جوایز شصت و هشتمین دوره جشنواره جهانی برلین شنبه شب (بیست و چهارم فوریه/۵ اسفند) اهدا شد و فیلم "لمسام نکن" ساخته آدینا پینتیلی از رومانی خرس طلایی این جشنواره را به دست آورد. سال پیش فیلم دیدنی "در جسم و روح" ساخته ایلدیکو انیدی برنده این جایزه شد و به این ترتیب، این دومین سال پیاپی است که جایزه اصلی جشنواره برلین به یک فیلمساز زن می رسد.
نماینده سینمای ایران در بخش مسابقه، فیلم خوک ساخته مانی حقیقی بود که از جوایز نصیبی نبرد و مورد استقبال منتقدان هم قرار نگرفت. این فیلم در جدول مجله سینمایی اسکرین، یکی از چهار فیلم بخش مسابقه بود که در نظر منتقدان رای دهنده زیر متوسط ارزیابی شد.
این دوره از جشنواره در حالی به پایان رسید که بخش مسابقه آن یکی از ضعیف ترین دورههای خود را طی سالهای اخیر پشت سر گذاشت و بدین ترتیب به نظر می رسد فشار جمعی از اهالی سینمای آلمان برای عدم تمدید حکم رئیس این جشنواره (دیتر کوسلیک) پس از به پایان رسیدن مدت زمان این ریاست در سال آینده، به واقعیت نزدیک تر میشود.
برندگان این دوره در حالی اعلام شد که هیچ کس نمیتوانست پیشبینی کند که چه فیلمهایی خرسهای این دوره را به خانه خواهند برد. در فقدان اثر یا آثاری چشمگیر که همه درباره آنها متفقالقول باشند، هیات داوران به ریاست تام تیکور(سازنده بدو لولا، بدو) از میان نوزده فیلم بخش مسابقه، فیلمی را به عنوان برگزیده این دوره از جشنواره انتخاب کردند که نظر مساعد منتقدان را به همراه نداشت.
"لمسام نکن" اولین ساخته آدینا پینتیلی جست و جویی است درباره مفهوم رویایی با تماس فیزیکی و س ک س، در دورهای که در غرب، در جهتی کاملاً مخالف دهه هفتاد میلادی، روز به روز هر نوع تماس یا رابطه جنسی به یک مساله غامض و پیچیدهتر از پیش بدل میشود.
فیلم "صورت" ساخته مالگورزاتا اسزوموفسکا از لهستان برنده جایزه بزرگ داوران این دوره بود؛ فیلمی درباره لهستان امروز که موفقیت دیگری را برای زنان فیلمساز رقم زد.
خرس نقرهای بهترین کارگردان به وس اندرسون رسید؛ فیلمسازی که جشنواره برلین را برای اولین بار با فیلمی انیمیشن افتتاح کرد. جزیره سگها انیمیشن پرسرو صدا و پرخرجی است که میتواند علاقهمندان وس اندرسون را احتمالاً راضی کند، اما جدای از چند ایده جذاب به هیچ وجه قابل مقایسه با انیمیشنهای شگفت انگیز این سالها ، نظیر "لاک پشت قرمز" ساخته میکائیل دودوک دو ویت، نیست.
تنها جایزه قابل پیش بینی که خیلیها درباره آن توافق داشتند، جایزه بهترین بازیگر زن بود که به آنا برون از پاراگوئه رسید برای فیلم "وارث" ساخته مارچلو مارتینزی درباره یک زوج پیر همجنسگرا که با زندان رفتن یکی از آنها، دیگری با زندگی تازهای روبرو میشود. این فیلم جایزه بهترین فیلم بخش مسابقه فیپرشی (انجمن بین المللی منتقدان سینمایی) را به دست آورد.
جایزه بهترین بازیگر مرد به یک بازیگر نوجوان رسید؛ آنتونی باجون برای فیلم "نیایشگر" ساخته سدریک کان که داستان پسر نوجوان معتادی را روایت میکند که در یک مرکز بازپروری مسیحی با نوع دیگری از زندگی و ایمان روبرو میشود؛ فیلمی که به راحتی میتوانست کوتاهتر باشد و در نتیجه جذابتر، در حالی که در شکل فعلی به تکرار میرسد.
"سه روز در کبرون" ساخته امیلی عاطف فیلمساز ایرانیالاصل، به نظر میرسید که به راحتی میتواند یکی از فیلمهای موفق در جوایز این دوره باشد، اما از جوایز بینصیب ماند. فیلم داستان سه روز از زندگی رومی اشنایدر، ستاره سرشناس آلمانی را روایت میکند که برای رهایی از مشکل نوشیدن الکل تلاش ناموفقی را به نمایش میگذارد. این فیلم سیاه و سفید با بازی دیدنی ماری بومر در نقش رومی اشنایدر، لحظههای جذابی را از زندگی یک ستاره سینما و تقابل آن با دنیای یک مادر و همین طور رابطه ستاره/ روزنامه نگار ارائه میکند؛ هر چند در صحنههایی تن میدهد به تصویری کلیشهای از حرفه روزنامه نگاری.
فیلم چهار ساعته لاو دیاز با عنوان فصل شیطان از فیلیپین، به مانند دیگر آثار این فیلمساز، آنقدر طولانی است (بدون هیچ دلیل منطقی؛ مثلاً تماشای کامل آواز خواندن یک نفر با دوربین ثابت و بعد نفر بعدی در همان کادر) که تماشایش را مشکل میکند و "دمزل" وسترنی ساخته دیوید و ناتان زلنر، همه را هم صدا کرد که با یکی از بدترین فیلمهای سال در جشنواره امسال روبرو هستند.
"نگران نباش، با پای پیاده جای دوری نمی ره" ساخته تازه گاس ون سنت هم او را دور از دوران اوجش به نمایش میگذارد و دوولاتوف ساخته آلکسی جورمن جونیور فیلمساز روس، به رغم تصاویر زیبا به شدت درگیر بحثهای کشدار روشنفکرانه میشود.
"اوا" ساخته بنوآ ژآک و "نام برادر من رابرت است، او یک احمق است" ساخته فیلیپ گرونینگ، دو فیلم دیگری بودند که به سبب ساختاری ضعیف و درونمایهای شعاری و سطحی حیرت تماشاگران جشنواره برلین را برانگیختند.
پس از نمایش خوک در بخش مسابقه و هجوم ساخته شهرام مکری در بخش پانوراما در روزهای نخستین جشنواره، دو فیلم ایرانی دیگر جشنواره امسال که هر دو در بخش نسل(جنریشن)نمایش داشتند، با استقبال تماشاگران روبرو شدند.
"هرمز و هندی" ساخته عباس امینی - که پیشتر با والدراما در برلین حضور داشت- داستان ازدواج زودهنگام دو نوجوان در ناحیه فقیرنشین و مشکلات آن را روایت میکند که در آن شر و شور نوجوانی با مقررات و زندگی سخت آنها سازگاری چندانی ندارد و "درساژ" اولین ساخته پویا بادکوبه- که از سوی داوران این بخش مورد تقدیر قرار گرفت- در میان چهار فیلم ایرانی امسال، موفق ترین آنها بود؛ این بار حکایت نوجوانی عاشق یک اسب که میخواهد خلاف جریان حرکت کند، با شیوه روایتی نه چندان کامل اما درگیر کننده و جذاب.