ایزابلا روسلینی دختر زیبای اینگرید برگمن

در

ایزابلا روسلینی

 

عکس ایزابلا

ایزابلا روسلینی در خانواده بازیگر معروف سوئدی اینگرید برگمن (اینگرید روسلینی )و فیلمساز ایتالیایی روبرتو روسلینی متولد شد. ایزابلا آرزو داشت که به عنوان یک روزنامه نگار حرفه ای شود ، به عنوان یک مدل مد موفق بود ، در 27 سالگی برای اولین بار در سینما ظاهر شد و در 34 سالگی با بازی در فیلم Blue Velvet (دیوید لینچ) مشهور شد. امروزه این بازیگر به ندرت با حضور در صفحه نمایش طرفداران خود را راضی می کند و بیشتر وقت خود را صرف محافظت از حیات وحش و آموزش سگ های راهنما می کند.

 

ر

عکس ایزابلا روسلینی بازیگر فیلم و مدل لباس ایتالیایی   

 

ایزابلا روسلینی با استعدادترین و مشهورترین مردان زمان خود را دوست داشت ، اما هرگز موفق به یافتن خوشبختی شخصی نشد. او با مارتین اسکورسیزی ازدواج کرده بود ، با دیوید لینچ و گری اولدمن قرار داشت ، اما در نتیجه ، او تنها ماند. چرا موفقیت روسلینی بسیار زودگذر و خوشبختانه بسیار متزلزل بود؟

ایزابلا روسلینی در سال 1952 در رم در یک خانواده هنرمند متولد شد: پدر  ایزابلا روسلینی  ، روبرتو روسلینی ، کارگردان مشهوری بود و مادرش بازیگر معروف اینگرید برگمن بود. در سن 13 سالگی ، به دلیل شکل شدید اسکولیوز ، ایزابلا در بستر بیماری بستری بود و می توانست مادام العمر در ویلچر بماند ، اما خوش شانس بود که بهبود یافت.

 

ایزابلا روسلینی

یکی از فرزندان اینگرید برگمن ایزابلا روسلینی جوانی

عکس یکی از مشهورترین بازیگران و مدل های لباس ایتالیایی 

 

ایزابلا روسلینی از دوران کودکی آرزو داشت که روزنامه نگار شود و حتی به سینما فکر نمی کرد ، او بسیار دیر و در زمینه های غیر منتظره فعالیت به موفقیت دست یافت:  ايسابلا روسليني  در 28 سالگی مدل شد ، در 34 سالگی - یک بازیگر مشهور. فعالیت سینمایی او خیلی زودتر ، در سال 1976 آغاز شد ، اما شهرت واقعی او در سال 1986 ، پس از فیلمبرداری فیلم "مخمل آبی" ساخته دیوید لینچ به او رسید. در سال 1982 ، در سن 30 سالگی ، ایزابلا روسلینی چهره شرکت لوازم آرایشی "Lancom" شد ، همکاری آنها 14 سال طول کشید.

 

ایزابلا روسلینی

عکس ایزابلا روسلینی و مارتین اسکورسیزی

 

در سال 1979 با کارگردان بزرگ مارتین اسکورسیزی که دوست پدرش بود ازدواج کرد.  ايزابلا روسليني  صمیمانه هوش و استعداد او را تحسین می کرد ، و برای این کار آماده تحمل تمام سختی های شخصیت او بود. اما او به جای خرد و درک مورد انتظار از طرف وی ، با پرخاشگری غیرقابل کنترل و طغیان های غیر منطقی حسادت روبرو شد. بنابراین ، این ازدواج فقط 4 سال به طول انجامید. روسلینی که از مسابقه دائمی خسته شده بود ، شوهرش را به خاطر مدل مد 23 ساله جاناتان ویدمن ترک کرد. این رابطه نیز دوام زیادی نیاورد - حدود دو سال. علی رغم همه شایستگی های وی ، فرد منتخب جدید با ذهن برجسته یا استعداد متناسب با نبوغ اسکورسیزی متمایز نبود.

 

ایزابلا روسلینی

عکس یکی از مشهورترین بازیگران و مدل های لباس ایتالیایی الیزابت روسلینی

 

وقتی بعد از چندین سال بی تحرکی  ، ایزابل روسلینی دوباره به سینما دعوت شد ، اشتیاق چندانی نداشت - کار سینمایی فیلم هرگز مقام های اول لیست اولویت های او نبود.روسلینی  از شخصیت کارگردان ، دیوید لینچ ترسیده بود: "من چندین فیلم او را دیدم ، بنابراین خودم را برای ملاقات با یک هیستریک آماده کردم. و تعجب من را تصور کنید: معلوم شد که دیوید فردی آرام و حتی ملایم است! "

 

ایزابلا روسلینی

زیبایی ایزابلا روسلینی در حین سادگی  اشرافی است  عکس

 

دیوید لینچ نه تنها به عنوان کارگردان ، بلکه به عنوان یک مرد تحسین او را برانگیخت و آنها 2 سال آینده را با هم گذراندند. بعدا ،  الیزابت روسلینی  اعتراف کرد: "من حتی متوجه نشدم که او در روابط ما همیشه خط و نشان می کشد که من حق ندارم از آن فراتر بروم. و من کاملاً شخصی را فراتر از این خط نمی شناختم. یک روز او به من پشت کرد و رفت - بدون اینکه چیزی توضیح دهد. از آن زمان ، او دیگر با من صحبت نکرده است. "

 

ایزابلا روسلینی

عکس ایزابلا روسلینی بازیگر فیلم و مدل لباس ایتالیایی

 

آخرین تلاش  ایزابلا روسیلینی  برای ساختن زندگی خانوادگی با بازیگر گری اولدمن بود که از روی صحنه فیلم عاشق جاویدان آغاز شد. روسلینی قبل از اینکه با او از راهرو پایین برود یک شرط تعیین کرد: او باید یک نوع دوره آزمایشی را تحمل کند ، در این مدت تحت درمان اعتیاد به الکل قرار خواهد گرفت. اولدمن موافقت کرد ، اما تا پایان دوره آزمایشی تحمل نکرد - او شکست خورد ، که دلیل جدایی بود.

 

ایزابلا روسلینی

 

در زندگی حرفه ای ، موفقیت نیز قابل تغییر بود: علی رغم این واقعیت که  ایزابلا روسلینی  به کل جهان ثابت کرد که یک زن "بیش از چهل سال" می تواند یک مدل مد باشد ، شرکت "Lancom" شروع به جستجوی جایگزینی جوان برای او کرد. سپس بازیگر زن به شرکت لوازم آرایشی "لنکستر" رفت و در آنجا سمت معاون مدیریت را به دست گرفت.

 

ایزابلا روسلینی

 

اکنون ایزابلا روسلینی تنها زندگی می کند ، و این برای او مناسب است: «من قبلاً بیش از حد انرژی و قدرت ذهنی را صرف مردان کرده ام. اکنون من باهوش تر شده ام و خودم را با دقت خرج می کنم - فقط برای بچه ها و کار. از انتظار مرد رویاهایم خسته شده ام. خسته از درام ها ، شورها ، مرحله نهایی مسابقات.

 

ایزابلا روسلینی

مطمئناً ، مانند هر زنی ، من نسبت به عشق جدید آماده هستم. اما من همچنین واقعاً دوست دارم برای خودم زندگی کنم. 

