آدری هپبورن سابرینا
لباس عروس آدری هپبورن
آدری هپبورن یک هنرپیشه افسانه ای است که بیوگرافی و زندگی شخصی او همچنان مورد توجه طرفداران است. هپبورن هنوز به عنوان نماد سبک، تجسم واقعی زنانگی و ظرافت، و همچنین یکی از صادق ترین و جذاب ترین بازیگران زن در نظر گرفته می شود.
آدری هپبورن بازیگر که بیوگرافی و عکس های او موضوع مورد توجه طرفداران بسیاری شد، در 4 می 1929 در خانواده ای اشرافی به دنیا آمد. پدرش یک بانکدار و مادرش یک بارونس هلندی بود.
واقعی ترین توصیف آدری: "او غذا را دوست نداشت." واقعیت این است که مادرش زنی بسیار چاق بود. یک روز به دخترش گفت: «عزیزم، یادت باشد: وزن یک خانم واقعی بیشتر از چهل و شش کیلو نباشد. قسم بخور که هرگز به اندازه من چاق نخواهی شد! می بینیی که چاقی چقدر مشکلات ایجاد می کند!» این گفتگو نه تنها بر شخصیت آدری هپبورن، بلکه در کل زندگی او نیز تأثیر گذاشت. امروز احتمالاً او مبتلا به اختلال خوردن تشخیص داده می شود: برای سال ها او شکلات را بهترین دوست خود می دانست. این شکلات بود که به او کمک کرد تا با دردهای روحی پس از طلاق والدینش و سایر فجایع زندگی اش کنار بیاید.
عکس های آدری هپبورن
آدری همیشه احساس می کرد مورد بی مهری قرار می گیرد و با خوردن مداوم شکلات این غم را از بین می برد. مادر به دلیل اینکه خودش چاق بود و شوهرش او را دوست نداشت او را از خوردن منع کرد. و به آدری تلقین کرد که اگر دختر شما زیاد غذا بخورد، هیچ کس او را دوست نخواهد داشت. این نگرش ها بر کل زندگی آدری هپبورن تأثیر گذاشت. این بازیگر تا سن پیری لاغر ماند، اما به نظر نمی رسید که این باعث خوشحالی او شود.
پس از طلاق والدینش، آدری هپبورن به همراه مادرش به انگلستان و سپس به هلند نقل مکان کرد. جنگ زمانی شروع شد که آدری هپبورن 11 ساله بود. این رویداد بر زندگی کل نسل بشر تأثیر گذاشت و آدری هپبورن بازیگر نیز از این قاعده مستثنی نبود. به گفته آدری هپبورن تقریباً هیچ وقت در خانه غذا نبود و ما مجبور بودیم به چیزی که داشتیم بسنده کنیم، روزی دو عدد سیب زمینی و چند برگ کاهو بخوریم. آدری به دلیل گرسنگی مداوم، خود را مجبور کرد فکر کند که از غذا متنفر است و به بهانه راه رفتن در جنگل، برای خلبانانی که توسط نازی ها سرنگون شده بودند، غذا می برد.
آدری هپبورن صبحانه در تیفانی آدری هپبورن با روسری
آدری هپبورن به دلیل «پیادهرویهای» خود، تقریباً یک بار خود را در یک حمله آلمانیها یافت: آلمانیها زنان را در خیابانها میگرفتند و آنها را برای کار به آلمان میبردند. دختر در زیرزمینی که پر از موش بود پنهان شد. در گوشه ای کیسه ای از پیاز لاله های معروف هلندی وجود داشت - معلوم شد که آنها حتی به صورت خام کاملاً خوراکی هستند. آدری تنها یک ماه بعد، زمانی که نیروهای آمریکایی وارد شهر شدند، پناهگاه خود را ترک کرد. این داستان برای آدری هپبورن بیهوده نبود: او بلافاصله بیمار شد - ابتدا با زردی، سپس آسم توسعه یافت... از آن زمان، هپبورن هرگز متابولیسم صحیح وشالم خود را بدست نیاورد.
وقتی جنگ تمام شد، مشخص شد که زندگی مانند گذشته امکان پذیر نخواهد بود. پدر در زندان، مادر ویران، خانه دار، خدمتکار و آشپز است. دختر مجبور بود خودش کار کند و به این ترتیب زندگی نامه کاری آدری هپبورن آغاز شد.
