امروزه داشتن ظاهر مناسب دارای اهمیت بسیاری می باشد.برای داشتن ظاهر مناسب باید فوت و فن آن را دانست. (سیارک) چند راز ریز برای خوشتیپ بودن را به شما آموزش می دهد.
استفاده از کمربند در پالتو خانم ها را قد بلند نشان می دهد
معمولا خانم ها تمایلی به استفاده از کمربند در پالتو ندارند اما جالب است که بدانید استفاده از کمربند شما را لاغرتر و قدبلندتر نشان می دهد.
در مراسم رسمی و یا کار در اداره از کت تک دکمه استفاده کنید، هرچه تعداد دکمه کت کمتر باشد حالت رسمی تری دارد.
لباس با رنگ های شاد بپوشید تا جوان تر دیده شوید
اکثر خانم ها دوست دارند جوان تر از سن واقعیشان دیده شوند، یکی از موثرترین راهکارها برای جوان تر دیده شدن استفاده از رنگ های مناسب می باشد. سبزآبی رنگی است که باعث درخشان دیده شدن اکثر تناژهای رنگی پوست می شود.ترکیب این رنگ با سرمه ای و کرم یا قهوه ای بسیار زیبا و خاص می باشد.(سیارک)
برای داشتن استایل جذاب اورکت های روشن را با شلوار مشکی یا تیره ست کنید.
چگونه لباس های خود را ست کنیم وقتی که اطلاعاتی در مورد هم خوانی رنگ ها نداریم؟
نسترن شاکریدر۱۴۰۳/۲/۱۸
با خواندن این مقاله ست کردن لباس ها دیگر برایتان دشوار نخواهد بود (سیارک)
شما نمی دانید چگونه رنگ لباسهایتان را تنظیم کنید؟ من شما را سرزنش نمیکنم این کار خیلی سخت است. اما شما نمیتوانید از رنگها استفاده کنید تا زمانی که بفهمید که چگونه انجامش دهید!درست است. شما رنگهایی استفاده میکنید که در تضاد با هم هستند و شما را شبیه احمق نشان میدهند. بنابراین شما تنها از رنگها اجتناب می کنید.شما به عنوان استثناء به سیاه، سفید و خاکستری، با رنگ آبی لباسهای جین می چسبید . دیگر کافی است..
چون میتوانید از رنگ ها استفاده کنید حتی اگر شما نمیدانید چگونه رنگ ها را تنظیم کنید. و شما میتوانید این را بدون اینکه احمق به نظر برسید انجام دهید. شما تنها نیاز دارید که بدانید چگونه لباسها را ست کنید به طوری که از تضاد رنگ اجتناب کنید، و شما نیازی به دانستن در مورد ست کردن رنگها ندارید. ست کردن رنگ گیج کننده است به طور صریح شما میخواهید بهترین پوشش را داشته باشید، اما در خاطر داشتن اینکه کدام رنگها به هم میخورند و کدام رنگها با هم نمیخوانند سخت است. حتی اگر شما تمام طیف رنگی را نادیده بگیرید، و تنها رنگهای اصلی را در نظر بگیرید، شما بازهم تعداد زیادی ترکیب رنگی دارید.(سیارک) تنها به چرخ رنگی رنگهای اصلی در شکل بالا نگاه کنید. این چرخ رنگی دارای 12 رنگ است، اما نشان میدهد که شما میتوانید آنها را به 66 روش مختلف با هم ترکیب کنید. فهمیدن اینکه کدام ترکیب هم خوانی دارند و کدام یک در تضاد هستند خیلی دردناک هست. پس بنابراین اجازه دهید چیز دیگری را امتحان کنیم عوض قفسه بندی ذهنتان برای یاد گرفتن ست کردن رنگها، شما باید از راز سودمند من برای ست کردن بی زحمت لباسهایتان استفاده کنید. اما برای رسیدن به این شما نیاز دارید که در مورد خنثی ها یاد بگیرید. خنثی ها رنگهایی هستند که به خوبی با رنگهای دیگر ست میشوند. غیر ممکن است که آنها تضاد ایجاد کنند، به همین دلیل است آنها برای استفاده در بخش های حمایت کننده عالی هستند. اگر شما قبلا کلکسیون لباس دارید شما باید چندتا از این خنثی ها را در کلکسیون خود دارید. از رنگ¬های خنثی میتوان به موارد زیر اشاره کرد: مشکی سفید خاکستری سرمه ای قهوه ای ( توجه داشته باشید که سرمه ای و قهوه ای اصولا خنثی نیستند اما به همان خوبی با تعداد زیادی از رنگها هم خوانی دارند، به همین دلیل در دنیای مد به عنوان خنثی در نظر گرفته می شود.) استفاده از تک رنگ با توجه به عدم تضاد رنگهای خنثی شما