چگونه کودکانی موفق و مسئولیت پذیر داشته باشیم؟

اگر قصد دارید کودک تان در تمامی جنبه های مختلف زندگی خود به خوبی آموزش دیده و از پس انجام تمامی کارهای خود بر آید، یکی از مهمترین نکاتی که باید مد نظر داشته باشید این است که در خانه خود فضایی را به وجود بیاورید که کودک احساس کند که از او حمایت خواهید کرد و به گونه ای احساس ایمن بودن داشته باشد. تنها در این صورت است که او از دست آوردهای خود در زندگی و نیز انگیزه هایی که به مرور برای ادامه زندگی پیدا می کند، خشنود خواهد بود. سوزان استیفلمن، متخصص و مشاور کودکان و خانواده و نیز نویسنده چند کتاب مختلف در رابطه با این موضوع ها است؛ او در این خصوص عنوان کرد:

«هدف نهایی شما به عنوان والدین و سرپرست های کودکان تان باید این باشد که برای کودک خود فضایی به وجود بیاورید که او در آن احساس کامل بودن و اعتماد به نفس داشته باشد. همچنین باید به کودک خود کمک کنید که علایق و اهداف خود در زندگی را به مرور زمان پیدا کند.»

نکته مهمی که در خصوص کودکان باید در نظر داشته باشیم این است که نباید آموزش دیدن آن ها را محدود به مدرسه و کلاس های درس کنیم. در حقیقت تنها کودکانی قادر خواهند بود به نسبت دیگران در زندگی خود موفق تر باشند که آموزشآنها پیش از ورود به مدرسه آغاز شده باشد. سوزان استیفلمن در این خصوص عنوان کرد: «اگر قصد دارید مهارت های یادگیری کودکان خود را بهبود دهید و در نهایت باعث شوید در طول دوران تحصیل اش، عملکرد بهتری داشته و موفق تر باشد، باید با صبر و حوصله خود را وقف کودکان کرد و در بزرگ کردن آن ها از هیچ اقدامی کوتاهی نکرد.» در این مقاله قصد داریم شما را با هفت روش و راهکاری آشنا کنیم که با استفاده از آن ها قادر خواهید بود کودکانی داشته باشید که به خوبی از پس انجام وظایف شان برخواهند آمد و در آینده نیز قادر خواهند بود در زندگی شخصی شان موفق باشند. با سیارک همراه باشید.

فرزندان خود را به داشتن مهارت های به خصوص تشویق کنید

 

هر کودکی، دارای استعداد هایی منحصر به فرد است که او را از سایر کودکان متمایز می کند.

ممکن است بسیاری از کودکان قادر باشند این استعداد های خود را در فضای مدارس عادی کودکان بروز دهند، با این وجود، نکته ای که باید به خاطر داشته باشید این است که بسیاری از کودکان نیز هستند که در سوی دیگر، زمانی شروع به بروز استعداد های خود می کنند که زنگ کلاس آخر مدرسه به صدا در آمده و وارد مکانی دیگر شده اند. شرکت در کلاس های رقص، و نیز کلاس های آموزش ورزش هایی چون کاراته، از جمله فعالیت هایی است که می تواند ذهن کودک را باز تر کند و به او کمک کند، استعداد های جدیدی در خود پیدا کند. البته ذکر این نکته حائز اهمیت است که برای دست یابی به این مهم، حتماً نباید هزینه ای برای این گونه کلاس ها کنار بگذارید و اگر قادر به پرداخت چنین هزینه ای نمی باشید، جایگزین مناسبی برای شما در نظر گرفته شده است. سوزان استیفلن در این خصوص گفت: «قدرت بازی هایی که با کودکان خود می کنید را به هیچ عنوان دست کم نگیرید.» کمی توپ بازی در حیاط، رقصیدن با کودک در اتاق پذیرایی خانه و دویدن به دنبال پروانه ها به همراه کودک و سایر فعالیت های این چنینی، در نهایت می توانند باعث شوند کودک از لحاظ ذهنی، جسمی و شخصیت خود، پیشرفت های شایانی را تجربه کند. علاوه بر این پیشنهاد دیگری هم از سوی سوزان استیفلمن در این خصوص مطرح شده است: این که خودِ والدین نیز فعالیت های جدیدی به عنوان سرگرمی برای خود پیدا کنند. او در این خصوص گفت:

« زمانی که کودک شما، مشاهده می کند که پدر یا مادرش در حال انجام فعالیتی تازه و جدید هستند، این تمایل در آن ها به وجود می آید که از والدین خود تقلید کرده و فعالیت هایی این چنینی برای خود پیدا کنند که به افزایش خلاقیت آن ها کمک شایانی خواهد کرد. این را به خاطر داشته باشید که همیشه تأثیر رفتار از آن چه به کودکان خود گوش زد می کنید بیشتر خواهد بود.»

