راز لبخند مونالیزا

در
41371444_303.jpg

10 راز لبخند مونالیزا   اثر نقاش بزرگ لئوناردو داوینچی ، که دانشمندان هنوز هم در حال کشف اسرار آن هستند.

 

 

راز مونالیزا

آیا در مونالیزا پیام مخفی وجود دارد؟  لبخند ژکوند اثر کیست  مونالیزا کیست  راز مخوف لبخند مونالیزا
مونالیزا . یکی از مشهورترین نقاشی های تاریخ ، مونالیزا لئوناردو داوینچی ، قرن ها با لبخند گیج کننده اش عاشقان هنر را گیج کرده است. اما این رمز و راز پیرامون نقاشی های دیگر قرن 15 نیست.

پرتره کوچک لبخند مونالیزا که در لوور نمایش داده می شود، در اغلب بحث ها و گفتگو های جهان به عنوان مشهورترین اثر شناخته شده است. مطالعات زیادی روی این بوم نقاشی، در زمان های مختلف انجام شده که اسرار جالبی را در باره نقاش لئوناردو داوینچی و مدل  مونالیزا نشان می دهد.

 

 

امضای مونالیزا

تابلوی لبخند ژکوند اثر کیست    و     امضای داوینچی در مونالیزا

داوینچی هرگز معروف ترین نقاشی خود ، مونالیزا را امضا یا تاریخ نگذاشت. ... مونالیزا با رنگ روغن روی تابلوی چوب صنوبر رنگ آمیزی شد و ابعاد آن 30 در عرض در 20 در عرض است. اگرچه مونالیزا در حال حاضر در موزه لوور فرانسه اقامت دارد ، اما این تابلو هرگز بیمه نشده است.

امضای مونالیزا کجاست؟
یک محقق ایتالیایی می گوید کلید حل معمای " مونالیزا " در چشمان او نهفته است. سیلوانو وینتی ادعا می کند که او حرف "S" را در چشم چپ زن ، حرف "L" را در چشم راست او و عدد "72" را در زیر پل قوسی در پس زمینه نقاشی معروف لئوناردو داوینچی پیدا کرده است.

 

 

شخصیت مونالیزا کیست

  • راز های مونالیزا

مونالیزا واقعی کیست   مرگ مونالیزا

هویت واقعی زن نشان داده شده در پرتره یک رمز و راز باقی مانده است. اکثر محققان بر این باورند که این زن 24 ساله لیزا ماریا دی جراردی (یعنی لیزا دل ژوكندو ) است، كه در سال 1479 میلادی در فلورانس بدنیا آمده است. پرتره توسط شوهر لیزا، فرانچسکو دی بارتولومئو دی Zanobi دل Giocondo، فروشنده ابریشم و پارچه، سفارش داده شد. او پنج کودک را به دنیا آورده: پیرو، آندریا، کامیلا، جیو کانودو و ماریاتا. درباره کسی که در پرتره تصویر دیده می شود، امروز استدلال می کنند.

راز لبخند مونالیزا کیست

بر طبق فرضیه های دیگر، تصویری که در پرتره دیده می شود، کاترینا سورفزا، است. نظریه دیگری نشان می دهد که خانم جوان معشوقه Giuliano  Medici، حاکم فلورانس، یا ایزابلا d'Este، مارکی Mantua بود. و نظریه ای است که زن در پرتره، مادر داوینچی و حتی خود هنرمند بزرگ  داوینچی است.

 

تابلوی لبخند ژکوند اثر کیست

تئوری مونالیزا  و  لبخند مرموز

نام یکی از معروف‌ترین تابلوهای نقاشی لئوناردو داوینچی هنرمند مشهور ایتالیایی می باشد که با رنگ روغن بر روی صفحه چوب سپیدار نقاشی شده‌است.

 

 

 

تابلوی مونالیزا و اسرار آن

راز تابلوی مونالیزا

چرا مونالیزا لبخند می زند

لبخند جذاب و مرموز ژکوند شاید یکی از عناصر اسرارآمیز نقاشی داوینچی است. برای پنج قرن استدلال کردند که آیا دختر نقاشی شده در پرتره لبخند می زند، خوشحال است یا غمگین است. پروفسور مارگارت لیوینگستون از دانشگاه هاروارد می گوید که لبخند به دلیل خاصیت نقاشی، تنها در زمانی که تماشاگران به چشمان مونالیزا نگاه می کنند، قابل مشاهده است.

 

چرا مونالیزا لبخند می زند

پس از توسعه برنامه های کامپیوتری "شناخت احساسات" در سال 2005، محققان هلندی دریافتند که این تصویر شادی را در 83 درصد، انزجار در 9 درصد، ترس در 6 درصد، خشم در 2 درصد، بی طرفی در کمتر از 1 درصد و تعجب در 0 درصد را نشان می دهد. با این حال، بسیاری استدلال می کنند که لبخند ژکوند بسته به جایی که به تصویر نگاه می کنید، تاثیرش متفاوت است. اینکه از چه زاویه و از چه فاصله ای نگاه کنید لبخند تغییر می کند! هنگامی که از نزدیک مشاهده می کنید، این تصور بوجود می آید که چهره معقولانه لبخند به لب دارد. اما از راه دور به نظر می رسد که Gioconda از روی خوشبختی لبخند می زند.

 

 

راز تابلوی مونالیزا


متخصصان ایتالیایی از کمیته ملی میراث فرهنگی ایتالیا، حضور مجموعه ای از حروف و اعداد اعمال شده بر عناصر متعدد بوم را کشف کردند.  سیلوانو وینچتی ادعا می کند که در چشم راست مونالیزا حروف "LV" وجود دارد که به لحاظ نظری از نام خود هنرمند، لئوناردو داوینچی است. در چپ چشم شما می توانید خطوط فازی از حروف "CE" و یا، احتمالا، "B." را ببینید. در پل در پس زمینه، ما موفق به دیدن تعداد "72" یا حرف "L"، و به دنبال آن "2" کشیده شده در قوس پل شدیم. می توانید حدس بزنید که هنرمند چه چیزی  در ذهن خود  داشته است وقتی که به طرز اسرار آمیز این حروف و اعداد را که به چشم غیر مسلح غیر قابل مشاهده نیستند ترسیم کرده است؟

 

 

پل نامعلوم در تابلو لبخند مونالیزا

 

بخاطر جذابیت صورت مونالیزا اغلب تصویر اسرار آمیز در پس زمینه را متوجه نمی شوید. امروزه بسیاری از کارشناسان و متخصصان تعجب می کنند - این پل دارای سه قوس مرموز در پس زمینه چیست؟و به طور کلی آیا دقیقا همان مکان و چشم انداز غبارآلود و مرموز است که داوینچی مونالیزا را در آن نقاشی کرده است.

 

مورخ ایتالیایی Carla Glory نشان می دهد که پل پشت شانه چپ زن به عنوان Ponte Gobbo یا Ponte Vecchio ("پل قدیمی") شناخته می شود. این پل در Bobbio واقع شده است، یک روستای کوچک در تپه هایی در جنوب Piacenza در شمال ایتالیا. تئوری Glory درباره عدد "72"، مخفی شده در تصویر پل ،  او فرض می کند که این شماره به 1472 اشاره دارد. در سال 1472 یک سیل فاجعه بار بوقوع پیوست. رودخانه پل بابی را ویران کرد. در کتاب "رمز و راز لئوناردو"، Glory بیان می کند که "لئوناردو شماره 72 زیر پل را به تصویر کشید تا تاریخ سیل ویرانگر رودخانه فراموش نشود.

 

 

راز چشمان مونالیزا

راز چشم مونالیزا : او همیشه به شما نگاه می کند هرجا که هستی

 

چگونه این امکان وجود دارد که نگاه ژکوندا   (چشم مونالیزا ) با این که به طور مستقیم بیننده را هدف قرار داده به جایی فراتر از محدوده تصویر گسترش یافته است،مهم نیست که به کدام سمت نگاه کنیم، Dzhokonda همچنان "نگاه مستقیم به بیننده" دارد.دستکاری کارآمد لئوناردو داوینچی از نقاشی روی بوم یک حس عمیق واقع بینانه را در تعامل سایه و نور ایجاد می کند. این پدیده ای است که چشم انداز را ایجاد می کند و نگاه مونالیزا را مضطرب می کند.

 

 

تصویر پنهان پشت عکس مونالیزا چه کسی بود

چه چیزی زیر پرتره است؟

 

با استفاده از تکنولوژی تصویربرداری مادون قرمز و لیزر روی "مونالیزا"، دانشمندان کانادایی در سال 2006 بر روی نقاشی پیش نویس داوینچی، از جمله تغییر موقعیت شاخص و انگشتان دست چپ دست او را، یافتند. این تنها اکتشافات در تصویر نبود. همچنین لباس مونالیزا و لباس روی دامن او توری بود.

در سال 2015، مهندس فرانسوی Pascal Kott از روشهای مشابهی برای تولید اشعه های نور با طول موج های مختلف بر روی بوم استفاده کرد و پس از آن مقدار نور منعکس را اندازه گیری کرد. او کنجکاو بود که کشف او امکان دیدن یک پرتره مخفی را در زیر  تصویر پرتره امکان پذید کند . Pascal Kott چهار تصویر را در زیر تصویر پیدا کرد، از جمله عکسی از یک زن جوان با ویژگی های مینیاتوری و بدون لبخند. نظریه های مختلف درباره هویت واقعی این زن در پشت تصویر ارائه شد، اما هویت واقعی او برای همیشه یک رمز و راز باقی خواهد ماند.