میتوانید آنها را با هر رنگی که دلتان میخواهد ست کنید. بنابراین به جای ست کردن رنگها با یکدیگر، شما به سادگی میتوانید حداکثر یک رنگ را در لباس تان استفاده کرده و بقیه رنگها را خنثی در نظر بگیرید. استفاده از این حقه برای اضافه کردن یک رنگ به پوشش شما کافی است، و شما را از رنگهای متضاد دور خواهد کرد. اینها مثالهای خوبی از استفاده از حقه تک رنگ در لباس میباشند: پیراهن قرمز، ژاکت خاکستری، جین های سیاه پیراهن سفید، ژاکت سبز، شلوار خاکی تی شرت خاکستری، ژاکت سیاه، شلوار بنفش مثالهایی از ترفند تک رنگ در لباسها را میتوانید در عکسها ببینید: مثالهایی از ترفند تک رنگ در لباس و چند نمونه ترسیم شده:
ترفند تک رنگ یک بار در هر مورد پوشش استفاده شده است اما آیا به این معنی است که شما تنها میتوانید هر بار از یک رنگ استفاده کنید؟ نه. پوشیدن تنها یک لباس رنگی در هر پوشش آسان است و البته برای ایجاد یک تحول کوچک در پوشش شما کافی است. اما شما مجبور به محدود کردن خود برای استفاده تنها از یک لباس رنگی نیستید. شما همچنین میتوانید ترفند تک رنگ را برای بیش از یکی به کار برید، تا زمانی که آن را در یک خانواده رنگی حفظ کنید. میتوانید چند نمونه از ترفند تک رنگ را با چند رنگ مختلف در پوشش در تصویر ببینید:
نمیتوان آسان تر از این کرد! با این ترفند ساده، شما دیگر نباید نگران پوشیدن لباسهای با رنگ اشتباه باشید. اکنون، چند رنگ را به کلکسیون لباس خود اضافه کنید اکنون من از شما میخواهم که بیرون بروید و چند رنگ را به مجموعه لباسهایتان اضافه کنید. یک پیراهن رنگارنگ بخرید و با سایر لباسهایتان که رنگ خنثی دارند امتحان کنید. خواهید دید که به چه خوبی با یکدیگر هم خوانی دارند. شما کاملا امن خواهید بود. شما مجبور نیستید هر بار که خانه را ترک میکنید مجموعه ای از رنگ های رنگین کمانی را بپوشید. تنها یک رنگ برای اضافه کردن جذابیت رنگی برای پوشش شما کافی است. یک رنگ در هر پوشش برای جذاب به نظر رسیدن کافی است. این یک ترفند خیلی ساده است، و هر کسی میتواند آن را به کار گیرد.
نظرات
Carley 907۱۳۹۵/۸/۱This piece was a lijeafcket that saved me from drowning.
هماهنگی رنگها یکی از مهمترین نکات برای تطابق با سبکهای پوششی است. یک لباس سنجیده همیشه دارای یک مزیت نسبت به لباسی است که با دقت در کنار هم قرار نگرفته است، میباشد. در این راهنما، ما به دنبال جنبه عملی تئوری رنگ خواهیم بود. اگر شما بدانید که چگونه رنگها را را باهم ترکیب کنید، یک قدم جلوتر خواهید بود، و به عنوان یک لباس به خوبی هماهنگ شده به لحاظ رنگ، همیشه هماهنگ تر و باسلیقه تر از چیزی که به طور تصادفی پوشیده شده به نظر میرسید، مگر اینکه شما خیلی خوش شانس بوده و رنگهای خود را به طور تصادف بدرستی انتخاب کرده باشید. چند طرح و رویه وجود دارد که شما میتوانید از آن برای کنار هم گذاشتن رنگها، استفاده کنید. این واقعا چیزی عالی است، طوریکه برای هر کس و برای هر موقعیت وجود دارد. برخی از طرحهای رنگی گرایش به ظاهر رسمیتر دارند، در حالیکه دیگر طرحها همیشه برای لباسهای غیر جدی و رسمی مناسبتر خواهد بود.(سیارک)
ما این طرحها را، بیشتر با استفاده از پیراهنها، کراواتها، پاپیونها و دستمالهای جیبی چهارگوش و ترکیب کردن آنها با توجه به طرحها، نشان میدهیم. توجه داشته باشید که شما میتوانید از این طرحها برای هر قطعه استفاده کرده و آنها محدود به پاپیونها، دستمالهای جیبی چهارگوش و پیراهنها یا ژاکتها نیستند. همچنین، اگر شما این نظریهها را دوست ندارید، شما آزاد هستید که خودتان را آرایش کرده، اما میدانیم که پیروی از این قواعد، یک ظاهر زیبا را تضمین خواهد کرد.
