقض می شود.
 
تحت شرایط عادی، پدر به طور قابل توجهی بر هویت جنسی کودک تاثیر می گذارد. از آنجا که پسرش در سن نوجوانی نوعی از نمونه خودش است، بنابراین مدل تقلید، بر شکل گیری هویت جنسی تاثیر می گذارد.اما پدران منفعل، تأثیر کمی بر شکل گیری ویژگی های مردانه واقعی پسران خود دارند.
روانپزشک R. Campbell یادآور می شود که نفوذ پدر در شناسایی جنسیت یک دختر در دوره نوجوانی بیشتر مشهود است. هویت جنسی دختر، تصویب خود به عنوان یک زن ارزشمند است. در این سن 13-15 سال است که او باید شناخت اهمیت خود را به عنوان یک زن آینده، عمدتا از پدرش دریافت کند.
پدر به ایجاد حس اعتماد به نفس دخترش میپردازد، بیانگر تأیید اعمال، تواناییها و ظواهر او است. در دخترانی که بدون پدر هستند، در غیاب یک مدل واقعی روابط بین یک مرد و یک زن، نگرش غیر واقعی نسبت به مردان می تواند شکل بگیرد.
 
در حوزه توسعه عاطفی، ارتباط بین فقدان یا ضعف  پدر و رفتار تهاجمی پسران مشخص شده است. خصومت بیش از حد با دیگران به عنوان یک شورش علیه وابستگی بیش از حد به مادر در طول سال های اول زندگی به وجود می آید. پرخاشگری، بیانگر جستجو برای مرد است.
 
پسرانی که بیش از حد به مادر خود وابسته می شوند، ممکن است در ارتباط با همسالانشان دشوار باشد.
 
روانشناسان پدرانی که راه پدران خود را ادامه می دهند: فرزندانشان از بیماری های عصبی رنج می برند، آنها را ترسو، خجالتی، خاموش، مرموز در ارتباط، حساس به تهدید، محتاط، غیر انعطاف پذیر در قضاوت، محافظه کار و تاکید بیشتر بر دیدگاه خودشان نسبت به نظرات دیگران، توصیف می کنند.
 
در پدران خشن، فرزندان مستعد ابتلا به اقدامات غیر منتظره، پسران اغلب از عصبی بودن ، تیک زدن و لکنت زبان رنج می برند. خشونت بیش از حد پدر می تواند باعث ترس در پسر شود. همان اثر در دختر، در غیاب الزامات واضح و همه جانبه از طرف پدر دیده می شود.
 

نفوذ پدر بر رشد ذهنی کودک

ویژگی های نقش پدر در خانواده و تربیت فرزندان از طریق عوامل مؤثر بر دسترسی پدر به کودک و دخالت او در فعالیت های مشترک تعیین می شود. مقایسه "شامل پدران" و "شامل مادران"، یعنی به طور فعال در آموزش و پرورش، منجر به نتیجه گیری می شود که چنین پدران بر پیشرفت کودک بیشتر از مادر تاثیر می گذارد.
 
در مقایسه سبکهای پدر و مادر ، نشان داده شده است که اقتدارگرائی پدر تاثیر مثبتی بر توانایی های شناختی کودکان دارد، در حالی که اقتدارگرائی مادر منفی است. ویژگی های ذهنی پدر دقیق تر از ویژگی های مشابه مادر، سازگاری با مهارت های شناختی کودک را بدون در نظر گرفتن جنس، مرتبط می سازد.
بسیاری از محققان بر اهمیت استثنایی رفتار والدین در اولین سالهای زندگی یک کودک برای توسعه اعتماد به نفس او تاکید می کنند. نگرش والدین، که به موجب آن کودک احساس می کند دوستش دارند، به او احترام می گذارند، باعث می شود او یک نگرش مشابهی داشته باشد که منجر به حس با ارزش بودن و موفقیت بدهد. بنابراین، محبت، مراقبت والدین از هم و خواسته های آنها با عشق به توسعه ی اعتماد به نفس مثبت کودک کمک کند، و روابط سرد و خصمانه منجر به اثر متضاد می شود.
 
