افرادی با موهای بلوند و چشم آبی در آسیای میانه از کجا آمده اند

در

در سراسر آسیای میانه هر از چند گاهی اقوام کوچکی (و نه چندان زیاد) وجود دارند که نمایندگان آنها درمقابل عموم ، ظاهر متمایزی دارند. از نظر ظاهر ، آنها بسیار بیشتر شبیه اروپایی ها هستند تا ساکنان غرب آسیا ، با وجود این واقعیت که از نظر فرهنگی بسیار به  غرب آسیا نزدیکتر هستند. دو نسخه اصلی وجود دارد که دقیقاً از کجا آمده اند ، که هیچ منافاتی با یکدیگر ندارند.

هند و اروپایی

آنها بسیار نزدیک و در عین حال بسیار متفاوت زندگی می کنند.

ویکتور هوگو:
"هر جنگ بین اروپایی ها یک جنگ داخلی است" .با توجه به اکتشافات باستان شناسی و ژنتیک مدرن می توان گفته نویسنده فرانسوی ، ویکتور هوگو را تکمیل کرد: هرگونه جنگ بین مردم یک جنگ داخلی است.

 

این داستان به ویژه در زمینه قرن 21 مضحک به نظر می رسد ، زمانی که بسیاری از کشورهای اروپایی و جمهوری های شوروی سابق اکنون و سپس با مشکل بحران مهاجرت روبرو هستند. بنابراین ،  بسیاری از مردم آسیای مدرن و اروپا از یک ریشه مشترک از گروه به اصطلاح آریایی ها سرچشمه می گیرند.

 

مردم کوچک  کالاش‌ نماینده درخشان هند و اروپایی ها در آسیا هستند ،کالاش‌ها آخرین جامعه‌ای هستند که کیش کهن آریایی را زنده نگه داشته‌اند.  آنها در آسیای مرکزی از جمله پاکستان زندگی می کنند.


امروزه اصطلاح "آریا" در علم و روزنامه نگاری به دلیل حوادث مشهور قرن بیستم - جنگ جهانی دوم - چندان با میل و رغبت استفاده نمی شود. واقعیت این است که در قرن نوزدهم ، دانشمندان روابط زبانی و فرهنگی بسیاری را بین مردم به ظاهر متفاوت اروپا و آسیا پیدا کردند. نظریه منشا مشترک متولد شد ، که بعداً توسط باستان شناسی تأیید خواهد شد. گروهی از اقوام پیشین آریایی نامیده می شدند . افسوس ، در همان زمان در قرن 19 ، بر اساس این کشف ، یک "نظریه نژادی" آشکارا مبهم نیز ایجاد شد، که در آینده توسط ایدئولوژیست های نازی پذیرفته می شود. درک این نکته ضروری است که اصطلاح مورد استفاده دانشمندان و اصطلاح مورد استفاده نازی های آلمان یکسان نیستند. بنابراین ، امروزه به جای کلمه "آریایی ها" مرسوم است که از مفهوم " هند و اروپایی " استفاده شود.

هند و اروپایی


هندواروپایی ها یا آریایی ها فقط یک قوم نیستند ، بلکه طیف وسیعی از قبایل هستند که در زمان های قدیم بین دریاهای سیاه و خزر ، کمی بیشتر در شمال ظاهر شده اند. امروزه قلمرو دولتهای جدید مانند گرجستان ، آذربایجان ، ارمنستان ، قزاقستان ، اوکراین و روسیه است. از آنجا ، اجداد مشترک ما به معنای واقعی کلمه در همه جهات مستقر شدند. مهاجرت هند و اروپایی ها به قفقاز ، آسیای میانه ، آسیای صغیر ، هند و اروپا از حدود 4000 تا 1000 قبل از میلاد انجام شد و باعث ایجاد چندین گروه بزرگ از اقوام جدید شد. در اینجا فقط چند نمونه وجود دارد که به شما امکان می دهد تا میزان پراکندگی هند و اروپایی ها در سراسر جهان را مشاهده کنید:

اسلاوها نیز از نوادگان هند و اروپایی هستند.


گروه بالتیک - لیتوانیایی ها ، لتونیایی ها ، یاتواگ ها ، Curonians ، Zeimites ، Prussians.

GERMAN GROUP - اتریشی ها ، دانمارکی ها ، انگلیسی ها ، هلندی ها ، آلمانی ها ، نروژی ها ، سوئدی ها ، فریزی ها.

 

هند و اروپایی


گروه آنتولی - هیتی ها ، لیدی ها ، صندلی ها ، کایان ها .

گروه ارمنی - ارمنی ها.

گروه ایتالیایی - اسکان ، اومبر ، ولسی ، فالسسک ، سامنیت و لاتین. دومی برای همه ما بیشتر به عنوان رومی شناخته می شوند .

گروه سلتیک - ایرلندی ، برتون ، ولزی ، گیلز.

گروه اسلاو (که گوبلز را شگفت زده می کرد) - بلغاری ها ، مقدونی ها ، صرب ها ، لهستانی ها ، روس ها ، اوکراینی ها، بلاروس ، چک.

گروه هند - بنگالی ، پنجابی ، راجستانی ، هندوستان.

گروه ایرانیان - تات ها، پشتوها ، تالش ، یگنوبیس ، درداس ، کرد ، ایرانیان و تاجیک .

 

هند و اروپایی

 

باور کنید یا نه ، ایرانیان ، روس ها و آلمانی ها خویشاوند هستند.


بیایید دوباره بر دو نکته تأکید کنیم. اول ، همه اقوام تبار هند و اروپایی ذکر نشده اند. دوم - برخی از اقوام ذکر شده باستانی هستند و امروزه وجود ندارند. با این حال ، ما امیدواریم که تصویر کاملاً رنگارنگ و گویا باشد. بنابراین ، هیچ چیز تعجب آور در این واقعیت نیست که در جایی در آسیا "چشم آبی و موهای روشن" زندگی می کنند. البته ، در طول قرن ها و حتی هزاره ها ، برخی از مردم بیشتر با دیگران مخلوط شده اند ، برخی برای مدت طولانی در انزوا نسبی باقی مانده اند. بنابراین ، برخی از نمایندگان مدرن گروه هند و اروپایی از آسیا ، به عنوان مثال ، با اروپایی ها کمتر شبیه هستند ، و برخی بیشتر. با این وجود ، حتی امروزه می توان ویژگی های مشترک را در ظاهر اقوام آریایی جستجو کرد.

 

 مقدونی


در عین حال ، مهم است که درک کنیم که هم اروپا و هم آسیا چندین مهاجرت عمده را در تاریخ خود تجربه کرده اند. البته اولین و بلندپروازانه ترین آنها مهاجرت همان هند و اروپایی ها است. دومین مهاجرت عمده مهاجرت بزرگ مردم است که توسط اقوام هون در شرق تحریک شده است. گاهی مهاجرت ها در مقیاس کوچکتر ، اما بسیار فعال تر بودند. در اینجا ، قبل از هر چیز ، می توان لشکرکشی اسکندر مقدونی به ایران را به یاد آورد.

اروپایی ها ، به نمایندگی از یونانی ها و مقدونی ها ، زمانی به آسیا مهاجرت کردند.


