اختلال روانی بولیمیا چیست

بولیمیا

بولیمیا یک بیماری روانی است ، که اساس آن یک اختلال روانی است که با تظاهرات حملات حاد از گرسنگی ، جذب نشدن بی رویه مواد غذایی از جمله گلوتن ، مشخص می شود اما در عین حال شخص  با افزایش نگرانی از وزن بدن خود همراه است. روانپزشکی و روانشناسی تعریفی مانند بولیمی عصبی  را معرفی می کنند که در طبقه بندی اختلالات روانی ICD-10 دارای کد F50.2 است.

 

این بدان معناست که این بیماری به عنوان یک وابستگی غذایی در برابر پیش زمینه بروز افسردگی یا سایر اختلالات روانی ایجاد می شود. کلمه bulimia ریشه های یونانی دارد و از کلمات "βοῦς" گرفته شده است که در یونانی به معنای گاو نر و "λῑμός" است که به معنی گرسنگی است. سابقه این بیماری بیش از یک هزار سال است.

 

حتی مصریان باستان پس از پرخوری ، استفراغ را بصورت مصنوعی تحریک می کردند ، اما در آن روزها ، برعکس زمینه ای از تمایل شدید به مصرف مقادیر زیادی از مواد غذایی ، فقط گلوتن معنی داشت. پیش نیازهای روانی برای بروز چنین بیماری ، که در حال حاضر شناخته می شود ، فقط در قرن نوزدهم و بیستم شروع به ظهور کرد  ، هنگامی که آن را به عنوان یک اختلال غذایی در نظر گرفتند.

 

 

طبقه بندی بیماری بولیمیا

تا به امروز ، این نوع از bulimia nervosa طبقه بندی می شوند: کلاسیک یا پاکسازی ، و همچنین بولیمی که در پس زمینه بی اشتهایی رخ می دهد. نوع اول بیماری با خلاص شدن از پرخوری شدید با استفاده از القای مصنوعی استفراغ ، استفاده از ملین یا داروهای ادرار آور و همچنین تنظیم ورم مشخص می شود.

نوع دوم بیماری با سایر اقدامات جبرانی با هدف کاهش وزن و مبارزه با اشتهای کنترل نشده مشخص می شود. برای انجام این کار ، به رژیم های سخت خسته کننده و افزایش فعالیت بدنی می روند. بیماران عمدا  گرسنگی می کشند ، اما غذای خورده شده  را با دارو یا استفراغ خلاص می شوند. با این حال ، در برخی از زمان ها ، شکست می خورند و آنها دوباره شروع به جذب مواد غذایی به مقدار زیادی می کنند.

 

بیماران مبتلا به بولیمی به خودی خود بسیار شبیه به بیمارانی که از بی اشتهایی رنج می برند هستند. با این حال ، شناسایی آنها در جمع به عنوان دومی آسان نیست. بی اشتهایی به اندازه کافی آسان است که حتی با عکس قابل تشخیص باشد. علاوه بر این ، آنها با امتناع داوطلبانه از غذا و لاغری مفرط و دردناک مشخص می شوند.

Bulimics از وابستگی آنها خجالت می کشند و به طور معمول از چاقی یا افزایش وزن بدن رنج نمی برند. وزن آنها در حد طبیعی است یا فقط کمی متفاوت از حد طبیعی. همچنین فرم غیرعادی bulimia nervosa نیز وجود دارد که از بسیاری جهات بسیار شبیه به این نوع اختلال در خوردن است ، اما تصویر کامل بالینی باعث می شود تشخیص نهایی، عمدتاً به دلیل عدم وجود برخی از علائم اصلی بیماری ممکن نباشد .

 

به عنوان مثال ، در صورت بروز مشکلات جدی در مصرف پرخوری ، استفاده از ملین ها و دیورتیک ها ، نگرانی جدی در مورد ظاهر آنها ، نارضایتی از وزن و تمایل به کسب چهره ایده آل وجود ندارد.

 

علت  بیماری بولیمیا

علل این بیماری شامل عوامل روانی و نیز عوامل فیزیولوژیکی است. دلایل یک طبیعت فیزیولوژیکی با اختلال در عملکرد مغز ارتباط مستقیم دارد. بیشتر اوقات ، اینها آسیب ارگانیک به مرکز مواد غذایی در قشر مغز یا اختلالات متابولیکی در بدن است. این ممکن است شامل سندرم لوب فرونتال ، و سندرم متابولیک و مقاومت به انسولین و صرع باشد. چنین بیماری در نتیجه صدمات مغزی و تومورهای مختلف ظاهر می شود.

