چرا شعرهای مصر باستان بسیار مدرن و شبیه شعر شکسپیر به نظر می رسد

در
چرا شعرهای عاشقانه مصر باستان، بسیار مدرن و شعر شکسپیری به نظر می رسد
چرا شعرهای عاشقانه مصر باستان، بسیار مدرن و شعر شکسپیری به نظر می رسد
 
هیچ کس نمی داند که نخستین شعر عاشقانه در کجا سروده شده است. اما کاملاً مشخص است که این ادبیات در ابتدا چگونه شروع به نگارش و در ابیات زیادی در مصر باستان سروده شده است. اگرچه فقط در حدود پنجاه نمونه به زمان ما رسیده است ، اما مصر شناسان ادعا می كنند كه آنها بیشتر اوقات آنها را می نوشتند. و شاید ، زنان مصر بنیانگذار این ژانر شدند.
 
اشعار عاشقانه هنرمندان مصر باستان در مورد گفتگوی برابر بین عاشقان به طرز شگفت آوری مدرن به نظر می رسد ، و جای تعجب ندارد - در مصر از قرن شانزدهم قبل از میلاد (که کهن ترین شعر ها در آن یافت شده است) زنان تقریباً از همان حقوق و فرصت های مردان برخوردار بودند. جامعه از نظر جنسیت برابر بود و به این معنی که زنان نیز از حقوق اساسی مالکیت برخوردار بودند.
چرا شعرهای عاشقانه مصر باستان، بسیار مدرن و شعر شکسپیری به نظر می رسد
اگرچه سرنوشت یک زن در مصر باستان به عنوان خانه و خانواده در نظر گرفته می شد ، و تعداد معدودی مانند هاتشپسوت یا کاتب زن قادر به شکستن این موقعیت بودند ، با این حال زنان یونانی که به همراه همسر خود به مصر می آمدند به آزادی زنان محلی حسادت می کردند: زنان مصری در خیابان ها با صورت باز قدم می زدند.زنان مصری می توانستند وصیت نامه بنویسند ، به تنهایی قرارداد ببندند ، در دادگاه شهادت دهند و شکایت کنند و حتی کودکان را به نام خود ثبت کنند ، نه به نام پدرشان!
 
ظاهراً مصری ها در ابتدا به بکارت عروس توجه زیادی می کردند - زیرا عرفی برای رستگاری ازدواج وجود داشت و آن رستگاری بکارت خوانده می شد - اما با پیشرفت جامعه این  فضیلت قابل ستایش شد اما تنها گزینه ممکن نبود. علاوه بر این ، فرزندان نامشروع وجود نداشتند - کودک به هر حال مادر خود را به ارث می برد.
 
این قانون همچنین در صورت طلاق از زنان محافظت می کرد. او در هر زمان می توانست طلاق دهد ، مانند هر مرد - اما آغازگر طلاق نیمی از دارایی خود را به شریک مقابل می داد. فقط می توان حدس زد که مردانی با شخصیت بدخواهانه سود چندانی کسب می کرده اند ، اگر یک زن دارایی بیشتری داشت ، بنابراین "طلاق گرفتن" از او سودآور بود. در هر صورت ، بچه ها در کنار مادر خود می ماندند.
 
اگر زنی می خواست شغلی برای خود را انتخاب کند ، معمولاً حرفه ی سوگواری (برگزاری مراسم عزاداری) یا پزشکی را انتخاب می کرد. به طور کلی ، در دنیای باستان ، یک زن اگر می توانست به مصر برود، فقط می توانست به عنوان پزشک آموزش ببیند و این شانس ، بدون شوخی ، توسط برخی مورد استفاده قرار گرفت. این رشته چنان توسعه یافته بود که داروهای ضد بارداری شناخته شده بودند.
چرا شعرهای عاشقانه مصر باستان، بسیار مدرن و شعر شکسپیری به نظر می رسد
در مصر باستان اعتقاد بر این بود كه زن و شوهر باید به یك روش به زندگی نگاه كنند.و اگر نگاه به زندگی متفاوت بود ، به این معنی بود که به زن و شوهر دیگری احتیاج دارید.(تفاهم داشتن در زندگی)
 
چنین آزادی زنان، آزادی خاصی در عشق ورزیدن به او بخشید. دختران عاشق پسران شدند ، زنان متاهل همسر خود را تغییر دادند ، بیوه ها عشق جدیدی پیدا کردند. در نتیجه ، فرهنگ عشق در مصر باستان بسیار توسعه یافت و بخش مهمی از آن از حروف عشق شاعرانه تشکیل شده بود. بسیاری از این پیامها نویسندگی زن یا به نمایندگی از یک زن صورت گرفته است.

آنچه در شعرهای عاشقانه مصر باستان آواز شده است

به طور کلی ، اشعار عاشقانه مصر باستان ، گرچه طبیعت کاملاً سکولار دارد ، ریشه در سرودهای مقدس دارد که عشق به خدایان و ایزدان را ستایش می کنند - به همین دلیل است که بسیاری از تصاویر در شعرهای عاشقانه با نمادگرایی مذهبی همراه هستند. در اینجا می توانید با ادبیات کلاسیک اروپا مقایسه کنید ، که به نمادهای قابل تشخیص مسیحی اشاره دارد.
چرا شعرهای عاشقانه مصر باستان، بسیار مدرن و شعر شکسپیری به نظر می رسد
بسیاری از مردمان باستان دارای رازی بودند: ظاهراً به زن پیشنهاد می شد كه اگر می توانست شوهر ، برادر یا فرزند خود را از اعدام نجات دهد ، چه كسی را نجات می داد؟ و او پاسخ داد كه شما هنوز هم می توانید یك شوهر پیدا كنید ، فرزندی به دنیا بیاورید ، اما شما نمی توانید برادر خود را جایگزین كنید 
 
البته عاشقان توجه زیادی به زیبایی های یکدیگر کرده اند ، بسیاری از اشعار به عشق به آرزوی جداگانه اختصاص یافته است. همچنین نقوش مودبانه ای وجود دارد که برای خواننده مدرن آشنا است - وقتی مرد رویای تبدیل شدن به برده (!) زن را دارد ، لمس پوست لطیف او ، شستن پاهای او یا ....
 
بیشترین تصاویر در شعر عشق مربوط به یک باغ ، گل یا آب است - که توسط نیروهای باروری شناخته می شود ، و برای ساکنان کویر - نیز سعادتمندی است. تصاویر پرنده دائمی از شکنندگی و اضطراب احساس صحبت می کند - پرنده ، علاوه بر این ، همیشه یا گرفتار یا کاملاً مورد اصابت قرار می گیرد. طبیعتاً عشق با صدمه دیدن مقایسه می شد.
 
جالب اینکه معمولاً زن و شوهر به عنوان چهره های مساوی به تصویر کشیده می شدند.
چرا شعرهای عاشقانه مصر باستان، بسیار مدرن و شعر شکسپیری به نظر می رسد
و اینجا خطوط تقریباً با محتوای شکسپیر آمده است:
 
من روی تخت دراز می کشم
و وانمود می کنم که مریض هستم.
همسایگان به دیدار من خواهند آمد.
معشوق با آنها همراه خواهد شد.....
 
