شبکه های حسگر بی سیم

در

 (سیارک) گره های حسگر بی سیم یک تکنولوژی چند منظوره برای دیده بانی و کنترل محیط دارند. با آنکه گره های حسگر کوچکتر و کم مصرفتر می شوند، هنوز هم مشکلی وجود دارد که بطور کامل برطرف نشده است: مشکل واحدهای منبع تغذیه است. روش های استانداردی وجود دارد که به اندازه ی کافی برای مصرف انرژی در دستگاههای موبایل و PDA مناسب هستند و نسخه ی بهبود یافته ی آنها را نیز می توان بر روی گره ی حسگر بیسیم نیز قرار داد.

 این گره ها عموما قابلیت ارتباطات بی سیم و ایجاد خوشه ها را دارند و با نام شبکه های حسگر بی سیم خوانده می شوند (WSN ها). WSN قابلیت استفاده در خشن ترین محیط ها همانند محیطهای حادثه، آتش سوزی و سایر شرایط خطرناک را نیز دارند. همچنین شبکه های حسگر برای بررسی طولانی مدت محیط ، مناسب می باشند. تحقیقات زیادی چه در بخش های آکادمیک و چه در بخش های صنعتی در مورد مسائل موجود در این شبکه ها صورت گرفته است: مصرف انرژی، تراکم داده ای ، مسیریابی چند مرحله ای و میان افزارها . حتی اگر گره های حسگر کوچکتر و کم مصرف تر شوند و مسئله ی مسیریابی در شبکه های کوچک و بزرگ نیز حل شود، هنوز هم زمینه ای وجود دارد که بصورت کامل به آن پرداخته نشده است؛ تامین انرژی برای گره های حسگر کم مصرف.  جریان ساکن PSU می تواند بیشتر از سایر مولفه های حسگر گره گسترش یابد. میکروکنترل ها و رادیوها دارای حالت کاهش انرژی هستند که زمانی که فعال می گردند می تواند جریان را تا کاهش دهند. ما به دنبال معماری هستیم که می تواند بصورت کارا(کار انداز) یک گره ی حسگر را ایجاد کند که دارای ولتاژ ثابت و جریانی بین تا ده ها و یا صدها میلی آمپر باشد (گره در حالت خواب). سناریوهای مصرف انرژی به همراه خصوصیات انرژی و نهفتگی  قابلیت کنترل PSU مانند باتری ها را دارد.
پلتفرم های حسگر استفاده شده ی امروزی برای استفاده با منابع انرژی باتری مورد استفاده قرار گرفته اند. از آنجایی که باتری ها تکنولوژی مطلوبی برای ذخیره ی انرژی هستند، واقعیت عجیبی به نظر نمی رسد. سازندگان باتری به رقابت برای کاهش اندازه ی باتری به همراه افزایش میزان ظرفیت آنها می پردازند. تکنولوژی Saft باتری LM 33600 را ساخته است که در واقع یک باتری است. این باتری می تواند 10500 میلی آمپر با ولتاژ 30 ولت را داشته باشد و دارای قطری برابر 33.7 میلی متر و طول 61.5 میلی متر و وزن 116 گرم است. باتری های GP باتری هایی با قابلیت شارژ مجدد و در اندازه ی AA هستند که می توانند در ولتاژ 1.2 تا 2700 میلی آمپر را تحویل دهند و تا 1000 بار هم شارژ مجدد شوند. اگرچه این باتری ها می توانند حسگرهای شبکه را برای ماهها و یا سالها تغذیه کنند، اما نسبت به حسگرهای معمولی، اندازه ی بزرگی دارند و بصورت ناگهانی خالی می شوند. اما در بسیاری از موارد، اندازه ی حسگر خیلی مهم نیست و انتخاب این باتری های حجیم بسیار خوب است. بیشتر حسگرهای آکادمیک و تجاری در این دسته قرار می گیرند . اما روش های طراحی جالبی برای دستگاههای مصرف کننده باتری وجود دارد. یکی از این سیستم های شناخته شده Helimote  از CENS که به باتری های NiMH و پنل خورشیدی برای صرفه جویی در انرژی مجهز شده است. پلتفرم دیگر DuraNode است که از ترکیبی از پنل های خروجی، توربین بادی و باتری های قابل شارژ استفاده می کند. اما پلتفرم MULLE که در این تحقیق از آن استفاده شده است، از منبع تغذیه و سلول های خورشیدی بزرگی که در این دو پلتفرم استفاده شده است، استفاده نمی کند. از آنجایی که این دو سیستم از سلول های خورشیدی بزرگ استفاده می کنند، دارای جریانی به اندازه ی 120 میلی آمپر هستند، این درحالی است که پلتفرمی که ما از آن استفاده می کنیم، یک دهم این مقدار و چیزی حدود 12 میلی آمپر جریان دارد. همچنین روش مورد استفاده ی ما دارای ظرفیت ذخیره سازی برابر با 2 F است، این درحالی است که دو روش گفته شده دارای ظرفیتی برابر 100 F هستند. هر دو روش Helimote و DuraNode از امواج رادیویی با قدرت پایین استفاده می کنند، اما MULLE از TCP/IP و بلوتوث برای بهینه سازی ارتباط با کامپیوتر، موبایل و PDA ها استفاده می کند.ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

