آنجلینا جولی با لبخند باور نکردنی و لباس سیاه در کنفرانس مطبوعاتی مارول

در
لباس سیاه کلاسیک و لبخند باور نکردنی: آنجلینا جولی در کنفرانس مطبوعاتی مارول، بازیگر نقش خود را در فیلم جدید ابرقهرمان تأیید کرد.
ظاهر آنجلینا جولی در روز بعد از جشنواره Comic Con با یک حس واقعی همراه بود . آنجلینا جولی تأیید کرد که او در فیلم جدید Marvel  به نام «ابدی ها» که کارگردانی آن را «کلوئی ژائو» بر عهده دارد، بازی خواهد کرد. همکارانش در این مجموعه، ریچارد مدن، سلما هایک و بریان تیری هنری هستند. فیلم سینمایی The Eternals "ابدی ها" در ماه نوامبر سال 2020 اکران خواهد شد.
 
آنجلینا جولی بازیگر مشهور سینمای جهان گفت: "من خیلی خوشحالم که اینجا هستم و تبدیل به بخشی از جهان مارول می شوم. جولی از صحنه گفت: همه ما اسکریپت را می خوانیم و می دانیم که کار ما چیست، پس ما به مدت طولانی و سخت کار خواهیم کرد.در کنفرانس مطبوعاتی، بازیگر در لباس کلاسیک سیاه ظاهر شد.

نظرات

در ادامه بخوانید...

بازیگر 55 ساله پایان کار خود را اعلام کرد

در
 قصد دارد به زودی حرفه بازیگری را ترک کند برد پیت
برد پیت بیانیه ای صادر کرد. بازیگر قصد دارد به زودی حرفه بازیگری را ترک کند. این بیانیه طرفداران او را بشدت ناراحت کرد. با این حال، به نظر نمی رسد که بازیگر 55 ساله نظر خود را تغییر دهد.
 
بازیگر مشهور آمریکایی برد پیت تصمیم گرفت که وقت خود را برای نمایش در جلوی دوربین سپری نکند. برد پیت اشاره کرد که سینما کسب و کار جوانان است و زمان آن است که سینما و فیلم را دست آنها بدهد.
 
برد پیت در مصاحبه اخیر خود با مجله استرالیایی GQ گفت: "زمان من به پایان رسیده است، زمان زیادی است که من شروع کرده ام و احساس یک دایناسور را دارم.
 
او اشاره کرد که او دیگر نمی خواهد دائما شخص اصلی در لنز دوربین باشد. برد پیت گفت: من به تدریج بازیگری را ترک خواهم کرد.بازیگری کم و کمتر ... من قصد دارم بیشتر به عنوان یک کارگردان و تولید کننده تمرکز کنم.
بیانیه او یک شوک واقعی برای طرفدارانش به ارمغان آورد. در واقع، فقط امسال، فیلم Quentin Tarantino 's Once Upon A Time در هالیوود کلید خورد . منتقدان بازی بازیگر را ستودند. همانطور که می دانید، پیش نمایش فیلم در جشنواره فیلم کن در حال انجام است.
برد پیت قصد دارد به زودی حرفه بازیگری را ترک کند
با این حال، به اعتقاد مردم عادی، تصمیم براد برای ترک سینما به احتمال زیاد تحت تاثیر سن او نیست. واقعیت این است که BRAD PITT رسیدگی به فرزندان را با همسر سابق خود، آنجلینا جولی، به دلیل کمبود وقت کامل نمی کند . برد پیت به سادگی زمان کافی برای بچه ها ندارد، بنابراین او می خواهد بازنشسته شود تا بیشتر آنها را ببیند.
 
همچنین ممکن است که مراحل دادرسی طلاق این هنرمند سینمای جهان را خسته کرده است. برد پیت هنوز هم نمی تواند از اتهام حمله به کودکان، که آنجلینا جولی به او نسبت داده است، بهبود یابد.

نظرات

در ادامه بخوانید...

آنجلینا جولی در حال تهیه یک برنامه برای انتقام است

در
برد پیت و جنیفر آنیستون دوباره آخر هفته را با هم گذراندند. ملاقات مخفی این دو بازیگر سینمای جهان در ویلایی در سانتا باربارا بازار شایعات را داغ کرد به گونه ای که آنجلینا جولی قصد تلافی دارد. آنجلینا جولی قصد دارد قلعه مورد علاقه شوهر سابق خود را ، قلعه میرال در فرانسه را تصاحب کند.
 
برد پیت و جنیفر آنیستون بار دیگر موجی از شایعات در مورد پیوند قریب الوقوعشان ایجاد کردند. با توجه به منابع آگاه، همسران سابق آخر هفته را در عمارت بازیگر در سانتا باربارا ی کالیفرنیا گذراندند .
 
شایعه آن است که پیت و آنیستون با هم هستند و دیدن آنها به عنوان یک زوج معمولی است . با این حال، در حالی که آنها نمی خواهند احساسات خود را در عموم نشان دهند. رابطه آنها بسیار شکننده است و افزایش توجه مردم می تواند به آنها آسیب برساند.در همین حال، طرفداران امید خود را از دست نمی دهند تا مشاهده کنند که همسران سابق دوباره با یکدیگر هستند.
 