پس از شکست فالانکس مقدونی ( لوچ یک بخش تاکتیکی پیاده نظام در ارتش مقدونیه است ، فرمانده لوها لوهار نامیده می شد ) ، مهاجران یونانی نیز به آسیا رفتند. پس از مرگ اسکندر مقدونی ، امپراتوری وی به بسیاری از ایالت های ایرانی-هلنی تقسیم شد. به عنوان مثال ، یکی از اینها باختریای باستان بود که از جمله در قلمرو افغانستان مدرن ، تاجیکستان ، ازبکستان و ترکمنستان قرار داشت. امروزه قلعه ها ، آمفی تئاترها و معابد هلنیستی از باختری ها (یونانیانی که با مردم بومی آسیا آمیخته شده اند) در آنجا باقی مانده است. بعداً ، فرایند مهاجرت با رویدادهایی مانند شکل گیری اولین خلافت عربی و کمی بعد - جنگ صلیبی اول تسهیل شد. بنابراین ، "اروپایی ها" و "آسیایی ها" دائما در هم آمیخته بودند.

پادشاهی باختری جایی است که یونانی ها و مقدونی ها با مردم بومی در آمیخته بودند.

 

مقدونیه


با این حال ، حتی اگر رویدادهای سده های بعد را کنار بگذاریم ، بسیاری از مردم هنوز از یک شاخه مشترک و حتی بیشتر از یک ریشه مشترک برخاسته اند. در عین حال ، مهم است که درک کنیم که یک قلمرو غالباً توسط چندین گروه از مردم به طور همزمان ساکن بوده است ، از جمله آنها ، به عنوان مثال ، در آسیای میانه امروزه ، چنین انواع فرهنگ ها و داده های بیرونی سرچشمه می گیرد. هندو اروپایی ها در هزاره های II-I قبل از میلاد به این سرزمین ها آمدند. با این حال ، در همان زمان نمایندگان گروه اقوام ترک از شرق به آنجا آمدند.

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

وقتی پورشه تقلب می کند

در

آلکساندر دوبرینت، وزیر راه و ترابری آلمان اعلام کرد که در بعضی مدل‌های پورشه کاین نرم‌افزارهایی غیرقانونی نصب شده‌اند که صرفا در مرکز معاینات فنی سیستم تصفیه آلاینده‌های هوا را در موتور خودروها به کار می‌اندازد.

وزیر راه و ترابری آلمان روز پنج‌شنبه (۵ مرداد / ۲۷ ژوئیه) در برلین اعلام کرد که شرکت خودروسازی پورشه باید ۲۲ هزار خودروی مدل کاین با موتورهای دیزلی ۳ لیتری (تی‌دی‌آی) را برای برطرف کردن اشکالات به تعمیرگاه‌ها فراخواند.

آلکساندر دوبرینت همچنین تاکید کرد که مجوز تولید بعضی انواع خودروی شرکت پورشه نیز تا اطلاع بعدی از این شرکت گرفته می‌شود تا چنین مدل‌هایی وارد بازار نشوند.

دادستانی شهر اشتوتگارت آلمان در ارتباط با رسوایی تقلب در خودروهای دیزلی بیشتر به شرکت خودروسازی پورشه مظنون است. این دادستانی  دوهفته‌و‌نیم پیش تحقیقات در این باره را آغاز کرده است. شرکت خودروسازی پورشه مظنون به تقلب در سیستم‌های سنجش آلاینده خودروها و همچنین تبلیغات کاذب در باره خودروهای خود است.

نظرات

در ادامه بخوانید...

۷ شغل ایران که بهترین بازار کار را دارند

در


شرایط خاص اقتصادی و رکود حاکم بر کشور، پیدا کردن شغلی با درآمد مناسب را شبیه عملیات غیرممکن کرده. نرخ بالای بیکاری یکی از معضلات اساسی اقتصادی کشور است و تازه بیش از چهار میلیون دانشجو هم به زودی به این جمع متقاضیان کار اضافه می‌شود.(سیارک

در این بین اما شغل‌هایی هم است که هنوز بازار کار آنها اشباع نشده و تحولات اخیر کشور کسب و کار آنها را توسعه بخشیده. مثلا طرح تحول سلامت و افزایش بودجه سلامت کشور ظرفیت‌های جدیدی در رشته‌های مرتبط با پزشکی ایجاد کرده است. در دوران پسابرجام تعداد گردشگرانی که وارد کشور می‌شوند به طرز محسوسی افزایش یافته و گاهی هتل‌ها در مناطق گردشگرپذیر از ماه‌ها قبل رزرو می‌شود.

این یعنی مشاغلی مثل راهنمایان گردشگران خارجی می‌توانند درآمد خوبی داشته باشند. ما در ادامه هفت شغلی را که پیش بینی می‌شود در حال حاضر و آینده نزدیک بازار کاری خوبی دارند فهرست کردیم. با این حال اما رقم‌های نجومی قرارداد فوتبالیست‌ها یا درآمد خواننده‌ها را از یک شب اجرای کنسرت که سرانگشتی حساب می‌کنیم می‌بینیم الان نان در سلبریتی شدن است.

1. داروسازی

رشته داروسازی ممکن است جذابیت‌های پزشکی و دندانپزشکی را از دید خیلی‌ها نداشته باشد اما در عوض مزایایی دارد که می‌توان به عنوان یک شغل خوب و پولساز روی آن حساب کرد. دوره داروسازی عمومی 207 واحد است و حداقل 6 سال طول می‌کشد اما دانشجویان داروسازی بعد از گذراندن 140 واحد به شرط داشتن معدل بالا می‌توانند کارت انجمن داروسازان را دریافت کنند و به عنوان قائم مقام مسئول فنی داروخانه‌ها مشغول کار شوند.

بعد از فارغ التحصیلی هم فرصت‌های شغلی متعددی مثل تاسیس داروخانه و فعالیت در کارخانه‌های داروسازی پیش‌روی آنها قرار دارد. سرانه مصرف دارو هم که درست یا غلط بسیار بالاست و این عملا به نفع داروسازان است. کمتر از یک سال پیش رئیس سازمان غذا و دارو اعلام کرده بود سرانه مصرف دارو در ایران 50 دلار در سال است. این گردش مالی 4 میلیارد دلاری ظرفیت‌های قابل توجهی را درون خود دارد. البته از این نکته هم نباید گذشت که هزینه تاسیس داروخانه بسیار بالاست. میزان سود داروخانه‌ها از فروش محصولات تولید داخل 30 درصد و داروهای وارداتی 5 تا 12 درصد است. در حال حاضر حدود 12 هزار داروخانه در سراسر کشور وجود دارد.(سیارک

2. دندانپزشکی

دندانپزشکی از آن رشته‌های پر درآمد است که داوطلبان کنکور از دوران دبیرستان برای قبولی در آن برنامه‌ریزی می‌کنند. همین حالا 20 هزار دانشجوی دندانپزشکی در 66 دانشکده مشغول تحصیل هستند و پیش بینی می‌شود تا سال 1400 تعداد دندانپزشکان ما به 50 هزار نفر برسد. این یعنی با توجه به جمعیت 80 میلیونی کشور، حداقل در مناطق محروم همچنان ظرفیت و بازار کار برای این شغل وجود دارد.