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

گریس کلی، مارلین دیتریش و 6 مو بور دیگر آلفرد هیچکاک

در
گریس کلی، مارلین دیتریش و 6 مو بور دیگر آلفرد هیچکاک

آلفرد هیچکاک، کارگردان آمریکایی و انگلیسی برای همیشه به عنوان یک استاد بی نظیر دلهره و وحشت وارد تاریخ سینمای جهان شد. به نظر می رسد که هیچکاک لذت خارق العاده ای از فیلم هایش می برده است. او به خصوص دوست داشت قربانیان، زنان بلوند جذاب باشند.

زن باید مانند یک فیلم ترسناک خوب باشد: هرچه در تخیل بیشتر باقی بماند ، بهتر می شود. مو بور از بهترین قربانیان است. آلفرد هیچکاک ، استاد تعلیق و دلهره می گفت: "این مثل برف خالص است که ردپایی خونین بر روی آن باقی می ماند.

 

 

 

اوا ماری سنت

اوا ماری سنت
اوا ماری سنت.  / عکس
 
این بازیگر همیشه آلفرد هیچکاک را فردی خوب و بامزه قلمداد کرده است. در عین حال ، نگرش او به کارگردان کاملاً صمیمانه است. اوا ماری سنت ، در حالی که مشغول کار بر روی فیلم "شمال به شمال غربی" بود ، با همه چیز با هیچکاک موافقت کرد ، حس تحقیر اصلی خود را تحسین کرد و  موهای فر دار پلاتینی خود را که تا کمر بود، کوتاه کرد. منتقدان پس از انتشار تصویر روی پرده ، به اتفاق آرا پی بردند: هیچکاک موفق شد جنبه های جدیدی از استعداد بازیگر را نشان دهد.
 

 

 

مارلین دیتریش

مارلین دیتریش
مارلین دیتریش  / عکس
 
آلفرد هیچکاک به مارلین دیتریش احترام گذاشت و از ویژگی های حرفه ای وی قدردانی کرد. تنها مشکلی که هنگام کار روی فیلم "ترس از صحنه" داشت خواسته یک بازیگر زن دیگر به نام جین ویمن بود تا کمی چهره خود را بهبود ببخشد تا در مقابل پس زمینه باشکوه مارلین خیلی ساده به نظر نرسد. بعداً ، این کارگردان بارها ابراز پشیمانی می کند که دشمنی متقابل این دو بازیگر در فیلم برجسته شد. 
 

 

 

گریس کلی

گریس کلی
گریس کلی  / عکس
او یک بازیگر منحصر به فرد بود و حتی هیچکاک به خودش اجازه نمی داد که با گریس بی رحمانه فریاد بزند. تنها چیزی که او از گریس کلی می خواست ، تبدیل شدن به تصویری است که خود کارگردان اختراع کرده و به تفصیل ترسیم کرده است. با این حال ، او کاملاً با تصویر بلوند هیچکاک مطابقت داشت.
گریس کلی
در کل ، گریس کلی در سه فیلم هیچکاک بازی کرد: " M "،" پنجره به حیاط پشتی و گرفتن دزد ". اگر گریس همسر رینیه سوم (شاهزاده موناکو) نمی شد ، همکاری آنها می توانست ادامه یابد. هیچکاک بسیار ناامید شد که بلوند او خانواده را به حرفه خود ترجیح داد ، اما باز هم تلاش دیگری کرد تا گریس کلی را به فیلم خود "Marnie" در سال 1962 دعوت کند. شوهر گریس با فیلمبرداری مشکلی نداشت ، گریس کلی هم خوشحال شد که توانست دوباره به سینما برگردد ، با این حال ، افراد شاهزاده موناکو این شغل را برای همسر حاکم فاقد ارزش می دانستند. گریس کلی مجبور شد از بازیگری کناره گیری کند. عزیمت گریس کلی از سینما چنان هیچکاک را ناراحت کرد که در بیشتر کارهای بعدی خود با تمام توان سعی کرد تصویر چهره زیبای گریس کلی را از نو بسازد. 
 

 

 

ورا مایلز

ورا مایل
ورا مایلز.  / عکس
آلفرد هیچکاک بازی نسبتاً خوبی را از او گرفت ، در چندین فیلمش ورا مایلز بازی کرد و حتی او را با گریس کلی مقایسه کرد و از ذهن و محدودیت ورا مایلز به خوبی یاد می کرد. با این حال ، میل به داشتن یک خانواده را هیچکاک درک نمی کرد ، روابط آنها تا حدودی بدتر شد. این بازیگر زن هرگز از انتخاب خود به نفع خانواده پشیمان نبود ، اما کارگردان پس از ازدواج ورا مایلز، کمتر از او در فیلم هایش بازی گرفت، هیچکاک برای نقشی جزئی در فیلم روانی از ورا مایلز دعوت کرد.
 

 

 

کیم نواک

کیم نواک
کیم نواک  / عکس

این بازیگر به معنای واقعی کلمه توسط مدیریت کلمبیا پیکچرز به کارگردان تحمیل شد. در نتیجه کار هیچکاک با کیم نواک به یک مشکل عصبی تبدیل شد. هیچکاک صفات گریس را در کیم جستجو می کرد و نمی یافت. بر خلاف گریس کلی ، نواک کاملاً به دنبال پیروی نکردن از تمام دستورالعمل های کارگردان بود و در نوع خودش نقشی ایفا می کرد که این امر باعث نارضایتی و حتی عصبانیت هیچکاک می شد.کیم نواک بیشتر از یک بار در مصاحبه های خود اعتراف کرد: "هیچکاک امیدوار بود که بلوندی مانند گریس کلی را در من پیدا کند ، او معتقد بود که طبیعت را می توان فریب داد." فیلمبرداری شاهکار "سرگیجه" برای کارگردان و بلوند جدیدش با رسوایی آغاز شد. همکاری آنهابعد از فیلم به پایان رسید. 

 

 

 

اینگرید برگمن

اینگرید برگمن
اینگرید برگمن  / عکس
 
این بازیگر را به حق می توان عشق واقعی هیچکاک مشهور نامید. در رابطه با اینگرید ، او طیف کاملی از احساسات را تجربه کرد: تحسین ، حسادت ، دوست داشتن و تنفر. در عین حال ، عشق و حسادت به جای اینكه به روابط شخصی مربوط باشند ، بیشتر به حرفه مربوط می شوند. طبق یادآوری های این بازیگر زن ، او می توانست در هر موضوعی با هیچکاک صحبت کند و حتی به اسرار عشق او اعتماد می کرد.
اینگرید برگمن
اینگرید برگمن  / عکس
 
هیچکاک واقعاً می دانست که چگونه اسرار افراد دیگر را حفظ کند و از داستان های عشقی بازیگرانش اطلاع داشت.  پس از ازدواج با روبرتو روسلینی ، اینگرید برگمن به خودش اجازه داد که در فیلم های همسرش بازی کند. شاید آلفرد هیچکاک آن را خیانت میدانست.ازدواج اینگرید برگمن با روبرتو روسلینی باعث حسادت آلفرد هیچکاک شد.
 