طبق برخی گزارش ها، پیت و آنیستون پیش از این در ویلای ایتالیایی ملاقات کردند، که بازیگر جورج کلونی برای آنها تدارک دیده بود کرد . شایعه آن است که عاشقان بارها آنجا بوده اند.
 
با توجه به عکس هایی که عکاس های فضول  paparazzi از برد پیت گرفته اند  ظاهر پیت با توجه به مراحل خسته کننده  طلاق از آنجلینا جولی،هنوز هم سر حال و سالم است . طرفداران برد پیت  توصیه کردند تا ریش خاکستری خود را بزند و از استرس خلاص شوند.
آنها می گویند که آنجلینا اعصاب همه را خسته کرده و در حال حاضر او تصمیم گرفته انتقام پیچیده ای از برد پیت و جنیفر آنیستون بگیرد.
آنجلینا گفته است که در ابتدا با  همسر سابقش برد پیت به توافق رسیدند، که بر اساس این توافق، قلعه میرال، در مالکیت مشترک آنها باقی بماند. اما حالا آنجلینا جولی قصد دارد آن را برای استفاده شخصی خود تصاحب کند. بنابراین، بازیگر تصمیم گرفته برای گرفتن قلعه میرال از پیت شکایت کند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

برد پیت بازیگر معروف از چه کارهایی پشیمان است

در
برد پیت
18 دسامبر ، بازیگر مشهور آمریکایی ، تهیه کننده ، برنده اسکار ، 56 ساله شد. اخیراً ، نام برد پیت در مطبوعات بیشتر در رابطه با طلاق مشهور از آنجلینا جولی ذکر می شود. تا همین اواخر ، آنها یک زوج ایده آل به حساب می آمدند ، و امروز او این ازدواج را اشتباه می نامد. با این حال ، این تنها واقعیت زندگی نامه او نیست که این بازیگر اکنون از آن پشیمان است ...
 
برد پیت در مدرسه
برد پیت در مدرسه |  عکس
 
نام کامل این بازیگر ویلیام بردلی پیت است. او در یک خانواده معمولی آمریکایی بزرگ شد ، پدرش در صنعت حمل و نقل بار بود و مادرش به عنوان معلم کار می کرد. پس از فارغ التحصیلی ، برد پیت وارد دانشکده روزنامه نگاری و تبلیغات شد ، اما او به صورت حرفه ای کار نکرد ، - با کنار گذاشتن تبلیغات، او برای فتح هالیوود رفت.
برد پیت در جوانی
برد پیت در جوانی |  عکس
 
امروز در مصاحبه ها ، برد پیت دوست ندارد به یاد بیاورد که چگونه حرفه اش را شروع کرد ، زیرا قبل از بازیگر شدن ، چندین بار کار خود را تغییر داد. در ابتدا او در رستوران کار می کرد ...پوشیدن لباس مرغ! در چنین شغلی او مجبور شد با لباس مرغ در خیابان بایستد و بازدید کنندگان را دعوت به خوردن مرغ کند.
یک بار ، یکی از آنها ، صاحب یک باشگاه استریپت ، به او پیشنهاد داد که به عنوان راننده با او همکاری کند . به همین مناسبت ، برد پیت گفت: " این کار عجیبی بود. کار من این بود که دختران را برای کار به باشگاهشان ببرم. و هم مسئولیت موسیقی را بر عهده داشتم
 
همچنین لازم بود تمام پولی را که توسط استریپ ها در استریپ قرار داده شده بود جمع آوری کنیم . او این کار را شبها انجام می داد و در طول روز در کلاسهای بازیگری شرکت کرد ، استخرهای ستاره های فیلم را تمیز می کرد و مواد غذایی را به مغازه ها و رستوران ها تحویل میداد.
برد پیت در جوانی
برد پیت، در جوانی
ویلیام بردلی پیت هنگامی که به او توصیه شد نام خود را به عنوان نام خانوادگی خود کوتاه کند تا وی بهتر و سریع تر در خاطره ها بماند ، وی به برد پیت تبدیل شد. با این حال ، در ابتدا این به پیشرفت کار فیلمنامه او - در دهه 1980 کمک نکرد. او دائماً آزمایشی روی پرده می رفت ، اما نقش نمی گرفت. او در اپیزودهای چندین سریال بازی کرد ، نامهایی که امروز هیچ کس از آن ها یادی نمی کند.
برد پیت در جوانی
برد پیت در جوانی |  عکس
شروع موفقیت آمیز کار فیلمبرداری برد پیت به دلیل شانس بود. یک بار او برای نقش یک کلاهبردار خرده فروشی در فیلم "تلما و لوئیز" پیشنهاد شد ، اما او مورد تأیید قرار نگرفت ، با این اعتقاد که برای تصویر یک کلاهبردار، اغوا کننده و سارق زنان بسیار "مثبت" به نظر می رسد. به نظر می رسید ویلیام بالدوین کاندیدای ایده آل برای این نقش شد. اما بازیگر با قاطعیت خودداری کرد ، زیرا مشغول فیلمبرداری فیلم دیگری بود و این نقش در نتیجه به اولین بازیگر برد پیت رسید. او به طور غیر منتظره ای، در این کار درخشید. با همین کار سفر پیروزمندانه وی در دنیای سینمای جهان آغاز شد.
برد پیت در فیلم * افسانه های پاییز * ،
برد پیت در فیلم * افسانه های پاییز * ، 1994 |  عکس
برد پیت دو بار به عنوان نماد جنسیت مرد روی زمین شناخته شد
برد پیت دو بار به عنوان نماد جنسیت مرد روی زمین شناخته شد |  عکس
 
