عجایب موزه ماتر

در

 

هدف اصلی از تأسیس  موزه ماتر فیلادلفیا  ، کمک به آموزش و تحقیقات پزشکی در قلب فیلادلفیا بوده است . در این موزه نمونه هایی به نمایش گذاشته شده اند که شاید باورش برایتان سخت و عجیب باشد، از برش‌هایی از مغز نابغه‌ی معروف جهان آلبرت انیشتین تا بخشی از حنجره‌ی آبراهام لینکلن و صدها نمونه‌ی نادر از اختلالات عجیب غریب ژنیتکی و ناهنجاری‌های جسمانی دیگر. در واقع  موزه ماتر  ، نمونه‌ای عجیب، تماشایی و البته ترسناک در تاریخچه‌ی عمل پزشکی می باشد.

نمونه هایی که در موزه ماتر وجود دارد.

بطور کلی  موزه ماتر در فیلادلفیا  بیشتر از هر کس ، برای محققان دنیای زیست پزشکی جذابیت داشته و دارد و دنیای مملو از سرگرمی را برای آن دسته از افراد فراهم کرده تا حس کنجکاوی با رگه‌هایی از شیطنت بیمارگونه شان را راضی کنند . در واقع در  موزه ی ماتر فیلادلفیا   شماری از ترسناک‌ترین های دنیای زیست پزشکی را مشاهده خواهید نمود که نمایشی واقعی از کابوس‌های دلهره‌آور می باشند، به همین دلیل بهتر است حتی المقدور  برای بازدید از این موزه را با شکم خالی انجام دهید!

 

حال در  موزه موتر  همراه شما به تماشای گوشه‌ای از عجیب‌ترین دارایی‌های این موزه می‌رویم. نمونه‌هایی که هر کدام درنوع خود جذاب، غیر عادی و البته تا حدودی ترسناکمی باشند.

 

مجموعه‌ عجیب شوالیه جکسن(Chevalier Jackson)

موزه ماتر فيلادلفيا

 

اشیای خارج شده از بدن انسان در موزه ماتر

                                           اشیای خارج شده از بدن انسان در موزه ماتر

 

"شوالیه جکسون" در واقع یک “Otolaryngologist”بود، این واژه را در مورد طبیبیبکار می برند که به مطالعه‌ی ناهنجاری‌های بوجود آمده در ناحیه گوش، بینی، حلق، سر و گردن انسان می‌پردازد. این متخصص در دهه‌ی ۱۹۰۰، در کالج پزشکی فیلادلفیا کار می کرد. او بیش از هر چیزی به دلیل توسعه‌ی روش‌های مخصوص برای خارج نمودن اشیای خارجی از بدن بیماران خود مشهور شده بود، به عنوان مثال اشیایی که به اَشکال مختلف باعث مسدودی مسیر تنفسی بیماران شده بود.

آقای جکسون در طول ۷۵ سال دوران کاری خود اشیای زیادی را از گلو، نای و ریه‌ی بیماران خود خارج نمود که بخش قابل توجهی از آنها در این موزه به نمایش درآمده است. حدود ۲۳۷۴ شی همچون دکمه، سنجاق، انواع آجیل، سکه، تکه‌های استخوان، پیچ، دندان مصنوعی و اسباب بازی‌های کوچک در کنار بسیاری از اشیای دیگر بخشی از مجموعه‌ قابل توجه را بوجود آورده است.

 

کتاب‌هایی که با پوست بدن انسان جلد شده است

 

در  موزه موتر تاریخ پزشکی، فیلادلفیا  نسخ متعددی از کتاب‌هایی دیده می شود که در باره پیدایش و تکامل انسان می باشند، درست در مجاورت این موزه، کتابخانه‌ی تاریخی و پزشکی بنا شده که دارای یکی از بزرگ‌ترین مجموعه کتاب‌های مرتبط با تکامل انسان می باشد، شاید بزرگ‌ترین مجموعه‌‌ جهان. در عین حال فرصت بازدید از کتاب‌های متفاوتی نیز نصیب بازدید کنندگان موزه ماتر شود، کتاب‌هایی که با پوست انسان مجلد گردیده اند! سه کتاب در این مجموعه موجود است که با پوست زنی به نام ماری لینچ (Mary Lynch) روکش شده اند. زنی که به دلیل بیماری موسوم به "باتریشین" (Trichinosis) جان خود را از دست داد. این بیماری به دلیل انتقال انگل خوک به انسان به وجود می‌آید. در طول عملیات کالبدشکافی این زن، تکّه‌ی بزرگی از پوست ران او جدا و برای سال‌ها نگهداری  و بعدها سه کتاب با موضوع تولد کودک، با این پوست روکش گردید.

 

کودک بدون جمجمه

 

بخش قابل توجهی از مجموعه‌ نمونه‌های موجود در موزه ماتر به نام " نمونه‌های خیس" (Wet Specimens) می باشند. قسمت‌هایی از کالبد انسان که در شیشه‌هایی مملو از فرمالدهید حفظ و نگهداری شده اند. به دلیل طبیعت شکننده و بافت در معرض آسیب، در حدود ۱۳۰۰ محفظه‌ی شیشه‌ای مراقبت و نگهداری آنها را برعهده دارند. یکی از عجیب‌ترین و در عین حال ترسناک‌ترین نمونه‌های موجود، کودکی بدون جمجمه است. این کودک با توجه به وضعیت جسمانی خاص و نادرش، بعد از تولد امکان زندگی خارج از شکم مادر خود را نداشت و از دست رفت. اکنون او در تابوت شیشه‌ای و خیس خود در آرامش به بازدیدکنندگان وحشت زده خیره نگاه می کند.

 

مجموعه جمجمه‌های هرتل (Hyrtl)

این مجموعه‌ تماشایی و جالب توجه دارای ۱۳۹ جمجمه‌ی انسانمی باشد کهمتعلق به کالبد شناس وینی "ژوزف هِرتل" (Joseph Hyrtl) می باشد. متخصصی که تمام عمر خود را صرف مطالعه‌ی جمعیت قفقازی‌های اروپا بود. او  به دنبال ثابت کردن  تنوع در آناتومی جمجمه در یک نژاد بود. جزئیات هر جمجمه روی دیوار مثل سن فرد، نژاد و علت مرگ  بصورت کامل توسط خود هِرتل آماده و جمع آوری شده است. (سیارک)

 

کبد دوقلوهای سیامی

 

"چَنگ و اینگ بانکر" (Chang & Eng Bunker)، دوقلوهای به هم چسبیده‌ی تایلندی آمریکایی که در سال ۱۸۱۱ بدنیا آمده بودند و در ۱۸۷۴ فوت شدند. آنها از ناحیه‌ی استخوان جناغ سینه به هم متصل بودند و دارای یک کبد مشترک بودند. از طرف دیگر، جدا از این به هم چسبیدگی، دو قلو های سیامی هر کدام از نظر ساختار بدنی، یک مرد بالغ و مستقل بودند. دوقلوها هر کدام زندگی جداگانه داشتند و اتفاقا با دو خواهر ازدواج کردند. چنگ صاحب ۱۱ فرزند شد در حالی که اینگ تنها ده فرزند داشت. پس از مرگ آنها ، این کبد مشترک در موزه‌ ماتر نگهداری شد.

