آنهدونیا چیست و چرا حتی افراد موفق از زندگی لذت نمی برند

در
آنهدونیا

 

به نظر می رسد که فرد هر آنچه را که آرزو کند، می تواند داشته باشد ، اما هیچ شادی از داشتن آن احساس نمی کند. آیا افسردگی ، بی تفاوتی و یا فقدان لذت است؟ اگر حالت افسردگی باشد ، بی تفاوتی کامل به همه چیز است ، پس ناتوانی در تجربه لذت بردن از زندگی چیست؟

به هر حال ، این تشخیص در دنیای مدرن شایع است. آنهدونیا همچنین ممکن است با افسردگی ، اختلال اضطراب ، اختلال استرس پس از سانحه ، اسکیزوفرنی همراه باشدو سایر آسیب شناسی های سلامت روان . بسیاری از افراد مشهور بارها و بارها اعتراف کرده اند که در توانایی شادی کردن و احساس خوشبختی مشکل دارند. مشهورترین anhedonists جیم کری ، هیو لوری و جوآن رولینگ هستند. امروز خواهیم فهمید که چرا حتی افراد موفق از زندگی لذت نمی برند ، چه عواملی باعث آنهدونیا می شود و چقدر خطرناک است؟

 

آنهدونیا چیست

آنهدونیا یعنی چی ؟ به زبان روانشناسان و روانپزشکان ،  آنهدونیا   وضعیتی آسیب شناختی است که در آن فرد توانایی لذت بردن از چیزهایی را که قبلاً خوشایند بود ، از دست می دهد. البته همه ما هر از گاهی کارهایی انجام می دهیم که لزوماً سرگرم کننده نیستند. این ممکن است مطالعه ، کار ، کارهای خانگی یا ارتباط اجباری با اقوام باشد. اما این آنهدونیا نیست. آنها درباره اختلال می گویند وقتی که آن کارها و کردارهایی که قبلاً شادمانه بودند ، سرگرم کننده بودند. این می تواند از غذاهای خوشمزه گرفته تا مسافرت و سرگرمی باشد.

به عنوان یک قاعده ، آناهدیست معمولاً می گوید که قبل از این مهم بود ، الان او "دیگر اهمیتی نمی دهد" یا اینکه این مورد علاقه او نیست. اگرچه آنهدونیا غالباً نشانه بیماری روانی است ، اما در نظر گرفتن این مسئله صرفاً اشتباه است. این شرایط می تواند مستقل از پس زمینه احساسات عمیق ، بحران های زندگی و هنگامی که فرد در سیستم ارزشی تجدید نظر می کند ، توسعه یابد. صرف نظر از این که آیا آنهدونیا یک انحراف مستقل است یا یک علامت اختلال دیگر است ، فرد در این شرایط به کمک متخصصان احتیاج دارد. 

 

 

انواع اختلال آنهدونیا

منابع لذت بردن می تواند متفاوت باشد. بر این اساس ، طبقه بندی آنهدونیا تهیه شد. به عنوان یک قاعده ، متخصصان بین دو نوع اختلال تفاوت می کنند: بی حسی جسمی و اجتماعی. آنها درباره آنهدونی جسمانی می گويند وقتی فرد از خوردن غذا ، ورزش ، جنس مخالف ، لمس ، موسيقی و موارد مشابه دست بردارد. به هر حال ، در بسیاری از موارد ، anhedonia با این واقعیت آغاز می شود که شخص به طور ناگهانی علاقه خود را به موسیقی مورد علاقه یا صمیمیت از دست می دهد. این نوع آنهدونیا رایج ترین است.

 

آنهودونیائی اجتماعی وقتی علاقه به موقعیتهایی که قبلاً توسط شخص به عنوان خوشایند درک می شد از دست می رود. به عنوان مثال ، جلسات با دوستان ، مهمانی ها ، رفتن به سینما یا تئاتر ، تفریح ​​در فضای باز دیگر سرگرم کننده نیست. شخص در این حالت نیازی به تمجید و تعارف ندارد - هیچ گونه رضایتی از آنها دریافت نمی کند ، اما در عین حال عجله ای در ارائه خصوصیات مثبت به افراد دیگر هم ندارد.

برخی از متخصصان در یک گروه جداگانه ، آنهدونیا فکری و زیبایی شناختی را از هم متمایز می کنند. در این حالت منظور آنها افرادی است که توانایی تحسین اشیاء هنری ، کتاب ، فیلم های با کیفیت و غیره را از دست داده اند. همچنین ، ممکن است آنهدون انگیزشی در فرد ظاهر شود - هنگامی که میل به انجام کاری از بین می رود ، انگیزه برای ایجاد یک حرفه ، بهبود زندگی فرد از بین می رود.

 

حتی اگر چنین شخصی به مقام های بالا برسد ، او این طغیان عاطفی را تجربه می کند. اگر لذت یک فعالیت خاص و نتایج آن از بین برود ، فرد درباره آنهدونی مصرف کننده صحبت می کند. اگر شادی از انتظار حتی خوشایندترین اتفاقات ناپدید شود ، می توان فرض کرد که فرد از انواع پیش بینی کننده آنهودون رنج می برد. هنگام مصرف داروهای ضد روانپریشی ، ممکن است آنهدون ضد روان پریشی ایجاد شود.

احساس آتروفی به دلیل اقدام داروهای با هدف مهار دوپامین - ماده ای که باعث انتقال تکانه های عصبی در سلولهای مغزی می شود. با توجه به میزان تجلی ، آنهدونیا جزئی و کل است. با تجلی جزئی از این اختلال ، تغییرات فقط در مناطق خاصی از زندگی تأثیر می گذارد. آنهودونیا کامل از بین رفتن تمام منابع لذت است. برای روشن تر شدن آن ، الگوهای معمولی رفتار آندونیستی را در نظر بگیرید. بیشتر آنها عقیده دارند که: هر شادی را باید ابتدا بدست آورد.

 

هیچ چیز را نمی توان شاد کرد اگر یک خط سیاه در زندگی اتفاق افتاده است. برای شادی ، یک موقعیت استثنایی لازم است. شما نمی توانید خوشحال باشید اگر شخصی از اقوام شما (همسایگان / در کشور / جهان) هر نوع مشکل دارد. شادی بدون مجازات نمی ماند. افراد با چنین تفکری حتی می توانند بیش از همه شادترین حوادث را تحت الشعاع قرار دهند. به عنوان مثال ، هنگام مسافرت ، آنها خود را از قبل تنظیم كردند كه بخاطر عدم حضورشان ، اتفاق مهیبی در جاده یا خانه رخ دهد. یک نمونه کلاسیک دیگر از تفکر anhedonist: "شما هم اکنون نمی توانید این انواع توت ها را بخورید - برای آنها در زمستان مربا وجود خواهد داشت." یعنی چنین شخصی خود را از فرصت لذت بردن از زندگی در حال و اکنون محروم می کند.

 

آنهدونیا

 

علل وقوع آنهدونیا

بروز آنهدونیا به کار مستقیم مغز بستگی دارد. در طول زندگی ما ، این بخش از بدن مواد شیمیایی مختلفی تولید می کند که بر بهزیستی و وضعیت عاطفی فرد تأثیر می گذارد. یکی از چنین موادی که در مغز تولید می شود - انتقال دهنده عصبی دوپامین ، در واقع ، مسئولیت توانایی تجربه لذت در فعالیت ها یا موقعیت های خاص را بر عهده دارد. اگر میزان دوپامین طبیعی باشد ، فرد در شرایط دلپذیر احساسات مثبت را تجربه می کند. اما اگر بدن در تولید این هورمون مشکل داشته باشد همه چیز تغییر می کند.

در یک زمان ، متخصصان انگلیسی در انستیتوی روانپزشکی در کالج کینگ وضعیت مغز افراد سالم و افراد مبتلا به آنهدونیا را مورد بررسی قرار دادند. در طول آزمایش ، شرکت کنندگان در آزمایش مجبور بودند نقاط تخیل مثبت و منفی مختلفی را در تخیل خود ترسیم کنند و دانشمندان در آن زمان وضعیت مغز خود را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. معلوم شد که افراد سالم به راحتی تصاویر خوب را ترمیم می کردند و برای اینکه بتوانند لحظه های منفی را بازآفرینی کنند ، مغز آنها سخت تر می شد. اما با مغز آنهدیونیست ها ، امور دقیقاً برعکس بود. ظاهراً مغز آنها برای ایجاد احساسات منفی به طور پیش فرض برنامه ریزی شده است.