 

 

آیا مونالیزا باردار بود

راز نقاشی مونالیزا
برخی از مورخان هنر معتقدند که زن مدل تصویر، لیزا دل ژوكوندو است و در زمانی كه داوینچی او را نقاشی میكرده، باردار بوده، حالت دستان مونالیزا در تابلو و شواهد تاریخی نشان می دهد،  لیزا دل ژوكوندو در آن هنگام برای دومین بار باردار بوده و این پرتره فقط به افتخار بارداری او کشیده شده است. علاوه بر این، تصاویر مادون قرمز نشان می دهد که بر روی شانه هایش یک پوشش (حجاب) کتان است که در آن زمان معمولا توسط زنان باردار پوشیده می شده است.لبخند اسرار آمیز مونالیزا سلاح او برای پنهان کردن بارداریش است.

 

 

راز لبخند مونالیزا

ویدیو


در طول تاریخ، پرتره مونالیزا به عنوان نمونه ای از زیبایی ابدی شناخته شده است. فرض کنید که زیبایی مونالیزا تنها به چشم و لبخند او محدود می شود.با دیدن ویدئو  غلبه این نکات طلایی در آثار هنری را بیشتر متوجه می شوید. چه کسی می دانست که ریاضیات می تواند این حس شگفت انگیز را ایجاد کند؟

 

 

سرقت تابلو مونالیزا

 

تابلو مونالیزا در سال 1911 توسط یک کارمند ایتالیایی لوور به نام وینچنزو پروجیا سرقت شد. او معتقد بود که نقاشی توسط ناپلئون بناپارت در فلورانس به سرقت رفته است و می خواست نقاشی را به خانه واقعی خود بازگرداند. در طول دو سال، محل نقاشی یک رمز و راز کامل باقی ماند، و رسانه ها در سراسر جهان منعکس کننده دلایل ممکن برای عدم نقاشی در موزه و محل آن بودند. در سال 1913، پروجیا با  آلفردو جری، هنرمند ایتالیایی تماس گرفت و خواستار بازپرداخت دولت ایتالیا در ازای انتقال مونالیزا به فلورانس شد.

با توجه به این که Perugia برای بازگرداندن تصویر به ایتالیا درخواست  پول کرد، مردم مظنون بودند که این حادثه تابلو دزدیده شده، فقط یک ترفند برای افزایش علاقه به تابلو و گالری بوده است. یک نظریه مطرح شده دیگر این بود که تابلو مونالیزا برای تهیه عکس از تابلو و تهیه کپی های جعلی برای فروش به کلکسیونرهای نادان بوده است.

 

عکس واقعی مونالیزا

f1we4texobmz14r.jpeg

عکس واقعی مونالیزا  : هوش مصنوعی چهره واقعی مونالیزا ( عکس مونالیزا واقعی ) را نمایش داد

 

 

آیا مونالیزا بیمار بود

 

رمز و راز مرموز مونالیزا ممکن است در نهایت توسط یک دکتر در بوستون حل شود. دکتر مندیپ R. Mehra تشخیص اختلالات هورمونی در مونالیزا  را هنگامی که او جزئیات عجیب و غریب درظاهر او  مثل رنگ صورت، ریزش مو و لبخند او را متوجه شد، داد. مهرا مدیر مرکز قلبی عروقی بیمارستان زنان بریگهام است. او گفت: تشخیص بالینی دشوار است. Mehra متوجه یک برآمدگی گوشتی کوچک در گوشه داخلی چشم چپ مونالیزا ،نبودن موی در ابرو و تورم در کنار انگشت اشاره او روی دست ، پوست زرد و غده تیروئید بزرگ شده در گردن، این باعث شد که او نشان دهد که لبخند عجیب و غریب Gioconda می تواند ناشی از ضعف عضلات صورت بر اثر کم کاری تیروئید باشد.

 

 

بنابراین، او نتیجه گرفت که مونالیزا از بیماری  کم کاری تیروئید رنج می برده است. Mehra مطالعه خود را در مورد شرایط تاریخی مرتبط با رژیم غذایی زنان ادامه داد و دریافت که مواد غذایی با کمبود ید معمولا از ابتدای قرن شانزدهم شایع بوده و از آنجا که ید یک ماده مغذی مهم است که نقش مهمی در حفظ سلامتی غده تیروئید ایفا می کند، کنجکاوی او در باره بیماری مونالیزا به نتایجی رسید و برای  رمز و راز لبخند مونالیزا بالاخره راه حلی پیدا کند. 

نظرات

۱۴۰۰/۳/۲۰تابلوی لبخند ژکوند اثر کیست لیزا دل Giocondo ( ایتالیایی لیزا دل Giocondo ، ژوئن، 1479 - ژوئیه 15، 1542 ، با توجه به منابع دیگر، در اطراف 1551 )، همچنین به عنوان شناخته شده لیزا Gherardini ، Giokonda و مونا لیزا فلورانس نجیب، احتمالا در تصویر کشیده است نقاشی معروف توسط لئوناردو داوینچی . درباره لیزا دل جیکوندو (لبخند ژکوند)اطلاعات کمی در دست است. در فلورانس در خانواده ای اصیل متولد شد. اوایل ازدواج با یک تاجر پارچه ، داشتن شش فرزند ، و احتمالاً زندگی سنجیده ای از طبقه متوسط رنسانس را داشته است . چند قرن پس از مرگ او ، پرتره او ، مونالیزا ، شهرت جهانی پیدا کرد و اکنون یکی از بزرگترین آثار هنری تاریخ به حساب می آید. این نقاشی علاقه محققان و آماتورها را به خود جلب می کند و موضوع بسیاری از مفروضات شده است.

۱۴۰۰/۳/۲۰راز لبخند مونالیزا و چرا مونالیزا یک شاهکار است تئوفیل گاوتیر نویسنده مشهور رمانتیک فرانسوی نوشت: "لئوناردو داوینچی کار اصلی را انجام داد: او لبخند مرموز جیکوندا را ابداع کرد." این یکی از توصیفات تحسین برانگیز لبخند مسحورکننده ، حیله گر ، اغوا کننده و زودگذر مونالیزا است.

۱۴۰۰/۳/۲۰تنها چهار پرتره زنانه "سکولار" توسط لئوناردو داوینچی با درجه اطمینان بالایی شناخته شده اند. یکی از آنها "بانوی با ارمین" است. این نقاشی در دهه آخر قرن پانزدهم نقاشی شده است. صورت به شانه چپ برگشته است ، گویی دختر به چیزی گوش می دهد. این نقاشی در موزه ملی کراکوف است و شاهزاده آدام چارتوریسکی آن را در سال 1798 از ایتالیا آورده است.

۱۴۰۰/۳/۲۰ شاهکارهای لئوناردو داوینچی پرتره سه چهارم پرتره سه چهارم چرخشی اختراع لئوناردو بود. ظاهرا ، این سیسیلیا گالرانی - معشوقه لودویکو اسفورزا ، دوک میلان را به تصویر می کشد. وی عضوی از سفارش ارمنین بود و شاید به همین دلیل این هنرمند حیوان را در تصویر به تصویر کشیده است. همچنین یک فرضیه دیگر نیز وجود دارد. ارمین در یونان باستان - "gale" ، که از نظر ریشه شناسی با نام Gallerani مرتبط است. یا شاید هر دو درست باشند؟

