کارآفرینی و تفکر استراتژیک در اکوسیستم های کسب و کار

#کسب و کار#کارآفرینی#تفکر استراتژیک

کارآفرینی و تفکر استراتژیک در اکوسیستم های کسب و کار

موفقیت در اکوسیستم های کسب و کار که شامل شرکت های تازه تاسیس و سرمایه گذاری جدید، نیازمند همکاری و رقابت، کاری که خواهان تفکر استراتژیک به منظور افزایش منابع شرکت و قابلیت های آن می باشد. تفکر استراتژیک و فعالیت های کارآفرینی در یک اکوسیستم دیگری را در یک چرخه تحت تاثیر قرار می دهد که نوآوری را استمرار و حتی برانگیخته می سازد. این فعل و انفعالات به طور قابل توجهی در طول چهار نوع از اکوسیستم های کسب و کار - ارکستر، بازار خلاق، JAM مرکزی و ایستگاه MOD - تفاوت می کنند و موفقیت و شکست سرمایه گذاری های جدید و شرکت های تازه تاسیس را تعیین می کنند. ماهیت و اثر فعل و انفعالات پویا در یک اکوسیستم کسب و کار می تواند پیامدهای عمیقی برای موفقیت سازمانی داشته باشد.

 

رقابت در اکوسیستم های کسب و کار

  هنگامی که توسط زمان، فضا، و دسته منابع تعریف شده است، رقابت به طور فزاینده ای توسط کیفیت تفکر استراتژیک در مورد فرصت های شرکت، چالش ها، تواناییها و ظرفیتهای هسته، قابلیت، و عرصه رقابتی تعیین می شود. مدیران مجبور به حرکت در عرصه رقابتی همواره در حال تغییر هستند که دیگر توسط  ابعاد فیزیکی و یا حتی دیجیتالی تعریف نمی شود؛  که شامل شبکه و اکوسیستم جهانی است که در آن شرکت رقابت می کند . این شبکه ها فراهم آورنده شرکت با منابع، شرکای ائتلافی، و اطلاعات مهم در مورد شرایط بازار هستند. با اشاره به عنوان "اکوسیستم کسب و کار،" شبکه ها محصول یک روند طولانی و تکاملی هستند که روابط میان گردانندگان صنعت را تعریف می کند.

ایجاد، شکل دادن، پیمایش، و بهره برداری از اکوسیستم های کسب و کار نیاز به بینش کارآفرینی، همراه با تفکر استراتژیک دارد. این تفکر، در تازگی و سرعت اقدامات استراتژیک، و همچنین خلاقیت در به کارگیری منابع و کاربرد مشخص می شود. این همچنین خود را در ایجاد یک سازمان جدید و یا سرمایه گذاری آشکار می سازد که قادر به تطبیق و تبدیل خود می باشد همان طور که نیروهای رقابت تغییر می کنند. چنین سازمانی قادر است که به طور همزمان فرصت ها را ایجاد و کشف نماید در حالی که خلاقانه و به طور مفید  فرصت های دیگر را استخراج می کند. رقابت در اکوسیستم ها نیازمند - در واقع، خواهان - هماهنگ سازی تفکر استراتژیک و کارآفرینی می باشد، فرایندی که بیشتر ایجاد دانش جدید حمایت از فعالیت های کارآفرینی و تفکر استراتژیک می نماید (لانسیتی و لوین، 2004؛ نامبیسان و ساونی، 2007).

در اینجا، ما تعامل پویا بین کارآفرینی و تفکر استراتژیک در انواع مختلف اکوسیستم های کسب و کار و چگونگی تاثیر آن فعل و انفعالات بر روش های شرکت در رقابت را تحت کاوش قرار می دهیم. این اکوسیستم ها به طور گسترده ای  به عنوان کانون دانش صنعت در نظر گرفته شده اند: دانشی که زمینه حرکت رقابتی، و دانش در مورد مشتریان و رقابت می باشد. یک اکوسیستم کسب و کار شامل گروهی از شرکتها - و نهادهای دیگر از جمله افراد، هم، شاید - می باشد که در تعامل و سهیم در مجموعه ای از وابستگی ها می باشند به همان صورتی که به تولید کالا، فن آوری، و خدمات مورد نیاز مشتریان می پردازند. این فعل و انفعالات منعکس کننده و تقویت کننده همکاری تخصصی این شرکت ها  در فعالیت های مختلف اقتصادی می باشد، و اغلب توسط یک بازیکن مرکزی هماهنگ و شکل  می گیرد که برای شرکت های دیگر انگیزه همکاری تکاملی، همسویی اهداف و فعالیت هایشان را فراهم می کند، و بیشتر آنها را به یک دیگر پیوند می دهد (مور، 1993، 1996؛ نامبیسان و ساونی، 2007).

