عیب شناسی ریسک و بهره وری TQM در سازمان های کوچک و متوسط

در

هدف این مقاله برجسته کردن مسائل خاص مربوط به افزایش ریسک در شرکت های کوچک و متوسط (SMEها) ، به علت کاهش کیفیت فرآیندهای تولید می باشد، که به کارگیری TQM برای کاهش یا حتی از بین بردن خطرات ذاتی را لازم می کند. این مقاله پژوهشی با به کارگیری تحلیل تشخیصی به‌عنوان ابزار کاری، ریسک های مواجه با SMEها در روابطشان با مشتریان یا ذینفعان و تأمین‌کنندگان مستقیم آن ها را برجسته می سازد. اگر پیاده سازی TQM در شرکت ها از یک پروتکل از قبل شناخته‌شده پیروی کند، از یک سو چندین مسئله به کارگیری خاص در SMEها به وجود می آید، چراکه ساختار سازمانی آن ها ساده شده است و درنتیجه به کارکنان وظایف چندگانه محول شده است، و از سوی دیگر، مراحل اجرای TQM بسیار ساده سازی شده اند، این شرکت ها یک تابع کاهشی یا در بهترین حالت تجمیعی از توابع را به کار می گیرند. علاوه بر جنبه های خاصی از وقوع ریسک، این مقاله جوانب باهدف افزایش کارآمدی اقتصادی درنتیجه به کارگیری TQM را برای موارد خاص: یک شرکت متخصص در ساخت‌وساز را ارائه می دهد.

"عیب شناسی باهدف عمده سلامت شرکت با اندازه گیری عملکرد و ارزیابی آسیب پذیری می باشد، که علل و زمینه هایی که این حالت را پدید آورده است بدون حتی پیشنهاد استفاده از درمان و برنامه های ترمیم شناسایی می کند." 
تحلیل تشخیصی دقیق و کارآمد یک بنگاه اقتصادی از چندین دیدگاه ساخته شده است:
• شرکت با دیدگاه ادغام کننده به عیب شناسی توسط مجموعه ای از رده بندی از فعالیت ها و نه به سطوح سازمانی نیاز دارد.
• روش دیدگاه منظم نیاز به یک تحلیل همراه جزییات و فعالیت منطقی دارد.
• دیدگاه پتانسیلی بر اساس پتانسیل شرکت ها از نظر: انسانی، فنی، مالی و غیره می باشد.
• دیدگاه پتانسیل ارزش زمانی و دستاوردهای یک شرکت بسته به تکامل در زمان
• چشم‌انداز ریسک عیب یابی ورشکستگی
• دیدگاه های اجتماعی و چشم انداز استراتژیک راه هایی هستند که روش عیب یابی یک شرکت می باشند.
قبل از شروع تحلیل تشخیصی ، کارشناس باید به‌خوبی ویژگی های شرکت را بداند. در آثار تخصصی با یک بار تعیین توزیع احتمال وقوع ریسک، می توان برای اندازه گیری ریسک اقدام کرد.
تفاوت شرایط ریسک در اندازه برآورد شده با استفاده از دانش احتمال و دوره ای که در آن رخ می دهد، به دست می آید. معیار طبقه بندی و ارزیابی اثرات بروز ریسک با توجه به سه پارامتر گروه بندی می شوند. 
• اندازه پیچیدگی تعداد تغییرات
• اهمیت عامل زمان
• احتمال عدم‌قطعیت
احتمال اثرات وقوع ریسک به پیچیدگی سیستم در معرض خطر احتمالی بستگی دارد: این می تواند بسته به امکان شناخت وقوع پدیده ها به‌صورت عینی یا ذهنی تفسیر شود.
U n مثال: احتمال وقوع x، برای این رویداد و وجود رابطه AB (رویداد A با توجه به رویداد B ساخته شده است) را در نظر بگیرید، سپس احتمال رویداد C، با زنجیره ABC توسط فرمولی که در ادامه می آید تعیین می شود: P اگر احتمال (x, y)، رویدادهای (AB) وابسته هستند یا یک رویداد برخلاف پیشینه دیگری انجام شده است، می توانم از فرمول ها برای انعکاس موقعیت تصمیم ساز برای ریسک استفاده کنم. پس از آفتالیون و ویالت، اندازه و ماژول اندازه گیری ریسک به نگرش به ریسک، این‌که یک تصمیم گیرنده چگونه می اندیشد و ریسک را در نظر می گیرد، بستگی دارد. نتیجه این است که یک وضعیت و نگرش به خطر آن یک تصمیم گیرنده، می تواند جایگزین های فرموله شده باشد. (C) = P (A) P (B)، که P (C) = x, y است.

ریسک در مدیریت کیفیت سیستم اجراکننده

سیستم مدیریت کیفیت ISO 9001 می تواند برای هر سازمانی بدون در نظر گرفتن تعداد کارکنان به کار گرفته شود. چه یک کارمند داشته باشید یا دارای تعداد کثیری از کارمندان باشید، اندازه سازمان از اجرای سیستم جلوگیری نمی کند. و صرف نظر از صنعت، در صورت پیاده سازی سیستم های مدیریت کیفیت، اولین خطری که ممکن است رخ دهد انتخاب شرکت مشاور است. اگر مشاور انتخابی هیچ تجربه‌ای نداشته باشد، می تواند مشکلاتی بیش از مزایایش برای سازمان ایجاد کند.
سیستم مدیریت کیفیت تمامی فرآیندهای داخل سازمان را پوشش می دهد، و آن سازمان بر اساس روش های ایجادشده توسط مشاور و سازمان نماینده عمل خواهد کرد. در به کارگیری سیستم مدیریت کیفیت برخی مسائل ممکن است نمایان شود:
هرگونه فعالیت با هدف توسعه، در داخل شرکت، تنها در صورتی مؤثر است که خروجی های آن در فعالیت های روزانه ادغام شود، با حصول اطمینان از یک سطح بالاتر، بسیار بالاتر از فعالیت قبلی. در غیر این صورت نتیجه ی بهبود نمی تواند در کار روزمره ارائه شده و مورد استفاده قرار گیرد، یعنی می توانیم بگوییم که فعالیت بهبود به هدف نرسیده است. از این درمی یابیم که از یک سو، سازمان برای یک سرمایه گذاری مطلوب در فعالیت خود شکست خورده است و از سوی دیگر، فرآیندهای عملیاتی هیچ گونه پیشرفتی ثبت نکرده اند. بنابراین، ما همچنان با مشکلات مشابه آن هایی که از قبل داشتیم مواجه هستیم. هدف از به کارگیری سیستم مدیریت کیفیت این است که، از طریق توسعه مداوم، به اطمینان از سیستم های دوگانه کمک کند یعنی: بهبود مستمر فعالیت و تنظیم عملکرد عملیاتی روزانه.

عملیات سیستم مدیریت کیفیت در ساخت‌ و ساز

در رومانی آمارهای صنایع ساخت‌وساز نشان می دهد که حدود 60 درصد شرکت های کوچک و متوسط فعال هستند. برای برآوردن الزامات متنوع رشد گیاهان در فرآیندهای ساخت‌وساز آن ها مجبور به پیاده سازی سیستم مدیریت کیفیت هستند. با ارزیابی های انجام شده در ساخت‌وساز، نتیجه این است که شرکت های کوچک دارای فرآیند سرانه تخصصی کنترل ارگانیسم ساخت محصولات نیستند.
مشتری حق اظهارنظر در خطاهای روند تحقق محصول را دارد که ممکن است بعدها موجب آسیب بسیار بزرگ کنترل کار ساخت انجام شده توسط بازرس فنی شود، و مشارکت فعال مشتری، نتایج در مجله مستند ساخت‌وساز وجود دارد.
تحویل و تأیید پذیرش نهایی ساخت‌وساز و یا محصول تحت پوشش الزامات قانونی که در قرارداد ساخت تعیین شده است. بیشترین ارتباطات داخلی توسط ساخت‌وساز ثبت وقایع انجام می شود. برای باقی ماندن و به دست آوردن قرارداد برای اجرای کار ساخت‌وساز، شرکت ها باید در مناقصه عمومی شرکت کنند. اولین و مهم ترین نیاز پیداشده در مشخصات این مزایده برای برگزاری یک گواهی بیان انطباق شرکت با الزامات ISO 9001: 2008 می باشد.
پیاده سازی سیستم مدیریت کیفیت در ساخت‌وساز بسیار مهم است، زیرا از طریق سیستم فرآیند توسعه محصول را کنترل می کند.