به هر حال ، انگیزه های مشهور در زمان شکسپیر - هنگامی که یک عاشق می توانست با یک جوراب ساق بلند از حواس پرتی قدم بزند یا از عشق بیمار شود - در شعر مصر باستان نیز ثابت بود ، جایی که عاشق تنها نیمی از موهای خود را شانه می کرد و یا خوردن و آشامیدن را فراموش می کرد.

نظرات

در ادامه بخوانید...

به مناسبت زاد روز ارنست همینگوی

در

ارنست همینگوی

به مناسبت زاد روز ارنست همینگوی

20 جولای 2019، 120مین سالگرد تولد یکی از هنرمندان عرصه ادبیات، ارنست همینگوی در جهان جشن گرفته می شود. سبک منحصر به فرد نویسنده به طور گسترده ای ادبیات قرن بیستم را تحت تاثیر قرارداده است. در سال 1954، همینگوی جایزه نوبل را به دست آورد.
ارنست همینگوی شهرت جهانی را به دست آورد و نه تنها به لطف کارهای خود، بلکه همچنین زندگی پر از ماجرا و چرخش های غیر منتظره ای که دوست داشت.
 
در آستانه تاریخ به یاد ماندنی سالگرد تولد ارنست همینگوی، sayarak.com به یاد نویسنده ی افسانه ای آمریکایی به حقایق جالبی درباره زندگی و کار این جاودانه در ادبیات می پردازد.
تحقیقات نشان داده است که پدر و مادر همینگوی دارای مشکلات روانی بودند. پدر از شدت افسردگی رنج می برد و در نهایت با تقنگ خودکشی کرد (پسر هم همین کار را می کند). مادر، خواننده اپرا ی شکست خورده بود: در برخی موارد او تصمیم میگرفت لباس و کلاه ارنست و خواهرش مارسلینو را به یک شکل، انتخاب کند. او آنها را "دختران" می نامید. و گاهی اوقات ، برعکس، مارسلینو و ارنست را به عنوان پسران صدا می کرد و آنها را "پسران کوچک" می نامید. ماکسیم چرتانوف، نویسنده بیوگرافی همینگوی که چند سال پیش توسط انتشارات گارد جوان منتشر شده است، معتقد است که او می خواست آنها را به عنوان دوقلوهای یکسان جنسی ببیند.

به مناسبت 120 سالگرد تولد ارنست همینگوی

محققان معتقدند که این امر باعث خستگی همینگوی شده است. به همین دلیل است که او پس از آن تلاش کرد تا با کمک فعالیت های کاملا مردانه، خود را ثابت کند: سفر به جنگ به عنوان سرباز یا روزنامه نگار، سافاری، ماهیگیری ... در واقع هیچ شواهدی از این وجود ندارد: با وجود کلاه ها، همینگوی از همان ابتدا پسر معمولی بود که بازی فوتبال، بوکس و مسافرت را دوست داشت.

ارنست همینگوی

محققان معتقدند که همینگوی تلاش کرده است تا خود را و تمام زندگی خود از طریق آزمون های مردانه ثابت کند.ارنست همینگوی در تاریخ ۲ ژوئیه ۱۹۶۱ میلادی با یکی از تفنگ‌های محبوبش،دولول ساچمه‌زنی باس‌اندکو، خودکشی کرد.

داستان آبخوری در خانه موزه که گربه ها از آن آب می خورند

ارنست همینگوی

ارنست همینگوی زمان زیادی را در بارِ مورد علاقه خود سپری می کرد ارنست از بار مورد علاقه اش یک سنگ توالت که مخصوص ادرار بود را دزدید و منطقش برای این عمل این بود که او در این محل مقدار زیادی پول ریخته ، پس مالک آن می باشد.
بعدها، Himingway سنگ توالت را به یک آب نمای باغی که گربه هایش از آن آب می خوردند، تبدیل کرد!

با موسولینی مصاحبه کرد

ارنست همینگوی

یکی از شگفت انگیز ترین نمونه ها از تغییرات  شخصیتی موسولینی که همینگوی  آن زمان در مقالاتش نوشته بود :او را در کنفرانس مطبوعاتی با 200 خبرنگار دیدم در لباس سیاه، زمانی که وارد اتاق شدیم چنان جذب مطالعه ی کتابی بود که گویا ورود ما را متوجه نشد!به آرامی به پشت سر او رفتم تا ببینم کتابی که این چنین او را جذب کرده و با علاقمندی می خواند چیست؟کتاب یک فرهنگ لغت انگلیسی فرانسوی بود که دیکتاتور آن را سر و ته گرفته بود! همینگوی بعد از این ملاقات او را بزرگ ترین شارلاتان نامید.
 

همینگوی آزار و شکنجه را متحمل شده است

ارنست همینگوی

اعتقاد بر این است که همینگوی از اختلال عاطفی دوقطبی رنج می برد: در پایان عمر خود، دچار فاز های سرخوشی با مراحل افسردگی عمیق و متناوب شده بود. نویسنده از ترس ناعادلانه رنج می برد (هرچند او به طور منظم مالیات پرداخت می کرد، فکر می کرد که قرار است به خاطر عدم پرداخت به زندان فرستاده شود)، از نظر نظارت FBI ترسناك بود(آنها واقعا به دنبال او بودند، اما همینگوی به افراد بی گناه مانند پیشخدمت ها حمله می کرد، فریاد می زد که آنها عامل FBI هستند). از آنجا که او جوان بود، الکل را در مقادیر زیادی می نوشید و علاوه بر آن قرصهای زیادی نیز مصرف می کرد - او مشکلات جسمی داشت و عوارض جانبی داروها همچنین باعث افسردگی شد ... به طور کلی، تصمیم گرفتند با درمان الکتروشوک درمانش کنند. این روش به آن اندازه ای که در فیلم ها نشان داده می شود هیجان انگیز نیست، البته، واقعا می تواند به افسردگی کمک کند، اما همچنین می تواند باعث از دست رفتن حافظه شود. همينگوي حقيقت را فراموش کرد (و به اين دليل بود که او نميتوانست «تعطيلات، که هميشه با شماست» را تمام کند) او نميتوانست هيچ چيز بنویسد.  و این خود عاملی شد برای بازگشت افسردگی مجدد. بعد از این همینگوی به فکر خودکشی افتاد.

ارنست همینگوی

همینگوی می دانست که او زیر نظر است. او  به دوستان خود میگفت که تلفن او شنود شده است،  و عوامل اف بی آی او را دنبال میکردند.
به دلیل این شیدایی، نویسنده به یک کلینیک روانپزشکی آمد و تلاش کرد تا خودکشی کند. به زودی او از مؤسسه پزشکی مرخص شد.
 