 

جنین دو سر در موزه ماتر

 

همچون مورد دوقلوهای بانکر، موزه‌ ماتر دارای مجموعه بزرگ و قابل توجهی از جنین‌های به هم چسبیده می باشد که یکی از آنها جنینی با دو سر می باشد. این جنین که در میان ظرف فرمالدهید قرار دارد از بدنی واحد اما دارای دو سر است. این دو سر به نام‌های جیم و جو (Jim & Joe) نامگذاری شده اند. این نمونه در تالار "گِرچِن وُردِن" (Gretchen Worden) در معرض دید عموم قرار دارد. نام گذاری اتاق بر مبنای یاد کتابدار محبوب موزه که در سال ۲۰۰۴ فوت شده،  است.

 

بانوی صابونی در موزه ماتر

 

این جسد که در پی نبش قبری در سال ۱۸۷۵ به دست آمده، به نام بانوی صابونی می باشد آن هم به علت بقایای عجیب باقی مانده از جسد که حالتی شبیه به موم و صابون دارد. ظاهرا اجسادی که دارای چربی زیاد بدنی هستند، پس از مرگ به ندرت دچار چنین وضعیتی می‌شوند. وضعیتی که طی آن بدن به واسطه در هم شکستن چربی که به نام "چربی لاشه" (Adipocere) شناخته می‌شود، حالتی مومی به خود می‌گیرد. دانشمندان فعال موزه‌ ماتر معتقدند بانوی صابونی حول و حوش ۱۸۰۰ فوت کرده است. بدن او از نبش قبری در گورستان محلی به دست آمد که در دست مرمت و بازسازی بود. در آن زمان "جوزف لیدی" (Joseph Leidy)، متخصص کالبدشناسی دانشگاه فیلادفیا، شانس مطالعه روی این پدیده‌ی عجیب و غیر معمول را به دست آورد.

 

اسکلت هری ایستلک در موزه ماتر

هری ایستلک

 

هری ایستلک  در سال ۱۹۳۳ متولد بدنیا آمد. او از وضعیتی بیماری نادر  به نام  “Fibrodysplasia Ossificans Progressiva” یا به اختصار “FOP” رنج می‌برد .به علت این بیماری تغییری در مکانیسم و عملکرد استخوان‌های بدن بوجود می آمد، به طوری که عضلات و دیگر بافت‌های بدن به تدریج به بافت استخوانی تبدیل می‌شدند. کل بدن او استخوانی شده بود، به طوری که نمی توانست حتی لب‌های خود را برای صحبت کردن باز کند. ایستلک سرانجام درسال ۱۹۷۳ اندکی بعد از تولد چهل سالگیش از دنیا رفت. اسکلت غیر عادی او در کنار دیگر عجایب علم پزشکی، در موزه‌ ماتر حفظ و نگهداری شده است.

دیوار چشم در موزه ماتر

 

 در موزه‌ ماتر، ممکن است احساس کنید که گویی کسیانی به شما نگاه می‌کنند. خب البته این مسئله چندان هم عجیب نیست. در طبقه‌ی پایین موزه، دیواری وجود داردکه نزدیک به ۴۰ چشم روی آن در کنار قرار گرفته اند، به همین دلیل آن را دیوار چشم می‌گویند. اگرچه آنها تنها نمونه‌هایی مومی هستند، اما به اندازه کافی وحشتناک و ناخوشایند می باشند. این نمونه‌ها به نوعی معرف مشکلات و بیماری‌های چشمی همچون سرطان چشم، ورم ملتحمه، کیست و قانقاریا هستند.

 

چیزهای عجیب و غریب دنیا

 

 

برش‌هایی از مغز نابغه‌ی معروف جهان آلبرت انیشتین

 

  فکر می‌کنید اگر روزی شانس بازدید از این موزه را داشته باشید، کدام را بیشتر حس می‌کنید، ترس؟ یا بیزاری؟این پست را چگونه می‌بینید؟برای شما مفید بود؟لطفا با نوشتن کامنت درقسمت نظرات ما را مطلع کنید. 

 

500x500_1583785704570992.jpg

موجود ناشناخته مربوط به سال 1842 که در کلکسیون دیوید لیال در اسکاتلند نگهداری می شود.

کاربر گرامی در صورتی که راجع به  کلکسیون دیوید لیال  اطلاعاتی دارید لطفا در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید.

نظرات

در ادامه بخوانید...

زنان ریش دار مشهور تاریخ

در

beardedZAGL.jpg

ریش برای یک زن - نفرین یا برکت: 13 زن مشهور ریش دار 

 

چند سال پیش ، یک زن ریش دار به نام Conchita Wurst برنده مسابقه آهنگ یوروویژن شد و حسی ایجاد کرد. ما داده های آوازی خواننده را که ظاهر او چنین سر و صدای زیادی ایجاد کرد ، تجزیه و تحلیل نمی کنیم. البته ، کنچیتا به هیچ وجه یک زن نیست و این به شدت وضعیت را اضافه می کند. در مورد زنان واقعی که از شانس و اقبال کافی برخوردار نیستند ، چطور؟ در تاریخ زنانی بودند که نه تنها ریش را نفرین نمی دانستند ، بلکه به لطف این "زشتی" به ثروت و شهرت دست یافتند. مشهورترین آنها در در این مقاله  آمده است.


چرا زنان ریش دار می شوند 

پزشکی دو شرایط را می شناسد که در آن ریش یک خانم می تواند مثل مردان رشد کند. یکی از آنها هیرسوتیسم نامیده می شود ، یعنی زمانی که افراد دارای موهای زائد بیش از حد در نقاط خاصی از بدن هستند. مورد دوم هیپرتریکوز است. در عین حال ، مو در سراسر بدن رشد می کند.

تاریخ تا قرن نوزدهم با مفهومی به عنوان "زن ریش دار" آشنایی کمی دارد. نه به این دلیل که هرگز اتفاق نیفتاده است. به احتمال زیاد به سادگی پنهان شده بود. در طول قرن 19 و 20 ، سیرک ها و "نمایش های عجیب و غریب" مختلف بسیار محبوب شدند. زن ریش دار دیگر نمی توانست خجالتی باشد ، او در جمع صحبت می کند و از مزایای قابل توجهی برخوردار می شود.

سنت ویلگفورتیس

 

bearded6.jpg
سنت ویلگفورتیس در موزه اسقف نشین گراتس ، اتریش.  


مشهورترین مورد در تاریخ زنان ریش دار قبل از قرن 19 دختری بود که حتی مستحق مقدس شدن بود. سنت ویلگفورتیس حامی همه دخترانی است که از ازدواج تحت فشار و زنان ناراضی در ازدواج امتناع می کنند. داستان او بیشتر شبیه یک افسانه است. علاوه بر این ، در کشورهای مختلف این مقدس با نام های مختلف شناخته می شود.