در دهه 1990 برد پیت یکی از بازیگرهای موفق و پردرآمد هالیوود بود. در اواسط دهه 1980 او هنوز به عنوان مرغ کار می کرد ، و 10 سال بعد ، وی تقریباً 2 میلیون دلار عمارت در کالیفرنیای جنوبی به دست آورد. در سال 1995 ، این بازیگر برای نقش خود در فیلم دوازده میمون برای اولین بار نامزد اسکار شد. در همان سال او به طور رسمی در لیست "25 بازیگر جذاب" در تاریخ سینما قرار گرفت.
 
بعد از انتشار فیلم Legends of Autumn ، مجله People او را به عنوان نماد جنسیت مرد جهان نامید و پس از 6 سال دوباره این عنوان را دریافت کرد. محبوبیت جدید او در سال 1999 اتفاق افتاد ، وقتی این بازیگر نقش عمده ای را در فیلم "Fight Club" ایفا کرد. جالب است که این فیلم در گیشه آمریکا شکست خورد ، اما در کل جهان بسیار موفق بود و بعد از سالها در آمریکا شناخته شد.
فیلم Fight Club
قاب از فیلم * Fight Club *، 1999 |  عکس
در حرفه بازیگری بسیاری از فرصت های از دست رفته  وجود دارد که این بازیگر بعدا پشیمان شد.او از نقش یک فضانورد در فیلم آپولو 13 که تام هنکس در عوض در آن بازی کرده بود ، خودداری کرد. اما برد پیت ، پس از آن تصمیم به بازی در فیلم "دوازده میمون" گرفت ، فقط نامزد دریافت این جایزه شد. 
برد پیت
بازیگر برنده جایزه |  عکس
برد پیت در فیلم مصاحبه با خون آشام
قاب از فیلم * مصاحبه با خون آشام * ، 1994 |  عکس
در شروع کار خود ، در فیلم اکشن "متعلق به شیطان" The Devil's Own بازی کرد و بعداً برای شرکت در این فیلم گفت: "این یک فیلم نبود ، بلکه یک فاجعه بود! نمونه ای از غیر مسئولانه ترین کار در فیلم که تا به حال دیده ام. من فقط نمی توانستم به چشمانم اعتقاد داشته باشم .
" او حتی از نقشهای بسیار موفق نیز پشیمان شد. بنابراین ، کار در فیلم "مصاحبه با خون آشام" برای او بسیار دشوار بود ، وی گفت که او از امضای قرارداد متنفر است.
برد پیت در فیلم * تروی * ، 2004
برد پیت در فیلم * تروی * ، 2004 |  عکس
برد پیت در فیلم * بابل * ، 2006
برد پیت در فیلم * بابل * ، 2006 |  عکس
برد پیت همیشه در کنار زنان موفقیت های زیادی داشته و اغلب عاشقانه های زیادی را در فیلم ها داشته است. بنابراین ، شرکای وی جینا دیویس ("تلما و لوئیز") ، جولیت لوئیس ("کالیفرنیا") ، گوینت پالترو ("هفت") نتوانستند در مقابل جذابیت او مقاومت کنند. او در فیلمی با جنیفر آنیستون همبازی نشد ، اما این جنیفر آنیستون بود که همسر اول او شد. با این حال ، ازدواج آنها تنها 5 سال به طول انجامید و پس از عاشقانه رسمی بعدی این بازیگر در فیلم آقا و خانم اسمیت شکست خورد و به طلاق منجر شد.
 
آنجلینا جولی و برد پیت به طور رسمی در سال 2006 خود را به عنوان یک زن و شوهر اعلام کردند ، اما عروسی آنها تنها در سال 2014 برگزار شد. آنها شش فرزند را بزرگ کردند - سه فرزند بیولوژیکی و سه فرزند خوانده. آنها به عنوان زیباترین زوج در هالیوود خوانده می شدند، اما 2 سال پس از ازدواج ، آنجلینا جولی تقاضای طلاق کرد.
برد پیت
بازیگر و تهیه کننده مشهور آمریکایی برد پیت | عکس
جدایی ، دادخواهی ، مبارزه برای کودکان و توبیخ های متقابل در 3 سال گذشته همچنان مباحث اصلی انتشارات و شبکه های اجتماعی درباره بازیگران است. آنجلینا جولی همسر خود را به کودک آزاری متهم کرد (که او آن را انکار کرد) و به مشروبات الکلی (این بازیگر در این مورد بحثی نکرد). و برد پیت با صدور بیانیه غیر منتظره ای اظهار پشیمانی کرد که از این ازدواج پشیمان است و آن را اشتباه بزرگی می داند.
 