 

 

جنت لی

جنت لی
جنت لی  / عکس
 
صحنه دو دقیقه ای در حمام در فیلم هیچکاک "روانی" که بازیگر نقش ژانت لی را در سراسر جهان به ارمغان آورد ، به مدت هفت روز فیلمبرداری شد. بعداً ، جنت کتابی راجع به آنچه در پشت صحنه این مجموعه اتفاق افتاده است ، می نویسد و این که نقش برای او چه هزینه ای داشته است .
جنت لی
جنت لی  / عکس
 
همسر سابق این بازیگر زن، در مورد این واقعیت گفت که بازی در فیلم، افسردگی های بعدی و اعتیاد به الکل باعث شده خانواده آنها سقوط کند، از کار روی نقش ماریون کرین نیز چشم پوشی کرد. جنت لی در تمام طول زندگی از روحیه روانی غافلگیر شد: در تمام مصاحبه ها همیشه از او در مورد فیلم های هیچکاک سؤال می شد ، و حتی مجبور می شد با درخواستی برای محافظت از او در برابر تهدیدهای مکتوبی که سالها برای او ارسال می شد به FBI مراجعه کند.
 

 

تیپی هدرن

تیپی هدرن
تیپی هدرن  / عکس
آلفرد هیچکاک به معنای واقعی کلمه Tippi Hedren را می پرستید ، او به شدت به هر آنچه که در زندگی او اتفاق می افتد علاقه مند بود ، توصیه کرد که چه لباس هایی را انتخاب کنید و حتی چه رژلبی را استفاده کند . بلافاصله ، این بازیگر فهمید که نگرانی او برای او نوعی حالت وسواسی است. هیچکاک عاشق تیپی بود و وقتی فهمید که نمی تواند به او دست یابد ، تقریبا او را نابود کرد.
تیپی هدرن
تیپی هدرن  / عکس
 
صحنه کلیدی که طی آن ده ها پرنده ی پرخاشگر صورت بازیگر را نوک می زدند و او را با پنجه های تیز خراش می دادند ، به مدت پنج روز فیلمبرداری شد. تیپی با شجاعت تحمل کرد تا اینکه پزشک او را به لیست بیمار ها اضافه کرد. هیچکاک مستقیماً در مجموعه به بازیگر زن توهین میکرد ، او را تحقیر کرد. حتی همسر کارگردان آلما ریویل نیز برای وسواس فکری هیچکاک  نتوانست کاری انجام دهد. 
 
با این حال ، پس از فیلم  The Birds، تیپی هدرن در فیلم مارنی Marnie ظاهر شد و پس از عدم موفقیت در ایجاد رابطه با تیپی ، آلفرد هیچکاک به سادگی کار حرفه ای تیپی را از بین برد.

نظرات

در ادامه بخوانید...

جدید ترین و زیبا ترین عکس های نیکی کریمی بخش دوم

در

(سیارک) : نیکی کریمی بازیگر، کارگردان، مترجم و عکاس ایرانی  در ۱۹ آبان ۱۳۵۰ در تهران متولد شده و  با کسب جوایز متعدد از جشنواره‌های گوناگون بین‌المللی یکی از موفق‌ترین هنرمندان سینمای ایران از لحاظ تعداد جوایز جهانی بشمار می آید.وی همچنین تاکنون در چندین جشنواره جهانی فیلم به عنوان داور انتخاب شده است.

 

 

موتور سواری نیکی کریمی

نیکی کریمی و فرش قرمز فیلم آذر

ساده و شیک نیکی کریمی + تصاویر زیبا

جدیدترین و زیباترین عکس های نیکی کریمی

غافلگیر شدن نیکی کریمی در مراسم اکران خصوصی فیلم شیفت شب

  این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید.  (سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...

ناصر ملک مطیعی بازیگر پیشکسوت سینمای ایران درگذشت

در

ناصر ملک مطیعی بازیگر پیشکسوت سینمای ایران ساعتی پیش پس از مدتها تحمل رنج بیماری در هشتاد و هشت سالگی دارفانی را وداع گفت.

 ملک‌مطیعی متولد ۱۳۰۹ در خیابان بهارستان تهران بود. او دیپلم رشته تربیت بدنی از دانش‌سرای عالی تهران را داشت و قبل از اینکه به سینما راه پیدا کند، معلم ورزش دبستان‌های تهران بود. ملک مطیعی پس از ورود به سینما در سال 1328 و کسب محبوبیت، به فعالیت در تئاتر (از ۱۳۳۵) و دوبله فیلم (۱۳۳۸) نیز پرداخت.

او 99 فیلم سینمایی را در کارنامه کاری خود داشت که 97 فیلم قبل از انقلاب ساخته شده بود. ملک مطیعی، دوران پس از انقلاب را دوران سختی توصیف کرده‌است، زیرا دچار انزوا و تنهایی و از طرفی، عشق و علاقه مفرطی که به فیلم و سینما داشت، قابل تحقق نبود و امکان کار هنری برای او مهیا نبود. پس از مدتی، به دعوت عوامل تولید «برزخی‌ها» محصول سال 1362، نقش مثبت و کوتاهی را بازی می‌کند. با این وجود، نام او در تیتراژ پایانی فیلم به نمایش درنیامد و روزنامه‌ها نیز خبری در خصوص حضور مجدد وی، منتشر نکردند که این موضوع، موجب دلسردی مفرطش شد اما او ایران را ترک نکرد.
او در ادامه مجوز فعالیت برای سه دهه دریافت نکرد و همچون بسیاری از دیگر بازیگران سینما از این عرصه دور شد و به شغل‌هایی همچون قنادی و مشاوره املاک روی آورد. دومین فیلمی که پس از انقلاب با بازی او به روی پرده نقره‌ای رفت، «نقش نگار» نام داشت که در سال 92 به کارگردانی علی عطشانی اکران شد. او در سال‌های دور در سینما نقش جوان عاشق پیشه‌ای را بازی می‌کرد که چرخ روزگار، تلاش او برای رسیدن به آرزوهایش را بر باد می‌دهد و به واسطه میزان مخاطبی که جذب می‌کرد، یکی از گران‌ترین دستمزدها را در دوران پرکاری‌اش به خود اختصاص داده بود.

آنچه باعث شد ملک مطیعی به اوج شهرت برسد، بازی در فیلم قیصر ساخته مسعود کیمیایی است. پرویز دوایی، منتقد سینمایی، در بارۀ بازی او در قیصر می‌نویسد: «بازی کوبنده و منقلب‌کننده و گرم و گدازان او لحظاتی را که وی در فیلم ظاهر می‌شود، از شور و حال سرشار می‌کند. بازی او فوق‌العاده است؛ دقیقأ متناسب با لحظه و ریتم لحظه‌ها عکس‌العملی را نشان می‌دهد که لازم است. بی هیچ فشار و تأکید و اغراقی لحظۀ ورود حماسی او به درام، موی را بر بدن راست می‌کند.»

ایفای نقش امیرکبیر در سریال «سلطان صاحبقران» ساخته علی حاتمی در سال ۱۳۵۴ از نقش‌های به یادماندنی ملک‌مطیعی بود. او برخلاف بسیاری از بازیگران پیش از انقلاب حاضر به بازی در نقش‌های مستهجن در آن دوران اوج گیری فیلم‌فارسی نشد و همواره این خطوط قرمز را برای خود حفظ کرد.

