به نظر می رسد که فرد هر آنچه را که آرزو کند، می تواند داشته باشد ، اما هیچ شادی از داشتن آن احساس نمی کند. آیا افسردگی ، بی تفاوتی و یا فقدان لذت است؟ اگر حالت افسردگی باشد ، بی تفاوتی کامل به همه چیز است ، پس ناتوانی در تجربه لذت بردن از زندگی چیست؟
به هر حال ، این تشخیص در دنیای مدرن شایع است. آنهدونیا همچنین ممکن است با افسردگی ، اختلال اضطراب ، اختلال استرس پس از سانحه ، اسکیزوفرنی همراه باشدو سایر آسیب شناسی های سلامت روان . بسیاری از افراد مشهور بارها و بارها اعتراف کرده اند که در توانایی شادی کردن و احساس خوشبختی مشکل دارند. مشهورترین anhedonists جیم کری ، هیو لوری و جوآن رولینگ هستند. امروز خواهیم فهمید که چرا حتی افراد موفق از زندگی لذت نمی برند ، چه عواملی باعث آنهدونیا می شود و چقدر خطرناک است؟
آنهدونیا یعنی چی ؟ به زبان روانشناسان و روانپزشکان ، آنهدونیا وضعیتی آسیب شناختی است که در آن فرد توانایی لذت بردن از چیزهایی را که قبلاً خوشایند بود ، از دست می دهد. البته همه ما هر از گاهی کارهایی انجام می دهیم که لزوماً سرگرم کننده نیستند. این ممکن است مطالعه ، کار ، کارهای خانگی یا ارتباط اجباری با اقوام باشد. اما این آنهدونیا نیست. آنها درباره اختلال می گویند وقتی که آن کارها و کردارهایی که قبلاً شادمانه بودند ، سرگرم کننده بودند. این می تواند از غذاهای خوشمزه گرفته تا مسافرت و سرگرمی باشد.
به عنوان یک قاعده ، آناهدیست معمولاً می گوید که قبل از این مهم بود ، الان او "دیگر اهمیتی نمی دهد" یا اینکه این مورد علاقه او نیست. اگرچه آنهدونیا غالباً نشانه بیماری روانی است ، اما در نظر گرفتن این مسئله صرفاً اشتباه است. این شرایط می تواند مستقل از پس زمینه احساسات عمیق ، بحران های زندگی و هنگامی که فرد در سیستم ارزشی تجدید نظر می کند ، توسعه یابد. صرف نظر از این که آیا آنهدونیا یک انحراف مستقل است یا یک علامت اختلال دیگر است ، فرد در این شرایط به کمک متخصصان احتیاج دارد.
منابع لذت بردن می تواند متفاوت باشد. بر این اساس ، طبقه بندی آنهدونیا تهیه شد. به عنوان یک قاعده ، متخصصان بین دو نوع اختلال تفاوت می کنند: بی حسی جسمی و اجتماعی. آنها درباره آنهدونی جسمانی می گويند وقتی فرد از خوردن غذا ، ورزش ، جنس مخالف ، لمس ، موسيقی و موارد مشابه دست بردارد. به هر حال ، در بسیاری از موارد ، anhedonia با این واقعیت آغاز می شود که شخص به طور ناگهانی علاقه خود را به موسیقی مورد علاقه یا صمیمیت از دست می دهد. این نوع آنهدونیا رایج ترین است.
آنهودونیائی اجتماعی وقتی علاقه به موقعیتهایی که قبلاً توسط شخص به عنوان خوشایند درک می شد از دست می رود. به عنوان مثال ، جلسات با دوستان ، مهمانی ها ، رفتن به سینما یا تئاتر ، تفریح در فضای باز دیگر سرگرم کننده نیست. شخص در این حالت نیازی به تمجید و تعارف ندارد - هیچ گونه رضایتی از آنها دریافت نمی کند ، اما در عین حال عجله ای در ارائه خصوصیات مثبت به افراد دیگر هم ندارد.
برخی از متخصصان در یک گروه جداگانه ، آنهدونیا فکری و زیبایی شناختی را از هم متمایز می کنند. در این حالت منظور آنها افرادی است که توانایی تحسین اشیاء هنری ، کتاب ، فیلم های با کیفیت و غیره را از دست داده اند. همچنین ، ممکن است آنهدون انگیزشی در فرد ظاهر شود - هنگامی که میل به انجام کاری از بین می رود ، انگیزه برای ایجاد یک حرفه ، بهبود زندگی فرد از بین می رود.