برد پیت روزی هالیوود
قاب از فیلم * روزی هالیوود * ، 2019 | عکس
 
علاوه بر بازیگری ، برد پیت مدتهاست که مشغول تولید است و اعلام می کند که قصد دارد هر سال کمتر و کمتر بازی کند. برد گفت:"صادقانه اعتراف می کنم که سینما جای بازی برای جوانان است.
ستاره هالیوود برد پیت
ستاره هالیوود برد پیت |  عکس
با وجود این واقعیت که بازیگر اغلب مصاحبه می کند ، در آنها عجله نمی کند صریح و صریح با روزنامه نگاران صحبت کند و برای بسیاری هنوز رمز و راز باقی مانده است.

نظرات

در ادامه بخوانید...

معرفی فیلم ترسناک "حیات"

در

فیلم علمی تخیلی که ما را با خود به جهانی فراتر از محدوده ی کره ی زمین می برند می توانند حس هیجانی زیر پوستی را به ما تزریق کنند. از سال های دور با فیلم هایی مانند پیشگامان فضا ،جنگ ستارگان ، بیگانه، رسیدن ، مسافران و دیگر فیلم هایی از سینمای جهان که با محوریت دنیایی خارج از زمین، مخاطب را به خود جذب می کنند، آشنا هستیم. اما دست و پنجه نرم کردن با موجوداتی که ما تصویر درستی از شکل، اندازه و حتی نحوه ی تغذیه ی آن ها نداریم بنظر جذاب می رسد. 

 

و البته که برخی از ما خوره این نوع فیلم ها هستیم. فیلم هایی که مخاطب را با خود به دنیایی منزوی  محدود به یک سفینه فضایی و شاید یک ایستگاه فضایی تحقیقاتی می برد.فیلم حیات یکی از این دسته فیلم هاست که هرچند بی نقص نیست اما توانایی این را دارد که تا آخر فیلم مخاطب را مشتاق نگه دارد. با ما همراه باشید تا با هم نگاهی به فیلم ترسناک و علمی تخیلی LIFE  "حیات" داشته باشیم.

معرفی فیلم و داستان فیلم حیات

داستان فیلم حیات توسط ﺭﺕ ﺭﯾﺲ و ﭘﺎﻝ ﻭﺭﻧﯿﮏ نوشته شده است. هم چنین کارگردانی آن برعهده ی ﺩﺍﻧﯿﻞ ﺍﺳﭙﯿﻨﻮﺯﺍ بوده است. از بازیگران فیلم می توان به ﺭﺍﯾﺎﻥ ﺭﯾﻨﻮﻟﺪﺯ ﺩﺭ ﻧﻘﺶ ﺟﮏ ﻫﺮﯾﺴﻮﻥ،ﺟﯿﮏ ﺟﯿﻠﻨﻬﺎﻝﺩﺭ ﻧﻘﺶ دیوید جوردن،ﺭﺑﮑﺎ ﻓﺮﮔﻮﺳﻦ، ﻫﯿﺮﻭﯾﻮﮐﯽ ﺳﺎﻧﺎﺩﺍ،ﺁﺭﯾﻮﻥ ﺑﯿﮑﺮ اشاره کرد. ماجرای فیلم مانند اکثر فیلم های علمی تخیلی و فضایی با چندین فضانورد و خارج از جو کره ی زمین شروع می شود. که دست برقضا برای تحقیقات آن جا هستند. هرکدام زندگی شخصی خود با دلبستگی های روی زمین را دارند. تا این جای فیلم بنظر قابل پیش بینی می آید. چند دانشمند و یک ایستگاه تحقیقاتی و حتما یک سری اتفاقات که جو آرام و دوستانه را برهم بزند شاید و جود یک خطر و کمی مرگ!

 

 این جا iss است گران ترین خانه ای که تا به حال برای دانشمندان فضایی ساخته شده است. قرار است نمونه ای از مریخ آورده شود که حامل زندگی است. به طرز خوشبینانه ای امید را در دل قضانوردان می کارد. با ورود نمونه ی خاک مریخ مشخص می شود که این نمونه تنها شامل خاک نیست بلکه یک تک سلولی نیز در آن زندگی می کند که به دلیل شرایط جوی مریخ خواب است. کسی نمی داند که چطور به مریخ آمده است. اصلا از اول هم آن جا بوده یا با یک شهاب سنگ به آن جا رفته.؟امروزه اغلب فلیم ها با دید مثبت ساخته می شوند و این حس را به مخاطب القا می کنند که موجودات بیگانه خوب و صلح طلب هستند. اما فیلم حیات بازی را عوض می کند. موجود تک سلولی کوچک ما که هیو بسیار به آن علاقه مند شده است و روری آن را خطرناک می پندارد، یک هیولای در حال رشد از آب در می آید. 