 

دلایل روانشناختی برای آنهدنیا  وجود دارد. در دوران افسردگی ، تفکر فرد به گونه ای عمل می کند که به طور خودکار لحظه های منفی را از آنچه اتفاق می افتد ذخیره می کند و برای خود این ایده را تأیید می کند که "همه چیز بد است". توسعه anhedonia بیشتر مستعد افرادی است که دائماً بر ناکامی ها و کاستی های آنها تمرکز می کنند. 

 

 

علائم آنهدونیا

حالا بیایید در مورد چگونگی تشخیص آنهدونی  صحبت کنیم. فرض کنید پیش از این ، شخصی به دوچرخه سواری بسیار علاقه داشت و همین مسئله دریایی از احساسات مثبت را برای او به ارمغان آورد. اما اکنون او حتی در جهت حمل و نقل، هم از دو چرخه استفاده نمی کند. این چیست: تجلی از آنهدونیا یا ، شاید یک شخص فقط این سرگرمی را دوست نداشته باشد؟ باید اعتراف کنم که جواب دادن بلافاصله غیرممکن است. می توان مشخص کرد که چه عواملی باعث تغییر در عادات و ترجیحات شخص فقط در طی مکالمه با یک متخصص شده است.

همچنین در نگاه اول تشخیص یک تفکیک از آنهدون معمولی بسیار دشوار است. اما ، به عنوان یک قاعده ، بی علاقگی یک شرایط موقتی است و آنهدونیا پایدار و دائمی است. اگر نمونه خاصی را با دوچرخه نادیده نگیریم و به طور کلی رئوس مطالب و رفتارها و احساسات شخص را مورد تحلیل قرار دهیم ، تعیین اینکه آیا او تمایل به آنهدونیا دارد ، کاملاً واقع بینانه است.

 

در چنین مواردی می توانید به آنهدونیا شک کنید

1- شخصی محبت و عشق به عزیزان از جمله فرزندان خود را از دست داده است.

2- فرد از هر طریق ممکن از تماس با افراد ، از جمله از طریق ارتباطات اینترنتی و تلفنی خودداری می کند.

3- آناهدیست بیشتر وقت خود را به تنهایی ، معمولاً در اتاق خود می گذراند.

4- روزی روزگاری ، موسیقی مورد علاقه شما دیگر هیچ احساسی در شما ایجاد نمی کند.

5- ناگهان ، علاقه به فعالیتهای قبلاً دوست داشتنی از بین رفته است (مسافرت ، ورزش ، خرید ، آشپزی ، کتاب خواندن ، گشت و گذار در اینترنت ، تماشای فیلم و غیره).

6- حس طنز ناپدید شده است.

7- در ارتباط با مناظر زیبا ، آثار هنری ، حیوانات شگفت انگیز یا چیزهای غیرمعمول ، یک جدایی عاطفی به وجود آمده است.

8- برقراری ارتباط با دوستان یا نزدیکان ، فرد باید نقش احساسات شادی یا همدلی را بازی کند.

9- فردی با بی تفاوتی نسبت به اتفاقاتی مانند تولد فرزند ، عروسی و سایر جشن های ویژه واکنش نشان می دهد.

10- صمیمیت مانند گذشته احساساتی ایجاد نمی کند ، اگرچه در سطح فیزیولوژیکی ، هیچ انحرافی دیده نمی شود.

11- شخص کاملاً میل به خواب را از دست می دهد.

12- پاسخ احساسی به مراقبت و عشق به دیگران وجود ندارد.

اگر بیش از 1 مورد از این لیست مطابق با شرایط یک شخص باشد ، تقریباً با اطمینان کامل می توان از وجود آنهدونیا صحبت کرد.

 

 

درمان آنهدونیا

باید فوراً بگوییم که اگر کسی فکر کند که آنهدونیا را نمی توان درمان کرد و هیچ چیز بدی رخ نخواهد داده ، پس او اشتباه می کند. با گذشت زمان ، غم و اندوه می تواند چنان فردی را چنان سخ کند که معنای زندگی را کاملاً از دست بدهد. شاید توضیح ندهید که چرا این خطرناک است. از آنجا که آنهدونیا یکی از علائم افسردگی است ، معمولاً از داروهای گروه داروهای ضد افسردگی برای درمان این بیماری استفاده می شود.

وقتی فرد دچار افسردگی کلاسیک می شود ، تولید سروتونین و دوپامین در بدن او مختل می شود. کمبود اولی همیشه واکنشی حادتر نسبت به موقعیتهای استرس زا ، خلق و خوی ضعیف ، اضطراب ، وحشت و ایجاد هراس است. در مورد آنهدونی ، میزان غلظت دوپامین اختلال ایجاد می شود.

و اکنون نکته اصلی. بیشتر داروهای ضد افسردگی در جهت عادی سازی متابولیسم سروتونین است که در اصل هیچ تاثیری بر آنهدونیا ندارد. بنابراین ، می توانیم در مورد نامناسب بودن استفاده از این داروها برای درمان آنهدونی صحبت کنیم. اما امروز "قرص جادویی" وجود ندارد که بتواند با علائم آنهدون مقابله کند. بنابراین ، برای درمان این اختلال ، روشهای روان درمانی موثرتر به کار می آیند.

 

مؤثرترین این اهداف امروزه به عنوان درمان شناختی رفتاری شناخته می شود. خلاصه ، سپس ذات آن به تغییر دیدگاه یک شخص در مورد زندگی می پردازد و به او کمک می کند تا به خود اجازه دهد هر روز لذت ببرد. اما باید درک کنید که روند درمان آنهدونیا طولانی است و در هر صورت پزشک درمان فردی را انتخاب می کند.

امروزه محبوب ترین روش های درمانی برای آنهدونیا:

روان درمانی فردی (تمرکز روی احساسات مثبت ).

دارو درمانی (داروها به صورت جداگانه انتخاب می شوند).

درمان اختلالات روانی که علت اصلی آنهودونیا است.

به هر حال ، شما می توانید تا حدی سطح دوپامین را در بدن افزایش دهید ، و از این طریق تظاهرات آنهدونیا را با یک رژیم غذایی تضعیف کنید. برای این کار لازم است هر چه بیشتر غذاها حاوی دوپامین و در تولید این هورمون در رژیم غذایی روزانه خود قرار داشته باشید. 

 
شما نمی توانید مغز خود را با دوپامین تغذیه کنید ، اما می توانید مغز خود را برای تولید این هورمون تحریک کنید. برخی از مکمل های غذایی به شما کمک می کنند تا در رسیدن به سطح طبیعی دوپامین نگه دارید:
 
کورکومین موجود در زردچوبه یکی از مواد تشکیل دهنده چاشنی کاری مورد علاقه و ادویه ای مستقل است که می تواند برای تهیه تقریبا هر ظرفی از آن استفاده شود.
جینکو بیلوبا  معجزه آسا در سراسر جهان رواج دارد. اگرچه فواید آن اثبات نشده است ، اما اعتقاد بر این است که جینکو بیلوبا به تولید طولانی مدت دوپامین کمک می کند و بدن را به طور کلی تقویت می کند.
L- تیانین.  اسید آمینه که باعث تولید دوپامین می شود. بیشترین محصول حاوی تانین ، چای سبز است.
استیل-L- تیروزین.  سریع ترین شکل تیروزین جذب می شود و به تولید فعال دوپامین کمک می کند.
 
تیروزین بلوک ساختمان دوپامین است ، بنابراین حفظ این اسید آمینه در بدن نقش نسبتاً مهمی دارد. غذاهای غنی از تیروزین:
بادام
آووکادو
موز
گوشت گاو
مرغ
شکلات
قهوه
تخم مرغ
چای سبز
شیر
هندوانه
ماست

 

چگونه یاد بگیریم دوباره از زندگی لذت ببریم

حتی با درک وجود آنهدونیا ، همه افراد این فرصت یا تمایل را ندارند که از یک متخصص کمک بگیرند. در این حالت ، شما می توانید خودتان را بهبود ببخشید و برای این کار باید 3 مرحله زیر را انجام دهید.

 

مرحله اول

برای کمک به خود تصمیم بگیرید، این مهمترین و برای خیلی ها دشوارترین نقطه برنامه است. اول ، هر عملی با یک تصمیم شروع می شود. ثانیا ، در مواردی که به اصطلاح روان درمانی انجام می شود ، برای فرد دشوار است که ابتدا بتواند وجود یک مشکل را در خود تشخیص دهند و سپس باور کنند که قادر است به طور مستقل به خودش کمک کند. 

