مارلین دیتریش 50 سال شهرت 20 سال انزوا

مارلین دیتریش

مارلین دیتریش

 

چرا این افسانه سینمای جهان در سالهای پایانی عمر خود در انزوا فرو رفت؟

27 دسامبر 117مین سالگرد تولد افسانه سینمای جهان، بازیگر مشهور آلمانی و آمریکایی، مارلین دیتریش را نشان می دهد. او که تجسم تمام تناقضات و روحیه شورش در قرن بیستم بود. آنها او را تحسین کردند،نام او را روی برند های تجاری گذاشتن،  از او تقلید کردند، از او نفرت داشتند، او را پرستش می کردند. مارلین دیتریش تمام عمر خود را به عنوان یک سلبریتی مورد توجه قرار گرفته بود، حتی زمانی که از صحنه نمایش ناپدید شد. 50 سال شهرت جهانی و موفقیت و بالاخره 20 سال در تنهایی، انزوا و بیماری هایی که در سالهای پایانی عمر بر مارلین دیتریش غلبه کردند ...

مارلین دیتریش

مارلنه دیتریش

مارلن دیتریش که بود

مارلین دیتریش کیست

مارلنه دیتریش   در سال 1901 در حومه برلین در یک خانواده نظامی متولد شد.  دیتریش  تقریبا پدرش ندید، وقتی که 6 ساله بود، پدر خانواده را ترک کرد و یک سال بعد درگذشت.در دوران کودکی او اغلب "پدر بازی می کرد"،مارلنه به موسیقی علاقمند شد،ویولن آموخت، و پس از تحصیل در یک خانه خصوصی در ویمار،در ارکستر سینما مشغول به کار شد

.

مارلین دیتریش

مارلين ديتريش

 

دیتریش تصمیم گرفت تا وارد مدرسه بازیگری شود و موازی با بازیگری به عنوان یک رقصنده و خواننده در یک کاباره کار میکرد. پس از آن   مارلين ديتريش  شروع به بازی در فیلم ها، در برخی از نقش های جزئی کرد. موفقیت اول پس از فیلمبرداری در فیلم "فرشته آبی" به او رسید،  مارلن دیتریش   قراردادی با هالیوود بست و به امریکا منتقل شد.

 

مارلین دیتریش

مارلين ديتريش

 

کتاب "ستاره های هالیوود" در مورد او نوشت: "در هالیوود، یک الهه واقعی از او ساخته شده است." در فیلم "مراکش" با میکاپی کاملا متفاوت ظاهر شد و باعث تعجب تمام کسانی که قبل از فیلم مراکش او را دیده بودند شد، از موی پلاتینی، هلال های نازک ابروهای بلند، چشم های درخشان، گونه های براق به افسون گری مرموز بدل شده بود. در این ظاهر جدید، به دشواری دختر قدیمی و پرمخاطب آلمانی دیده می شد.نقش او درفیلم مراکش،نامزدی اسکار را برایش به ارمغان آورد.

 

مارلین دیتریش

 

در آلمان نازی از  مارین دیتریش  برای بازگشت به میهن دعوت شد و حتی گوبلز  به او پیشنهاد دستمزد 200،000 Reichsmarks برای هر فیلم ساخته شده با مشارکت او را داد، اما دیتریش نمی خواست که بخشی از ماشین تبلیغات نازی ها باشد. او یک ضد نازی بود و مخالفت با یهودیان را محکوم می‌نمود. در سال 1939 شهروند آمریکا شد. در سال 1943، با گداشتن کنسرت در نیروهای متحد در ایتالیا، فرانسه و آمریکای شمالی برنامه اجرا می کرد.

 

دیتریش صدایی گرفته و بیزار از زندگی داشت که تأثیر بسزایی بر بسیاری از فیلم ها، ضبط ها، و تورهای کنسرتهای سراسر جهانش گذاشت. کنت تینان صدای دیتریش را «بعد سوم» وجودش نامید و ارنست همینگوی دربارهٔ او گفت «اگر او چیزی جز صدایش نداشت، می‌توانست قلبت را با آن بشکند».