 

 اولین حمله ی نمونه ی تک سلولی رشد یافته که به افتخار بچه های یک مدرسه کالوین نامیده شده است به هیو است. انگشتان دست راست او را کاملا می شکند. اولین شوک به مخاطب اینجا وارد می شود. چطور این موجود کوچک اینقدر وحشی می شود. شوک دوم زمانی است که روری دوست با وفای هیو سعی می کند که او را از دیواره ی امنیتی دوم خارج کند اما کالوین باهوش تر است و خارج می شود و ابتدا به موش آزمایشگاهی و سپس به اندام های داخلی روری حمله می کند. در فیلم شاهد صحنه هایی هستیم که ما را با ترس هایی روبه رو می کند که فکرش را نمی کردیم.

 

کالوین به ظاهر آرام به سرعت رشد می کند و مشتاق آب و غذا و اکسیژن است. این جا است که باید بگوییم هیولا بیدار شده است. برخی از این صحنه ها و برخی از سناریو کلیشه ای و تکراری هستند ماجرای آن چنان هیجان انگیزی را روایت نمی کنند و حتی مخاطب از خود می پرسد، اگر این فیلم حیات است پس کو؟ تضاد محتوی فیلم با اسمش کمی تو ذوقی و البته کمی هم خنده دار است. کاراکتر ها سعی می کنند برای حفظ زمین از این هیولا تلاش کنند.

 

مخاطب انتظار دارد با چیزی که ربطی به بقای زندگی دارد روبه رو شود و در نهایت شاهد مرگ دردناک شخصیت های سطحی است که هرکدام دل مشغولی های خود را دارند و با پروتوکول های امنیتی خود را به دام مرگ می کشانند. در برخی از صحنه ها می شد رفتار منطقی تری داشت ولی کارگردان برای ادامه ی فیلم و کش دادن آن راه این کارها را بسته است و تنها به ادامه ی رفتار های نامعقول بسنده می کند.

 

با این که فیلم تاحدودی موفق شد که نشان دهد نمی توان همواره نسبت به موجودات خارجی دید مثبت داشت و می توانند بسیار خطرناک باشند، اما تا حدودی این قضیه که انسان موجودی هوشمند تر است را زیر سوال برده است. فیلم نشان می دهد که سیاره ما با تمام انسان هایش تا چه حدود آسیب پذیر است و این تا حدودی با عث ایجاد  رعب و وحشت می شود. می شد فیلم را قوی تر ساخت و کمی موضوع را پیچیده تر از کشتار تمامی افراد کرد. در این فلیم هیچکدام از افراد قهرمان نیستند هیچکدام خودخواه نیستند و همه حاضرند خود را فدا کنند تا کالوین پایش به زمین نرسد.

 

 

در واقع ماموریت آن ها و طبق قرار دادشان دورکردن این موجود از زمین است. البته به چه بهایی؟به بهای فدا کردن جان خودشان. اما صحنه ی آخر این فیلم ترسناک ، تمام این فداکاری ها را زیر سوال می برد. جایی که انتطار داریم کالوین به اعماق فضا رفته باشد. اما زمانی که کشتی نجات فضایی در منطقه ای بومی فرود می آید کالوین را همراه با دیوید درون آن میبینم و این جا ست به خود می گوییم اوه خدای من عجب فاجعه ای!!!

 

 

 به طور کلی اگر از آن دسته از افراد هستید که آخر هفته ها را دوست دارید با تماشای یک فیلم خوب و کمی حس هیجان و ترس بگذرانید تماشای فیلم حیات را به شما پیشنهاد می کنم . تصمیم گیرنده شما هستید .آیا حیات ارزش دوباره دیدن را دارد یا نه؟!  

نظرات

در ادامه بخوانید...

زندگی دوگانه ورونيکا

در


فيلم يک خصوصيت خيلی دلنشين دارد، آن هم نقاشی بودنش است. خيلی از نماها نقاشی هستند. يک عکس هستند. يک لحظه دوست داشتنی هستند.
ساختار کنايه آميز زندگی دوگانه ورونيک
به همراه بسياری از کارگردانها و فيلمسازهای اروپای مرکزی، کريستوف کيشلوفسکی و کريستف پیزیویچ با ايجاد يک ساختار کنايه ‏آميزی ايجاد کرده اند تا به بررسی زندگی يک زن جوان در دوران معاصر بپردازند. آنها در اين کار از امير کوستاريکا زيرکانه تر عمل کرده اند، ‏کيشلوفسکی و پیزیویچ عامل های محرک سياسی را پرداخت به جنبه های روانکاوانه کنار زده اند. ‏


زندگی دوگانه ورورنيک درباره دو زن جوان است، ورونيک که در فرانسه زندگی می کند و ورونيکا که ساکن لهستان است. هر ‏دوی آنها در يک زمان متولد شده اند و در شرايطی مشابه با هم بزرگ شده اند، ولی همديگر را نمی شناسند، حداقل به شکل ‏خودآگاه هم را نمی شناسند. ورونيکا يک موزيسين است، خواننده با استعدادی است که در ميانة کنسرت از دنيا می رود. در همان ‏لحظه، ورونيک مشغول عشق بازی است و ناگهان احساس می کند چيزی را از دست داده است.