محاسبات ابری

در

(سیارک) در سالهای اخیر، یک مدل محاسباتی جدید به نام محاسبات ابری پدید آمده‌است تا به رشد سریع تعداد دستگاههای متصل به اینترنت عکس العمل نشان دهد. مرکزیت محاسبات ابری کاربران هستند و روشی کارآمد، ایمن و مقیاس‌پذیر برای ارائه‎ و کسب خدمات پیشنهاد میدهد. همچنین، هوش محیطی (AmI) نیز یک الگوی پدید آمده بر اساس محاسبات فراگیر و همه‌جانبه است که روشهای جدیدی برای تعامل بین انسان و دستگاه پیشنهاد میدهد و باعث شده است که تکنولوژی با نیازهای کاربران منطبق شود. یکی از مهمترین جنبه‌های AmI استفاده از فناوریهای بافت-آگاه مثل شبکه‌های سنسور بیسیم (WSN) است تا به این طریق محرکی از کاربران و محیط دریافت کند. در این رابطه، این مقاله به ارائه‌ی IO-ابری میپردازد، که یک پلتفرم محاسبات ابری برای ادغام سریع و استقرار خدمات در WSN است.
امروزه جامعه غرق در انرژی پویای یک نوآوری است که موجب تشویق رشد رابطهای حسی و سیستمهایی با سطح هوش مشخص شده است که میتواند نیازهای کاربران را بشناسد و با روشی مستقیم، و اغلب نامحسوس، به آنها پاسخ دهد . بنابراین، باید مردم را به عنوان مرکز این پیشرفتها در نظر گرفت تا سناریوی پیچیده‌ی فنی و هوشمندی برای طیف گسترده‌ای از حوزه‌های مختلف مثل پزشکی، بومی، دانشگاهی یا اجراهای عمومی ساخت که در آن تکنولوژی، فناوری منطبق با نیازهای مردم و محیط آنها باشد و نه برعکس. اینجا همان جایی است که مفاهیمی مثل هوش محیطی (AmI)، محاسبات ابری، فناوری عامل و روشها و رابطهای تجسم نوآورانه وارد عمل میشوند تا بتوان به تعامل انسان دستگاه پیشرفته‌ای دست یافت.

سیستمهایی که بر اساس هوش محیطی هستند فناوری را تشویق میکنند تا با مردم سازگار شود، نیازها و اولویتهای آنها را شناسایی کند و به آنها اجازه دهد تا بدون نیاز به آگاهی یا یادگیری عملکردهای پیچیده از خدمات لذت ببرند.

