آیا ابتلا به سرطان اتفاقی است؟


اتفاقی بودن بیشتر یک مسئله تئوری است در زندگی ما سرطان باعث ایجاد مقدار زیادی از رنج آدمی است. در دهه 90 میلادی، تفکر انسان ها بر این بود که سرطان در اصل اتفاقی است، به طوری که هر شخص به طور مساوی در خطر قراد دارد. علم ژنتیک تصور عموم از سرطان را به عنوان بیماری‌ای کاملا غیرشخصی که قربانی خود را انتخاب می کند، تقویت نموده‌است. استدلال‌های مخالفی در این زمینه وجود داشت. آنهایی که بر این باور بودند که سموم باعث ایجاد سرطان می شوند به تنباکو و آزبست به عنوان نمونه های اصلی این سموم اشاره داشتند. مخالفان این دسته علت سرطان را ویروس می دانستند و به سرطان دهانه‌ی رحم اشاره می کردند که توسط ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) ایجاد می‌شود. بعدها مشخص شد که هر یک از آنها، تکه ای از پازل را در دست داشتند و یا همانطور که یک سرطان‌شناس بیان نمود هر یک از آنها مانند مردی نابینا بودند که قسمتی از پاسخ را در دست داشتند. دیدگاه کنونی، ما را به تصوری که برایمان آشناست باز می گرداند، توده‌ای از علل مختلف. سموم زیست محیطی، ویروس ها و جهش‌های تصادفی همه ایفاگر نقشی مهم هستند و این توده علل، در حل این معما که چرا آلمانی‌ها به صورت ناگهانی بلندترین مردم در جهان شدند موفق نبوده است، زیرا موفق به پیوند دادن علت به معلول نشده است. تنها قطعیت واقعی این است که تمام این جاده ها در نهایت به ژنوم می رسند. حال دریافته‌ایم که هرگونه از سرطان نیازمند جرقه‌ای در درون سلول هاست که همان ژن سرطانی است (انکوژن). انواع مختلفی از چنین ژن هایی وجود دارند و در سالهای اخیر این ژن ها در تلاشی جهانی در گروه های مختلف طبقه بندی شده تا اطلس سرطان‌ها تدوین شود که نقشه‌ ژنتیکی تمام و کمالی برای رفتن به سوی بیماری است. علاوه بر فعال شدن انکوژن، سرطان همچنین می تواند توسط خاموش کردن مخالف آن که ژن سرکوبگر تومور می باشد نیز ایجاد شود.
زمانی که شخصی در مورد خاموش و روشن شدن این کلید ها صحبت می کند، علم اپی ژنتیک وارد معادله می شود و همچنین سوالات مربوط به اتفاقی بودن نیز مطرح می شوند، زیرا اتفاقی که باعث ایجاد این جرقه می شود ممکن است به هیچ وجه اتفاقی نباشد.
استعمال سیگار به هیچ وجه اتفاقی نیست. اگر شما سیگار بکشید، ریسک مواجهه با سرطان ریه بسیار محتمل تر می شود. اما توضیحی که کارشناسان علم اپی ژنتیک برای سرطان ارائه می دهند منجر به مطرح شدن تعدادی مساوی از مشکلات و راه حلها می شود. برای نمونه، این امید بیهوده که سرطان ممکن است تنها یک ژن را درگیر کند، که سه دهه ی پیش در دهه ی 80 مطرح شد، در علم اپی ژنتیک نیز تکرار شده است مشخص می شود که زمانی که یک جهش ژنی ممکن است منجر به نوع خاصی از سرطان شود، این بیماری ممکن است پنجاه تا صد ژن را درگیر کند.
همانطور که سرطان گسترش پیدا می کند، ژن های سرطانی نیز به جهش خود ادامه می دهند که باعث می شود سرطان بدخیم به سرعت پیشرفت کرده و بسیار خطرناک باشد.
داروهایی که ژن ها را تحت تاثیر قرار می دهند، سرفصل تمام اخبار را به خود اختصاص داده‌اند، زیرا تعدادی از سرطان های خاص را درمان کرده‌اند؛ مثلا سرطان خون دوران کودکی که تنها یک ژن را درگیر می نماید.
اما پس از دو دهه جست و جو برای داروهای مشابه برای از بین بردن انواع مختلف سرطان ها، موفقیت چندانی حاصل نشده است. آنچه شرایط را بدتر می کند این است که داروهایی که برای تومورهای بدخیم بسیار موثر هستند، معمولا" اثرات آنها به طور غم‌انگیزی موقتی می‌باشند. در این شرایط بیمار پس از چند ماه، دوباره دچار سرطان می‌شود. در ظاهر این طور به نظر می رسد که سلاح پنهانی سرطان، جهش سریع و اتفاقی آن است که این موضوع از عقاید افراطی تکامل در مورد اتفاقی بودن، حمایت می کند.