طبق افسانه ها ، ویلگفورتیس زن جوان و اشرافی بود که نمی خواست آنطور که پدرش می خواست با مردی که دوست نداشت ازدواج کند. او نذر بکارت را پذیرفت و دعا کرد که دافعه و زشت شود. در نتیجه ، او شروع به رشد ریش کرد. وقتی داماد عروس خود را دید ، با وحشت از ازدواج امتناع کرد. پدر ویلگفورتیس آنقدر عصبانی بود که دخترش را مصلوب کرد.

 


سنت ویلگفورتیس در قرون وسطی بسیار محبوب بود. بسیاری از زنان بدبخت که می خواستند "خود را از شر همسر بی رحم خود" رها کنند ، با ناامیدی نام او را فریاد می زدند. دختران در مقابل صورت او گریه می کردند و التماس می کردند که آنها را از سرنوشتی بدتر از مرگ نجات دهند.

در پایان قرن شانزدهم ، افسانه افشا شد. معلوم شد که تصویر عیسی با یک زن اشتباه گرفته شده است. در تصویر ، او لباس محلی نپوشیده بود ، بلکه یک ردای بلند پوشیده بود. این باعث می شد برخی تصور کنند که تصویر یک زن (ویلگفورتیس) است. سپس یک داستان عاشقانه متولد شد ، که  باور آن به سادگی جالب بود.

 

مگدالنا ونتورا

bearded4.jpg

عکس مگدالنا.


برخلاف بسیاری از خانم های ریش دار ، موهای مگدالنا تا سی و هفت سالگی رشد نکرد. در آن زمان ، او قبلاً موفق شده بود سه پسر سالم و زیبا برای همسرش به دنیا آورد.

در سال 1631 ، دوک آلکالا نقاشی "بانوی ریش دار ابروزی" را سفارش داد. اشراف بسیار علاقه مند به نقاشی هایی با طرح غیر معمول بودند. در آن زمان ، مگدالنا در سن بالا بود ، پسرانش مردان بالغ بودند.

 

تصویر به سادگی شگفت انگیز شد. در مرکز آن مگدالنا با بچه ای در آغوش است. بنابراین هنرمند می خواست بر زنانگی او تأکید کند. در نگاه اول ، درک اینکه این زن است دشوار بود. از این گذشته ، زن نگون بخت ریش باشکوه تری نسبت به شوهرش داشت. او با ناراحتی از پس زمینه تیره بوم به بیننده نگاه می کند.

 

ژوزفین کلوفولیا

bearded3.jpg
حدود سال 1910: ژوزفین بویدچن ورسویکس ، بعداً ژوزفین کلوفولیا.  / عکس


وقتی ژوزفین بولدسچن هشت ساله بود ، ریش بلندی داشت. وقتی دختر چهارده ساله بود ، با پدرش شروع به تور کرد. با بزرگ شدن در پاریس با مردی به نام فورتونا کلوفولیا آشنا شد که عاشق او شد. ژوزفین با او ازدواج کرد و یک پسر به دنیا آورد.

ژوزفین به همراه پسر ، شوهر و پدرش به ایالات متحده آمریکا نقل مکان کرد و در آنجا به سیرک بارنوم آمریکا پیوست.  او را خانم ریش دار ژنو و مادام کلوفولیا نامیدند.

در سال 1853 ، شایعاتی در بین مردم پخش شد که ژوزفین در واقع یک مرد است. در نتیجه ، هیاهوی بی سابقه ای به پا شد. خانم ریش دار توسط پزشکان معاینه شد و تأیید کرد که هنوز زن است. برخی از مردم مشکوک بودند که خود بارنوم این شایعات را منتشر می کند. این نوعی تبلیغات بود.

 

جولیا پاسترانا

pastrana1.jpg
جولیا پاسترانا

داستان جولیا پاسترانا یکی از غم انگیزترین و دلخراش ترین داستان های سوءاستفاده از انسان در تاریخ تجارت نمایشی است. پاسترانا که در سال 1834 در مکزیک متولد شد ، "زن میمون" ، "زن خرس" ، "زن بابون" یا "زشت ترین زن جهان" به دلیل ویژگی های غیر معمول و صورت و بدن مویی او نامیده شد. پس از مرگ او مبتلا به هیپرتریکوز تشخیص داده شد ، به همین دلیل موهای جولیا بسیار زیاد بود ، و همچنین هیپرپلازی لثه ، که باعث ضخامت و بیرون زدگی لب ها و لثه های وی شد.

 

پاسترانا زنی فوق العاده باهوش و موفق بود. او به سه زبان صحبت می کرد و همچنین می دانست که چگونه برقصد و قطعات اپرا را با مهارت زیادی می خواند . فرماندار ایالت سینالوا او را از یتیم خانه مکزیک برد و پس از آن دختر به نیویورک منتقل شد. به زودی او یک مدیر شخصی گرفت و به سراسر جهان سفر کرد. در عرض شش سال کوتاه ، او فوق العاده محبوب شد.


دستاوردها و مهارت های جولیا به دلیل ظاهر او بیشتر مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت. او با مدیرش ازدواج کرد و خیلی زود باردار شد. کودک وراثت هیپرتریکوز مادر را به ارث برد ، اما مدت کوتاهی پس از تولد درگذشت. جولیا مدت زیادی بعد از مرک فرزندش جان سالم به در نبرد و پنج روز بعد به دلیل عوارض هنگام زایمان ، در سن 26 سالگی درگذشت. سپس شوهرش اجساد زن ریش دار جولیا پاسترانا  و فرزندش را که مانند حیوانات تاکسیدرمی کرد و به نمایش گذاشت ، گویی آنها فقط قطعات موزه هستند و نه انسان.

 

pastrana2.jpg

مومیایی های جولیا و پسرش.  / عکس

 

شوهر رقصنده  ، جولیا و فرزندش را تاکسیدرمی کرد تا آنها را به عموم نشان دهد. پروفسور دانشگاه مسکو که در این زمینه نقش داشت ، از دادن اجساد به تئودور خودداری کرد. ایوان ماتویویچ سوکولوف تصمیم گرفت آنها را به دانش آموزان خود نشان دهد.

لنت شکایت کرد و دو سال بعد موفق شد اجساد همسر و پسرش را به دست آورد. تئودور با آنها در سراسر اروپا سفر کرد و موفقیت چشمگیری داشت. پس از مرگ جولیا  ، مومیایی ها مجبور بودند تحمل کنند. نازی ها می خواستند آنها را بسوزانند. اجساد به طرز معجزه آسایی نجات یافتند. سپس نمایش آنها در موزه های مختلف ادامه یافت. سیرک وحشتناک تا دهه 1970 ادامه داشت.


مقامات نروژی ، جایی که مومیایی ها در آن زمان آنجا بودند ، تصمیم گرفتند آنها را به تور ایالات متحده بفرستند. شهروندان آنقدر از این بی احترامی به اجساد کشته شدگان خشمگین شدند که یک شورش واقعی را برپا کردند. در نتیجه بدن پسر آسیب جدی دید. خواستار دفن اجساد شدند ، اما در عوض برای تحقیقات به یک موسسه پزشکی فرستاده شدند. به زودی ، مومیایی جولیا به سرقت رفت. هنگامی که جسد پیدا شد ، تأیید شد که واقعاً او فقط تا سال 1990 قادر به دریافت بود.