مراحل پیاده سازی سیستم های مدیریت کیفیت در صنعت ساخت‌وساز

اولین قدم، تعیین یک نماینده برای مدیریت کیفیت است، که در سازمان با توجه به SR EN ISO 9001: 2008 بسته به اجرای تصمیم و دارا بودن سیستم مدیریت کیفیت (QMS); خوانده می شود؛
• گزارش عملکرد S.M.C. مدیرکل، ازجمله توسط طرح بهبود سیستم
• ارتقاء کارکنان سازمان بر اساس نیاز مشتری
• ارتباط با سازمان های خارجی (مشتریان، تأمین‌کنندگان و سهام داران)
• توسعه اسناد هندبوک مدیریت کیفیت فعالیت سیستم های خاص
• مدیریت اسناد به مدیریت کیفیت
• هماهنگی فعالیت های مربوط به ممیزی داخلی سیستم مدیریت
• آموزش کارکنان در مدیریت کیفیت
• شرکت در جلسات تحلیل
• اطمینان حاصل شود که سیستم های مدیریت کیفیت تأسیس‌شده، پیاده سازی و نگهداری شوند
• عملکرد SMC و گزارش هرگونه نیاز برای بهبود مدیرکل، که به آن ها قدرت و مسئولیت های زیر را می دهد:
پس از انتصاب مدیریت کیفیت نماینده، یک ساختار شرکتی ایجاد می کند. که مدیر را مسئول فرایند می کند. پس از ایجاد گروه طرح توسعه تدوین می شود. نماینده مدیریت کیفیت شش سیستم رویه را آماده خواهد کرد: کنترل سوابق، کنترل محصول نامنطبق، ممیزی داخلی، اقدامات اصلاحی، اقدامات پیشگیرانه. در مرحله بعد، توسعه تدوین اسناد فرآیندهای کاری (PL) و دستورالعمل کار (IL)، مانند مثال:
توسعه روش ها و آموزش، راهنمای توسعه مدیریت کیفیت، کنترل محصولات عرضه شده، برنامه ریزی و پیگیری عرضه خدمات، ارزیابی خدمات مشتری، ارتباطات داخلی، کنترل و اندازه گیری تجهیزات مانیتورینگ و کنترل تجهیزات تعمیر و نگهداری، تأمین، دستورالعمل کاری مشتری: آرشیو، تأیید کمی محصول خریداری شده، ساخت پایه های قالب اجرا، اجرای بتن، بتن تقویت شده و پیش تنیده، انجام گچ کاری ساختمان، ارزیابی ارائه دهندگان، اجرای سنگ تراشی، تقویت اجرا، اجرای نقاشی و رنگرزی، اماده سازی و استفاده از ملات، انجام جک های پشت بام.
بر اساس این اسناد، راهنمای نماینده مدیریت کیفیت تدوین مدیریت کیفیت.
تهیه پیش نویس S.M.C. امضا شده تحت "انجام شد" و اشاره به زمان آماده سازی. اسناد دیگر توسط کسانی که مسئول فعالیت های آماده و مطابق با روش کار خاص هستند کنترل می شود. هر توسعه‌دهنده موظف به امضا و تاریخ زدن به پرونده ها است. اسناد آماده‌شده به روش SMC تحلیل شده و توسط مدیرکل امضا می شوند. اثبات تأیید امضای پرونده تحت عنوان "تأیید شد" می باشد، بدین معنی که این تاریخ، تاریخ مؤثر اسناد است. پس از تصویب، اسناد S.M.C کارمند توسط MC تحت اسناد سیستم کیفیت کد می شود. گواهی این مدارک از طریق لیستی از اسناد کدگذاری SMC، به‌روزرسانی دائمی شارژ MC و پخش MC برای تمام کاربران.
سایر اسناد چک شده و کد سازمانی آماده شده و توسط توسعه‌دهنده در دفاتر برای هر نوع سند ذخیره می شوند. تکثیر و انتشار اسناد S.M.C. بر اساس پخش هر پرونده، MC توسط کارمند ساخته می شود،. این لیست متصل ه سند اصلی MC کارمند باقی می ماند و به کاربر اعلام نمی شود. هر نسخه از سند S.M.C توسط شماره گذاری با عنوان "نسخه شماره ..." منتشر می شود. تکثیر و توزیع و سایر داده ها بر اساس نوع سند و تعداد کاربران کنترل می شود. انتشار این اسناد بر اساس لیست امضا پخش است.
اسناد اصلی در توسعه دهنده کنترل شده نگه داری می شوند. به جز اسناد سیستم مدیریت کیفیت MC که در تصدی نگه داشته می شوند تمامی اسناد اموال شرکت کنترل‌شده هستند. انتشار برای اشخاص ثالث بدون اجازه کتبی مدیرکل، به‌منزله یک تخلف انضباطی ایجادکننده آسیب برای شرکت و شرکای آن است. به‌روزرسانی راهنمای مدیریت کیفیت هر دو سال و یا زمانی که شرایط زیر رخ دهد انجام می پذیرد:
هنگام تغییر ساختار سازمانی سازمان،
هنگام تغییر ساختار S.M.C
هنگام تغییر قوانین و مقررات حاکم بر فعالیت های شرح داده شده در کتابچه راهنمای کاربر.
به‌روزرسانی روش ها به‌صورت دوره ای انجام می شوند و نیز هر زمانی که لازم باشد، مانند موارد زیر: زمانی که از طریق ممیزی یافته می شوند، نیاز به بهبود محتوای این روش،
هنگامی گه کاربرها نیاز به برقراری ارتباط یافته های فرآیند و گزارش‌های متن با کارهایی که انجام داده اند دارند.
تجدیدنظر آغازین ایجاد شده باشد، معمولاً توسط کاربر اما همچنین توسط حسابرس و یا مدیرکل. نیاز به هرگونه تجدیدنظر برای اسناد توسط توسعه دهنده تحلیل می شود.
MC سیستم تحلیل اسناد مدیریت کیفیت و بازبینی گزارش های تکمیل شده ارزیابی محیطی را انجام می دهد. پس از تأیید و تصویب این فرم توسط مدیرکل، MC مسئول به‌روزرسانی طرح اسناد S.M.C. "توضیح اسناد برنامه ریزی SMC" را تشکیل می دهد. ویرایش اسناد S.M.C. کارمند مشخص‌شده با MC در چک‌لیست است که مختص هر اصلاح سند شده است. می توان در مورد اصلاح یک سند زمانی که تغییرات به لحاظ سند رخ بدهد صحبت نمود، اما بیشتر از سه نظر نباشد.
پس از بازبینی کل سند، روش شماره نسخه را تغییر می دهد. سند اصلاح‌شده مربوط به همان تحلیل، مصوبات و اجازه ها همانند سند اولیه است. کاربر کارمند MC خارج از سند منسوخ و تنها یک نسخه از آن (نسخه اصلی) را در آرشیو خود نگه می دارد. توسعه‌دهنده و یا کاربر، در صورت کاربرد، دوره حفاظت برای هر نوع سند که برای کاربردهای قانونی و یا دانش نگه داری می شود را تنظیم می کنند و در لیست اسناد یا پرونده های نگهداری شده در کامپیوتر وارد می کنند.
همه مدارک ارسال‌شده به این روش در شرایط مناسبی در آرشیو مدارک شرکت نگه داری می شوند. در طول رندر و آرشیو، اسناد با توجه به آموزش های بایگانی در برابر تخریب، از دست دادن، تغییرات غیرمجاز و آسیب های محیطی محافظت می شوند. سازمان باید بر اساس قانون آماده باشد، یک طرح کلی برای کنترل کیفیت بالا. 
امروزه معرفی مدیریت کیفیت به یک نکته مهم برای معامله گران تبدیل شده است. هر یک به دلایل مختلف، تصمیم به پیاده سازی درون یک سازمان می گیرند، مانند یک سیستم. برخی از آن ها متقاعد شده اند که تنها از این طریق می توانند نتایج بهتری در بازار بگیرند، به دیگران معرفی کنند چراکه توسط ذینفع یا قانون ملزم به پیاده سازی سیستم های مدیریت کیفیت شده اند.

آیا این مقاله علمی پژوهشی برای شما مفید بود؟ لطفا تجربیات خود را با کاربران به اشتراک بگذارید.(سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...

موفقیت در بازاریابی ویروسی یا پخشی 17 مورد

در


1. الهام بخشیدن از احساسات بجا

مردم آن چیزی با دیگران را به اشتراک می گذارند که به آنها حس خاصی بدهد. در یکی از مطالعات اخیر که توسط frac.tl در بازاریابی انجام شده، برداشت میشود که احساسات خاص به آن ها اجازه میدهد که غالبا بیشر از دیگران، یکدیگر را به صورت ویروسی و پخشی سهیم کنند.

اگر رویای بازاریابی ویروسی را در سر دارید، حضار خود را سرگرم کنید، فتنه به پا کنید و یا به هیجان بیاورید، البته کاری نکنید که حضار نا امید شوند و احساس گناه کنند.