البته دانشجویان این رشته برای تبدیل شدن به یک دندانپزشک عمومی باید 217 واحد درس بخوانند که همین حداقل 6 سال طول می‌کشد (دانشجویان مهندسی به طور متوسط 140 واحد می گذرانند) بعد هم به شرط گذراندن طرح اجباری خدمت در مناطق محروم، می‌توانند مطب تاسیس کنند. تجهیزات دندانپزشکی قیمت‌های بالایی دارد اما در عوض درآمد آن هم دندانگیر است.

البته، اگر کسی متخصص باشد هم طبعا درآمد بالاتری دارد. در حال حاضر تعداد دندانپزشکان عمومی ایران حدود 18 هزار نفر تخمین زده می‌شود اما متخصصان این رشته فقط 3 هزار نفر است. یعنی تقریبا به ازای هر 27 هزار ایرانی یک متخصص دندانپزشکی وجود دارد و همین شانس آنها را برای کسب درآمد بالا می‌برد.

3. طب فیزیکی و توانبخشی

کلینیک‌های فیزیوتراپی و طب فیزیکی و توانبخشی در سال‌های آینده بازار کارشان سکه خواهد بود. دلیل این مسئله هم رشد سریع جمعیت سالمند ایران است. گفته شده نرخ رشد جمعیت سالمند کشور چهار برابر نرخ رشد جمعیت است. همین حالا بیش از 7 درصد جمعیت کشور بالای 60 سال سن دارند. این جمعیت انبوه نیاز به خدمات فیزیوتراپی و توانبخشی را افزایش می‌دهد.

در عین حال مشاغل پشت میزی هم افزایش پیدا کرده و آسیب‌های ناشی از آن منجر به نیاز کشور به متخصصان طب فیزیکی می‌شود. در دنیا هم نیاز به این شغل در حال رشد است. یک وب سایت آمریکایی، فیزیوتراپیست را دومین شغل در حال رشد سریع دنیا در سال 2017 دانسته.

میانگین درآمد شاغلان این بخش در سال 2017 بیش از 85 هزار دلار بوده. البته تاسیس مطب فیزیوتراپی شرایط خاصی دارد، مثلا این که برای تاسیس در مراکز استان 6 سال و در شهرستان‌ها 3 سال سابقه کار مورد نیاز است.

4. راهنمای گردشگر

با توجه به افزایش آمار ورود گردشگران به کشور به خصوص در شهرهای گردشگرپذیر همچون شیراز و اصفهان بازار تورلیدرها به خصوص راهنمای توریست‌های خارجی بسیار داغ شده است. راهنمای گردشگر یا تورلیدر شخصی است که با آشنایی و تسلط کامل بر نقاط گردشگری یک شهر از جمله اماکن تاریخی، بازارهای تجاری، جاذبه‌های طبیعت و ... خصوصیات و تاریخچه مربوط به این اماکن را برای گردشگرانی که به آن محل سفر می‌کنند، توضیح داده و معرفی کند.

علاوه بر تورلیدرهای داخلی که حوزه کاری‌شان گردشگرانی هستند که بین شهرهای کشور سفر می‌کنند، برخی تورلیدرها هم وظیفه اطلاع رسانی و معرفی جاذبه‌های گردشگری و مدیریت سفر گردشگران خارجی از جمله برنامه‌ریزی زمانی برای گردش در شهر، رزرو هتل و ... را بر عهده می‌گیرند و می توانند با آشنایی با یکی از زبان‌های خارجی، مرجع خوبی برای توریست‌های خارجی باشند. به خصوص در سال‌های اخیر که با توجه به ترمیم چهره ایران در سطح بین الملل آمار ورود گردشگران خارجی به طور چشمگیری افزایش پیدا کرده است.

از سال 92 تا 95، حدود 20 میلیون گردشگر وارد ایران شده و بیش از 32 میلیارد دلار معادل 128 هزار میلیارد تومان درآمد برای صنعت گردشگری به وجود آورده است. درآمد تورلیدرها به نسبت میزان فعالیت روزانه‌شان رقم قابل اعتنایی می‌شود. به خصوص تورلیدرهای مسافران خارجی به دلار پول می‌گیرند و به ریال خرج می‌کنند.

5. مترجمی زبان‌های خاص

با ورود کشورهای غیر انگلیسی زبان مثل چین و روسیه به بازارهای اقتصادی ایران، نقش مترجمان این زبان از اهمیت بیشتری برخوردار شده است، به طوری که اکنون بسیاری از شرکت‌های بازرگانی نیاز به برقراری ارتباط با کشورهای اقتصادی مانند چین و امارات از طریق مترجمان زبان نیاز دارند، به خصوص زبان چینی که از سرسختی و ناملموس بودن آن برای مردم دیگر کشورها، علاقه کمتری به فراگیری آن وجود دارد.

به خصوص چینی‌ها که به واسطه خوی ملی گرایانه خود کمتر زبان انگلیسی می آموزند، بازار بسیار مناسبی برای مترجمان زبان چینی در کشورمان به وجود آورده‌اند. همین حالا قیمت ترجمه 250 کلمه از زبان چینی به فارسی 59 هزار تومان و هزینه ترجمه از فارسی به چینی 89 هزار تومان است. (برای زبان انگلیسی کمتر از 6 هزار تومان است.)

به طور کلی زبان‌های کشورهای آسیای شرقی به واسطه این که قدرت‌های نوظهور اقتصادی محسوب می شوند، منبع درآمد مناسبی برای ایرانیان مترجم زبان است. از جمله زبان‌هایی هم که مغفول مانده و آینده ای چشمگیر را انتظار می کشد، مترجمی زبان هندی است. رشد همه جانبه کشور هند و توجه نکردن بازار ایران به این کشور توسعه یافته باعث شده ورود شرکت‌های هندی و برقراری ارتباط با ایران در آینده‌ای نزدیک بتواند بازار کار گسترده‌ای را برای مترجمان زبان هندی فراهم آورد.

6. برنامه نویس و توسعه‌گر وب

رشد تکنولوژی و فراگیر شدن استفاده از موبایل، فضای مجازی و تغییر چشمگیر سبک زندگی مردم در مدت کوتاه باعث شده تا برنامه نویسی و ارائه خدمات تحت وب بازار کار خوبی را برای مهندسین کامپیوتر فراهم آورد. از برنامه نویسی نرم افزارهای موبایلی اندروید تا طراحی وب سایت‌های ارائه خدمات اینترنتی برای شرکت‌ها، نهادها و استارتاپ‌های گوناگون باعث رشد چشمگیر شغل برنامه نویسی شده است.

فراگیری علم برنامه‌نویسی با توجه به گستردگی آموزشگاه‌هایی که در این حوزه مشغول به فعالیتند، نیازی به تکمیل تحصیلات در رشته مهندسی کامپیوتر ندارد. هر چند فارغ التحصیلان این رشته آشنایی بیشتری با این حوزه داشته و از فرصت‌های شغلی بیشتری نسبت به کسانی که این دانش را در آموزشگاه‌های غیردانشگاهی آموخته‌اند، دارند. اما شما می‌توانید با هر مدرک دانشگاهی با شرکت در آموزشگاه‌های متعدد این رشته آن را فرا بگیرد و وارد بازار کار گسترده آن شوید.(سیارک

رشد استارتاپ‌ها که بخشی اعظم آنها در حوزه فناوری فعالیت می‌کنند، یکی از عوامل توسعه‌ای شغل شده چرا که اکثریت قریب به اتفاق استارتاپ‌ها نیاز به یک تیم برنامه نویسی و متخصص شبکه دارد. بر اساس اطلاعات سایت ایران تلنت، درآمد یک برنامه نویس از ماهانه 2.5 تا 10 میلیون تومان است.