مرحله دوم

منبع لذت را پیدا کنید اگر منابع قدیمی لذت دیگر کار نمی کنند ، پس باید منابع جدیدی پیدا کنید. آنچه مهم است ، "کار اکتشافی" باید در همه حوزه های زندگی گسترش یابد. لازم است حس بویایی ، بینایی ، لمس ، چشایی ، شنوایی ، حرکات بدن را در برگیرد. علاوه بر این ، هر یک از این گروه ها ، به عنوان مثال ، طی 2 روز باید با دقت مورد بررسی قرار گیرند. حداقل دوشنبه و سه شنبه آینده می تواند به مطالعه بوها اختصاص یابد. این می تواند عطر در فروشگاه عطر ، بوی گیاهان ، میوه ها ، گیاهان ، سبزیجات ، ادویه ها ، روغنهای اساسی باشد. شما باید عطرها را آهسته مطالعه کنید و آنهایی را که کمی دوست دارید بنویسید.

چهارشنبه و پنجشنبه شما می توانید مطالعه لمس را مطالعه کنید. هدف این تمرین یافتن سطحی است که لذت لمسی را به همراه دارد. ورزش با بهترین حالت، بسته شدن چشمان انجام می شود. در طی دو روز ، شخص مجبور خواهد شد به طور عمدی انواع اشیا را لمس کند. این می تواند سنگ ، چرم ، خز ، کاغذ ، مواد سست و خامه ای ، شیشه ای ، پشم پنبه باشد. در میان آنها ، مطمئناً چیزی وجود خواهد داشت که به راحتی لمس می کنید.

 

دو روز آینده را می توان به مطالعه احساسات سلیقه خود اختصاص داد. "تحقیقات" بهترین کار برای شروع با محصولات ساده است ، برای مثال ، از میوه های آشنا ، سبزیجات ، شکلات یا شیرینی. سپس به تدریج ادویه های جدید و ترکیبات غیرمعمول محصولات را اضافه کنید. در حین تمرین ، باید با دقت روی احساسات خود متمرکز شوید ، تعیین کنید که کدام یک از غذاهایی را که می خورید خوش طعم ترین است.

روز هفتم و هشتم زمان مطالعه صداها است. بهتر است از صداهای طبیعت شروع کنید. به عنوان مثال ، به صدای باران ، باد ، صدای آب ، صدای پرندگان و حیوانات مختلف گوش دهید. بعد از این می توانید به سمت موسیقی بروید. اما خود را مجبور نکنید که به آن آهنگ هایی که قبلاً دوست داشتید گوش دهید. وظیفه تمرین یافتن صداهای جدیدی است که برای شنیدن دلپذیر خواهد بود.


بعد از این تمرین می توانید توجه خود را به تصاویر بصری معطوف کنید. شما می توانید هر چیزی را که می خواهید در نظر بگیرید: از ترکیب رنگ گرفته تا انواع مختلفی از اشیاء. در میان این تعداد ، مطمئناً حداقل چیزی وجود خواهد داشت که واقعاً مورد توجه واقع شود. اما مهم است که اشیاء را به صورت آگاهانه ، آهسته در نظر بگیرید و به احساسات خود گوش دهید.

خوب ، مفید است که دو روز آخر این مرحله از خود درمانی را به جستجوی لذت های جنبشی ، یعنی لذت های حرکتی اختصاص دهیم. در این دوره ، شما می توانید همه چیز را امتحان کنید: از رقصیدن ، شنا و یوگا گرفته تا ورزش های رزمی. نکته اصلی این است که حرکاتی را که دوست دارید انجام دهید پیدا کنید. البته این بدان معنی نیست که تمرین باید بعد از این 12 روز به پایان برسد. این تمرینات دقیقاً به همان اندازه که یک شخص نیاز داشته باشد تکرار می شود تا بتواند منابع جدیدی از لذت را پیدا کند. اما در اینجا باید بسیار مراقب باشید تا مبدأ شادی نشانی از مشکلات جدید (با سلامتی ، قانون و غیره) نشود.


مرحله سوم

تفکر خود را تغییر دهید این مورد از برنامه درمانی برای اجرای خود به خود اما بسیار واقعی بسیار دشوار است. یکی از موثرترین تمرینات ، ایجاد یک به اصطلاح خاطرات لذت و لحظه های ضبط روزانه است که حداقل لذت ناچیزی را به ارمغان آورده است. این حتی می تواند کوچکترین رویدادها باشد. به عنوان مثال باران یک دقیقه قبل از بیرون رفتن شما تمام شد و یا کسی برای تلفن خود شارژر را به شما قرض داد ، یک قلم وجود داشت که مدتهاست در جستجوی آن بودید.

در ابتدا ، به احتمال زیاد ، فرد لحظه های بسیار دلپذیری را متوجه می شود ، اما به مرور زمان تعداد آنها به تدریج افزایش می یابد ، و با آنها احساس لذت می کند. در دنیای مدرن ، آنهدونیا یک پدیده نسبتاً متداول است. بخشی از دلیل چنین آمارهای غم انگیز ویژگی های زندگی مدرن است. استرس های مکرر ، یک رژیم غذایی ناسالم ، تنش مداوم منجر به اختلال در فعالیت مغز  و تغییر در پیش زمینه هورمونی می شود که باعث می شود فرد عصبی تر و آسیب پذیر شود ، توانایی مشاهده لحظات دلپذیر در اطراف خود را از دست می دهد و تمرکز خود را بر روی بد انجام می دهد.

اگر آنهدونیا نتیجه بیماری روانی یا اختلال شدید جسمی باشد ، لازم است شخص بستری و معاینه و معالجه انجام شود. هنگامی که پزشک علت بیماری را مشخص کرد و دوره ای از درمان دارویی را انجام داد ، با پویایی مثبت ، درمان و بهبودی بیشتر در خانه ، با نظارت پزشک معالج ادامه خواهد یافت.

به یاد داشته باشید که آنهدونیا بیماری است اما مهمتر از همه، قابل درمان است .

نظرات

۱۳۹۹/۳/۲۷فکر کنم همه بصورتی آنهدونیا داریم

۱۴۰۰/۷/۱۱همه اختلالات روانی با یکدیگر متفاوت هستند ، اما علائمی وجود دارد که در بیماری های مختلف مشابه است. یکی از اصلی ترین علائم این بیماری آنهدونی است - کاهش یا از دست دادن توانایی دریافت لذت. آنهدونی را می توان در میان علائم اختلال دوقطبی ، اسکیزوفرنی ، اختلالات هذیانی و افسردگی یافت.

۱۴۰۰/۷/۱۱با آنهدونی ، فرد دیگر از زندگی لذت نمی برد. چنین مریضی را نمی توان خنداند . بسیاری از تکنیک های درمانی برای برانگیختن احساسات مثبت در بیماران و آموزش لذت بردن از آنها ایجاد شده است. آنهدونی در همه اختلالات آنقدر برجسته است و برای بیماران آنقدر مشکل است که اغلب متخصصان توجه خود را به آن معطوف می کنند و همه علائم دیگر را تحت الشعاع قرار می دهند. بهبودی ناشی از آنیدونی معمولاً به بازگشت بیمار به جامعه کمک می کند.

۱۴۰۰/۷/۱۱در برخی از اختلالات ، آنهدونی می تواند مادام العمر باقی بماند. به عنوان مثال ، در اسکیزوفرنی مزمن ، پس از خروج از مرحله روان پریشی فعال ، بیمار وارد مرحله علائم افسردگی می شود - افسردگی پس از روان. این مرحله از اسکیزوفرنی در موارد شدید می تواند یک عمر طول بکشد و خارج شدن بیمار از این حالت بسیار دشوار است. در مورد افسردگی شدید نیز همین اتفاق می افتد. آنهدونی دائماً در زندگی بیمار غالب است و خنداندن او یا آموزش لذت بردن از زندگی بسیار دشوار است.

۱۴۰۰/۷/۱۱اکثر بیماران را می توان در طول درمان دارویی و روان درمانی از حالت آنهدونی خارج کرد. با کمک تکنیک های خاص روان درمانی ، متخصصان ابتدا خاطرات شادی را در بیمار برانگیخته و سپس به او کمک می کنند تا به طور مصنوعی در این احساس غوطه ور شود. در نتیجه ، فرد حالت آنهدونی را متوقف می کند و یاد می گیرد که به این حالت باز نگردد.