حتی اگر چنین شخصی به مقام های بالا برسد ، او این طغیان عاطفی را تجربه می کند. اگر لذت یک فعالیت خاص و نتایج آن از بین برود ، فرد درباره آنهدونی مصرف کننده صحبت می کند. اگر شادی از انتظار حتی خوشایندترین اتفاقات ناپدید شود ، می توان فرض کرد که فرد از انواع پیش بینی کننده آنهودون رنج می برد. هنگام مصرف داروهای ضد روانپریشی ، ممکن است آنهدون ضد روان پریشی ایجاد شود.
احساس آتروفی به دلیل اقدام داروهای با هدف مهار دوپامین - ماده ای که باعث انتقال تکانه های عصبی در سلولهای مغزی می شود. با توجه به میزان تجلی ، آنهدونیا جزئی و کل است. با تجلی جزئی از این اختلال ، تغییرات فقط در مناطق خاصی از زندگی تأثیر می گذارد. آنهودونیا کامل از بین رفتن تمام منابع لذت است. برای روشن تر شدن آن ، الگوهای معمولی رفتار آندونیستی را در نظر بگیرید. بیشتر آنها عقیده دارند که: هر شادی را باید ابتدا بدست آورد.
هیچ چیز را نمی توان شاد کرد اگر یک خط سیاه در زندگی اتفاق افتاده است. برای شادی ، یک موقعیت استثنایی لازم است. شما نمی توانید خوشحال باشید اگر شخصی از اقوام شما (همسایگان / در کشور / جهان) هر نوع مشکل دارد. شادی بدون مجازات نمی ماند. افراد با چنین تفکری حتی می توانند بیش از همه شادترین حوادث را تحت الشعاع قرار دهند. به عنوان مثال ، هنگام مسافرت ، آنها خود را از قبل تنظیم كردند كه بخاطر عدم حضورشان ، اتفاق مهیبی در جاده یا خانه رخ دهد. یک نمونه کلاسیک دیگر از تفکر anhedonist: "شما هم اکنون نمی توانید این انواع توت ها را بخورید - برای آنها در زمستان مربا وجود خواهد داشت." یعنی چنین شخصی خود را از فرصت لذت بردن از زندگی در حال و اکنون محروم می کند.
بروز آنهدونیا به کار مستقیم مغز بستگی دارد. در طول زندگی ما ، این بخش از بدن مواد شیمیایی مختلفی تولید می کند که بر بهزیستی و وضعیت عاطفی فرد تأثیر می گذارد. یکی از چنین موادی که در مغز تولید می شود - انتقال دهنده عصبی دوپامین ، در واقع ، مسئولیت توانایی تجربه لذت در فعالیت ها یا موقعیت های خاص را بر عهده دارد. اگر میزان دوپامین طبیعی باشد ، فرد در شرایط دلپذیر احساسات مثبت را تجربه می کند. اما اگر بدن در تولید این هورمون مشکل داشته باشد همه چیز تغییر می کند.
در یک زمان ، متخصصان انگلیسی در انستیتوی روانپزشکی در کالج کینگ وضعیت مغز افراد سالم و افراد مبتلا به آنهدونیا را مورد بررسی قرار دادند. در طول آزمایش ، شرکت کنندگان در آزمایش مجبور بودند نقاط تخیل مثبت و منفی مختلفی را در تخیل خود ترسیم کنند و دانشمندان در آن زمان وضعیت مغز خود را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. معلوم شد که افراد سالم به راحتی تصاویر خوب را ترمیم می کردند و برای اینکه بتوانند لحظه های منفی را بازآفرینی کنند ، مغز آنها سخت تر می شد. اما با مغز آنهدیونیست ها ، امور دقیقاً برعکس بود. ظاهراً مغز آنها برای ایجاد احساسات منفی به طور پیش فرض برنامه ریزی شده است.