7. مشاورین و مدیران مالی

پیشروی سیاست‌های اقتصادمحور در جهان و به خصوص در کشور ما و تشکیل بازارهای گسترده سرمایه باعث شده تا هر شرکت، نهاد و سازمانی برای ادامه فعالیت نیاز به مشاورین مالی داشته باشد. کسانی که بر حوزه مدیریت، سرمایه تسلط داشته و بتوانند شرکت‌ها را در سرمایه گذاری در حوزه‌های سودآور راهنمایی کنند.

شاغلین این حوزه وظایف متعددی مانند کنترل هزینه، قیمت گذاری، پیش بینی سود، اندازه گیری بازده مورد نظر پروژه‌ها، مدیریت دارایی‌ها، مدیریت منابع مالی و ... را بر عهده دارند. تعداد بالای شرکت‌های سرمایه گذاری، بانک‌ها، کارگزاران بورس و ... موجب شده تا علاوه بر مشاوره مالی در شرکت‌ها، بازار کار گسترده‌ای پیش‌روی مدیران مالی باشد. ضمن این که با توجه به آگاهی این اشخاص از ریزه‌کاری‌های سرمایه گذاری مناسب درآمد آنها را بسیار بالا برده است. چرا که علاوه بر حقوق دریافتی خود از محل کار می‌توانند با دانش خود تولید سرمایه کنند و وضعیت مالی شخصی خود را به طرز چشمگیری بهبود بخشند.

مدیران مالی ضمن فعالیت به عنوان مشاورین مالی می‌توانند به عنوان حسابدار نیز مشغول به کار شوند. بر اساس گزارش‌های سایت ایران، ثلث میانگین درآمد ماهانه یک مدیر مالی 5 میلیون تومان است و این رقم ممکن است تا 7 میلیون تومان هم برسد.منبع:اقتصاد نیوز

نظرات

در ادامه بخوانید...

معروف‌ترین جاسوس زن در تاریخ

در
ماتا هاری

صبح روز 15 اکتبر 1917، یک ماشین نظامی خاکستری رنگ زندان "سنت لازار" در مرکز پاریس را ترک کرد. در این ماشین علاوه بر دو راهبه و یک وکیل، یک زن 41 ساله هلندی حضور داشت که کتی بلند به تن داشت و کلاه لبه‌دار بزرگی بر سر گذاشته بود. صد سال پیش، این زن پایتخت‌های اروپا را به‌زانو درآورده بود. یک "زن افسونگر" که به رقص‌های مسحورکننده و عجیب شهرت داشت. در میان عشاقش وزرا، صنعتگران و ژنرال‌ها حضور داشتند.اما جنگ آغاز شد و جهان تغییر کرد. او فکر می‌کرد هنوز هم می‌تواند در سراسر اروپا سفر کند و به کار افسونگری خود ادامه دهد. اما اکنون مردان و ژنرال‌های بلندمرتبه چیزی فراتر از دلالی محبت  از او می‌خواستند. اطلاعات.و این به معنای جاسوسی بود.

 

او "ماتا هاری" نام داشت و قرار بود اعدام شود. جرمش چه بود؟ جاسوسی برای آلمان، گرفتن اطلاعات از افسران متفقین و انتقال آن‌ها به مزدوران آلمان. با ادامه این روند روزنامه‌های خشمگین مدعی شدند که او مسئول مرگ هزاران تن از سربازان متفقین است.اما شواهدی که در دادگاه محاکمه او ارائه شد بعلاوه چندی دیگر از اسناد، چیز دیگری را نشان می‌دهند: که او درواقع یک جاسوس دوجانبه بود و در این راه قربانی شد.

 

اکنون پس از گذشت صدسال، با انتشار اسنادی توسط وزارت دفاع فرانسه، اطلاعات جدیدی از معروف‌ترین جاسوس زن در تاریخ به دست آمد.این اسناد شامل متن بازجویی‌هایش توسط دادستان ضد جاسوسی فرانسه در سال 1917 است. برخی از این اسناد در نمایشگاه جدیدی در موزه "فرایز" در زادگاهش "لیوواردن" به نمایش گذاشته شدند.در میان این اسناد، برگه تلگرافی از سوی یکی از مقامات ارتش آلمان در مادرید به برلین دیده می‌شود که سبب دستگیری ماتا هاری در هتلی در خیابان شانزلیزه شد. این مدرک در دادگاه محاکمه او به‌عنوان یک مدرک کلیدی ارائه شد.

 

ماتا هاری

نام اصلی‌اش "گرترود مارگارت زله" و متولد 1876 بود. ماتا هاری، نام هنری او یک واژه مالائی به معنای "چشم روز" یا آفتاب بود. او زندگی عجیب و تراژیکی داشت. پس از یک ازدواج سخت و ناموفق در هلند، به فرانسه رفت و به یک رامشگر حرفه‌ای تبدیل شد. رقص‌های فریبنده او راه ورود به مجامع مخفی اروپا بود."هانس گرونوگ" مدیر موزه فرایز می‌گوید: "حتی بدون فعالیت‌های جاسوسی، بازهم نام ماتا هاری به دلیل فعالیت‌های ویژه‌اش در خاطره پایتخت‌های اروپا باقی می‌ماند."

 

"او کم‌وبیش خالق رقص استریپ بود.  آلبوم عکس‌ها او در موزه به نمایش گذاشته شده و تصاویر زیادی از او در روزنامه‌های آن دوران وجود دارد. او یکی از افراد مشهور دوره خود بود." متأسفانه اتهام جاسوسی بر داستان ماتا هاری سایه‌ای سیاه افکنده است. در سده گذشته بسیاری از مورخان از او دفاع کرده‌اند. برخی می‌گویند او قربانی شد زیرا فرانسوی‌ها نیاز به جاسوسی داشتند تا جای خالی برخی امور را پر کند.

 

ماتا هاری برای فمینیست‌ها هدف مناسبی بود زیرا باوجود بی‌بندوباری اخلاقی راحت‌تر می‌توانستند به او عنوان "دشمن فرانسه" را بدهند.تاکنون جزئیات کامل بازجویی او توسط "پیر بوچاردون" (مردی که بعدها "فیلیپ پتن" را تحت پیگرد قانونی قرار داد) فاش نشده بود و از دسترس مورخان خارج بود.

 

گفته می‌شود که در سال 1916، پس از مدت کوتاهی بازجویی توسط سرویس اطلاعاتی بریتانیا MI6، از طریق اسپانیا به فرانسه بازگشت.در مادرید، با یکی از مقامات نظامی آلمان به نام "آرنولد فون کال" آشنا شد. ماتا بعدها گفت که تمام این ملاقات‌ها از قبل توسط سازمان اطلاعات فرانسه برنامه‌ریزی‌شده بود و قرار بود با استفاده از نفوذ خود در میان مقامات ارشد آلمان، به متفقین کمک کند.