در نهایت ، در سال 2012 ، بدن طولانی مدت یولیا بالاخره آرامش یافت. وی در نزدیکی محل تولد ادعایی خود به خاک سپرده شد. در مراسم تشییع جنازه صدها نفر شرکت کردند. بعدها مستندی درباره زن ریش دار ساخته شد.

 

جین بارنل

bearded5.jpg
این قاب از فیلم Freaks در سال 1932 ، خانم اولگا رودریک را در سمت راست نشان می دهد.


جین بارنل در سن چهار سالگی توسط مادرش به سیرک فروخته شد. وقتی دختر پنج ساله بود ، پدرش او را نجات داد. آنها با هم و با مادربزرگشان زندگی کردند . صورت دختر تراشیده شد تا این عیب را پنهان کند. با بلوغ ، از داستانهای فلورانس نایتینگل الهام گرفت. او حتی برای پرستاری آموزش دید. فقط مردم از او دوری می کردند. با ناامیدی ، دختر متوجه شد که زندگی عادی برای افرادی مانند او نیست و به سیرک سرگردان پیوست.

نام هنری دختر ریش دار خانم اولگا بود. در سیرک ، او با شوهرش ملاقات کرد ، دو فرزند به دنیا آورد. شوهر و دو فرزند او هنگام تور در آلمان به بیماری تیفوس مبتلا شدند و درگذشتند. پس از آن ، جین سه بار دیگر ازدواج کرد. ظاهرا ریش او را از جذابیت زنانگی محروم نکرده بود.

 

bearded-woman-06.jpg

زن ریش دار جین بارنل.


جین بارنل پس از بازی در نقش زن ریش دار در Freaks در سال 1932 به شهرت رسید. این دختر در سن چهار سالگی هنگامی که پدرش به یک سفر کاری رفت ، توسط مادرش به سیرک فروخته شد. سیرک به زودی راهی اروپا شد ، جایی که جین هنگام بیماری به یتیم خانه ای در آلمان فرستاده شد. به نوعی ، پدرش او را در سن پنج سالگی پیدا کرد و نجات داد.

با وجود چنین خاطره بدی در تجارت نمایشی ، در بزرگسالی ، جین دوباره به اجرا بازگشت و به عنوان بلندترین ریش در بین زنان (33 سانتی متر) معرفی شد. او با نام های "بانوی اولگا" ، "مادام اولگا" و "بانو اولگا رودریک" اجرا کرد.  تا اینکه تصادف قطار به کار او در نمایش پایان داد. سپس عکاس تجاری شد. جین بارنل چندین بار ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد.

 

آنی جونز

bearded8.jpg
  زن ریش دار آنی جونز


آنی جونز در سال 1865 در ایالات متحده متولد شد. ریش دختر در رحم شروع به شکل گیری کرد و در بدو تولد به وضوح قابل مشاهده بود. در یک سالگی لقب "بچه عیسو" را گرفت و در "Freak Show" فینیاس بارنوم ظاهر شد. با رضایت والدین ، ​​دختر از دوران کودکی به تماشاگران نشان داده شد. در آینده ، او را ریش دار ترین بانوی کشور نامیدند. آنی در بزرگسالی از شهرت خود نهایت استفاده را کرد. پس از پیشنهاد 150 دلار در هفته (که در آن زمان مبلغ زیادی بود) ، مادر آنی به همراه دخترش به نیویورک رفت.

با گذشت زمان ، آنی به عنوان "فرزند عیسو" و سپس "بانو عیسو" نامیده شد و در واقع یک عجیب غریب حرفه ای بود که در سراسر جهان سفر می کرد. این دختر نوازنده برجسته ای شد و خودش شروع به تأکید بر ظاهر خود کرد ، موهای سرش را به بیش از 1.8 متر رساند. آنی دو بار ازدواج کرد و در 37 سالگی درگذشت. در عکس های باقی مانده ، او به عنوان زنی ملایم و خوش لباس با شوک مجلل موهای مرتب صورت دیده می شود.

 

bearded-woman-04.jpg

 زن ریش دار آنی جونز

 

آنی در کودکی یک اتفاق وحشتناک داشت. دختر ربوده شد و در نمایشگاه به نمایش گذاشته شد. رباینده ادعا کرد که این فرزند او بوده است. والدین  شکایت کردند. قاضی دستور داد همه را به جز آدم رباینده و والدین از سالن بیرون آورند. سپس آنی را به آنجا آوردند. او بدون هیچ حرفی به سمت خانواده اش شتافت. بنابراین ، پرونده مختومه شد. همانطور که در مورد ژوزفین کلوفولیا ، شایعه شد که این باز هم بخشی از تبلیغات پیچیده بارنوم بود.

کلمنتین  دلاته

bearded2.jpg
 زن ریش دار کلمنتین

 

کلمنتین مشهورترین زن ریش دار در فرانسه نامیده می شد.کلمنتین دلاته یک زن فرانسوی بود که به دلیل داشتن ریش دو شاخه بسیار معروف بود.
 در یک زمان ،کلمنتین که در نوجوانی ریش داشت ، با نانوایی ازدواج کرد و در لورن یک کافه و نانوایی داشت.در ابتدا ، زن با دقت صورت را می تراشید. یک بار در کارناوال یک زن ریش دار دید. کلمنتاین سپس اظهار داشت که می تواند ریش بسیار بهتری داشته باشد. شوهرش از این ایده حمایت کرد.

 

bearded-woman-05.jpg

زن ریش دار  کلمنتین 

 

پس از آن ، زن شروع به جذب بازدیدکنندگان از این طریق کرد و نام کافه "کافه زن ریش دار" شد. در آنجا آنها سوغاتی های مختلفی را فروختند: کارت پستال ، عکس با تصویر او. کلمنتین با موفقیت تور خود را آغاز کرد. در سال 1904 ، کلمنتاین از دولت اجازه پوشیدن لباس مردانه را دریافت کرد ، که لباس غیرقانونی برای زنان بود.

 

گاهی اوقات لباس مردانه می پوشید. با این حال ، زن ترجیح می دهد دامن بپوشد. کلمنتین دلاته همسر و مادر فداکار فرزند خوانده بود. خانم ریش دار آرایشگر خود را به نام چارلز گروسیه داشت. او هفته ای سه بار ریش او را می شست و کوتاه می کرد ، زیرا ارزشمندترین چیز آراستگی و گرامی او بود.

در حال مرگ ، او قادر به نوشتن نبود ، خاطرات خود را دیکته کرد و خواست روی سنگ قبر او نوشته شود: "اینجا کلمنتین دلاته ، یک خانم ریش دار است."

