نگاهی به نمایش «جی»؛وقتی نقطه طلایی صحنه هم از دست کارگردان خارج می شود!

حسن پورگل محمدی: در روز سوم از ششمین جشنواره تئاترشهر در بخش صحنه ای نمایشی دیدم به نام «جی» که ضعف قصه و درام داشت و همین امر باعث انتقاد از اوضاع فعلی نویسندگان است. نمایش جی به نویسندگی کیوان میرمحمدی کاملأ سایکودرام و روانشناسی است، اما کارگردان بصورت سورئال نمایش را پیش می برد و تصویری غیر واقعی به تماشاچی نشان می دهد. قصه نمایش در مورد زن و شوهر جوانی است که مرد شش ماه بیکار شده و همین باعث افسردگی ، توهم ، بی اعتمادی و قضاوت بی جا می شود. نویسنده می خواهد حریم شخصی افراد در جامعه و دخالت مردم و خانواده ها را با دیالوگ ها بیان کند، اما این کار توسط کارگردان به درستی نشان داده نمی شود. نمایش جی به کارگردانی سهیل ملک آرایی کاستی های زیادی دارد. او با اولین کار تئاتر به عنوان کارگردان می خواهد قدرت و مدیریت در زمان را به تماشاچی نشان دهد، اما موفق نیست. آنچه در نمایش می بینیم، تختخوابی که در وسط صحنه توسط دو نور موضعی زرد به مدت هفتاد دقیقه می خواهد داستان زندگی زوجی را روایت کند ، بدون تغییر میزانسن و بصورت ساکن و ثابت آن هم در فضای بزرگی مانند سالن استاد نصیریان پردیس تئاتر که نتواند از ابعاد صحنه استفاده کند جای سوأل دارد!
فرآیند نمایش به مصاحبه روانشناختی نزدیک است؛ با این تفاوت که در روند اعتراف رابطه عاشقانه بیشتر به صورت یکسویه و از جانب مرد به سوی شنونده پدید می آید. انگار می خواهد بیان مشکلات در یک مرکز مشاوره یا روان درمانی را با تماشاچیان به اشتراک بگذارد، اما کاتارسیس انجام نمی گیرد و کارکرد فردی و اجتماعی برای مخاطب اتفاق نمی افتد. در نمایش گفت و گو محور، یکی از دشوارترین وظایف نویسنده متن و کارگردان ، نمایشی کردن دیالوگ هاست که متأسفانه در جی به این وظیفه نگاه درستی نشده !
سی دقیقه ابتدایی نمایش بازیگر برای بیان احساسات و گفتگو مشکل دارد و قصه به درستی توسط هر دو شخصیت بیان نمی شود، با وجود سالن بزرگ و فضای کوچک بازی ها بیان ها ضعیف و به نظر می رسد که حتی بازیگر نقش مرد سرماخورده است و دیالوگ ها شنوا نیست. در این نمایش باز مشکل هم آمیختگی متن و صحنه وجود دارد که باز مخاطب احساس نکند نمایش رادیویی گوش می دهد و هر وقت خواست صدای ولم رادیو را کم یا زیاد کند. این نمایش بازنویسی ،مشاوره یا دراماتورژ می خواهد تا نقاط ضعف را بصورت جدی پردازش کند که دیگر جشنواره ها جای آزمون و خطا نباشد.
نمایش از موسیقی دور است؛ آن هم نمایشنامه ای که احتیاج به حداقل موسیقی را می خواهد.تنها چیزی که به متن تعهد دارد، طراحی لباس و تختخوابی است که از هم فاصله دارند که هردو نماد زندان را نشان می دهد و اینکه می شود در محیط خلوت و راحت خانه هم اسیر حریم شخصی بود.مهم ترین نکته آنجاست که نقطه طلایی صحنه هم از دست کارگردان خارج می شود؛ آن هم زمانی که قصه اصلی توسط ویدئو پروجکشن باید به تصویر کشیده شود ،درست نشان داده نمی شود یا بهتر است بگویم همه دست به دست می دهند تا فهم درستی از نمایش دیده و احساس نشود.
زیبایی شناسی تئاتر گواهی بر دیدن کار و مخصوصأ در خدمت تبلیغات نمایش بوده و هست. در تمام طول قرن نوزدهم و هنوز هم در روزگار ما منتقدین خود را نگهبانان تئاتر نشان داده اند. این مطلب را عنوان کردم که هدف اصلی نقد ، پیشرفت و روند رشد نمایش است و می توان از فرانسیسک سارسه نام برد که در فرانسه به راستی یک مجموعه قوانین صحیح و خاص به وجود آورد؛ او همزمان هم نگهبان نمایشنامه بود و هم نگهبان نمایش.
به نظر می رسد این مفاهیم دیگر کهنه شده اند ، اما بسیاری از منتقدین هنوز آنها را آگاهانه به کار می گیرند. باید گفت که این نقد پیش از هر چیز در حکم تبلیغ نمایش و پیشرفت و موفقیت گروه نمایش و کارگردان بوده و هست.
نمایش جی به نویسندگی کیوان میرمحمدی و کارگردانی سهیل ملک آرایی با بازی مهران مرادی ، راحیل بدیعی در ششمین جشنواره تئاتر شهر در سالن استاد نصیریان روی صحنه رفت.
*منتقد و دکتری هنرهای نمایشی

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام

بیشتر بخوانید