۱۴۰۰/۳/۲۰قیمت مونالیزا 2020

۱۴۰۰/۳/۲۰19 مه 2020، روزنامه انگلیسی ایندیپندنت منتشر شده یک پیشنهاد کارآفرین استفان Distingen در مورد چگونه فرانسه می تواند با بدهی های داخلی رو به رشد خود برآید. به گفته دیستینگن ، برای این کار ، دولت کشور فقط نیاز به فروش یک تابلو دارد . مونالیزا اصلی - "La Gioconda" لئوناردو داوینچی. این پیشنهاد بحثهای داغی را در کشورهای مختلف و نه تنها در بین نمایندگان جامعه هنری ایجاد کرد. جالب توجه است. ماهیت این پیشنهاد این است که دوره بحران زمان مناسبی برای فروش سودآور دارایی است که ارزش آن غیرقابل انکار است و به عوامل بحران بستگی ندارد. به گفته دیستینگن ، مونالیزا اصلی کاملاً با این تعریف سازگار است. علاوه بر این ، برای اینکه "بازی ارزش داشته باشد" ، او پیشنهاد می کند حداکثر قیمت "دیوانه وار" را برای آن تعیین کند ، زیرا ارزش واقعی خرید آنقدر زیاد خواهد بود که خریداران بالقوه قادر به مقاومت کردن نیستند . و او معتقد است که این قیمت باید در حول و حوش 50 میلیارد یورو (54.5 میلیارد دلار) تعیین شود. البته با در نظر گرفتن هزینه فروش بی سابقه "منجی جهان" به مبلغ 450 میلیون دلار. طبق محاسبات Distingen ، قیمت 50 میلیارد یورو از سه عامل اصلی تشکیل شده است. اولاً ، از میزان بیمه ای که از منابع غیر رسمی برای کار دیگر داوینچی شناخته شده است: طبق برخی منابع ، بیمه مرد ویترووی در زمان نمایش در لوور حدود 1 میلیارد یورو بود. ثانیا ، از قیمت بازار برای منجی جهان: پس از همه ، اگر موفق ترین و مشهورترین اثر لئوناردو نباشد ، سو الاتی درباره نقاش آن هنوز فروکش نکرده است ، هزینه زیادی دارد ، "مونالیزا" به وضوح باید هزینه بیشتری داشته باشد. سوم ، Distingen محاسبه کرد که هر گردشگری که برای دیدن La Gioconda به پاریس می آید ، به طور متوسط ​​1.5 هزار یورو هزینه می کند. بنابراین ، با در نظر گرفتن متوسط ​​تعداد چنین گردشگران سالانه ، خرید یک نقاشی به ارزش 50 میلیارد یورو "فقط" 17 سال فعالیت توریستی است. با این حال ، طبق گفته تیم اشنایدر ، نویسنده Artnet ، که مقالاتی تحلیلی ، از جمله برای گزارش های Artnet Intelligence می نویسد ، این محاسبات در مقابل موشکافی مقاومت نمی کنند. در اینجا استدلال های او وجود دارد: • اولاً ، ارزش بیمه شده و ارزش بازار مورد بیمه با هم مرتبط هستند ، اما قابل تعویض نیستند. به طور معمول ، تخمین بیمه بیش از حد مصنوعی زیاد است. واقعیت این است که ارزیاب که هزینه بیمه را تعیین می کند علاقه مند است که ضررهای مشتری خود را به حداقل برساند ، به عبارت دیگر ، منافع بیمه گر است که کار را با بالاترین هزینه ممکن ارزیابی کند. به این معنی که حتی اگر "انسان ویترووی" واقعاً رقمی معادل 1 میلیارد یورو داشته باشد ، به هیچ وجه به این معنی نیست که ارزش آن در بازار نزدیک به این مقدار است. • در مورد استدلال دوم - مقایسه "ناجی جهان" و "مونالیزا" ، البته ، "مونالیزا" باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد و خواهد بود. اما نه 111.1 برابر. با توجه به مقایسه هزینه تمام آثاری که دارای عنوان "گرانترین نقاشی فروخته شده در حراج" طی 30 سال گذشته بوده اند ، یعنی از آغاز چنین آماری (در مجموع 7 مورد از آنها بود) ، با توجه به نرخ تورم و از نظر نرخ دلار در سال 2019 ، قیمت رکوردها تا سال 2015 از 125.1 میلیون دلار تا 161.7 میلیون دلار است. جهش قطعی قیمت ها در سال 2015 اتفاق افتاد ، زمانی که "زنان الجزایری" پیکاسو به قیمت 193.8 میلیون دلار (در سال 2019 دلار) فروخته شد. در مقایسه با این ، افزایش تقریباً 2.5 برابری قیمت رکورددار ناجی لئوناردو در جهان ، که قیمت آن با توجه به نرخ تورم ، امروز 470 میلیون دلار خواهد بود ، تقریباً یک استثنا غیرقابل باور است. زیرا طبق آمار ، از 1989 تا 2019 ، هر رکورد جدید بالاتر از رکورد قبلی از 0.89 به 2.5 برابر بود ، یعنی به طور متوسط ​​، کمتر از 1.25 برابر. • در مورد استدلال در مورد بازپرداخت این مبلغ خارق العاده ، کاملاً منطقی است ، اما با توجه به تأملات قبلی ، بعید است که به این امر برسد.

در ادامه بخوانید...

راز جدید تابلو دختری با گوشواره مروارید اثر معروف یوهانس فرمیر فاش شد

در
راز جدید تابلو دختری با گوشواره مروارید اثر معروف فرمیر فاش شد

دختری با گوشواره مروارید  یوهانس فرمیر

نقاشی دختری با گوشواره مروارید اثر کیست

تابلو دختری با گوشواره مروارید (حدود 1665) اثر نقاش هنرمند هلندی و یکی از معروف ترین آثار  یوهانس فرمیر   است.در این تابلو نقاش، این زن جوان را با یک لباس عجیب غریب ، با گوشواره مروارید روشن و بزرگ به تصویر کشیده است.  دختری با گوشواره مروارید   همیشه پر از رمز و راز بوده است که اخیراً برخی از آنها فاش شده است. محققان موزه موریسوشو چه اکتشافاتی را انجام دادند؟
 

درباره  نقاش هلندی یوهانس فرمیر

راز جدید تابلو دختری با گوشواره مروارید اثر معروف ورمیر فاش شد

نقاشی گوشواره

آیا یوهانس ورمیر واقعی است؟
یوهانس ورمیر هنرمند هلندی بود که به‌ویژه برای نقاشی‌هایش از زندگی روزمره قرن هفدهم شهرت داشت . ... ورمیر تا قرن نوزدهم در خارج از دلفت و آمستردام چندان شناخته شده نبود، زمانی که منتقد فرانسوی اتین-ژوزف-تئوفیل ثوره آثار این هنرمند را دوباره ارزیابی کرد.

آیا یوهانس ورمیر هنوز زنده است؟
متوفی (1632-1675)

یوهانس فرمیر به چه چیز معروف بود؟
نقاشی

 هنرمند  یوهانس فرمیر   در عمر کوتاه خود، حدود 36 اثر خلق کرده است که هر یک از آنها برای نقاشان جهان با ارزش است. "یوهانس فرمیر" در ژانر محبوب آن زمان تابلو های خود را می کشید. تابلو های این هنرمند هلندی اغلب زنان طبقه های مختلف (خدمتکار و زن خانه دار) را که مشغول امور روزمره دنیاست ، شامل می شود. چه نوشتن باشد و چه خواندن کتاب ، نواختن آلات موسیقی و غیره و جالب ترین آن ، طرح معمول مشق شب که توسط "یوهانس فرمیر" ایجاد شده است آنقدر مهربان است که امروز جزء لاینفک نقاشی هلندی است.

 

نقاشی دختری با گوشواره مروارید

تابلو دختری با گوشواره مروارید   نمایانگر یک زن جوان در فضای تاریک و کم عمق است. پس زمینه مشکی استفاده شده ، چشم بیننده را ابتدا به سمت خود دختری ، و سپس به اوج تصویر - هدایت می کند. زمینه های تاریک به طور گسترده ای در پرتره استفاده می شود تا اثر سه بعدی شکل را تقویت کند. لئوناردو داوینچی در قطعه 232 از رساله نقاشی خود خاطرنشان كرد كه زمینه تاریك شی را روشن تر می كند و بالعكس.
 
این دختری با یک دستار آبی دور سر و طلایی و یک ژاکت زرد طلایی با یقه سفید قابل رویت، پوشیده است. این تصویر که به یک شاهکار جهانی تبدیل شده است ، از آثار دیگر نقاش هنرمند ومیر به شدت برجسته است. دختری به جز خیره شدن به بیننده مشغول کار دیگری نیست. بوم در سادگی و رمز و راز خود بی نظیر است. گویا هنرمند، این زن را در لحظه ای زودگذر و با چشمان باز و لبهای کمی باز نگاه کرده ، و چشم نقاش را گرفته است.
 
موقعیت غیرمعمول   نقاشی دختری با گوشواره مروارید   ، یک نگاه مرموز ، همراه با رمز و راز شخصیت او باعث شده است که بسیاری این دختری را با یک گوشواره با مونالیزا لئوناردو داوینچی (حدود 1503-19) مقایسه کنند. اما بر خلاف مونالیزا ، دختری با گوشواره مروارید پرتره نیست ، بلکه به اصطلاح Tronier است ، یک اصطلاح هلندی برای یک شخصیت داستانی یا نوعی شخصیت.
 
به دلایل خوب ، این هنرمند را جادوگر نور می نامیدند. بوم گواه صلاحیت فنی "یوهانس فرمیر" است. مدل سازی نرم صورت و رنگ های روی لب و گوشواره های قهرمان مهارت وی را در استفاده از نور نشان می دهد. به عنوان مثال ، او لبخند با دهان نیمه باز دختری جوان را با دو نقطه کوچک سفید در هر طرف دهانش زنده کرده و بازتابی از تابش در چشمان او دیده می شود. "یوهانس فرمیر" نیز به طرز هوشمندانه ای از رنگ های خود استفاده کرد تا تأثیر نوری که بر چهره اش می افتد ، دستار دور سر و یک ژاکت رنگی نشان دهد. و البته نور جادویی درخشان گوشواره مروارید.
 
راز جدید تابلو دختری با گوشواره مروارید اثر معروف فرمیر فاش شد
اثر دختری با گوشواره مروارید
 
جالب اینجاست که اولین هزینه نقاشی در سال 1881 تنها دو گیلدر به علاوه یک کمیسیون اسمی بود. در اقتصاد فعلی ، این کمتر از 30 دلار است. امروز ، جان "یوهانس فرمیر" به عنوان یک هنرمند بسیار مورد توجه است. او آثار مشهور و قابل توجهی را خلق کرده است. و دختری با گوشواره مروارید در اواخر قرن بیست و یکم به معروفترین آثار هنری تبدیل شد و همچنین با رأی مردمی عنوان زیباترین تصویر هلند را در سال 2006 بدست آورد.
 

کشف 2020 در باره تابلو دختری با گوشواره مروارید

راز جدید تابلو دختری با گوشواره مروارید اثر معروف فرمیر فاش شد

تابلو دختری با گوشواره مروارید

 

موزه موریسوشوسی در لاهه اکتشافات شگفت انگیزی درباره شاهکار معروف دوران طلایی هلندی توسط جان "یوهانس فرمیر" انجام داد. بوم آخرین بار در سال 1994 مورد بررسی قرار گرفت و امسال از روشهای جدید و دستاوردهای جدید فناوری استفاده شده است ، از جمله روشهای غیر تهاجمی تجسم و اسکن ، میکروسکوپ دیجیتالی و آنالیز نمونه های رنگ.
 