 

اما پیام تلگرافی آرنولد کال سبب نابودی او شد. در این پیام مشخصات مأمور ویژه‌ی H21 را برای رئیسش در برلین فرستاده بود. آدرس، مشخصات بانکی حتی نام خدمتکار ماتا هاری نیز در آن ذکرشده بود. هر کس که پیام را می‌خواند بدون تردید می‌فهمید که ماتا هاری همان مأمور H21 است.این پیام تلگرافی که توسط سازمان اطلاعاتی فرانسه ره‌گیری شد، اکنون در نمایشگاه موزه فرایز وجود دارد. درواقع ترجمه رسمی پیام در موزه قرار داده‌شده است. زیرا قسمت‌هایی از پیام ساییده شده است. به گفته برخی از مورخان، این پیام تلگرافی مشکوک به نظر می‌رسد. 

 

گفته می‌شود که فرانسوی‌ها مدت زیادی بود که کد تلگراف را رمزگشایی کرده بودند. آلمانی‌ها از این مسئله آگاه شدند. اما بازهم آرنولد فون کال پیام را ارسال کرد. به‌عبارت‌دیگر، او می‌خواست مقامات فرانسه پیام را ببینند. بنابراین طبق این نظریه، این آلمان‌ها بودند که فرانسوی‌ها را در مسیر دستگیری و اعدام مأمور خودشان قرار دادند.

ماتا هاری

 

چرا تنها اسناد ترجمه‌شده در آرشیو قرار دارند؟ تلگراف اصلی کجاست؟ آیا خود فرانسوی‌ها سند را جعل کردند تا ماتا هاری را متهم به جاسوسی کنند؟ در این صورت به‌راحتی "جاسوس" خود را پیدا می‌کردند و مردم از کار آن‌ها راضی بودند.هر دو نظریه ماتا هاری را به یک قربانی تبدیل می‌کند. یکی از طرفین تصمیم گرفت از شر او خلاص شود و این کار را نیز کردند.

 

اما آرشیوهای فرانسوی جزئیات دیگری را منتشر کردند که این فرضیه‌ها را به بخش‌های کوچک‌تری تقلیل می‌دهد. زیرا در متن بازجویی‌های او آمده که در ماه ژوئن 1917 مارگارت زله حقیقت را گفت و اعتراف کرد.او به بوچاردون گفت که توسط آلمانی‌ها استخدام‌شده بود. او در ابتدای جنگ خارج از فرانسه گیر افتاده بود و تلاش داشت خود را به پاریس برساند. "کارل کرومر" از کنسولگری آلمان در آمستردام شرایط را برای او محیا کرد... به شرطی که به آن‌ها لطف کند و هرازگاهی اطلاعاتی در اختیارشان قرار دهد. بدین ترتیب مأمور H21 ایجاد شد.

 

ماتا هاری در بازجویی‌ها اصرار داشت که فقط می‌خواسته پول را بردارد و فرار کند. گفت که به نیروهای متفقین وفادار است و قول داده به سازمان اطلاعات فرانسه کمک کند. اما شواهد علیه او به‌اندازه کافی گویا و روشن بودند.با ورود به "شاتو دو وینسنس" در حومه شرقی پاریس، او را به مکانی منتهی به یک ساختمان گِلی بردند. در آنجا دوازده سرباز ایستاده بودند تا جوخه آتش را تشکیل دهند.

 

ماتا هاری

عکس از اغواگر حرفه ای ماتا هاری ، با مردان قدرتمند ،  وینستون چرچیل سرشناس. تا امروز هیچ کس از این لحظات خبر نداشت. داستان  این عکس چیست و چرا وینیستون  چرچیل در عکس می خندد؟ هیچ کس نمی داند.

 

در برخی گزارش‌ها آمده که او اجازه نداد چشم‌هایش را ببندند. زمانی که یک دستش را به تیر می‌بستند، با دست دیگرش برای وکیلش دست تکان داد. فرمانده شمشیرش را پایین آورد و صدای شلیک بلند شد. ماتا هاری به روی زانوهایش افتادافسری با هفت‌تیر نزدیک شد و گلوله‌ای در سرش شلیک کرد.

پس از اعدام کسی برای گرفتن جنازه‌اش نیامد. بنابراین بدنش را به مدرسه پزشکی در پاریس منتقل کردند تا در دروس کالبدشکافی مورد استفاده قرار گیرد. سرش در موزه آناتومی حفظ و نگهداری شد. اما حدود بیست سال پیش از موزه ناپدید شد. احتمال می‌رود که به سرقت رفته باشد.

نظرات

در ادامه بخوانید...

مزیت رقابتی پایدار چیست؟

در

مزیت رقابتی مولفه ای است که باعث برتری یک شرکت بر رقبا می شود. برای مثال دسترسی به منابع طبیعی، نیروی کار ارزان، موقعیت استراتژیک، دسترسی به تکنولوژی روز و ...

وقتی شرکتی به مزیت رقابتی پایدار برسد دیگر قابل رقابت نیست. برای رسیدن به مزیت رقابتی پایدار لازم نیست شرکت بزرگ باشد یا حتی خدمات خوبی داشته باشد.

برای اینکه یک شرکت دارای مزیت رقابتی باشد باید 4 ویژگی زیر را داشته باشد

  • با ارزش باشد
  • کمیاب باشد
  • غیرقابل تقلید باشد
  • غیرقابل جانشین باشد

 

چند روش برای رسیدن به مزیت رقابتی نیز در زیر آورده شده است

  • در شرکت نوآوری وجود داشته باشد
  • پاسخگویی به مشتریان خیلی مهم است
  • کیفیت در حد بالا

 

3 نمونه از شرکت های ایرانی برای بررسی انتخاب کردیم که آیا این شرکت ها توانسته اند به مزیت رقابتی پایدار دست پیدا کنند یا هنوز نه

مثال اول شرکت نوپای اسنپ است که به تازگی در خدمات حمل و نقل سر و صدای زیادی کرده است.

اسنپ در بخش کارآفرینی یا حداقل اشتغال کاذب بسیار موفق بوده است، آیا اسنپ برای مشتری جذابیت دارد؟

اسنپ از 4 ویژگی اصلی مزیت رقابتی هیچ کدام را ندارد ولی چرا محبوب است؟

پاسخ این پرسش خیلی ساده است. اسنپ خدمات را ارزان و آسان ارائه می دهد. دیگر نیازی به گشتن دنبال شماره آژانس یا چانه زنی سر قیمت با راننده تاکسی ندارید. مشتری ها جذب این ویژگی شدند ولی این ویژگی به آسانی قابل تکرار است، اگر شرکت دیگری قیمت ارزانتر یا ماشین های بهتری داشته باشد آیا بازهم اسنپ مسافر خود را خواهد داشت؟

اسنپ تلاش خوبی برای ایجاد نوآوری، بالابردن کیفیت و پاسخگویی مناسب به مشتریان انجام می دهد و امیدواریم در این کار موفق باشد ولی متاسفانه نمی تواند زیاد روی مزیت رقابتی پایدار حساب کند و همیشه در رقابت سخت با شرکت های مشابه خواهد بود.

شرکت بعدی دیجی کالا است، شاید کمتر کسی باشد که نام دیجی را نشنیده باشد، البته بیشتر مشتریان نیز چیزی در مورد سابقه کاری شرکت و چرا شرکتی با نام دیجی کالا باید کاسه و بشقاب بفروشد آگاهی ندارد.