هنگامی که شما یک لباس را برتن میکنید، توصیه میشود که شما بیش از سه رنگ را نپوشید. نباید مقدار آنها یکسان باشد: شما باید یک رنگ اولیه، یک رنگ ثانویه و یک رنگ سوم داشته باشید. البته، رنگ اولیه، رنگی است که بیشتر فضای رنگی را اشغال میکند، در حالیکه رنگ سوم، رنگی است که که حداقل فضا را اشغال میکند. اگر شما هر قطعهی دیگری که لازم داشته بخواهید بپوشید و ندانید که چه رنگی را انتخاب کنید، مطمئنترین راه پوشیدن رنگهای خنثی میباشد. خنثیها رنگهایی هستند که به هر چیزی میآید. آنها عبارتند از: سیاه، سفید، خاکستری، خاکی، و غیره.
چرخه رنگ
چرخه رنگ در هر زمینه خلاق برای ترکیب و مطابقت رنگها استفاده میشود. که مجموعهی متعادلی از رنگهاست، که به سرد و گرم تقسیم شده است. برخی از چرخههای رنگ، سایههای بیشتری بر روی آنها قرار دارد، در حالیکه در دیگر چرخهها کمتر است. در برخی از چرخههای رنگ شما قادر به شناخت سایهها و تهرنگهای مختلفی که شدت یک رنگ را نشان میدهد، خواهید بود. هنگامی که شما با چرخه رنگ کار میکنید، شما همیشه میتوانید این واقعیت را در نظر بگیرید که شما میتوانید از رنگها در سطوح مختلفی از اشباع، استفاده کنید. به این ترتیب، شما میتوانید تغییرات بیپایانی را ایجاد کرده، که برخی نسبت به دیگری بهتر به نظر میرسند. ما تفاوت بین فام (hue، رنگمایه)، رنگ و و دیگر کلماتی که شما ممکن است با آنها آشنا نباشید را مقداری توضیح خواهیم داد.
چرخه رنگ
فام و رنگ اساسا یک را معنی میدهند و به خانواده رنگ یا رنگ پایهایِ یک سایه مشخص اشاره میکنند. برای مثال، آبی اساس یا پایهی رنگ لاجوردی است.(سیارک)
یک تهرنگ (tint) همچنین یک پاستل نامیده میشود. هر رنگی که به آن سفید اضافه شده، و به نسخه کمرنگتری از رنگ پایه تبدیل شود، میباشد.
یک سایه متضاد یک رنگ است: و به هر رنگی که به آن سیاه اضافه شده، اشاره دارد.
تنها با اضافه کردن هردو رنگ سیاه و سفید به رنگ بوجود میآیند. ترکیب یک رنگ با خاکستری اغلب یک رنگ "grayed down" (خاکستری پایین) نامیده میشود. تنها وقتی زیاد قوی نباشند، میتوانند برای چشم آرامشبخشتر باشند. برخی از افراد آنها را بصورت ظریفتر، پیچیدهتر و مشکلتر در نظر میگیرند.
طرحهای رنگی
رنگهای آنالوگ (همجوار یا پیوسته)
ایجاد ترکیبی از رنگهای آنالوگ اساسا بدین معنی است که شما یک رنگ را از طیف انتخاب، از یکی دیگر رد شده، و سپس بعدی را انتخاب میکنید. این ترکیبها بسیار ساده اما در عین حال بسیار زیبا هستند. چنین ترکیباتی در طبیعت یافت شده و بنظر عالی میرسند.
یک کراوات و یک دستمال جیبی چهارگوش مطابق با طرحِ رنگهای آنالوگ باهم جور میشوند.