تفکر استراتژیک

یک اکوسیستم کسب و کار نوعی، معمولا جایگاه هر دوی شرکت های تازه تاسیس و سرمایه گذاری های جدید می باشد. برخی از سرمایه گذاری ها مورد حمایت شرکت های بزرگ  هستند، در حالی که بقیه توسط کارآفرینان مستقل راه اندازی شده اند. شرکت های تاسیس شده و سرمایه گذاری جدید نقش های مختلف اما اغلب مکملی را بازی می کنند که آنها را برای بهره برداری مناطق خاصی از اکوسیستم ها موقعیت دهی می کند(لیوینگستون، 2007)، فرایندی که بیشتر همکاری تخصصی تولیدی را ترویج که به نوبه خود تنوع فعالیت های کارآفرینی در اکوسیستم ها را توسعه می دهد. فعل و انفعالات این شرکت ها همراه با فعالیت های کارآفرینی متنوع خود-  برقرار و جدید - تعیین کننده سرعت تکامل اکوسیستم در نگه داشتن طراوت آن می باشد، که فرصت های زیادی را به اعضا ارائه  می دهد. شرکت های تاسیس شده و سرمایه گذاری های جدید نیاز دارند که خود را در تفکر استراتژیک در مورد اکوسیستمی که در آن وجود دارند، جایگاه خود در درون آن، و چگونگی توسعه و پرورش روابط با دیگر اعضای آن درگیر کنند. برای بارور شدن، تفکر استراتژیک باید به این مسائل اساسی رسیدگی کند در حالی که بر سازمانی و دیگر موانع تکامل یک شرکت غلبه می نماید.

تفکر استراتژیک ورای زمان، فضا، و منابع برای ارائه راه حل های نوآورانه برای مسائل پیچیده و گیج کننده پیش روی یک شرکت در عرصه رقابتی آن می باشد(هامل و پراهالد، 1994؛ مینتزبرگ، 1987). به این ترتیب، تفکر استراتژیک دارای چندین کیفیت مرتبط، از جمله جهت گیری بلند مدت، یک روش سیستماتیک و یکپارچه به سمت حل مسئله، و خلاقیت می باشد(ابراهیم، 2005؛ لیدکا، 1998). تفکر استراتژیک بر تجسم آینده قبل از اتفاق تمرکز دارد، فرایندی که مستلزم ساخت و ساز و توجه به حالات مختلف است. این سناریو نشان دهنده تراکم دیدگاه ها و نیروهای مختلف می باشد که به معنی یک مجموعه کلی از مفروضات و پیش بینی در مورد آینده می باشد. به این ترتیب، تفکر استراتژیک اغلب نیاز به تطبیق فرضیه های رقابتی در مورد آینده و ادغام دیدگاه های متفاوت به یک منسجم کلی دارد. این ادغام نیازمند خلاقیت و هوش می باشد. تفکر استراتژیک همچنین سیستمیک است که در ارتباط میان اجزای مختلف تشکیل دهنده یک چشم انداز برای آینده بنا می شود. تبدیل این دیدگاه به واقعیت به احتمال زیاد یک روند طولانی مدت است، که در آن منابع سازمانی برای ممکن ساختن این تحول اختصاص می یابد. از آنجا که تعاریف عرصه، رقابت، و ابزارهای رقابتی جدید می باشد، تفکر استراتژیک اغلب با انتقال رادیکال و انقلابی در زندگی صنایع و شرکت های مرتبط می باشد(چوسیل، 2005؛ هامل، 1996؛ هامل و پراهالد، 1994).