 

در سربازخانه ها و بیمارستان ها، حدود 500 نمایش اجرا کرد، در حالی که همانند سربازان، او در سنگر ها می خوابید و خودش برف ها را برای آب آشامیدنی ذوب می کرد. این موقعیت اجتماعی بازیگر زن آلمان قابل تحسین بود و در پایان جنگ به اوعنوان لژیونر افتخاری و مدال آزادی آمریکا اهدا شد.

 

مارلین دیتریش

خواننده مارلن 

 

مارلین دیتریش با این زیبایی اغواگرانه و مرگبارش به راحتی  قلب مردان و زنان را فتح میکرد، او تعداد زیادی ماجراهای عاشقانه با بازیگران جین گابین، جان وین، بریان اهرن، جیمی استوارت و جان گیلبرت، تهیه کننده داگلاس فیربنکس جونیور، خواننده موریس شالیر، مدیر جوزف فون استرنبرگ، بازرگان یوزف کندی - پدر جان اف کندی داشت.

 

مارلین دیتریش

 

با وجود ماجراهای عاشقانه بی شمار، مارلین دیتریش تنها یک بار ازدواج کرد . در 22 سالگی او همسر تولید کننده رودلف سیبر شد، یک سال بعد آنها صاحب یک دختر، به نام ماریا شدند. این زن و شوهر تنها چند سال با هم زندگی کردند، اما آنها رسما طلاق نگرفتند - دیتریش یک زن متاهل باقی مانده بود تا زمانی که شوهرش در سال 1976 درگذشت. زمانی که از او پرسیدند که چرا ژان گابین را ترک کرده، ژان گابین مارلین را بسیار دوست داشت، بازیگر پاسخ داد: " او می خواست با من ازدواج کند. من از ازدواج متنفرم. " مارلین دیتریش به یکی از دوستانش گفت: " من خیلی از تنهایی می ترسم! اما این تنها دلیل استقلال من است . "

 

مارلین دیتریش

 

در دهه 1950 او کمتر و کمتر در فیلم ها بازی کرد و به عنوان میزبان و خواننده در لاس وگاس با اجرای آهنگ های مشهور از فیلم هایش مشغول بود. زمان شهرت او به پایان رسیده بود. آخرین نقش اصلی مارلین دیتریش، نقش کریستین در فیلم  «شاهد دادستان» (1957) اقتباس از رمان آگاتا کریستی ، نامزد اسکار شد. بعد از آن، مارلین فقط در 4 فیلم بازی کرد و در سال 1966 به آپارتمانی در پاریس نقل مکان کرد. در سال 1975به علت شکستی در پا  چندین ماه را در بیمارستان گذراند. بعد از آن دهه آخر عمرش را در آپارتمانش در شماره ۱۲ مونتایژن پاریس بخاطر شکستگی گردن فمور بر روی تخت سپری کرد و در آن مدت بهیچ وجه در انظار عمومی دیده نشد.در سال 1976، شوهرش، رودلف سیبر درگذشت 

 

مارلین دیتریش

جهان سینما  سلبریتی اسطوره مارلین دیتریش

 

مارلین دیتریچ بقیه عمر خود تقریبا 20 سال در تنهایی را در آپارتمان پاریس خود گذراند و تنها با یک خط تلفن با دنیای خارج در ارتباطبود. مارلین نمی خواست کسی شاهد پیری و ضعف وی باشد. تنها دخترش ماریا،منشی و خدمتکار می توانستند او را ببیند. او بر روی یک کتاب خاطرات، ABC از زندگی من، که در سال 1979 منتشر شد، کار میکرد، و در سال 1982 موافقت کرد که یک مصاحبه صوتی انجام دهد.