تشویق و تحسین کردن کودکان به خاطر تلاشی که برای رسیدن به موفقیت می کنند

کارول دوئِک، دارای مدرک دکترای روانشناسی و استاد دانشگاه استنفورد است و تحقیقاتی مرتبط با دست آورد ها و موفقیت هایی که افراد به آن ها نائل می شوند انجام داده است و نتایج این تحقیقات حاکی از آن است که شرایط ذهنی افراد، تأثیر مستقیمی بر چگونگی عملکرد آن ها خواهد گذاشت. در خصوص والدین و چگونگی رفتارشان با کودکان، او این نکته را خاطر نشان کرد که زمانی که کودک، با تلاش بی وقفه خود به موفقیتی دست پیدا می کند،  تا جایی که برای پدر و مادر کودک مقدور است، کودک خود را به خاطر دست آورد و تلاش اش تحسین کنند و

از «باهوش» و یا «با استعداد» خطاب کردن کودکان خود پرهیز کنند. نکته ای که در این خصوص وجود دارد این است که کودکانی که با یک ذهنیت مشخص بزرگ می شوند (برای مثال کودکانی که فکر می کنند با هوش هستند و یا آن هایی که فکر می کنند با استعداد هستند)،  تمایلی به پذیرفتن چالش هایی که برای رسیدن به هدفی مشخص بر سر راهشان قرار می گیرد، نیستند، چرا که این باور در ذهنیت آن ها به وجود آمده است که هر دست آوردی که در زندگی خود به دست آورده اند (و یا آن هایی که قرار است در آینده به دست آورند) به واسطه وجود همین هوش یا استعدادی است که به طور ذاتی در آن ها وجود داشته و هنوز هم وجود دارد.

در سوی دیگر اما کودکانی هستند که به اصطلاح از ذهنیتی برتر از دسته اول برخوردار هستند؛ این کودکان به خوبی می دانند که برای دست یابی به هر هدفی، تنها تلاش و کوشش و کار طاقت فرسا است که آن ها را به نتیجه خواهد رساند و به همین خاطر تمامی تلاش خود را معطوف به این می کنند که مهارت های جدیدی را آموزش ببینند. دسته دوم کودکان که ذهنیتی برتر از دسته اول دارند، تنها با تحسین کردن کودکان به خاطر دست آورد ها و موفقیت هایشان قابل پرورش هستند (این البته یکی از موارد مهمی است که به پرورش این گونه کودکان می انجامد). کارول در این خصوص عنوان کرد: «بیشتر از هر چیز دیگر این نکته را به خاطر داشته باشید که بهترین دانش آموزان کلاس های درسی، به خاطر نمره خوب نیست که تلاش می کنند، بلکه این ذهنیت در آن ها به مرور شکل گرفته است که برای موفقیت در زندگی، نیاز به یادگیری مهارت های جدید دارند.»

بهترین روش آموزش دادن مطالب جدید به کودک را پیدا کنید

ممکن است زمانی که در حال تایپ کردن ایمیل و یا انجام کار مهمی هستید، به سکوت کامل احتیاج داشته باشید تا قادر باشید تمامی تمرکز خود را معطوف به کاری که در حال انجام دادنش هستید، کنید، با این وجود، این نکته را به خاطر داشته باشید که این مسئله نباید باعث آن شود که فکر کنید کودک تان، هنگامی که در حال انجام تکالیف مدرسه اش است، به سکوت کاملی همانند شما احتیاج داشته باشد. هُوارد گاردنر، محقق دانشگاه هاروارد در این خصوص تحقیقات و مطالعاتی انجام داده است و نتایج حاکی از آن است که:

هشت نوع هوش مختلف در کودکان و به طور کلی افراد وجود دارد.

به عبارت دیگر این هشت نوع هوش مختلف، هر یک برای این که به بهترین شکل ممکن قادر به یادگیری مطالبی که در حال مطالعه کردن اش هستند، باشند، به فضا و شرایط به خصوص و منحصر به فردی احتیاج پیدا خواهند کرد. این هشت نوع هوش مختلف هر یک در زمینه ای به خصوص از خود استعداد بیشتری نشان می دهند: برخی قادر به درک نُت های موسیقی هستند (بهتر از سایرین)، برخی در ریاضیات استعداد بیشتری دارند، برخی در زبان شناسی و ... . نکته ای که در این خصوص حائز اهمیت است، این است که به خوبی حواس خود را متوجه کودک تان کنید تا متوجه شوید در کدام شرایط است که قادر خواهد بود به بهترین شکل ممکن مطالبی که مطالعه می کند و تمرین هایی که انجام می دهد را یاد بگیرد. برای نمونه اگر احساس می کنید کودک تان به تصاویری که در تلویزیون و یا صفحه های نمایشگر دیگر می بیند، علاقه نشان می دهد، می توانید برای آموزش جدول ضرب به او از فلش کارت ها استفاده کنید. یا این که اگر احساس می کنید که کودک شما علاقه دارد دوستان و آشنایان اش را بهتر و بیشتر بشناسد، می توانید برای آموزش دادن لغات جدید به او، هر یک از لغات را به یکی از دوستان و یا آشنایان خود یا کودک مربوط کنید.