اما نشانه‌های دیگری وجود دارند که خبر از مسیری تازه می دهند. در بین تمام بیماری‌ها، هیچ کدام از این بیماری‌ها به اندازه سرطان به وضوح به انحرافات اپی‌ژنتیکی مرتبط نمی شود.
اپی‌ژنوم‌های انواع خاصی از سرطان دارای آثار اپی‌ژنتیکی یکسانی هستند که مانند آثار آن سلولی است که باعث ایجاد سرطان می شود. این موضوعی است که صرف نظر از محل آن در بدن، بافتی که سرطان در آن آغاز می شود را تعیین می‌کند. چنینی اطلاعاتی می توانند برای تشخیص و درمان انواع مختلف سرطان در آینده بسیار مفید واقع شوند زیرا زمانی که سرطان گسترش پیدا کند پیدا نمودن مکان آغاز تومور بسیار دشوار خواهد بود. چیز دیگری که این مشکل را پیچیده‌تر می کند، عادت سلول سرطانی به جهش مداوم است. امید است که به وسیله مقایسه اپی ژنوم‌های سلول‌های بدخیم و سالم بتوانیم به درک بهتری از نحوه تاثیرپذیری ریسک ابتلا بیماری از ژنوم‌هایی که از والدینمان به ارث می‌بریم، به دست آوریم.
آن طور که مشخص شده‌است بررسی دقیق علائم اپی‌ژنتیکی (متیلاسون و استیلاسیون) در واقع می‌تواند نوع سرطانی که در شرف وقوع است را پیش‌بینی کند. این یافته، شاهدی بر خلاف جهش‌های تصادفی می باشد. همچنان که عمر می‌کنید و محیط زندگی و تجاربتان از لحاظ شیمیایی فعالیت‌های ژنتیکی شما را اداره میکند پیش‌تر این مسئله را به تفصیل توضیح داده‌ایم جهش‌های جدید خاصی ممکن است پدید آیند که برای تمام سلولها در نوع خاصی از تومور یکسان هستند. بنابراین، تغییرات اپی‌ژنتیکی منجر به جهش های جدید، قابل پیش بینی می شوند. چیزی که قابل پیش‌بینی باشد نمی‌تواند کاملا" تصادفی باشد.
اما این میزان از قابل پیش بینی بودن تمام معما را حل نمی کند. برای مثال آب و هوا را در نظر بگیرید. در یک روز تابستانی در ماه آگوست، احتمال وقوع رعد و برق بسیار بالاست و زمان اتفاق افتادن آنها را می توان با دقت مناسبی پیش‌بینی کرد - همانطور که دمای روز بالا می رود، احتمال وقوع طوفان در عصر و غروب، نسبت به خنکای صبح بیشتر است. اما حرکت دقیق جریان هوا، رطوبت و ابرها به آن اندازه قابل پیش‌بینی نیستند و در نتیجه فهمیدن علت دقیق یک نوع خاص از رعد و برق با کوچک‌ترین جزئیاتش نیز غیرممکن خواهد بود. تعداد زیادی جهش به طور همزمان در سرطان اتفاق می‌افتند که تمام آنها نتایج بدی به دنبال ندارند. هزاران احتمال دیگر نیز وجود دارد که به هیچ وجه قابل پیش‌بینی نیستند. (غیر قابل پیش‌بینی بودن یک چیز، تایید اتفاقی بودن آن نیست. تفکر بعدی که به ذهنتان می آید اتفاقی نیست اما قابل پیش‌بینی هم نیست. پژوهش‌های در مورد سرطان همچنان باید ادامه داشته باشند تا بفهمیم سرطان چنین است یا خیر.)