یک کراوات و یک پاپیون، طرح دیگری با رنگهای آنالوگ است.(سیارک)
رنگهای مکمل
یک ترکیب از رنگهای مکمل شامل انتخاب دو رنگی است که دقیقا در طرف مقابل چرخه رنگ یافت میشوند. این رنگها شدیدا باهم در تضاد بوده و اگر آنها را در کنار هم قرار دهید به نظر بسیار پررنگ و برجسته میرسند. چنین ترکیباتی معمولا توجه چشم را به خود جلب کرده و برجستگی عالیای دارند. برای اینکه چند مثال از این ترکیبها، برای شما بزنیم، میتوانیم به: قرمز-آبی، زرد-ارغوانی، و ...، اشاره کنیم.(سیارک)
آبی همیشه با نارنجی عالی به نظر میرسد، با وجود اینکه رنگهای مکمل هستند. شما میتوانید تن آبی را کم کرده تا اثر بهتری را بدست آورید.
طرح رنگهای مکمل تقسیم شده
یک طرح رنگهای مکمل تقسیم شده منجر به یک دید آرامتر با تن کمتری نسبت به ترکیب رنگهای مکمل میشود، اما با این وجود اثر بسیار بزرگی دارد. اساسا، برای ایجاد چنین ترکیبی، شما باید دورنگ آنالوگ و رنگ مکمل یکی از آنها که بین آنها یافت میشود را انتخاب کنید.(سیارک)
یک پیراهن شطرنجی با یک کراوات سبز دریایی روشن (torquoise) و یک دستمال جیبی چهارگوش سبز- فیروزهای عالی بنظر میرسد. هر چقدر بیشتر از سایهها استفاده کنید، لباسهای شما نافذتر خواهند بود.
یک پیراهن سبز، ترکیب خوبی با یک کراوت نارنجی، و یک دستمال جیبی چهارگوش بنفش ایجاد میکند. توجه داشته باشید که چگونه طرح رنگ از این قاعده پیروی میکند.
رنگهای سه گانه
رنگهای سهگانه، رنگهایی هستند که با فاصله مساوی روی چرخه رنگی یافت میشوند. اگر شما از یک چرخه رنگ 24-رنگی استفاده میکنید، شما میتوانید 8 تا 8 تا از هر رنگی شروع کرده تا تطابق درستی ایجاد شود (در مورد ما، ما یک چرخه رنگ 12-رنگی داریم بنابراین از 4 تا 4 میشماریم). چنین ترکیباتی منجر به ترکیبات غیرمعمولی، عجیب، اما با این حال هماهنگ میشود. آنها با لباسهای رسمی بسیار مناسب بوده، اما همچنین میتوان درصورتیکه اگر یک لباس مهمانی یا باشگاه را در کنارهم قرار دهید، آنرا بکار ببرید.
اگر در رنگهای سهگانه از سایه استفاده کنید، بسیار جدی به نظر میرسند.
اما آنها همچنین میتوانند ظاهری غیررسمی و براق داشته باشند.(سیارک)
رنگ های یکنواخت
یک طرح رنگ یکنواخت (monotone chromatic)، همانطور که به لحاظ فنی ممکن است به نظر برسد، طرحی است که در آن تنها از یک رنگ استفاده میشود. شما میتوانید این رنگ را در همان سایه و یا با استفاده از تغییرات آن رنگ به کار برید. هماهنگ کردن چنین ترکیباتی بسیار سخت میباشد، اما اگر موفق به انجام آن شوید، ظاهر بسیار ظریف و برازندهای پیدا خواهید کرد. چنین ترکیباتی را میتوان به خوبی در رویدادهای نیمه رسمی و یا رسمی به کار برد، شما همچنین میتوانید از این ترکیبات در مناسبتهای غیر رسمی نیز استفاده نمایید.
این کراوات و دستمال جیبی نارنجی با یک ژاکت خنثی، ترکیب زیبا و متناسبی ایجاد خواهند کرد.
ترکیبات بی رنگ
ترکیبات اکروماتیک یا بیرنگ (Monotone achromatic)، همان ترکیبات رنگ یکنواخت هستند، با این تفاوت که رنگی که مورد استفاده قرار گرفته، یک رنگ خنثی میباشد. برای مثال، ترکیب سایههای مختلفی از رنگ خاکستری، منجر به خلق یک ظاهر بسیار زیبا و برازنده خواهد شد. بنابراین آنرا با قهوهای، سایههای مختلف خاکی ترکیب کنید یا با یک لباس استخوانی بپوشید.(سیارک)
برای اجتناب از هر 50 سایهی مرجعِ خاکستری، ما تصمیم بر نمایش همه قطعات هلی رنگ (beige) را داریم.