 

همچنین ، بروز بولیمی می تواند باعث نارسایی هورمونی شود که در نتیجه اختلال در هیپوفیز و هیپوتالاموس رخ داده است.

 

با این حال ، بیشترین موارد بروز بولیمی با عوامل روانشناختی همراه است که شامل موارد زیر است:

افسردگی؛

عدم سروتونین؛

اختلالات وسواسي؛

افزایش اضطراب؛

عزت نفس پایین؛

کمال گرایی بیش از حد؛

اختلال روانی؛

نظارت عاطفی.

مستعدترین افراد برای این بیماری، بیماران خانواده های ثروتمند هستند که در آنها ظرافت نگرش های خانوادگی و جاه طلبی های بزرگ حاکم است. غالباً کودک از چنین خانواده ای با ترس و هراس مختلف بسر می برد ، ترس از ننگ خانواده و یا برآورده نکردن انتظارات والدین. اعتماد به نفس پایین ، منجر به بولیمیا می شود ، در چنین مواردی به دلیل تجلی ناکافی احساسات و گرمی در خانواده ، احساس بیمار از بی فایده بودن و تنهایی ایجاد می شود.

 

عدم صمیمیت و روابط پرتنش با مادر نیز می تواند عامل همه چیز باشد. خیلی اوقات این بیماری در پس زمینه اشتیاق بیش از حد به رژیم های غذایی اتفاق می افتد ، هنگامی که گرسنگی برای مدت طولانی اتفاق می افتد. مدت هاست که خود را محدود به غذای خوشمزه و محبوب می کنند ، چنین افرادی غالباً شکسته می شوند و به معنای واقعی کلمه به غذا حمله می کنند.

 

علائم بیماری بولیمیا

علائم بولیمی با تغییر در رفتار خوردن و همچنین علائم مختلف فیزیولوژیکی مشخص می شود. روانپزشکی چنین بیماری معمولاً کاملاً واضح تلفظ می شود و به راحتی می توان حدس زد که اگر به چنین تغییراتی در رفتار توجه کنید با یک مرد یا زن بوایمیایی روبرو هستید:

پرخوری مکرر و عجله در خوردن مواد غذایی؛

جویدن کم؛

رفتن مکرر به توالت پس از خوردن غذا برای ایجاد استفراغ؛

علائم مشکلات روحی و روانی؛

انزوا و رازداری؛

دوره های مکرر گرسنگی شدید.

اشتهای شدی بیمار .

علائم فیزیولوژیکی بولیمیا عبارتند از:

تغییرات ناگهانی در وزن بدن: بیماران یا چاق می شوند ، سپس ناگهان وزن خود را از دست می دهند.

ضعف عمومی بدن؛

فرآیندهای التهابی در حنجره.

گلو درد مکرر؛

مشکلات دندانی ناشی از استفراغ مصنوعی: دندان ها از بین می روند ، مینای دندان تیره می شود ، لثه ها ملتهب می شوند.

اختلالات متابولیک در بدن؛

فرآیندهای التهابی در دستگاه گوارش.

گونه ها متورم و غدد بزاقی مبتلا به فشار خون بالا.

کم آبی شدید بدن و پوست ،

درماتیت مکرر ، بثورات پوستی و آکنه.

همچنین در مورد وجود این بیماری می توان گفت:

آسیب انگشتان ،

تحریک بروز رفلکس استفراغ.

پیچش عضلانی غیر ارادی ،

سندرم تشنج؛ dysbiosis و اسهال؛

اختلال در عملکرد کلیه و کبد.

بیماری های قلبی؛

بروز خونریزی داخلی.

بی نظمی های قاعدگی ، در بعضی موارد ، قاعدگی کاملاً متوقف می شود. افسردگی و سایر بیماریهای سیستم عصبی.

غالباً با بولیمی ، تغییرات منفی در ظاهر بیمار رخ می دهد: بازوها و پاها متورم می شوند ، مو ریزش دارد و از بین می رود.

 

تصویر بالینی بیماری بولیمیا در زنان و مردان

آمارها می گوید ، زنان جوان ، بین سیزده تا سی سالگی ، بیشتر مستعد ابتلا به این بیماری هستند. اگرچه بولیمی در مردان نیز یافت می شود ، اما بسیار کمتر رایج است. اخیراً ، انواع خفیف بیماری اغلب در هر دو جنس مشاهده می شود. علائم این بیماری به ویژه در بزرگسالان مشهود است. بولیمیای بزرگسالی یا کودکی معمولاً در نتیجه عدم رضایت کودک از ظاهر خود یا ناسازگاری با کانونهای خاصی از زیبایی اتفاق می افتد.