2. یک گام بردارید

سیاست، مذهب، و مواضع سخت، می توانند مسیر های پر ریسکی برای قدم برداشتن در بازاریابی باشند، اما بعضی مواقع همین ریسک ها به طور جدی در بازاریابی ویروسی نتیجه بخش خواهند بود. 

3. استفاده از الگوهای رفتاری در حال پیشرفت

زمانی که hubspot یک ویدیو از کارمندان خود با پوشش gangnam syle در سپتامبر گذشته منتشر کرد، فیلم سریعا به صورت ویروسی پخش شد. اگر آنها میخواستند که تا ماه دسامبر منتظر پوستر بمانند، توجه و کشش خیلی کمتری داشت. با استفاده از پیام ها و کارکنان خود، بازاریابی ویروسی را از آن خود کنید، البته اطمینان حاصل کنید که سریعا نشان(پوستر) خود را منتشر کنید.

4. اجازه اشتراک گذاری را بدهید

در پایان فیلم ها، تصاویر، اطلاعات و ... خود یک جمله (بیانیه) افشاگری اضافه کنید که به وبلاگ نویسان اجازه صریح به اشتراک گذاری را بدهد. Entrepreneur.com توصیه ی دادن اجازه به اشتراک گذاری به صورت کلی را با اعتبار کامل می دهد. . تجدید چاپ در یک وبلاگ بزرگ می تواند این را تضمین کند که شما قادر به جذب مخاطبان جدید با شور و شوق هستید.

5. قدرت تاثیرگذاران دیجیتالی

برای انسان هایی مانند جاستین بیبر با جف بولاسس، فقط یک توییت ساده نیاز است تا صدها هزار به اشتراک گذاری در یک لحظه انجام شود. ایجاد روابط با تاثیرگذاران دیجیتالی باید بخشی جدایی ناپذیر از هرروش بازاریابی محتوای ویروسی شود.

6. توزیع درکانال های درست و بجا

توزیع اجتماعی و نشانه گذاری(bookmark) برای دریافت مطالب خود برای ارائه به کاربران اینترنت مشتاق، بسیار مهم است. مجله ی single grain، سایت های زیر را به عنوان سایت های برتر برای دستیابی به اثر پخشی یا ویروسی برای بازاریابی محتوایی توصیه می کند:
Digg, Reddit, StumbleUpon, YouTube and Del.icio.us

7. تاثیرپذیرتر باشید

بازاریاب های بزرگ عناوین وبلاگ خود و نام های ویدئوهایشان با برخی از عناوین تکان دهنده، تاثیرپذیرتر می کنند. بازاریاب های ویروسی به طور باور نکردنی عنوان های تکان دهنده برای محتوایشان انتخاب می کنند که مردم را وادار به کلیک میکند. مانند عنوان تبلیغ اخیر smart water 

8. بیشتر پول خرج نکنید

محتوای با کیفیت بالا بسیار مهم است، اما همه مقدار هزینه ای که صرف توزیع و یا ارتقاء میکنید، نمی تواند مقدار متوسطی از محتوا را بهبود بخشد.پروژه یThe Blair Witch با بودجه بسیار کم و تکان دهنده ی 20000$ ساخته شد، اما توسط یک وبسایت بسیار عجیب که به ترویج این فیلم پرداخته بود ، به موفقیت دست پیدا کرد.

9. متناسب با موقعیت کار کنید

در سال 2011، یک آژانس بیمه استرالیایی به رئیس جمهور آمریکا، اوباما، سیاست طرفداری بونو را در مقابل خورده شدن توسط تمساح پیشنهاد داد. عجیب اما موثر. بیش از 1.23 میلیون نتایج جست و جوی گوگل برای این پیشنهاد نزدیک به دو سال بعد وجود داشت. این نوع از بازاریابی محتوای ویروسی دقیقا همان چیزی است که Gray Vaynerchuk می گوید که "محتوا خدا است."

10. به اشتراک گذاری ها پاداش دهید

نزدیک ترین رویکرد، میتواند درست ترین آنها باشد. ارائه یک انگیزه برای رسیدن به اشتراک گذاری ویروسی رسانه های اجتماعی می تواند موثر باشد، مانند اهدای پول به یک موسسه خیریه که طرفدارهای فیسبوکتان آن را انتخاب کرده اند.

11. به مخاطبان خود قدرت کنترل دهید

مردم دوست ندارند یک برند با پیام هایش به صورت اجباری به آنها تحمیل شود. همین دلیل است که بازاریابی تعاملی و بازی سازی روش های موثری برای بازازیابی ویروسی هستند.خیلی قبل در سال 2004، برگر کینگ بازار را تکان داد. او به مخاطبانش اجازه داد که هر درخواستی که دارند به مردی که لباس مرغ پوشیده بود، بدهند؛ مانند راه رفتن روی ماه ، که او این کار را در همان زمان انجام داد.

12. به مخاطبان اطلاعات بیش از اندازه ندهید

مردم عاشق بازی کردن نقش کاراگاه هستند. قبل از انتشار سریال True Blood از شبکه HBO
به تعدادی از وبلاگ نویسان برجسته شیشه هایی از یک ماده قرمز رنگ مرموز فرستاده شد. . کمی ترسناک بود، اما قطعا تاثیرگذاران دیجیتالی را به اندازه ی کافی به هیجان آورد که راجع به آن صحبت کنند.

13. یک ریسک محاسبه شده بپذیرید

تا جایی که برایتان امکان دارد کالاهای مجانی یا ارزان قیمت بیرون دهید زیرا این کار به شما کمک میکند که دنبال کننده های زیادی در شبکه های اجتماعی بدست آورید که زمان بیشتری برای شما می مانند و تاثیر بیشتری نسبت به بازاریابی ویروسی دارند. خطوط هوایی ویرجین در طی چندین سال 1000 بلیط با قیمت 9 $ ارائه کرد. گران تمام شد، اما آنها با این آزمایش به بیش از 16000 دنبال کننده ی توییتر دست یافتند.

14. محوری کار کنید و دوباره تلاش کنید.

حتی شرکت هایی هم که به بازاریابی ویروسی مداومشان شناخته شده هستند، هر از گاهی دچار لغزش می شوند. نه خیلی قبل از اینکه "طرح های زیبایی واقعی" آنها (شرکت داو) به معروف ترین تبلیغ سال 2013 تبدیل شود، از داو یک سری نقد های منفی در رابطه با تبلیغ قلم مو شد.

15. از افراد مشهور استفاده کنید

مردم مطالب مرتبط را به اشتراک می گذارند. وقتی که شما نمیتوانید برای نام ها معروف جهان مانند کیم کارداشیان یا جنیفر لارنس جایگزینی بیابید، ممکن است که این روش کارامدتر باشد که یک فرد مشهور را برای بازاریابی و کمپین خود انتخاب کنید که برای شما تبلیغ کند و به طور خاص خریداران شما را جذب کند.

16. از اوسین بولت نیز سریع تر باشید. (اوسین بولت : سریع ترین مرد دنیا، قهرمان دو المپیک)
کسانی که بازاریابی ویروسی کار میکنند، حتی یک روز هم دست از کار نمی کشند، حتی اگر آن روز بزرگترین رویداد ورزشی از سال باشد. تیم بازاریابی درخشان اوریو تصویر زیر در صرف چند دقیقه در طول قطعی برق بدنام در سوپربال 2013 تولید کردند.

17. آنچه که کار را جلو میبرد را به کار گیرید

اگر شما اندازه کافی خوش شانس بوده اید برای که یک کمپین بازاریابی ویروسی راه اندازی کرده اید، احساس نکنید که کار را باید از مسیرش منحرف کنید.

