علائم داشتن نگرش منفی به زندگی بخش اول
محمد رضا عاشوریدر۱۴۰۳/۲/۱۸همه ما در زندگی خود تجربه روزهایی را داریم که از همان هنگام صبح و زمانی که از خواب بیدار می شویم، احساس آزردگی و کلافگی می کنیم و حال چندان خوبی نداریم، احتمالا زمانی که از خانه بیرون می رویم، با غریبه ها چندان رفتار خوبی نشان نمی دهیم و در نهایت مسائلی چون ترافیک و شلوغی بیش از اندازه، به سادگی خشم ما را بر می انگیزد (و سایر مسائل این چنینی). البته این مسئله کاملا عادی است و هر انسانی در طول زندگی خود تجربه چنین روزهایی را دارد، اما اگر از آن دسته افرادی هستید که چنین احساساتی برای هفته ها و ماه های متوالی در شما بروز پیدا می کند، دارای نگرشی منفی نسبت به زندگی هستید.
در بیشتر مواقع، زمانی که این نگرش منفی به زندگی فرد راه پیدا می کند، خود فرد به هیچ وجه متوجه شکل گیری و علل آن نمی شود و به مرور زمان اتفاق می افتد و زندگی او را تحت تأثیر قرار می دهد. این گونه نگرش منفی به زندگی، شاید نشانه ای باشد بر آن که باید تغییری بزرگ تر در زندگی خود به وجود آورید. حال می خواهد این تغییر، پیدا کردن شغلی جدید، وارد شدن به رابطه ای با کسی که دوست اش دارید و یا پیدا کردن یک سرگرمی جدید باشد، تفاوتی نمی کند. اما صرف نظر از مسئله ای که عنوان شد، تقریبا تمامی افرادی که این گونه نگرش منفی ای نسبت به زندگی خود دارند، به طور معمول متوجه این رفتار و نگرش در خود نمی شوند و به همین خاطر است که در این مقاله قصد داریم شما را با آن دسته از نشانه ها و علائمی آشنا کنیم که معمولا در این گونه افراد مشاهده می شود. اگر هر کدام از این نشانه ها برای تان آشنا به نظر آمد، شاید زمان آن فرا رسیده باشد که تغییری در زندگی خود به وجود آورید. با سیارک همراه باشید.
گشت زنی در شبکه های اجتماعی شما را مضطرب می کند
اگر فرد به گونه ای باشد که گشت زنی در شبکه های اجتماعی (فیسبوک، توئیتر، اینستاگرام و ...) و مشاهده عکس ها و مطالبی که حاکی از اوقات خوشی باشد که برای نمونه دوستان اش تجربه کرده اند، او را آزرده خاطر و نگران می کند، به احتمال زیاد، نگرشی منفی به زندگی دارد. این گونه افراد معمولا با مشاهده تصاویر این چنینی از اوقات خوشی که دیگران تجربه کرده اند، خشمگین می شوند. در حقیقت شبکه های اجتماعی از جمله عواملی است که می تواند فردی با نگرش منفی را از کوره به در کند: فردی که بیش از اندازه معمول بر روی مسائل متمرکز می شود. این گونه افراد معمولا فکر می کنند که دیگران بیشتر از آن ها از زندگی خود لذت می برند.
ارین واتن، متخصص سلامت روان و مشاور خانواده در این باره عنوان کرد: «افرادی که نگرشی منفی به زندگی خود دارند، به طور معمول زمانی که با تصاویر اوقات فراغت دوستان و آشنایان خود در شبکه های اجتماعی رو به رو می شوند، احساس ناخوشایندی پیدا کرده و زندگی به نظر شان کلافه کننده تر از قبل می شود. این گونه افراد از خود می پرسند چرا خود شان نمی توانند همانند سایرین برای مثال تعطیلات را در جنوب فرانسه بگذرانند، و سایر سؤالات چنینی که تا زمانی که به آن ها اجازه بروز ندهیم، در ذهنمان شکل نخواهند گرفت. نکته ای که این گونه افراد به طور معمول از آن غافل می شوند این است که ما به عنوان کسانی که این گونه تصاویر را مشاهده می کنیم، هیچ ایده ای درباره اتفاقاتی که قبل و بعد از گرفته شدن عکس در زندگی آن افراد می افتد و افتاده است نداریم و به هیچ عنوان نمی توان با مشاهده یک عکس این گونه قضاوت کرد که فرد زندگی خوبی دارد و خوشبخت است و هر کس مشکلات مربوط به خود را دارد. به همین خاطر است که نباید این گونه مسائل ما را از کوره به در کند. البته بیش از هر چیز دیگری این احساس آزردگی و اضطراب، نشانگر نارضایتی فرد از زندگی شخصی اش است.».