دلایل روانشناختی برای آنهدنیا وجود دارد. در دوران افسردگی ، تفکر فرد به گونه ای عمل می کند که به طور خودکار لحظه های منفی را از آنچه اتفاق می افتد ذخیره می کند و برای خود این ایده را تأیید می کند که "همه چیز بد است". توسعه anhedonia بیشتر مستعد افرادی است که دائماً بر ناکامی ها و کاستی های آنها تمرکز می کنند.
حالا بیایید در مورد چگونگی تشخیص آنهدونی صحبت کنیم. فرض کنید پیش از این ، شخصی به دوچرخه سواری بسیار علاقه داشت و همین مسئله دریایی از احساسات مثبت را برای او به ارمغان آورد. اما اکنون او حتی در جهت حمل و نقل، هم از دو چرخه استفاده نمی کند. این چیست: تجلی از آنهدونیا یا ، شاید یک شخص فقط این سرگرمی را دوست نداشته باشد؟ باید اعتراف کنم که جواب دادن بلافاصله غیرممکن است. می توان مشخص کرد که چه عواملی باعث تغییر در عادات و ترجیحات شخص فقط در طی مکالمه با یک متخصص شده است.
همچنین در نگاه اول تشخیص یک تفکیک از آنهدون معمولی بسیار دشوار است. اما ، به عنوان یک قاعده ، بی علاقگی یک شرایط موقتی است و آنهدونیا پایدار و دائمی است. اگر نمونه خاصی را با دوچرخه نادیده نگیریم و به طور کلی رئوس مطالب و رفتارها و احساسات شخص را مورد تحلیل قرار دهیم ، تعیین اینکه آیا او تمایل به آنهدونیا دارد ، کاملاً واقع بینانه است.
1- شخصی محبت و عشق به عزیزان از جمله فرزندان خود را از دست داده است.
2- فرد از هر طریق ممکن از تماس با افراد ، از جمله از طریق ارتباطات اینترنتی و تلفنی خودداری می کند.
3- آناهدیست بیشتر وقت خود را به تنهایی ، معمولاً در اتاق خود می گذراند.
4- روزی روزگاری ، موسیقی مورد علاقه شما دیگر هیچ احساسی در شما ایجاد نمی کند.
5- ناگهان ، علاقه به فعالیتهای قبلاً دوست داشتنی از بین رفته است (مسافرت ، ورزش ، خرید ، آشپزی ، کتاب خواندن ، گشت و گذار در اینترنت ، تماشای فیلم و غیره).
6- حس طنز ناپدید شده است.
7- در ارتباط با مناظر زیبا ، آثار هنری ، حیوانات شگفت انگیز یا چیزهای غیرمعمول ، یک جدایی عاطفی به وجود آمده است.
8- برقراری ارتباط با دوستان یا نزدیکان ، فرد باید نقش احساسات شادی یا همدلی را بازی کند.
9- فردی با بی تفاوتی نسبت به اتفاقاتی مانند تولد فرزند ، عروسی و سایر جشن های ویژه واکنش نشان می دهد.
10- صمیمیت مانند گذشته احساساتی ایجاد نمی کند ، اگرچه در سطح فیزیولوژیکی ، هیچ انحرافی دیده نمی شود.
11- شخص کاملاً میل به خواب را از دست می دهد.
12- پاسخ احساسی به مراقبت و عشق به دیگران وجود ندارد.
اگر بیش از 1 مورد از این لیست مطابق با شرایط یک شخص باشد ، تقریباً با اطمینان کامل می توان از وجود آنهدونیا صحبت کرد.
باید فوراً بگوییم که اگر کسی فکر کند که آنهدونیا را نمی توان درمان کرد و هیچ چیز بدی رخ نخواهد داده ، پس او اشتباه می کند. با گذشت زمان ، غم و اندوه می تواند چنان فردی را چنان سخ کند که معنای زندگی را کاملاً از دست بدهد. شاید توضیح ندهید که چرا این خطرناک است. از آنجا که آنهدونیا یکی از علائم افسردگی است ، معمولاً از داروهای گروه داروهای ضد افسردگی برای درمان این بیماری استفاده می شود.
وقتی فرد دچار افسردگی کلاسیک می شود ، تولید سروتونین و دوپامین در بدن او مختل می شود. کمبود اولی همیشه واکنشی حادتر نسبت به موقعیتهای استرس زا ، خلق و خوی ضعیف ، اضطراب ، وحشت و ایجاد هراس است. در مورد آنهدونی ، میزان غلظت دوپامین اختلال ایجاد می شود.