دیجی کالا یک فروشگاه اینترنتی بزرگ و قدیمی است. از شیر مرغ تا جان آدمیزاد نیز در آن پیدا می شود. آیا دیجی توانسته به مزیت رقابتی پایدار دست پیدا کند؟

دیجی کالا واقعا با ارزش است، غیر از نرم افزار، سخت افزارها، شرکت های مختلف، پرسنل، انبار و محصولات دیجی دیگر برند شناخته شده ای می باشد.

آیا دیجی کالا کمیاب است؟ شاید کمترین فروشگاهی بتواند این حجم محصولات را ارائه دهد، از نوع قراردادهای این شرکت کاملا مشخص است که سعی می کند کمیاب باشد. حتی کرمان موتور از طریق دیجی لوازم یدکی می فروشد.

دیجی کالا غیرقابل تقلید نیست، فروشگاه اینترنتی ایده خیلی نابی نیست و به آسانی نیز جایگزین می شود.

دیجی از 4 ویژگی اصلی مزیت رقابتی پایدار، 2 ویژگی را دارد و سخت در تلاش است که این راه را برود ولی متاسفانه ایده فروشگاه اینترنتی به تنهایی نمی تواند یک ایده مزیت رقابتی پایدار باشد. حتی غول فروشگاه های دنیا آمازون هم درحال نوآوری است و با فروش محصولات غذایی می خواهد غیر قابل تقلید باشد.

 

شرکت بعدی ایران خودرو است. بله ایران خودرو، در مقایسه با اسنپ و دیجی شاید بزرگتر باشد ولی اصلا نوآور نیست و تقریبا به نظر مشتریان هم اهمیتی نمی دهد. کیفیت محصولات هم که کاملا مشخص است.

حالا چرا ایران خودرو توانسته به مزیت رقابتی پایدار دست پیدا کند. ایران خودرو واقعا با ارزش است. کارخانه، نیروی کار زیاد، شرکت های وابسته، ... تعداد خودروسازان داخلی بسیار محدود است و از لحاظ کمیاب بودن بینظر است. ایران خودرو غیرقابل تقلید است هم از لحاظ مالی کسی توانایی رقابت ندارد هم تکنولوژی ساخت و ... شرکت های خودروساز داخلی حتی سالن های رنگ به کیفیت ایران خودرو ندارند.

این موارد بعلاوه بازار انحصاری فروش، قیمت غیر قابل رقابت (بدلیل عوارض خودروهای خارجی) ایران خودرو را یک شرکت با مزیت رقابتی پایدار کرده است. 

 

حتما شما با خواندن این مقاله تصور می کنید مزیت رقابتی پایدار چیز بدی است و درنهایت باعث افت کیفیت محصول می شود. بهتر است چند نمونه خارجی را نیز بررسی کنیم.

 

بهترین نمونه یک شرکت با مزیت رقابتی پایدار شرکت اپل است. تقریبا غیر ممکن است جایی بخواهند مزیت رقابتی پایدار را توضیح بدهند ولی نامی از اپل نبرند. حالا چرا اپل؟

در گذشته اپل فقط سیستم های کامپیوتری تولید می کرد و بازار خوبی نیز داشت. امروزه اپل را به عنوان اولین تولید کننده گوشی های تلفن همراه امریکا می شناسیم و از حق نگذریم کیفیت گوشی های اپل واقعا عالی است. حالا چقدر محدودیت دارد و از نظر امکانات با چند نسل قبل گوشی های اندرویدی هم نمی تواند برابر کند اصلا مهم نیست. این شرکت مشتری های وفاداری دارد که هرچیزی اپل تولید کند را می خرند. این تعریف دقیق "مزیت رقابتی پایدار" است. 

نظرات

در ادامه بخوانید...

شهری در آلمان که ۵ قرن است اجاره خانه در آن زیاد نشده!

در


در دنیایی که همه چیر روز به روز در حال گرانتر شدن است، در دنیایی که قیمت همه چیز از خوراک و پوشاک گرفته تا مسکن به سرعت رو به رقم های نجومی است، باورتان می شود جایی در دنیا وجود داشته باشد که ۵ قرن است قیمت اجاره خانه در آن زیاد نشده است؟ آن هم در اروپا؟ آن هم در آلمان؟! شاید فکر کنید این یک شوخی و رویا است، ولی کاملا واقعیت دارد. جایی که در منطقه ی بی نظیر باواریای آلمان قرار دارد، نام این مکان فوگری (Fuggerei) است. 

روستای فوگری در آلمان

روستای فوگری یک جای کوچک و بسیار خوش آب و هوا در کشور آلمان و قدیمی ترین مجموعه مسکونی اجتماعی جهان است. این مجموعه در شهر آوکسبورگ بایرن قرار دارد و در سال ۱۵۱۶ توسط یکی از ثروتمندان جوان به نام یاکوب فوگر ساخته شد، هدف او از ساختن این مجموعه، درست کردن جایی بود تا افراد نیازمند و کسانی که توان پولی ندارند بتوانند در آن اسکان پیدا کنند. در آن سال ها حدود ۵۲ خانه مجموعا در فوگری ساخته شد و کم کم بزرگ و بزرگ تر شد و مغازه ها و کلیساهایی هم در آن ساخته شدند و فوگری گسترش پیدا کرد.

 

روستای فوگری در آن دوران که مانند یک مجموعه بود، در شب ها قفل می شد و در نتیجه حالتی مستقل داشت. جالب است بدانید که در روستای فوگری هنوز هم سکونت می شود و عجیب تر از عجیب این که از سال ۱۵۲۰ تا به امروزه، اجاره خانه در این شهر زیاد نشده است!

 

واقعا شبیه به افسانه است ولی واقعیت دارد که زندگی در چنین جای زیبایی به چه اندازه می تواند ارزان باشد، مخصوصا وقتی در کشوری مثل آلمان باشید. قیمت اجاره ی خانه ها در آن دوران یک سکه طلای رایشنر بود که کمتر از یک یورو است و هنوز هم همان است و زیاد نشده است. علاوه بر اینکه قیمت چیزی در روستای فوگری از ۵ قرن پیش تا حالا زیاد نشده است، رسم زندگی در این منطقه درست مثل همان چیزی است که در آن دوران بود یعنی انجام دعای ربانی و نیایش ها و قبول داشتن شرایط زندگی یعنی این که همه ی افرادی که در این روستا زندگی می کنند باید مسیحی کاتولیک باشند، از افراد کم بضاعت و واقعا تهی دست باشند که حداقل به کسی بدهکار نباشند و حداقل ۲ سال هم در آوکسبورگ زندگی کرده باشند.

 


خانه های روستای فوگری به گونه ای ساخته شده اند که هر واحد آن حتی اگر در آپارتمان باشد، یک در جدا به بیرون دارد و در نتیجه شبیه به خانه های ویلایی است. خانه ها معمولا ۴۵ تا ۶۵ متر هستند و در هر خانه امکاناتی مثل آشپزخانه، اتاق خواب و اتاق نشیمن و گاهی یک اتاق دیگر است. همچنین در این خانه ها هم آب لوله کشی و هم امکاناتی مثل تلویزیون هم هست. جالب است بدانید که هنوز هم دروازه ی شهر شب ها قفل می شود.