یکی از قسمت‌های برنامه «دورهمی» شبکه نسیم و برنامه «من و شما» شبکه شما که چندی پیش با حضور او ضبط شده بود، به دلایل نامشخصی پخش نشد و حواشی زیادی را در پی داشت که موجب گلایه ملک مطیعی از مسئولین تلویزیون و واکنش‌های بسیاری از سوی هنرمندان و مردم شد.

او در مصاحبه‌ای در سال ۹۰ گفته بود: «من مال این مملکت هستم کجا بروم؟ درو دیوارها وکوچه های این مملکت برای من آشنا هستند کجا بروم؟ آدم با خاطراتش زنده است و همه خاطرات من اینجاست. بعضی‌ها قدر اینها را نمی‌دانند. غربت پدر آدم را در می‌آورد .ممکن است یک وقت‌هایی مشکلاتی به وجود بیاید اما اینها دلیل نمی‌شود که من ناراحت بشوم.»

سایت سیارک درگذشت این پیشکسوت سینمای ایران را به جامعه هنری کشور، دوستداران سینما و خانواده این هنرمند نامی تسلیت می گوید. منبع:تابناک

نظرات

در ادامه بخوانید...

اوا گاردنر یکی از زیباترین بازیگران قرن بیستم

در

 

اوا گاردنر

اوا گاردنر

آوا گاردنر که بود

آوا گاردنر زندگینامه

24 دسامبر، شصت و یکمین سالگرد تولد یکی از هنرمندان و برجسته ترین هنرپیشه های آمریکایی و زیباترین زنان قرن بیستم،  اوا گاردنر در سینمای جهان است. در دهه 1950 او یکی از سلبریتی های پرطرفدار هالیوود بود که به عنوان "اغواگر روی زمین" معرفی شد. ازدواج اول  اوا گاردنر با بازیگر معروف میکی رونی ،ازدواج دوم آوا گاردنر ، با آرتی شاو موسیقیدان جاز بود و ازدواج سوم او با خواننده افسانه ای فرانک سیناترا بود،(۱۹۵۷-۱۹۵۱) بعد از طلاق، میلیاردر معروف هاوارد هیوز خواستار ازدواج با  آواگاردنر  بود. اما او سال های بعد را در تنهایی کامل صرف کرد. هنگامی که اواگاردنر را از یک استودیوی فیلم برای بازی در نقش یک زن پولدار و تنها خواستند، اوا گاردنر گفت: "من این نقش را در تمام زندگی خود بازی کرده ام!"

 

اوا گاردنر

اواگاردنر

آوا گاردنر زندگینامه

ایوا لاویینا گاردنر در سال 1922 در یک خانواده کشاورزی Puritor در شهر کوچکی در کارولینای شمالی متولد شد.تنها کتاب موجود در خانه آنها کتاب مقدس بود ، کودکان در آن زمان به شدت اطاعت می کردند و دختران مجاز به استفاده از لوازم آرایشی، خریدلباس های جدید نبودند و اجازه نداشتند به چیزی غیر از مطالعه کتاب مقدس فکر کنند. برای کوچکترین خطا، مادر آنها را بشدت مجازات  و با خشم خدا آنها را تهدید می کرد.

 

اوا گاردنر

آوا گاردنر

 

به محض اینکه  اوا گادنر  18 ساله شد، برای وارد شدن به کار تایپ و منشیگری به یک شهر دیگر رفت. یک سال بعد خواهرش پیشنهاد کرد که به نیویورک برود، جایی که شوهر خواهرش دارای استودیوی عکاسی  بود. شوهر خواهرش عکسی از آوا را پشت ویترین مغازه گذاشت این عکس توسط کارمند شرکت فیلم مترو گلدن مایرMetro Goldwyn Mayer دیده شد. او از زیبایی دختر شگفت زده شد و از  اوا گارنر  دعوت کرد تا به تئاتر برود و در کلاس های بازیگری شرکت کند.

 

آواگاردنر

در ابتدا او در فیلم های پیش و پا افتاده نقش های کوچکی بازی می کرد و زیاد جدی گرفته نمی شد. اولین موفقیت او در سال 1946 پس از فیلمبرداری فیلم "قاتلان" بود و بعد از آن مدیران استودیوهای فیلمبرداری شروع به ارائه نقش های جدی به او کردند،  در سال 1952، زمانی که در فیلم برفهای کلیمانجارو اثر ارنست همینگوی "The Snow of Kilimanjaro" بازی میکرد، شهرت زیادی بدست آورد این فیلم برای اسکار نامزد شد و آوا گاردنر را تبدیل به یکی از ستارگان برجسته سینماییکرد. او یک سال بعد برای فیلم Mogabmo که با کلارک گیبل بازی کرده بود  نامزد دریافت جایزه اسکار شد.

در دهه 1950  اواگادنر   تبدیل به یکی از موفق ترین و محبوب ترین هنرپیشه های هالیوود شد. منتقدان در مورد استعداد بازیگری  او یک صدا نبودند و هرگز او را یک بازیگر بزرگ نخواندند، اما همه آنهامعتقد بودند که او یک زن بسیار جذاب است که هیچکس در مقابل جذابیت  اواگارنر  نمیتواند مقاومت کند.

 

اوا گاردنر

اوا گاردنر  و  میکی رونی  ( رونی اوا )

 

او همیشه طرفداران زیادی داشت،هنگامی که بازیگر معروف میکی رونی به او پیشنهاد ازدواج دارد او به سرعت قبول کرد و  در سال 1942، با او ازدواج کرد، اما این ازدواج فقط یک سال ادامه داشت. آوا تقاضای طلاق  را ثبت کرد. بعدها او گفت: " من خیلی احمق بودم که تصور می کردم  ازدواج یک شخص را تغییر می دهد. ما فقط در رختخواب به یکدیگر نزدیک بودیم  و نه در هیچ چیز دیگری . "

 

با این حال، به لطف مایک رونی، مدیران استودیوهای فیلمبرداری متوجه آوا گاردنر شدند بعد از طلاق از مایک رونی در سال  ۱۹۴۳ با هوارد هیوز میلیاردر معروف که یکی دیگر از طرفداران او بود و به اوا گاردنر کمک کرد تا به یک ستاره مشهور تبدیل شود تا سال 1950 رابطه برقرار کرد.هاوارد هیوز، اوا گادنر را با جواهرات و لباس های لوکس سورپرایز میکرد. اما هوارد هیوز از لحاظ پاتولوژیک حسود بود و برای اوا گاردنر بیشتر یک بادیگارد بود، و دائما او را زیر نظر داشت اوا گارنر خواب فرار از این قفس طلایی را می دید.