 

کراو فرینی

bearded1.jpg
 زن ریش دار کراو فرینی 


هیچ اطلاعاتی در مورد دوران کودکی کراو در دست نیست. در بزرگسالی ، او در لندن همراه با انسان شناس دکتر جرج شلی و کاوشگر کارل بوک ظاهر شد. سپس توسط گیلرمو آنتونیو فارینی ، نمایشی که به فرینی بزرگ نیز معروف است ، به فرزند خواندگی پذیرفته شد. دختر مبتلا به هایپرتریکوز در یک سیرک به عنوان اثبات نظریه داروین نشان داده می شد. او چندین دهه به اروپا سفر کرد. کراو در سال 1926 درگذشت و وصیت کرد تا سوزانده شود. به هر حال ، در غیر این صورت ممکن بودکه به سرنوشت غیر قابل چشم پوشی جولیا پاسترانا دچار شود.

 

الیزابت دوهرتی

bearded7.jpg
 زن ریش دار الیزابت دوهرتی 


وقتی الیزابت متولد شد ، موهای بلوند تمام بدن او را در یک لایه ضخیم پوشانده بود. او به عنوان دختر پشمی مینه سوتا لقب گرفت. او همچنین از هیپرتریکوز رنج می برد. به دلیل فقر ، دختر شروع به نشان دادن خود در نمایشگاه ها و فروشگاه ها کرد. بنابراین او می توانست به خانواده اش غذا بدهد. الیزابت نمی خواست در سیرک باشد. والدین او معمولاً یک اتاق اجاره می کردند و بلیط را به همه می فروختند. همه کسانی که او را دیدند دختر را فوق العاده ترین کودک روی زمین می دانستند. او بسیار فعال ، باهوش و بامزه بود.

در سال 1915 ، او بدون داشتن ثروت مناسب ، مانند سایر همکاران با ویژگی مشابه ، بازنشسته شد. شاید به این دلیل که الیزابت از خودش خجالت می کشید ، نتوانست شرایط موجود را بپذیرد. در سال 1933 ، وی تحت شرایط نامعلوم درگذشت. او هرگز نتوانست خوشبخت شود.

 

ویویان ویلر

bearded-woman-07.jpg


ویویان ویلر متولد 1948 است. برخلاف دیگر زنان حاضر در این لیست ، ویویان در بدو تولد تحت عمل جراحی جنسیت قرار گرفت تا اندام تناسلی او را برای زن شدن تغییر دهد. در حالی که مادرش ویویان را دوست داشت ، پدرش فقط از او پول می خواست. ویویان از 5 سالگی  کار می کرد ، در برنامه های عجیب و غریب اجرا می کرد و پول را به خانه می فرستاد.

در طول این تور ، او تحت مراقبت زنان پیر ریش دار قرار گرفت و هنگامی که دختر به خانه بازگشت ، مجبور شد در آنجا صورت را اصلاح کند. با بزرگ شدن ، ویویان نام خود را به مالیندا ماکسی تغییر داد . این زن با وجود اینکه جذاب به نظر نمی رسید ، دوبار ازدواج کرد و دو رابطه طولانی مدت دیگر داشت.

هرنام کائور

 
bearded-woman-10.jpg
زن ریش دار هارنام کائور.

 

هارنام کائور یک زن ریش دار است که ستاره اینستاگرام است. علیرغم این واقعیت که او به دلیل اثرات سندرم تخمدان پلی کیستیک ریش بزرگی دارد ، هارنام یک مدل و مورد علاقه طرفداران واقعی در اینستاگرام است. او معمولاً از عمامه رنگارنگ ، لباس های منحصر به فرد و تزئین شده استفاده می کند و از رژ لب بنفش استفاده می کند. انگلیسی ها نمونه ای از مثبت بودن و تنوع زیبایی در دنیایی هستند که معمولاً از چارچوب خاصی در مورد ظاهر و رفتار زنان استفاده می کند.

 

 جنیفر میلر

bearded-woman-08.jpg

زن ریش دار جنیفر میلر.


جنیفر میلر یک دختر ریش دار مدرن است که در سیرک خود در "نمایش عجیب" شرکت کرد. جنیفر تصمیم گرفت چهره خود را اصلاح نکند ، تمام زندگی خود را صرف ترویج "زیبایی غیر استاندارد" و فمینیسم کرده است و همه این کارها را با طنز مناسب انجام می دهد. جنیفر نه تنها مالک سیرک آموک است ، بلکه نویسنده ، نمایشنامه نویس ، مجری و فعال نیز هست.

 

کور بوبیسوتی

bearded-woman-09.jpg
زن ریش دار کور بوبیسوتی.

 

کور بوبیسوچی مادری است که به نظر می رسد یک زندگی نسبتاً معمولی دارد ، به جز این واقعیت که ریش بزرگی دارد و او با علاقه ریش خود در مسابقات ریش مردانه نشان می دهد. کور از بیماری ناتوان کننده ای به نام سندرم تخمدان پلی کیستیک رنج می برد. اگرچه او به ریش خود افتخار می کند ، اما او و خانواده اش اغلب هنگام تمسخر لحظات ناخوشایندی را تجربه می کنند.

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

ایده برای قرار ملاقات زوجین 43 مورد

در

چندبار می توانید به صرف شام یا دیدن یک فیلم بروید؟البته رعایت این استاندارد های همیشگی هیچ ایرادی ندارد، اما پس از مدتی خسته کننده خواهد شد.به ویژه اگر مدت طولانی در درون یک رابطه بوده باشید، حتما دیگر ایده ی جدید نخواهید داشت.شما هنور هم با هم قرار می گذارید. درست است.حتی روابط بلند مدت هم به داشتن قرارهای گاه به گاه نیاز دارند.
بنابراین، برای شمایی که فکر می کنید برای قرارهایتان در مخمصه افتاده اید ایده هایی داریم که می توانید به آنها فکر کنید.

 