این نقاشی در ابتدای سال 2018 در یک اتاق شیشه ای مخصوص ساخته شده قرار گرفت تا بازدید کنندگان موزه بتوانند روند تحقیق را با چشمان خود مشاهده کنند. با تشکر از اسکن فلورسانس با اشعه ماکرو و معاینه میکروسکوپی ، دانشمندان توانستند ثابت کنند که ورمایر چشمان دختری را با ابرو ها نقاشی کرده است ، که در نهایت ناپدید شده است. یعنی این یک تصویر خیالی یا جمعی نیست بلکه یک دختری واقعی است. علاوه بر این ، زمینه تاریک بوم کاملاً سیاه نبوده ، اما در ابتدا پرده ای سبز با پارچه پوشانده می شد. پیش از این اعتقاد بر این بود كه فقدان مژگان و خالی بودن فرم پس زمینه نشان می دهد كه یوهانس فرمیر چهره ای ایده آل را ترسیم كرده است ، نه یک فرد واقعی.
 
اما نظر در مورد گوشواره افسانه ای ، برعکس ، ایده آل شد. مروارید خود یک توهم است که از نوارهای شفاف و مات رنگ سفید تشکیل شده است. محققان توجه خود را به این نشان دادند كه چگونه این جواهر نقاشی را ترسیم كرده است. "یوهانس فرمیر" چگونه آن را کشید ، فقط چند قطره رنگدانه به پس زمینه اضافه کرد تا توهم یک جواهر را ایجاد کند. گوشواره دارای کانتور نیست و هیچ قلاب ی نیز وجود ندارد که آن را در گوش دختری آویزان کنید.
راز جدید تابلو دختری با گوشواره مروارید اثر معروف فرمیر فاش شد

تابلوی دختری با گوشواره مروارید

محققان همچنین قادر به شناسایی منابع رنگدانه های مورد استفاده در این تصویر پرداختند. در شمال انگلیس سرب سفید وجود داشت ، ماوراء بنفش آبی از لاجورد، لاپوس از افغانستان  ، و رنگ قرمز ساخته شده از سوسک در مکزیک و آمریکای جنوبی است. به هر حال ، این رنگدانه آبی در قرن شانزدهم از طلا با ارزش تر بود. به لطف تجارت پر رونق ، "یوهانس فرمیر" احتمالاً موفق به بدست آوردن این مواد گسترده در زادگاه خود شد.
 
محققان در مورد روند کار "یوهانس فرمیر" روی بوم ، کشف جالبی کردند. به نظر می رسد که "یوهانس فرمیر" ابتدا از خطوط مشکی برای ترسیم ترکیب استفاده کرده و سپس صورت دختر و لباس او را رنگ آمیزی کرده است. یک شال آبی و یک گوشواره مروارید عناصر نهایی بودند که به بوم اضافه شدند.
 
علاقه به این موضوع از نقاشی به حدی است که حتی ابرو ها در نگاه مدل یا عدم وجود آنها موضوع بحث دانشگاهی است. بله ، اسرار بسیاری از دختری با  گوشواره مروارید  توسط موزه لاهه کشف شد ، اما راز اصلی هنوز حل نشده است - هویت واقعی قهرمان در حال حاضر واقعی است. یا شاید خوب باشد که برخی از معماها باقی مانده اند؟ هر بیننده می تواند تفسیرهای خاص خود را از  نقاشی دختری با گوشواره های مروارید  ارائه دهد. و از این رو محبوبیت و جذابیت بوم هر ساله فقط افزایش می یابد.
 

نقاشی های یوهانس فرمیر

یوهانس فرمیر که در سال 1632 متولد شد ، خود را به عنوان یک هنرمند مهم از تاریخ هنر هلند در طول عمر نسبتاً کوتاهی که داشت ، تثبیت کرد. نقاشی های او نه صحنه هایی از عظمت ، بلکه صحنه های مربوط به زندگی روزمره طبقه متوسط ​​را به تصویر می کشد. ممکن است آنها در حال حاضر برای ما بیگانه به نظر برسند ، اما آنچه آنها واقعاً انجام می دهند این است که به ما دریچه ای به زندگی مردم عادی می دهد که 400 سال پیش زندگی می کردند. در اینجا ده نقاشی ورمیر وجود دارد که نباید از دست بدهید.

ارزش یک نقاشی ورمیر چقدر است؟
آثار نقاش هلندی تقریباً 40 میلیون دلار فروخته می شود که پنجمین قیمت بالاتر برای یک استاد قدیمی است.

آیا ورمیر نقاش دوره رنسانس بود؟
کار هنرمند مشهور یوهانس فرمیر به شکل گیری رنسانس هلندی کمک کرد و نگاهی اجمالی به دنیای  قرن هفدهم ارائه داد. ... در مورد زندگی شخصی ورمیر چیز کمی وجود دارد و شاید به این دلیل باشد که اتفاقات جالب یا هیجان انگیز بسیار کمی برای او رخ داده است.

چرا نقاشی های ورمیر کم است؟
به طرز متناقضی، این رویکرد خود ورمیر بود که گسترش شهرت خود را محدود کرد . او با فروش این همه آثار به تعداد کمی از حامیان واقع در یک مرکز هنری کوچک مانند دلفت، احتمال گسترش شهرتش در زمان خود را به شدت کاهش داده بود.

 

تابلو دختری با گوشواره مروارید اثر یوهانس فرمیر

دختری با گوشواره مروارید

نقاشی های یوهانس فرمیر

نقاشی رنگ روغن دختری با گوشواره مروارید اثر کیست

دختری با گوشواره مروارید  امروزه نمادین ترین نقاشی یوهانس فرمیر است ، تا حدی به لطف رمان تاریخی و سپس فیلمی به همین نام  نقاشی دختر گوشواره مروارید ، که به ترتیب در سال 1999 و 2003 تولید شد. علاوه بر داشتن سوژه ای که شباهت زیادی به اسکارلت جوهانسون دارد ، این نقاشی به دلایل متعدد چشمگیر است. آن دختر کیست که از روی شانه اش با شکایت به تماشاگران نگاه می کند؟ چرا  زنی با گوشواره مروارید  در آن زمان چنین مد عجیب و غریبی می پوشد؟ چگونه او با چیزی بسیار گران قیمت به عنوان گوشواره مروارید ( نقاشی گوشواره  که برخی حدس می زنند احتمالاً از قلع صیقلی ساخته شده است) به دست آمده است؟ اگر می خواهید شخصاً به این سوالات بپردازید ، نقاشی گوشواره مروارید  در Mauritshuis در  لاهه نمایش داده می شود.

دختری با گوشواره مروارید متعلق به کیست؟
یوهانس ورمیر
این اثر به طور دائم در موزه Mauritshuis در لاهه نگهداری می شود. دختری با گوشواره مروارید، رنگ روغن روی بوم اثر یوهانس فرمیر ، ج. 1665; در Mauritshuis، لاهه. ورمیر که یک نقاش آگاه بود، تنها 36 اثر شناخته شده در طول زندگی خود تولید کرد، در حالی که بسیاری از معاصران او صدها اثر را به پایان رساندند.

 

تابلو تمثیل نقاشی اثر یوهانس فرمیر

یوهانس فرمیر

 

تمثیل نقاشی ، که هنر نقاشی نیز نامیده می شود، از بسیاری جهات قابل توجه است. از یک جهت ، این دومین اثر بزرگ   یوهانس ورمیر نقاش  بعد از تابلو نقاشی دختری با گوشواره مروارید   است و از نظر شمایل نگاری پیچیده ترین است. یکی از مهمترین عناصر استفاده از نور است. همه آن به وضوح طبیعی است و فضا را همانطور که یک پنجره باز به آن می درخشد روشن می کند. همچنین نمادهای تاریخی متعددی در نقاشی وجود دارد ، مانند عقاب دو سر در بالای لوستر. نازی ها علاقه زیادی به به دست آوردن آن داشتند ، که برخی می گویند به لطف نمادگرایی تاریخی است.

 

 تابلو خیابان کوچک اثر یوهانس فرمیر

نقاشی های یوهانس فرمیر


 فرمیر  بیشتر نقاشی خود را با موضوعات انسانی انجام می داد ، بنابراین خیابان کوچک هم از نظر موضوع و هم از نظر این واقعیت که تنها نقاشی او در خارج است ، قابل توجه است. بناهایی که او برای قرار دادن در این نقاشی کوچک انتخاب کرده است غیر قابل توجه به نظر می رسند ، اما ترکیب هندسی و رنگ های متضاد آن قطعه واقعاً آن را زنده می کند. در حالی که تحقیقات زیادی در مورد محل دقیق ساختمانها انجام شده است ، او احتمالاً این خیابان و این ساختمانها را انتخاب کرده است زیرا عمه ، مادر و خواهرش همه در آنجا زندگی می کردند.

 

تابلو درس موسیقی اثر یوهانس فرمیر

تابلو درس موسیقی اثر یوهانس فرمیر


درس موسیقی ، که می توانید در مجموعه سلطنتی کاخ سنت جیمز در لندن پیدا کنید ، صحنه ای معمولی از یوهانس فرمیر را نشان می دهد - اگرچه تا سال 1866 ، بیش از 200 سال پس از نقاشی ، به درستی به او نسبت داده نمی شد. این تابلو یک زن جوان را نشان می دهد که از یک معلم مسن تر که در کنار او با چشمی هوشیار در کنار او ایستاده است ، درس موسیقی می گیرد. این نقاشی به عنوان آزمایشی برای تکنیک های یوهانس فرمیر در مستند Tim's Vermeer در سال 2013 عمل کرد ، که در آن سازنده مستند سعی کرد بفهمد که آیا ورمیر از وسایل نوری برای نقاشی خود استفاده کرده است یا خیر.