۱۴۰۰/۷/۱۱وضعیت انسان با مجموعه ای از فرایندهای شیمیایی وابسته به هورمون ها تعیین می شود. سروتونین و دوپامین هورمون های شادی نامیده می شوند ، زیرا اولی خلق و خو را بهبود می بخشد و دومی تجربه لذت را ممکن می سازد. سروتونین سلولهای مسئول میل جنسی ، اشتها ، خواب ، حافظه و توانایی یادگیری را تنظیم می کند. دوپامین به کنترل چرخه خواب و بیداری کمک می کند ، از فرایندهای فکری پشتیبانی می کند و از استرس محافظت می کند

۱۴۰۰/۷/۱۱آنهدونیا یکی از علائم اصلی افسردگی است ، اما در اختلالات اضطرابی ، اسکیزوفرنی ، شرایط پس از سانحه ، مصرف مواد مخدر نیز رخ می دهد. اگرچه آنهدونی تنها یک علامت نیست ، در طول تجربه بحران های عمیق شخصیت ، هنگامی که سیستم ارزش ها تغییر می کند ، مشاهده می شود. در هر صورت ، این وضعیت غیر طبیعی است و نیاز به توجه دارد. گاهی حتی به شیوه زندگی یک فرد ، انتخاب آگاهانه او تبدیل می شود.

۱۴۰۰/۷/۱۱ - دلایل مربوط به کاهش سطح دوپامین است که مسئول لذت است. با رشد طبیعی آن ، ما احساسات مثبت مرتبط با فعالیت ها و موقعیت های خاص را تجربه می کنیم. دلایل روانشناختی نیز وجود دارد که تفکر خاص بر آن غلبه می کند و به لطف آن ، شخص به طور خودکار در دنیای خارج آنچه منفی است را انتخاب می کند ، که این ایده را بد بودن همه چیز تأیید می کند.

۱۴۰۰/۷/۱۱ - منابع بسیار زیادی از لذت در زندگی افراد وجود دارد ، زیرا چندین گزینه برای آنیدونی نیز وجود دارد. در میان آنها ، دو مورد اصلی فیزیکی و اجتماعی هستند. در ابتدا ، فرد از غذا ، ورزش ، موسیقی لذت نمی برد. از نظر اجتماعی ، او علاقه خود را به ملاقات با دوستان و بستگان ، مهمانی ها از دست می دهد.

۱۴۰۰/۷/۱۱علائم آنهدونیا , چه زمانی باید زنگ خطر را به صدا در آورید؟ - وقتی عروسی ، تولد کودک ، تولد فقط باعث بی تفاوتی می شود. وقتی مجبورید از احساسات مانند شادی یا همدلی با دوستان و خانواده تقلید کنید. دیگر نمی خواهید رویاپردازی کنید یا برنامه ریزی کنید. با از بین رفتن احساس عشق ، محبت. از دست دادن علاقه به سرگرمی ، مسافرت ، خرید ، تعطیلات ، آشپزی ، مطالعه. فقدان احساسات هنگام گوش دادن به موسیقی ، بی تفاوتی احساسات در هنگام مشاهده آثار هنری ، مناظر زیبا - همه اینها نشانه هایی هستند.

۱۴۰۰/۷/۱۱آیا می توان به طور مستقل توانایی لذت بردن را بازیابی کرد؟

۱۴۰۰/۷/۱۱می توان. اما اولین قدم این است که یک تصمیم صادقانه برای کمک به خودتان بگیرید. باید بدانید که کار چندان آسانی نیست ، باید تلاش کنید و موضوع را به پایان برسانید. در مرحله بعد ، باید منبع لذت را پیدا کنید. اگر مشوق های قدیمی جواب نداد ، ما به دنبال انگیزه های جدید هستیم. علاوه بر این ، جستجو باید کلی باشد - در همه زمینه ها. سپس تفکر خود را دوباره مرتب می کنیم. چیزی به نام "خاطرات لذت" وجود دارد. هر شب ، همه رویدادها و لحظات روز گذشته را که حداقل یک ثانیه شادی برای شما به ارمغان آورده است ، بنویسید. هیچ چیز جهانی نیست حتی اگر در ابتدا موارد کمی وجود داشته باشد ، لیست به مرور افزایش می یابد

۱۴۰۰/۷/۱۱- قرص جادویی نیست؟آن را قورت بدهید و دوباره شاد شوید ... - آنهدونی از علائم افسردگی است و از داروهای ضد افسردگی به عنوان دارو استفاده می شود. با این حال ، این کاملا صحیح نیست. سروتونین مسئول کاهش خلق و خو ، اضطراب و وحشت است و دوپامین مسئول آنیدونی است. رایج ترین داروهای ضد افسردگی متابولیسم سروتونین را عادی می کند. آنها مالیخولیا را کاهش می دهند ، اما تأثیر کمی بر آنیدونی دارند. علاوه بر این ، حتی با داروی مناسب ، هیچ دارویی نمی تواند مشکلات روانی زمینه ای را حل کند.

۱۴۰۰/۷/۱۱شایع ترین مشکلات در آنهدونیا چیست ؟

۱۴۰۰/۷/۱۱مبتنی بر اعتقاداتی است که ما به آنها کاملاً اعتقاد داریم. به لطف این ایده ها ، ما تصمیمات خود را کاملا آگاهانه نمی گیریم. بیشتر اوقات ، مردم متقاعد شده اند که شادی را باید به دست آورد. که پس از لذت همیشه مشکل وجود دارد ؛ شما برای شاد بودن به دلیل مهمی احتیاج دارید. اگر یک خط سیاه در زندگی وجود دارد ، نمی توانید شادی کنید. اگر عزیزان رنج ببرند ، نمی توانید شادی کنید. بنابراین نکته اصلی این است که درک کنید که شادی و لذت از همان ابتدا به شخص داده شد ، لازم نیست هزینه ای برای او بپردازید. فقط باید مصرف کنید و لذت ببرید.

۱۴۰۰/۷/۱۱افرادی هستند و بسیاری از آنها هستند که به معنای واقعی کلمه تمام انرژی را از شما می گیرند و با منفی خود آلوده می شوند ... - بله ، آنها عمداً روی منفی گیر می کنند. هر کس آزادی انتخاب دارد. اما هر از گاهی مجبور به تعامل با این افراد می شویم. علاوه بر این ، آنها ممکن است بستگان یا همکاران کار ما باشند. در یکی از طبقه بندی خون آشام های روانی نوعی "همه سیاه" وجود دارد که به معنای واقعی کلمه به معنی "همه سیاه" است. این افراد غریزه ظریفی دارند و همیشه می دانند چه چیزی باید بگویند تا طرف مقابل را به افکار بد سوق دهد.

در ادامه بخوانید...

اختلال طیف اوتیسم (قسمت دوم)

در

تشخیص علائم ASD

پزشکان ADS را بررسی رفتار کودک و رشد او را تشخیص می دهند. در کودکان کم سن ASD را در واقع می توان تا سن دو سالگی به طور معتبر تشخیص داد.
کودکان بزرگتر و نوجوانان زمانی باید برای ASD ارزیابی شوند که والدین یا معلمین نگرانی هایی را بر مبنای مشاهده ی رفتار اجتماعی ، ارتباطی و بازی بچه ها مطرح کنند.
تشخیص علائم بالینی ASD در بزرگسالان کار آسانی نیست. در بزرگسالان ، برخی از علائم ASD با علائم اختلالات دیگر بهداشت روانی مثل اسکیزوفرنی یا اختلال فزونکاری کمبود توجه (ADHD) مشترک است. بنابراین ، برای تشخیص درست ASD در بزرگسالان ، باید مشکلات گذشته ی او را فهمید و توانایی هایش را شناسایی کرده و به روش درست کمک کردن به او دست یافت.(سیارک)