 

بنابراین ، آنها شروع به رعایت رژیم غذایی سخت ، نظارت بر وزن خود و در صورت پرخوری به طور مصنوعی استفراغمی کنند. این بیماری تقریباً همیشه با افزایش اشتها ، حملات شدید گرسنگی و عدم توانایی در کنترل آنها آغاز می شود. بیماران مبتلا به بولیمیا اغلب علائم بیماری را از افراد غریبه پنهان می کنند و تقریباً هرگز در بین جمع غذا نمی خورند. اما در تنهایی پس از خوردن غذای خورده خلاص می شوند و این با تلقین استفراغ صورت می گیرد.

 

برای بیمارانی که از این بیماری رنج می برند ، خوردن در عصر و حتی شب معمولی است. مراحل دوره بولیمی اغلب با توجه به شدت علائم بیان شده ، میزان آسیب به اندام های داخلی و سیستم های بدن و همچنین فراوانی علائم بالینی طبقه بندی می شود. مرحله اولیه بولیمی با استفراغ بیش از یک تا سه بار در ماه مشخص می شود. مدت زمان آن معمولاً از یک تا سه سال است ، با این حال در هر مورد فردی ممکن است متفاوت باشد. علاوه بر این ، ترمیم اغلب در مراحل اولیه اتفاق می افتد ، که با عدم وجود علائم رفتاری بولیمی برای چند ماه مشخص می شود.

در چنین دوره هایی ، بیماران مبتلا به چنین بیماری عمیقاً متقاعد شده اند که این اشتباه است ، اما زندگی با آن ممکن است و خطرناک نیست. Bulimia خیلی سریع پیشرفت می کند. به تدریج ، افکار در مورد غذا به وجود آمده و هر روز از زندگی بیمار را اشغال می کند. این معمولاً با بیماری مرحله 2 یا بولیمی مزمن مشخص می شود. این اتفاق می افتد که در این مرحله دوره های تشدید و ترمیم وجود دارد. درگیری های خانوادگی ، مشکلات در محل کار ، روابط بین فردی محو می شود.

اولویت چنین افرادی فقط جذب مواد غذایی است. فراوانی استفراغ در بولیمی مزمن هفت بار در روز می رسد. مرحله شدید بیماری با اختلالات جدی در دستگاه گوارش مشخص می شود. در چنین دوره ای ، استفراغ می تواند به طور غیرمستقیم اتفاق بیفتد و هنگامی که نامیده می شود ، اغلب ترکیبات خون ظاهر می شود. Bulimia در آخرین مراحل نیاز به بستری دارد ، زیرا باعث تحریک و تشدید بسیاری از بیماریهای مزمن می شود. لازم است بیمار در موارد زیر در بیمارستان بستری شود:

کاهش وزن بحرانی؛

کاهش شدید بدن؛

افسردگی شدید؛

کم آبی شدید چنین شرایطی تهدیدی برای زندگی بیمار است. مواردی وجود دارد که این بیماری منجر به فوت یک فرد در اثر نارسایی قلبی ناشی از کم آبی شدید و از بین رفتن مقدار قابل توجهی از مواد معدنی حیاتی می شود. همچنین ، یک نتیجه کشنده به دلیل آسیب مکانیکی به مری و معده یا سوراخ شدن دیواره روده امکان پذیر است. بولیمیا در روان بیمار به میزان قابل توجهی تأثیر می گذارد ، بنابراین ، در طول دوره بیماری ، افزایش سندرم افسردگی امکان پذیر است. واقعیت های متعدد نشان می دهد که حتی با مراحل اولیه بیماری ، می توان اختلالات روانی جدی  و سایر آسیب شناسی های سیستم عصبی را بدست آورد.

 

تشخیص و درمان بولیمیا

تشخیص این بیماری بسیار ساده است. تشخیص بیماری بولیمی فقط براساس تغییر در علائم رفتاری و در ظاهر بیمار انجام می شود. اگر به مدت دو ساعت بیمار نتواند در مقابل مصرف مکرر و بیش از حد مواد غذایی مقاومت کند و همچنین در طول چنین حملاتی کنترل خود را به طور کامل از دست بدهد ، می توان گفت که او چنین بیماری دارد. درمان بولیمی یک روند نسبتاً طولانی است و نیاز به یک رویکرد یکپارچه دارد. این شامل کار با یک روانشناس ، و دارو درمانی و برخی از روش های شناختی - رفتاری است.