تابلو چشم انداز دلفت اثر یوهانس فرمیر

تابلو نمای دلفت اثر یوهانس فرمیر


در نمای دلفت ، ورمیر نمایی کامل از شهر محل سکونت خود ارائه می دهد. مناظر شهری محبوب ترین نوع نقاشی در آن زمان نبودند ، که بر منحصر به فرد بودن آن می افزاید. این نقاشی بیش از حد بزرگ نیست - فقط بیش از یک متر مربع. توجه او به زادگاهش در نحوه نمایش آن به شکلی زیبا و کاملاً طبیعی آشکار است. این یکی دیگر از مواردی است که می توانید در Mauritshuis پیدا کنید ، یا اگر جمع کننده سکه هستید ، نسخه ای از آن را خواهید دید که روی سکه های یادبود طلا و نقره چاپ شده توسط ضرابخانه سلطنتی هلند در 2011 چاپ شده است.


تابلو زن جوان با پارچ آب اثر یوهانس فرمیر

تابلو زن با کوزه آب اثر یوهانس فرمیر


زن با پارچ آب اولین نقاشی ورمیر بود که از اقیانوس اطلس به ایالات متحده سفر کرد ، که در سال 1887 انجام داد. در حال حاضر ، هنوز هم می توانید آن را در موزه هنر متروپولیتن نیویورک پیدا کنید. این نقاشی نمونه ای عالی از این است که چگونه سادگی می تواند در زیبایی شکوفا شود ، زیرا موضوع آن فقط یک دختر معمولی است که همانطور که از نامش مشخص است کنار یک پنجره با یک پارچ آب ایستاده است. محیط اطراف او جنبه های مختلفی از زندگی روزمره را نشان می دهد - یک رومیزی ، یک ظرف برای پارچ آب ، پارچه آبی که روی یک صندلی پوشانده شده است - و همه آنها گرد هم می آیند تا به نحوی چیزی بیشتر تولید کنند.

 

تابلو ستاره شناس اثر یوهانس فرمیر 

تابلو ستاره شناس اثر یوهانس فرمیر 


در نجوم ، ورمیر از روند رایج نقاشی قرن هفدهمی هلندی در به تصویر کشیدن دانشمندان در حال کار پیروی می کند. منجم مورد نظر در حال تماشای کره  است ، اما تعدادی از اشیاء موجود در اتاق نشان دهنده تمرکز ورمیر بر دین است. کتاب روی میز دانشمند را ترغیب می کند که به دنبال "الهام از خدا" باشد و نقاشی روی دیوار پشت او صحنه ای را با موسی نشان می دهد. این نقاشی ، که اکنون در لوور پاریس سکونت دارد ، دارای داغی از تاریخ  است - نازی ها آن را در سال 1940 از خانواده یهودی روچیلد گرفتند و صلیب شکسته(سواستیکا)  را بر پشت آن مهر کردند.

 

تابلو لیوان شراب اثر یوهانس فرمیر 

تابلو لیوان شراب اثر یوهانس فرمیر 


اولین چیزی که در مورد لیوان شراب توجه می کنید رنگ روشن است. به نظر می رسد همه چیز از روی نقاشی بیرون می زند ، تقریباً بیش از حد واقعی است-صفحات شیشه ای رنگی روی پنجره ها ، پرده آبی با نور خورشید ، لباس قرمز زن ، قاب طلایی روی دیوار پشتی. ورمیر احتمالاً این نقاشی را در سن 27 سالگی کشیده است ، که نشان می دهد بلوغ فوق العاده در نقاشی بسیار جوان است. خود صحنه سوالات زیادی را برای کسی که به آن نگاه می کند فراهم می کند - رابطه این دو نفر چگونه است؟ چرا هر دو به طرز ظریفی پرتنش و ناراحت کننده به نظر می رسند؟

 

نظرات

۱۴۰۰/۵/۲۱یوهانس فرمیر در صحنه های زندگی داخلی تخصص داشت . بسیاری از نقاشی های او حاوی همان اثاثیه یا نقوش است که در استودیوی خصوصی خود زندگی می کردند و مدلهای او اغلب زنانی بودند که او می شناخت یا بستگان حامیان وی بودند.

۱۴۰۰/۵/۲۱ارزش نقاشی های یوهانس ورمیر چقدر است؟ یک نقاشی یوهانس ورمیر ( زن جوان نشسته در ویرجینالز ) در حراجی در 2004 تقریباً 40 میلیون دلار فروخته شد که رکورد نقاش هلندی قرن هفدهم و پنجمین قیمتی است که برای استاد قدیمی پرداخت شده است.

۱۴۰۰/۵/۲۱ چند نقاشی از یوهانس فرمیر وجود دارد؟ اگرچه 36 نقاشی رنگ روغن از ورمیر باقی مانده است ، وی احتمالاً در مجموع بیش از 60 نقاشی را به تصویر کشیده است ، که بر اساس استانداردهای قرن 17 یک عدد کوچک است. برای مقایسه ، رامبراند معاصر بزرگ او صدها نقاشی و بی شماری حکاکی و نقاشی ایجاد کرد. علاوه بر این ، اکثر نقاشی های یوهانس فرمیر بسیار کوچک هستند.

۱۴۰۰/۵/۲۱چرا نقاشی هاییوهانس فرمیر کم است؟ به طرز متناقضی ، این رویکرد خود ورمیر بود که محدود کردن شهرت او بود . او با فروش آثار بسیار اندک به تعداد معدودی از حامیان که در یک مرکز هنری کوچک مانند دلفت واقع شده اند ، احتمال اینکه شهرت او در زمان خود گسترش یابد را به شدت کاهش داده است.

۱۴۰۰/۵/۲۱آیا دختری با گوشواره مروارید یک داستان واقعی است؟ دختری با گوشواره مروارید یوهانس فرمیر یکی از مشهورترین نقاشی های فرمیر است ، اما در مورد آن در واقع اطلاعات کمی در دست است. خود دختر یک راز است که هم در یک رمان و هم در یک فیلم از نقاشی دختری با گوشواره مروارید الهام گرفته است که سعی دارد داستان واقعی او را حدس بزند . مدل دختر با گوشواره مروارید کی بود؟ شواهد نشان می دهد ماریا دختر یوهانس فرمیر مدل احتمالی او و بخش مهمی از هنر او بوده است. من معتقدم که ماریا ورمیر نیز هنرمندی با استعداد بود که تقریباً یک پنجم آثاری را که در حال حاضر به پدرش اختصاص داده ، نقاشی کرده است.

۱۴۰۰/۵/۲۱مشهورترین نقاش هلندی کیست؟ رامبراند هارمنزون ون راین رامبراند هارمنزون ون راین متولد 15 ژوئیه 1606 ، بزرگترین نقاش تاریخ هلند و یکی از بزرگترین نقاشان در تمام تاریخ اروپا است.

۱۴۰۰/۵/۲۱ علیرغم احترام زیاد در جامعه هنری دلفت ، فرمیر در اواخر عمر با خطر مالی روبرو شد. وی در سال 1675 در دلفت درگذشت و برای همسر و فرزندانش بدهی هنگفتی بر جای گذاشت. از آنجا که او فقط موفقیت متوسطی کسب کرد و در پایان عمر با شرایط ناگوار روبرو شد ، فرمیر تا حد زیادی توسط تاریخ فراموش شد. با این حال ، همه اینها در قرن نوزدهم تغییر کرد ، بیشتر به دلیل کار منتقد هنری فرانسوی ، تئوفیل توره بورگر. تلاش های بورگر برای شناسایی نقاشی های فرمیر ، و تحسینی که وی در نوشته هایش از فرمیر ابراز کرد ، علاقه عموم مردم را برانگیخت. مارسل پروست ، رمان نویس مشهور فرانسوی حتی چشم انداز در دلفت(حدود 1660-1661) فرمیر را در رمان خود در "جستجوی زمان از دست رفته " نیز به نمایش گذاشت. همه اینها نشانگر کشف مجدد هنر فرمیر بود ، که برای همیشه جایگاه او در تاریخ هنر فراموش شده بود.

۱۴۰۰/۱۱/۱یوهانس فرمیر هنرمند هلندی به مدت 43 سال از عمر خود حدود 40 بوم نقاشی کرد. او این دنیا را در فقر و فراموشی ترک کرد و یازده فرزند را در آغوش بیوه خود تنهاگذاشت. در سال 1881، نقاشی معروف او "دختری با گوشواره مروارید" به قیمت 2.3 گیلدر (حدود 30 دلار) زیر چکش رفت و اکنون این نقاشی با "لبخند ژوکوند" داوینچی مقایسه شده است. به دلیل سادگی و مختصر بودن ترکیب، عدم وجود جزئیات غیر ضروری، قهرمان بوم اغلب مونالیزای شمالی نامیده می شود. و ورمیر تنها سه قرن بعد به عنوان هنرمند برجسته دوران باروک شناخته شد.