لباس عروس آدری هپبورن
در ابتدا، آدری هپبورن باله را ترجیح می داد. او آن را تا زمانی که متوجه شد که باله اصلاً برای اومناسب نیست ادامه داد، به خصوص که او نمی توانست یک بالرین شود: قد آدری 170 سانتی متر بود که برای باله خیلی بلند است. او در آگهی های بازرگانی بازی کرد، به لطف اندام باریک خود به عنوان مدل مد کار کرد و مورد توجه رمان نویس فرانسوی کولت قرار گرفت و از آدری دعوت کرد تا نقش اصلی را در موزیکال برادوی ژی ژی بازی کند.
مدل موی آدری هپبورن
اولین فیلم محبوب در زندگینامه آدری هپبورن که نقطه عطفی در زندگی این بازیگر جوان شد، فیلم "تعطیلات رومی" بود. هم فیلم و هم موزیکال بسیار موفق بودند. پس از اسکار، آدری هپبورن شروع به گرفتن لقب شاهزاده خانم هالیوود کرد.
آدری هپبورن بلافاصله به یک نمادو سبک تبدیل شد، از لباس های آدری هپبورن تقلید شد، مورد پرستش قرار گرفت. عکس های آدری هپبورن، بیوگرافی و زندگی شخصی او موضوع مورد توجه بسیاری از طرفداران شده است.
از دوران جوانی تا پیری، آدری هپبورن یک نماد و سبک به حساب می آمد.
آخرین نقش مهم آدری هپبورن در فیلم نقش یک فرشته در فیلم کوتاه «همیشه» بود که برای این بازیگر بسیار نمادین بود.
آدری هپبورن باریک اندام 170 سانتی متر قد و 45 کیلوگرم وزن داشت. عکس های آدری هپبورن کمتر از بیوگرافی ستاره ای او مشهور نشده اند: تصاویر دختری باریک با چشمان بزرگ و لبخندی صمیمانه نمادین شده اند.
آدری هپبورن واقعا مل فرر را دوست داشت و به شدت نگران طلاقش بود
بزرگترین عشق در زندگی آدری شوهر اولش مل فرر بود که 12 سال از او بزرگتر بود. وقتی آنها از هم جدا شدند، آدری هپبورن رنج کشید و بسیار نگران بود: برای پذیرش این واقعیت از زندگی خود، او حتی به کمک روانپزشکان نیاز داشت.آدری هپبورن واقعا مل فرر را دوست داشت و به شدت نگران طلاقش بود.
رابطه با مل فرر قبل از رابطه با بازیگر بیلی هولدن بود که متاهل بود و نمی توانست فرزندانی که آدری می خواست داشته باشد. کودکان، مانند زندگی شخصی او به طور کلی، برای آدری هپبورن کمتر از بیوگرافی خلاقانه او معنی نداشت. آدری هپبورن که از مشکل معشوقش مطلع شد، بلافاصله او را ترک کرد و برای درمان اعصاب خود به سوئیس رفت.
وقتی برگشت، پیشنهاد مل فرر را پذیرفت و خیلی زود خود را کاملاً به او سپرد. کار آدری هپبورن در حال بالا رفتن بود، کارگردانان بهترین فیلم ها منتظر او بودند، اما برای مل فرر همه چیز به آرامی پیش نمی رفت، به همین دلیل او اغلب عصبانی می شد. این مل فرر را عصبانی می کرد که او بیکار نشسته بود و همسرش پیشنهادهای جالب تری دریافت می کرد.
برای آدری هپبورن، زندگی شخصی اهمیت زیادی داشت. او مانند یک همسر دوست داشتنی سعی کرد به شوهرش کمک کند. به هر طریق ممکن از او حمایت کرد و تنها در صورت تایید شوهرش با فیلمبرداری موافقت میکرد. آدری هپبورن با استفاده از عبارات آماده ای که مل به او یاد می داد با خبرنگاران صحبت می کرد.
حاملگی اول آدری هپبورن منجر به سقط جنین و شکست نقش آندری بولکونسکی با بازی مل فرر در اقتباس سینمایی از رمان جنگ و صلح شد. حاملگی دوم نیز با سقط جنین به پایان رسید: آدری هنگام فیلمبرداری نابخشودنی (Unforgiven ) از اسب افتاد. به خاطر همه اینها، عاقبت این بازیگر دوباره به کلینیک در دریاچه های سوئیس ختم شد، روزی دو بسته سیگار می کشید و از خوردن امتناع می کرد. در نتیجه، آدری هپبورن تصمیم گرفت مرحله جدیدی را در زندگی خود آغاز کند و بر بچه دار شدن تمرکز کند. آدری تصمیم گرفت که سینما فرزندانش را از او می گیرد و فیلمبرداری را کاملاً رها کرد. در سال 1960 در سن 30 سالگی پسری به نام شان به دنیا آورد.