ارنست همینگوی دوقلو داشت

محبوبیت نویسنده، یک شوخی بی رحمانه با او داشته است. در سال 1933، همينگوی جعلی در ايالات متحده ظاهر شد . سرگردان در سرتاسر کشور سفر میکرد، به عنوان نویسنده و خود را  نویسنده معرفی می کرد، امضا همینگوی را جعل کرد، پول گرفت و به طور کلی شهرت نویسنده را نابود کرد. او هرگز دستگیر نشد و یک جریان حساب های پرداخت نشده به حساب های همینگوی اضافه کرد.
 

همینگوی بارها خطر کرد

همینگوی از چندین جنگ جان سالم به در برد. او زخمی شد و تقریبا در یک معجزه از مرگ نجات یافت: در طی جنگ جهانی اول، پزشکان 26 عدد ترکش از بدن او را خارج کردند و حدود 200 زخم بر بدن او وجود داشت. در سال 1930 او به یک حادثه جدی در خودرو داشت و در سال 1953 تقریبا در تصادف هواپیما نزدیک بود جان خود را از دست بدهد.

ارنست همینگوی

در سال 1918، همینگوی در جنگ جهانی اول شرکت کرد. همینگوی گفت:  "اگر من نروم، پس از جنگ نمی توانم در چشم مردم نگاه کنم". همانند بسیاری از مردان جوان در آن زمان، جنگ را به عنوان یک مسابقه فوتبال می شناخت. او گلوله توپ را به شرح زیر توصیف کرد: "تیم مهمان یک بازی کثیف را آغاز کرد. چیزی به ما پاسخ داد؟ »با این حال، به زودی، نظر او شروع به تغییر کرد: اغلب مجبور شد با اجساد روبرو شود. "پس از یک حمله مستقیم، بیشتر دوستان او پراکنده شدند.سپس او مجروح شد - ده ها ترکش را از بدن او خارج کردند که بسیار دردناک بود، (او یکی از آنها را بصورت آویز همیشه همراه خود داشت). 
اما او به یک ستاره تبدیل شد: اولین آمریکایی که در ایتالیا زخمی شد .او در مرکز توجه عکاسان و روزنامه نگاران قرار گرفت. و همینگوی در بیمارستان برای اولین بار به طور جدی عاشق پرستار Agnes von Kurovski ، که 8 سال مسن تر از او بود شد؛ اعتقاد بر این است که از این زمان به بعد رمان مشهور وداع با اسلحه را نوشت.
 
او در حلقه با مخالفان مبارزه کرد، بسیار قدرتمند بود و می توانست به قفس شیر  وارد شود. او در طول یک شکار زخمی شد و تقریبا در آتش سوخت. او اسکی و ماهیگیری را  دوست داشت.او از سیاه زخم، مالاریا، پنومونی، سرطان پوست، دیابت، هپاتیت، و از یک گلوله که از تفنگ محبوبش آزاد شد جان سالم بدر برد.
 

نوشیدنی مورد علاقه همینگوی

همینگوی نوشيدنی ها کوکتل کوبایی را ترجیح می داد.
 

همینگوی برای هر زن در زندگیش یک کتاب نوشت

نویسنده به راحتی زنان را دوست داشت و اغلب عاشق می شد. فرانسیس اسکات فیتزجرالد گفت که همینگوی یک کتاب برای هر زن دارد.او اولین عشق خود را برای یک پرستار، آگنس فون کوروفسکی، در رمان خود  به نام "وداع با اسلحه" توصیف کرد.
"تعطیلات است که همیشه با شما است" او به اولین همسر خود - الیزابت هندلی ریچاردسون اختصاص داده شده است. عشق به همسر دوم را ، Paulina Pfeiffer، همینگوی در داستان "Snow Kilimanjaro" برف های کلیمانجارو توصیف کرده است.
مارتا ، همسر سوم، الهام بخش نویسنده برای ایجاد رمان زنگ ها برای که بصدا در می آید". و کتاب  "در امتداد رودخانه به سمت درختها"  را به افتخار آخرین همسرش، مری ولش نوشت.
 

همینگوی گربه ها را خیلی دوست داشت

ارنست همینگوی

تا زمان مرگش، نویسنده به معنای واقعی کلمه به گربه ها عشق می ورزید. عشق نامحدود زمانی آغاز شد که یک گربه گربه شش انگشتی به نام Snow-White را از کاپیتان کشتی در Key West دریافت کرد. نویسنده به حیوان خانگی خود علاقه زیادی داشت.همیشه ده ها گربه در خانه همینگوی زندگی می کردند.

اعتقاد بر این است گربه ها و گربه های شش و هفت انگشتی که تا به حال در خانه همینگوی زندگی می کنند (اکنون خانه موزه) از نسل سفید برفی است. آنها حدود پنجاه گربه سرگردانند، هر جا که دوست دارند، می توانند روی مبل و تخت استراحت کنند و در باغ پیاده رویی کنند. آنها به طور منظم توسط یک دامپزشک معاینه می شوند، آنها هنوز هم از یک نوشیدنی ساخته شده توسط همینگوی از شیشه ی زیتون آب آشامیدنی می نوشند. حتی در باغ موزه همینگوی قبر گربه نیز وجود دارد. به هر حال، تعداد زیادی از گربه های شش انگشتی وجود دارد، نه تنها در خانه موزه، بلکه در سراسر شهر.
 

تیر اندازی به تصویر یک حریف عشقی

همسر چهارم همینگوی مری ولش در هنگام دیدار با نویسنده متاهل بود. طلاق از همسر قبلی او دشوار بود - او نمی خواست همسرش را ترک کند.
 
این نویسنده را خشمگین کرد و یک بار در هتلی در پاریس، یک عکس از شوهر سابق مری ولش،  به نام نوئل مانکز را در یک کاسه توالت قرار داده و به سمت او شلیک کرد. در نتیجه، لوله های فاضلاب به طور جدی آسیب دید و در چندین طبقه از هتل فاضلاب سرازیر شد. رسوایی وحشتناکی بود.
 

از عکس گرفتن متنفر بود

با وجود محبوبیت فراوان، همینگوی دوست نداشت عکسهای خود را ارائه دهد. به نظر می رسید که او به ستایش مشتاقانه  هوادارانش اعتقادی نداشت.یکی از تحسین کنندگان کار او به شدت خواهان گرفتن عکس از نویسنده بود و همیشه دنبالش می کرد. پس از 3 ماه، همینگوی یک کتاب را برداشت و در صفحه اول آن نوشت: «به ویکتور هیل، پسر واقعا مجنون.« نه »!
عکس مشهور همینگوی - یکی از آنها که در آن یک ژاکت ماهیگیری با یقه اسکی پوشیده در سال 1957 گرفته شد. با وجود سادگی ظاهری ژاکت، این ژاکت بسیار گران قیمت بود: توسط همسرش از بوتیک کریستین دیور خریداری شده بود و برای تولدش به او هدیه داده بود.