کار های خود را به انجام نمی رسانید
ممکن است پروژه جدیدی در حوزه کاری خود آغاز کنید و یا اینکه فعالیت جدیدی را به عنوان سرگرمی خود انتخاب کرده و اقدام به یادگیری آن کنید و با وجود این که در ابتدای امر شروع پروژه و یا فعالیت مربوط به سرگرمی، انرژی فوق العاده ای احساس می کرده اید، به مرور زمان و هنگامی که کار دشوار تر می شود، ادامه دادن آن را رها کنید (یا برای نمونه زمانی که آن کار به خصوص، به انرژی و توان بیشتری از آن چه می اندیشید نیاز پیدا کند). داشتن نگرش منفی نسبت به زندگی، سبب می شود افراد تنها به جنبه منفی پروژه های بلند مدت دقت کرده و بر آن متمرکز می شوند. این گونه افراد، معمولا کمتر قادر به تصور احساس رضایتی هستند که پس از پایان یک پروژه کامل به انسان دست می دهد.
دارلین کوربت، متخصص سلامت روان و نویسنده چند کتاب شناخته شده در این باره است. او در این خصوص عنوان کرد: «بسیاری از افراد فراموش می کنند که دست یابی به موفقیت و پروسه مربوط به آن، همانند دوی ماراتون است، و نه دوی سرعت. موفقیت حقیقی در زندگی و دست یابی به آن به هیچ عنوان کار ساده ای نیست. بسیاری از افراد در راه رسیدن به موفقیت و دست یابی به آن شکست می خورند، چرا که روحیه سرسختی و جنگندگی ندارند.».
احساس می کنید برای شروع هر کاری که به ذهن تان می رسد، سن تان بیش از حد بالا رفته است
البته کسی منکر این موضوع نمی شود که آن دسته از کارهایی که یک فرد بیست و پنج ساله قادر به انجام دادن شان است، دیگر تا حدود زیادی از یک فرد چهل و پنج ساله بر نخواهد آمد (برای نمونه استفاده از یک دستگاه مخصوص بازی در یک مرکز تفریحی توسط یک فرد چهل و اندی ساله، چهره چندان خوشایندی ندارد). با این وجود، نکته ای که در این باره وجود دارد این است که اگر جمله «سن ام برای انجام این کار بالا رفته است (از من گذشته است و عبارات مشابه)» به طور مرتب در ذهن تان می آید و یا در مکالمه های خود آن را به کار می گیرید، باید نگرش خود نسبت به زندگی را مد نظر قرار دهید، چرا که به احتمال زیاد نگرشی است منفی. دکتر کوربت در این باره عنوان کرد: «افراد بسیاری هستند که از شروع فعالیتی جدید واهمه دارند واز سن خود به عنوان بهانه ای برای شروع نکردن آن به طور کلی استفاده می کنند. غالب جمعیت مردم را کسانی تشکیل می دهند که دوست دارند از عمری طولانی بهره مند باشند، اما نکته ای که این افراد باید مد نظر داشته باشند این است که زندگی فرد باید معنا و مفهومی داشته باشد و بدون آن، ادامه زندگی دشوار می شود و افراد از لحاظ روحی لطمه می بینندو ممکن است چندان پایان خوشایندی برای زندگی شان نتوان متصور بود.».
گذشته شما، بیش از اندازه بر شکل گیری آینده تان تأثیر می گذارد
نکته دیگری که دکرت کوربت درباره افرادی که نگرشی منفی نسبت به زندگی دارند عنوان کرد این است که به طور معمول این دسته از افراد انتخاب های خود را محدود به آن دسته از مهارت ها و قابلیت هایی می کنند که در گذشته به دست آورده اند و توانایی پذیرش امکانات جدیدی که ممکن است برای آن ها فراهم شود را ندارند و ذهنیت بازی در این باره ندارند.
