در بخش اول، در خصوص نخستین گام که همان آغاز نوشتن بود صبحت شد. بخش اول، پایهی نویسندگی محسوب میشود و شاید بتوان گفت که سختترین بخش کار نیز میباشد و با گذر از آن، ادامه ی مسیر برای شما هموارتر خواهد بود. در بخش دوم، مایل هستم تا شما را در استفادهی حداکثری از توان فکری و اندیشه، شما را یاری دهم. شما برای اینکه تبدیل به یک نویسنده موفق شوید، باید بنویسید. اما چه چیزی؟
این سوال مهمی است که بسیاری از افراد در آغاز راه نویسندگی از خود میپرسند و اغلب پس از اینکه ایده یا سوژهای مناسب را برای خود نمییابند، خسته و افسرده از نوشتن دست میکشند. اما باید بگویم در 99 درصد موارد ریشهی این شکست و عدم یافتن سوژههایی دلچسب و جذاب را باید در عدم بهرهگیری از ایدههایی دانست که روزانه صدها بار مانند شهابی از آسمان ذهن ما رد میشوند و ما ساده و بیتفاوت از کنار آنها میگذریم. پس ایدهها را دریابید!!!!!
2- ایدهها
ما در طول روز، حالات و وضعیتهای مختلفی را تجربه میکنیم. به فراخور نحوهی زندگی، معاشرت، روابط اجتماعی و سبک زندگی خود، در شرایط مختلفی قرار میگیریم که این شرایط هر روز روحیاتی جدید را در ما به وجود میآورد. این روحیات سر منشاء تفکراتی است که ما در طول روز با آنها سر و کار داریم. نیاز به توضیح بیشتر ندارد که ما روزانه بخش بسیار زیادی از صحبتها و حرفهایی را که با آنها سر و کار داریم را با خودمان انجام میدهیم. یعنی ما دائما در حال بکار بردن کلمات، تجزیه و تحلیل دادههایی که می بینیم و و همچنین نتیجه گیری ذهنی و سریع در ذهن پویای خود و سبک و سنگین کردن آنها هستیم.
اینها شرایطی مشترک و تجربیاتی یکسان برای تمامی انسانهایی است که از سلامت نسبی روح و جسم برخوردار میباشند. اما چه چیزی یک انسان معمولی را از یک نویسنده و یا مشتاق نویسندگی جدا میکند؟ شاید یک دفترچهی یاداشت!
بله به همراه داشتن یک دفترچهی یاداشت برای ثبت ایدههای خلاقانهای که ممکن است در تمام طول زندگی تنها یکبار به ذهن ما خطور کند، یک ابزار ضروری و بسیار لازم است. دفترچهی یاداشت، همراه همیشگی نویسندگان بزرگ است. در عین حال این کاری جذاب و جالب نیز برای شما خواهد بود. شما ممکن است شاعر باشید و یا گاهی برای خودتان اشعاری را بسرایید. شاعران همیشه در افکار خود ابیات و مصرعهایی را میپروانند و یا با خود زمزمه میکنند که کاملا فیالبداهه میباشد. اما در اکثر موارد به دلیل اینکه جایی درج نمی شوند، به بوتهی فراموشی سپرده شده و برای همیشه از این عالم جدا می شوند.
شما ممکن است نویسندهای در حوزهی کسب و کار و موفقیت باشید. ایدهپردازی که صاحبان مشاغل و صنایع به تفکرات نوآورانهی شما نیاز دارند و پول خوبی هم بابت آن به شما پرداخت میکنند. شما ممکن است گاهی ساعتها بنشینید، فکر کنید تا ایدهای را برای یک سخنرانی، یک جلسهی کاری و یا برای یک کارگاه موفقیت بنویسید و شاید در بسیاری از اوقات ایدههای مناسب و جذابی به ذهن شما نرسد و کلافه شوید.
شما ممکن است یک تاجر ثروتمند باشید و در دوران بازنشستگی و لذت بردن از زندگی خود، به فکر نوشتن کتابی در خصوص راز موفقیت ثروتمندان جهان باشید. یک سیاستمدار، یک معلم، یک استاد دانشگاه، یک خانم خانهدار و یا هر شخصی که میتوانید تصور کنید، به یک دفترچه یادداشت نیاز خواهد داشت.
البته من شما را ملزم نمی کنم که حتما یک دفترچهی کاغذی و یک خودکار را همیشه به همراه داشته باشید. به لطف فراگیر شدن گوشیهای هوشمند، شما امروزه صفحاتی بینهایت زیاد و قابل دسترس را در گوشی تلفن همراه خود دارید تا هر موقع که احساس کردید باید از آن استفاده کنید، از آن بهره گیرید. هرچند از لذت نوشتن بر روی کاغذ و حس و حال نوستالژیک آن نیز نمیتوان گذشت.