پس از یافته‌های پیروزمندانه در مورد علل ژنتیکی سرطان، این اطلاعات باعث ایجاد میزان زیادی از دلسردی شدند. متخصصان غدد، به غرولند در مورد سرطان به عنوان یک دشمن شیطانی پرداختند که هر زمانی که به نظر می‌رسید راه حلی پیدا شده، توانایی دفاعی‌اش افزایش پیدا می کرد (مثال خوبی از هدف ما در فصل پیشین که بیان می‌کرد متاسفانه سرطان می‌تواند به طور کامل از هوش سلول بهره‌مند شود.) حالا باز هم امیدوار شده‌ایم، زیرا اطلس سرطان‌ها جهش هایی که خطرناک هستند را مشخص نموده است. اما نکته‌ای که به همین اندازه اهمیت دارد و احتمالا" تنها سرنخ برای یافتن راه درمان این بیماری است، این است که سرطان در طول مسیرهای مشخصی گسترش می‌یابد که از نظر تعداد اندک می‌باشند، شاید یک جین برای هر نوع سرطان. به عبارت دیگر، الگویی وجود دارد که حتی فراتر رفته و دیدگاه سنتی در مورد جهش های تصادفی را از میان بر می‌دارد.
یافته امیدوارکننده دیگر این است که برخی تومورهای خاص، پس از جرقه ابتدایی که سلول را در مسیری غیرطبیعی قرار می‌دهد، سالها یا حتی دهه‌ها طول می‌کشد تا گسترش یابند. در این زمینه تفکر رایج این است که یک توالی خاص مسیر ژنتیکی که یک سلول غیرطبیعی باید دنبال کند شامل مجموعه‌ای از مراحل است که باید به ترتیب رخ دهند.
در اینجا مورد مشابهی را مطرح می کنیم: احتمالا" بازی‌های دستی کوچکی که در آنها گلوله‌های فولادی بر روی یک صفحه سوراخ‌دار حرکت می‌کنند را دیده‌اید. موضوع این بازی، ایجاد شیب در صفحه است تا زمانی که بتوانید تمام گلوله‌های فلزی را درون سوراخ بیاندازید. حفره ها کوچک هستند، بنابراین این چالش آسانی نیست. حالا تصور کنید که یک جهش سرطانی با چنین چالشی مواجه شود. این جهش باید از درون حفره‌ای کوچک عبور کند (یک تغییر ژنتیکی خاص از میان احتمالات بی‌شمار) تا به مرحله ی بعدی برسد. زمانی که این اتفاق رخ دهد، حفره کوچک بعدی خود را به صورت یک جهش تازه از میان احتمالات بی‌شمار نشان می دهد و غیره.
اگر یک سرطان به طور طبیعی سرعت رشد آهسته‌ای داشته باشد، مانند برخی از گونه‌های سرطان پروستات و روده بزرگ، ممکن است 30 تا 40 سال طول بکشد تا یک سلول سرطانی تمام سلسله را طی نماید. امید بر این است که اگر تشخیص در کوتاه‌ترین زمان ممکن انجام شود شناسایی اثر انگشت قابل پیش‌بینی نشانه‌های اپی‌ژنتیکی می‌توان سرطان را پیش از این که علائم اولیه آن نمایان شوند شکست داد. این کورسوی امید ناشی از این اکتشاف است که جهش‌های ژنتیکی بسیاری از انواع مختلف تومورها را اکنون می توان توسط آثار اپی‌ژنومی آن سلول که به احتمال زیاد منشاء سرطان بوده‌است، پیش‌بینی کرد.
بنابراین حداقل باید به این موضوع فکر کنیم که آیا ممکن است زمانی که جهش‌های اپی‌ژنتیکی در نتیجه سموم، استرس، آسیب‌های روحی، رژیم غذایی و موارد مشابه، در بزرگسالان نمایان می‌شوند، جهش‌های قابل پیش‌بینی جدیدی نیز در سلول‌های مشخص پدید آیند؟ اگر جهش در سلول‌های تخمک و اسپرم رخ دهد، آیا می‌توانند به نسل‌های بعدی نیز منتقل شوند؟ هنوز این را نمی‌دانیم. اما احتمال این مسئله حتی داروین را نیز متحیر می‌کرد و در حال حاضر نیز باعث ایجاد اصلاحات عمده‌ای در فرضیه او شده‌است.
اگر تغییرات ژنتیکی منجر به جهش‌های خاصی شوند که فراتر از آنهایی باشد که باعث ایجاد تومور می‌گردند، در این حالت محیط و تجربیات زندگی یک فرد، حداقل از نظر تئوری می‌تواند باعث پیش‌بینی‌پذیری گسترده‌ای شود. ممکن است در مورد سایر بیماری‌های مزمن نیز آثار اپی‌ژنتیکی، خیلی قبل‌تر از علائم اولیه بیماری نمایان شوند. جالب‌تر این بود که می‌شد این پیشگیری را در نسل‌های متولد نشده که این علائم را در رحم مادر به ارث می‌برند اعمال کرد. (سیارک)

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام

بیشتر بخوانید