ارنست همینگوی

با وجود سادگی ظاهری ژاکت، این ژاکت بسیار گران بود 
 

آیا همینگوی عامل اطلاعات شوروی بود

همینگوی در دهه 60 میلادی در روسیه بود . و او خود یکی از طرفداران بزرگ ادبیات روسیه بود، تورگینف ، تولستوی و گوگول را خواند . در اوایل دهه 20 آنها می خواستند او را به عنوان روزنامه نگار به مسکو بفرستند . او از رفتن خودداری کرد به این علت که در روسیه، به گفته او، "هتل های بد و کثیف" وجود داشت. 
در 1940s، نام همینگوی در لیست آمریکا عامل اطلاعاتی شوروی موسوم به "آرگو" ذکر شده بود. چنین نتیجه گیری ها توسط نویسندگان کتاب "جاسوسان: ظهور و سقوط KGB در آمریکا" ("جاسوس: ظهور و سقوط KGB در آمریکا") جان ایل هینز، هاروی کلر و الکساندر وصلیف ساخته شده است.
نویسنده در زمستان سال 1940-1941 در نیویورک، عضو شورای جاکوب گلوس استخدام شد. با همکاری برای کار برای NKVD، همینگوی قانون کشورش در مورد جاسوسی را نقض نکرد.

ارنست همینگوی

شوروی ها از نوشته های او شگفت زده و جذب او شده بودند، زیرا آنها برای یک ایده نزدیک به آن، ایده ضد فاشیسم مبارزه می کردند.
در مورد منافع افسران اطلاعاتی شوروی، سیاستمداران و روزنامه نگاران که توسط آنها استخدام شده بودند می توانند به آنها در درک این کشور بیگانه کمک کنند، مقالاتی را چاپ کنند که تصویر مثبتی از اتحاد جماهیر شوروی را تشکیل دهند و همچنین بر سیاست ایالات متحده تاثیر بگذارد. در اتحاد جماهیر شوروی، همینگوی به عنوان یک روزنامه نگار به شمار می رفت که دارای ارتباطات فراوان و دایره ای گسترده از مخاطبین است.اما نویسنده به یک عامل جاسوسی تبدیل نشد، کمک او به نمایندگان اتحاد جماهیر شوروی، ناچیز بود، زیرا او اطلاعات مهمی نداشت.
 

نام همینگوی به عنوان یک برند تجاری

امروزه ارنست همینگوی یک نام تجاری در معنای واقعی کلمه است و یک علامت تجاری ثبت شده است. در اینترنت یک وبسایت وجود دارد که در آن شما می توانید محصولات این نام تجاری را خریداری کنید. به عنوان مثال ادکلن، بوربن، سدر، چرم، کهربا، صندل چوب ، توتون و وانیل (69 دلار برای 50 میلی لیتر). قهوه از کوبا یا از کیلمانجارو (1399 دلار برای 340 گرم) . و همچنین قایق های Himingway، عینک، قلم، سس، نمک دریا و ادویه جات و ... را خرید کنید.

آثار ارنست همینگوی

سال عنوان فارسی عنوان انگلیسی
۱۹۲۳ سه داستان و ده شعر Three Stories and Ten Poems
۱۹۲۴ در زمان ما In Our Time
۱۹۲۷ مردان بدون زنان Men Without Women
۱۹۳۳ برنده هیچ نمی‌برد The Winner Take Nothing
۱۹۲۶ خورشید همچنان می‌دمد The Sun Also Rises
۱۹۲۹ وداع با اسلحه A Farewell to Arms
۱۹۳۲ مرگ در ساعت یک بعدازظهر Death in the Afternoon
۱۹۳۵ تپه‌های سبز آفریقا Green Hills of Africa
۱۹۳۷ داشتن و نداشتن To have and Have Not
  برفهای کلیمانجارو  
۱۹۳۸ ستون پنجم و چهل و نه داستان کوتاه The Fifth Column and Forty-nine short stories
۱۹۴۰ زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند For Whom the Bell Tolls
۱۹۴۲ بهترین داستان‌های جنگ تمام زمان‌ها The Best War Stories of All Time
۱۹۵۰ در امتداد رودخانه به سمت درختها Across the River and into the Trees
۱۹۵۲ پیرمرد و دریا The Old Man and the Sea
۱۹۶۰ مجموعه اشعار Collected Poems
  شکست ناپذیر  

آثاری که پس از مرگ همینگوی منتشر شده‌است

سال عنوان فارسی عنوان انگلیسی
۱۹۶۴ "پاریس جشن بیکران" (مترجم: فرهاد غبرایی)، "عیش مدام" (مترجم: سیروس طاهباز، ترجمه ناقص)، "ضیافت سیار"
 
A Moveable Feast
۱۹۶۷ با نام ارنست همینگوی
 
(یادداشت‌های همینگوی از سال‌های اولیه اقامت در پاریس)
Byline: Ernest Hemingway
۱۹۷۰ داستان‌های کانزاس سیتی استار Stories Cub Reporter: Kansas City Star
۱۹۷۰ جزایر در طوفان Islands in the Stream
۱۹۷۰ باغ عدن (رمان ناتمام) The Garden of Eden
۱۹۹۹ حقیقت در اولین تابش True at the First Light
۱۹۶۱ تابستان خطرناک Dangerous Summer

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

40 چیز کوچک در زندگی روزانه که برایمان شادی واقعی به همراه می‌آورد

در

چه چیزی شما را خوشحال می‌کند؟ طبق تحقیقات به عمل آمده توسط DoubleTree از 2000 نفر بزرگسال، از قرار معلوم، چیزهای کوچکی در زندگی وجود دارند که موجب شادی ما می‌شوند.
ممکن است برایتان عجیب باشد که بدانید انسان‌ها معمولاً خوش‌بین هستند چرا که بیش از نصف بزرگسالان گفته‌اند آنها طرز تلقی «نیمه پر لیوان» را از زندگی دارند و 56% خودشان را مشخصاً خوشبخت دانسته‌اند.
بیش از یک‌چهارم از آنها گفتند که چیزهای کوچک معدودی وجود دارند که بتوانند آنها را مشعوف کنند، و تحقیق نشان داد که شگفتی‌های کوچک، بزرگترین شادی‌ها را برایمان به همراه می‌آورد؛ و 82% گفتند که بهترین چیزها در زندگی، بطور غیرمترقبه اتفاق می‌افتد.