 

در 13 سالی که مارلین به علت شکستگی گردن فمور نمی توانست  از تخت خارج شود، به مواد مخدر و الکل وابسته شد، که بیشتر اوضاع را تشدید می کرد. با توجه به این که مارلین در انظار عمومی طاهر نمی شد و اجازه نمی داد روزنامه نگاران به او مصاحبه کنند، شایعاتی در مورد مرگ او پخش شد. زمانی که دیتریش در یکی از نشریات  شایعه مرگش را خوانده بود، به نشریه اعتراض کرد و  بعد از آن، عنوان مجله با این عموان چاپ شد: " دیتریش تماس گرفت و هشدار داد که او هنوز زنده است ." مارلین دیتریش به دلیل بیماری و سوء استفاده از الکل، در سال 1992، به علت نارسایی کلیه درگذشت. در آن زمان او 90 ساله بود. در زمان مرگ بجز تعداد زیادی عکس از دوستانش، هیچ کس با او نبود.

 

فیلم های مارلین دیتریش 

 

شیطان یک زن است (۱۹۳۵)
من عاشق یک سرباز بودم (۱۹۳۶) ناتمام
آرزو (۱۹۳۶)
باغ الله (۱۹۳۶)
شوالیه بدون سلاح (۱۹۳۷)
فرشته (۱۹۳۷)
دستری دوباره می‌تازد (۱۹۳۹)

در سایه‌های خوشبختی (۱۹۱۹)
تراژدی عشق (۱۹۲۳)
ناپلئون کوچک (۱۹۲۳)
مرد کنار جاده (۱۹۲۳)
جستن به زندگی (۱۹۲۴)
رقص دیوانه (۱۹۲۵)
بارون جعلی (۱۹۲۶)
مانون لاسکات (۱۹۲۶)
مادام بچه نمی‌خواهد (۱۹۲۶)
یک دوباری مدرن (۱۹۲۷)
بکش بالا، چارلی! (۱۹۲۷)
بزرگ‌ترین چاخان او (۱۹۲۷)
کافه الکتریک (۱۹۲۷)
پرنسس اولالا (۱۹۲۸)
خطرات دوران نامزدی (۱۹۲۹)
دستت را می‌بوسم مادام (۱۹۲۹)
زنی که آرزو دارد (۱۹۲۹)
کشتی مردان گمشده (۱۹۲۹)
فرشته آبی (۱۹۳۰)
مراکش (۱۹۳۰)
بی‌آبرو (۱۹۳۱)
قطار سریع‌السیر شانگهای (۱۹۳۲)
ونوس بلوند (۱۹۳۲)
آهنگ آهنگ‌ها (۱۹۳۳)
ملکه اسکارلت (۱۹۳۴)
بخش مد هالیوود (۱۹۳۵)

هفت گناهکار (۱۹۴۰)
شعله نیواورلئان (۱۹۴۱)
نیروی انسانی (۱۹۴۱)
بانو مایل است (۱۹۴۲)
تباه کنندگان (۱۹۴۲)
پیتسبرگ (۱۹۴۲)
شغل نمایش در جنگ (۱۹۴۳)
دنبال پسرها برو (۱۹۴۴)
سرنوشت (۱۹۴۴)
مارتین رومانیاک (۱۹۴۶)
گوشواره‌های طلایی (۱۹۴۷)
یک ماجرای خارجی (۱۹۴۸)
اره برقی (۱۹۴۹) از کارهای برجسته
ترس از صحنه (۱۹۵۰)
در آسمان بزرگراهی نیست (۱۹۵۱)
رانچوی بدنام (۱۹۵۲)
داستان مونت کارلو (۱۹۵۶)
دور دنیا در هشتاد روز (۱۹۵۶) از کارهای برجسته
شاهد تحت تعقیب (۱۹۵۷)
تماس شیطان (۱۹۵۸)
دادگاه نورنبرگ (۱۹۶۱)

روباه سیاه: داستان حقیقی آدولف هیتلر (۱۹۶۲) (مستند) (راوی)
پاریس، وقتی جلز ولز می‌کند (۱۹۶۴) از کارهای برجسته
عصری با مارلین دتریش (۱۹۷۲) فیلم کنسرت لندن
فقط یک ژیگولو (۱۹۷۹)
مارلین (۱۹۸۴) (مستند) مارلین دیتریش از کارگردان خواست تنها صدایش را ضبط کند و از او و صورتش فیلم نگیرد.

 

 

 

 

 

 

نظرات

برای ارسال نظر باید وارد حساب کاربری شوید. ورود یا ثبت نام

بیشتر بخوانید