 

او بدون اين که بداند چرا يا ‏توضيحی برای کارش داشته باشد درس آوازش را رها می کند. داستانی که بعد از اين اتفاق می آيد درباره چگونگی عاشق شدن ‏ورنيک به مردی خيمه شب باز و نويسنده است. به نظر می آيد ورونيک با اينکه فقط يک بار مرد را در اجرای مدرسة بچه ها ‏ديده است، می داند چطور مرد خودش را به او می رساند. در حين اينکه روابط آنها گسترش می يابد، ورونيک به اين دانش می ‏رسد که گويی به صورت خودآگاه می تواند پيش بينی حوادث و احساساتش را بکند، گويی او يک زندگی ديگر نيز داشته است.

 

‏در اواخر فيلم، خيمه شب باز عکسی پيدا می کند که اعتقاد دارد عکس ورونيک در سفر خارکف است، ولی آن عکس متعلق به ‏ورونيکا است. در نهايت درکی از وجود ورنيکای ديگر ايجاد می شود. نويسنده ها اين دو زن را از پس ظواهر بهم ارتباط می ‏دهند. هر دو به پدرشان نزيدک هستند، هر دو مادرشان را در دوران کودکی از دست داده اند و هر دو دارای استعداد موسيقی ‏هستند.‏
از نظر ساختار، ادراک وجود يک همزاد درماتيک باعث می شود تماشاگر و شخصيت به بازتابی از شخصيت نگاه داشته باشند. ‏استفاده از همزاد يک ابزار برای ايجاد فاصله است. سئوال اين است که فيلم زندگی دوگانه ورونيک به چه منظور از کنايه استفاده ‏می کند؟ ورونيک دختری سر زنده، زيبا و جذاب است.

مثالی از نيروی مثبت در زندگی. در همين بين ورنيکا که همزاد اوست، ‏به ناگاه در خارکف می ميرد. گويی کشيلفسکی و پیزیویچ دارند از دست رفتن و ترس از دست دادن را بررسی می کنند و به ‏ضرورت، ترس از مرگ را از طريق زنی جوان و جذاب به نمايش می گذراند. با ايجاد يک همزاد برای او، نويسنده به ‏ديالکتيکی درباره زندگی و مرگ می پردازند، برای اين کار تفسيری بر کيفيت زندگی می دهد. برای ورونيک زندگی کردن يعنی ‏عشق ورزيدن و به خاطر سپردن ورونيکای ديگر، ورونيکايی که نمايندة انباشت از دست دادنها در زندگی خودش است.‏


خوانشی ديگری که از ساختار می توان انجام داد اين است که آن را راهی برای هدايت وقايع در نظر گرفت. زمانی که ورونيک ‏متوجه می شود چه اتفاقی برای ورونيکا افتاده است، می تواند از خودش محافظت کند. بازتاب اين نگاه احتياط آميز به خود، در ‏مرد خيمه شب باز هم ديده می شود ـ او عروسکی هايی از ورنيکا و ورونيک ساخته است، اما به ورونيک می گويد فقط زمانی ‏از عروسک دوم استفاده می کند که اولی در طول اجرا آسيب ببيند. هنرمند، که در اينجا مرد خيمه شب باز و نويسنده است، به ‏اندازة خود ورونيک احتياط به خرج می دهد.‏


فیلم زندگی دوگانه ورونيک منظور را می رساند، اما فقط يکی از مثالهای ساختار کنايه آميز است. کارهای کيشلوفسکی معمولاً از ‏نظر سختار شکلی کنايه آميز دارند. فيلمهای سفيد و فيلمی درباره عشق قدرتمندتر هستند، چون از ساختار کنايه آميز استفاده می ‏کنند. اما در هر صورت کریستوف کيشلوفسکی با ظرافت و زيرکانه تر از ساير نويسنده ها و کارگردانهای اروپای مرکزی و سینمای جهان، کنايه را در ‏آثارش به کار می برد.‏(سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...

اقتصاد سینمای جهان / بازار بزرگ سینما

در


اقتصاد سینما از پیچیده ترین مباحث آن است که متخصصان خاص خود را دارد و مشاوران ویژه در کشورهای مختلف، اما نگاهی به آمار و میزان تماشاگران و رابطه تعداد سینما و سالانه سینما رفتن در کشورهای مختلف، آغاز جذابی است برای اندکی ساده تر کردن این هزارتوی غامض.

کتابچه ای که جشنواره جهانی دوبی با عنوان "فوکوس ۲۰۱۷" در انتهای سال ۲۰۱۷ منتشر کرده (و در واقع به جهت جمع بندی و تحلیل داده ها، پنج سال پیاپی تا پایان سال ۲۰۱۶ را دربرمی گیرد)، امکان تحقیق، تحلیل و بازاریابی بهتری را برای دست اندرکاران سینمای جهان فراهم می کند.

پرفروش ترین کشورها در گیشه

همان طور که می توان حدس زد سینماهای آمریکا و کانادا از نظر رقم، بیشترین فروش را در جهان در اختیار دارند. اما فروش یک سال سینماهای این دو کشور چقدر است؟

فروش سالیانه آمریکا و کانادا طی پنج سال یک و چهاردرصد رشد داشته و در یک سال آخر به رقم حیرت انگیز یازده میلیارد و چهارصد میلیون دلار آمریکا رسیده است.