40 چیز کوچک در زندگی روزانه که برایمان شادی واقعی به همراه می‌آورد

دکتر گلن ویلیامز استاد روان‌شناسی دانشگاه ناتینگهام تِرِنت گفته است: «یک اکسیر مؤثر برای رسیدن به خوشبختی، لزوماً از طریق تجربه کردن رویدادهایی نیست که ما ممکن است برای آنها برنامه‌ریزی کرده باشیم؛ رویدادهایی همچون: ازدواج کردن، تغییر منزل مسکونی، گرفتن آن همه ترفیعات، یا حتی استفاده از تعطیلات»
خوشی‌های زندگی هر چند کوچک و غالباً غیرمترقبه هستند، می‌توانند لبخند را به روی لبانمان بنشانند و به ما در راه ساختن یک زندگی شادتر و پرمعناتر برای خودمان و دیگران، کمک کنند.(سیارک)
40 چیز کوچک در زندگی روزانه که برایمان شادی حقیقی و احساس خوشبختی به همراه می‌آورند، در زیر آمده است:
1- پیدا کردن پول در جیب‌تان، موقعی که از وجود آن خبر ندارید
2- پرسیدن حال شما توسط چند نفر که به سلامتی شما اهمیت می‌دهند
3- رفتن به رختخواب در مواقعی که ملحفه‌ها تمیز هستند
4- یک حمام یا دوش خیلی طولانی، در مواقعی که وقت کافی دارید.
5- لبخند زدن به یک کودک
6- دریافت یک پیام 10 دقیقه‌ای از طرف شریک زندگی یا دوست
7- در آغوش گرفتن و بغل کردن کسی، قبل از بلند شدن از خواب و شروع کار روزانه
8- از خواب بلند شدن و دیدن یک روز آفتابی و زیبا
9- داشتن یک مکالمه تلفنی طولانی با کسی که برایش اهمیت قائل هستی و مدتی است که با او صحبت نکرده‌ای
10- مشاهده بارش باران در هنگامی که مجبور نیستی به جایی بروی و روی کاناپه به حالت چمباتمه نشسته ای
11- مشاهده کودکان در حال بازی یا خنده با همدیگر، که شما را به یاد شادی‌های دنیا می‌اندازد
12- گذراندن قسمتی از وقت خود با حیوانات خانگی یا حیوانات به طور کلی.
13- یک غریبه به شما یک لبخند صمیمانه بزند
14- یک کش دادن خوب و طولانی به بدن، در موقعی که اول صبح از خواب بیدار می‌شوی تا به بدن خود حرکت بدهی
15- خندیدن بلند به یک خاطره خنده‌دار
16- یک ابراز احساس محبت‌آمیز از کسی در زندگی خودتان، مثلاً به سادگی کمک کردن کودکتان به شما برای پختن شام
17- یک بوی خوشایند شما، از بوی نان تازه گرفته تا بوی چمن تازه زده شده
18- یک بغل کردن معنی‌دار و طولانی از کسی که برایش اهمیت قائل هستی
19- پوشیدن لباس‌ها، پس از آن که روی رادیاتور شوفاژ گرم شده باشند
20- چند لحظه خلوت کردن با خود، وقتی که همه چیز شلوغ و پلوغ شده باشد
21- تماشای غروب یا طلوع آفتاب
22- بوی محیط خارج از خانه، پس از متوقف شدن باران
23- گوش دادن به هنرمند یا آلبوم مورد علاقه خودتان
24- دریافت کردن یک ایمیل یا یک نامه از یک دوست
25- شانس انجام یک کار خلاقانه، از رنگ‌آمیزی یک مجموعه کشوی قدیمی گرفته تا خط خطی کردن یک تصویر
26- گرفتن دست کسی که به او عشق می‌ورزید
27- خوردن صبحانه‌‌تان در رختخواب
28- بازی کردن یک بازی که شما در بچگی‌هایتان دوست داشتید
29- خوردن غذای سالم وخوشمزه که باعث شود احساس خوبی نسبت به خودتان داشته باشید
30- نیم ساعت چرت زدن اضافه در رختخواب
31- اختصاص کمی وقت به خودتان برای خواندن کتابی که دوست دارید
32- خریدن نوشیدنی یا اسنک مورد علاقه‌تان و مزه‌مزه کردن آن
33- دریافت گل از کسی که شما برایش اهمیت دارید
34- خوردن ناهار در بیرون و در آفتاب
35- آزمایش کردن یک دستورالعمل جدید آشپزی و ابداع یک غذای خوشمزه
36- اعلام حمایت از شما به وسیله دوستان یا خانواده‌تان
37- گوش دادن به یک آهنگ مورد علاقه که سالهاست نشنیده‌اید
38- اختصاص وقت برای کمک کردن به برخی افراد در خصوص مسائل‌شان
39- گذراندن اوقات در خانه‌تان، وقتی که آراسته و تمیز باشد
40- کسب یک پیروزی کوچک، از قبیل تعمیر ماشین لباس‌شویی یا تعویض یک لامپ

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

10 چیزی که آدمها آرزو داشتند پیش از ازدواج بدانند

در

ازدواج  مسئله بزرگی است، اما اگر درست تحقیق کنید ، راه می تواند بسیار هموارتر باشد نسبت به یک راه پرسنگلاخ که همه راجع به ان هشدار می دهند. پس چطور می توانید آماده شوید؟ در اینجا 10 راه آماده شدن برای ازدواج شرح داده شده است.