۱۴۰۰/۱۱/۱مورخان هنر مدرن، یان (یوهانس) فرمیر را با هنرمندان بزرگ هلندی مانند رامبراند، گوین، بلومارث همتراز می‌دانند. برای بیش از 200 سال، نقاشی های او مورد توجه نبود و به هنرمندان دیگر نسبت داده می شد. فقط در دهه 1860 گوستاو واگن، منتقد آلمانی، یان ورمیر را به جهانیان معرفی کرد.

۱۴۰۰/۱۱/۱اطلاعات کمی در مورد شخصیت فرمیر وجود دارد. حتی تاریخ دقیق تولد او هنوز مشخص نیست. سن او از تاریخ غسل تعمید - 31 اکتبر 1632 در نظر گرفته شده است. جان در خانواده ای به دنیا آمد که در دهه 1630 مشغول خرید مجدد آثار هنری بود. به احتمال زیاد، با مشاهده کار پدرش بود که پسر استعداد هنری خود را توسعه داد. در سال 1652، رینیر فرمیر درگذشت و خانواده اش را بی پول گذاشت: تمام پس انداز او صرف پرداخت بدهی ها شد. در سال 1653، یان فرمیر ، کاترینا بورنز را به عنوان شریک زندگی خود انتخاب کرد. یان فرمیر پروتستان برای ازدواج با معشوق خود مجبور شد کاتولیک شود.

۱۴۰۰/۱۱/۱یوهانس فرمیر در دلفت مشتریان ثابتی پیدا کرد. آثار او توسط حامیان محلی - هندریک ون بویتن، پیتر ون ریجون و دیگران خریداری شد. جای سوال باقی می ماند که آیا یوهانس فرمیر به طور خاص و به سفارش تابلو می ساخت یا آثار آماده می فروخت؟ در واقع، بر خلاف دیگر استادان آن زمان، یوهانس فرمیر تنها دو بوم در سال نقاشی می کرد. ظاهراً او برای کارش دستمزد قابل توجهی دریافت می کرد، زیرا می توانست یک خانواده سیزده نفری را سیر کند. همچنین این عقیده وجود دارد که شغل اصلی یوهانس فرمیر اصلاً نقاشی نبوده است. در آن زمان، نام او قبلاً در لاهه، آنتورپ، آمستردام و دیگر شهرها شناخته شده بود، اما به اندازه نام هنرمندانی که شبانه روز در سه پایه کار می کردند به گوش نمی رسید. در سال 1672 جنگ هلند آغاز شد. هنر در پس‌زمینه محو شد و ورمیر بیکار بود. وضعیت مالی خانواده بسیار بدتر شده است. در دسامبر 1675، این هنرمند بر اثر حمله قلبی درگذشت.

۱۴۰۰/۱۱/۱مشخص نیست که ورمیر شاگرد چه کسی بوده است. معاصران او می گویند که این هنرمند در تماس نزدیک با لئونارد برامت و جرارد تربورک بود. شاید یکی از آنها معلم نقاش جوان بود. علاوه بر این، کارل فابریتیوس، نویسنده کتاب معروف گلدفینچ، تا حد زیادی بر آثار ورمیر تأثیر گذاشت. در سال 1653، یان ورمیر دانشجوی انجمن نقاشان دلفت شد.

۱۴۰۰/۱۱/۱شایان ذکر است که برخلاف سایر هنرمندانی که از طبیعت نقاشی می‌کردند، تقریباً تمام طرح‌ها و ترکیب‌بندی‌های نقاشی‌های ورمیر ساختگی هستند. ژست شخصیت های اصلی، ژست ها و حالات چهره آنها گواهی بر مشاهدات دقیق ورمیر از مردم است. در نقاشی های او اغلب یک یا دو چهره به امور دنیوی مشغول هستند. یا نامه می خوانند یا چرت می زنند یا موسیقی می نوازند یا خیاطی می کنند.

۱۴۰۰/۱۱/۱چگونه دختری با گوشواره مروارید دنیای هنر را تسخیر کرد نگاه او در طول قرن ها به نظر می رسد. سر دخترک کمی به پهلو خم شده است. چشمان آبی خاکستری برق می زنند و لب های صورتی خیس اندکی از هم باز می شوند، اما در عین حال ظاهر او تجسم آرامش و فروتنی است. سر او در عمامه زرد و آبی پیچیده شده است. تمام تصویر او متواضع و بی گناه است. فقط یک گوشواره مروارید بزرگ در گوش راست نگاه زاهدانه قهرمان را رقیق می کند.

۱۴۰۰/۱۱/۱ورمیر توجه ما را بر بازی نور، اکسسوری ها، خطوط نرم و چشم های رسا متمرکز می کند. ورمیر که در تکنیک اسفوماتو کار می کند، عمداً برخی از جزئیات را بدون توجه زیاد به جا می گذارد. مثلاً لباس ها را تقریباً شماتیک به تصویر می کشد. اما هنرمند در عین حال بافت پارچه ها را نشان می دهد و در تصویر عمامه ای عجیب از رنگدانه گرانبهای اولترامارین استفاده می کند. سر این دختر به قدری دقیق مدل شده است که شبیه عکاسی است.

۱۴۰۰/۱۱/۱یوهانس فرمیر در نقاشی های خود نقش ویژه ای را به نور اختصاص داد. و دختری با گوشواره مروارید نیز از این قاعده مستثنی نیست. بیننده نور منتشر شده ملایمی را می بیند که بر روی قسمت های بیرون زده صورت دختر می افتد. درخشش در چشم ها، درخشش مرطوب روی لب ها و انعکاس نور در جواهرات - ورمیر در همه اینها بود.

۱۴۰۰/۱۱/۱برای مدت طولانی بوم دختری با گوشواره مروارید بدون توجه باقی ماند. در سال 1881، این نقاشی در حراجی در لاهه برای فروش گذاشته شد. او به کلکسیونر ویکتور دو استورس فروخته شد (دوستش آرنولدوس د تومب او را متقاعد کرد که یک شاهکار ناشناخته را به مبلغی مضحک بخرد). پس از مرگ استورس، "دختری با گوشواره مروارید " به موزه سلطنتی موریتشویس، لاهه منتقل شد.

۱۴۰۰/۱۱/۱طبق برخی گزارش ها، دختری که ورمیر قهرمان تصویر تابلو دختری با گوشواره مروارید را با او کشیده معشوقه او بود. با این حال، زندگی نامه نویسان این هنرمند به شدت در این مورد تردید دارند. به گفته معاصران، ورمیر عاشق همسر و 15 فرزندش بود (چهار نفر از آنها در کودکی مردند). به خاطر همسرش ، او کاتولیک را پذیرفت. این همسرش بود که به مدل او تبدیل شد و الگوی بسیاری از نقاشی های یوهانس فرمیر بود.

۱۴۰۰/۱۱/۱البته نسخه ای وجود دارد که دختری که در تصویر آمده همسر ورمیر است. با این حال، اختلاف سنی در آن زمان خیلی زیاد بود. برخی می گویند که این دختر بزرگ او مری، 12 یا 13 ساله بود. با این حال، هیچ مدرکی برای این موضوع وجود ندارد.

۱۴۰۰/۱۱/۱نظریه دیگری حاکی از آن است که این دختر یک خدمتکار معمولی بوده است. با این حال، با توجه به آداب و رسوم جامعه هلندی در قرن هفدهم، این بعید است. اربابان و بندگان از یکدیگر فاصله می گرفتند. بنابراین تصور یک خدمتکار برای یک هنرمند سخت است. با این حال، می توان از ورمیر انتظار هر چیزی داشت. بنابراین، تا به امروز مشخص نیست که دقیقاً چه کسی در پرتره به تصویر کشیده شده است. "دختری با گوشواره مروارید" با سرسختی از راز نام خود محافظت می کند. بر اساس شخصیت ورمیر و بیزاری او از ارجاعات، می توان به طور کامل فرض کرد که تصویر "دختری با گوشواره مروارید" فقط یک تخیل دیگر هنرمند است.

در ادامه بخوانید...

اثر قابل تحسین هنرمند ژاپنی + تصاویر

در

(سیارک) : هنرمند ژاپنی  «مانابو ایکدا» در پی زلزله بزرگ ۲۰۱۱ در توهوکوی ژاپن و سونامی متعاقب آن، که بسیاری از شهروندان ژاپنی کشته و خسارت‌های اقتصادی زیادی به این کشور وارد آمد ( در عرض تنها شش سال، همه آن خرابی‌های بزرگ بازسازی و ترمیم شده اند)، برای به تصویر کشیدن راز استواری ژاپنی‌ها، به مدت سه و نیم سال، روزانه ۱۰ ساعت کار کرده است تا این اثر قابل تحسین را خلق کند!

                            «مانابو ایکدا»، از سال ۲۰۱۳ دست به کار کشیدن یک تابلوی ۳ در ۴ متری 

     او به مدت سه سال و نیم ، شش روز در هفته و هر روز 10 ساعت، روی این تابلو که تولد دوباره نام دارد، کار کرده است!


 

 

 

 نتیجه کار بسیار شگفت انگیز می باشد.  از دور شما درختی بزرگ با شکوفه‌هایی زیبا می‌بینید که از دل سونامی سهمگین سربرآورده، اما اگر نزدیک‌تر بروید، نقاشی انبوهی از ظرایف  و و هزاران داستان کوچک را که در دل خود پنهان کرده ، می‌بینید.