چین دومین بازار بزرگ سینما را در اختیار دارد، با فروش شش میلیارد و ششصد میلیون دلار در سال آخر که نسبت به سال ۲۰۱۲ بیش از بیست و چهاردرصد رشد را به نمایش می گذارد اما نسبت به یک سال پیش تر، سه و یک دهم درصد کاهش را به نمایش می گذارد.

رتبه های بعدی به قرار زیر است: ژاپن(دو میلیارد و صد و هفتاد میلیون دلار)، بریتانیا(یک میلیارد و ششصد و شصت میلیون)،فرانسه (یک میلیارد و پانصد و چهل میلیون)،هند (یک میلیارد و چهارصد و هشتاد میلیون)،کره جنوبی( یک میلیارد و چهارصد و پنجاه میلیون)،آلمان (یک میلیارد و صد و سیزده میلیون)،استرالیا(نهصد و ده میلیون) و مکزیک(هفتصد و نود میلیون).

پرتماشاگرترین کشورها

اما پرفروش ترین گیشه ها لزوماً پرتماشاگرترین کشورها نیستند، به این دلیل ساده که قیمت بلیت سینما در کشورهای مختلف بسیار متفاوت است، به این جهت تعداد بلیت فروش رفته در کشورهای گوناگون نسبت مهمی با میزان جمعیت آن کشورها دارد و در نتیجه، چین و هند، پرجمعیت ترین کشورهای جهان، رتبه اول و دوم تعداد فروش بلیت در جهان را در اختیار دارند، با این تفاوت چشمگیر که هند - که از چین کم جمعیت تر است- حدود ششصد و پنجاه میلیون بیشتر از چین بلیت فروخته و به این ترتیب ثابت می کند که هندی ها بسیار بیشتر از چینی اهل سینما رفتن هستند.

در هند در طول یک سال دو میلیارد و پانزده میلیون بلیت فروش رفته و در چین، یک میلیارد و سیصد و هفتاد میلیون.

بعد از این دو کشور، آمریکا و کانادا قرار دارند که یک میلیارد و سیصد و بیست میلیون بلیت فروشی طی یک سال داشته اند.

با یک فاصله بسیار زیاد، مکزیک با سیصد و بیست و یک میلیون بلیت در رتبه بعدی قرار دارد و پس از آن به ترتیب: کره جنوبی، فرانسه، روسیه، برزیل،ژاپن و بریتانیا.

تعداد بلیت فروش رفته در بریتانیا حدود چهل و پنج میلیون کمتر از فرانسه است (این کشور حدود هزار و هفتصد پرده سینما کمتر از فرانسه دارد)، با این حال به دلیل گران تر بودن قیمت بلیت در بریتانیا، فروش گیشه در این کشور در یک سال صد و بیست میلیون دلار بیشتر از فرانسه است و در نتیجه جایگاه اقتصادی مهمتری را در جهان سینما رقم می زند.
تعداد سینماروها در مکزیک و روسیه طی یک سال حدود دوازده درصد افزایش داشته، اما در بریتانیا بیش از دو درصد کاهش در تعداد بلیت فروش رفته دیده می شود.

در آلمان تعداد بلیت فروش رفته در یک سال بیش از سیزده درصد کاهش داشته که در میان کشورهای اروپا بیشترین کاهش را نشان می دهد. برعکس، جمهوری چک و اسلواکی، دو کشوری هستند که بیش از بیست درصد بر تعداد بلیت های فروش رفته آنها طی یک سال افزوده شده است.

شاخص سالانه سینما رفتن در آمریکا، سه وهفت دهم، فرانسه، سه و دودهم ، بریتانیا دو و شش دهم و آلمان یک ونیم است، به این معنی که به طور متوسط هر فرد فرانسوی، بیش از دو برابر یک آلمانی به سینما می رود. این رقم در ایسلند- که در سال های اخیر فیلم های متفاوت و جذابی را هم به جهان سینما هدیه کرده- چهار و سه دهم است که بیش از همه کشورهای اروپاست و تنها کره جنوبی به چنین رقم حیرت انگیزی می رسد.

اهالی بوسنی و هرزگوین و همین طور مقدونیه، با شاخص سالانه تنها دو دهم ، کمترین میزان استقبال از سینما را به نمایش می گذارند. این رقم به این معنی است که اهالی این دو کشور، به طور متوسط هر پنج سال یک بار به سینما می روند.

در میان کشورهای آمریکای لاتین، مکزیکی ها بیشترین شاخص سالانه سینما رفتن(دو و شش دهم) و برزیلی ها کمترین(کمتر از یک) را در اختیار دارند.

این رقم در الجزایر نزدیک به صفر و در مصر و مراکش تنها یک دهم است، به این معنی که به طور متوسط هر مصری یا مراکشی هر ده سال یک بار به سینما می رود.

شاخص سالانه سینما رفتن در ایران به طور متوسط سه دهم است یعنی به طور متوسط هر ایرانی هر ده سال سه بار به سینما می رود.

عجیب ترین آماری که درباره ایران وجود دارد: نود و هفت و دو دهم درصد از بلیت فروشی سینما ها در ایران از آن تولیدات داخلی است که این رقم در هیچ کشور دیگری در جهان مشابهی ندارد.