و اکنون نکته اصلی. بیشتر داروهای ضد افسردگی در جهت عادی سازی متابولیسم سروتونین است که در اصل هیچ تاثیری بر آنهدونیا ندارد. بنابراین ، می توانیم در مورد نامناسب بودن استفاده از این داروها برای درمان آنهدونی صحبت کنیم. اما امروز "قرص جادویی" وجود ندارد که بتواند با علائم آنهدون مقابله کند. بنابراین ، برای درمان این اختلال ، روشهای روان درمانی موثرتر به کار می آیند.
مؤثرترین این اهداف امروزه به عنوان درمان شناختی رفتاری شناخته می شود. خلاصه ، سپس ذات آن به تغییر دیدگاه یک شخص در مورد زندگی می پردازد و به او کمک می کند تا به خود اجازه دهد هر روز لذت ببرد. اما باید درک کنید که روند درمان آنهدونیا طولانی است و در هر صورت پزشک درمان فردی را انتخاب می کند.
امروزه محبوب ترین روش های درمانی برای آنهدونیا:
روان درمانی فردی (تمرکز روی احساسات مثبت ).
دارو درمانی (داروها به صورت جداگانه انتخاب می شوند).
درمان اختلالات روانی که علت اصلی آنهودونیا است.
به هر حال ، شما می توانید تا حدی سطح دوپامین را در بدن افزایش دهید ، و از این طریق تظاهرات آنهدونیا را با یک رژیم غذایی تضعیف کنید. برای این کار لازم است هر چه بیشتر غذاها حاوی دوپامین و در تولید این هورمون در رژیم غذایی روزانه خود قرار داشته باشید.
حتی با درک وجود آنهدونیا ، همه افراد این فرصت یا تمایل را ندارند که از یک متخصص کمک بگیرند. در این حالت ، شما می توانید خودتان را بهبود ببخشید و برای این کار باید 3 مرحله زیر را انجام دهید.
برای کمک به خود تصمیم بگیرید، این مهمترین و برای خیلی ها دشوارترین نقطه برنامه است. اول ، هر عملی با یک تصمیم شروع می شود. ثانیا ، در مواردی که به اصطلاح روان درمانی انجام می شود ، برای فرد دشوار است که ابتدا بتواند وجود یک مشکل را در خود تشخیص دهند و سپس باور کنند که قادر است به طور مستقل به خودش کمک کند.
منبع لذت را پیدا کنید اگر منابع قدیمی لذت دیگر کار نمی کنند ، پس باید منابع جدیدی پیدا کنید. آنچه مهم است ، "کار اکتشافی" باید در همه حوزه های زندگی گسترش یابد. لازم است حس بویایی ، بینایی ، لمس ، چشایی ، شنوایی ، حرکات بدن را در برگیرد. علاوه بر این ، هر یک از این گروه ها ، به عنوان مثال ، طی 2 روز باید با دقت مورد بررسی قرار گیرند. حداقل دوشنبه و سه شنبه آینده می تواند به مطالعه بوها اختصاص یابد. این می تواند عطر در فروشگاه عطر ، بوی گیاهان ، میوه ها ، گیاهان ، سبزیجات ، ادویه ها ، روغنهای اساسی باشد. شما باید عطرها را آهسته مطالعه کنید و آنهایی را که کمی دوست دارید بنویسید.
چهارشنبه و پنجشنبه شما می توانید مطالعه لمس را مطالعه کنید. هدف این تمرین یافتن سطحی است که لذت لمسی را به همراه دارد. ورزش با بهترین حالت، بسته شدن چشمان انجام می شود. در طی دو روز ، شخص مجبور خواهد شد به طور عمدی انواع اشیا را لمس کند. این می تواند سنگ ، چرم ، خز ، کاغذ ، مواد سست و خامه ای ، شیشه ای ، پشم پنبه باشد. در میان آنها ، مطمئناً چیزی وجود خواهد داشت که به راحتی لمس می کنید.