در این راستا، سیستمهای عامل و چندعاملی، سیستمهایی AmI-مبنا ارائه داده‌اند که هوش لازم برای پاسخ به اولویتها و نیازهای کاربران را دارند . مدل محاسبات ابری کاربر محور است و روشی بسیار کارآمد برای کسب و عرضه‌ی خدمات ارائه میدهد. محاسبات ابری یک مدل اقتصادی جدید را بر اساس روشی جدید برای استفاده از خدمات تعریف میکند. علاوه بر این، تمام این ویژگیها به روشی ایمن و قابل اطمینان و مقیاسپذیری بالا اجرا میشوند که قادر است به بهای کمی افزایش در هزینه‌های مدیریت، به تغییرات غیرقابل ‌پیشبینی و شدید مورد تقاضا رسیدگی کند . همچنین، شبکه‌های سنسور بیسیم (WSNs) زیرساختی ارائه میدهند که قادر است از نیازهای ارتباطی توزیع شده حمایت کند و تحرک، انعطاف‌پذیری و کارایی کاربران را افزایش دهد . مخصوصا، شبکه‌های سنسور بیسیم اجازه‌ی جمع‌آوری اطلاعاتی در مورد محیط و واکنش فیزیکی نسبت به آن را میدهد، در نتیجه تواناییهای کاربر گسترش پیدا کرده و به صورت خودکار به انجام وظایف روزانه میپردازد .
سه عملکرد وجود دارد که باعث میشود پلتفرم AmI- مبنا ابزاری قدرتمند برای پشتیبانی از انواع گسترده‌ای از موقعیتها باشد: مکانیابی، نظارت از راه دور، و ارتباطات فردی. سیستمهای مکانیابی اجازه‌ی دانستن وضعیت دقیق کاربر و اشیا‌ء مورد نظر را میدهند . با این روش پلتفرم میتواند هر کاربر را شناسایی کند، بداند که او کجاست و همچنین به روشی هوشمند و خودکار خدماتی را به او ارائه دهد، بدون اینکه نیازی به شروع تعامل از طرف کاربر باشد. نظارت از راه دور (یا حسگر) اجازه‌ی کسب اطلاعاتی در مورد کاربران و محیط اطراف آنها را میدهد (مثل دما، رطوبت و غیره) و زمانی از این سیستم استفاده میشود که بخواهیم خدماتی سفارشی شده و مطابق با وضعیت محیط به کاربران ارائه دهیم . در نهایت، ارتباط فردی، از طریق صدا یا داده، به کاربران اجازه میدهد تا بدون در نظر گرفتن مکان و رسانه‌ی ارتباطی‌اشان، از طریق پلتفرم با یکدیگر ارتباط داشته باشند. برای اینکه پلتفرم AmI-مبنا از نظر انطباق‌پذیری موفق باشد، باید بتواند این سه حوزه‌ی خدماتی را با هم ادغام کند.
در این رابطه، پلتفرم IO- ابری طراحی شد تا راه‌حلهایی برای نیازهای ذکر شده در محیطهای مختلف ارائه دهد. بنابراین، هدف IO- ابری نه تنها پوشش نیازهای اساسی جامعه است، بلکه از رشد راه‌حلهای بسیار فنی و نوآورانه نیز پشتیبانی میکند.ادامه‌ی این مقاله به این صورت سازماندهی شده است. بخش بعدی به معرفی اهدافی که رشد پلتفرم IO- ابری قصد دارد به آنها اشاره کند  میپردازد. این مقاله ادامه دارد..........ترجمه  itrans.ir 

در سیارک بخوانیم:

ایمن سازی دیتا در محاسبات ابری

مدیریت اضطراری ابری

چالش‌ها در محاسبه ابری و بررسی موضوعات امنیتی

در باره رایانش ابری چه می دانید؟

مزایای سرویس PaaS چیست؟

نظرات

در ادامه بخوانید...