تأثیر کتاب خواندن برای کودکان را دست کم نگیرید

این نکته را به خاطر داشته باشید که زمانی که صحبت از خواندن کتاب قصه و کتاب های دیگر برای کودک می شود، هر چه بیشتر برای این کار وقت و انرژی بگذارید، بهتر است. به عبارت دیگر افراط در این مورد به خصوص، به هیچ عنوان ضرری برای کودک نخواهد داشت. در حقیقت زمانی که برای کودکی که هنوز به سن مدرسه رفتن نرسیده است، کتاب می خوانید (و تعداد زیادی کتاب در خانه نگاه می دارید)، باعث می شود تا کودک درک درست تر و دقیق تری از زبانی که به آن صحبت می کنید پیدا کند و در خواندن به نسبت سایر کودکان، به مرور مهارت بیشتری پیدا خواهد کرد. این ها عواملی است که در آینده کودک در کلاس درس و مدرسه اش، نقش مهمی ایفا خواهند کرد و موجبات پیشرفت بیشتر کودک نسبت به کودکان عادی را فراهم خواهد کرد. سوزان اِم هیم، مشاور کودک و خانواده و نیز نویسنده کتاب های شناخته شده ای در این زمینه است و در این خصوص عنوان کرد:

«بسیاری فکر می کنند که خواندن برخی مطالب ممکن است برای سن و سال کودک شان مناسب نباشد و یا این که کودک قادر به فهمیدن آن چه که برایش می خوانند، نباشد، اما نکته ای که در این خصوص وجود دارد این است که این مسئله چندان اهمیتی ندارد و حتی خواندن مطالبی که کودک قادر به فهمیدن آن ها نباشد، به مرور زمان باعث خواهد شد تا کودک ریتم به خصوصی که زبان مادری اش دارد را تشخیص دهد و با آن آشنایی بهتری پیدا کند و در نهایت هم قادر خواهد بود از طریق شنیدن لغات مختلف، لغات جدید بسیاری را آموزش ببیند.»

در کنار این مسئله، این نکته نیز کاملاً اثبات شده است که خواندن کتاب برای کودکان به آن ها کمک خواهد کرد که از لحاظ حالات احساسی نیز مثبت تر و بهتر از دیگر کودکان هم سن و سال خود باشند. تحقیقاتی جامع توسط مؤسسه آموزش و پرورش بریتانیا در این خصوص صورت گرفت و بودجه لازم برای این تحقیقات، کاملاً توسط دولت تهیه شد. در این تحقیقات، کودکان پنج ساله ای از تمامی نقاط بریتانیا، به خوبی مد نظر قرار گرفته و بررسی هایی روی آن ها انجام شد و در نهایت مشخص شد که آن دسته از کودکانی که والدین شان به طور مرتب برای شان کتاب خوانده اند، کمتر در دوران مدرسه، نسبت به سایر کودکان، رفتار های نابه هنجار از خود نشان داده اند.

تا جایی که برایتان مقدور است، وعده های غذایی را در کنار خانواده و با کودکان خود بخورید

اگر دست پختتان چندان تعریفی ندارد، نگران نباشید، چرا که هدف اصلی از جمع شدن خانواده در کنار هم برای صرف غذا، این نیست که کودک از خوردن مرغ سوخاری لذت ببرد و چیزی که به مراتب بیشتر اهمیت دارد این است که کودک در این شرایط، به صحبت کردن با سایر افراد خانواده و والدین خود پرداخته که در نهایت تأثیرات بسیار مثبت و خوبی در رفتار و کردار او به جای خواهد گذاشت. سوزان اِم هیم در این خصوص عنوان کرد:

«موضوع های معمولی وابسته به درس و مدرسه که در هنگام جمع شدن افراد خانواده برای صرف غذا در کنار هم مطرح می شود (موضوع هایی شبیه به این ها: امروز مدرسه چطور بود؟، امروز در آزمایشگاه چه کارهایی انجام دادید؟، برنامه مطالعاتی ات برای امتحان پیش رو چیست؟ و ...)، باعث می شود که کودک به مرور زمان به این مسئله پی ببرد که خانواده شما، برای آموزش و یادگیری ارزش زیادی قائل است و این باور در خانواده شکل می گیرد که این آموزش و یادیگری مهارت های جدید است که موجبات موفقیت کودک در آینده اش را فراهم می کند.»