تشخصی علائم در نوجوانان ، یک فرایند دو مرحله ای است :
مرحله ی اول : غربالگری کلی رشد در زمان چکاپ های سلامتی فرزند
هر کودک باید مرتبا توسط پزشک متخصص اطفال یا مرکز مراقبت های بهداشتی کودکان در مراحل ابتدایی سن خود ، چکاپ شود. مرکز پیشگیری و کنترل بیماری ها (CDC) ، غربالگری مخصوص ASD را در ویزیت 18-24 ماهه توصیه می کند.
غربالگری زودتر لازم خواهد بود اگر در خطر بالای ASD یا مشکلات رشدی باشد. این افراد شامل کودکانی می شوند که :
• دارای خواهر ، برادر یا دیگر اعضای خانواده با بیماری ASD هستند.
• دارای نشانه های رفتاری ASD هستند.
• نارس یا زود متولد شده یا وزن تولدشان کم است.
نگرانی ها و تجربه ی والدین در فرایند غربالگری برای کودکانی که فرزند آخر هستند یا از والدین مسن هستند ، بسیار اهمیت دارد. اغلب ، پزشکان از والدین سوالاتی را راجع به رفتارهای کودک پرسیده و این اطلاعات را با مشاهدات خود یا والدین از کودک ، ترکیب می کنند. 
کودکانی که مشکلات رشدی مختلفی را در این فرایند غربالگری از خود نشان دهند ، به مرحله ی دیگر ارزیابی ارجاع داده می شوند.
مرحله ی دوم : ارزیابی های بیشتر
این ارزیابی توسط گروهی از پزشکان یا دیگر متخصصان بهداشتی با دامنه ی وسیعی از کارشناسان است که در تشخیص علائم ASD تجربه دارند. این تیم شامل موارد زیر است :
• متخصص رشد اطفال – دکتری که دارای آموزش مخصوص در زمینه ی رشد کودک است.
• روانشناس و/یا روانکاو کودک – پزشکی که از رفتار و رشد مغز مطلع است.
• آسیب شناس (پاتولوژیست) گفتاردرمانی – متخصص بهداشتی که آموزش های ویژه ی مشکلات ارتباطی را دیده است.(سیارک)
در ارزیابی ، موارد زیر تعیین می گردد :
• سطح شناختی یا مهارت های تفکر
• قابلیت های زبانی
• مهارت های مناسب سن که برای تکمیل فعالیت های روزانه به طور مستقل ضروری است مثل خوردن ، لباس پوشیدن و دستشویی کردن.
چونکه ASD ، اختلال پیچیده ای است که اغلب به همراه اختلالات یادگیری یا بیماری های دیگر رخ می دهد ، ارزیابی جامع ، شامل موارد زیر نیز است :
• آزمایشات خون
• تست شنوایی
حاصل ارزیابی ، توصیه هایی برای کمک به برنامه ریزی درمانی است.
تشخیص علائم در کودکان سن بالاتر و نوجوانان
کودکان سن بالاتر که علائم بیماری ASD در آنها بعد از آغاز مدرسه دیده شده نیز در ابتدا توسط تیم آموزشی ویژه ی مدرسه ، شناسایی و ارزیابی شده اند. تیم مدرسه ، این کودکان را به متخصصین مراقبت های بهداشتی ارجاع می دهد.
والدین شاید با پزشک متخصص اطفال درباره ی مشکلات اجتماعی فرزند خود مثل مسائل ارتباطی ماهرانه ، صحبت کنند. این موضوعات ارتباطی ماهرانه شامل درک تن صدا ، حالت های چهره یا زبان بدن است. کودکان سن بالاتر شاید در درک صنایع بدیعی، شوخی یا طعنه مشکل داشته باشند. والدین ممکن است بفهمند که فرزندشان نیز برای تشکیل دوستی با همتاهای خود مشکل دارد. پزشک متخصص می تواند کودک را برای ارزیابی و درمان بیشتر ارجاع دهد.
تشخیص علائم در بزرگسالان
بزرگسالانی که از علائم و نشانه های ASD‌ مطلع می شوند باید با دکتر صحبت کرده یا برای ارزیابی بیشتر ، درخواست مرجع کنند. در حالی که آزمایش ASD در بزرگسالان قبلا تصحیح شده ، ولی آنها را می توان به روانکاو یا روانشناس با تجربه در مورد ASD ارجاع داد. متخصص راجع به نگرانی هایی مثل چالش های تعامل و ارتباطات اجتماعی ، موضوعات حسی ، رفتارهای تکراری و تمایلات محدو سوال می کند. اطلاعاتی درباره ی سابقه ی رشدی بزرگسال به تشخیص علائم دقیق کمک کرده و ارزیابی ASD شامل صحبت با والدین و دیگر اعضای خانواده نیز خواهد بود. (سیارک)
عوامل خطر
دانشمندان ، علت دقیق ASD را نمی دانند ولی محققان پیشنهاد می کنند که ژن ها و محیط ، نقش مهمی در ایجاد آن دارد.
عوامل خطر شامل موارد زیر است :
• جنسیت – پسرها نسبت به دخترها ، علائم بیماری ASD را بیشتر دارند.
• داشتن برادر یا خواهر با این بیماری .
• دارای والدین مسن بودن ( مادری که در زمان تولد نوزاد ، 35 ساله یا مسنتر است و/یا پدری که 40 ساله یا مسنتر است )
• عوامل ژنتیکی – حدودا 20%‌ از کودکان ASD دارای وضعیت ژنتیکی ویژه ای هستند. وضعیتی که نسبت به بقیه شامل سندرم دان ، سندرم X ضعیف و TUBEROUS SCLEROSIS هستند.
در سال های اخیر ، تعداد بچه های ASD افزایش یافته است. متخصصان مخالفند که آیا این مساله افزایش صحیح ASD‌ باشد چونکه دستورالعمل های تشخیص علائم آن در سال های اخیر نیز تغییر یافته است. همچنین ، بسیاری از والدین و پزشکان حالا این اختلال را می دانند ، پس والدین به احتمال زیاد، فرزندان خود را غربالگری کرده و پزشکان بیشتری توانایی تشخیص درست ASD را حتی در بزرگسالی دارند.
روش های درمانی و معالجه
درمان اولیه ی ASD و مراقبت صحیح ، مشکلات فردی را کاهش می دهد در حالی که به آنها کمک کرده تا مهارت های جدید را یاد گرفته و از توانایی های خود بهره ی بیشتری ببرند. دامنه ی وسیعی از موضوعات در مقابل روی افراد " این طیف" است یعنی هیچ رفتار درمانی ساده نیز برایشان وجود ندارد. کار نزدیک با دکتر یا متخصص مراقبت های بهداشتی ، نقش مهمی در یافتن برنامه ی درمانی درست دارد. گزینه های درمانی مختلف، خدمات اجتماعی ، برنامه ها و منابع دیگر نیز وجود دارد که به این موضوع کمک می کند.
نکته هایی در اینجا وجود دارد .
• دفتر یادداشت مفصلی آماده کنید. مکالمات و ملاقات ها را با مراکز مراقبت های بهداشتی و معلمان ثبت کنید. این اطلاعات زمان تصمیم گیری ، کمک بسیاری است.
• گزارشات دکتر و ارزیابی های او را در دفتر یادداشت ، ثبت کنید. این اطلاعات به کیفیت بهتر برنامه های اجتماعی فرد کمک می کند.
• با سازمان مراقبت های بهداشت، مدرسه یا گروه های حمایت از اوتیسم درباره ی برنامه های اجتماعی آنها ، تماس بگیرید.
• با متخصص اطفال ،مسئولین مدرسه یا پزشک برای یافتن متخصص اوتیسم محلی صحبت کرده تا به توسعه ی برنامه ی اقداماتی کمک کنند و منابع محلی دیگری را پیدا کنید.
• گروه حمایت از اوتیسم را پیدا کنید. بیان اطلاعات و تجربه ها به افراد ASD و/یا مراقبین شان کمک می کند تا گزینه هایی را یافته و تصمیماتی گرفته و استرس خود را کاهش دهند.
تجویز دارو
دکتر ممکن است از تجویز دارو برای برخی از مشکلات رایج در ASD استفاده کند. شخص ASD ممکن است با تجویز دارو مشکلاتش در موارد زیر کمتر گردد :
• کج خلقی
• پرخاشگری
• رفتار تکراری
• فزونکاری
• مشکلات توجهی

ترجمه توسط itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

10نشانه که در افراد سخت گیر وجود دارد

در

همه ما در زمان هایی تحت فشار بوده و با این احساس آشناییم، مثل داشتن ضرب‌العجل‌هایی در کار، پیش آمدن حوادث ناگوار، تلاش برای رسیدن به اهداف رفیع و .....اما برای افراد سخت گیر مثل ما، بیشتر این فشارها از خود ما ناشی می‌شود. خود را برای داشتن زیاد و زیادتر ، تحت فشار قرا می دهیم ، فکر شکست به ما استرس وارد می کند و اغلب خود را در مورد چیزهای کوچک سرزنش می‌کنیم.
اگر به خود سخت می‌گیرید، حتما این 10 نشانه در شما  هم وجود دارد.


1. کمک خواستن را دوست نداریم.  

اما برای کمک به هر کسی که نیاز دارد بیشتر خوشحال می‌شویم
دوست نداریم  از دیگران کمک بخواهیم زیرا نگرانیم که فکر کنند ، نالایق هستیم. تلاش می‌کنیم که توانا و مستقل باشیم،اما برای کمک به هر فردی آماده ایم ، و آن‌ها را برای کمک خواستن  موردسرزنش قرار نمی دهیم.