این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک)  

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

نبش قبر سالوادور دالی نقاش شهیر اسپانیایی صادر شد

در

 سالوادور دالی

یک قاضی در مادرید حکم نبش قبر سالوادور دالی، نقاش اسپانیایی را صادر کرده تا کارشناسان نمونه دی‌‌ان‌ای او را بگیرند و بررسی کنند. بدین ترتیب قاضی به درخواست زنی که ادعا می‌کند دختر دالی است پاسخ مثبت داده است.
زنی که به شغل فالگیری با کارت‌های تاروت در ایالت "خیرونای"  اسپانیا مشغول است ، مدعی شده که دختر سالوادور دالی نقاش شهیر اسپانیایی ، که 28 سال پیش درگذشته می باشد. این زن که پیلار آبل مارتینز نام دارد و و در سال ۱۹۵۶ در شهر فیگرس در خیرونا متولد شده ، مدعی است که حاصل معاشقه نقاش مشهور اسپانیایی با یکی از خدمتکاران می باشد.(سیارک)

پیلار آبل مارتینز در تلاش است تا برای تطابق دی ان ای  خود و سالوادور دالی نقاش شهیر اسپانیایی ، از دادگاه دستور نبش قبر بگیرد و قاضی در مادرید اسپانیا با حکم نبش قبر سالوادور دالی ،  موافقت کرده است . در صورت ثابت شدن این ادعا او حق استفاده از سود حاصله از فروش آثار  سالوادور دالی را دارد. سالوادور دالی نقاش شهیر اسپانیایی کل دارایی خود را به دولت اسپانیا واگذار کرده است. سالوادور دالی و همسرش گالا در زندگی مشترک ۴۸ ساله فرزندی نداشته اند و به گفته سالوادور دالی ، او از رابطه جنسی بیزار بوده است.

سبک نقاشی های سالوادور دالی که در سال ۱۹۸۹ در فیگرس فوت شد  سوررئالیسم می باشد.

سالوادور دالی با لوئیس بونوئل، فیلمساز اسپانیایی در 2 فیلم به نام های "سگ اندلسی" و "عصر طلایی" همکاری کرده بود.(سیارک)

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاش سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نقاشی از سالوادور دالی

نظرات

در ادامه بخوانید...

درآمد دختر 5 ساله استرالیایی از نقاشی

در

شاید به نطر زیاد عجیب نباشد زیرا تمام کودکان از خط خطی کردن دیوارها در زمان کودکی خوششان می آید و از زمانی که مدادرنگی  را می شناسند شروع به خط و خطوط کشیدن روی در و دیوار و به اصطلاح نقاشی می کنند. 
کاساندرا جی  یا کسی جی (Cassie Gee)، دختر پنج‌ ساله استرالیایی هم  در سن دو سالگی نقاشی را شروع کرد . اما در سن پنج سالگی  شروع به فروش نقاشی هایش نمود. و از این راه صدها دلار درآمد کسب کرد او برای کشیدن نقاشی هایش از رنگ  آکریلیک ترکیب شده با آب روی بوم استفاده می کند و از انگشتانش یا استفاده از چنگال یا سیخ کباب برای کشیدن استفاده می کند و  تجربیاتی هم در زمینه کار با رِزین و جوهر دارد. تا الان 200 نقاشی  فروخته و مقداری از درآمدش را به سازمان‌های خیریه از جمله سازمان‌های حمایت از زنان بی‌خانمان و بیماران بخشیده است. این دختر پنج‌ساله استرالیایی صاحب صفحه‌ای در اینستاگرام و فروشگاهی در سایت "اتسی" (etsy) می باشد.(سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...

نتیجه آزمایش دی ان ای سالوادور دالی

در


پیلار آبل، طالع بین و فال‌گیر ۶۱ ساله، طی دهه گذشته سعی داشته ثابت کند که فرزند رابطه‌ای است که مادرش و سالوادور دالی، نقاش اسپانیایی در سال ۱۹۵۵ با هم داشتند.
از این رو در ماه ژوئن سال جاری یک دادگاه محلی دستور نبش قبر سالوادور دالی داد تا نمونه‌‌برداری دی‌ان‌ای از مو، استخان و ناخن‌های جسد دالی به انجام برسد.
یک ماه بعد، متخصص‌ها وارد سردابه زیر موزه دالی شدند و از بدن او نمونه‌برداری کردند. پس از آزمایش نمونه‌ها، بنیاد دالی، که مسئولیت نگه‌داری از اموال او را بر عهده دارد، اعلام کرد نتیجه آزمایش‌ها نشان می‌دهد که دالی پدر پیلار آبل نیست.

نبش قبر سالوادور دالی نقاش شهیر اسپانیایی صادر شد


این نهاد در بیانیه‌ای اعلام کرد: "نتیجه آزمایش به هیچ عنوان برای ما غیرمنتظره نیست، برای اینکه هیچ سندی وجود ندارد که درستی ادعای پیلار آبل درباره فرزندی دالی را به اثبات برساند."
"خوشحالیم که دیگر می‌توانیم این بحث پوچ را پشت سر بگذاریم. خوشنود هستیم که بتوانیم دوباره همه وقت و توان خود را صرف مدیریت مجموعه عظیم آثار نقاشی او کنیم."
پیلار آبل، در گفت‌وگویی با روزنامه ال پائیس اعلام کرد که هنوز او یا وکیل‌هایش نتیجه آزمایش‌های دیان‌ای را ندیده‌اند.
او گفت: "تا زمانی که نتیجه رسمی به دستم برسد، می‌توانند هرچه می‌خواهند بگویند. من قایم نمی‌شوم. نتیجه آزمایش هرچه باشد - چه مثبت چه منفی - وقتی که نتیجه به دستم رسید، یک کنفرانس خبری برگزار می‌کنم و درباره نتیجه آزمایش توضیح خواهم داد."
او افزود: "اگر هم نتیجه آزمایش منفی باشد، باز هم یک آبل هستم."
پیلار آبل مدعی شده بود که مادربزرگش راز پدرش را به او گفته بود: "او به من گفت 'می‌دانم که دختر پسر من نیستی. دختر یک نقاش بزرگ هستی، اما با وجود این تو را دوست دارم ' ."
ده سال پیش، یک حکم قضایی به خانم آبل اجازه داد تا از ماسکی که دالی هنگام مرگ بر صورت داشت برای نمونه‌برداری دی‌ان‌ای استفاده کند. اما، آن آزمایش نتیجه‌ای قطعی نداشت.
نارسیس باردالت، مردی که در سال ۱۹۸۹ بدن دالی را برای خاک‌سپاری آماده کرده بود، یکی از اعضای گروه نبش قبر بود. او گفت: "سیبیل دالی دست نخورده و مرتب بود. مثل عقربه‌های ساعت، ۱۰:۱۰. همان‌طور که او دوست داشت."
وی افزود: "صورت او با یک دستمال ابریشمی پوشیده شده بود. یک دستمال باشکوه. وقتی که پارچه را برداشتند، ذوق‌زده شدم، برای اینکه دیدم سیبیل دالی خراب نشده بود. تحت تاثیر قرار گرفتم. حتی موی او را هم می‌شد دید."

نظرات

در ادامه بخوانید...

پیکرتراشی عمیقا مدیون زنان هند است

در


دهه های 1970 و 1980 چیزهای منحصربفردی را به خود دیده اند ورود هنرمندان حرفه ای زن، که برخی از آنها در مقایسه با بسیاری از همتایان خود با استعدادتر بودند. برخلاف غرب که در انجا فمینیستها در همه جا متحد هستند و برتری مردان را زیر سوال می برند، و عادلانه خواستار برابری کامل هستند، این پدیده در هند در یک زمینه غیرخصمانه روی داد. زنان هند تنها خواستار نقاشی و مجسمه سازی بودند. آنها استعداد و درخشش خود را اثبات کردند و احترامی را که شایسته آن بودند به دست آوردند. هند شروع به بهره گیری از استعدادهای استثنایی مجسمه سازان بنگالی میرا موکرجی (متولد 1923)، مرینالینی موکرجی (متولد 1949)، نقاشان دهلی ارپیتا سینگ (متولد 1937)، که با نقاش برجسته منظره پارامجیت سینگ ازدواج کرد، و ارپانا کائور (متولد 1954)، انجولی الا منون (متولد 1940) که در پاریس تعلیم دیده بود، رکها رودویتیا (متولد 1958) فارغ التحصیل دانشکده سلطنتی هنر، و لاکنو شاگرد گوجی ساروج پال (متولد 1945)، کرد.


هنر عامیانه هند عمیقا مدیون زنان هند است. از زمآنهای کهن، تزئین درگاهها، رنگ آمیزی دیوار، طراحی کف اتاقها، سوزن دوزی، نساجی و حتی نقاشی تصاویر بر روی کاغذ بر عهده زنان بوده است (هنرمندان مادهوبانی از بیهار با نمایشگاههایی که از طراحی های بسیار رنگی خود برگزار کردند به شهرت ملی و بین المللی دست یافتند). اما به لحاظ تاریخی، تا دهه 1930، هیچ هنرمند زنی نبوده است که هنر والا یا هنر اصلی دغدغه او باشد. شیر گیل نخستین زن هنرمندی بود که پا به عرصه گذاشت، عمدتا به این دلیل که او فقط در هند به دنیا امده بود، ولی در کل شخصیتی اروپایی داشت و از جنبه ظرافت طبع نیز هندی بود. روی هم رفته در هندی بودن او جای تردید وجود دارد، در میان مزارع گندم پنجاب متولد و پرورش یافته بود، جایی که پدر او اصالتاً به انجا تعلق داشت، او می توانست یک نقاش باشد و یا اجازه داشت تا تبدیل به یک نقاش شود. هر چند او به دلیل شجاعت استثنایی و نبوغ خود تبدیل به یک الگو شد، ولی برای بیش از ربع قرن پس از مرگ او در سال 1941 هنوز هم هیچ زن هنرمندی نتوانسته با او برابری کند. حال ناگهان با تعداد فزاینده ای از آنها مواجه می شویم، که عمق و بعد جدیدی را به هنر می بخشند، آن را غنی و کشورهای خارجی را شگفت زده می سازند. مجسمه های فیبری کنفی مرینالینی، نفس گیر هستند و نیروهای مقدس الهی را پیش می کشند، در طول نمایشگاه او در سال 1994 در موزه هنر مدرن آکسفورد از آثار او استقبال شد (که در انجا تراپتی پاتل نیز مجسمه های سرامیکی خود را در همان سال به نمایش گذاشت که با استقبال گرمی مواجه شد). و موفقیت اثر saleroom انجولی الا منون در کریستی و ساتبی از سال 1989به طور متقاعد کننده ای نشان داده است که هنرمندان زن هند ارزش واقعی خود را دریافته اند.