پوشیدن لباسهای رنگی، کاری است که هر کسی میتواند با صرف انرژی و زمان اندکی انجام دهد. ما شما را ترغیب به بکارگیری این مثالها و ایجاد سبک خودتان، هویت خودتان، و آزمایش ترکیبهای مختلف میکنیم بطوریکه بتوانید چیزی را که دوست دارید و چیزی را که نمیخواهید را کشف کنید. شما میتوانید همیشه اولویت خود را تغییر دهید، و آن یک مشکل نیست. در حقیقت، این تمام چیزی است که درباره سبک وجود دارد!
اگر چه کلمه «پست مدرنیسم» اغلب مبهم و نامشخص توصیف شده است، راه های قطعی وجود دارد که می توان معنی آن را مشخص نمود.به نظر ون دن برامبشه باید یک تمایز بین(1- پست مدرن،2- فلسفه پست مدرن و 3-پست مدرنیسم) به عنوان یک جنبش در هنر و فرهنگ قائل شد.
اول از همه، پست مدرنیته.
پست مدرنیته به عصری که ما در حال حاضر زندگی می کنیم اشاره دارد، به خصوص جامعه اطلاعاتی که از دهه شصت بوجود آمده است. سپس این یک مسئله است از یک دوره تاریخی که در آن زندگی می کنیم. جامعه اطلاعاتی می تواند به عنوان "پسااستعماری" مشخص شود: پس از جنگ جهانی دوم، مستعمرات در جهان سوم بسرعت استقلال به دست آوردند. این جامعه نیز "فراصنعتی" است: صنایع سنگین توسط تبادل خدمات جایگزین شده است. از دهه شصت به بعد، این خدمات به طور فزاینده توسط فن آوری اطلاعات هماهنگ با ظهور کامپیوتر مشخص می شود. علم و فن آوری ضروری است و به جامعه ما شکل می دهد. در حالی که جامعه صنعتی هنوز تا حد زیادی پیرامون دارایی عمل می کند (چه کسی کنترل ابزار تولید را در دست دارد؟)، جامعه اطلاعاتی عمدتا در مورد راه دسترسی به اطلاعات است.
پست مدرنیسم یعنی یک جامعه شبکه ای که در آن همه چیز و همه کس با یکدیگر از طریق رسانه های جمعی مانند تلویزیون و اینترنت متصل می شوند.
ویژگی دیگر، جهانی شدن است. جهانی شدن با رسانه ، سرمایه و مد . شما می توانید سی ان ان و ام تی وی را در سراسر جهان تماشا کنید و یا می توانید از دستگاه های خودپرداز هر نقطه در جهان استفاده کنید. و با مد. مبارزات چند نژادی بنتون چهره خوش خیم تر از جهانی شدن نشان داد، اما، برای عادلانه بودن، آنها نیز به اثرات بسیار جهانی سازی توجه کرده اند.
با استفاده از ویژگی های پست مدرنیته برای مد، ما تصویر زیر را دریافت می کنیم. در گذشته، مد وابسته به پارچه هایی مانند ابریشم، پنبه و ترمه بود و همچنین الهام بخش، که غرب از مستعمرات خود وارد می نمود. در دهه هفتاد هیپی ها همراه با علاقه تجدید شده خود به لباس پوشیدن غیر غربی روی آوردند . با مد ساختارشکنانه طراحان ژاپنی مانند یاماموتو در دهه هشتاد، اولین طراحان غیر غربی دنیای مد بسته نخبه گرا را شکستند. در حال حاضر آنها توسط طراحان دیگر مانند حسین چالایان، ژولی بت و الکساندر هرچوویچ دنبال می شوند. با هفته مد در هند و آفریقا، مد جهانی شده است.(سیارک)
هنگامی که ما به صنعت مد نگاه می کنیم، تصویر حتی واضح تر است. در حالی که صنعت مد هلندی در اصل اینجا در هلند خود را تاسیس نمود ، در حال حاضر تا حد زیادی به کشورهایی با دستمزد پایین در آسیا و یا بلوک شرق سابق نقل مکان کرده است. به لیبل ژاکت یا شلوار خود نگاه کنید و به احتمال زیاد ساخته شده در تایوان و یا چیزی مشابه آن را پیدا خواهید کرد. جهانی شدن منجر به لباس پوشیدن ارزان و سود بسیار زیاد برای غرب شده است.
فلسفه پست مدرن
مرحله دوم، فلسفه پست مدرن است. دو مفهوم در اینجا مهم است: «پایان روایات بزرگ » و «مرگ سوژه سنتی». این کلمات نشان می دهد که فرهنگ غربی از میان یک بحران می گذرد.
