30 مارس 167 سالگرد تولد وینسنت ون گوگ - عجیب ترین هنرمند مشهور هلندی با سرنوشت غم انگیز است. ون گوگ به عنوان یکی از مشهورترین و تأثیرگذارترین هنرمندان در تمام دوران شناخته می شود. و در حالی که ون گوگ در طول زندگی کوتاه خود از گمنامی و فقر رنج می برد. جالب ترین واقعیت ها درباره شخصیت و کار هنرمند روی بوم های وی پنهان شده است.
وینسنت ون گوگ در خانواده ای مذهبی متعلق به طبقه متوسط رو به بالا در روستای گروت زوندرت هلند در 30 مارس 1853 به دنیا آمد. ون گوگ پس از یک تلاش طولانی معنوی ، تحصیل و مسافرت ، بدون آموزش رسمی، نقاشی را شروع کرد. توصیف خیره کننده ون گوگ از مناظر ، هنوز هم از زندگی ، پرتره ها و نقاشی های رنگی با رنگ های واضح و چشم انداز ذهنی خود ، باعث به وجود آمدن ادراک از هنر توسط جهان شد. ون گوگ با افسردگی و بیماری روانی دست و پنجه نرم کرد و در عین حال عالم مهیج از تصاویر را خلق کرد. زندگی و حرفه ون گوگ سفری طوفانی از یک روح همیشه درگیر و درخشان است.
در سال 1873 ، وینسنت برای همکاری با یک هنرپیشه هنری گوپیل و ج به پایتخت انگلیس رفت. ون گوگ قبلاً برای آنها در لاهه کار می کرد. این شادترین زمان زندگی ون گوگ بود. ون گوگ درآمد خوبی کسب کرد و حتی عاشق دختر معشوقه اش ، یوجین لویر شد.ون گوگ بعداً به پاریس نقل مکان کرد.
ون گوگ هر 36 ساعت یک شاهکار جدید می کشید
علیرغم اینکه ون گوگ تنها 10 سال کار کرد - از 27 سالگی تا زمان مرگ زودهنگام در 37 سالگی - ون گوگ فوق العاده پرکار بود. با گذشت سالها ، وینسنت ون گوگ بیش از 2 هزار اثر خلق کرد که از این تعداد حدود 860 اثر نقاشی روغنی و بسیاری از نقاشی ها و طرح های دیگر است. ون گوگ فقط برای هر نقاشی 36 ساعت صرف کرد.
ون گوگ بیش از 30 پرتره از خود نقاشی کرد
ون گوگ چه ارتباطی با سلف بزرگ خود ، هنرمند هلندی Rembrandt Van Rijn دارد؟ درست است - هر دو آنها بیش از هر هنرمند عالی دیگر ، تعداد زیادی از عکسهای خود را کشیدند. ون گوگ که ناشناخته و فقیر بود ، ابزاری برای پرداخت دستمزد به مدل نداشت ، بنابراین مجبور شد عکس های خود را بکشد. ون گوگ بیش از 30 پرتره از خودش نقاشی کرد. آنها در زمان های مختلفی کشیده شده اند که به شما امکان می دهند همه تحولات روح و کار ون گوگ را ارزیابی کنید. علاوه بر این ، برای صرفه جویی در مواد ، ون گوگ غالباً نقاشی های جدید را روی آثار قدیمی نقاشی می کرد.
ون گوگ فقط یکی از نقاشی های خود را فروخت
ون گوگ در طول زندگی خود به عنوان یک هنرمند هرگز مشهور نبود و مدام با فقر می جنگید. در حالی که زنده بود ، وی تنها یک نقاشی را به فروش رساند: تاکستان سرخ ، که ون گوگ فقط هفت ماه قبل از مرگش به 400 فرانک فروخت. گرانترین نقاشی ون گوگ با عنوان "پرتره دکتر گاشه" در سال 1990 با قیمت 148.6 میلیون دلار فروخته شد. براساس برآوردهای حراج ها و فروش های خصوصی ، آثار ون گوگ به همراه آثار پابلو پیكاسو در لیست گرانترین نقاشی های جهان هستند.
تاکستان سرخ اثر ونسان ون گوگ
افسانه گوش قطع شده ون گوگ چه بود
یکی از معروف ترین افسانه های ون گوگ به داستان گوش قطع شده مربوط می شود. در حقیقت ، فقط لاله گوش قطع شد. این اتفاق در آرل در روز کریسمس 1888 اتفاق افتاد. بحث داغ با گوگن باعث شد ون گوگ به چنین دیوانگی برسد كه تیغ را بردارد و گوش خود را مثله کند.
در برخی از نسخه های این داستان ، گوش جدا شده خود را به یک فاحشه خانه محلی برد ، جایی که آن را به عنوان هدیه ای به یک دختر ارائه داد.