2. می‌خواهیم کامل زندگی کنیم.
 نمی‌خواهیم که یک زندگی متوسط داشته باشیم؛ خواهان زندگی‌های شگفت‌آور، خوشحال، و موفق هستیم. به خودمان سخت می‌گیریم زیرا برای رسیدن به این ایده آل سختی زیادی باید متحمل شویم.

3. از شکست متنفریم.
هیچ کس شکست را دوست ندارد، اما ما واقعاً، واقعاً از آن متنفریم.  همیشه دربارۀ اهداف و این که چگونه از شکست پرهیز کنیم فکر می‌کنیم، البته این به نفع ماست ،اغلب مدیریت می‌کنیم تا اشتباهات را پیش‌بینی کنیم و از انجام اشتباهات  مجدد پرهیز کنیم، اما زمانی که اشتباهی از ما سر می زند بسختی خودرا متنبه می کنیم.

4.فکر  دربارۀ انتقاد سازنده‌ای که دریافت کرده‌ایم  را متوقف نمی کنیم.
در صورتی که شخصی به ما نقد سازنده ای را پیشنهاد کند، گوش می‌کنیم و آن را برای ماه‌ها به خاطر می‌سپاریم. اغلب برایمان گوش دادن به انتقاد سخت است ، چون ما دوست نداریم هیچ چیز منفی دربارۀ خودمان بشنویم، اما  همیشه نهایتاً توصیه را  برای ارتقاء مهارت ها دنبال می‌کنیم.(سیارک)

5. مورد تمجید واقع شدن به ما احساس خوبی نمی‌دهد.
گرچه  واقعاً سخت کار می‌کنیم، اما همیشه از دریافت تعریف و تمجید متعجب می شویم . تلاش می‌کنیم تا آنجایی که ممکن است فروتن باشیم. احتمال دارد بگوییم "فراموشش کن، مسأله‌ای نیست" تا این که بگوییم "متشکرم!".


6. متأسفم را زیاد بکار می بریم.
اگر کسی را ناامید کنیم، بلافاصله عذرخواهی می‌کنیم. درک می‌کنیم که اشتباه کرده ایم و تنها راه،  تلاش برای درست کردن آن است. حتی زمانی که شخص مورد نظر ما را می‌بخشد، به سختی باور می‌کنیم که بخشیده شده ایم زیرا انتظار داریم سایر مردم نسبت به ما سخت‌گیر باشند.

7. اشتباهات گذشته را تثبیت می‌کنیم.
افرادی که به خودشان سختگیر هستند همیشه اشتباهاتشان را به یاد دارند چون امیدوارند که  با نگه داشتن اشتباه در ذهن ، دوباره اشتباه مشابهی را انجام ندهند. برخی اوقات سخت است، اما مفید هم واقع می شود زیرا هرگز اشتباهات مشابه را دوبار انجام نمی‌دهیم!

8. ما زیاد فکر می‌کنیم.
زمانی که سناریو یی را تصور می‌کنیم   اغلب دربارۀ مشکلاتی که هرگز رخ نداده اند فکر می کنیم، در صورتی که می توانیم درباره ی آینده ی درخشان و تمام احتمالاتی که در برمی گیرد فکر کنیم.

9. به خودمان دلگرمی می‌دهیم.
به خودمان دلگرمی های مثبت می دهیم تا برای همه چیز از مصاحبه های شغلی تا پختن یک خوراک جدید آماده شویم. به خودمان می گوییم که همه چیز خوب خواهد بود، و معمولاً همین گونه است.احتمالاً به خاطر دلگرمی های عالی ما.
10.  به افراد دیگر سخت نمی‌گیریم، فقط به خودمان سخت می‌گیریم.
نسبت به خود سخت گیر هستیم ، در عوض، تلاش می کنیم که نسبت به افراد دیگر مثبت و تشویق کننده باشیم تا آن ها درباره ی دستآوردهایشان احساس خوبی داشته باشند.

 

نظرات

۱۳۹۵/۱۰/۲۸جالب بود مرسسسسسسسسسسی

در ادامه بخوانید...

یاد بگیرید که چگونه با دیابت­ زندگی کنید

در

احساس ضعف، ناراحت یا عصبانی شدن هنگامیکه شما مبتلا به دیابت هستید، معمول است. شما ممکن است مراحلی که باید برای سالم ماندن اتخاذ کنید را بدانید، اما مشکل، عمل کردن و ماندن بااین برنامه­ در طول زمان است. در اینپست نکاتی در مورد اینکه چگونه با دیابت خود مقابله کنید، خوب غذا بخورید و فعال باشید، آورده شده است. (سیارک)  

با دیابت مقابله کنید.

استرس قند خون را بالا می­برد. راه­های کاهش استرس را یاد بگیرید. سعی کنید نفس عمیق بکشید، باغبانی کنید، پیاده­ روی کنید، تفکر کنید، بر روی سرگرمی­های خود کار کنید، یا به موسیقی مورد علاقه­ تان گوش دهید.

اگر غمگین هستید کمک بخواهید. یک مشاور بهداشت روانی، گروه پشتیبان، عضو روحانیون، دوست، یا عضو خانواده که به نگرانی­های شما گوش می­دهد، می­تواند به شما کمک کند که احساس بهتری داشته باشید.

خوب بخورید.

یک برنامه غذایی دیابت به کمک تیم مراقب از سلامتی­ درست کنید.

غذاهایی که کالری، چربی اشباع، چربی ترانس، شکر، و نمک کمتری دارند، را انتخاب کنید.

غذاهایی که فیبر بیشتری دارد، از قبیل غلات سبوس­دار، نان، کراکر، برنج، یا پاستا را بخورید.

غذاهایی نظیر میوه، سبزیجات، دانه­ های سبوس­دار، نان و غلات، و شیر کم چرب یا خشک بدون­ چربی و پنیر را انتخاب کنید.

بجای آب­میوه و نوشابه­ های عادی، آب بنوشید.

هنگام خوردن غذا، نصف ظرفتان را با سبزیجات و میوه پر کنید، یک چهارم را با پروتئین­های بدون چربی، مثل لوبیا، مرغ یا بوقلمون بدون پوست، یک چهارم را با دانه­ های سبوس­دار، نظیر برنج قهوه­ ای یا پاستای گندم سبوس­دار پر کنید. (سیارک)  

فعال باشید

هدفی برای فعال­تر بودن در بیشتر روزهای هفته داشته باشید. بتدریج با 10 دقیقه پیاده­روی، 3 بار در روز، شروع کنید.

دو بار در هفته کار کنید تا قدرت عضلانی شما افزایش یابد. از کش­ باندها استفاده کنید، یوگا، باغبانی سخت (حفر و کاشت با ابزار) انجام دهید، و یا سعی کنید، یا شنا بروید.

با استفاده از برنامه غذایی­تان و حرکت بیشتر، در یک وزن سالم بمانید یا به آن برسید.

بدانید که هر روز چه باید بکنید.

داروهای خود را برای دیابت و دیگر مشکلات سلامتی، حتی زمانیکه شما احساس خوبی دارید، مصرف کنید. از پزشک خود بپرسید که آیا شما برای جلوگیری از حمله قلبی یا سکته مغزی نیاز به آسپیرین دارید. اگر شما نمی­توانید مخارج داروهای خود را بدهید و یا اگر شما هر گونه عوارض جانبی دارید به پزشک خود بگویید.

پاهایتان را هر روز برای بریدگی­ها، تاول، لکه­ های قرمز، و تورم چک کنید. در مورد هر جراحتی که هنوز باقی مانده است، سریعا به تیم مراقبت­ از سلامتی­تان خبر دهید.

برای حفظ سلامتی دهان، دندان­ها، لثه­  ، هر روز دندان­هایتان را مسواک زده و از نخ دندان استفاده کنید.

سیگار نکشید. برای ترک آن درخواست کمک کنید. 

قند خون خود را بررسی کنید. شما ممکن است که بخواهید آنرا یک یا چند بار در روز چک کنید.  مطمئن شوید که در مورد آن با تیم مراقبت ازسلامتی­تان صحبت کنید. (سیارک)  

در صورتیکه پزشک­تان توصیه کرد، فشار خون­تان را چک کنید و آنرا ثبت کنید.

با تیم مراقبت از سلامتی صحبت کنید.

اگر هر سوالی در مورد دیابت دارید از پزشک خود بپرسید.

هرگونه تغییری در سلامتی­ را گزارش دهید.

اقداماتی که باید اتخاذ کنید.

در مورد یک برنامه غذایی سالم، بپرسید.

در مورد راه­های فعال ماندن بپرسید.