کمپین ادویه قدیمی مصطفی بدون شک قدرت بیشتر را با بازی کردن همان مفهوم موفقیت به دست آورد، به عنوان مخالفت با تلاش برای ایده های جدید.ترجمه  itrans.ir

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

مدیریت منابع انسانی HRM

در

منابع انسانی بعنوان رویکردی استراتژیک و منسجم برای مدیریت با ارزشترین دارایی یک سازمان افراد مشغول به کار در آنجا که به طور فردی و جمعی در دستیابی به اهداف آن سازمان سهیم هستند تعریف می شود. بنابر این تعریف میتوان به این نتیجه رسید که مدیریت منابع انسانی یا ،بطور ساده تر، منابع انسانی عملی در سازمان ها است که برای به حداکثر رساندن عملکرد کارکنان در خدمت به اهداف استراتژیک کارفرما طراحی شده است. منابع انسانی در درجة اول به نحوة مدیریت افراد در سازمان ها، با تمرکز بر روی سیاست ها و سیستم ها، رسیدگی می کند . بخش ها و واحدهای منابع انسانی در سازمان معمولا مسئول تعدادی از فعالیت ها شامل استخدام کارکنان، آموزش و توسعه، ارزیابی عملکرد و پاداش دهی (مانند سیستم های پرداخت حقوق و مزایا) هستند. منابع انسانی به روابط صنعتی، یعنی تعادل شیوه های سازمانی با مقررات برخاسته از مذاکرات دسته جمعی و قوانین دولتی نیز رسیدگی می کنند.
مدیریت منابع انسانی، حاصل جنبش روابط انسانی در اوایل قرن بیستم میلادی است، هنگامی که محققین شروع به مستندسازی روشهای ایجاد ارزش کسب و کار از طریق مدیریت استراتژیک نیروی کاری کردند. این عمل، در ابتداتحت تسلط کار تعاملی، اعم از مدیریت پرداخت حقوق و مزایا، بود اما به سبب جهانی سازی، ادغام شرکت، پیشرفت فن آوری و تحقیقات بیشتر، منابع انسانی در حال حاضر بر روی تدابیر استراتژیک نظیر ترکیب و ادغام، مدیریت استعداد، برنامه ریزی جانشینی، روابط صنعتی و کارگری، ملاحظات اخلاقی، تنوع و شمول تمرکز کرده اند. اینها، درمیان سایر تدابیر، در شناخت مدیریت منابع انسانی بعنوان یک مسئلة مدرن به سبب ماهیت تکاملی آنها سهیم هستند.

توسعة تاریخی مدیریت منابع انسانی (HRM) بررسی ریشه های مدیریت منابع انسانی

درطول دوران ماقبل تاریخ، روشهای پایدار و معینی برای انتخاب رهبران قبایل وجود داشتند . اقدامات ایمنی و سلامتی درحین شکار از نسلی به نسل دیگر انتقال یافته بودند. از 2000 سال قبل از میلاد تا 1500 سال قبل از میلاد، مردم چین از تکنیکهای بررسی و انتخاب کارکنان استفاده کرده و درحالیکه مردم یونان از سیستم کارآموزی استفاده می کردند.این اعمال، نیاز به انتخاب و آموزش افراد برای مشاغل را شناسایی می کردند.
متخصصین آغازین کارکنان بعنوان مدیران پرسنل شناخته شده و این عبارت هنوز در شرایط های مختلفی مورد استفاده است. "مدیریت پرسنل" به مجموعه ای از اعمال یا فعالیتهایی (مانند، استخدام، گزینش، آموزش، مدیریت حقوق و دستمزد، روابط صنعتی) اشاره دارد که اغلب بصورت کارآمد اما با رابطه ای اندک میان فعالیتهای مختلف یا با اهداف کلی سازمانی اجرا میشوند. مدیریت پرسنل در بریتانیا و ایالات متحدة آمریکا، پیش از کشورهای استرالیا و آسیا و اقیانوسیه، در واکنش به اتخاذ زودتر و گسترده تر روندهای کاری تولید انبوه، توسعه یافت. تجهیزات قدرت محور و سیستمهای تولیدی پیشرفته، تولید ارزانتر محصولات را ممکن ساخت. همچنین، این روند، مشاغل زیادی که یکنواخت، ناسالم یا حتی خطرناک بودند و به جداسازی های میان مدیریت و "طبقة کارگر" منجر می شدند را به وجود آورد. تمرکز کارگران در شرکتها، در جهت جلب توجه عمومی بر روی شرایط استخدام عمل کرده و کارگران را وادار به عمل دسته جمعی باهدف دستیابی به شرایط بهتر کرد. نظریه های انسان دوستی، تعاونی مارکسیستی در اوایل قرن بیستم میلادی، اختلافات بالقوة میان منافع کارگران و کارفرمایان در صنعت مدرن مورد تاکید قرار داد شرایطی که رشد پیروی از اتحادیه های صنفی و سیستم های روابط صنعتی که عناصر مهمی در مدیریت منابع انسانی مدرن هستند را بنیان نهاد .
دولت در بریتانیا و ایالات متحده، در این مسائل درگیر شده و مجموعه ای قانون برای تنظیم ساعات کار برای زنان و کودکان، تعیین حداقل دستمزد برای مردان کارگر و برای محافظت از کارگران در شرایط کاری ناسالم یا خطرناک را تصویب کردند. دولتهای استرالیایی ، ایالتی و ملی، به تدریج شروع به پیروی از اوایل قرن بیستم میلادی کردند، اگرچه استرالیا و نیوزلند سیستمی متفاوت مبتنی بر مصالحه و داوری در عوض شرایط اجباری را مورد اتخاذ قرار دادند.
در طی این دوره، نظریه پردازان مدیریتی در ایالات متحده و بریتانیا شروع به بررسی و ملاحظة ماهیت کار و سیستم های کاری و نیز توسعة مدلهایی بر مبنای تحقیقات روانشناختی و جامعه شناختی کردند. روشهای توسعه و اعمال این نظریه ها توسط مدیریت عمومی و متخصصین منابع انسانی، انعکاسی از نگرشهای متغیر نسبت به کارها، روندهای کاری و ساختارهای سازمانی می باشند. مکتب کلاسیک (یا "مدیریت علمی"، تاسیس شده توسط فردریک تیلور، و نمونه سازی شده به بهترین شیوه توسط هنری فورد در کارخانه های تولید خودرو خود) تاکید خود را بر روی خود شغل و اتخاذ کارآمد کارگران در فرآیندهای کاری قرار داده است. مکتب رفتار گرایی (برای مثال، مطالعات هاتورن التون مایو) بر خود کارگران و ارضای نیازهای آنها برای دستیابی به بهره وری سازمانی بیشتر تمرکز کرده است. نظریه های متعاقب مدیریتی (مانند، نظریة سیستم ها، رویکردهای احتمالی)، تلاش به اتکا بر ایده های پیشین بمنظور منفعت رسانی به کارکنان و سازمانهای آنان دارند. نظریه پردازان اقتضایی، تعالی و مدیریت کیفیت جامع (TQM)، این ایده ها را بر صنایع و سازمان های خاص یا بر وضعیتهای مختلف اقتصادی و اجتماعی، اعمال کرده اند. ارتباط این نظریه ها با مدیریت منابع انسانی، دوگانه است. اول، مدیریت پرسنل، از لحاظ تاریخی به مدیریت منابع انسانی توسط ادغام نظریه های مدیریتی (بویژه مدیریت استراتژیک)، توسعه یافته است؛ دوم، دانشی قطعی راجع به این نظریه ها میتواند مدیران منابع انسانی را در سازگاری موثرتر روشهای خود با تجهیزات سازمانی و حقایق کمک کند .

مراحل توسعة مدیریت منابع انسانی

مدیریت منابع انسانی در استرالیا و منطقة آسیا و اقیانوسیه، در راستای مشابهی با همتایان آمریکایی و بریتانیایی خود پیشرفت کرده است اما با تفاوتهایی در مراحل پیشرفت و تاثیر نسبی عوامل روابط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و صنعتی همراه بوده است. دو ویژگی عمدة توسعة آمریکا در مدیریت منابع انسانی عبارتند از تاکید اولیه عمدتا بر روی فعالیتهای اداری، به سرپرستی مدیریت ارشد، و سپس انتقال به رویکردی مطمئن تر، کسب وکار گرا و حرفه ای در دهه های هشتاد و نود قرن بیستم میلادی. روندهای مشابهی در بریتانیا رخ دادند، با تاکید اولیة بیشتر بر روی "رفاه" متخصصین پرسنل به دلیل افراط های موجود در اوایل صنعت سرمایه داری، جنبش انسان دوستانة مقتدر و توسعة پیروی از اتحادیه های صنفی. در کشورهای آسیایی، آمیزه ای از مدیریت منابع انسانی اداری، قیم مآبانه، تعاونی و کسب و کار محور بوده است که بنا بر گوناگونی در فرهنگ، مراحل توسعه، میزان مداخلة دولت در سیستمهای اقتصاد و روابط صنعتی کشورها، متفاوت است .
در استرالیا، مدیریت منابع انسانی در طی مراحل اصلی ذیل توسعه یافته است.
أ‌) مرحلة یک (1900 دهه 1940): مرحلة اداره
ب‌) مرحلة دو (دهه 1940 اواسط دهه 1970): مرحلة رفاه و اداره
ت‌) مرحلة سه (اواسط دهه 1970 اواخر دهه 1990): مرحلة مدیریت منابع انسانی و مدیریت استراتژیک منابع انسانی (SHRM)
ث‌) مرحلة چهار (بعد از 2000): مدیریت استراتژیک منابع به سوی آینده
این مراحل عمدتا توسعة مدیریت منابع انسانی در سایر قسمتهای دنیا بویژه بریتانیا، ایالات متحدة آمریکا را منعکس میکنند. این مقاله ادامه دارد.........(سیارک)