1. یک تور رستوران گردی راه بندازید یک منطقه یا یک دسته از رستوران ها را انتخاب کنید. با کوکتل و غذاهای ساده در یک سالن شروع کنید،جایی متفاوت برای خوردن غذای اصلی بروید و در پایان با یک دسر افسانه ای پایان دهید.
2. به دنبال گنج باشید فروشگاههای عتیقه را بگردید، مغازه های دست دوم را بگردید.لازم نیست خرید کنید، فقط به دنبال سرگرم شدن باشید.
3. فیلمهای پر پیچ و تاب را نگاه کنید به جای چانه زدن بر سر درام و اکشن و یا اینکه بخاطر حل مشکل بروید و فیلم کمدی ببینید چرا آن را به شانس واگذار نمی کنید. چشمهایتان را ببندید و انتخاب کنید.هر چه با شد هر دو نفر باید قبول کنید تا سرگرم کننده شود و گرنه سرگرم کننده نیست.
4. نزدیکترین پارک عمومی را پیدا کنید به پیک نیک بروید. به پیاده روی و گشتن در طبیعت بروید ..
5. دوچرخه کرایه کنید به تورهای دوچرخه سواری منطقه خود بروید. همچنین تورهای دوچرخه سواری سازمان دهی شده ای برای شما وجود دارد
6. برای بعدازظهرتان یک قایق کرایه کنید اگر قایق بادبانی در دسترس نیست قایق پارویی اجاره کنید،قایق پدالی یا کایاک.
7. به فستیوال ها و جشنواره ها در شهرهای نزدیک بروید
8. افق شام خود را گشترده تر کنید. یک رستوران جدید انتخاب کنید، جایی که تاکنون هیچ یک از شما نرفته اید.می تواند غذاهای محلی قومی باشد به جای چیزهایی که همیشه به طور معمول می خورید.
9. کتابی در مورد صورتهای فلکی بگیرید، با تلسکوپ به ستاره ها نگاه کنید و ببیند چند صورت فلکی را پیدا می کنید. ترجیح می دهید کار حرفه ای تری انجام دهید؟ از یک رصدخانه بازدید کنید.
10.  در شب اشپزی کنید با همدیگر غذای مورد علاقه تان را بپزید.
11. شام در کشتی تفریحی اگر در نزدیکی اقیانوس و حتی یک دریاچه زندگی می کنید، می توانید به آسانی شامتان را در یک کشتی تفریحی صرف کنید.شام یا صبحانه در کشتی یکی دیگر از گزینه های پیش روی شماست.
12. یک پیک نیک داخلی داشته باشید شام را در پتوی پیک نیک که در آن را در گوشه ی اتاق پهن کرده اید صرف کنید.  غذاهای  مورد علاقتان را حاضر کنید. پیک نیک داخلی می تواند رمانتیک تر و حتی سرگرم کننده تر از پیک نیک های بیرونی باشد. در محیطی خلوت و بدون مزاحم انجام می شود!
13. از یک موزه بازدید کنید در نزدکی همه یک موزه وجود دارد یا اینکه با چند ساعت  رانندگی می توان به موزه رسید.برای یک بعدازظهر در نمایشگاه برنامه ریزی کنید. اگر هنر موضوع مورد علاقه ی شما نیست، تاریخ،ورزش یا موزه های فرهنگی را امتحان کنید.
14. فعالیت جدیدی را با همدیگر یاد بگیرید رقص، عکاسی و ....
15. به تئاتر بروید تئاتر برای قرارها بسیار مناسب است. از سینما رفتن شیک تر است و شما را وادار به پوشیدن لباس رسمی  و حضور در محافل فرهنگی می کند.
16. به گالری هنری بروید رفتن به گالری هنرهای محلی ایده ی فوق العاده ای است.
17. غذاها و دستور غذاهای جدیدی را امتحان کنید غذاهای افوام دیگر را بررسی کنید، چیزهایی که قبلآ هرگز امتحان نکرده اید. عنصر ماجراجویی را به قرارهای خود اضافه کنید،و چه کسی می داند، شاید شما دو نفر چیزهای جالب دیگری هم یافتید.
18. برای یک روز توریست شوید به گشت و گذار در اطراف شهرستان خود بروید.به مکانهایی بروید که همیشه از کنارش گذشته اید اما وارد نشده اید.
19. کودک درون خود را بیدار کنید در اسباب بازی فروشی توقف کنید تا چیزها را ببینید. 
20. از نو یک خاطره بیاد ماندنی خلق کنید به یک قرار بیادماندنی قبلیتان فکر کنید، چیزی که برای شما معنایی خاص به عنوان یک زوج دارد، جایی که اولین بار همدیگر را دیدید، اولین قرارتان با یکدیگر، جایی که عشقتان را مطرح کردید.
21. در یک شب آماتوری قرار بگیرید از یک کلوب، یا کافی شاپ دیدن کنید و نگاه کنید که چگونه آماتورها استعدادهایشان را نمایش می دهند.اگر اهل ماجرا جویی هستید خودتان بلند شوید و آن کار را امتحان کنید.
22. بولینگ بولینگ یک ایده ی مدرسه قدیمی گاه به گاه است که احساس ارامش خوبی به شما می دهد. نه تنها باعث به وجود امدن یک قرار سرگرم کننده می شود بلکه آن را بسیار فوق العاده می کند.
23. جسور باشید به کوهنوردی، طناب نوردی و پریدن از ارتفاع یا اسمان نوردی بروید.
24. تئاتر در فضای باز به شکسپیر در پارک فکر کنید. هیچ چیز زیباتر و سرگرم کننده تر از دیدن یک نمایش در زیر سایه بان به جای تئاتر سر بسته نیست.
25. بازی شبانه لازم نیست برای داشتن اوقات خوب پول زیادی خرج کنید. به جایش یک بازی را انتخاب کنید،  و در محیط داخلی خانه بازی کنید.
26. به اسکیت بروید Roller skating همواره جالب و سرگرم کننده است، حتی اگر هیچ یک از شماها قبلآ هرگز آن کار را انجام نداده باشد.اسکیت روی یخ هم گزینه ی بسیاری خوبی برای ماههای سرد سال است.
27. سفر پر رمز و راز یک بعدازظهر برنامه ریزی کنید و همینطور بدون در نظر داشتن جای خاصی بیرون بروید. فقط سوار ماشینتان شوید و رانندگی کنید.فقط وقتی خواستید غذا بخورید یا به جایی مورد علاقتان رسیدید بایستید. لذت ببرید، اما ممکن است بخواهید گوشی تلفن هوشمند یا جی چی اس همراه داشته باشید برای استفاده در مواردی که نتوانسیتد راه خانه را پیدا کنید.
28. در یک رقابت دوستانه در فضای باز شرکت کنید مسابقه موتور سواری را دنبال کنید، بیس بال بازی کنید یا مسابقانی در زمینه رانندگی
29. به محل های بازی بروید یک بازی محلی را تماشا کنید.نمی دانید باید به کجا بروید؟ از یک نوجوان 13 ساله ی محلی بپرسید، آنها می دانند!
30. به پارک تفریحی بروید سرسره سوار شدن، آب نبات چوبی خوردن، عکس گرفتن ، شرکت در بازی های کارناوالی، و مشاهده ی اطراف از بالای چرخ و فلک.
31. ورزش کنید رفتن به زمین گلف، زمین تنیس، پیست اسکی، و یا برخی ورزش های سرگرم کننده دیگر.
32. تئاتر شام اینگونه شام ها بسیار پر طرفدار شده اند،غذای خوب، سرگرمی پر جنب و جوش، و لذت. ترکیبی عالی برای یک قرار ملاقات.
33. از یک اکواریوم دیدن کنید اکواریوم ها فقط برای کودکان مدرسه ای نیستند.انها مکان خوبی برای قرارهای ملاقات هم هستند. در حالی که زندگی ابزیان را نگاه می کنید قدم بزنید.
34. به پیک نیک بروید. مکان مناسبی را انتخاب کنید. برای آنکه کارتان سرگرم کننده تر باشد، غذاهای محلی  را انتخاب کنید ، صبحانه ای بخورید و یا در نور مهتاب به پیک نیک بروید.
35. به غروب افتاب نگاه کنید در ساحل قدم بزنید، کنار یک حوض بنشینید، یا فقط نقطه ای ارام را پیدا کنید تا با هم غروب افتاب را تماشا کنید.بسته ی غذایی کوچکی بردارید و به تماشای خورشید بنشینید.
36. استادیوم و یا محل ورزشی منطقه ی خود بروید. بلیط های یک بازی حرفه ای را بگیرد یا تیم محلی مورد علاقتان را تشویق کنید.
37. در یک کنسرت شرکت کنید موزیک زنده همیشه گزینه ی مناسبی برای قرار ملاقات است. بلیط های یک اجرای بزرگ یا یک گروه محلی را بکیرید یا در یک کلوب محلی حاضر شوید.
38. به ساحل بروید در زیر افتاب دراز بکسید،شنا کنید و یا روی سنگ ها بازی کنید. یک روز در ساحل قرار ملاقات خوبی است.
39. به اسب سواری بروید یک اسطبل محلی پیدا کنید و یک راهنما بگیرید ، اگر بلدید اسب سواری کنید یک اسب اجاره کنید. حرکت کنید!
40. داوطلب شوید بخشی از زمانتان را در یک پناهگاه یا اشپزخانه های محلی یا حتی پروژه زیباسازی شهر بگذرایند. کمک به دیگران می تواند واقعا راهی جالب یرای وقت گذرانی با همدیگر باشد و شرکت در فرایند یک کار خوب باشد.
41. بالا،بالا و بالاتر بروید یک بالون هوای گرم بگیرید،از بالا به مناظر مورد علاقتان نگاه کنید و یا فقط از غوطه ور بودن در هوا لذت ببرید.
42. تور کارخانه ای چیز عجیبی به نظر می رسد، اما در واقع دیدن درون یک کارخانه نوشابه سازی یا کارخانه محلی بسیار جذاب است. چیزهایی را می بینید که هرگز تصور نمی کردید.
43. ماراتون فیلم می توانید تعدادی فیلم به انتخاب خود بردارید(بدون استدلال) و همراه با ریموت و مقداری تنقلات روی یک مبل گرم و نرم بنشینید. 
 گزینه های زیاد دیگری هم برای قرار ملاقاتها وجود دارند، بستگی دارد که علاقه و بودجه و موقعیت شما چطوری است. همیشه برای همه ی زوجها روشی وجود دارد.به یاد داشته باشید، چه 20 ساله باشید چه 60 ساله، قرارهایتان باید سرگرم کننده باشد.