با آنکه زنان همچنان در عرصه هنر هند پیشگام و سردمدار بودند، گروهی از هنرمندان خانگی روی صحنه آمدند که با خود شور و نشاط و بینشهای جدیدی به همراه آوردند. یوسف (متولد 1952)، اخیلش (متولد 1965)، ویجی شیند (کتولد 1958) و پی. سرینیواسان (متولد 1951) انتزاع را با یقین و حساسیت انتخاب کردند که این روزها به ندرت در غرب به چشم می خورد. اتول دودیا (متولد 1959) در نخستین حضور خود در اوایل دهه 1980 نور، فضا و سطوح را همراه با مورد آزمون دیوید هاکنی از یک سو و چشمان تیزبین ادوارد هاپر به کار برد. در نقاشی های جدید او، رئالیسم عکس دهه 1970 را با رئالیسم ذهنی تلفیق کرده است تا داستان گویی اتوبیوگرافی را به میان بیاورد. نوع بسیار متفاوتی از سورئالیسم در آثار سورندران نایر (متولد 1956) چشمها را خیره و بیننده را هیجان زده می سازد، در حالیکه آثار پارش میتی (متولد 1965) با قدرت بوسیله ابرنگ درگیری بین اب، زمین و اسمان، و رویارویی بین زن و مرد را طی یک مسابقه بی پایان به صورت شوخ طبعانه به تصویر می کشد. با اینهمه، جذاب ترین هنرمند جوان ان. ان ریمزون (متولد 1957) است. یک مجسمه ساز متفکر که اغلب کف و دیوار را با چندین تصویر به ظاهر نامرتبط اشغال می کند تا بتواند کار خود را انجام دهد، تصاویری از تنفس، سردرگمی و پریشانی، و به چالش کشیدن مغز.


دو هنرمند جوان که یک سرو گردن بالاتر از سایر هنرمندان قرار دارند، مجسمه سازان کاپور و میستری می باشند. بسیار ماهر و کارآموخته که هر دو دارای شهرت جهانی هستند و پس از نمایش Britain در نمایشگاه آثار هنری دوسالانه ونیز در سال 1991، کاپور دو سال بعد موفق به کسب جایزه ترنر شد و در سال 1996 موضوع کتاب برجسته ای به قلم Germano Celant شد، در حالیکه میستری در سن سی و چهار سالگی در سال 1991 برای اکادمی سلطنتی انتخاب شد، پس از ترنر او جوان ترین استاد این دانشگاه بود. کاپور در اوایل دهه 1980 با انتزاع فوق العاده جدید خود به شهرت رسید که شامل طراحی کف با تکه هایی از رزین، چوب و رنگدانه های خالص است، که یادآور مراسم مذهبی هند بود. او خستگی ناپذیر و مبتکر بود به گونه ای که در کار بعدی خود جسورانه تر عمل کرد و شگفتی آفرین شد، طرحی که در ان اشکال ساده ای از سنگی تراشیده می شوند که سرچشمه عرفان بی انتهای هند و همچنین حامل مضمون فلسفی است. میستری، که آثار او فیگوراتیو هستند، با خودنمایی برابر با فلز، سنگ و چوب به همان نتایج دست یافت. پیکره هایی شبیه به ابوالهول، بالدار و عظیم الجثه با سر انسان، که پس از کاباناهای (ناقلین خدایان) چوبی شمال هند، تجلی بخش قدرت و اقتدار بودند، و این حالی بود که نقش برجسته های او طنین انداز متافیزیکال کنار گذاشته شده از اساطیر ایین هندو بودند. این آثار مربعی شکل رمز و راز و زیبایی گیج کننده خاصی داشتند. ماسکهای او که از لوازم خانگی چوبی و قدیمی شکسته هند ساخته شده بودند سبب برانگیختن احساسی بسیار کهن می شدند، همانند آنچه ماسکهای افریقایی انجام میدادند که پیکاسو نیز به نوبه خود از آنها الهام گرفته است.

آینده هنر معاصر هند

دهه 1980 شاهد ورود هند به خونین ترین مرحله سیاسی از زمان استقلال بوده است و تحولات خشونت آمیز داخلی ناشی از تروریسم تجزیه طلب به قیمت زندگی ده ها هزار نفر، از جمله ایندیرا گاندی تمام شد. اما همان گونه که تاریخ گواه ان است، هند دارای صبر و شکیبایی سرسام اور و استعداد شگرفی برای بقا است. هند جان سالم به در برد. از درد خودتحمیل شده رها، و با نیاز مبرم به اکتا، اتحاد، و احساس نیاز عمیق به تغییرات اساسی در سیستم مالی مندرس هند، پدیدار شد.
دهه 1990 با معرفی "اقتصاد باز" وارد مرحله جدیدی از تغییر شد، به تقلید از سایر کشورهای موفق در خاور دور همانند سنگاپور، مالزی و کره جنوبی. این اثر کلی به تدریج در باقیمانده هند گسترش یافت، و در حوزه هنر این اثر موجب به وجود آمدن رونق مجازی شد فروش آثار هنری معاصر بهتر از قبل آغاز شد، یک رویه تشویقی تعیین شد که به ساخت گالری های مورد نیاز در کشور کمک می کرد، که به صورت خلاقانه توسط گالری های وادهرا در دهلی، راخی سرکار CIMA در کلکته و گالری پاندول در مومبای رهبری می شدند.
از لحاظ بین المللی نیز علاقه به هنر معاصر هند به سرعت در حال رشد است. جشنواره بزرگ هند در بریتانیای کبیر در سال 1982 این هنر را به شیوه قابل توجهی از طریق برپایی نمایشگاه بزرگی در اکادمی سلطنتی هنر به غرب معرفی کرد. از ان زمان به بعد جشنواره های مشابهی در پایتختهای مهم و سرآمد جهان برگزار شدند.
کلکسیونرهای برجسته امریکایی، چستر و دیوید هرویتز، در نظر مردم نخستین خارجی هایی بودند که علاقه بی تناقض خود را به جنبش هنر مدرن هند نشان دادند، همراه با دوراندیشی قابل توجهی که بواسطه ان هزاران اثر هنرمندان هندی را در طول سه دهه گذشته خریداری کردند. موزه فوکوکا و موزه گلن بارا در اوزاکای ژاپن، مجموعه های مشابهی را به رخ می کشند، و به طور منظم نمایشگاههایی را از آثار هنرمندان هندی ساکن در هند و خارج از کشور بر پا می کنند. گالریهایی که متخصص هنر معاصر هند هستند ناگهان در کلان شهرهای غربی پدیدار شدند در حال حاضر در لندن تعدادی از این گالریها وجود دارد. این روند در سال 1987 با گالری هوریزون در بلومزبری که توسط هنرمندان اداره می شود آغاز شد (با همکاری شواری هنرهای هند و بریتانیا) و در حال حاضر توسط گالری کاپیل جاری والا و سایر گالریها در بخش باختری لندن ادامه می یابد.
خانه های حراج مشهور دنیا، همانند ساتبی و کریستی، در حالیکه به مدت چندین دهه فروش آثار هنری تاریخی هند را بر عهده داشته اند، از سال 1989 نیز فروش آثار هنر معاصر هند را در مومبای، دهلی، لندن و نیویورک، با سیر صعودی موفقیت به دست گرفته اند. این فروشها کلکسیونرهایی را از سراسر جهان جذب کرده اند، که نشان دهنده ارزش تجاری رو به رشد هنر هند در سطح بین المللی است. پیش از مشاهده 100 سال نقاشی هند شرکت Sotheby در سال 1996، منتقد و ویراستار برجسته، پیتر تاونسند، اظهار می کند که " این آثار بسیار جهانی به نظر می رسند، اما این آثار تنها توسط هنرمندان هند نقاشی شده اند". در میهن، که بواسطه موفقیت، خلاقیت هنرمندانش شاداب بود و جان گرفته بود، هنرمندان همچنان به تجربه، تکامل و توسعه ادامه می دهند که صحنه هنر معاصر هند را در دنیا بسیار درخشان می سازد. در این فضای خوش بینی است که نبوغ خلاقانه هند به هزاره جدید دست می یابد. 

 

نظرات

۱۳۹۷/۷/۲۴واقعا زنان هنرمندی داره ترکیب رنگ هاشون عالیه کلا زندگی جاری هستش با رنگ لباس هاشون و تقاشی ها و در و دیوار ......

در ادامه بخوانید...