1- شریک شما دوست دارد که تخم مرغ صبح هایش چگونه باشد؟
صبحانه جفتی در تختخواب، علی الخصوص اگر تخم مرغ ها خوب درست شده باشند می تواند نزدیکی عاطفی ایجاد کند. باید در قسم های عروسی و هر جایی که می توانید این مسئله را یادداشت کنید:"تخم مرغ هم زده با سس گوجه و فلفل". این مهمانی کوچک به همسرتان نشان می دهد که شما تا چه حد از ازدواج با او خوشحال هستید و بخود شما یادآوری می کند که چقدر اشتیاق دارید تا برایش کار انجام دهید. بنابراین، پیش از ازدواج بیابید که آنها چه جور تخم مرغی را دوست دارند.(سیارک)
2- آیا شما با یک هم خانه ای از جهنم ازدواج می کنید؟
آیا عشق شما یک ارباب خانگی هم هست؟ آیا شما مجبورید که هر روز صبح رختخواب را مرتب کنید؟ شما نه تنها شروع به زندگی جدید با عشقتان می کنید، بلکه یک هم اتاقی دائمی نیز می گیرید و مجبور خواهید شد که سازش کنید. آنجا را به خانه خودتان تبدیل کنید آن زمان  احساس خیلی بهتری راجع به نظم در زندگی خواهید داشت.
3- شما ایرادات آنها را کشف کرده اید اما اشکالات خودتان چه؟
خود را از این واقعیت مطلع کنید که شما بعضی اوقات با هم برخورد خواهید داشت چرا که هر دو انسان هستید. شما همیشه محق نیستید و یا جدال را نمی برید، بعضی اوقات شما کسی هستید که تحت سرزنش قرار می گیرید و بیاد بیاورید که این مسئله ممکن است به شما کمک کند تا برخی از بی مبالاتی ها را کنار بگذارید. خودتان را بشناسید، و بدانید چه وقتی خطایی مرتکب شدید و آماده عذر خواهی باشید.
4- چیزهای محبوب شریکتان چیست؟
چیزهای کوچکی وجود دارند، اما در عین حال مهم هم هستند. وقتی یکی از این طوفانها مستقیم به سمت زندگی شما در حال حرکت است که ممکن است پشم های گربه یا شکلات روی کیک باشد، چه چیزی خشم شما را آرام می کند؟ خودتان را برای آن روزهای بارانی آماده کنید و پیش از ازدواج این چیزها را بیابید.
5- آیا حس طنز آنها را یافته اید؟
خندیدن شاید مهمترین چیز باشد. دیر شده است و او نمی تواند کمربندش را بخاطر اینکه شما آنرا جایی انداخته اید و نمی توانید بیاد بیاورید که کجا. سر او بخاطر شلختگی اش غر نزنید و تلاش کنید مسئله را با خنده و شوخی حل کنید.
6- آیا آرزوی مشترکی دارید؟
هر دو می دانید که عاشق هم هستید، ولی ایا می دانید چه چیزی را هر دو دوست دارید؟ یک ورزش، سرگرمی، کلاس رقص و هر چیزی که می توانید پیدا کنید و یکبار در هفته آنرا انجام دهید و دوستانتان را هم شریک کنید و به ان نور و گرما ببخشید. کلیدی است که به خودتان شانس زیادی برای عاشق ماندن برای سالهای دور را بدهید.
7- بعضی وقتها شما مجبورید که چیزهای دیگر را انتخاب کنید.
مهم است که همدیگر را انتخاب کنید، اما بعضی وقتها مهم است که خودتان را انتخاب کنید. از همسرتان بخاطر اینکه مجبور شدید با او بمانید بجای آنکه به باشگاه بدنسازی بروید منزجر نشوید. خودتان را خوشحال نگهدارید و انرزی را به رابطه خودتان بازگردانید، بخاطر اینکه همسرتان تنها چیز خوبی نیست که شما دارید و شما نمی توانید هزینه خوشحال ماندنتان را تنها به دوش همسرتان بگذارید. در این قضیه پیش از ازدواج عمیق شوید و بدانید که نیمه خالی لیوان همیشه آماده است.(سیارک)
8- مراقب چشمان سبز حسادت باشید
اگر می دانید که آدم غیرتی ای هستید، مراقب باشید، چرا که شما به منشی بلوند با چشمهای بزرگ که برای شوهرتان کیک می اورد حسادت خواهید کرد و یا مرد عضلانی ای که همسرتان برای او قهوه درست می کند. با خودتان در این باره صحبت کنید و بدانید که اعتماد هر چقدر هم همترسناک باشد تنها راه حل است.
9- از "دام" و "استف" در گوگل باکس بیاموزید
اگر شما به اندازه من از نگاه کردن به این برنامه حس آسایش می گیرید، شاید شما هم عاشق این دونفر باشید. این دو می دانند که چطور با هم آرامش داشته باشند. شما دو تا چطور؟ از اینکه شبهایتان در داخل به اندازه شبهایتان در بیرون خفن است اطمینان حاصل کنید. شما کل زندگی خود را با هم سپری خواهید کرد، از این مطمئن باشید که  به اندازه ممکن با هم خوش می گذرانید.
10- تردیدهای خود را داشته باشید
ممکن است به نظر خطرناک بیاید قبل از روز بزرگ، اما خاطر جمع نرین روش این است که قبل از ازدواج تمام شکهایتان را جستجو و کشف کنید. و اگر دلیلی نیافتید که با شریکتان ازدواج نکنید، دیگر به نظرتان خیلی سخت نخواهد امد، بخاطر اینکه همه ما انتخابهای زیادی پیش رویمان داریم. از این مسئله آگاه باشید و بدانید که با این کار مطمئن خواهید بود که هر روز صبح از کنار شخص درستی بیدار می شوید و هر شب با یک رویای واقعی به خواب می روید. سپس به شما اثبات خواهد شد که چقدر هر روز و برای بقیه زندگیتان دوستشان خواهید داشت.(سیارک)

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. 

ترجمه توسط itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

بیوگرافی نگار جواهریان+تصاویر زیبا

در

نگار جواهریان در ۲۲ دی ۱۳۶۱ در تهران بدنیا آمده است . هنرپیشه سینما، تلویزیون و تئاتر ایران است. او در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر موفق به دریافت جایزه سیمرغ بلورین در رشته بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم طلا و مس شد.وی در چهاردهمین جشن خانه سینما نیز برای فیلم طلا و مس تندیس بهترین بازیگر زن نقش اول را دریافت کرد.

فیلم‌شناسی نگار جواهریان
۱۳۹۴ نگار  کارگردان رامبدجوان
۱۳۹۳ اعترافات ذهن خطرناک من  کارگردان هومن سیدی
۱۳۹۳ قندون جهیزیه  کارگردان علی ملاقلی‌پور
۱۳۹۳ پریدن از ارتفاع کم  کارگردان حامد رجبی
۱۳۹۲ ملبورن  کارگردان نیما جاویدی
۱۳۹۱ حوض نقاشی  کارگردان مازیار میری
۱۳۹۱ آشغال‌های دوست داشتنی  کارگردان محسن امیریوسفی

 

نگار جواهریان

۱۳۹۰ قصه‌ها کارگردان رخشان بنی اعتماد
۱۳۹۰ بی خود و بی جهت  کارگردان عبدالرضا کاهانی
۱۳۸۹ اینجا بدون من  کارگردان بهرام توکلی
۱۳۸۹ یه حبه قند  کارگردان رضا میرکریمی
۱۳۸۸ هیچ  کارگردان عبدالرضا کاهانی
۱۳۸۷ طلا و مس  کارگردان همایون اسعدیان
۱۳۸۷ شبانه روز امید  کارگردان بنکدار و کیوان علیمحمدی
۱۳۸۷ کتاب قانون  کارگردان مازیار میری

نگار جواهریان

۱۳۸۶ تنها دو بار زندگی می‌کنیم  کارگردان بهنام بهزادی
۱۳۸۶ صد سال به این سال‌ها  کارگردان سامان مقدم
۱۳۸۶ جعبه موسیقی  کارگردان فرزاد مؤتمن
۱۳۸۵ نسل جادویی  کارگردان ایرج کریمی
۱۳۸۴ پابرهنه در بهشت  کارگردان بهرام توکلی
۱۳۸۳ خوابگاه دختران  کارگردان محمدحسین لطیفی
۱۳۸۲ چند تار مو  کارگردان ایرج کریمی
۱۳۸۲ قدمگاه  کارگردان محمدمهدی عسگرپور

نگار جواهریان

۱۳۸۰ من، ترانه ۱۵ سال دارم  کارگردان رسول صدرعاملی
۱۳۸۳ گیلانه  کارگردان رخشان بنی‌اعتماد در گروه صحنه و لباس

نگار جواهریان

نگار جواهریان در مجموعه تلویزیونی
۱۳۹۳ کلاه قرمزی ۹۳  کارگردان ایرج طهماسب مهمان برنامه
۱۳۹۰ کلاه قرمزی ۹۰  کارگردان ایرج طهماسب مهمان برنامه
۱۳۸۵ زیر تیغ (مجموعه تلویزیونی)  کارگردان محمدرضا هنرمند
۱۳۸۲ این راهش نیست (مجموعه تلویزیونی)  کارگردان نوید میهن دوست

نگار جواهریان

نگار جواهریان در فیلم تلویزیونی و شبکه خانگی
سال تله فیلم کارگردان یادداشت
۱۳۸۹ ستاره‌های سوخته  کارگردان سیروس الوند
۱۳۸۹ همین یک ساعت پیش  کارگردان سینا آذین فیلم کوتاه