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

سواد مالی

در


سواد مالی تصمیمات مالی آگاهانه را پیش بینی می کند، اما چه چیزی سواد مالی را توضیح می دهد؟ ما از مفهوم اجتماعی سازی مالی استفاده کرده و سعی می کنیم تا سه عامل عمده اجتماعی سازی مالی را نشان دهیم: خانواده، مدرسه و کار. بنابراین ما دوازده ویژگی دوران کودکی مرتبط را در یک مطالعه نظرسنجی جدید جمع آوری کرده و ارتباط آنها را با سواد مالی بررسی کردیم، در حالی که ویژگی های اجتماعی و جمعیت شناختی ایجاد شده را کنترل کردیم. ما در یک تجزیه و تحلیل واسطه ای متوجه شدیم که هر دو خانواده و مدرسه تأثیر مثبتی بر سواد مالی بزرگسالان می گذارند. علاوه بر این، سواد مالی و متغیرهای مربوط به مدرسه نیز تأثیر مستقیمی بر رفتار مالی دارند. این امر نشان می دهد که عوامل خانواده و به مدرسه رفتن از طریق کانال های مکمل عمل می کنند.
بسیاری از تصمیم گیری های اقتصادی نیاز به آگاهی و دانش پایه ای از مفاهیم مالی، مانند نرخ بهره و تورم دارند. با این حال، بسیاری از مردم فاقد این نوع دانش هستند. میزان این کمبود به صورت سیستماتیک با استفاده از آزمون هایی که نمرات «سواد مالی» را جمع آوری می کنند، مورد بررسی و تحقیق قرار می گیرد. شواهد زیادی وجود دارند که افرادی که دارای سواد مالی بالاتری هستند، نتایج اقتصادی بهتری را به دست خواهند آورد، زیرا داشتن سواد مالی، تصمیم گیری مالی را بهبود می بخشد . به طور همزمان، این مطالعات همچنین دریافتند که سطح سواد مالی در بسیاری از کشورها و بسیاری از جمعیت گروه ها کم است. در ایالات متحده آمریکا تنها 2/30 درصد می توانند به هر سه پرسش سواد مالی استاندارد پاسخ دهند. این تعداد با 8/44 درصد و 2/53 درصد به ترتیب در هلند و آلمان بسیار بالاتر نیست . برای نمونه طبقه متوسط مورد استفاده در این مطالعه، تنها 3/17 درصد از پاسخ دهندگان می توانند سه پرسش مشابه را به درستی پاسخ دهند. در نتیجه سواد مالی برای رفاه شخصی و به طور همزمان خیلی کم برای بسیاری از مردم دارای اهمیت است. با این حال، در حالی که اثرات سواد مالی بارها مورد بررسی قرار گرفته است، آنچه هنوز نامشخص باقی مانده است عبارت است از:

سواد مالی از کجا نشأت گرفته است؟

چند متغیر مشخص شده است که به سواد مالی یک شخص مرتبط است. این عوامل شامل متغیرهای اجتماعی و جمعیتی به شیوه ای است که آموزش بهتر، سن بالاتر یا درآمد بالاتر با سواد مالی بالاتر مرتبط هستند. بسیاری از این عوامل به نظر می رسد حداقل از تجربیات دوران کودکی بزرگسالان امروز شکل گرفته باشند . در واقع، مطالعات متعددی به تأثیر برخی از تجارب دوران کودکی بر رفتار مالی می نگرند  و یا از متغیر خاص دوران کودکی به عنوان ابزاری برای سواد مالی استفاده می کنند . بنابراین بسیاری از متغیرهای دوران کودکی در ارتباط با سواد مالی و رفتار مالی در نظر گرفته شده اند. آنچه کمتر مشخص شده است عبارت است از: کانال های اصلی که از طریق آن تجارب دوران کودکی سواد مالی و رفتار مالی را تحت تأثیر قرار می دهند، کدام هستند؟
ما تلاش می کنیم تا این خلاء موجود در تحقیقات را با ترکیب دو جریان عمده در تحقیقات پر کنیم. نخست، مطالعات «اجتماعی سازی مالی» نقش تجارب دوران کودکی در شکل گیری دانش و رفتار مالی را بررسی کرده اند . دوم، مطالعات «سواد مالی» به طور بسیار دقیق تأثیر سواد مالی بر رفتار مالی را نشان داده اند . در اینجا ما سعی می کنیم این شکاف را پوشش دهیم و تجزیه و تحلیل واسطه ای را با ارتباط متغیرهای دوران کودکی با رفتار مالی از طریق سواد مالی به عنوان یک میانجی یا واسطه اجرا کنیم. مجموعه ای از تجارب دوران کودکی ما توسط این تحقیقات برانگیخته می شود. به منظور آشکارسازی مهم ترین عوامل دوران کودکی، ما تحلیل عاملی را انجام دادیم و دوازده متغیر دوران کودکی را با هم در پنج مقیاس گروه بندی کردیم: آموزش والدین (به عنوان یک جنبه مهم از پیشینه خانواده)، اجتماعی سازی مالی توسط والدین، اقتصاد در مدرسه، کیفیت آموزشی و اجتماعی سازی مالی از طریق تجربه با پول و کار. این پنج مقیاس به خوبی نشان دهنده سه عامل اجتماعی سازی اصلی هستند که به عنوان مثال توسط شیم و همکاران مورد استفاده گرفتند که عبارتند از:

خانواده، مدرسه و محل کار.

به دنبال این تحقیقات، ما انتظار داریم که تمام پنج مقیاس دوران کودکی به طور مثبتی با سواد مالی بزرگسالان مرتبط باشند. کار تجربی پیش تر توسط شیم و همکاران نشان داد که در میان کانال های اجتماعی سازی مالی اصلی (والدین، مدرسه و محل کار)، آموزش والدین تاکنون بیشترین تأثیر را بر دانش مالی داشته است. سهم نسبی ما این است که در حالی که شیم و همکاران  دانشجویان را مورد مطالعه قرار دادند و معیارهای (خود گزارشی) ذهنی دانش مالی را در نظر گرفتند، ما یک نمونه از بزرگسالان را مطالعه کردیم و ما از معیارهای دانش مالی ایجاد شده از تحقیقات سواد مالی استفاده کردیم. علاوه بر این، ما اثرات مهارت های ریاضی مقدماتی (حساب یا شمارفهمی) را کنترل کردیم. به ویژه، مدرسه رفتن ممکن است حساب را بهبود بخشد که به نؤبه خود یک مهارت مهم حامی و پشتیبان سواد مالی است. بنابراین ما آزمایش می کنیم که آیا حساب یا شمارفهمی واسطه ای در ارتباط بین عوامل دوران کودکی و سواد مالی است.
با توجه به رفتار مالی، ما تنوع دارایی های مالی را به عنوان متغیر اصلی نتیجه خود در نظر می گیریم که نشان دهنده تصمیم گیری های مالی خوب و مناسب است. اکثریت پاسخ دهندگان در نمونه ما تنها دارای حساب های پس انداز (48%) بودند که تمایل داشتند تا بازده واقعی منفی پس از در نظر گرفتن تورم در حساب را ارائه دهند. سرمایه گذاری در سایر دارایی های مالی، مانند سپرده ثابت، اوراق قرضه و سهام، می تواند بازده مورد انتظار بالاتری را ارائه دهد، در حالی که گسترش پس اندازها در انواع دارایی های متعدد می تواند به کاهش ریسک و خطر کمک کند. ما انتظار داریم که سواد مالی بالاتر با تنوع بهتر دارایی های مالی در ارتباط است. به علاوه، ما آزمایش می کنیم که آیا مقیاس های دوران کودکی دارای اثر مستقیمی بر این رفتار مالی، فراتر از اثر غیرمستقیم آنها از طریق سواد مالی هستند. در اینجا ما کار وبلی و نیهوس (2006، 2013) و باکیول و ورونسی (2014) که اثر مستقیم مثبت آموزش والدین در پس انداز را اثبات کردند، را بدون در نظر گرفتن نقش سواد مالی به عنوان یک میانجی بالقوه گسترش می دهیم.
در این پژوهش ما نیاز به یک منبع اطلاعات خاص در مورد تجارب دوران کودکی، سواد مالی و همچنین نتایج مالی که در دسترس نیست به بهترین دانش ما در هر مجموعه داده موجود داریم. بنابراین، ما باید یک پرسشنامه جدید را تدوین کنیم که به طور خاص برای هدف پژوهش ما طراحی شده باشد، اگر چه ما در هر زمان ممکن بر موارد استاندارد تکیه می کنیم. ما به بررسی بیش از 500 نفر از یک طبقه متوسط گسترده مشخص در بانکوک، تایلند می پردازیم.
انتخاب افراد طبقه متوسط در تایلند دارای برخی مزیت ها است: (1) این امر پاسخ دهندگانی را انتخاب می کند که تصمیم گیری های مالی آنها شامل مقدار زیادی از انواع بالقوه، مختلف برای تصمیمات ضعیف می باشد . (2) پاسخ دهندگان دارای آموزش های معنی دار به ما اجازه می دهند تا به مطالعه تأثیر بالقوه آن بر سواد مالی بپردازیم. (3) سنجش در یک اقتصاد نوظهور محیط در حال تغییر سریعی را به ارمغان می آورد که در آن سواد مالی به ویژه مهم است که توسط کمپل  مورد بحث قرار گرفته است . (4) تمرکز بر طبقه متوسط تضمین می کند که این بررسی را می توان با اکثر مطالعات حاصل از اقتصادهای پیشرفته مقایسه کرد که در آن طبقه متوسط جهانی، همان طور که توسط OECD تعریف شده است ، غالب جمعیت را تشکیل می دهد.
یافته اصلی ما این است که ما دو کانال را نشان می دهیم که توسط آنها تجارب دوران کودکی میزان سواد مالی بزرگسالان را توضیح می دهند: اجتماعی سازی مالی توسط والدین و کانال تحصیل. اجتماعی سازی مالی توسط والدین دارای تأثیر مثبت قابل توجه و معنی داری بر سواد مالی فرزندان بزرگسال آنها است. داشتن والدینی که آموخته اند که چگونه بودجه بندی کنند و پس انداز کردن را تشویق کنند، میزان سواد مالی را تا حدود 14 درصد بهبود می بخشد. سواد مالی بهتر به نؤبه خود به طور مثبتی در ارتباط با تصمیم گیری های مالی بهتر (تنوع دارایی) است.
دومین کانال که توسط آن تجارب دوران کودکی، سواد مالی را توضیح می دهد، مدرسه رفتن و تحصیل است. در اینجا تأثیر بر سواد مالی غیر مستقیم است به طوری که آموزش بهتر در مدرسه با حساب و شمارفهمی بهتر مرتبط است، که به نؤبه خود باعث بهبود سواد مالی می شود. به طور همزمان، دو عامل تحصیل که ما در مطالعه خود در نظر می گیریم نیز اثر مستقیمی بر تصمیم گیری های مالی خوب دارند. ممکن است اطمینان بخش باشد که مشاهده کنیم که به مدرسه رفتن در توانا شدن برای تصمیم گیری های مالی خوب کمک می کند، اگرچه اثرات آن بر سواد مالی غیر مستقیم است.این مقاله علمی پژوهشی ادامه دارد..........