علیرغم این واقعیت که تقریبا همه والدین فرزندان خود را دوست دارند فرزندانشان تفاوت دارند.
 
در فرهنگ ما شما به ندرت پدر را می بینید که دست در دست پسرش راه می رود - اغلب آنها در کنار هم راه می روند و حتی صحبت نمی کنند، به شرطی که پدر تنها همراه فرزند باشد.تلاش کردن، زانو زدن، قدردانی کردن، چیزی که من در هنگام راه رفتن در مهد کودک دیدم ، تحسین ساختن مکعب ها، نقاشی، رقصیدن، شعر خواندن - این  در معمولی ترین پدران مدرن وجود ندارد.
 
امروزه عشق پدر به کودک اغلب در خرید یک اسباب بازی گرانقیمت بیان می شود. اما خیلی بیشتر، حتی جذاب ترین اسباب بازی های کودک نیاز به توجه پدر، مشارکت، درک، دوستی، منافع مشترک را بیان نمی کند. پدر تنها یک نان آور نیست، بلکه یک فردی است که جهان را به روی کودک باز می کند، و به او کمک می کند که مهارت و اعتماد به نفس خود را بالا ببرد.
سبک والدین استبدادی به خصوص برای توسعه شخصیت کودک، نامطلوب است. یکی از خصوصیات رفتار پدران اقتدارگرا تمایل آنها به قضاوت قاطع و روشن در هر وضعیت است. بنابراین، هر گونه مجازات، هر گونه الزام برای یک کودک حتی اشاره ای به آمادگی برای پذیرش یک کودک، چیزی برای کمک به او و یا او را متقاعد میکند.
چنین پدرانی ممکن است بطور مرتب بر این باور باشند که فرزندشان کاملا بدون هیچ گونه دلیلی بد هستند. در نتیجه، کودک از سال های اول زندگی اعتقاد به بی فایده بودن برای والدین را پیدا می کند. تنش در رفتار کودکان به عنوان یک نتیجه از چنین تربیتی ذکر شده است. علاوه بر این، هر وضعیت جدید و یا نامشخص در کودکان با امکان مجازات، که به نوبه خود با افزایش اضطراب و ناراحتی همراه است. و از آنجا که برای یک کودک جوان، بسیاری از موقعیت های نا آشنا، او تقریبا همیشه در یک وضعیت مضطرب به سر می برد.
 
با این حال، نشان دادن بی تفاوتی کامل والدین نسبت به کودک، حتی از مجازات یک کودک توسط والدین تاثیر بدتری دارد . بی تفاوتی و عدم علاقه به فرزند منجر به تغییر شکل تصویر "من" می شود.

توصیه های عملی

مادر باید پدر را از روزهای اول زندگی با فرصت برای تعامل با کودک، آماده کند.
 
پدر می تواند در مراقبت از نوزاد مشارکت کند: پوشک را عوض کند، به او بازی کند، پیاده روی کند،با شیشه او را تغذیه کند، و غیره. در عین حال مفید است که با این اقدامات پدر با کلمات ملایم به کودک با لبخند پاسخ دهد.
 
یک مکان مهم در تعامل پدر با فرزند رو به رشد، بازی است. بر خلاف مادران، پدران تمایل دارند بازی های پر انرژی و غیر قابل پیش بینی را که مخصوص بچه ها هستند، انجام دهند. مادران نباید چنین بازی هایی را ممنوع کنند چرا که بازی کردن با پدر مثل بازی کردن با مادر نیست.
 
پدران بیشتر با فرزندان خود در مکان های عمومی مانند باغ وحش یا پارک تفریحی ارتباط برقرار می کنند. مفید است که چنین پیوندهای مشترک پدر با فرزند سازماندهی شود.
 