 

روان درمانی برای این بیماری به درک علت این بیماری کمک می کند و تمام راه های مبارزه با آن را هدایت می کند. درمان شناختی - رفتاری با هدف شناسایی و اصلاح افکار اختلال عملکرد بیماران در مورد ظاهر و تغذیه آنها انجام می شود. و همچنین این روش درمانی به شما امکان می دهد افکار اضطرابی و منفی را شناسایی و تصحیح کنید ، که در برابر آنها احساسات قوی ایجاد می شود و باعث پیشرفت حملات بولیمیا می شود. نتایج درمانی بسیار خوب در درمان بولیمیا توسط خانواده درمانی نشان داده می شود.

 

در چنین مواردی ، بهبودی بسیار سریعتر اتفاق می افتد ، زیرا با هرگونه اختلال روانی ، حمایت از عزیزان نقش بسیار مهمی ایفا می کند. به همان اندازه مهم ترکیب صحیح از درمان روان درمانی و دارو درمانی است که شامل استفاده از داروهای ضد افسردگی خواهد بود. رایج ترین درمان برای بولیمیا ، قرص های فلوکسستین است که باعث کاهش دفعات وقوع پرخوری می شود و میل به خلاص شدن از غذا با استفراغ یا ملین را کسل می کند. اگر بولیمی باعث نقض فرآیندهای متابولیک در بدن یا اختلالات گوارشی شود ، در چنین مواردی ، از رژیم درمانی جدی با استفاده از داروهایی با هدف درمان آسیب شناسی توسعه یافته استفاده می شود.

 

خود درمانی بولیمیا به معنای فعالیت بدنی منظم ، پیاده روی طولانی و سایر درمان های سلامتی است. با این وجود این روند طولانی است و در هر صورت نیاز به نظارت روانشناس دارد. همچنین ، در مراحل اولیه ، داروهای مختلف مردمی به خلاص شدن از این بیماری ، از جمله جوشانده ها و تزریق های مختلف ، کمک می کند تا به عادی سازی کار دستگاه های داخلی و سیستم های بدن مبتلا به بولیمی کمک کند.

 

پیشگیری و تغذیه بولیمیا

اقدامات پیشگیرانه برای بولیمی عبارتند از: بهبود عزت نفس بیمار؛ قرار دادن بیمار به روحیه مثبت و تفکر؛ وضعیت روانی سالم در خانواده؛ مشاوره به موقع با روان درمانی و یک متخصص تغذیه؛ آگاهی از درگیریهای درون شخصی و مبارزه با آنها. محیط امن و پایدار در محیط بیمار. علاوه بر این ، مهمترین اقدام برای جلوگیری از بروز و بروز این بیماری ، رعایت اصول یک رژیم غذایی سالم و متعادل است.

 

 

رژیم غذایی بولیمیا استفاده ی اجباری از صبحانه و ناهار را فراهم می کند. از آنجا که بدون این دو وعده فرد مبتلا به بولیمیا  در شب واقعا اشتهای یک گرگ را دارد ، و جلوگیری از پرخوری کردن به اندازه کافی دشوار خواهد بود. پیشگیری از بولیمیا همچنین شامل استفاده از روشهای تغذیه کم ور وعده های زیاد است.

برای تنظیم تغذیه در این بیماری ، لازم است در بخش های کوچک ، بدون عجله و با جویدن زیاد غذا بخورید. این به بهبود هضم غذا کمک می کند و همچنین به میزان بیشتری به اشباع بدن کمک می کند. در چنین مواردی ، غذا سریعتر هضم می شود و مواد مغذی بدن به مراتب بهتر جذب می شوند. شما همچنین باید از میان وعده ها یا پرخوری در جشن ها و مهمانی ، غذا خوردن در جلو تلویزیون یا رایانه  خودداری کنید.

 

همچنین نباید از غذاهای تند و شور ، مارینادهای مختلف سوء استفاده کنید ، زیرا باعث افزایش شدید اشتها می شوند. نباید غالباً از غذاهای چرب حاوی کالری خطرناک استفاده کنید. همچنین ، منوی بیمار برای بولیمی باید متنوع باشد به طوری که حاوی ویتامین ها و مواد معدنی زیادی باشد که به موقع و در مقادیر لازم  وارد بدن شوند. چنین مواد غذایی باید سرشار از پروتئین ، چربی ها ، عناصر کمیاب و ویتامین ها باشند. تغذیه مناسب و رژیم غذایی با چنین بیماری به سهولت کافی در روند بیماری و تسریع چشمگیر بهبودی بیمار کمک خواهد کرد.