در مورد اینکه چگونه و چه وقت آزمایش قند خون بگیرید و چگونه از نتایج آن برای مدیریت دیابت استفاده کنید، بپرسید.

از این نکات برای کمک به خود مراقبتی استفاده کنید.

در مورد اینکه چگونه برنامه دیابت کار می­کند، هر وقت که شما تیم مراقبت از سلامتی­ خود را ملاقات می­کنید، بحث کنید.

پست های مرتبط :

انواع دیابت

رژیم غذایی برای دیابتی ها

پیوند ISLET

چگونه به عزیزانمان کمک کنیم تا دیابت را کنترل کنند.

9ماده غذایی شگفت انگیز برای دیابتی ها

کنترل سطح قند خون در دیابت نوع 2

انتخاب جوراب مناسب برای پای دیابتی

در مورد دیابت بیشتر بدانید

دیابت را جدی بگیرید

دانستن الفبای (ABC) دیابت

یاد بگیرید که چگونه با دیابت­ زندگی کنید

بیماران دیابتی از روال عادی مراقبت مطلع شوید تا سالم بمانید

پیش­ دیابت و مقاومت به انسولین چیست

چگونه مقاومت به انسولین به دیابت نوع 2 و پیش دیابت مربوط می­شود

آیا مقاومت به انسولین و دیابت می توانند معکوس شوند

چه گام هایی می تواند مقاومت به انسولین و پیش دیابت را معکوس کند

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک)  

مترجم  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

چه چیزی باعث سفیدشدن زودرس مو می شود

در

سفیدشدن زودرس تقریبا همیشه توسط ژنتیک ایجاد می شود. استرس، موهای خاکستری ایجاد نمی کند.
استرس. سیگار. غذای ناسالم. کارما ی(اعمال) بد. هیچ یک مسئول سفیدشدن زودرس نیستند. برای همین شما می توانید مادر یا پدر خود را سرزنش کنید.


موها خاکستری می شود، زیرا سلول های رنگدانه، دیگر رنگدانه، یا رنگ درست نمی کنند. ملانوسیت ها، سلول های مسئول رنگ پوست و مو هستند و در همه جای پوست شما، و در پایه ی هر فولیکول مو یافت می شوند. در همه، این ملانوسیت های مبتنی بر مو در نهایت از بین می روند. برای اکثر افراد این حالت، حدود سن سی و پنج سالگی آغاز می شود. تا سن 50 سالگی، موهای50 درصد از افراد 50٪ خاکستری شده اند.

  
موی برخی از افراد زودتر خاکستری می شود. اگر موی شما قبل از سن 20 سالگی خاکستری شود، آنرا "سفیدشدن زودرس" می نامند. که این تقریبا همیشه ارثی است. اگر موهای شما قبل از موعد خاکستری شدند، اگر هر گونه سوال یا نگرانی ای دارید با دکتر خود صحبت کنید.

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک)  

مترجم  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

آیا زمانی که چشمانتان پوشیده شده است میتوانید در یک خط کاملا مستقیم حرکت کنید

در

 

در افراد مضطرب احتمال حرکت به چپ زمانی که چشمانشان پوشیده شده؛ بیشتر است.


آیا شما میتوانید زمانیکه چشمانتان پوشیده شده است در یک خط کاملا راست حرکت کنید؟خوشبختانه این مهارت معمولا خواسته نمیشود چرا که مردم در انجام آن خوب نیستند.اکثرا به یک سمت منحرف میشوند.و جهتی که به سمت آن منحرف میشوید ممکن است مرتبط با شخصیت شما باشد.افرادی که بیشتر مضطرب هستند،برای مثال،تمایل به کشیده شدن به سمت چپ را دارند.این مفهوم میتواند به دانشمندان کمک کند تا محل قرارگیری این ویژگی های شخصیتی در مغز را شناسایی کنند.(اگر به این فکرمیکنید که اگر از شما خواسته شده بود با چشمان پوشیده در اطراف راه بروید ممکن بود استرس بگیرید،بله درست است- و این فکر را فعلا نگه دارید)


ماریو ویک(Mario Weick)،یک روانشناس در دانشگاه کِنت انگلستان و همکارانش علاقه مند به دو دسته ی احساسات و انگیزه ها بودند که میتوانند در توصیف شخصیت فرد به کار روند.یک دسته، که روانشناسان سیستم رویکرد رفتاری (BAS)می نامند،شامل احساسات مثبت و دنبال کردن لذت میشود.دسته ی دیگر سیستم بازداری رفتاری است(BIS).این دسته شامل اضطراب و جلوگیری از بروز احساسات میباشد. ویک بیان میکند که دو سیستم با یک دیگر کار میکنند تا خواسته ها و انگیزه های ما را در تعادل نگه دارند.یک فرد ممکن است در یک دسته بندی خاص یا دسته بندی دیگر امتیاز بالایی کسب کند،شخصی با امتیاز BIS بالا خیلی محتاط و نگران ،درمقابل شخصی با BAS بالا رانده و شاد خواهد بود.اما همچنین میتوان در هر دو زمینه امتیاز بالا گرفت.


مطالعات گذشته BAS ،دسته ی شخصیت بیشتر مثبت، را به سمت چپ مغز مرتبط کرده اند. اشاره هایی وجود داشته که در شرایط خاص،این فعالیت توجه یک فرد را به طرف راست تغییرمیدهد.(سمت چپ مغز شما طرف راست بدنتان را کنترل میکند و بالعکس).


ویک میخواست بداند که ایا این اثر در شخص با چشمان پوشیده که تلاش میکند در یک خط راست حرکت کند ظاهر میشود یا خیر. وی 78 دانشجو که بیشترشان خانوم بودند را جمع کرد.افراد یک پرسشنامه شخصیت را که به آن ها امتیازی برای BIS و BAS میداد،پر کردند.سپس آن ها در یک اتاق معمولی ایستادند و به یک ایکس روی زمین که 6متر جلوتر از آن ها قرارداشت ، نگاه کردند.پس از پوشیدن "عینک چشم بسته" که بینایی آن ها را مسدود میکرد،تلاش کردند در یک خط راست به سمت ایکس حرکت کنند.


در پایان هر راه رفتن،یک آزمایشگر افراد را متوقف کرده ،آن ها را به شروع بازگردانده و به آن ها اجازه میداد تا عینک های خود را بردارند و دوباره به ایکس نگاه کنند. سپس افراد دوباره راه میرفتند.هر فرد 20 بار با چشمان پوشیده راه میرفت درحالیکه یک سیستم دوربین ضبط حرکت ،مسیر وی را ثبت میکرد.(افراد یک نشانگر بالای سرشان میپوشیدند تا دوربین آن ها را دنبال کنند.)


"برای ما خیلی عجیب بود که چقدر برای افراد سخت بود تا مستقیم راه بروند."ویک میگوید.علی رغم تقلا کردنشان،افراد به نظر میرسید از این چالش لذت میبرند. بزرگترین مصیبت احتمالا برای دستیار بود که افراد را به جلو و عقب راهنمایی میکردند، و در انتها بیش از 10 مایل را در طول ازمایش طی کردند.


خیلی نادر بود که کسی دقیقا روی ایکس بیاید.بیشتر افراد منحرف میشدند،ویک میگوید،گاهی اوقات راست و گاهی اوقات چپ.زمانیکه محققان به این مسیرهای پرپیچ و خم با هم نگاه کردند,بهرحال،روند هایی را مشاهده کردند.بیشتر به سمت چپ تا راست منحرف شده بودند(918 تا در مقابل 621).انحراف به چپ ها کمی بارزتر بودند،بطور میانگین به 34 سانتیمتر از هدف منتهی شده بودند.(انحراف به راست ها بطور میانگین 30 سانتیمتر از هدف).بیشتر افراد اکثریت راه رفتنشان را در سمت چپ تمام کرده بودند(48تا،درمقابلِ فقط 23 تا که اکثریت راه رفتنشان را در سمت راست تمام کرده بودند.) 7 نفر در تمام قدم زدن ها به چپ منحرف شدن درحالیکه تنها یک نفر همواره به راست رفت)


نهایتا،محققان نتایج راه رفتن افراد را با پرسشنامه شخصیتشان مقایسه کردند.آن ها مشاهده کردند که افرادی که BIS بالا گرفتند بیشترین تمایل برای انحراف به چپ را داشتند.به عبارت دیگر،آن هایی که مضطرب تر بودند احتمال بیشتری داشت به سمت چپ بروند.در میان افرادی که بطور خاص BIS پایین گرفته بودند،آن هایی که BAS بالا هم داشتند(رانده، دنبال کردن لذت) تمایل داشتند به راست بروند.