پدرانی که اغلب با فرزندانشان ارتباط برقرار می کنند، شخصیت های قابل توجهی در جهان کودک می شوند. اول از همه، آنها یک مدل رفتار دارند که کودک شروع به پیروی می کند. برای رشد ذهنی کودک ارتباطات بیشتر و تعامل بین پدر و کودک، بهتر است .
 
بزرگسالان هنگام مراقبت از کودک باید سعی کنند رفتار خود را در محدودیت های خاصی حفظ کنند. بعضی مواقع والدین فکر می کنند که هر گونه کنترل بر فعالیت های کودک با فعالیت خلاقانه و استقلال او تداخل پیدا می کند.
والدین دیگر متقاعد شده اند که کودک باید در همه چیز آگاهانه رفتار کند، مانند یک بزرگسال. آنها می دانند که با کنترل و محدود کردن رفتار کودک، استقلال او را فراهم نمی کند. هر دستورالعمل والدین نباید فراتر از عقل سلیم باشد و باید نیازهای کودکان را برای ایمنی، استقلال و فعالیت خلاقانه مورد توجه قرار دهد.
 
خواسته های منطقی باید به کودکان توضیح داده شود و بر تحقق آنها اصرار ورزند، برای کودک روشن شود که چه چیزی از او انتظار می رود و سازگار باشد.
 
اجتناب از استفاده غیر ضروری از زور و تهدیدات برای کنترل رفتار کودکان. استفاده از زور و تهدیدات رفتار مشابهی را در کودکان ایجاد می کند و ممکن است ویژگی های ناخوشایند مانند خشونت، ظلم و ستم را در شخصیت آنها ظاهر کند.
 
باید از محرومیت و ممنوعیت استفاده کرد. محکومیت و ممنوعیت باید با مهربانی و مهربانی بیان شود، بنابراین شما نباید بگوئید "شما بد هستید"، اما "شما بد کار کرده اید". پس از ممنوعیت یا محکومیت هر گونه اقدام، لازم است نمونه ی مثبت را به کودک نشان دهید.
 
اگر کودک کاری را انجام نمیدهد، به او کمک کنید مشکلات را برطرف کند، از او حمایت کنید، به او اجازه دهید موفقیت را احساس کند. برای اقدامات ناموفق او را تحسین نکنید. این می تواند عزت نفس را تحریف کند. ارزیابی دستاوردهای کودکان باید برای نتیجه به اندازه کافی مناسب باشد.
 
دانشمندان اعلام می کنند که پدران تأثیر بیشتری بر زندگی دختران خود دارند و ما نمی توانیم صبر کنیم تا متوجه شویم چرا؟
 
جامعه تغییر کرده است و بسیاری از پدران در نهایت فرصتی برای مراقبت از دختران خود را از زمان تولد کسب کرده اند. از روز اول، پدران می توانند نوزادان خود را با غذاهای ویژه تغذیه کنند، پوشک او راعوض کنند، حمام، خواباندن و غیره را انجام دهند. چنین نزدیکی ارتباطی میان آنها  پایه و اساس ارتباطات بسیار مهم در آینده را فراهم می کند.
پدر در سطح عاطفی مهم است.
دخترانی که با پدر خود ارتباط خوبی دارند، به احتمال زیاد به اضطراب و افسردگی مبتلا نمی شوند  و طبق مطالعه ، بر استرس بهتر غلبه می کنند.
 
اگر پدر برای ایجاد یک رابطه نزدیک با دخترش کار می کند و به او اجازه می دهد تا در مورد احساساتش صحبت کند، او را برای روابط موفق در آینده تنظیم می کند .
نفوذ پدر بر عزت نفس دختران
 
دخالت پدر در زندگی دختر بسیار مهم است ، زیرا به او کمک می کند تا اعتماد به نفس خود را افزایش داده و نگرش مثبت نسبت به خود ایجاد کند . برای انجام این کار، او باید به صورت شفاهی دخترش را تشویق کند، به احساساتش احترام بگذارد  و به افکار او گوش دهد، و علاقه خاصی به سرگرمی هایش داشته باشد. این به او کمک خواهد کرد تا از ناامنی خلاص شود و اعتماد به نفس خود را افزایش دهد.