نظرات

موارد جالبی بود۱۳۹۵/۱۰/۲۸

در ادامه بخوانید...

گرانترین خانه جهان در ایران ، موزه مقدم کجاست

در

موزه مقدم

خانه و موزه مقدم تهران کجاست

گرانترین خانه جهان در کدام خیابان تهران است؟ آدرس موزه مقدم یا خانه مقدم ، در خیابان امام خمینی تهران، بین خیابان شیخ هادی و خیابان ولیعصر جنب بانک ملت پلاک 249 واقع شده است.

 

موزه مقدم

 

خانه و موزه مقدم مربوط به اواخر دوره قاجار می باشد و در فضایی با مساحتی برابر با 2117 مترمربع شامل سه حیاط بیرونی، اندرونی و سرایداری ساخته شده است.زنده‌یاد استاد مقدم که متولد 1279 خورشیدی بود، جزو اولین باستان شناسان ایرانی بود که به همراه اساتید باستان شناسی در محوطه‌های تاریخی فعالیت می‌کرد. 

 

موزه مقدم

 

خانه موزه مقدم به واسطه داشتن اشیای تاریخی و گرانبها به یکی از گرانترین خانه های جهان مشهور شده و متعلق به استاد محسن مقدم پسر کوچکتر احتساب الملک شهردار دوره ناصرالدین شاه قاجار است.

 

موزه مقدم

 

زنده‌یاد استاد مقدم که متولد 1279 خورشیدی بود، جزو اولین باستان شناسان ایرانی بود که به همراه اساتید باستان شناسی در محوطه‌های تاریخی فعالیت می‌کرد. او اولین ایرانی است که به دریافت نشان لژیون دو نور با درجه اوفیسیه از طرف شارل دو گل رئیس‌جمهور فرانسه مفتخر شده ‌است.

 

موزه مقدم

 

بخش های گوناگون عمارت مقدم (موزه مقدم) :

1- حیاط بیرونی شامل : ساختمان بیرونی ، اتاق پیشخوان ، اتاق پذیرایی ،حوضخانه کارگاه (کتابخانه) ، ساختمان اربابی (برج) ، ایوان قاجار (سالن تابستانی)، گلخانه، دیوار تجدد و حوض ژاپنی می باشد.

 

موزه مقدم

 

2- حیاط اندرونی  شامل:ساختمان شمالی ، زیر زمین ، ایوان ، اتاق قاجار (سالن زمستانی) ،  اتاق نشیمن ، دیوار محوطه (ضلع شرقی ) ، حیاط ، 

 

موزه مقدم

 

3- حیاط سرایداری (بخش اداری) 

تاریخچه جمع آوری وسایل موزه مقدم :
مقدم در دفترچه خاطراتش نحوه بدست آوردن بسیاری از اشیای تاریخی موجود در این خانه را شرح داده که یا آنها را از دستفروش های بازار و یا از مالکانی که قصد تخریب خانه های تاریخی خود را با تمام ملحقاتش داشته اند خریداری نموده است.

 

موزه مقدم

 

برخی دیگر از این اشیا درحال خروج از کشور بودند و یا در حراجی های کشورهای بیگانه دست به دست می شده که مقدم با ثروت خانوادگی اش آنها را خریده و به ایران بازگردانده است.

 

موزه مقدم

 

اما بسیاری دیگر از این اشیای تاریخی توسط سفرا و فرهنگیانی که مهمان مقدم بوده ا ند به این خانواده هدیه شده اند.مقدم در سال 1351 خانه پدری خود را با تمام آثار ارزشمندش  ، وقف دانشگاه تهران نمود و در سال 1366 دار فانی را وداع گفت. پس از مرگش نیز همسرش در سال 1369 تولیت موزه را در اختیار مستقیم دانشگاه تهران قرار داد و سرانجام پس از چند سال عملیات مرمت، در مرداد ماه سال 88 درب این خانه به روی بازدیدکنندگان گشوده شد.خانه یا موزه مقدم در سال 1379 توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره 2929 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

تصاویر کاشی کاری موزه مقدم

 

کاشی کاری موزه مقدم161.jpg

 

کاشی کاری موزه مقدم

کاشی کاری موزه مقدم

کاشی کاری موزه مقدم

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

گربه هایی که مکان های عجیب غریب را دوست دارند 15 عکس

در
 خپل گربه

همه می دانند که گربه حیوانی مرموز است و معمولا به تنهایی پیاده روی می کند. گربه ها برای حفظ حریم خصوصی شان ناخوشایندترین مکان های عجیب غریب و دور از دسترس انسان ها را انتخاب می کنند.عکس ها را که نگاه کنیم، هر دو عجیب غریب و خنده دار  به نظر می رسند، هم گربه ها و هم مکان ها . در هر حال عکس های بسیار زیبایی هستند.
گربه ملوس
گربه ی مصمم
گربه ملوس
هیچ کی نمی تونه مثل من اینجا بشینه 
گربه ملوس
گربه مرتاض
گربه خوشکل
گربه کنجکاو
گربه ناز
گربه اخمو
گربه ملوس
گربه وحشی
گربه ایرانی
گربه ترسناک
گربه پرشین
گربه خجالتی
گربه سیاه
گربه یوگا کار
گربه ملوس
خپل خودمون
گربه ملوس
گربه پرسش گر
گربه ملوس
گربه فضول
گربه فضول
گربه بند باز
گربه بند باز
گربه وحشتناک
گربه وحشتناک
گربه مسخ شده
گربه تپل
گربه تپل
گربه تپل
تمام عکس ها متعلق به عکاسی ایتالیایی به نام سابرینا بویم می باشد.