بر طبق نظر فیلسوف پسامدرن ژان فرانسوا لیوتار، فرهنگ غربی دیگر قادر به گفتن هیچ "روایات بزرگی" نیست، که در آن او اشاره به پایان ایدئولوژی دارد. این به معنی این است که ایدئولوژی دیگر نمی تواند انسان مدرن را با یک قاب معنی دار مرجع ارائه کند. ایدئولوژی خود را در یک بحران مشروعیت می یابد، دیگرقادر به اعلام حقیقت یا اعلام مدینه فاضله آینده نیست.
البته این بدان معنی نیست، که هر کس باورهای خود را ترک کند؛ برعکس، ما در واقع شاهد بازگشت به ایدئولوژی و دین هستیم. اما، لیوتار معتقد است، هیچ کس نمی تواند آن باور و یا آن ایدئولوژی را به دیگران به عنوان یک و تنها حقیقت تحمیل کند. افرادی که هنوز هم سعی به تحمیل هر نوع حقیقت بر دیگران را دارند بنیادگرایان امروزی نامیده می شوند.
پایان روایات بزرگ تنها یک فرآیند منفی نیست. برای بسیاری از مردم رها شدن از یک حقیقت یک طرفه و اجرا شده آزاد است. چه چیزی بیشتر، به شکوفایی "روایت کوچک " در فرهنگ پست مدرن منجر شده است. در حال حاضر که هیچ حقیقت غالبی وجود ندارد، بسیاری از مردم حق و آزادی دارند تا داستان های خود را بگویند، از جمله کسانی که قبلا امکان زیادی برای انجام این کار نداشتند، مانند زنان، کارگران، سیاه پوستان، افراد جوان. شما همان توسعه را در هنر می بینید: دیگر یک جنبش غالب وجود ندارد بلکه بسیاری از جهات وجود دارند. و ما همان کثرت گرایی را در مد می بینیم. دیگر یک "روایت بزرگ " توسط یک پادشاه مد واحد یا حتی تنها با یک شهر دیکته نمی شود، بلکه بسیاری از دیدگاه ها از بسیاری از طراحان، در شهرها و نقاط مختلف جهان می آیند.
پایان روایت بزرگ همچنین دارای عواقبی برای نظریه ذهنیت انسان است. مفهوم سنتی از فرد این است که او (تقریبا همیشه یک مذکر بود) نشان دهنده یک نهاد منسجم و مستقل می باشد که با دلیل وقف شده است. در اصل روانکاوی بود که پایانی برای این مفهوم قرار داد. به گفته فروید، وجود انسان در همه حال تابع عقل او نیست، بلکه تابع ناخودآگاه او است. و مارکس بود که ادعا کرد که طبقه ما است که تعیین می کند ما که هستیم. ممکن است فکر کنیم که ما فرد هستیم، اما در واقع ما با طبقه، قومیت، سن، ترجیح جنسی، مذهب، ملیت و غیره خود ( فهرست بی پایان است) تعریف می شویم. پس در واقع، ما واقعا یک نهاد مستقل و منسجم نیستیم. این دلیلی است که پست مدرنیسم دیگر نه به "فرد" بلکه به یک "موضوع" اشاره می کند. علاوه بر این یک موضوع که تقسیم، تکه تکه و انشقاق شده است.(سیارک)
یک راه مثبت تر برای تدوین این ایده ذهنیت تکه تکه شده توسط قیاس با جامعه شبکه است: موضوع، خود، همیشه در ارتباط به یک دیگر می ماند. به جای مختار بودن ما همه در یک ترکیب پیچیده و روابط متحرک داخل شده ایم. هویت ما گویی که یک گره در مدارهای مخابراتی یافت می شود. موضوع پست مدرن توسط یک پویایی و یک تنوع مشخص می شود که با فرد سنتی بیگانه است.این تغییر در موقعیت وجود انسان همان اثر پایان روایات بزرگ بوده است: بسیاری از مردم هم اکنون می توانند ذهنیتی که قبلا کنار گذاشته شده را مطالبه کنند، مانند سیاه پوستان، زنان و ..... شاهد این می تواند شناخت فرهنگ و هنر تولید شده توسط زنان، افراد رنگین پوست، و هنرمندانی از به اصطلاح "جهان سوم" باشد.
