آنچه همسر "استاد دلهره" آلفرد هیچكاك 54 سال در مورد آن سكوت كرد
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
آنها کاملاً متفاوت بودند ، استاد بزرگ دلهره آلفرد هیچکاک و همسر کوچک او آلما ریویل. به نظر می رسید او در برابر پس زمینه آلفرد هیچکاک گم شده و مانند یک موش خاکستری به نظر می رسد. اما خود کارگردان هرگز با این گفته موافق نبود. بیش از نیم قرن او در کنار زنی که روزگاری همسرش می خواند خوشحال بود. درست است ، گاهی اوقات هیچکاک اعتراف کرد: این زن چیزهای زیادی را می داند. و سکوت او چنان معنی دار است که گاهی اوقات احساس ناراحتی می کنم.
اولین قدم ها
آلفرد هیچکاک در کودکی. / عکس
آلفرد هیچکاک به عنوان پسری بازیگوش با روش های سخت تربیت پدر بزرگ شد. هنگامی که کودک فقط پنج سال داشت ، پدرش یادداشتی را به او تحویل داد و او را به کلانتری فرستاد ، جایی که رئیس کلانتری او را برای مدت دو ساعت در یک سلول حبس کرد و صحبت هایی در مورد تربیت پسرانی که بازیگوش هستند و شیطنت می کنند را به او یادآوری کرد . از آن زمان به بعد ، آلفرد هیچکاک از پلیس و مجریان قانون ، حتی در زمانی که در همه جای دنیا به عنوان کارگردان مشهور شده بود ، می ترسید. همین امر باعث شد که او همیشه قانونمندترین شهروند کشور باشد و همیشه مرتباً مالیات می پرداخت.
آلفرد هیچکاک. / عکس
سپس در یک کالج یسوعی تحصیل کرد آلفرد و آلما هیچکاک. / عکس جایی که راهبان به دلایل مختلف ، دانش آموزان را با شلاق لاستیکی مورد ضرب و شتم قرار می دادند. زمان مجازات را راهبان انتخاب می کردند. به طور معمول ، به مدت یک هفته "اقدامات آموزشی" پسران را به تعویق می انداختند و تمام این مدت آنها را در انتظار حساب پس دادن در ترس و وحشت نگه می داشتند.
سپس وارد دانشکده مهندسی و ناوبری شد و سعی کرد داوطلبانه به جبهه برود ، برای عملیات خرابکارانه آموزش دید اما در ذخیره ثبت نام شد . درست است ، چاق بودن بیش از حد اجازه نمی داد که هیچکاک بر آن (آموزش نظامی) مسلط شود. بعدا او یک برقکار شد و سپس به هنر علاقه نشان داد و عاشق سینما و تنهایی شد.
آلفرد هیچکاک. / عکس
آلفرد هیچکاک در شرکت فیلم سازی معروف پارامونت کار خود را آغاز کرد ، جایی که برای مهارت های خود به کارگردان در تیتراژ فیلم کمک می کرد. بعداً ، او در خاطرات خود می نویسد که در آن زمان پسر کارکشته ای بود ،در همان زمان "الما لوسی رویل" سردبیر و دستیار تهیه کننده بود.
آلفرد هیچکاک و آلما ریویل. / عکس
فقط در طی دو سال ، آلفرد هیچکاک موفق شد از پسری کارگزار به کارگردانی مشتاق تبدیل شود و آلما ریویل دستیار وی شود. در ابتدا متوجه دختر کوچک در کنار خود نشد. یا وانمود کرد که کاملاً درگیر ساخت فیلم است.اما آلما به طرز ماهرانه ای به مسائل اداری رسیدگی می کرد و سرانجام با کوشش و توجه خود توانست قلب یک کارگردان تازه کار را بدست آورد. او دیگر نمی توانست بدون کمک دستیارش کار کند و می ترسید حتی به خودش اعتراف کند که هرگز نمی خواهد از او جدا شود.
از همدردی تا عشق
آلفرد هیچکاک و آلما ریویل. / عکس
شایان ذکر است که آلفرد هیچکاک قبلاً هرگز دختری را ملاقات نکرده بود و همین فکر همسریابی با آلما باعث ترس او از طرد شدن شده بود. قبل از آن ، او چندین تلاش برای جلب توجه دختران مورد علاقه خود انجام داد ، اما همیشه ناکام ماند.با این وجود آلفرد شروع به نشان دادن علائم توجه به آلما کرد. این ابراز همدردی همراه با ترس باعث شد دختر از زاویه دیگری به هیچکاک نگاه کند. هیچکاک شوخ طبعی بسیار عجیبی داشت ، اهل مکالمات نسبتاً کوتاهی بود ، اما در عین حال به لطف استعداد خود توجه ها را به خود جلب می کرد.
آلفرد و آلما هیچکاک. / عکس
برای مدت طولانی هیچکاک جرات نمی کرد که آلما را به یک قرار ملاقات دعوت کند ، اما بعد از آن جسارت بیشتری پیدا کرد ... و وقتی آلما موافقت کرد که خارج از کار با او ملاقات کند ، آلما خود را خوشبخت ترین فرد جهان احساس می کرد. آلفرد هیچکاک دست و پا چلفتی و کند ، در حال درخشیدن بود ، او به معنای واقعی کلمه از این احساس خوشبختی در اطراف استودیو پرواز می کرد و حتی ، به نظر می رسد ، با خوشحالی چیزی را با خودش زمزمه می کرد. و روزی که آلما خواستگاری ازدواج او را پذیرفت ، او تا آخر عمر آن را با جزئیات بسیار به یاد آورد.