 

103422265-91f58073-8fbf-43da-a535-9fba79fdf5de.jpg

آوا گاردنر و هامفری بوگارت  در فیلم کنتس پابرهنه یکی از فیلم‌های اوا گاردنر

 

اوا گاردنر

آرتی شاو و اوا گاردنر

 

در سال 1945، موسیقیدان  معروف جاز  Arti Shaw آرتی شاو را ملاقات کرد.زیبایی آواگاردنر ،  آرتی شاو را متقاعد کرد که با او ازدواج کند اما این بار هم، خوشبختی کوتاه بود1945-1946 - آرتی شاو  از دست اوا گاردنر عصبانی بود که چگونه ممکن است همسر او در تمام عمر به جز کتاب مقدس و بر باد رفته کتاب دیگری نخوانده است. گاردنر د راین باره گفت : " او بدن من را می پرستید اما فکر من را نفرین میکرد. برای زندگی با آرتی اشتیاقی نداشت و آنرا مثل رفتن به کالج تشبیه می کرد

 

اوا گاردنر و   فرانک سیناترا 

 

 ملاقات با فرانک سیناترا، محبوب ترین خواننده آمریکایی و مورد علاقه زنان، برای  آوا فرصتی برای شروع زندگی جدید بود. فرانک سیناترا  همسرش را طلاق داد و در سال 1951 با گاردنر عروسی کرد.جای تعجب نیست که او را "اغواگری در هالیوود" نامیده اند.

ارتباط آنها طوفانی به پا کردو دائما با رسوایی و مصالحه همراه بود به صورتی که کار فرانک را تحت تاثیر قرار داد، فرانک از طرف روزنامه‌نگارهای معروف آن زمان هدا هاپر و لولا پارسونزو همچنین از طرف کلیسای کاتولیک و هوادارانش مورد انتقاد قرار می گرفت.این انتقادها کار فرانک را تحت تأثیر قرار داد اما به لطف گاردنر، او محبوبیت از دست رفته خود را به دست آورد. فرانک سیناترا از طریق شهرت گاردنر در فیلم "از اینجا تا ابدیت" بازی کرد و جایزه  اسکار برای این نقش به او تعلق گرفت. اوا گاردنر در طول مدت ازدواج با فرانک 2 بار حامله شد که هر دو بار به سقط منجر شد.ازدواج آنها بعد از 2 سال در سال 1957 به پایان  رسید و او به اسپانیا نقل مکان کرد.

 

 

بعد از آن که این بازیگر موفق با ارنست همینگوی وارد رابطه عاشقانه شد و به خاطر علاقه همینگوی به گاو بازی او هم از دوستداران مسابقه گاو بازی شد. در این دوران او به شدت می نوشید و با سرعت با مرسدس خود در جاده های شبانه می راند. آوا گاردنر دو بار تصادف داشت، اما زنده ماند. یک روز او یکی از عاشقان خود را متقاعد کرد تا بتواند درمسابقه گاوبازی شرکت کند. گاو مسابقه شکمش را پاره کرد. پس از جراحی پلاستیک، زخم تقریبا قابل دیدن نبود، بعد از این بازیگری را کنار گذاشت و دیگر در  انظار عمومی ظاهر نشد و برای مدت طولانی  در آپارتمان در مادرید خود را زندانی کرد.

 

اوا گاردنر

پیری آوا گاردنر

 

پیری اوا گاردنر : در سال های آخر عمر ،بیشتر از تنهایی که خود داوطلبانه آن را انتخاب کرده بود، می ترسید، میل بازی در  فیلم برای اوا گاردنر به تدریج کاهش یافت و به دلیل بیش از حد نوشیدن و افسردگی دائمی، اغلب نقش جدی به او پیشنهاد نشد. آوا گاردنر به انگلستان نقل مکان کرد و به جز فرانک سیناترا، با کسی ارتباط نداشت. نوشیدن بیش از اندازه و افسردگی باعث بروز مشکلات جدی برای سلامت او شد و بعد از یک حمله قلبی سیناترا هزاران دلار برای درمانش صرف کرد، اما پزشکان نتیجه ای نگرفتند و در سال 1990 یکی از درخشانترین ستارگان هالیوود در سن 67 سالگی از دنیا رفت. آخرین کلمات بازیگر 67 ساله عبارت بودند از: " من خیلی خسته ام ... ".

 

کاربر گرامی

درصورتی که به بازیگران عصر طلایی هالیوود علاقه مند هستید این مقاله را در باره الیزابت تیلور: آنچه بینندگان از اسرار او نمی دانند و  مقاله جواهرات واقعا سلطنتی الیزابت تیلور ملکه هالیوود  و عکس پیری الیزابت تیلور را ببینید.

 

فیلم های اوا گاردنر

دیدار دوباره در فرانسه (۱۹۴۲)
آدم‌کش‌ها (۱۹۴۶)
سنگاپور (۱۹۴۷)
دوره‌گردها (۱۹۴۷)
در گذشته ممنوع من (۱۹۵۱)
برف‌های کلیمانجارو (۱۹۵۲) گریگوری پک و  اوا گاردنر

واگن دسته موزیک (۱۹۵۳)
موگامبو (۱۹۵۳)
کنتس پابرهنه (۱۹۵۴) آوا گاردنر و هامفری بوگارت
خورشید همچنان می‌درخشد (۱۹۵۷)
در ساحل (۱۹۵۹)
۵۵ روز در پکن (۱۹۶۳)
شب ایگوانا (۱۹۶۴)
هفت روز در ماه مه (۱۹۶۴)
کتاب مقدس (۱۹۶۶)
مایرلینگ (۱۹۶۸)
زمین‌لرزه (۱۹۷۴)
پرنده آبی (۱۹۷۶)
گذرگاه کاساندرا (۱۹۷۶)
سنتینل (۱۹۷۷)

نظرات

۱۴۰۰/۵/۲۱جوایز اوا گاردنر نامزدی اسکار (1953): بهترین بازیگر زن ("موگامبو") نامزدی بفتا: 1956 - بهترین بازیگر زن خارجی ("ایستگاه بهوانی") 1959 - بهترین بازیگر زن خارجی ("در ساحل") 1964 - بهترین بازیگر زن خارجی ("شب ایگوانا") ") نامزدی گلدن گلوب (1964): بهترین بازیگر زن درام (" شب ایگوانا ")

در ادامه بخوانید...

مارلین دیتریش 50 سال شهرت 20 سال انزوا

در
مارلین دیتریش

مارلین دیتریش

 

چرا این افسانه سینمای جهان در سالهای پایانی عمر خود در انزوا فرو رفت؟

27 دسامبر 117مین سالگرد تولد افسانه سینمای جهان، بازیگر مشهور آلمانی و آمریکایی، مارلین دیتریش را نشان می دهد. او که تجسم تمام تناقضات و روحیه شورش در قرن بیستم بود. آنها او را تحسین کردند،نام او را روی برند های تجاری گذاشتن،  از او تقلید کردند، از او نفرت داشتند، او را پرستش می کردند. مارلین دیتریش تمام عمر خود را به عنوان یک سلبریتی مورد توجه قرار گرفته بود، حتی زمانی که از صحنه نمایش ناپدید شد. 50 سال شهرت جهانی و موفقیت و بالاخره 20 سال در تنهایی، انزوا و بیماری هایی که در سالهای پایانی عمر بر مارلین دیتریش غلبه کردند ...

مارلین دیتریش

مارلنه دیتریش

مارلن دیتریش که بود

مارلین دیتریش کیست

مارلنه دیتریش   در سال 1901 در حومه برلین در یک خانواده نظامی متولد شد.  دیتریش  تقریبا پدرش ندید، وقتی که 6 ساله بود، پدر خانواده را ترک کرد و یک سال بعد درگذشت.در دوران کودکی او اغلب "پدر بازی می کرد"،مارلنه به موسیقی علاقمند شد،ویولن آموخت، و پس از تحصیل در یک خانه خصوصی در ویمار،در ارکستر سینما مشغول به کار شد

.