او در این باره عنوان کرد: «این باور که رفتار وشخصیت دو عنصر تغییر ناپذیر و ثابت برای هر انسانی هستند، باوری کاملا اشتباه است. باوری است که از نبود شجاعت کافی در فرد سرچشمه می گیرد. بسته به شخصیت های مختلف افراد، انجام دادن برخی از کارها برای بعضی افراد ساده تر از دیگران است. بنا بر این، ممکن است برای برخی از افراد، به انجام رساندن کاری به خصوص، به تلاش بیشتری از سوی شان نیازمند باشد. بنا به آن چه گفته شد، همگی انسان ها قابلیت ایجاد تغییر در زندگی خود را دارند، چرا که هم دنیای بیرون و هم حالات درونی ما انسان ها مرتبا در حال تغییر است و هیچ چیز را ثباتی نیست. ما در عصری زندگی می کنیم که تقریبا می توان با کمی تلاش و کوشش به ریشه و علت هر مشکلی پی برد. این مسئله سبب می شود که افراد قابلیت درک بهتر و بیشتری از زندگی داشته باشند، اما از سوی دیگر، اگر کسی از توانایی بدل شدن به بهترین چیزی که قابلیت آن را دارا است، غافل شود، می تواند از این مسئله به عنوان بهانه ای برای این موضوع بهره بگیرد و این روی دیگر و منفی ماجرا است.».
پیروزی و دست یابی به موفقیت برای شما چندان معنای به خصوصی ندارد
یکی از بهترین راه هایی که به واسطه آن می توان چگونگی نگرش فردی نسبت به زندگی را مورد سنجش قرار داد، این است که او در مواجه با مسئله ای مثبت که در زندگی اش رخ داده است، چه رفتاری نشان می دهد. برای نمونه ممکن است فردی در زمینه کاری خود پیشرفت کرده و به سطح بالاتری برسد و اگر در این صورت نخستین مسئله ای که به ذهن اش برسد، این باشد که ساعات اضافی کار کردن برای اش آزار دهنده خواهند بود (جنبه منفی مسئله)، مطمئنا چنین فردی نگرشی منفی نسبت به زندگی دارد. یا به عنوان مثالی دیگر کسی که دوستان خود را به خانه دعوت کرده و نخستین چیزی که به ذهن اش برسد این باشد که چقدر بد می شود اگر نتواند آن گونه که باید از دوستان اش پذیرایی کرده و اوقات خوشی برای آن ها رقم بزند. جولی ویلیامسون، روان درمانگر و مشاور، در این باره عنوان کرد: «زمانی که اتفاق خوب و خوشایندی در زندگی خود تجربه می کنیم، این امکان وجود دارد که ترس از دست دادن چیزهای خوبی که به دست آورده ایم، بر ما غالب شود و یا این ذهنیت که این گونه اتفاقات مثبت موقتی هستند. نتیجه پیش گرفتن چنین رویکرد و ذهنیتی این خواهد شد که ما تنها بر جنبه منفی اتفاقات خوشایندی که برای مان رخ داده اند، متمرکز می شویم. هدف از پیش گرفتن این رویکرد و ذهنیت نیز این است که به هنگام پایان یافتن تأثیر یک اتفاق مثبت، احساس نا امیدی و ناراحتی پیدا نکنیم. این مسئله در نهایت تأثیر بد و منفی ای بر روح و روان فرد خواهد گذاشت، چرا که قادر به لذت بردن از تأثیر اتفاقات خوب در لحظه نخواهد بود و در نتیجه این مسئله، نگرش منفی وی نسبت به دنیا و زندگی قوت پیدا می کند و تأثیر آن بر زندگی اش بیش از پیش می شود.».