نگار جواهریان

نگار جواهریان در تئاتر
دیوار چهارم: ۱۳۹۱  کارگردان امیررضا کوهستانی
دیوان تیاترال: ۱۳۸۱  کارگردان محمود استاد محمد
قرمز و دیگران: ۱۳۸۳  کارگردان محمد یعقوبی
شهرهای نامرئی: ۱۳۸۴  کارگردان حسن معجونی
بدون خداحافطی: ۱۳۸۵  کارگردان کتایون فیض مرندی
ایوانف: ۱۳۹۰  کارگردان امیررضا کوهستانی
رؤیاها وکابوس‌های زنانه:
گل‌های شمعدانی: ۱۳۸۴  کارگردان محمد یعقوبی
تهران: ۱۳۸۶  کارگردان محمود استاد محمد
خون خشک، سبزی تازه: ۱۳۸۶ کارگردان امیررضا کوهستانی
۱۷ دی کجا بودی: ۱۳۸۸   کارگردان امیررضا کوهستانی
دون کیشوت: ۱۳۹۰

نگار جواهریان

جوایزو افتخارات نگار جواهریان
برنده تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن از چهارمین جشن انجمن منتقدان برای طلا و مس - ۱۳۸۹
برنده تندیس بهترین بازیگر زن نقش اول از چهاردهمین جشن خانه سینما برای طلا و مس - ۱۳۸۹
برنده سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن از بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر برای طلا و مس - ۱۳۸۸

نگار جواهریان

برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن از جشنواره اوسیان سینه فن برای تنها دو بار زندگی می‌کنیم - ۱۳۸۸
برنده تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل زن از پانزدهمین جشن خانه سینما برای اینجا بدون من - ۱۳۹۰
کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن ازسی و یکمین جشنواره فیلم فجر برای حوض نقاشی - ۱۳۹۱
برنده جایزه پروین بطور مشترک با (لیلا حاتمی وترانه علیدوستی) - ۱۳۹۱
نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن از هفتمین دورهٔ جشنواره فیلم آسیا پاسیفیک برای حوض نقاشی - ۱۳۹۲

پست های مرتبط:

بیوگرافی نگار جواهریان+تصاویر زیبا

بیوگرافی نازنین بیاتی+تصاویر زیبا

بیوگرافی پریناز ایزدیار+تصاویر زیبا

بیوگرافی لیلا اوتادی+تصاویر زیبا

بیوگرافی الهه حصاری + تصاویر زیبا

جدیدترین و زیباترین عکس های فاطمه معتمد آریا

جدیدترین و زیباترین عکس های مهناز افشار

جدیدترین و زیباترین عکس های نیکی کریمی

جدیدترین و زیباترین عکس های هانیه توسلی 

جدیدترین و زیباترین عکس های الناز شاکردوست

جدیدترین و زیباترین عکس های ترانه علیدوستی

رضا کیانیان و تولد 65 سالگی + تصاویر

محمدعلی کشاورز و شایعه فوت +تصاویر  (سیارک

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  

مترجم  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

کشف بقایای یک شهر گمشده در مصر با قدمت بیش از 7000 سال

در

به گزارش  (سیارک)  مصر، کشف بقایای یک شهر گمشده را که قدمت آن به بیش از 7000 سال بازمیگردد، اعلان نمود ؛ این شهر، در استان سوهاجِ مصرِ علیا واقع شده است.


این شهرستان باستانی مسکونی ، در نزدیکیِ یک قبرستان، که قدمت آن به 5,316 سال پیش از میلاد مسیح بازمیگردد، کشف شده است، و بعنوان یکی از بزرگترین کشف‌های باستان‌شناسی که به دوران پادشاهی اولیه‌ی قبل از تاریخ مصر باستان که از حدود 5 هزار سال پیش آغاز شده است، باز میگردد.
یک تیم از باستان شناسان از وزارت آثار باستانی مصر، بقایای کلبه‌ها و قبرهایی را در عمق 400متری، به سمت جنوب ِ معبد mortuary ی Seti I ، یافته اند ، که متعلق به فرعونی بوده است که هزاران سال بعد ، یعنی بین سالهای 1290-1279 قبل از میلاد حکومت میکرده است. 


معبد Seti I ، در ابیدوس که یکی از قدیمی‌ترین شهرهای شناخته شده در مصر باستان و پایتخت تاریخی مصر علیا است قرار دارد و جدیداً ، مسکن‌ها و مقبره‌ها‌یی پیدا شده‌اند که ممکن است بخشهایی از یک پایتخت قدیمی باشند که قبلاً، از بین رفته و اکنون ، مجددا ظاهر شده است، و یا ممکن است مربوط به یک روستایی جداگانه باشند، که در آن پایتخت قرار داشته است.
در بخشی از اظهارات محمود عفیفی وزیر آثار باستانی در یک بیانیه مطبوعاتی آمده است: " این کشف میتواند موجب به دست آمدن اطلاعات زیادی در مورد تاریخ ابیدوس ها شود،" .

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

به خاطر عشق یا به خاطر پول چطور از خیانت مالی پیشگیری کنیم

در

 همه ی ما خیالاتی مربوط به عشق در سر می پرورانیم. همه ی ما به دنبال آن شخص ایده‌آل و رابطه ای بر پایه ی احترام و توجه متقابل هستیم. اما وقتی پول وارد ماجرا می شود، چه پیش می آید؟ چه می شود اگر مخاطب خاص شما بر اساس چیزی که ترنت هم، بنیان گذار شرکت The simple dollar، آن را خیانت مالی نامید، عمل کند؟