نظرات

در ادامه بخوانید...

ظهور و رشد سرویس های زیست بوم ESS

در


با وجود این که ایده ی سرویس هایِ از لحاظ اقتصادی سودمند، بیش از یک سده قدمت دارد، به طور دائم در میان اولین نسل از طرفداران حفظ منابع طبیعی مورد استفاده قرار گرفت. آن ها به سرعت آموختند که پول یک استدلال متقاعد کننده بود، ESS (یا سرویس های طبیعت) به عنوان یک مفهوم، تنها در دهه 1970 ابداع شد. در دهه 1980، ESS یک انفجار در علاقمندی را تجربه کرد و در دهه های بعدی، افزایش سریع در کاربرد مشاهده نمود . از میانه دهه 1990، یک کاربرد نمایی از این مفهوم در زمینه های وسیعی از رشته های زیست محیطی،  دورنما و طرح ریزی وجود داشته است و از اواخر دهه 1990 نیز در مطالعه شهری رو به افزایش بوده است .
تلاش های اولیه برای عملیاتی کردن مفهوم ESS به وسیله عده زیادی از اقتصاددان های زیست محیطی با مساعدت بوم شناسان انجام گرفت و از طریق گونه ای از آزمایش های فکری یا شبیه سازی ها، بر تخمین این موضوع متمرکز شد که با هدف روشن برای استحکام بخشی در غیر این صورت ارزش های طفره ای یا مباحثه ای، چه چیزی می تواند ارزش اقتصادی یک سرویس زیست بومی مشخص باشد. این جاه طلبی، هنجاری بود؛ از طریق زبان اقتصادی، ارزش های طبیعت باید کمتر مجادله ای شوند، توجه به آن بهتر شود و ویژگی های بقای زندگیِ زمین حفظ شود. هیچ نیازی به گفتن نیست که این آزمایش های فکری در چند عامل ناشناخته از قبیل عرضه و تقاضای آتی، مقیاس های منطقه ایريال فناوری های موجود و غیره، هم مبهم و هم مشروط بودند. آن ها همچنین بر روی هر مقیاس معین، از منطقه ای که رایج ترین بود تا جهانی، که چیزی کمتر از "ارزش اقتصادی" کل ظرفیت مولد زیستی جهان نبود، به صورت قهرمانانه  محاسبه شد.
انگیزه های هنجاری به صورت شفاف قبلاً در بخش مقدماتی از سرویس های طبیعت مجموعه پیشتاز Gretchen Daily بیان شد و به یک پیام هسته ای در تلاش های رسمی کنونی برای جریان اصلی ESS به عنوان یک ابزار اصلی برای بقای حفاظت طبیعت و رفاه انسان از طریق ابتکارات قدرتمند مانند ارزیابی اکوسیستم هزاره با حمایت مالی ملل متحد ، پروژه سرمایه طبیعی با حمایت مالی دانشگاه استنفورد، حفاظت از طبیعت و صندوق جهانی حیات وحش ، اقتصاد اکوسیستم ها و ابتکار تنوع زیستی (TEEB) با میزبانی برنامه زیست محیطی ملل متحد تبدیل شده است . این موضوع مناطق شهری را با انتشار یک دستورالعمل برای شهرهایی  تحریک شده به وسیله سازمان جهانی ICLEI با 1220 شهر عضو  در بر گرفته  که نشان می دهند کاربرد ESS به شهرها "برای ایجاد چند تغییر بسیار مثبت، صرفه جویی در هزینه های شهری، تقویت انفجاری در اقتصاد محلی، بهبود کیفیت زندگی و ایمن سازی معیشت" کمک خواهد کرد.
حمایت نهادی قابل توجه، مانع از ظهور انتقاد از رویکرد ESS نشده است که میتوان این انتقادها را به چند گروه عمده تقسیم نمود. یکی از این انتقادها، مفهومی است و با نگاه انحرافی از مفهوم سرویس سروکار دارد. چارچوب ESS انتخابی است؛ و از سوی زیانهای حاصل از طبیعت تصدیق نمی شود. تالاب ها نه تنها جاری شدن سیل را کاهش نمی دهد بلکه باعث جذب پشه هایی می شوند که عامل انتقال بیماری و نگرانی است. دسته دوم از انتقادها درباره فقدان مساوات، تنوع اجتماعی و توزیع است. رویکرد ESS از سرویس هایی صجبت می کند که می-توان آن ها رابه طور یکنواخت از یک غیرمحل تخیلی عاری از تاریخ و سیاست ارزش گذاری کرد این در حالی است که در واقعیت مشخصاً ارزش نسبی ESS بسته به محل، درآمد، معیشت، جنسیت، فرهنگ و بسیاری دیگر از عوامل اجتماعی و فرهنگی، متفاوت است. گروه سوم از انتقادها به مشکلات اندازه گیری و قابلیت مقایسه سرویس ها مربوط می شود. این موضوع بالاخص در آنچه که "سرویس های زیست بوم فرهنگی" نامیده می شود شامل ارزش-های اخلاقی، روحانی، آموزشی و خلق مجدد ظهور می یابد . مقایسه کمیت آلودگی گازی هوا که درختان شهری می توانند آن را برای بهبود کیفیت هوا حذف کنند و ابعاد نمادین درختان برای گروه های فرهنگی و مذهبی مشخص، به یک مسأله واقعی از قابلیت مثایسه تبدیل می شود. گروه چهارم از انتقادات به تعریف ارائه گر (presentist) سرویس ها مربوط می شود. از لحاظ اقتصادی، ارزش محدوده ای از ESS باید در طول زمان دست خوش تغییر شود. در صورتی که ارزش فضای سبز به کمک خروجی صنایع توریسم و فیلم سازی محاسبه شود و این صنایع با رکود اقتصادی روبرو شوند، ارزش سرویس های زیست بوم توسط این پیامدها افت خواهد داشت. در یک اقتصاد در حال رشد، ارزش خیلی چیزها اعم از ESS با گذر زمان افزایش خواهد یافت اما نرخ های تغییر در سرویس های مختلف را نمی توان پیش بینی کرد.