این توسعه به یک آزادی بسیار بیشتر در شکل گیری هویت انسانی منجر شده است. فقط در فرهنگ پاپ نگاه کنید، که در آن کسی مانند مدونا یک چهره متفاوت با نظم یک ساعت انگاشته می شود. به عنوان مثال امروزه شما می توانید توسط بکار بردن جنسیت با هویت خود بازی کنید. مد یک جزء مهم از بازی با هویت است. در روزهای گذشته، جنس و طبقه خود بود که تعیین می کرد آنچه شما مجبور به پوشیدن بودید، و قوانین سختگیرانه ای وجود داشت که سرپیچی از آن زیاد آسان نبود. این قوانین در حال حاضر تنها برای ملکه اعمال می شود. هر کس دیگری هر روز صبح در مقابل کمد لباس می ایستد برای تعیین اینکه کدام لباس با فاز او مطابقت دارد: باروک، گوتیک، اسپورت، و...
پست مدرنیسم
ثالثا، کلمه پست مدرنیسم به عنوان هنر و فرهنگ اعمال می شود. یک ویژگی بسیار مهم پست مدرنیسم محو شدن تمایز بین فرهنگ بالا و پایین است. در این دوره از قرن بیستم مفهوم سنتی فرهنگ از اتصال آن با هنر نخبه گرا رها شده است. دانشمندان امروزه یک مفهوم گسترده از فرهنگ اعمال می کنند، بر اساس عبارت معروف ریموند ویلیامز "فرهنگ به عنوان یک راه کلی از زندگی"تعریف شده است. در اینجا این مربوط به یک نظریه از فرهنگ می شود که به عنوان یک عمل در یک محیط اجتماعی و تاریخی است.
تمایز دقیق بین فرهنگ بالا و پایین دیگر قابل دفاع نیست. در هر صورت، این همیشه تا حد زیادی بر اساس اختلاف بین کلمه و تصویر در فرهنگ غربی بود، که در آن کلمه به عنوان بیان برتری از ذهن و تصویر به عنوان ابراز احساسات و خواسته های نفسانی بدن دیده شده است. این تغییر از یک فرهنگ متنی به فرهنگ بصری به معنای این است که تصویر دیگر در شرایط کاملا منفی مشاهده نمی شود بلکه برای همه قدرت های مثبت و تجاربی که آن را تداعی می کند ارزش دارد.
علاوه بر این، فرهنگ "بالا" و فرهنگ" پایین "را نمی توان به صراحت به رشته خاص مرتبط نمود ( ادبیات در مقابل تلویزیون) . هر شکلی از هنر بیان فرهنگی اندک خود را دارد مانند پرتره های پسر کولی با اشک های در حال پایین آمدن از صورتش یا رمان عاشقانه پالپ. مد لباس زنانه توسط فرهنگ خیابانی تحت تاثیر قرار می گیرد. "کم" به روز رسانی می شود و توجه را در ضمیمه هنری روزنامه دریافت می کند و یا در موزه به نمایش گذاشته می شود. عکس های تبلیغاتی از بنتون، هنر کامپیوتر توسط میشا کلاین و عکس مد توسط اینز ون لامزوییرد همه در موزه هلندی نشان داده شده است.(سیارک)
دموکراسی سازی و تجاری سازی نیز برای بحث در مورد "بالا" و "پایین" بسیار مهم می باشد. تعداد زیادی از بازدید کنندگان از نمایشگاه های بزرگ به این شهادت داده اند که افزایش رفاه و انتشار از طریق اینکه رسانه ها تقریبا دسترسی همه به هنر و مد را به ارمغان آورده اند. همچنانکه فستیوال سازی شهرهای بزرگ این دسترسی را انجام می دهد. علاوه بر این، تجاری بودن دیگر به طور انحصاری با فرهنگ پایین در ارتباط نیست; این به فرهنگ بالا نفوذ کرده است، همچنانکه می توان از لیست های تاپ تن هفتگی برای ادبیات، انبوهی از سی دی های موسیقی باخ و موتزارت در سوپرمارکت های محلی، حمایت آئودی در موزه اسدلیجیک در آمستردام، و یا طرح های کارل لاگرفلد در H & M استنباط نمود. ادامه مقاله در پست بعدی...
این مقاله در مورد این موضوع توضیح می دهد که لباس افراد جامعه اطلاعات زیادی در مورد آنها می دهد.مردم برای محافظت خود در برابر سرما، آفتاب سوختگی، نیش حشرات، صدمات لباس می پوشند. با این وجود لباسی که مردم می پوشند پیغام مستقیمی به ما می دهد. این که آنها چه کسی هستند و چه نقشی در جامعه ایفا می کنند. برای مثال اگر به مردم کشور های اطرف خود نگاه و دقت کنید مشاهده می کنید که افراد جوان اغلب جین های آبی می پوشند. البته نه برای کار، بلکه برای مهمانی ها و کنسرت های موسیقی ازاین لباس ها استفاده می کنند. پوشش جین به صورت مستقیم خصوصیات فردی که آن را پوشیده است را توضیح می دهد و نشان می دهد که چه شخصیتی دارد.فردی که جین پوشیده است نشان می دهد که مدرن و خوش پوش است، راحت و با اعتماد به نفس و جذاب است.