مرتب با شریک زندگی خود بحث و مجادله می کنید
هر دو فردی که با یکدیگر زندگی مشترکی تشکیل می دهند، گاه به گاه دچار مسائل و مشکلاتی شده و با یکدیگر درباره آن بحث و جدل می کنند و این مسئله کاملا عادی است (صرف نظر از این که آن مسئله به خصوص کم اهمیت باشد یا نه). اما اگر رویکرد شما در زندگی به گونه ای شده است که طی روندی روزانه این گونه جدال ها را با شریک زندگی خود تجربه می کنید، و نیز شما شخصی هستید که آغاز گر تنش می باشید، به احتمال بسیار زیاد از داشتن نگرشی منفی به زندگی رنج می برید. جان گوتمن، روان شناسی است که قانونی برای زندگی مشترک افراد در نظر گرفته و تنها با پایبند بودن به آن و تحقق این قانون است که رابطه مشترک افراد به نتیجه خواهد رسید: به باور جان گوتمن و طبق قانونی که وضع کرده است، نسبت برخورد های مثبت و منفی در یک رابطه باید پنج به یک باشد (به عبارت دیگر، در مقابل هر پنج برخورد و گفتگوی مثبت، یک برخورد منفی اتفاق بیفتد). زمانی که افراد قادر به تحقق این قانون نبوده و تعادل آن را به هم بریزند، بخش منفی زندگی بیش از بخش مثبت آن بر رابطه شان غالب خواهد شد که مطمئنا نتایج خوبی در بر نخواهد داشت و سرانجام این گونه افراد مشکلات بیشتر و طلاق است.
«هرگز» و «همیشه» دو واژه مورد علاقه شما هستند
افرادی که نگرشی منفی نسبت به زندگی دارند، عادت به این دارند که دنیا و وقایع آن را بر طبق قانون همه یا هیچ در نظر بگیرند. برای نمونه زمانی که دوستی از این گونه افراد قادر به رسیدن به قرار ملاقاتی که از قبل برنامه آن را ریخته بوده اند نمی شود، این گونه افراد با خود می گویند که «این رفتار همیشگی آن ها است». و یا زمانی که در مصاحبه کاری به خصوصی پذیرفته نمی شوند، با خود می گویند: «من هیچ گاه در مصاحبه ها موفق نمی شوم.». دکتر ویلیامسون در این باره عنوان کرد: «زمانی که دنیا و یا وقایعی که زندگی مان را تحت تأثیر قرار می دهند را با در نظر گرفتن مفاهیم مطلق مورد سنجش قرار دهیم، جایی برای استثنائات باقی نخواهد ماند. حال اگر یک بار هم این گونه استثنائات امکان عملی شدن بیابند (اتفاقی بر خلاف باور همه یا هیچ افراد بیفتد)، باید به سرعت راهی پیدا کنیم تا به وسیله آن آن توضیحی برای عملی شدن آن اتفاق به خصوص بیابیم و آن را با باور مطلق خواه خود تطبیق دهیم (البته اگر نگرش منفی به زندگی داشته باشیم). در غیر این صورت، نگرانی و اضطراب بر ما غالب خواهند شد.
ترجیح می دهید تلاشی برای تغییر دادن زندگی خود نکنید
دکتر ویلیامسون در این باره عنوان کرد: «دسته ای از افراد وجود دارند که به طور معمول از تلاش کردن برای تغییر دادن زندگی خود و شکل دادن به رویه ای مثبت در زندگی شان خودداری می کنند و این گونه مسائل بیش از هر چیز دیگری از ترس این گونه افراد از تغییر ریشه می گیرد. با این وجود، نکته ای که این گونه افراد معمولا از آن غافل مانده و توجهی به آن نشان نمی دهند این است که اگر حاضر به انجام کاری جدید و به دست آوردن تجربه ای تازه نباشند، به مرور زمان زندگی شان رنگ و رو و شادابی معمول را از دست خواهد داد. بهتر آن است که این گونه افراد به این بیندیشند که حتی اگر کاری جدید بکنند و نتیجه دلخواه را به دست نیاورند و با شکست مواجه شوند، حداقل این امکان برای شان فراهم خواهد شد که خود را به خاطر شجاعتی که به خرج داده اند تشویق کنند و نیز از شکست و تجربه ای که به دست آورده اند، درس گرفته و در زندگی آینده خود از آن بهره بگیرند.».
این مقاله ادامه دارد...