نظرات

در ادامه بخوانید...

علت شکل عجیب غریب سر دختر

در
 
مادر متوجه یک شیب غیر معمول در سر دخترش شد و به دکتر مراجعه کرد.در منطقه سامرست انگلستان، به علت نشانه عجیب و غریب اما قابل توجه در سر یک دختر کوچک قادر به تشخیص سرطان شدند . واقعیت این است که کودک نوعی شیب در سر و رفتاری عجیب داشت. با این حال، در ابتدا تنها مادر دختر اهمیت زیادی برای این امر قائل بود.
 
ساکن انگلیس به نام کای پارسونز در برخی از زمان ها، دختر سه ساله اش را با رفتار عجیب غریب مشاهده می کرد. دختر به طور مداوم سرش را به طرف راست متمایل می کرد و بعد از مدتی علائم دیگری ظاهر شد: کودک حداقل یکبار در روز بدرفتاری میکرد و هنگام راه رفتن می چرخید.
 
کای پارسونز دخترش را به متخصص اطفال برد. دکتر این دختر را مورد بررسی قرار داد و به این نتیجه رسید که شیب عجیب و غریب سر ناشی از این واقعیت است که او به سادگی در یک موقعیت ناراحت کننده خوابیده، که منجر به کشش عضلات گردن شده است.
اما مادر به سادگی این توضیح و آنچه اتفاق می افتد را قبول نکرد و تشخیص دکتر را باور نکرد.
او شروع به ضبط رفتار عجیب غریب دخترش کرد، که دائما با سرش به سمت راست به سمت ویدیو حرکت میکرد. کای پارسونز یادداشت هایش را به بیمارستان برد. پزشکان علائم این کودک را مشاهده کردند و با توجه به نتایج آن معلوم شد که تمام این مدت دختر تومور مغزی داشت.
 
در حال حاضر این ساکن کوچک از انگلستان در حال گذراندن دوره طولانی درمان است.  این دختر کوچک در حال حاضر 13 جراحی و دوره ای از پرتودرمانی انجام شده است.

نظرات

در ادامه بخوانید...

دانشمندان در مورد 6 غذای عجیب غریب و مرگبار هشدار دادند

در
دانشمندان در مورد 6 غذای عجیب و غریب که مرگبار هستند گفتند
دانشمندان در مورد 6 غذای عجیب و غریب که مرگبار هستند گفتند
تقریبا هر کسی که به تعطیلات به کشورهای دور افتاده می رود وسوسه می شود طعم غذا های محلی را بچشد.کارشناسان هشدار می دهند که در بعضی مناطق، می توانید بوسیله غذا های محلی مسموم یا عفونت دریافت کنید.
 
اما یک دسته از غذا ها وجود دارد که تهدید مرگبار را به دنبال دارد زیرا تکنولوژی طرز تهیه آنها باید بسیار دقیق باشد. بنابراین، اگر شما نمیخواهید به خاطر کنجکاوی آشپزی زندگیتان را به خطر بیندازید، پس از خوردن این غذا های عجیب غریب اجتناب کنید:
 

1. فوگو

دانشمندان در مورد 6 غذای عجیب و غریب که مرگبار هستند گفتند
فوگو ماهی مشهور ژاپنی. این ماهی خیلی سمی است که بلافاصله موجب فلج تنفسی می شود و منجر به مرگ می شود. اعتقاد بر این است که تنها بهترین آشپز ها طرز تهیه فوگو را بلد هستند تا مهمانان از طعم نادر فوگو لذت ببرند و زنده بمانند.
 

2. ماهی سنگی

دانشمندان در مورد 6 غذای عجیب و غریب که مرگبار هستند گفتند
ماهی سنگی که در استراحتگاه  های اندونزی، به طور مداوم به گردشگران توصیه می شود ماهی سنگی را امتحان کنند. با این حال، ماهی سنگی بسیار سمی است. اگر سرآشپز کوچکترین اشتباهی در طرز تهیه آن انجام دهد، تب شروع می شودو  نتیجه با مرگ و میر به پایان می رسد.
 

3. کوپالم 

دانشمندان در مورد 6 غذای عجیب و غریب که مرگبار هستند گفتند
کوپالم به هیچکس جز افراد محلی که بدن آنهابه این سم مرگبار ایمن است وسیستم بدن آنها برای دریافت این غذا مناسب است، توصیه نمی شود. فن آوری پخت و پز به زمان بربریت برمی گردد: یک گوزن انتخاب می کنند گوزن باید چرب و سالم باشد. به گوزن چند روز گرسنگی می دهند تا روده هایش کاملا خالی شود. و بعد گوزن را به باتلاق می برند، جایی که او را خفه می کنند، به طوری که پوست آسیب نبیند و لاشه را به طور کامل در یک کیسه چرمی در باتلاق پنهان می کنند. محل دفن را با ذغال سنگ و قارچ اسپاگنوم می پوشانند، طعم و مزه را اضافه کنید و در روی لاشه شاخه ها و سنگ های تکه تکه می ریزند. جسد حیوان به مدت چند ماه در باتلاق می ماند. اگر کوپالم Kopalhem را یک فرد عادی بخورد، بخاطر سم مرگبار آن می میرد.
 

4. مغز میمون ها

دانشمندان در مورد 6 غذای عجیب و غریب که مرگبار هستند گفتند
این "شاهکار" در کشورهای آسیایی ارائه شده است. در اصل، اگر حیوان سالم بود، برای شما خطری وجود نداشت. با این حال، اگر میمون بیمار باشد، پس فردی که مغز میمون را بخورد با زوال عقل و مرگ مواجه می شود.
 

5. گیاه کاساوا

دانشمندان در مورد 6 غذای عجیب و غریب که مرگبار هستند گفتند
گیاه کاساوا Kassava در پخت و پز در آفریقا استفاده می شود.این گیاه دارای سیانید است.
 

6. سناکچی 

دانشمندان در مورد 6 غذای عجیب و غریب که مرگبار هستند گفتند
سناکچی Sanacchiیک غذای سنتی است که می توانید در کره ببینید. هشت پا بصورت زنده سرو می شود. قبل از اینکه هشت پا بمیرد،با شاخک هایش می تواند با مسدود کردن دسترسی شما به اکسیژن، شما را بکشد.

نظرات

در ادامه بخوانید...