چه کسی روستای فوگری را ساخت و به چه دلیل؟

همان طور که در بالا هم به آن اشاره ی کوتاهی شد، روستای فوگری توسط یاکوب فوگر جوان از ثروتمندان آن دوران ساخته شد. خانواده ی فوگر از ثروتمندان بودند که کار تجارت انجام می دادند، یاکوب البته از سرمایه گذاران آن دوران هم بود. او در واقع یک انسان خوب و خیر بود که از ثروتش به نفع مردم هم استفاده کرد و فوگری را در سال ۱۵۱۶ ساخت. فوگری در سال های بعد گسترش پیدا کرد و بزرگ تر شد. متاسفانه روستای فوگری در دوران جنگ جهانی دوم آسیب های زیادی دید ولی دوباره مانند قبل مرمت شد.

 


درست است که امروزه دیگر یاکوب خیرخواه زنده نیست ولی یادگار و میراثی که از او به جا مانده به همان سبک و سیاق آن دوران سرپاست. یاکوب در آن دوران صندوق خیریه ای درست کرد و در آن مقدار اولیه ی ۱۰۰۰۰ رایشنر را گذاشت، امروزه هم این صندوق مانند قبل با صداقت تمام اداره می شود.

امروزه در روستای فوگری در مجموع ۶۷ خانه، ۱۴۷ آپارتمان؛ یک کلیسا به نام کلیسای سنت مارک و یک ساختمان اداری وجود دارد.

بازدید از روستای فوگری

در حال حاضر گردشگران می توانند از این روستا از نزدیک دیدن کنند و سبک زندگی در آن جا را ببینند. شاید برایتان جالب باشد که چرا فوگر جوان این شرایط را در نظر گرفته بود، در واقع از آن جایی که او فردی مذهبی بود می خواست مطمئن شود که مردمی که در این جا زندگی می کنند شهروندان یک دستی هستند و به کلیسایی که او علاقه داشت و در آن جا ساخته بود می روند.

 


قبل از سفر به روستای فوگری بخوانید
اگر علاقه مند شده اید تا از این روستا دیدن کنید، می توانید بعد از رفتن به باواریا هم با دوچرخه، هم تراموا و هم ماشین شخصی به آن جا بروید. مسیر دسترسی آن بسیار راحت است. هزینه ی تور بازدید از این روستا در سال ۲۰۱۱، ۴ یورو بود. 

نظرات

در ادامه بخوانید...

از صدر نشینی ایران در گروه بی تا هتریک رونالدو

در

سن پترزبورگ، روسیه، در وقت های نفس گیرِ اضافه بازی ایران در مقابل مراکش بود که بازیکن تعویضی مراکشی ها، عزيز بو هدوز، با یک گل به خودی دروازه تیم اش را باز کرد و تمامی مردم ایران را غرق در شادی ای وصف ناپذیر کرد. شادی ای که در نهایت با پیروزی یک بر صفر ایران در مقابل مراکش به پایان رسید و با نتیجه تساوی ای که شب گذشته در بازی اسپانیا مقابل پرتغال رقم خورد، فعلاً این تیم ملی ایران است که صدر نشین گروه بی شده است. اتفاقی که کمتر کسی انتظار وقوع آن را داشت.

تیم های ملی ایران و مراکش، طی قرعه کشی ابتدای جام، در گروهی بسیار سخت قرار گرفته اند و با وجود تیم های بزرگی چون اسپانیا و پرتغال در گروه شان، از شانس کمی برای صعود به مرحله حذفی مسابقات برخوردار هستند، اما پیروزی ایران در مقابل مراکش، اتفاقی بود که خوش بین ترین هواداران ایرانی هم به سختی می توانستند تصور کنند و این می تواند شروعی بر یک شگفتی برای تیم ملی ایران باشد. این در حالی است که تیم ملی مراکش در سوی دیگر عملکرد فوق العاده ای در مرحله انتخابی داشت و در تمام طول مسابقات دروازه خود را بسته نگاه داشته بود و حالا با این شکست، تیم با انگیزه مراکش کار بسیار دشواری برای صعود به مرحله بعدی در پیش خواهد داشت.

احسان حاج صفی، که در این بازی در پست مدافع چپ بازی می کرد، در حالی که پنج دقیقه از وقت های تلف شده گذشته بود، با ارسالی زیبا به روی دروازه حریف باعث شد تا عزیز بو هدوز، دروازه خودی را با یک ضربه سر باز کند. ضربه سری که منیر محمدی، دروازه بان مراکشی ها را تسلیم کرد و نتوانست برای بسته نگاه داشتن دروازه اش کاری صورت دهد.

آخرین پیروزی تیم ملی ایران در جام جهانی به سال 1998 باز می گردد. پیروزی ای که در مقابل تیم ملی آمریکا، نصیب ایران شد. یاران کارلوس کی روش و کادر فنی اش که پس از بیست سال دوباره قادر به نائل آمدن به این مهم شده بودند، سر از پا نمی شناختند و به قدری احساساتی شده بودند که دوست نداشتند زمین را ترک کنند و پس از گذشت مدت زمانی طولانی بود که در نهایت پس از در آغوش کشیدن یکدیگر و شادی کردن، زمین را ترک کردند.

از نکاتی که در خصوص این شادی طولانی مدت ایرانی ها می توان ذکر کرد، این بود که بازیکنان کارلوس کی روش، سر مربی تیم را به روی دستان خود گرفته و به هوا پرتاب می کردند و خود را مدیون این مربی کار کشته و با تجربه می دانستند. بله این تاکتیک فوق العاده مربی پرتغالی در دفاع پر تعداد و به دست گرفتن کنترل توپ در میانه زمین بود که در نهایت، تاکتیک های هره رنار را نقش بر آب کرد و رقم بخش پیروزی تیمش در برابر تیم قدرتمند مراکش شد.

کارلوس کی روش، که کمک مربی گری سر الکس فرگوسن و نیز سرمربی گری تیم باشگاهی رئال مادرید را در کارنامه خود دارد در این خصوص عنوان کرد: «برنامه ما از اولین دقایق بازی این بود که بازیکنان مراکشی را از لحاظ روحی تضعیف کنیم. برای رسیدن به این مهم، باید تمامی بازیکنان خوب و خلاق این تیم را به شدت تحت فشار می گذاشتیم و امکان بازی سازی و گلزنی را از آن ها می گرفتیم، که خوشبختانه، بازیکنانم به خوبی از پس این کار بر آمدند. نخستین بازی در هر تورنومنتی که باشد سخت و دشوار و نفس گیر است این بازی که جای خود دارد. اما بازی زیبایی بود. بازی فوق العاده ای بود.

بو هدوز که مسبب اصلی شکست تیم اش بود، با چشمانی اشک بار زمین را ترک کرد و بسیار ناراحت بود. این دومین اتفاق ناخوشایندی بود که در این هفته برای فوتبال مراکش رخ داد. آن ها برای میزبانی رقابت های 2026 نیز کاندید شده بودند که موفق به دستیابی به آن نشدند.

هروه رنار، در نشست مطبوعاتی پس از این بازی عنوان کرد: «بازیکنان ام در شرایط روحی بسیار بدی هستند و ما شکست خوردیم، اما کسی جز ما مقصر این شکست نیست. ما در برابر تیمی بازی کردیم که در بیشتر اوقات بازی مشغول به دفاع بود و نتوانستیم از موقعیت های خود برای به ثمر رساندن گل بهره بگیریم، در نهایت هم همین مسئله مسبب اصلی این شکست دلخراش برای ما شد. کسی جز ما مقصر این شکست نیست و من خود را نیز مسئول آن می دانم. اما حالا باید خود را برای دو بازی دیگری که در پیش داریم آماده کنیم.»