آلفرد هیچکاک و آلما ریویل پس از فیلمبرداری باغ لذت که در آلمان فیلمبرداری شد ، به لندن بازگشتند. این دختر به طرز باورنکردنی از بیماری دریا در عرشه کابین کشتی رنج می برد. و هیچکاک در آن لحظه تمام عزم خود را جزو کرد تا از او خواستگاری کند. آلما علی رغم احساس افتضاح دریازدگی، موافقت کرد. این کارگردان بعداً می گوید که این صحنه یکی از بهترین صحنه های زندگی او بود: دیالوگ ضعیف بود ، اما هیچ کس بیش از حد کاری نمی کرد.
54 سال به عنوان یک روز
آلفرد و آلما هیچکاک. / عکس
آنها در 2 دسامبر 1926 در کنزینگتون جنوبی در نمازخانه برومپتون با یکدیگر سوگند یاد کردند و بلافاصله پس از عروسی ماه عسل خود را به سنت موریتز رفتنند. اینجا بود که هر سال بعداً برای سالگرد ازدواج برمی گشتند. دو سال بعد ، این زوج تولد دخترشان پاتریشیا را جشن گرفتند.
آلفرد و آلما هیچکاک به همراه دخترشان. / عکس
آلما هیچکاک به همسر محبوب کارگردان ، طرفدار اصلی و منتقد وی تبدیل شد. او استعداد هیچکاک را تحسین می کرد ، اما اگر فکر می کرد صحنه ضعیف است هرگز دروغ نمی گفت. آلما به او در تهیه فیلم نامه ها کمک می کرد ، دیالوگ هایی می ساخت ، به جزئیاتی که مهم می دانست توجه داشت.
در خانه ، او به همه کارهای خانه رسیدگی می کرد ، همسر مدیر خوب آشپزی می کرد و محیط خانه را برای آنها دنج و گرم می کرد. آلفرد هیچکاک باورنکردنی ترین دارایی همسرش را طبیعی بودن او می دانست. و وی تأکید کرد: آلما شخصیت بسیار سرزنده ای دارد ، او همیشه با روحیه و آماده کمک است.
آلفرد و آلما هیچکاک. / عکس
آلما به خوبی از عقاید همسرش آگاه بود ، اما هرگز سعی در آموزش او نداشت. او از دیدن پلیس به لرزه می افتاد ، و به همین دلیل آلما هرگز به او پیشنهاد رانندگی با ماشین را نداد ، و حق هیچکاک را به نشستن در صندلی مسافر حفظ کرد.
آلما همه چیز را در مورد او می دانست. و این واقعیت که این کارگردان بزرگ که فیلم های دلهره آور را فیلمبرداری می کند یک مرد صلح طلب در زندگی است ، که در اوقات فراغت خود ترجیح نمی دهد داستان های پلیسی را تماشا کند یا بخواند ، بلکه نقاشی می کند. او عاشق رنگهای روشن بود ، اغلب شوخی های عجیبی می کرد ، به شدت از تنهایی می ترسید و به طور کلی یک فرد بسیار دشوار بود.
آلفرد هیچکاک و آلما ریویل. / عکس
او می دانست که هیچکاک از فیلمبرداری یک فیلم چقدر می ترسد ، همیشه در مورد همه کمبودهای همسرش سکوت می کرد. و به خودش اجازه می داد فقط از فیلم های او انتقاد کند. آلما هیچکاک هرگز درباره شوهرش در ملاعام بحث نکرد و ترجیح داد تصویر هیچکاک "دیگری" را بیرون از درهای خانه به اشترک نگذارد.
هیچکاک به شدت از، از دست دادن همسرش که به نظر می رسید یک سایه یا شبح در کنار او است ( اما همیشه تنها مورد هیچکاک بود) ، می ترسید. و همه زیبایی های بلوندی که او در فیلم هایش فیلمبرداری کرده را نمی توان با ملکه قلبش مقایسه کرد.
هنگامی که در پایان زندگی ، آلما به شدت بیمار شد ، آلفرد هیچکاک برای پناه بردن از اضطراب ، جایی برای خود پیدا نکرد. وی پس از سکته همسرش ، از ترک اتاقی که همسرش در آن خوابیده بود خودداری می کرد. وقتی پزشکان به معنای واقعی کلمه او را مجبور به بیرون آمدن از اتاق بیمار کردند تا همسرش استراحت کند ، هیچکاک پشت یک میز در رستورانی در نزدیکی بیمارستان می نشست و چشم از ساعت بر نمی داشت ، لحظه شماری می کرد تا زمان ملاقات برسد.
آلفرد و آلما هیچکاک. / عکس
آنها با هم بیمارستان را ترک کردند و طبق قوانین ژانر ، مجبور بودند در یک روز بمیرند. اما هیچکاک از ترس اینکه بدون آلما بماند ، تصمیم گرفت از همسرش پیشی بگیرد و دو سال زودتر از او این دنیا را ترک کرد.این کارگردان آمریکایی و بریتانیایی برای همیشه به عنوان یک استاد دلهره بی حد و حصر وارد تاریخ سینما ی جهان شد. به نظر می رسد که او خودش از فیلم هایش لذت خارق العاده ای برده است.هیچکاکی که به ویژه دوست داشت قربانیان او زنان بور جذاب باشند!