نوعی دیگر از لباس ها که افراد جامعه می پوشند، تی شرت ها هستند. بر روی تی شرت ها کلمات، شعارها و عکس ها نقاشی می شوند. مثلا عکس افراد یا مکان های مشهور و دیدنی، شعار تیم های ورزشی و گفته های افراد بزرگ بر روی این تی شرت ها دیده می شوند.
این ها همگی نشان می دهند که افرادی که این لباس ها را می پوشند یک هدف دارند. این که به دیگران بگویند: این چیزی است که من می خواهم شما در مورد من بدانید.
تنها جین و تی شرت در مورد افرادی که آن را پوشیده اند می تواند اطلاعات بسیار مفیدی به دیگران ارائه دهد. پس در انتخاب آنها محتاط باشید؛ زیرا افراد با پوشیدن لباس وضعیت خود را به دیگران نشان می دهند. یک تی شرت متناسب و یک شلوار تیپی مردانه را تشکیل می دهد. یک پیراهن و یک دامن تیپی زنانه را تشکیل می دهد. یک پیراهن یقه دار و یک کراوات جزء جدایی ناپذیر یک تیپ رسمی مردانه است. در صورتی که جوراب های زنانه ساق بلند و کفش های پاشنه دار تیپ یک خانم را کامل می کنند. برخی اوقات افراد مجبور اند لباسی را بپوشند که آن را دوست ندارند. برای مثال برخی از شرکت ها کارمندان عالی رتبه خود را مجبور می کنند که یک پوشش همسان بپوشند هر چند که خود آنها این پوشش را دوست نداشته باشند.(سیارک)
یونیفرم یک فرد شغل او را نشان می دهد. برای مثال پزشکان پوشش مخصوص به خود را دارند. یا مأموران کارهای اضطراری مانند: پلیس ها و آتش نشان ها به راحتی از روی لباس هایشان قابل تشخیص هستند. خلبان ها و افراد مذهبی دیگر مثال هایی هستند که نشان می دهند فرد به چه کاری در اجتماع مشغول است. مواردی نیز وجود دارد که نمی توان شغل افراد را از روی لباس هایشان تشخیص داد. زیرا این افراد تنها در محل کارشان لباس فرم می پوشند. برای مثال یک قاضی تنها در دادگاه لباس قضات را می پوشد و در بین مردم لباس های ساده و مرتب دارد بنا بر این شغلش قابل تشخیص نیست. یا یک سر آشپز در محیط کارش با کلاه بلند و لباس سفیدش قابل شناسایی است اما در بیرون از محل کار نمی توان بدون این لباس ها شغل او را حدس زد. بعضی از افراد جامعه در یک گروه یا یک اجتماع عضو هستند و برای نشان دادن عضویت خود لباس های مخصوص به گروهی که عضوش هستند را می پوشند.مثلا خانم های مجرد آمیش روسری سیاه و خانم های متأهل روسری سفید بر روی سر خود می گذارند.
لباس پوشیدن چیزی فراتر و بیشتر از محافظت خود در برابر عوامل خارجی است. لباس پوشیدن می تواند اطلاعات زیادی در مورد مردمی که لباس را پوشیده اند به دیگران که آنها را می بینند بدهد. ترجمه itrans.ir
با گذشت زمان، آوا و لی بزرگ شدند و شخصیت های خود را توسعه دادند. آنها در فعالیت های فوق العاده ای مانند رقص و شنا فعالیت داشتند.
جکی می گوید: "من ایده ی خود را برای دختران ارائه دادم که اگر آنها برای مدل شدن آماده شوند، علاوه بر کلاس های رقص و شنا آنها هر هفته، می توانند مدلینگ و مدل سازی را در دنیای مد و لباس را امتحان کنند." در حال حاضر که بچه ها بزرگتر شده اند برای دنیای مد و مدل سازی هیجان زده اند برای دختران و مادرشان، یکی از سخت ترین جنبه های زندگی جدید خود در جهان مدل سازی، تنها ترافیک LA است. آنها چندین بار در هفته به مرکز شهر لس آنجلس می آیند.