دو روز آینده را می توان به مطالعه احساسات سلیقه خود اختصاص داد. "تحقیقات" بهترین کار برای شروع با محصولات ساده است ، برای مثال ، از میوه های آشنا ، سبزیجات ، شکلات یا شیرینی. سپس به تدریج ادویه های جدید و ترکیبات غیرمعمول محصولات را اضافه کنید. در حین تمرین ، باید با دقت روی احساسات خود متمرکز شوید ، تعیین کنید که کدام یک از غذاهایی را که می خورید خوش طعم ترین است.
روز هفتم و هشتم زمان مطالعه صداها است. بهتر است از صداهای طبیعت شروع کنید. به عنوان مثال ، به صدای باران ، باد ، صدای آب ، صدای پرندگان و حیوانات مختلف گوش دهید. بعد از این می توانید به سمت موسیقی بروید. اما خود را مجبور نکنید که به آن آهنگ هایی که قبلاً دوست داشتید گوش دهید. وظیفه تمرین یافتن صداهای جدیدی است که برای شنیدن دلپذیر خواهد بود.
بعد از این تمرین می توانید توجه خود را به تصاویر بصری معطوف کنید. شما می توانید هر چیزی را که می خواهید در نظر بگیرید: از ترکیب رنگ گرفته تا انواع مختلفی از اشیاء. در میان این تعداد ، مطمئناً حداقل چیزی وجود خواهد داشت که واقعاً مورد توجه واقع شود. اما مهم است که اشیاء را به صورت آگاهانه ، آهسته در نظر بگیرید و به احساسات خود گوش دهید.
خوب ، مفید است که دو روز آخر این مرحله از خود درمانی را به جستجوی لذت های جنبشی ، یعنی لذت های حرکتی اختصاص دهیم. در این دوره ، شما می توانید همه چیز را امتحان کنید: از رقصیدن ، شنا و یوگا گرفته تا ورزش های رزمی. نکته اصلی این است که حرکاتی را که دوست دارید انجام دهید پیدا کنید. البته این بدان معنی نیست که تمرین باید بعد از این 12 روز به پایان برسد. این تمرینات دقیقاً به همان اندازه که یک شخص نیاز داشته باشد تکرار می شود تا بتواند منابع جدیدی از لذت را پیدا کند. اما در اینجا باید بسیار مراقب باشید تا مبدأ شادی نشانی از مشکلات جدید (با سلامتی ، قانون و غیره) نشود.
تفکر خود را تغییر دهید این مورد از برنامه درمانی برای اجرای خود به خود اما بسیار واقعی بسیار دشوار است. یکی از موثرترین تمرینات ، ایجاد یک به اصطلاح خاطرات لذت و لحظه های ضبط روزانه است که حداقل لذت ناچیزی را به ارمغان آورده است. این حتی می تواند کوچکترین رویدادها باشد. به عنوان مثال باران یک دقیقه قبل از بیرون رفتن شما تمام شد و یا کسی برای تلفن خود شارژر را به شما قرض داد ، یک قلم وجود داشت که مدتهاست در جستجوی آن بودید.
در ابتدا ، به احتمال زیاد ، فرد لحظه های بسیار دلپذیری را متوجه می شود ، اما به مرور زمان تعداد آنها به تدریج افزایش می یابد ، و با آنها احساس لذت می کند. در دنیای مدرن ، آنهدونیا یک پدیده نسبتاً متداول است. بخشی از دلیل چنین آمارهای غم انگیز ویژگی های زندگی مدرن است. استرس های مکرر ، یک رژیم غذایی ناسالم ، تنش مداوم منجر به اختلال در فعالیت مغز و تغییر در پیش زمینه هورمونی می شود که باعث می شود فرد عصبی تر و آسیب پذیر شود ، توانایی مشاهده لحظات دلپذیر در اطراف خود را از دست می دهد و تمرکز خود را بر روی بد انجام می دهد.
اگر آنهدونیا نتیجه بیماری روانی یا اختلال شدید جسمی باشد ، لازم است شخص بستری و معاینه و معالجه انجام شود. هنگامی که پزشک علت بیماری را مشخص کرد و دوره ای از درمان دارویی را انجام داد ، با پویایی مثبت ، درمان و بهبودی بیشتر در خانه ، با نظارت پزشک معالج ادامه خواهد یافت.
به یاد داشته باشید که آنهدونیا بیماری است اما مهمتر از همه، قابل درمان است .