مارلین دیتریش

مارلين ديتريش

 

دیتریش تصمیم گرفت تا وارد مدرسه بازیگری شود و موازی با بازیگری به عنوان یک رقصنده و خواننده در یک کاباره کار میکرد. پس از آن   مارلين ديتريش  شروع به بازی در فیلم ها، در برخی از نقش های جزئی کرد. موفقیت اول پس از فیلمبرداری در فیلم "فرشته آبی" به او رسید،  مارلن دیتریش   قراردادی با هالیوود بست و به امریکا منتقل شد.

 

مارلین دیتریش

مارلين ديتريش

 

کتاب "ستاره های هالیوود" در مورد او نوشت: "در هالیوود، یک الهه واقعی از او ساخته شده است." در فیلم "مراکش" با میکاپی کاملا متفاوت ظاهر شد و باعث تعجب تمام کسانی که قبل از فیلم مراکش او را دیده بودند شد، از موی پلاتینی، هلال های نازک ابروهای بلند، چشم های درخشان، گونه های براق به افسون گری مرموز بدل شده بود. در این ظاهر جدید، به دشواری دختر قدیمی و پرمخاطب آلمانی دیده می شد.نقش او درفیلم مراکش،نامزدی اسکار را برایش به ارمغان آورد.

 

مارلین دیتریش

 

در آلمان نازی از  مارین دیتریش  برای بازگشت به میهن دعوت شد و حتی گوبلز  به او پیشنهاد دستمزد 200،000 Reichsmarks برای هر فیلم ساخته شده با مشارکت او را داد، اما دیتریش نمی خواست که بخشی از ماشین تبلیغات نازی ها باشد. او یک ضد نازی بود و مخالفت با یهودیان را محکوم می‌نمود. در سال 1939 شهروند آمریکا شد. در سال 1943، با گداشتن کنسرت در نیروهای متحد در ایتالیا، فرانسه و آمریکای شمالی برنامه اجرا می کرد.

 

دیتریش صدایی گرفته و بیزار از زندگی داشت که تأثیر بسزایی بر بسیاری از فیلم ها، ضبط ها، و تورهای کنسرتهای سراسر جهانش گذاشت. کنت تینان صدای دیتریش را «بعد سوم» وجودش نامید و ارنست همینگوی دربارهٔ او گفت «اگر او چیزی جز صدایش نداشت، می‌توانست قلبت را با آن بشکند».

 

در سربازخانه ها و بیمارستان ها، حدود 500 نمایش اجرا کرد، در حالی که همانند سربازان، او در سنگر ها می خوابید و خودش برف ها را برای آب آشامیدنی ذوب می کرد. این موقعیت اجتماعی بازیگر زن آلمان قابل تحسین بود و در پایان جنگ به اوعنوان لژیونر افتخاری و مدال آزادی آمریکا اهدا شد.

 

مارلین دیتریش

خواننده مارلن 

 

مارلین دیتریش با این زیبایی اغواگرانه و مرگبارش به راحتی  قلب مردان و زنان را فتح میکرد، او تعداد زیادی ماجراهای عاشقانه با بازیگران جین گابین، جان وین، بریان اهرن، جیمی استوارت و جان گیلبرت، تهیه کننده داگلاس فیربنکس جونیور، خواننده موریس شالیر، مدیر جوزف فون استرنبرگ، بازرگان یوزف کندی - پدر جان اف کندی داشت.

 

مارلین دیتریش

 

با وجود ماجراهای عاشقانه بی شمار، مارلین دیتریش تنها یک بار ازدواج کرد . در 22 سالگی او همسر تولید کننده رودلف سیبر شد، یک سال بعد آنها صاحب یک دختر، به نام ماریا شدند. این زن و شوهر تنها چند سال با هم زندگی کردند، اما آنها رسما طلاق نگرفتند - دیتریش یک زن متاهل باقی مانده بود تا زمانی که شوهرش در سال 1976 درگذشت. زمانی که از او پرسیدند که چرا ژان گابین را ترک کرده، ژان گابین مارلین را بسیار دوست داشت، بازیگر پاسخ داد: " او می خواست با من ازدواج کند. من از ازدواج متنفرم. " مارلین دیتریش به یکی از دوستانش گفت: " من خیلی از تنهایی می ترسم! اما این تنها دلیل استقلال من است . "

 

مارلین دیتریش

 

در دهه 1950 او کمتر و کمتر در فیلم ها بازی کرد و به عنوان میزبان و خواننده در لاس وگاس با اجرای آهنگ های مشهور از فیلم هایش مشغول بود. زمان شهرت او به پایان رسیده بود. آخرین نقش اصلی مارلین دیتریش، نقش کریستین در فیلم  «شاهد دادستان» (1957) اقتباس از رمان آگاتا کریستی ، نامزد اسکار شد. بعد از آن، مارلین فقط در 4 فیلم بازی کرد و در سال 1966 به آپارتمانی در پاریس نقل مکان کرد. در سال 1975به علت شکستی در پا  چندین ماه را در بیمارستان گذراند. بعد از آن دهه آخر عمرش را در آپارتمانش در شماره ۱۲ مونتایژن پاریس بخاطر شکستگی گردن فمور بر روی تخت سپری کرد و در آن مدت بهیچ وجه در انظار عمومی دیده نشد.در سال 1976، شوهرش، رودلف سیبر درگذشت 

 

مارلین دیتریش

جهان سینما  سلبریتی اسطوره مارلین دیتریش

 

مارلین دیتریچ بقیه عمر خود تقریبا 20 سال در تنهایی را در آپارتمان پاریس خود گذراند و تنها با یک خط تلفن با دنیای خارج در ارتباطبود. مارلین نمی خواست کسی شاهد پیری و ضعف وی باشد. تنها دخترش ماریا،منشی و خدمتکار می توانستند او را ببیند. او بر روی یک کتاب خاطرات، ABC از زندگی من، که در سال 1979 منتشر شد، کار میکرد، و در سال 1982 موافقت کرد که یک مصاحبه صوتی انجام دهد.

 

در 13 سالی که مارلین به علت شکستگی گردن فمور نمی توانست  از تخت خارج شود، به مواد مخدر و الکل وابسته شد، که بیشتر اوضاع را تشدید می کرد. با توجه به این که مارلین در انظار عمومی طاهر نمی شد و اجازه نمی داد روزنامه نگاران به او مصاحبه کنند، شایعاتی در مورد مرگ او پخش شد. زمانی که دیتریش در یکی از نشریات  شایعه مرگش را خوانده بود، به نشریه اعتراض کرد و  بعد از آن، عنوان مجله با این عموان چاپ شد: " دیتریش تماس گرفت و هشدار داد که او هنوز زنده است ." مارلین دیتریش به دلیل بیماری و سوء استفاده از الکل، در سال 1992، به علت نارسایی کلیه درگذشت. در آن زمان او 90 ساله بود. در زمان مرگ بجز تعداد زیادی عکس از دوستانش، هیچ کس با او نبود.