   تفکر استراتژیک نیازمند خلاقیت، و همچنین پیش بینی و بینش می باشد. پیش بینی به معنی سایه افکنی بر آینده می باشد که به معنی، پیش بینی و تجسم آن قبل از تحقق می باشد. بینش حول محور کشف راه هایی  می چرخد که به آینده تولد و معنا می دهند. این مظهر خلاقیت، نوآوری، و فعالیت زیاد برای تغییر در عرصه رقابتی و ایجاد پویایی جدید می باشد. این اغلب مستلزم تجدید نظر در مرزها و چهره عرصه رقابت، و همچنین به چالش کشیدن و گاهی اوقات تجدید نظر در مفروضاتی است که زمینه نیروهای بازار می باشد. بینش همچنین به ایجاد فضاهای رقابتی جدید توسط پیکربندی مجدد و یا تغییر لینک های موجود در اکوسیستم یک شرکت می پردازد. اندیشیدن مجدد در دامنه، محتوا، و روابط بین اجزای کلیدی می تواند به شرکت یک فرصت برای رقابت در عرصه ای را دهد که مجموعه قوانین خود از این بازی را دارد .

پیش بینی و بینش توسط تخیل، و نه به سادگی توسط منابع یا جغرافیا، محدود می شوند. کارآفرینان درک کنند که پیش بینی و بینش ها بر اساس، و شکل گرفته توسط، اکوسیستم شرکت می باشند. این کارآفرینان می دانند که شرکت آنها بر تنظیمات گسترده و شبکه های متنوعی از روابط برای بقا وابسته است. به نوبه خود، بقا نیازمند پرداختن به محدودیت های آن اکوسیستم، کار حول پیچیدگی و محدودیت های آن، و یادگیری چگونگی تغییر این چالش ها به اقداماتی متمرکز و هدفمند می باشد که ایجاد ارزش نماید. قادر بودن به درک و پاسخ به این چالش ها معمای تفکر استراتژیک است.

در سازمانهای امروزی، تفکر استراتژیک تنها مسئولیت مدیران ارشد نمی باشد. برخی از خلاق ترین ایده ها که باعث تحریک تفکر استراتژیک می شوند از مدیران سطح متوسط و پایین تر، و همچنین کارمندانی برمی خیزد که با مشتریان، تامین کنندگان، و سایر ذینفعان ارتباط برقرار می کنند. کارکنانی که غرق در دانش عملیاتی شرکت خود هستند، به خوبی در موقعیتی هستند تا با برخی حرکات استراتژیک جالب تر این وعده را دهند که کسب و کار شرکت را دگرگون و پویایی رقابت را تغییر دهند(هامل، 1996). کارکنان اغلب شبکه های دانش خود را از طریق اشتراک گذاری، بحث و ارزیابی ایده برای محصولات، بالا و فراتر از سیرتکاملی شرکت، توسعه می دهند. آنها همچنین تماس با دیگرانی را ادامه می دهند که به شبکه های دوستی حرفه ای و شخصی متعلق هستند، و یک منبع ارزشمند دیگر از ایده هایی برای تفکر استراتژیک هستند. آموزش تهییج و جذب این ایده های متنوع از مدیران و کارکنان از طریق سازمان می تواند غنی کند منویی را که از آن مدیران ارشد به مهار ایده هایی برای تغییر استراتژیک می پردازند، به ویژه هنگامی که قابلیت های کارآفرینی و پتانسیل شرکت فعال گردد.

تفکر استراتژیک در سرمایه گذاری های جدید

اکوسیستم ها میزبانی سرمایه گذاری جدید مستقل و تحت حمایت شرکت های بزرگ ، شرکت های با 6 سال و پایین تر را بر عهده دارند. در حالی که این دو گروه سرمایه گذاری چندین چیز مشترک دارند، آنها معمولا به دنبال اهداف مختلف، با استفاده از دسته های متفاوت مهارت ها و منابع هستند. آنها مکان های مختلف در داخل اکوسیستم را اشغال ، و آنها را در معرض چالش های منحصر به فرد استراتژیک قرار می دهند. آنها همچنین دارای فریم های زمانی مختلفی هستند، و تصمیم گیری تخصیص منابع خود را متنوع می سازند. این ارزشمند است، بنابراین، این دو گروه از سرمایه گذاری های جدید را به طور جداگانه در نظر می گیریم.

این مقاله ادامه دارد...........

شما نظری نداری؟

برای ثبت نظر لطفا وارد شوید