ایده جدیدی که شما آنرا در دفترچهی خود ثبت میکنید، باید چند ویژگی مهم داشته باشد. اول از همه باید به شکلی مختصر و مفید قید گردد. شما خیال ندارید که در همان لحظه شروع به نوشتن یک مقاله کنید. بلکه شما ایدهها را با توجه به شرایط خاص آنها یادداشت کرده تا در زمان مناسب به آن پرو بال داده و با قدرت ذهن و کلام خود آن را بپرورانید. نکتهی دوم این است که سعی کنید جزئیات را به شکلی رمزگونه یا تنها با استفاده از چند کلمهی کلیدی ذکر کنید. برای مثال شما در حوزهی آسیبهای اجتماعی فعالیت میکنید و یا یک مددکار اجتماعی یا یک فعال مدنی هستید. شما در یک روز با صحنهای در خیابان مواجه می شوید که این صحنه ایدهای را برای نوشتن یک مقاله در خصوص آگاهی رسانی و ارائهی راه حلی در خصوص آن آسیب به ذهن شما متباتر میکند. شما اول از همه باید اولین ایدهای که به ذهنتان میرسد را ثبت کنید. سپس شرایطی که در آن قرار دارید را صرفا با اتکاء به کلماتی محدود ثبت کنید. برای مثال؛ خیابان، شرایط جوی، ساعت، تاریخ و هر چیزی که احساس میکنید در مقالهای که قصد نوشتن آن را دارید دخیل هستند. این جزئیات در نهایت به مخاطب شما کمک خواهد کرد تا به مفهوم اصلی نوشتار شما پی ببرد.
از ایدههای تکراری فاصله بگیرید و سعی کنید نوآورانه عمل کنید. برای مثال برخی از نویسندگان عادت دارند که چندین کتاب را در حوزهی فکری و اندیشهای خود مطالعه کنند و در نهایت ایدهای که ملهم از مطالعات گذشته بوده را پر و بال داده و به عنوان ایدهای جدید و نو به مخاطبین عرضه کنند. من به شخصه این نوع نوشتن را نه رد و نه تأیید میکنم. شاید نویسندهای به اندازهای قابل قبول قدرت آن را داشته باشد تا که نوشتاری را به مخاطب عرضه کند که مخاطب بعد از مطالعهی آن، با خود نگوید که : "احساس میکنم این مطلب را قبلا جایی خواندهام". البته دور از ذهن نیست که دو نویسنده در دو نقطهی جغرافیایی متفاوت مطالبی را بنویسند یا اظهاراتی را بیان دارند که تا حد زیادی به یکدیگر شبیه باشد، اما این موضوع امری فراگیر نیست.
خلاقیتهای فردی در ایجاد تنوع در موضوعات و ایدهها بسیار مهم و مؤثر می باشند. شما باید بگونهای بنویسید که مخاطب شما را با ایدههای خاص شما بشناسد. شاید بتوان گفت که شما باید سبکی به خصوص در نوشتن برای خود داشته باشید و البته در آغاز کار نویسندگی کسی از شما انتظار این را نخواهد داشت که شروع به نوشتنهای متفاوت و منحصر بفرد کنید. اما در ادامهی راه نویسندگی، ایدهها و سوژههایی را باید انتخاب کنید که مخاطبین، به خاطر آن ایدههای جذاب به سوی شما میل پیدا کردهاند. پس هرگز نظر و علاقهی مخاطبین در خصوص ایدهها را نادیده نگیرید زیرا مخاطبین شما سرمایههای واقعی شما هستند.
شما با داشتن دفترچهی یادداشتی که ایدههای مختلفی را در آن ثبت کردهاید، حجم عظیمی از ایدهها و سوژههایی را در اختیار خواهید داشت که دست شما را در انتخاب آن چیزی که دوست دارید در مورد آن بنویسید باز نگه میدارد. لازم است بگویم که الزاما شما مجبور نیستید که در خصوص هرچیزی که در دفترچهی یادداشت خود ثبت کردهاید، دست به قلم شوید. بسیاری از سوژههای ثبت شده ممکن است سالها در دفترچهی یاداشت شما بمانند تا در موقعیتی مناسب در خصوص آنها تصمیمگیری شود. و شاید ممکن شما در تمام طول عمر خود هرگز نگاهی هم به آنها نیاندازید. اما چیزی که بسیار مهم است، این است که شما منبعی بسیار بزرگ از سوژهها را در اختیار خواهید داشت که مانند یک سرمایهای مطمئن همیشه در دسترس شما خواهند بود تا در زمانی که به آنها نیاز دارید، تنها وقتی را برای انتخاب آنها سپری کنید، نه برای خلق آنها............
این مقاله ادامه دارد