همه ی ما داستان هایی درباره ی این که چطور پول و قدرتش می تواند رابطه های انسان ها را نابود کند، شنیده ایم. درباره ی رابطه های اشخاص معروفی که به خاطر پول به نتیجه نرسیده است، مطالبی خوانده ایم؛ از شارلمانی که با پول و قدرتش توانست با دسیدراتا ازدواج کرده و با این ازدواج، دو پادشاهی را یکپارچه کند و سپس او را کنار بگذارد، گرفته تا جدا شدن تد ترنر و جین فرندا و مسائل مالی تایگا که بر رابطه ی عاشقانه اش با کایل جنر مشکل ایجاد کرد. همه ی مثال های ذکر شده، مشاجره های مالی اشخاص مشهور و ثروتمند بودند. اما آیا این مسئله در زندگی ما افراد عادی هم وجود دارد؟ آیا پول می تواند عشق را از زندگی مشترک حذف کند؟ پاسخ «بله» است. همه ی ما فامیل یا دوستی داریم که چنین تجربه ای دارد. هرچند این مایه ی دلشکستگی است، اما واقعیت است. من دو دوست صمیمی دارم که زندگی های مشترکشان به دلیل مسائل مالی از هم پاشید. در هر دو مورد هم ( یکی از موارد مرد و دیگری زن است)، همسر آنها نان آور( کفیل خرج) پودند و از نظر رفاهی آنها را تأمین می کردند. در هر دو مورد هم وقتی شخص با شرایط دشوار مالی مواجه شد و بی پول شد، هم کاسبی و هم همسرش را از دست داد.
آیا شما در مورد پول بحث می کنید؟ بحث کردن بر سر مسائل مالی، مسئله ای عادی است. قبلاً هم در باره ی این موضوع (مقالاتی) نوشته ام. چرا به این دلیل که ما چه بخواهیم و چه نه، در زندگی هر روز با پول سر و کار داریم. این مسئله، همیشه جلوی چشممان است. ما هر روز با مسائلی مثل رابطه ی جنسی، مواد مخدر یا جنگ هسته ای مواجه نمی شویم اما حتی اگر در این لحظه در حال خرج کردن پول هم نباشیم، قبص اجاره یا رهن‌نامه مان در بین نامه ها است؛ قبض برق در حال محاسبه است؛ و بدهی به کالج، حتی اگر به آن فکر هم نکنیم، از بین نمی رود و ‌گریبانمان را می گیرد. مسائل مالی، شخصی هستند. برای بعضی، پول کارنامه ی زندگی تلقی می شود و برای بعضی دیگر، وسیله ای برای کنترل رابطه است. شیوه ای که برای مدیریت پول به کار می گیریم، ما را کور( کنترل) می کند. ما اغلب معتقدیم که شیوه ی اداره ی ما درست ترین شیوه است. زمانی که این باور را در خود تثبیت می کنیم، مشکلات، دعوا ها و تهمت زنی ها آغاز می شوند.
سنگ اول را درست بگذاریم
شفافیت
ما کلمه ی شفافیت را خیلی به کار می بریم اما در روابط و مسائل مالی، این کلمه واقعاً به کارمان می آید. هیچ رابطه ایر ا نمی توان بدون شفافیت مالی حفظ کرد. بدون شفافیت، استرس و عواقب راز هایی که نگه می داریم، ممکن است گریبان گیرمان شود. همچنین، این استرس تنها به محیط خانه اختصاص ندارد بلکه تمام زندگی تان را هم تحت شعاع قرار می دهد. از پرسش‌نامه ای که شرکت PwC در سال 2016 برای ارزیابی اوضاع مالی کارکنانش ارائه داده است، می توان دریافت که 52% کارکنان، درباره ی مسائل مالی خود استرس داشتند.
من نمی گویم که باید هروقت با شخص مورد علاقه تان برای صرف شام بیرون رفتید، بگویید "دوستت دارم." و سپس از او درباره ی امتیاز اعتباری اش سؤال کنید. در واقع، هر دوی شما می بایست حتی قبل از این‌که چنین ملاقات صمیمانه ای ترتیب دهید، در مورد اوضاع مالی تان با هم شفاف باشید. هرچند باورش سخت است، این طور به نظر می آید که مسائل مالی شخصی تر از مسائل جنسی باشند.
در طول زمانی که در اپرا شو فعالیت می کردم، شاهد این مسئله بودم که تهیه کننده ها زوج هایی را که حاضر بودند در مورد بعد جنسی زندگی خود صحبت کنند، به راحتی پیدا می کردند. اما وقتی از آنها خواسته می‌شد که درباره ی مسائل مالی خود صحبت کنند، پاسخ می‌دادند که: پول، مسئله ای خیلی شخصی است.
صحبت های عادی درباره ی پول، می تواند استرس را در رابطه تان کاهش دهد. در واقع، بانک TD در بررسی رابطه ی زوج ها و پول که در ژوئن سال 2015 انجام شد، گزارش کرد که زوج هایی که دست کم هفته ای یک بار در مورد مسائل مالی با یکدیگر صحبت می کنند، شادتر هستند. 42% آنها کاملاً خوشحال هستند که نیمه ی گم شده ی خود را پیدا کرده اند و 35% آنها هم عادی می‌باشند.(سیارک
شفافیت یعنی اینکه درباره ی میزان حقوق، بدهی ها، امتیاز مالی، سرمایه و مهم تر از همه، در مورد اهداف مالی تان صحبت کنید. نگفتن این مسائل، به طور قطع خیانت مالی به حساب می آید. با میل و رقبت این اطلاعات را در اختیار یکدیگر قرار دهید.
تیپ های( نوع شناسی) شخصیت مالی:
این طور به نظر می آید که هریک از ما با تیپ شخصیت مالی خاصی به دنیا می آییم. در کل، ما یا اهل پس انداز و یا اهل ولخرجی هستیم. شرکت امریپرایز در بررسی های اخیرش بر مسئله ی زوج ها و پول، دریافت که 73% افراد، سبک مدیریت مالی متفاوت با شریک زندگی شان دارند. نحوه ی تربیت شدن افراد هم تأثیر مهمی بر نحوه ی برخورد آنها با مسائل مالی دارد.
آیا پدر و مادرتا ن همیشه بر سر پول دعوا داشتند؟ آیا مادرتان پول ها را مخفیانه خرج می کرد و به شما می گفت تا چیزی به پدرتان نگویید؟ آیا پدرتان، که از مادرتان جدا شده است، هر گاه شما را می دید سعی می کرد با پول و خریدن وسایل مختلف، شما را تحت تأثیر قرار دهد؟
به مخاطب خاصتان بگویید که در چه شرایطی( مالی) بزرگ شده اید و چه سرگذشتی( مالی) دارید. هر دوی شما با شنیدن و بیان کردن این مسائل می توانید درک کنید که چطور عقیده ی طرف مقابل تان و شیوه ی مدیریت مالی اش ، شکل گرفته است. این به اختلال « من درست می گویم و تو در اشتباهی» خاتمه می دهد.
هدف تعیین کنید:
شما باید تعیین کنید که زندگی  شما با هم قرار است چطور باشد. کجا زندگی خواهید کرد؟ آیا قصد دارید اجاره نشین باشید یا صاحب‌خانه؟ بچه؟ سفر؟ این ها سؤال هایی هستند که برای هر شخصی پیش می آیند اما پاسخ به آنها حایز اهمیت است.
برنامه ریزی مالی واقع گرایانه داشته باشید و بر طبق آن عمل کنید:
کاغذ و خودکاری بردارید و درآمد و مخارج خود را بر روی آن یادداشت کنید. سپس، ببینید که چه هزینه هایی را می توان کاهش داد و ماهانه چقدر می توان پس انداز کرد. به یاد داشته باشید که برنامه را هر کسی می تواند داشته باشد اما مهم عمل کردن به آن است. بیشترو بیشتر تمرین کنید. پیش از این، چندین مقاله درباره ی برنامه های مالی، پس انداز و پول خرج کردن نوشته ام. زمانی را بررسی و یادداشت برداری از آنها اختصاص دهید.
زندگی عاشقانه خوبی داشته باشید و به این گفته ی ژاژا گابور توجه کنید: " من مردی می خواهم که مهربان و فهمیده باشد، آیا این توقع زیادی از یک میلیونر است؟" خب، شاید بهتر باشد به بخش اول جمله بیشتر توجه کنیم.

31 نقل و قول الهام بخش برای اینکه زندگی را بخاطر معنایش زندگی کنید نه بخاطر پول

 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک

ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...