نسخه دیگر می گوید که در حقیقت این گوگن بود که گوش دوست خود را در حین شمشیربازی قطع کرد و آنها برای جلوگیری از دستگیری داستانی را با اختلاف ایجاد کردند. مطمئناً یک راز باقی خواهد ماند. قابل توجه است که ون گوگ گوش بریده خود را در یکی از پرتره های خود جاودانه کرد.
ون گوگ از نظر روحی بیمار بود
پس از حادثه مثله شدن گوش ، ون گوگ در بیمارستان هوتل-دیو بستری شد. به محض بهبودی برای از دست دادن خون زیاد ، مرخص شد. متأسفانه پس از این او دچار افسردگی عمیق شد. این هنرمند مجبور شد شب ها در بیمارستان بماند و در طول روز نقاشی کند. این نقاش نه تنها از هدف موردنظر خود استفاده می کرد: در نامه هایی به برادرش تئو، ون گوگ اعتراف کرد که دوست دارد پس از اتمام کار ، بقایای رنگ را جمع کند و آنها را بخورد. این اعتیاد شوخی بی رحمانه ای را با نقاش انجام داد: سرب موجود در رنگ ها، که حتی در مقادیر کم نیز می تواند صدمات جبران ناپذیری به سلامت روان فرد وارد کند کار خود را کرد.
ون گوگ معروف ترین اثر خود را در بیمارستان روانی کشید
Starry Night (مسلماً مشهورترین اثر او) در یک بیمارستان روانی در سنت رمی دو پرووانس فرانسه کشیده شده است. او داوطلبانه اعتراف کرد که برای بهبودی از یک بیماری عصبی در سال 1888 به آنجا آمده است. تصویر نمایی از پنجره ازاتاق خواب وی را نشان می دهد. محاسبات نجومی او کنجکاوی او را نشان داد که پیکربندی آسمان پرستاره در 19 ژوئن 1889 تقریباً با دید ون گوگ همزمان است. تصادفی نیست که تئو ون گوگ از این طرح نقاشی در نامه هایی به برادرش یاد کرد.
دنیا به لطف همسر برادر ون گوگ او را شناخت
بیشترین موفقیت پس از مرگ ون گوگ را می توان به همسر برادرش ، همسر تئو ون گوگ ، که پس از مرگ این هنرمند زمان خود را به شناخت میراث ون گوگ اختصاص داد ، نسبت داد. بیشتر کار ون گوگ از بین رفت ، زیرا بسیاری از مردم کار او را بی فایده می دانستند. شایعه است که حتی مادر ون گوگ کارتن های کامل نقاشی های پسرش را دور ریخته است.
ون گوگ یک مبلغ بود
برای وینسنت ، که مشتاقانه در مورد مسیح می خواند ، تبدیل شدن به خدمتگزار خداوند به معنای اول از همه اختصاص دادن خود به خدمت های خاص به همسایه ، مطابق با اصول انجیل بود. و شادی او زمانی بسیار زیاد شد که در سال 1879 او توانست در منطقه معدن زغال سنگ بلژیک موقعیت مبلغین به دست آورد. در این مدت ، او بیداری معنوی را تجربه کرد ، که به او الهام بخش بود تا تمام دارایی های دنیوی خود را رها کند. مقامات كلیسا احساس كردند كه این برای نماینده كلیسا نامناسب است و وی را از سمت مبلغی عزل کردند.
ون گوگ هیچ آموزشی ندیده بود
در سال 1880 ، وینسنت وارد آکادمی هنر در بروکسل شد. با این حال، خیلی زود آکادمی هنر را رها کزد و تحصیلات هنری خود را به صورت خودآموز ادامه داد.
ون گوگ بیش از 800 نامه نوشت
معدودی از هنرمندان، مشاهدات ، خاطرات و نامه های خود را برای ما به جا گذاشتند. علاوه بر اینکه ون گوگ در نقاشی خودآموز بود ، نویسنده با استعدادی نیز بود. وینسنت تقریباً به همان تعداد نقاشی نامه نوشت (تقریباً 800 نامه ، بیشتر مربوط به برادرش تئو). ون گوگ و تئو نه تنها با رابطه خونی بلکه با نزدیکی معنوی واقعی به هم پیوند خورده بودند. پس از مرگ وینسنت ، تئو بیهوده تلاش کرد تا نمایشگاهی پس از مرگ آثار این هنرمند را برپا کند ، اما نتوانست بعد از دست دادن برادر محبوبش زنده بماند: به معنای واقعی کلمه شش ماه بعد ، تئو دچار بیماری شد و به زودی درگذشت.
تئو ون گوگ / مقبره های وینسنت و تئو ون گوگ
غم و اندوه برای همیشه باقی خواهد ماند
در 27 ژوئیه 1890 ، ون گوگ درست در وسط زمین خود به شکم خود شلیک کرد. او موفق شد به خانه برود و در طبقه بالا به اتاق خود برود. وی دو روز پس از این حادثه درگذشت. او دقایق آخر را با برادرش تئو که آخرین سخنانش را شنید، گذراند: "غم تا ابد ماندگار خواهد شد".