 

فیلم های مارلین دیتریش 

 

شیطان یک زن است (۱۹۳۵)
من عاشق یک سرباز بودم (۱۹۳۶) ناتمام
آرزو (۱۹۳۶)
باغ الله (۱۹۳۶)
شوالیه بدون سلاح (۱۹۳۷)
فرشته (۱۹۳۷)
دستری دوباره می‌تازد (۱۹۳۹)

در سایه‌های خوشبختی (۱۹۱۹)
تراژدی عشق (۱۹۲۳)
ناپلئون کوچک (۱۹۲۳)
مرد کنار جاده (۱۹۲۳)
جستن به زندگی (۱۹۲۴)
رقص دیوانه (۱۹۲۵)
بارون جعلی (۱۹۲۶)
مانون لاسکات (۱۹۲۶)
مادام بچه نمی‌خواهد (۱۹۲۶)
یک دوباری مدرن (۱۹۲۷)
بکش بالا، چارلی! (۱۹۲۷)
بزرگ‌ترین چاخان او (۱۹۲۷)
کافه الکتریک (۱۹۲۷)
پرنسس اولالا (۱۹۲۸)
خطرات دوران نامزدی (۱۹۲۹)
دستت را می‌بوسم مادام (۱۹۲۹)
زنی که آرزو دارد (۱۹۲۹)
کشتی مردان گمشده (۱۹۲۹)
فرشته آبی (۱۹۳۰)
مراکش (۱۹۳۰)
بی‌آبرو (۱۹۳۱)
قطار سریع‌السیر شانگهای (۱۹۳۲)
ونوس بلوند (۱۹۳۲)
آهنگ آهنگ‌ها (۱۹۳۳)
ملکه اسکارلت (۱۹۳۴)
بخش مد هالیوود (۱۹۳۵)

هفت گناهکار (۱۹۴۰)
شعله نیواورلئان (۱۹۴۱)
نیروی انسانی (۱۹۴۱)
بانو مایل است (۱۹۴۲)
تباه کنندگان (۱۹۴۲)
پیتسبرگ (۱۹۴۲)
شغل نمایش در جنگ (۱۹۴۳)
دنبال پسرها برو (۱۹۴۴)
سرنوشت (۱۹۴۴)
مارتین رومانیاک (۱۹۴۶)
گوشواره‌های طلایی (۱۹۴۷)
یک ماجرای خارجی (۱۹۴۸)
اره برقی (۱۹۴۹) از کارهای برجسته
ترس از صحنه (۱۹۵۰)
در آسمان بزرگراهی نیست (۱۹۵۱)
رانچوی بدنام (۱۹۵۲)
داستان مونت کارلو (۱۹۵۶)
دور دنیا در هشتاد روز (۱۹۵۶) از کارهای برجسته
شاهد تحت تعقیب (۱۹۵۷)
تماس شیطان (۱۹۵۸)
دادگاه نورنبرگ (۱۹۶۱)

روباه سیاه: داستان حقیقی آدولف هیتلر (۱۹۶۲) (مستند) (راوی)
پاریس، وقتی جلز ولز می‌کند (۱۹۶۴) از کارهای برجسته
عصری با مارلین دتریش (۱۹۷۲) فیلم کنسرت لندن
فقط یک ژیگولو (۱۹۷۹)
مارلین (۱۹۸۴) (مستند) مارلین دیتریش از کارگردان خواست تنها صدایش را ضبط کند و از او و صورتش فیلم نگیرد.

 

 

 

 

 

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

به مناسبت تولد الویس پریسلی سلطان راک اند رول + عکس

در

 الویس پریسلی سلطان راک اند رول

در 84 سال پیش، 8 ژانویه خواننده افسانه ای آمریکایی و یکی از بنیانگذاران راک اند رول الویس پریسلی بدنیا آمد. او یکی از درخشان ترین و فوق العاده ترین هنرمندان قرن بیستم است، شخصیت این خواننده معروف و بازیگر مشهور سینمای جهان، الویس پریسلی تا کنون به عنوان یک رمز و راز برای بسیاری از مردم باقی مانده است.

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

عکس الویس در دوران کودکی

اولین اجرای الویس بر روی صحنه در 10 سالگی اتفاق افتاد . معلم او را متقاعد کرد تا در رقابت شرکت کند و آهنگی از سبک کانتری را در لباس یک گاوچران بخواند. والدین او از این موفقیت بسیار خوشحال شدند و به او یک گیتارهدیه دادند، اما الویس مانند همه همسالان خود،خواب یک دوچرخه را می دید.  الویس ابتدا از اجرای عمومی رنج می برد. او اعتراف کرد: " من یک ترس و هراس از سالن نمایش داشتم.

الویس پریسلی سلطان راک اند رول با خانواده

عکس خواننده با والدین

سلطان راک اند رول یک سرگرمی عجیب داشت او نشانه های پلیس و مدالها را جمع آوری می کرد .در شبها، الویس دوست داشت که در خیابان های شهر رانندگی کند و اگر او متوجه میشد که کسی قوانین جاده را نقض می کند، او مزاحم را متوقف می کرد و نشان خود را نشان می داد و با تماشای واکنش مزاحم سرگرم میشد. یک بار او حتی با ریچارد نیکسون رییس جمهور آمریکا ملاقات کرد و به لطف این ملاقات الویس، مدرک کارمند اداره مبارزه با مواد مخدر را به دست آورد.

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

عکس ریچارد نیکسون رییس جمهور آمریکا و الویس پریسلی

او عادت های عادی بیشتر سلبریتی های  دنیای هنر و سینمای جهان را داشت - اتومبیل های گرانبها را جمع آوری میکرد، و حتی تعداد دقیق آنها را نمی دانست. آخرین ماشین لیموزین او با مینی بار، تلویزیون و رینگ های طلایی بر روی چرخ ها مجهز شده بود. علاوه بر این، نقطه ضعف این خواننده معروف و بازیگر مشهور سینمای جهان، الویس پریسلی اسلحه بود .در کلکسیون خود 37 تپانچه  داشت.

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

شامپانزه  حیوان خانگی مورد علاقه خواننده

حیوان مورد علاقه الویس، یک شامپانزه به نام Scatter بود، او پیراهن های هاوایی را میپوشید و "ترفندهای مختلف" را به او آموزش می داد - برای مثال، بالا رفتن از پای دختران .به او برای انجام هر کاری اجازه داده شدبود. او آزادانه در اطراف املاک الویس می چرخید، علاوه بر این، او یک ماشین با یک راننده شخصی داشت. شایعه شده بود که خواننده دوست داشت که ویسکی را به حیوان خانگی اش بنوشاند و حتی ادعا می کردند که به الکل معتاد شده است، به همین دلیل علت مرگ Scatter را الکل می دانستند.

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

عکس سلطان راک اند رول الویس پریسلی

خواننده علاقه مند به مذهب بود، اما نگرش وی نسبت به مذهب بسیار عجیب بود. او به عنوان یک کودک، اغلب معبد را دیده بود و حتی در کلیسا نیز میخواند. پریسلی بعدا اعتقادات بودایی و هندو را مورد بررسی قرار داد و ستاره داوود و یک صلیب را در گردنش انداخت.