بنابراین چگونه باید آن ها را به طور صحیح ارزش گذاری کرد؟

این ها تنها چند مورد از تعداد کثیر نکات انتقادی است که در طول سا ل های اخیر در برابر ESS به پا خواسته اند. برای مثال، ذکر شده است که در صورتی که چند ESS وجود داشته باشد یا اگر ارز ش گذاری آن ها در سطح پایینی انجام گیرد، می تواند به عنوان یک بازدارنده برای حفاظت طبیعت عمل کند. همچنین بیان شده است که چارچوبی از ESS جامعه پیچیدگی چشم بسته را به خاطر می اندازد که رابطه پیچیده بین حیوانات، گیاهان، ترکیبات شیمیایی و انسان ها را شکل می دهد، همانند روش دیگر آگاهی از پیچیدگی برای مثال نظریه تکامل یا نظریه جمعیت  نمی توان به یک مدل جریان سهام از طبیعت کدگذاری کرد.به طور مشابه اگر روابط پیچیده مشروط به منافع از شهروندان، مصرف کنندگان و جامعه پنهان شود، برخی نگرانی ها از یک رویکرد ESS بخصوص در صورتی که کسب درآمد شود، به فتیشیسم کالا منجر خواهد شد که می تواند به طور اضافه به یک یا چند ESS مزیت بخشد در حالی که به صورت بی جهت از ابعاد دیگر طبیعت صرف نظر خواهد شد. یک انتقاد جامع تر بیان می کند که بجای بهبود دادن ارزش های طبیعت، رویکرد ESS طبیعت را به واقعیت دنیوی و زمختِ مصرف گرایی عرضه و تقاضا تنزل خواهد داد که به طور مؤثر به وسیله ای برای تعمیم نظام سرمایه داری به زیست بوم ها تبدیل می شود . یک قالب اصولی از بسیاری از این زمینه های انتقادی (اگر نگوییم همه آن ها) به تظاهرِ جامعیت بخشیدنِ رویکرد ESS مربوط می شود، فرض موقعیت غیرمکانی که از آن مجموعه ای از روش شناسی های استانداردشده ار می توان ایجاد نمود و از آن برای استنباط ارزش های صحیح از زیست بوم برای هر مکان یا هر شهری در هر جایی و در هر زمانی استفاده کرد.
در مقابل پس زمینه انتقاد عمیق، به نظر می رسد مطرح کردن خالصانه این پرسش ضروری باشد که ما چگونه باید ESS را به عنوان یک پدیده معاصر درک کنیم که به سرعت در حالت اشاعه در مقالات علمی است و به طور فزاینده مسیر خود را به سمت توصیه علمی و سیاست دنیای واقعی برای مناطق شهری در گوشه و کنار دنیا گشوده است. روش ما برای انجام این کار، مدنظر قرار دادن رویکرد ESS به عنوان یکی از فرآیندهای بسیاری است که از طریق آن ارزش در طبیعت ایجاد شده است. این ها می توانند تفکراتی از فرآیندهای بیان اجتماعی ارزش باشند  که بر این نکته تأکید دارد که ارزش ها ظهور کرده و با گذر زمان تغییر می کنند. در این دورنما، ارزش های طبیعت یا زیست بوم، مطلق یا معین نیستند در واقع نمی توانند اینگونه باشند؛ در عوض، ارزش ها در طول زمان و به طور تاریخی از طریق فرآیندهای قابل ردیابی، به پدیده های طبیعی نسبت داده می شوند . بیان، پیکری تجربی از اقداماتی است که در علوم، رسانه، سیاست و از طریق فعالیت بازیگران اجتماعی قابل شناسایی رخ می دهد که از فناوری ها و مصنوعات برای تولید یا بیان ارزش ها استفاده می کنند. درواقع این فرآیند همانند اجتماعی بودن تمام فرآیندهایی که از طریق آن ها ارزش تولید می شوند، اجتماعی است که باز هم بدین معنی است که آن ها به طور تجربی از طریق مطالعه ی جامعه قابل مشاهده هستند. پژوهش در مورد فرآیندهای اجتماعی بیان ارزش در دهه 1900 به عنوان روشی برای تعمیق درک شکل گیری پارک ها و ذخایر ملی و اشکال دیگری از حفاظت طبیعت منطقه ای معین، ظهور یافت . این کار بر روی یک مقاله جغرافیایی و تاریخی و این مقاله بر نقش مکان و فضا در حافظه اجتماعی پایه گذاری شد و مشارکت های مهم، از تحقیق عملیاتی و نظری در مورد مرمت چشم انداز و چشم اندازهای ایجاد شده  و از بینش های مربوط به تجمع گراییِ اقدامات مدیریت منابع در سراسر جهان برخاستند. تحقیقات انجام شده با موضوع، علوم انسانی، علوم اجتماعی و علوم زمینه های زیست محیطی، به بینش های در حال رشد از ارزش مذاکره شده، ایجاد شده و مشروطِ طبیعت و ویژگی-های آن منتهی شد که برای درک گرایش های به شدت متغیر در برابر پدیده های طبیعی و زیست محیطی در جوامع مختلف در دوره های زمانی مختلف، ضروری است.
اساساً ما رویکرد ESS را هم به طور کلی و هم مانند آنچه که به عنوان یکی از چندین اقدامات بیان اجتماعی ارزش در طبیعت برای شهرها ارائه شده است، در نظر می گیرم و تلاش ما بر این است که آن را اینگونه درک کنیم. از آنجایی که توسط شاغلان و طرفداران فرض می شود لازم به تأکید است که چون ارزش ها از طریق رویکرد ESS شناسایی می شوند، از اهمیت و سودمندی ویژه ای برخوردارند، زیرا آن ها از طریق یک روش علمی استنتاج می-شوند و بنابراین به طور ویژه در اداره شهرها سودمند خواهد بود. به منظور پیگیری این تحلیل، ما خودِ رویکرد ESS را به عنوان یک پدیده اجتماعی تجربی با بازیگران، علاقمندی ها، ابزارها و فناوری هایی درک می کنیم که یک ظهور در زمان و یک مسیر تاریخی و یک آینده محتمل دارد. این مقاله علمی پژوهشی ادامه دارد............

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

آترواسکلروز عروق کرونر یا بیماری CAD

در


آترواسکلروز عروق کرونر یا بیماری CAD شامل تجمع منطقه ای چربی ها ، ماکروفاژ ها ، پلاکت ها ، کلسیم و فیبروز بافت پیوندی بین عروق کرونر میشود که باعث شکل گیری پلاک های انسدادی و تنگ شدن مجرا می شود که سر انجام باعث نقص یا انسداد جریان طبیعی خون می شود. آسیب های مربوط به تصلب شرایین که باعث 50 درصد یا بیشتر تنگی عروق کرونر بزرگ می شود باید مهم تلقی شود و یک شاخص برای مداخلات خون رسانی باشد:
• برای افزایش جریان خون و رساندن اکسیژن به میوکارد ایسکمی شده ورای یک آسیب عروقی انسدادی
• برای کاهش یا برطرف کردن نتایج بالقوه یا ظهور ایسکمی میوکارد ، شامل مشکل قابل توجه گره ST ، آنژین صدری ، آریتمی بطنی یا ترکیبی از علائم وابسته به آن
• کاهش بالقوه مرگ و میر و بیماری های مربوط به قلب و عروق
دو تکنیک رایج بازرسانی خون جراحی قطع کردن و پیوند عروق کرونر (CABGS) و آنژیو پلاستی زیر پوستی درون عروق کرونر ( PTCA) است. تکنیک جراحی شامل برداشتن عروق کرونر مسدود و جایگزین کردن آن با یک ورید صافن که از پا برداشته شده یا یک عروق پستانی داخلی ، یکی از عروق اصلی که خون را به دیواره قفسه سینه می رساند، یا هردو می باشد. تغییرات اخیر در تکنیک ها شامل CABG ها با حداقل آسیب می شود ، که در آن جراح با الیاف فیبر نوری از طریق شکاف های کوچک بین دنده ها مستقیم روی قلب تپنده کار می کند . و جراحی عروق کرونر با قلب در حال تپش ، که در آن جراح روی قلب در حال تپش بدون استفاده از ماشین قلبی – ریوی کار میکند. با PTCA ، یک بالون یه سمت محل آسیب کرونر هدایت می شود تا بین گرفتگی عروق قرار گیرد. تورم بالون باعث می شود:
• پلاک ها فشرده شوند و مجددا توزیع شوند
• کشیدگی دیواره رگ با یک افزایش در قطر کلی رگ
امروزه ، اکثر اشخاص با بیماری قلبی ایسکمیک تشخیص داده می شوند که برای بازرسانی خون توسط PTCA ارجاع داده می شوند (کمتر از 700000 بیمار در سال )