تحقیقاتی در این خصوص در دانشگاه کلمبیا انجام گرفت و نتایج حاکی از آن بود که کودکانی که در طول هفته حداقل پنج مرتبه با والدین خود به صرف غذا می پردازند، در نهایت نمرات بهتری در دروس خود دریافت می کنند و نیز این گونه کودکان، در مقایسه با سایرین، کمتر به اختلالات مربوط به تغذیه دچار می شوند. اگر شرایط افراد خانه تان به گونه ای است که قادر به جمع شدن دور یکدیگر برای صرف وعده های غذایی نیستید (به واسطه کار و این گونه مسائل)، توصیه ای که می شود این است که حداقل یک وعده غذایی در طول روز را که همه افراد خانواده در آن حاضر باشند (صبحانه و یا عصرانه) به این کار اختصاص دهید.

برای خوابیدن شب هنگام، برنامه مشخص زمانی داشته باشید

داشتن یک برنامه زمانی مشخص برای خوابیدن در هنگام شب مسئله ای بسیار مهم است. و مهم تر از این برنامه زمانی، این است که هر شب به آن پایبند بوده و در همان ساعتی که مشخص کرده اید، به تخت خواب خود بروید. اما نکته دیگری که در این خصوص وجود دارد و توسط بسیاری از متخصصان توصیه شده است، این است که حداقل تا سی دقیقه پیش از خوابیدن در هنگام شب، دیگر از مشاهده صفحات نمایشگر تلویزیون و کامپیوتر خود داری کنید. توصیه دیگری که در این خصوص می شود این است که اگر کودک شما به یک دستگاه تلفن هوشمند دسترسی دارد، بهتر است پیش از رفتن به تخت خواب، تلفن هوشمندِ کودک را از او بگیرید، چرا که بررسی های انجام شده در این خصوص حاکی از آن است که :

بالغ بر شصت و دو درصد کودکان، پس از رفتن به تخت خواب خود از تلفن های هوشمند خود استفاده می کنند و این در حالی است که والدین شان هیچ ایده ای در این خصوص نداشته و از این مسئله آگاهی ندارند.

تحقیقاتی در این خصوص در دانشگاه هاروارد صورت گرفته است و نتایج حاکی از آن است که حتی اگر کودک یک ساعت هم کمتر از زمان معمولی که برای استراحت شبانه به آن احتیاج دارد، بخوابد، روز بعد، از لحاظ مهارت های شناختی و مهارت های وابسته به یادگیری، عملکرد ضعیف تری نشان خواهد داد. تحقیقات دیگری هم در این زمینه صورت گرفته است و نتایج آن ها نشان می دهد کودکانی که شب هنگام به طور کامل و طبق روال هر روز خود نمی خوابند، در امتحانات روز بعد، در حد و اندازه های همیشگی خود ظاهر نمی شوند و نمرات کمتری دریافت می کنند.

کودک خود را در آغوش بکشید

تنها چند باری که در طول روز کودک خود را در آغوش بکشید کافی است تا هر گونه تنش و احساس ناخوشایندی که دارد از بین برود. سوزان اِم هیم در این خصوص عنوان کرد:

«هیچ چیز به مانند در آغوش کشیدن کودک نمی تواند احساس امنیت را به او القاء کند.»

تحقیقاتی در خصوص کودکانی که خیلی زمان و توجه زیادی صرف بزرگ کردن شان نشده است انجام شده و نتایج حاکی از آن است که این گونه کودکان، به شدت در معرض نگرانی ها و اضطراب مُزمن هستند و این اضطراب می تواند در نهایت باعث شود تا آن در کارکرد آن بخش هایی از مغز کودک که مربوط به تمرکز، یادگیری و حافظه او هستند، اختلال ایجاد شود. تحقیقات دیگری در سال 2005 در آمریکا انجام شد و نتایج حاکی از آن بود که لمس کردن انسانی دیگر و در آغوش گرفتن کودکان به طور قابل ملاحظه ای استرس و اضطراب آن ها را کاهش می دهد. این نکته را هم به خاطر داشته باشید که علاوه بر فوایدی که در آغوش گرفتن برای کودک شما دارد، برای خودِ شما نیز بی اندازه از لحاظ روحی مفید خواهد بود و زمانی که کودک خود را در آغوش می کشید، گویی که میلیون ها دلار پول به شما داده باشند و احساس بسیار خوبی از این کار پیدا خواهید کرد.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام

بیشتر بخوانید