نفوذ پدر در رابطه دختر با یک شریک

پدر نشان می دهد که چگونه یک مرد می تواند به دیگر زنان، به ویژه مادرش، مربوط باشد. دختر می بیند و یاد میگیردکه چگونه پدرش با زنان ارتباط برقرار می کند.
 
رابطه با پدر، تصور او از آنچه انتظار می رود و آنچه در رابطه با یک شریک عاشقانه قابل قبول است، شکل می گیرد. این تحقیق نشان داد زنان بالغ ملاقات و ایجاد روابط بلندمدت با مردانی را دارند که روابط پدر و مادرشان را یادآوری می کنند.

نفوذ عملی پدر

پدران در رفاه مالی دختران دخیل هستند. 

نقش مادران

اگر چه نقش پدران در زندگی دخترانشان ضروری هستند، مادرها برای آنها اهمیت کمتری ندارند. آنها به دختران خود نمونه ای از نحوه رفتار در رابطه با بزرگسالان و نحوه مراقبت از خود را آموزش می دهند.
 
آیا رابطه خوبی با پدرتان دارید؟ نظرات خود را با کاربران به اشتراک بگذارید.

نظرات

در ادامه بخوانید...

زن ایرانی + 20 عکس

در
تبحر زن ایرانی در ست کردن شال و روسری با مانتو شلوار.
برای دیدن سبک زندگی زنان و دختران ایرانی عکس های این مقاله را ببینید.

نظرات

در ادامه بخوانید...

حفاظت در برابر مهاجمان:دستبند هوشمند برای تشخیص مواد روانگردان در نوشیدنی

در
دستبند هوشمند برای تشخیص مواد روانگردان در نوشیدنی
در آلمان، دستبند هوشمندی طراحی شده است که تشخیص می دهد، آیا هیچ مواد روانگردانی در نوشیدنی وجود دارد. این ابزار در درجه اول برای محافظت زنان از مهاجمان بالقوه طراحی شده است.
 
اخیرا، در کشورهای اروپایی، مجرمان شروع به استفاده از مواد مخدر خاصدر نوشیدنی زنان  و تبدیل آنان به فردی آسیب پذیر برای دسترسی بیشتر در تماس جنسی است.
 
یکی از قربانیان مهاجم با چنین دارویی، دوست طراح و سازنده دستبند هوشمند کیم کینمن است. به گفته کیم، پس از این حادثه، او نمی توانست یک دستگاه را پیدا کند که بتواند زنان را از چنین جنایاتی محافظت کند. سپس او تصمیم گرفت تا خودش این مشکل را حل کند.
 
برای بررسی نوشیدنی، شما باید آن را بهم بزنید و آن را بر روی دستبند قرار دهید. اگر دستگاه رنگ آبی را نشان داد، به این معنی است که مواد مخدر در مایع وجود دارد. شما می توانید تا دو نوشیدنی را بررسی کنید. دستبند خود را روشن کنید، که از لحاظ روان شناختی نیز می تواند بر میل قهرمانان به حمله به قربانی تاثیر بگذارد.
اشاره شده است که دیگر طراحان و سازندگان قبلا سعی کرده بودند این تکنولوژی را دستبند های مشابه ایجاد کنند، اما آنها نتوانستند، دستگاه آنها به مولکول های شکر واکنش نشان میداد و نتیجه اشتباه را به دست میآورد.
 
در حال حاضر دستبند هوشمند آزمون خود را گذرانده و در حال حاضر وارد فروشگاه ها در آلمان شده است. جالب توجه است، بیشتر خریداران دستبند هوشمند جدید، مردانی هستند که می خواهند از عزیزان خود در برابر، تجاوز و مشکلات احتمالی محافظت کنند.
 
تجاوز پس از استفاده از مواد مخدر یک مشکل رو به رشد در آلمان است. آمار این حوادث در طول چند سال گذشته افزایش یافته است.

نظرات

در ادامه بخوانید...