 

 

اثرات بولیمیا

را اغلب در اینترنت می توانید بخوانید که مردم در تمام زندگی با این تشخیص زندگی می کنند و چنین بیماری حتی مزایایی برای آنان دارد. به هر حال، این چنین نیست. عواقب بولیمیا نه تنها نقص های فیزیولوژیکی و عاطفی در بدن است. در خصوص شرایط جدی ، این بیماری خطرناک است زیرا باعث عوارض جانبی منفی غیر منتظره و عوارض جدی می شود که می تواند منجر به سرطان ، مشکلات قلبی و سایر فرآیندهای پاتولوژیک شود.

 

Bulimia همچنین وحشتناک است زیرا در موارد پیشرفته ، معمولاً در اثر افسردگی طولانی مدت یا کم آبی شدید ، منجر به مرگ می شود. همچنین با وجود بولیمی و چاقی که در برابر پیش زمینه آن ایجاد شده است ، بار زیادی بر روی قلب وارد می شود و منجر به نارسایی حاد قلبی می شود که همین امر می تواند باعث مرگ بیمار شود.

عواقب دیگر این بیماری شامل موارد زیر است:

هیپرتروفی مری ،

اسهال مکرر و خونریزی از روده ، پس از استفاده مداوم از ملین ها.

زخم معده؛

نوراستنی( بیماری عصبی با خستگی زیاد )و افسردگی طولانی مدت ؛

اعتیاد به مواد مخدر؛

کم آبی شدید به دلیل استفراغ مداوم و مصرف داروهای ملین؛

نقض تعادل آب الکترولیت؛

تحریک مری و حلق به دلیل استفراغ مکرر.

نقض قاعدگی یا قطع کامل چرخه؛

پارگی معده.

Bulimia همچنین با تغییر در شکل ظاهری بیمار تهدید می کند.

زرد شدن پوست؛ پوسیدگی دندان؛ ریزش مو؛ پیری زودرس و چین و چروک.

این بیماری برای زنان باردار بسیار خطرناک است ، با این حال ، برای بسیاری از خانم ها ، بارداری مانعی برای پیشرفت چنین بیماری نیست. واقعیت این است که در چنین مواردی نه تنها بدن مادر رنج می برد بلکه بدن کودک متولد نشده نیز که به طور کامل از مواد مغذی تامین نمی شود و آسیب شناسی های مختلف بینابینی ایجاد می شود. اما اگر مادر متقاضی با مسئولیت پذیری به موضوع نزدیک شود و به سرعت درمان این بیماری را شروع کند ، در این صورت پیش بینی های مربوط به سلامتی کودک و مادر و خود مادر کاملاً خوش بینانه است. به همین دلیل است که توصیه در اینترنت مبنی بر اینکه بولیوی یک بیماری خطرناک نیست به دور از خطر نیست. و درمان نکردن به موقع چنین بیماری منجر به عواقب جدی و خطرناک می شود.

 

 

خلاصه

Bulimia یک بیماری جدی است که مربوط به دسته اختلالات روانی است ، که با پرخوری مداوم و دفع متعاقب آن از غذای خورده شده از طریق استفراغ ناشی از تلقین مصنوعی و همچنین استفاده از داروهای ملین مشخص می شود. بیشتر اوقات ، این بیماری در نوجوانان و زنان جوان از سیزده تا سی سالگی مبتلا می شود ، که با نارضایتی از ظاهر خود و تمایل به رسیدن به یک چهره ایده آل مشخص می شوند.

 

اما درمان به موقع چنین بیماری مملو از عواقب جدی و جدی برای بدن است ، تا یک نتیجه کشنده. به همین دلیل لازم است در اولین علائم بیماری مشورت با متخصص برای تعیین شدت بیماری و بسته به این هدف ، درمان مناسب انجام شود. با درمان به موقع و اقدامات پیشگیرانه کافی ، پیش آگهی بهبودی نسبتاً خوش بینانه است. با این حال ، باید این واقعیت را در نظر داشته باشید که احیای سلامت مدت طولانی طول خواهد کشید. اگر در تلاش برای این کار هستید و تلاش می کنید با مرتب سازی "ضعف" خود ، ضعف خود را بهبود بخشید ، می توان این روند را بطور قابل توجهی تسریع کرد.

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام

بیشتر بخوانید