پس از تولد پسرش، فیلم های جدید - "صبحانه در تیفانی"، "بانوی زیبای من"، "چگونه یک میلیون دزدی کنیم"، "دو تا برای جاده" - همیشه موفق بودند. و بعد از آن سه سقط جنین دیگر و طلاق از شوهرش پس از 14 سال ازدواج اتفاق افتاد. آدری هپبورن دوران بسیار سختی را برای جدایی از همسرش سپری کرد: زندگی خانوادگی و شخصی به طور کلی نقش مهمی در زندگی او داشت.
ازدواج با روانپزشک آندری دوتی زیاد طول نکشید: آدری هپبورن نمی خواست خیانت های شوهرش را تحمل کند
آدری دوباره سینما را ترک کرد و تصمیم گرفت زندگی خود را وقف پسرش کند. اما داستان آدری هپبورن البته به همین جا ختم نشد. او در حال رفتن به تعطیلات، با روانپزشک ایتالیایی آندره آ دوتی ملاقات کرد که قبلاً عاشق این بازیگر بود. یک سال پس از طلاق، آدری هپبورن با آندریا ازدواج کرد. در 8 فوریه 1970، او دومین پسر خود، لوک را به دنیا آورد.ازدواج با روانپزشک آندره آ دوتی زیاد طول نکشید: آدری هپبورن نمی خواست خیانت های شوهرش را تحمل کند.
آندریا اغلب به آدری خیانت می کرد و سعی می کرد چشم خود را روی همه اینها ببندد، اما وقتی عکس های صریح در مطبوعات منتشر شد که به وضوح نشان می داد که آندره آ دوتی چگونه به همسر مشهورش خیانت می کند، هپبورن اعصاب خود را از دست داد. در سال 1982، پس از طلاق دوم، آدری دوباره غذا نخورد.
آدری در سن 50 سالگی رابرت والدرز را پیدا کرد - همان مرد قابل اعتمادی که او را دوست داشت، مهم نیست که چه باشد. این بازیگر هلندی آخرین معشوق در زندگی نامه آدری هپبورن شد و با قضاوت بر اساس عکس در دوران پیری ، این بازیگر از ازدواج سوم خود کاملاً راضی بود. این زوج شروع به زندگی مشترک در خانه ای کوچک در سوئیس کردند و آدری هپبورن به بازیگری ادامه داد.
«چگونه یک میلیون دزدی کنیم» یکی از آخرین فیلم های زندگینامه آدری هپبورن است.
فیلم «چگونه یک میلیون دزدی کنیم» یکی از آخرین فیلم های زندگینامه آدری هپبورن است.
آدری هپبورن بازیگر پس از آخرین فیلم خود به عنوان سفیر یونیسف منصوب شد. توانایی صحبت کردن به فرانسوی، انگلیسی، اسپانیایی، ایتالیایی و هلندی کار او را بسیار آسان کرد.زندگی جدید آدری هپبورن آغاز شده بود: او برای اهداف خیریه از بسیاری از کشورها بازدید کرد. در سال 1992، جورج دبلیو بوش، رئیس جمهور ایالات متحده، مدال آزادی آدری هپبورن را به پاس قدردانی از همکاری او با یونیسف، و آکادمی علوم و هنرهای تصویری متحرک مدال ژان هرشولت برای کمک به بشریت به آدری هپبورن جایزه بشردوستانه اعطا کرد. . این جایزه پس از مرگ و به پسرش اهدا شد.آدری هپبورن اعتراف کرد که در سال های آخر زندگی خود واقعاً خوشحال بود.
عکس پیری آدری هپبورن
در سفر دیگری به سومالی، آدری مریض شد، دردهای شدیدی در ناحیه شکم داشت، اما خودش بیصدا و بدون اینکه به کسی چیزی بگوید، با بیماریاش کنار آمد، زیرا میترسید که ممکن است برنامه محدود شود و نتواند به مردم این کشور کمک کند. او در بازگشت از آفریقا به پزشک مراجعه کرد و در آنجا مشخص شد که بیمار لاعلاج است و امیدی به بهبودی وجود ندارد. (سرطان نادر آپاندیس ) این بازیگر آخرین روزهای خود را با خانواده خود گذراند و آخرین کریسمس خود را که با عزیزانش گذرانده بود، بهترین زندگی خود نامید. زندگینامه آدری هپبورن در شهر کوچک تولوشناز سوئیس به پایان رسید؛ علت مرگ سرطان بود.