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

خواننده دارای یک کمربند سیاه در کاراته بود

الویس بدن نرم و انعطاف پذیر منحصر به فردی داشت و کاملا روی صحنه تحرک داشت. به حرکات معمول رقص، او اغلب عناصر هنرهای رزمی را اضافه میکرد. الویس پریسلی طرفدار کاراته و دارای کمربند سیاه در کاراته بود. همسرش او را بخاطر یک مربی کاراته ترک کرد. جدایی طوفانیی بود - پریسلی نمیتوانست احساسات خود را کنترل کند اما پس از طلاق، آنها توانستند دوستان هم باقی بمانند.

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

الویس پریسلی خواننده افسانه ای آمریکایی

الویس سلطان راک اند رول نامگذاری شد و سلطان بدون همدست نمی توانست وجود داشته باشد.همراهانش نقش مهمی در زندگی خواننده ایفا کردند. او عاشق دادن هدایا بود و در این امر فوق العاده سخاوتمند بود. عشق به لاکچری و چیزهای لوکس یکی از ضعف های اصلی او بود. الماس و طلا و جواهرات طلا را علامت شناسایی خود قرار داد . همه چیز باید در اطراف سلطان میدرخشید! لباس Elvis منحصر به فرد بود و نام های خود را داشت: "طاووس"، "کولی"، "شعله"، "ببر دیوانه" - با این تعاریف می توان حدس زد که چقدر لوکس بود! این لباس ها به عنوان بخشی از عملکرد او تبدیل شده بود.

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

خواننده الویس پریسلی روی صحنه

الویس پریسلی چاقی

این شیوه زندگی بر سلامت و ظاهر اوتاثیر گذاشت - الویس شروع به افزایش وزن کرد. در سال های اخر، او 117 کیلوگرم وزن داشت! از این رو، او به سادگی از خودش متنفر شد و سعی داشت وزن خود را با قرص های کاهش وزن کم کند، در عین حال به داروهای ضد افسردگی و قرص های خواب آور معتاد شده بود.

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

الویس پریسلی علت مرگ

چه چیزی پریسلی را از پا درآورد؟

شور و شوق برای داروها منجر به شیدایی در سال های اخر زندگی او شد و او بدون چمدان ضد گلوله ای لباس های افسانه ای خود را پنهان می کرد، وارد محل کنسرت نمی شد و با ترس از اقدامات تروریستی، او حتی در صحنه با سلاحی که در چکمه هایش پنهان می کرد ظاهر می شد. سلطان راک اند رول در سن 43 سالگی در اثر حمله قلبی در 16 آگوست 1977 فوت کرد. دلیل این امر اعتیاد مخرب به باربیتورات بود . 22 نوع از داروهای مختلف در خون او پیدا شد!

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

15 حقیقت در باره الویس پریسلی

1. الویس یک برادر دوقلو داشت

الویس پریسلی سلطان راک اند رول
جسی گارن 35 دقیقه قبل از الویس متولد شد و روز بعد از تولد فوت کرد.

2. تورنتو در Tupelo

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

عواقب یک گردباد

الویس می توانست طی یک گردباد، وقتی فقط پانزده ماه سن داشت، فوت کند. این یک گردباد در Tupelo، می سی سی پی بود، که یکی از چهار گردباد مخرب در ایالات متحده است.

3. الویس رویای یک دوچرخه را داشت.

اولین گیتار هدیه ای از والدین بود. 


او اولین گیتار خود را والدین دریافت کرد ولی در مورد آن بسیار ناراحت بود. پسر فقیر رویای دوچرخه سواری داشت، اما برای خانواده اش خرید دوچرخه خیلی گران بود.

 

4. پانزده عنوان "آبی" در آهنگ های الویس پریسلی

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

رنگ مورد علاقه الویس پریسلی

کلمه "آبی" در پانزده عنوان آهنگ الویس وجود دارد. آبی کریسمس، آبی چشم غمگین در باران، آبی هاوایی، آبی ماه، کنتاکی، آبی ماه، آبی رودخانه و غیره

5. عشق به مادر 

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

اولین ضبط استودیو. عکس: funik.ru


اولین آلبوم استودیویی را Elvis برای مادرش ساخته است. او 4 دلار برای استودیو پرداخت کرد تا 2 آهنگ برای مادرش ضبط کند: «شادی من» و «این زمانی است که درد و رنج شما شروع می شود».

 

6. ساندویچ کره بادام زمینی

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

به نطر الویس آشپزی ساده است

غذای مورد علاقه او ساندویچ کره بادام زمینی، بیکن، عسل و موز بود.

 

7. فقط ماشین


پدر و مادر دخترها که از الویس یک بت ساخته بودند، متنفر بودند. والدین دختران جوان به شدت از اشتیاق دخترانشان به الویس رضایت نداشتند.

8. عمارت "Graceland"


در 22 سالگی، الویس عمارت گریلندس را در شهر ممفیس خریداری کرد که ارزش آن 102،500 دلار بود. الویس چند دهه در آن زندگی کرد.

 

9. الویس یک راهب بود

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

در سال 1965، الویس ابراز تمایل به رفتن به یک صومعه کرد.

 

10. الویس یک طرفدار بزرگ بازیگر فرانسوی بود بریجیت باردو بود.

الویس در ارتش خدمت کرده است. زندگی ارتشی الویس در سال 1957 آغاز شد. در طول زمان خود در ارتش، او واقعا می خواست با Brigitte Bardot ملاقات کند. الویس یک طرفدار بزرگ بازیگر فرانسوی بود بریجیت باردو بود.

11. مدیر برنامه هایش از این که الویس ممکن بود مجاز به بازگشت به ایالات متحده نباشد ترس داشت


او علاوه بر ایالات متحده، در سال 1957 در کانادا چند کنسرت انجام داد. مدیر او هر گونه پیشنهاد برای اجرا در خارج از کشور را رد کرد، چرا که مدیر برنامه هایش از این که الویس ممکن بود مجاز به بازگشت به ایالات متحده نباشد ترس داشت .

 

12. قایق ریاست جمهوری

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

قایق بادبانی فرانکلین روزولت.

پس از مرگ رئیس جمهور روزولت،  پریسلی Potomac را  55،000 دلار خرید.این قایق را قبلا الویس به روزولت هدیه داده بود.

 

13. Graceland - سرزمین بدون ماهی

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

او هرگز طعم ماهی را دوست نداشت. اما همسرش  عاشق ماهی بود. الویس این شرط را در Graceland Manor گذاشت که هرگز ماهی سرو نشود.

14.  در سینما ممفیس

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

سخاوتمندانه، به خاطر یک شکلات ... اخراج شد

او در سینما ممفیس کار می کرد اما به خاطر گرفتن شکلات مجانی از دست یک دختر، اخراج شد.

 

15. ماتادور راک اند رول

الویس پریسلی سلطان راک اند رول

الویس سیگار آلمانی  میکشید

به هر حال، آلمانی ها الویس را "ماتادور راک اند رول" می نامیدند.

الویس در مورد ظاهر خود وسواس زیادی داشت، مژه ها و ابروهای را رنگ میکرد و این باعث شد تا مشکلات بهداشتی در زندگی خود داشته باشد. پریسلی تقریبا کور بود و از گلوکوم رنج می برد، تحت عمل های جراحی پلاستیک قرار گرفت - رینوپلاستی(جراحی بینی). او همچنین از آکنه رنج می برد.

نظرات

در ادامه بخوانید...