ویژگی های یک نویسنده خوب

#نویسندگی#راز نویسندگی#ویژگی های یک نویسنده خوب#نویسنده خوب#چگونه نویسنده شوم

دنیای هنر دنیای جذابی است. هنرمند می تواند در قالب آثاراش افکارش، امیدها، آرزوها و ناگفته هایش را به زبان بیاورد. یکی از این هنرهای جذاب، نویسندگی است. از نوشتن تا نویسنده ی خوب و مقبول جامعه شدن، فاصله بسیار است و صبر و شکیبایی و تجربه ی بسیار می طلبد. علاوه برتجربه به استعداد و علاقه نیز نیاز است. البته می شود با آموزش دیدن صحیح، نویسنده خوبی شد. اما اگر دوست دارید که نویسنده شوید ولی فرصت آموزش دیدن ندارید، توصیه می کنم تا آخر با من همراه باشید. (سیارک)

بهترین نویسنده ها از همان ابتدای کار خوب نبودند، بلکه از کارهای خود درس گرفتند، نظرات مختلف افراد متفاوت را شنیدند و درصدد اصلاح کارهای خود برآمدند. برای شروع تمرین نویسندگی به قلم و کاغذ نیاز دارید. برای تمرین، شروع به نوشتن کارهای روزانه و خاطرات خود کنید. سعی کنید جزئیات را به یاد بیاورید و به آن ها توصیفاتی در حد زیباتر شدن واژه ها، بیفزایید. این کار به شما کمک می کند تا یاد بگیرید دقیق تر به پیرامونتان نگاه کنید و از هر چیز کوچکی سوژه ای برای موضوع نوشته های بعدی خود استفاده کنید. در ابتدا شاید سخت و غیر ممکن به نظر برسد، اما با تمرین و نوشتن حتما مهارت لازم را پیدا خواهید کرد.

سعی کنید نوشته های خود را به فردی که در این موارد تجربه دارد نشان دهید. از او بخواهید که نقاط قوت و ضعف شما را بیان کند. می توانید حتی به افراد مختلف نوشته هایتان را نشان دهید تا از نظرات متفاوت و دیدگاه های آن ها آگاه شوید.

بدون شک نویسنده شدن بدون مطالعه کردن ممکن نیست. برای بهتر کردن نوشته های خود لازم است که آثار برجسته ی نویسنده های مختلف از سراسر دنیا را مطالعه کنید. این کار به شما کمک می کند با سبک نویسنده های دیگر آشنا و از سلایق و عقاید آن ها آگاه شوید.

یک نویسنده ی خوب سعی می کند در حد معقول از توصیفات و آرایه ها استقاده کند. برای هیچ خواننده ای خوشایند نیست با جملات طولانی و پر از توصیفات اضافه  روبه رو شود. جملات باید باهم در ارتباط باشند و پاراگراف ها متناسب با موضوعات کنار هم قرار بگیرند.

نویسنده ی خوب می داند که چه می خواهد چهار چوبی کلی از نوشته را در ذهن خود تجسم می کند، هر شخصیت که می خواهد وارد نوشته اش کند را برای خودش تعریف می کند و بعد در داستان در حد معقول به آن بال و پر می دهد.

شروع  باید قدرتمند و درعین حال جذاب و البته رازآلود باشد به طوری که خواننده را به ادامه داستان ترغیب کند. اگر داستان شروع خوبی نداشته باشد، درصد کمی احتمال دارد که خواننده به خود زحمت دهد و بیشتر از چند صفحه را ادامه دهد.

سعی کنید از موضوعات کلیشه ای که امروزه در فضای مجازی بسیار با آن سرو کار داریم دوری کنید. یک نویسنده ی خوب زمانی قلمش را برای نوشتن برمی دارد که حرفی برای گفتن داشته باشد. حرفی تازه و البته جالب. نه داستان های پیش پا افتاده ای که امروزه به شدت در بین جوانان باب شده است . (سیارک)

اجازه دهید به قول آندره ژید کشتی خیالتان شما را به انتهای دنیا ها ببرد. اجازه دهید پرنده خیالتان بر سر هر کوی و بیابان و ستاره ای که خواست بنشیند و ببیند و حس کند. تمام توصیفات و احساسات خود را یادداشت کنید. نویسنده ی خوب همیشه قلم و کاغذ همراه خود دارد تا به محض ایده پردازی جدید آن را یادداشت کند. فرض کنید کلمات کودکان پرجنب و جوشی هستند که می خواهند بر روی کاغذ جولان دهند. اجازه دهید بیان شوند جنب و جوش کنند، بعد از این که این هیجان اولیه و نوشتن پایان یافت بنشینید و با آرامش نوشته ی خود را بخوانید. بارها و بارها آن را بخوانید. آن وقت می توانید کمی به آن بال و پر بدهید یا چند شاخه را قیچی کنید. آن قدر این کار ها را تکرار کنید تا مهارت پیدا کنید.

به یاد داشته باشید که لازم است صبور باشید و با اولین انتقاد ها پا پس نکشید. بلکه هر بار با مطالعه به آموخته های خود بیافزایید  و سعی کنید از این آموخته ها در نوشته های خود استفاده کنید. تا متن پایانی شماروز به روز پخته تر و مقبول تر شود.ترجمه  itrans.ir

شما نظری نداری؟

برای ثبت نظر لطفا وارد شوید