شان هپبورن فرر، 60 ساله، و لوکا دوتی، 51 ساله، تنها دو فرزند آدری هستند و هر دو میراث او را به روش های مختلف حفظ کرده اند. شان و لوکا، برادران ناتنی که علاقه مشترکی به فیلم دارند، هر دو در این صنعت نیز تمجیدهای چشمگیری دارند.
شان، که به کارهای پشت صحنه صنعت فیلم علاقه مند بود، در زمینه توسعه، تولید و بازاریابی فیلم هایی مانند دردهای رشد ، چشم بیوه ، و... کار کرده است. پس از مرگ مادرش، او و لوکا صندوق کودکان آدری هپبورن را تأسیس کردند. این صندوق نمایشگاههایی از یادگاریهای آدری هپبورن را در سرتاسر جهان برگزار میکند تا تلاشهای بشردوستانه مختلفی را که او در زندگی برایش مهم بوده تأمین مالی کند.
پسر ارشد آدری، شان هپبورن فرر. هرگز در مورد حرفه بازیگری رویا نداشت، اگرچه یک بار در یک نقش کوتاه بازی کرد. پس از مرگ آدری هپبورن، او یک بنیاد خیریه به نام آدری تأسیس کرد که متخصص در کمک به کودکان بود. او در سال 2003 کتاب «آدری هپبورن» را نوشت. روح ظرافت. خاطرات یک پسر» درباره داستان مادرش. کوچکترین پسر نیز سه کتاب از زندگینامه آدری هپبورن نوشت.آدری در مجموع پنج نوه دارد. فقط یک نوه، مدل شد.
اما فرر نوه آدری هپبورن
اگرچه آدری هپبورن هرگز نتوانست هیچ یک از نوه ها یش را ملاقات کند، نوه های آدری نیز زندگی نسبتاً موفقی داشته اند. اولین نوه این ستاره، اما فرر، دختر شان، تنها یک سال پس از درگذشت آدری در سال 1994 به دنیا آمد. اما از میان نوههایش، اما فرر تا کنون بزرگترین حرفه را در کانون توجه داشته است.
اما فرر مدل برای برند های معروفی مانند Givenchy، Dior، و Tiffany & Co، نوه آدری هپبورن به وضوح ژن های مدلینگ را از خانواده خود به ارث برده است.
سال | عنوان | نقش | یادداشتها |
---|---|---|---|
۱۹۴۸ | هلندی در هفت درس | مهماندار پرواز | هلندی: Nederlands in Zeven Lessen |
۱۹۵۱ | بیبندوبار | پذیرش هتل | نامش ذکر نشده |
۱۹۵۱ | داستان همسران جوان | ایو لستر | |
۱۹۵۱ | خنده در بهشت | دختر سیگار به دست | |
۱۹۵۱ | تبهکاران لاوندر هیل | چیکیتا | |
۱۹۵۲ | افراد مرموز | نورا برنتانو | |
۱۹۵۲ | کودک مونت کارلو | لیندا فارل
ملیسا فارل (نسخه فرانسوی) |
همزمان به فرانسوی و انگلیسی تولید شد.
فرانسوی: Nous irons à Monte-Carlo |
۱۹۵۳ | تعطیلات رمی | پرینسس آن | |
۱۹۵۴ | سابرینا | سابرینا فیرچایلد | انگلستان: سابرینای زیبا |
۱۹۵۶ | جنگ و صلح | ناتاشا روستوا | |
۱۹۵۷ | عشق در بعدازظهر | آرین چاواس | |
۱۹۵۷ | مضحکروی | جو استاکتون | |
۱۹۵۹ | عمارتهای سبز | ریما | |
۱۹۵۹ | داستان راهبه | خواهر لوک | |
۱۹۶۰ | نابخشوده | ریچل زاکری | |
۱۹۶۱ | فیلم صبحانه در تیفانی | هالی گولایتلی | |
۱۹۶۱ | ساعت بچهها | کارن رایت | |
۱۹۶۳ | معما | رجینا لامپرت | |
۱۹۶۴ | پاریس در تبوتاب | گابریله سیمپسون | |
۱۹۶۴ | بانوی زیبای من | الایزا دولیتل | |
۱۹۶۶ | چگونه یکمیلیون بدزدیم | نیکول بونت | |
۱۹۶۷ | دو تا برای جاده | جوانا والاس | |
۱۹۶۷ | تا تاریکی صبر کن | سوزی هندریکس | |
۱۹۷۶ | رابین و ماریان | دوشیزه ماریان | |
۱۹۷۹ | وراثت | الیزابت روف | |
۱۹۸۱ | آنها همگی خندیدند | آنجلا نیوتس | |
۱۹۸۹ | همیشه | هاپ |