عکس مرد در حال سقوط از ریچارد درو که موفق به فیلمبرداری از سقوط یکی از قربانیان حمله تروریستی به مرکز تجارت جهانی در 11 سپتامبر 2001 شد.
چیزی تقریباً طغیان آور در وضعیت این مرد وجود دارد ، گویی با اجتناب ناپذیری از مرگ روبرو شده بود ، تصمیم گرفته با آن کنار بیاید!
عکاس عکس مرد در حال سقوط ، ناشناس نیست! او می داند که این چیزی است که بعدا نمی توان ضبط کرد. معمولاً تاریخ در لحظه ای با وحشت و سردرگمی ساخته می شود ، بنابراین به عهده اشخاصی همچون او " شهود باهوش" است که حضور ذهن را برای ثبت و ضبط آن لحظه داشته باشند. عکاس از زمان جوانی آن ذهن هوشیار را داشته و از آن برخوردار بوده است. وقتی که بیست و یک ساله بود ، درست در پشت بابی کندی ایستاد ، هنگامی که به سر بابی کندی شلیک شد. ژاکت او با خون کندی آغشته شده بود ، اما او روی یک بلندی پرید و عکس هایی از چشمان باز و سوزناک کندی ، و سپس عکس کندی را در آغوش همسرش گرفت که به عکاس ها التماس می کرد و به او التماس می کرد - که عکس نگیرند.
"ریچارد درو" هنوز ژاکت آغشته به خون کندی را حفظ کرده است. ریچارد برای آسوشیتدپرس کار می کند. او روزنامه نگار است. رد کردن تصاویری که قاب او را پر می کنند ، بر عهده او نیست.
هیچ کس نمی داند تاریخ چه زمانی ساخته می شود .
حتی تشخیص این مسئله که جسمی زنده است یا مرده نیست ، بر عهده او نیست ، زیرا دوربین هیچگونه تمایزی قائل نیست ، و ریچارد درو مانند اکثر عکاسان ، درگیر کار بدن های تیر خورده است ، مگر اینکه آنها "انسل آدامز" باشند.( عکاس طبیعت)
آنها پس از شروع آتش سوزی ، شروع به پرش نکردند. در زمان سقوط برج شروع به پرشکردند. آنها از طریق پنجره هایی که از قبل شکسته بودند پریدند. آنها برای فرار از دود و آتش می پریدند. وقتی سقفی سقوط می کرد و کفها فرو ریختند ، پریدند. آنها فقط قبل از مرگ یک بار دیگر نفس کشیدند. آنها از چهار طرف ساختمان و از تمام طبقات بالا و اطراف ساختمان به طور مداوم می پریدند. از دفاتر مارش و مک لنان ، شرکت بیمه پریدند. از دفاتر کانتور فیتزجرالد ، شرکت بازرگانی اوراق بهادار. از رستوران در طبقه 106 و 107 در بالاترین طبقه .
بیش از یک ساعت و نیم ، پریدن از ساختمان جریان پیدا کرد ، یکی پس از دیگری ، پیاپی و نه به صورت پراکنده ، گویا هر فرد قبل از اینکه شجاعت پریدنرا داشته باشد ، نیاز به دیدن یک فرد دیگر داشت که می پرید. یک عکس ، که از فاصله دور گرفته شده است ، نشان می دهد که افراد در حال پرش به ترتیب کامل هستند ، مانند چتربازان ، قوس تشکیل شده از سه نفر در حال غوطه خوردن در فضا را تشکیل می دهند ، به طور مساوی از همدیگر فاصله دارند.
انتشار این عکس اعتراضات بسیاری را از طرف افرادی که عکاس را بی احساس خوانند ، برانگیخت. عکاس خودش نگاه متفاوتی به آن می کند. وی ده سال پس از این واقعه ، در مصاحبه ای اظهار داشت که وی این عکس را "سرباز گمنام" می داند و نماینده هرکسی است که آن روز سرنوشت مشترکی داشت. اعتقاد بر این است که پس از برخورد دو فروند هواپیمای مسافربری به برج های دوقلوی مرکز تجارت جهانی ، حداقل دویست نفر از پنجره های WTC پریدند. هویت اولین شخصی که از یکی از برج ها پرید هنوز هم جنجالی است.