تعداد سینما

همان طور که باز می توان حدس زد آمریکا و کانادا بیشترین تعداد (پرده) سینما را دارند: چهل و سه هزار و پانصد و سی و یک که البته سه دهم درصد کمتر از یک سال پیش از آن است و نشان از تعطیلی برخی از سینماهای این دو کشور دارد.( سیارک)

چین که در سال ۲۰۱۲ سیزده هزار و صد و هجده پرده سینما داشته، طی چهار سال به رقم قابل توجه چهل و یک هزار و صد و هفتاد و نه سینما رسیده که رشد حیرت انگیزی را در سینماسازی در این کشور به نمایش می گذارد.

هند حدود یازده هزار و پانصد پرده سینما، فرانسه پنج هزار و هشتصد و چهل و دو و بریتانیا چهارهزار و صد و پنجاه پرده سینما دارند.

در اتحادیه اروپا بیشترین تعداد سینما از آن فرانسه است و پس از آن، به ترتیب ایتالیا، آلمان، بریتانیا و اسپانیا. بجز این چهار کشور تنها لهستان کمی بیش از هزار پرده سینما دارد و باقی کشورها کمتر از هزار پرده سینما دارند. کمترین تعداد سینما در اتحادیه اروپا به کشور کوچک لوگزامبورگ تعلق دارد که تنها سی و دو پرده سینما دارد.
بیش از شصت و هفت درصد بلیت فروش رفته در یک سال در اتحادیه اروپا به فیلم های آمریکایی اختصاص دارد و تنها کمی بیش از بیست و شش درصد نصیب فیلم های اروپایی شده است

تولید فیلم

بیشترین تعداد فیلم (بلند) را در جهان هند تولید می کند؛ با رقم قابل توجه هزار و نهصد و سه فیلم در سال که دو برابر رتبه دوم است.

اما عجیب این که چین گوی سبقت را از آمریکا ربوده و جدول چندین ساله تولید فیلم از نظر تعداد را که به هند و آمریکا تعلق داشت، دچار تغییر کرده است.

چین نهصد و چهل و چهار فیلم بلند تولید کرده که رشدی سی و هفت درصدی را طی یک سال به نمایش می گذارد.

ژاپن، کره جنوبی، فرانسه، آلمان، اسپانیا، ایتالیا و بریتانیا به ترتیب رتبه های بعدی را در اختیار دارند. سیصد و هفتاد و پنج فیلم بلند تولید شده در بریتانیا در سال ۲۰۱۲، چهار سال بعد به دویست فیلم رسیده و به این ترتیب کاهشی حدود سی و سه درصد تنها طی سال آخر را به نمایش می گذارد، در حالی که تولید فیلم در ایتالیا طی یک سال بیست و یک درصد رشد را به نمایش می گذارد.

در بیست و هشت کشور اتحادیه اروپا مجموعاً ۱۷۴۰ فیلم سینمایی(داستانی و مستند سینمایی) تولید شده که از این میان ایتالیا با تولید صد و چهل و دو فیلم کاملاً ملی( بدون محاسبه تولیدات مشترک) در صدر است و پس از آن فرانسه با صد و بیست پنج فیلم و بریتانیا با صد و هفت فیلم.

قبرس، لتونی و اسلواکی هر کدام تنها دو فیلم کاملاً داخلی در یک سال تولید کرده اند.

سینمای آمریکا یا سینمای اروپا؟

بحث سیطره اقتصادی سینمای آمریکا در اروپا، بحث کهنه اما همچنان درگیر کننده ای است که در کشورهایی چون فرانسه کماکان داغ است؛ جایی که تولیدات ملی تنها حدود سی و شش درصد بازار را در اختیار دارند.

بیست و هشت کشور اتحادیه اروپا طبیعتاً بازار بسیار بزرگی را در جهان سینما به خود اختصاص داده اند، اما شاید همه پاسخ این پرسش را می دانند که بیش از پانصد و ده میلیون جمعیت اتحادیه اروپا، بیشتر به تماشای فیلم های آمریکایی می روند یا اروپایی؟

بیش از شصت و هفت درصد بلیت فروش رفته در یک سال در اتحادیه اروپا به فیلم های آمریکایی اختصاص دارد و تنها کمی بیش از بیست و شش درصد نصیب فیلم های اروپایی شده است. بیش از سه درصد به فیلم های تولید مشترک آمریکا و اروپا اختصاص دارد و تنها دو و سه دهم درصد از فروش بلیت سینماها در اتحادیه اروپا به فیلم های بقیه کشورهای جهان می رسد که رقم بسیار اندکی است و البته تعجب آور.

سهم سینمای ملی آلمان از تعداد بلیت های فروش رفته تنها اندکی بیش از بیست و دو درصد است. این رقم در روسیه حدود هفده درصد و در بریتانیا سی و پنج درصد است، در حالی که در ترکیه حدود پنجاه و سه درصد بلیت های فروش رفته به فیلم های ساخته شده در این کشور اختصاص دارد.

سینمای هند هشتاد و پنج درصد ، ژاپن شصت و سه درصد و چین پنجاه و هشت درصد فروش کل بلیت هایش را از آن سینمای ملی خود می کنند.( سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...