این بدان معنا نیست که شخصیت همواره نگران شما باعث سرگردانی شما به سمت چپ در کل زندگیست،بلکه،ویک معتقد است چالش کمی ترسناک راه رفتن با چشمان پوشیده شده به فعال کردن دسته صفت مضطرب در افرادی که بطور ذاتی به ان سمت متمایلند کمک کرد."ما شرایط برای ظهور تفاوت در تمایلات را ایجاد کردیم".

 

وی میگوید.
گرچه مشاهده ی کج رفتن قطب نماهای درونی افراد یک ترفند سرگرم کننده است،ویک میگوید این همچنین "یک یافته مهم است".این پیشنهاد میدهد که ویژگی ها ی محتاط و نگران BIS مرتبط به فعال سازی در سمت راست مغز میباشند.این با تحقیق قبلی مطابقت دارد،ویک میگوید.برای دانشمندان،این یک قدم کوچک،لرزان و غیر قطعیِ دیگر برای فهم طریقه کار کردن مغز است.

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

توکسوپلاسما انگل گربه

در

(سیارک) : در نهایت می دانیم که چگونه انگل «روانگردان» گربه، ایمنی بدنمان را کنترل می کند. از هر دو نفر، یک نفر آلوده می گردد.

تا 50 درصد از جمعیت جهان به گوندیای توکسوپلاسمای «انگل گربه» مبتلا می شوند و در برخی موارد، میزان عفونت بیش از 95 درصد می گردد. مگراینکه آزمایش بدهید وگرنه هیچ راهی برای فهمیدن اینکه شما آلوده شده اید وجود ندارد. با برخی از اختلالات روانی از جمله اسکیزوفرنی و اختلال دو قطبی همراه می باشد.

 

بله توکسوپلاسما در همه جا وجود دارد و در حالیکه هنوز هم نظرها به دنبال میزان آلودگی مغز انسان توسط این انگل می باشد، دانشمندان نهایتا دریافتند که چرا واکنش ایمنی بدن انسان به این انگل، به خوبی ازعهده کار خود بر می اید.با وجود عدم آگاهی عمومی، توکسوپلاسما یک انگل منتقل یافته از گربه است که سبب توکسوپلاموز می شود. بیماری است که در بسیاری از افراد سالم بدون هیچ علائمی وجود دارد. اما می تواند منجر به طیف وسیعی از اختلالات در سیستم های ایمنی، از جمله در زنان باردار و افراد مسن گردد.

 

در حالی که اکثر دکترها به شما انجام آزمایشات مربوط به توکسوپلاسما را تجویز نمی کنند مگر اینکه شما در معرض چنین بیماری قرار گرفته باشید باشید، باز مطالعات ارتباط جدی بین این انگل و رفتارهای میزبان خاص را نشان می دهند.

از پیشگامان این تحقیقات یاروسلاو فلگر زیست شناس تکاملی دانشگاه چارلز در جمهوری چک می باشد. وی اظهار می کند که «حتی احتمال دارد توکسوپلاسما سبب مرگ شود. برای نمونه افراد زیادی یا حداقل یک میلیون نفر در سال در اثر مالاریا جان می دهند». چرا که این بیماری واکنش ما به شرایط خطرناک را ظاهرا تغییر می دهد.(سیارک)   تحقیقات اخیر نشان می دهند وقتی موش به توکسوپلاسما آلوده می گردد، ترس ذاتی خود به ادرار گربه را از دست می دهد و علائم اختلال در کار کرد حافظه را بهمراه خواهد داشت.  فرض بر این است که این انگل مغز جوندگان را آلوده می کند تا چرخه زندگی خود را کامل نماید. تاکنون در طی سالها دانشمندان این موضوع بررسی کرده اند که آیا چیزهای مشابهی در میزبان انسان نیز اتفاق می افتد یا نه.پژوهشگران انگل کریس تانکین از والتر و الیزا هال از موسسه ای در استرالیا بیان می کنند که «ارتباط شگفت انگیزی بین آلودگی توکسوپلاسما و بیماری های روانی از جمله اسکیزوفرنی و اختلال دو قطبی وجود دارد».با اینکه انتظار می رود در افراد مبتلا به توکسوپلاسما تغییرات عجیبی به وقوع بپیوندد اما شواهد علمی به طرز ناامید کننده ای ای بی نتیجه می باشد.اما چیزی که درباره توکسوپلاسما وجود دارد و مبهم نیست آنهم قابلیت این انگل به ایجاد تغییرات در پاسخ ایمنی بدن مان می باشد.این حقیقت که در برخی از مناطق جهان، تقریبا تمامی جمعیت محلی به این انگل آلوده هستند نشان دهنده موفقیت این انگل و توانایی آن در ایجاد آسیب به تعادل حساس سیستم ایمنی ما میباشد.

توکسوپلاسما می تواند واکنش ایمنی بدن را تا حد امکان کاهش دهد و اطمینان یابد که می تواند باز در میزبان انسان نیز رشد نماید. اما بقدری پیش می رود که افراد آلوده به چنین انگلی می توانند با وجود رشد چنین انگلی باز زندگی سالمی داشته باشند.

و حال دانشمندان به این چگونگی پی برده اند.ماتیو باولر از آزمایشگاه زیست شناسی مولکول اروپا می گوید: «این انگل واکنش التهاب میزبان را بازسازی می کند. واکنش زنجیره ای را که معمولا سبب دفاع بدن ما می شود، از درون کاملا تخریب می کند.»تحت شرایط عادی، زمانی که سلولها در بدن شما انگل را شناسایی می کنند، یک سری سیگنالهای موکلولی، پروتئینی را که p38α نامیده می شوند را فعل می کند، باعث حرکت آنها به هسته سلول ها می شوند. در این شرایط، ژن هایی را فعال می کند که موجب واکنش التهابی برای از بین بردن پاتوژن  می شود.

جالب است که توکسوپلاسما به جای مسدود کردن چنین سیگنالهایی، از طریق انجام روشی کاملا مخالف پیش روی می کند: باولر و تیمش دریافتند که در واقع انگل به شروع واکنش ایمنی بدن صدمه می زند و به این کار ادامه می دهد تا آن را با توجه به نیازهای خودش کنترل نماید.(سیارک)

این پژوهش بر اساس مطالعه قبلی است که توسط محمد علی حکیمی از انستیتوی پیشرفت های علوم زیستی در فرانسه بدست آمده است کسی که دریافت توکسوپلاسما پروتئینی را ترشح می کند که  GRA24 نامیده می شود و پروتئین p38 α را، قبل از اینکه سیستم ایمنی خود بدن مبتلا گردد، را مستقیما فعال می نماید.

این تیم تا به حال به این نتیجه رسیده است که GRA24 با p33 α با شدتی بیش از خود پروتئین های سلول اتصال دارند، واین اجازه می دهد تا سطح پاسخ ایمنی را که برای بدن مطلوب می باشد، کنترل نماید.

همزمان، پروتئین توکسوپلاسما از قطع پاسخ التهبی بدن جلوگیری می کند و بدین علت است که این بیماری می تواند در افرادی که از قبل سیستم ایمنی ضعیفی دارند، بسیار خطرناک باشد.این تیم نتیجه می گیرد که «کنترل شدید سیگنالینگ التهابی، از واکنش ضعیفی که منجر به مرگ می شود و از پاسخ بسیار شدیدی که از تهاجم جلوگیری می کند، پرهیز می نماید».گرچه درک این موضوع که چگونه این انگل به آسانی می تواند کل سیستم ایمنی بدن مان را تحت تاثیر قرار دهد، کمی نگران کننده می باشد؛ اما تحقیقات توانسته اند به دانشمندان در تولید داروهای ضد التهابی موثرتر کمک کنند.

در حال حاضر، آنها روی مسدود کردن فعالیت p33α متمرکز هستند اما توکسوپلاسما نشان داده است که چگونه از طریق یافتن یک راه جایگزین برای فعال کردن و کنترل آن می تواند اثر مشابهی بدست آید.

گربه کلاسیک. ما به آن غذا می دهیم، آنها را دوست داریم و در مقابل همه ی این کارها، انگلی دریافت می کنیم که از واکنش ایمنی بدن ما بهتر از خود ما باخبر است.

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک)  

مترجم  itrans.ir

 

نظرات

۱۳۹۵/۱۰/۲۸یه مریضی خطرناک دیگه منتقل می کنه که شخص شروع به فلج شدن از قسمت پایین بدن می کنه

در ادامه بخوانید...