گذشته از تمامی این صحبت های و غم ها و شادی هایی که این مسابقه برای دو طرف به همراه داشت، نمی توان از عملکرد فوق العاده خوب بازیکنان با استعداد مراکشی هم غافل شد. بازیکنانی که بنا به صلاح دید هروه رنار به خوبی در پست های مختلف قرار گرفته بودند. نکته ای که در خصوص این بازی حائز اهمیت است و جای تعجبی برای ما ندارد، عملکرد فوق العاده خوب خط دفاعی هر دو تیم است که قادر بودند در تمام طول رقابت های انتخابی دروازه خود را بسته نگاه دارند، با این تفاوت که ایران تنها در بازی خود در مقابل سوریه، به دلیل اشتباهات فردی در خط دفاعی دروازه خود را باز شده دید. البته نا گفته نماند که مراکش هم در طول رقابت ها یک گل دریافت کرد، اما عملکرد کلی خط دفاعی این تیم در هشت بازی انتخابی برای جام جهانی، فوق العاده بوده است.

در بیشتر اوقات بازی، این تیم ملی مراکش بود که توپ و میدان را در اختیار گرفته بود و حملات خود را بیشتر از سمت راست تدارک می دید، جایی که احسان حاج صفی، برای ایران از آن دفاع می کرد. این استراتژی هروه رنار، می رفت تا در ابتدای نیمه اول جواب دهد، جایی که نوردین آمبرابات، توانست حاج صفی را از پیش رو بردارد و توپ را روی دروازه ارسال کند، ارسالی که نهایتاً با ضربه سر یونس بلهندا از نزدیکی دروازه به بیرون رفت.

یکی از نکاتی که سبب این برتری قاطع مراکشی ها نسبت به بازیکنان تیم ملی ایران شود، محرومیتی بود که فیفا برای هافبک دفاعی این تیم سعید عزت الهی در نظر گرفته بود و ایرانی ها از این لژیونر مشغول در روسیه خود محروم بودند که سبب شد تا هافبک خلاق و بازی ساز مراکشی ها، مبارک بوسوفا، خط دفاعی ایران را به شدت تحت فشار قرار دهد و مراکش به این خاطر می توانست حملات پر تعدادی روی دروازه ایران داشته باشد.

همین فشار حملات مراکشی ها می رفت تا در دقیقه نوزدهم بازی، آن ها را پیروز میدان کند، زمانی که مهدی بن عطیه یک شوت سنگین روانه دروازه ایرانی ها کرد و علیرضا بیرانوند، دروازه بان تیم ایران، به خوبی از پس مهار این توپ بر آمد و دروازه تیمش را بسته نگاه داشت. به زودی مشخص شد که کارلوس کی روش، دقیقاً همین استراتژی دفاع و ضد حمله را برای تیمش در نظر گرفته است، زمانی که تنها دو دقیقه پیش از سوت پایان بازی، سردار آزمون، مهاجم ایرانی ها، می رفت تا دروزاه حریف را در موقعیتی تک به تک باز کند که همانند بن عطیه ناکام ماند. ضربه ای که سردار آزمون روانه دروازه مراکشی ها کرد با دفع منیر محمدی همراه شد و علیرضا جهانبخش هم نتوانست در ریباند این توپ را به تور دروازه برساند.

در نیمه دوم اما از فشار تیم مراکش کاسته شده بود و دیگر توان اولیه را نداشته و بازی به ثباتی نسبی رسیده بود، اما باز هم در این نیمه موقعیتی خطرناک نصیبشان شد که حکیم زیچ، ضربه ای روانه دروازه تیم ایران کرد، که با واکنش خوب علیرضا بیرانوند همراه شد. پس از آن و در دقایق پایانی بازی بود که بن هدوز آن گل به خودی را زد و پس از بیست سال شادی زائد الوصفی برای ایرانی ها به ارمغان آورد.

شب گذشته در کنار بازی مراکش و ایران، شاهد نخستین بازی دو کشور اسپانیا و پرتغال نیز بودیم، دو تیمی که هر یک به نوعی مدعی قهرمانی در جام جهانی امسال هستند. اتفاق جالب توجهی که در این بازی رخ داد و آن را در ذهن همه ماندگار کرد، هتریک فوق ستاره پرتغالی ها، کریستیانو رونالدو بود که با گل زیبای دقیقه هشتاد و هشتش توانست هم هتریک خود را کامل کند و هم یک تنه، یک تساوی در برابر تیم فوق العاده اسپانیا برای تیمش به ارمغان بیاورد.

در نیمه نخست بازی، رونالدو دو بار قادر به باز کردن دروازه اسپانیا شد، اما در دقایق ابتدایی نیمه دوم بازی، نتیجه زحمات رونالدو با دو گلی که اسپانیا طی سه دقیقه به ثمر رساند، می رفت تا بر باد رود. اما این تمام ماجرا نبود و در نهایت، ناچو فرناندز، با یک شوت فوق العاده زیبا از پشت محوطه جریمه، اسپانیا را سه بر دو پیش انداخت. ضربه ای که پس از اصابت با تیر دروازه، وارد گل شد.

در دقایق پایانی بازی که دیگر کسی انتظار اتفاق به خصوص را نمی کشید، رونالدو، خارج از محوطه جریمه یک ضربه آزاد برای تیم ملی پرتغال به ارمغان آورد. در نهایت هم این خود رونالدو بود که پشت ضربه ایستگاهی ایستاد، و با یک شوت فوق العاده زیبا و فنی دروازه حریف را باز کرد. ضربه ای که داوید د خیا، سنگربان اسپانیایی ها، تنها تماشاگر گل شدن آن بود و کاری از دستش بر نمی آمد.

شرح دو گل نخست رونالدو: در دقیقه چهارم بازی بود که کریستیانو رونالدو، با زیرکی خود یک ضربه پنالتی نصیب تیمش کرد و خود آن را به گل نشاند. پس از آن نیز در همان نیمه اول، شوتی روانه دروازه کرد که با اشتباه عجیب د خیا، وارد دروازه شد.

در سوی دیگر اما، این دیگو کاستا بود که توانست دو گل حیاتی برای تیمش به ثمر برساند؛ گل اول که روی پاس چیپ فوق العاده زیبای آندرس اینیستا و حرکت انفرادی خود او به دست آمد و در گل دوم روی یک ضربه ایستگاهی، در نهایت سرخیو بوسکت بود که در محوطه ضربه سری برای دیگو کاستا فرستاد و او توپ را به گل تبدیل کرد. حال با کسب این تساوی در مقابل پرتغال، پس از اخراج سرمربی اسبق این تیم، لوپتگی، تنش ها در اردوی اسپانیا برای یک هفته ای دو چندان می شود و سرنوشت این گروه، و صدر نشینی آن برای آن ها بسیار مهم خواهد بود.

باید منتظر بازی های روز چهارشنبه و دوشنبه این گروه ماند و دید که آیا تیم های ملی ایران و مراکش شگفتی ساز خواهند شد و یا اینکه همه چیز طبق پیش بینی های اکثر منتقدان و تفسیر گران پیش خواهد رفت؟ به هر حال فوتبال است و هزار اتفاق...

نظرات

در ادامه بخوانید...