CABGS

شاخص های کنونی برای CABGS بعد از آناتومی کرونر و عملکرد بطن چپ توسط کتتر گذاشتن تعیین می شوند که این ها هستند:
• از بین بردن نشانه های آنژین که به دارودرمانی مقاوم هستند یا وقتی که PTCA منع استفاده دارد
• زندگی طولانی در بیماران با بیماری عروق کرونر اصلی سمت چپ ، تنگ شدن هر سه عروق کرونر ، تنگی دو تا از عروق ، نقص عملکرد بطن چپ ، بیماری رگ کرونر پروگزیمال قدامی نزولی ، یا ترکیبی از این بیماری ها.
• نگهداری از عملکرد بطن چپ در بیماران با بیماری پراکنده یا اصلی عروق کرونر سمت چپ و میوکاردیوم اضافه در معرض خطر مخصوصا وقتی انفارکتوس میوکارد قبلی عملکرد بطن چپ را مختل کرده باشد
در بیمارانی با سه یا دو رگ گرفته ، که با CABGS درمان شدند و مرگ در اثر انفارکتوس میوکارد بیشتر از آن هایی که با بالون آزاد کننده دارو درمان شدند کاهش یافت. اشخاصی که CABGS را متحمل شدند امروزه پیر تر هستند بیشتر احتمال دارد که بیماری تنگی سه عروق را داشته باشند و ذاتا عملکرد پمپاژ ضعیف تری دارند. کسر خروجی بطن چپ در بیمارانی که تحت CABGS به طور میانگین 38 درصد و در آن هایی که تحت PTCA بودند 55 درصد است.
مشکلات CABGS شامل انفارکتوس بعد از عمل در 5 تا 12 درصد همه ی بیماران بیشتر در بیماران مسن تر ، بیماران دیابتی ، زنان ، بیماران چاق ، بیماران با نقص عملکرد بطن چپ و بیمارانی که عمل اورژانسی جایگزینی داشته اند رخ می دهد. میزان باز بودن در حال حاضر برای پیوند رگ صافن 90 درصد ، 80 درصد و 60 درصد به ترتیب بعد از 1 ، 5 و 11 سال است. بیشترین میزان بروز گرفتگی در پیوند بین 5 تا 8 سال بعد از جراحی است ، که اغلب با نشانه آنژین صدری ، کاهش ظرفیت کارایی فیزیکی یا هر دو مشخص می شود. در مقابل 93 درصد پیوند های داخلی پستانداران 10 سال باز می باشد و ظاهرا مقاوم به تصلب شرایین است. این موضوع ممکن است تا اندازه ای مزیت بقای آماری 10 ساله را در بیماران CABGS که پیوند داخلی دریافت کرده اند در مقایسه با کسانی که جایگزینی رگ صافن داشته اند توضیح دهد. تسکین کامل آنژین صدری مخصوصا در 70 درصد بیمارانی که CABGS داشته اند تا بعد از 5 سال رخ می دهد ؛ تقریبا 50 درصد بعد از 10 سال علائمی ندارند.

PTCA یا PCI

با اینکه کاربرد PTCA در ابتدا با انتخاب بیماران با خطر کم که آسیب گسسته و پروگزیمال و یک رگه داشتند محدود می شد، نشانه های این روش برای اشخاصی با گرفتگی دو و سه رگ ، عملکرد ناقص بطن چپ ، و انسداد حاد در حین انفارکتوس میوکارد گسترش یافتند. اشخاصی که برای انجام PTCA انتخاب می شوند باید همچنین رضایت انجام CABGS اورژانسی را داشته باشند برای موفق نشدن اتساع یا رخ دادن مشکلات. در مقایسه با CABGS که معمولا 5 تا 7 روز بستری شدن در بیمارستان نیاز دارد دوره نقاهت PTCA انتخابی بسیار کمتر است ( یک یا دو روز ) و هزینه ی آن هم بسیار کم تر است. با این حال آسیب های سرخرگی مشکلات مربوط به انعقاد خون و تنگی مجدد اصلی ترین محدودیت های PTCA باقی مانده اند. تقریبا 30 درصد بیماران تحت PCTA تا 6 ماه بعد از عمل دچار تنگی مجدد رگ درمان شده خواهند شد. همچنین مهم است که اشاره شود که میزان تنگی مجدد برای کسانی که تحت PCTA با یک بالن دارو رهش هستند 5 تا 8 درصد است.
در سال 1994 سازمان غذا و دارو آمریکا استفاده از بالون Palmaz-Schatz را تایید کرد ، یک سیلندر فلزی نازک و انعطاف پذیر که درون عروق کرونر باز شده قرار داده می شود تا آن را باز نگه دارد. اخیرا ، پزشکان از بالون های پوشیده شده با سایرولیموس استفاده می کنند ، یک بالون دارو رهش که پتانسیل التهاب دیواره داخلی رگ ها را کاهش می دهد برای کاهش بیشتر احتمال تنگی مجدد متعاقب آن.
اگر چه PTCA برای بهبود زندگی برای بازگرداندن جریان خون در حین یک انفارکتوس میوکارد شناخته شده است ، تا اینکه اخیرا داده های اندکی بدون توجه به بازه زمانی برای مداخله برای انسداد عروق کرونر تحت حاد مربوط به انفارکتوس برای دست یابی به باز بودن بلند مدت و بهبود عملکرد بطن پیدا شدند. دو پژوهش کلینیکی اصلی OAT و TOSCA-2 تایید کرده اند که بیمارانی که برای بازگرداندن جریان خون در عروق کرونر 3 تا 28 روز بعد از انفارکتوس میوکارد حاد آنژیوپلاستی انجام داده اند شانس بهتری نسبت به آن هایی که به صورت پزشکی برای جلوگیری از بیماری های راجعه ی قلبی درمان شده بودند ندارند.
در سال 2004 بیش از 1 میلیون عمل بالون کرونری در ایالات متحده انجام شد و تقریبا 85 درصد عمل ها به صورت انتخابی در بیماران CAD انجام شد. با این اوصاف مطالعات کمی توانایی PTCA را برای بهبود نتایج بیشتر و بالاتر از درمان پزشکی مدرن و بهینه در بیماران با CAD پایدار آزموده اند. در سال 2005 محققان یک متا آنالیز از 11 طرح تصادفی شده ی مقایسه ی PCTA با درمان محافظه کارانه در بیماران با CAD پایدار انجام دادند. آن ها نتیجه گرفتند که هیچ تفاوت چشم گیری بین دو روش درمانی برای هیچ یک از متغیر های آزمایش شده وجود ندارد ؛ اگر چیزی روندی برای مرگ و میر قلبی یا انفارکتوس میوکارد ، مخصوصا اتفاقات غیر کشنده ، بیشتری بود در بیمارانی که PTCA انجام داده بودند. اخیرا مطالعه COURAGE بیماران CAD کم خطر با علامت را برای PTCA و درمان پزشکی بهینه در مقابل درمان پزشکی به تنهایی و دوباره میزان مرگ و میر PTCA بررسی کرد.
خطرات و مشکلات ممکن در رابطه با PTCA یا بالون یا هردو شامل موارد زیر می شود ولی به ان ها محدود نمی شود :
• خون ریزی محل اتصال کتتر ( معمولا در کشاله ران ، اما بازو ممکن است در شرایط خاصی استفاده شود )
• انعقاد خون یا آسیب به رگ خونی در محل اتصال
• انعقاد خون بین رگ درمان شده با PTCA با یا بدون استفاده از بالون
• عفونت در محل اتصال کتتر
آریتمی و دیسریتمی قلبی
• انفارکتوس میوکارد
• درد قفسه سینه یا ناراحتی
• پارگی عروق کرونر که نیاز به عمل قلب باز دارد
در ادامه این مقاله علمی پژوهشی به تاثیرات تمرینات ورزشی می پردازیم.

آیا این مقاله برای شما مفید بود؟ لطفا تجربیات خود را با کاربران به اشتراک بگذارید.(سیارک)

در سیارک بخوانیم:

بیماری قلبی عروقی

اندوکاردیت عفونی قلب (علائم و درمان)

عرق شدید نشانه اولیه حمله قلبی است

وضعیت قلب ناسالم 5 علامت

رابطه اضطراب سلامتی و احتمال افزایش بیماری قلبی

عوامل تشکیل دهنده حملات قلبی

سرمای هوا باعث تشديد بيماريهاي قلبی و عروقی می شود

نظرات

در ادامه بخوانید...