بیرون آمدن معبد باستانی فوق العاده زیبا در هند از زیر شن

در

معبد باستانی

هند کشوری باستانی است که دارای بناهای تاریخی زیادی است. مشهورترین آنها بدون شک تاج محل است که در آگرا واقع شده است. این مجموعه با زیبایی و شکوه خود ، دارای باغ های زیبا و آرامگاهی است که در سال 1648 ساخته شده است. این کشور هر ساله میلیون ها بازدید کننده و گردشگر را به خود جذب می کند و یکی از شگفتی های جهان است. مکانهای مخفی بسیاری در هند وجود دارد که نه تنها برای دانشمندان بلکه حتی برای کسانی که در همان نزدیکی زندگی می کنند ناشناخته است. به تازگی ، یکی از این معابد فوق العاده زیبا با معماری قابل توجه ، به معنای واقعی کلمه شروع به بیرون آمدن از زیر شن  کرده است.


مورخان و باستان شناسان در سراسر جهان در حال مشاهده این پدیده خارق العاده هستند. از این گذشته ، این معبد که از ماسه ها بیرون آمده ، تقریباً سه قرن قدمت دارد! در ایالت شرقی آندرا پرادش در رودخانه پننا واقع شده است. این معبد زمانی متعلق به لرد نگسوارا بود . تقریباً هشتاد سال پیش ، یک سیل عظیم رخ داد و معبد از بین رفت. چندین سال پیش توسط ساکنان محلی به طور تصادفی کشف شد. این ها معدنچیانی بودند که تصمیم گرفتند که خاکبرداری معبد ضروری است. واقعیت این است که مردم از این حرم مذهبی خصوصاً ساکنان قدیمی اطلاع داشتند. . اخیراً ، ما به میزان کافی کمک های مالی لازم برای این پروژه را جمع آوری کرده ایم و اقدامات لازم برای اجرای آن  آغاز کردیم.

 

پس از انجام کارهای انجام شده ، اکنون بخشی از معبد را می توان به راحتی در کنار رودخانه دید ، اما بخش اعظم آن در کنار تپه دفن شده است. مقدمات برای بازسازی آن در حال انجام عملیات هستند و مشاوره با رهبران مذهبی ، مقامات دولتی و باستان شناسان در حال انجام است.

 

معبد باستانی

معبد دوباره از اعماق شن ها ظاهر شد.

 

آنهایی که در این مرحله حفاری می کنند ، به ویژه کارگران جوان ، مشتاق ادامه کار بودند. کارشناسان از این نگرانی بسیار ناراحت بودند که بدون یک نقشه مناسب و گودبرداری دقیق ، معبد ممکن است در اثر این اشتیاق بیش از حد آسیب ببیند. علاقه مندان بخشی از معبد را کشف نکرده اند ، اما برنامه هایی برای بازسازی آن برای Puja وجود دارد. Puja یک مراسم مذهبی است که هندوها هر روز صبح برگزار می کنند.

 

مراسم بهومی پوجا

مراسم Bhumi-Puja

 

181726507.jpg
گروهی از هندوها Deepa Pooja ، یک مراسم عبادت را اجرا می کنند. 

 

این معبد کشف شده هندو پس از سیل عظیم که در سال 1850 این منطقه را فرا گرفت ، دفن شد. پس از آن رودخانه مسیر خود را تغییر داد. به تدریج معبد کاملاً با تپه های ماسه ای پوشانده شد. راماسوبا ردی ، باستان شناس ایالتی به رسانه ها گفت كه دولت قصد دارد یك استراتژی رسمی برای حفاری و ترمیم حرم تدوین و اجرا كند. وی گفت: مردم در حال حاضر در اینجا  جمع می شوند ، برخی از آنها فقط حرم تازه پیدا شده را بررسی می کنند ، در حالی که برخی دیگر در حال عبادت هستند.

 

راماسوبا ردی در مصاحبه با رسانه های هندی اظهار داشت كه مقامات به زودی از این سایت بازدید می كنند تا در مورد برنامه های چگونگی نزدیك كردن و گودبرداری به گونه ای كه بتوانند هرچه بیشتر معبد را حفظ كنند ، به بحث و گفتگو بپردازند. آنها همچنین تصمیم می گیرند که آیا می توان بخش های جدیدی را به ساختار موجود اضافه کرد به گونه ای که جریان رودخانه سازه را در معرض خطر قرار ندهد.

 

در حال حاضر ، هنوز برنامه ریزی نشده است که بخاطر قرنطینه شروع به کار کنند. اما به محض تضعیف قرنطینه ، این پروژه عملی می شود.

این کشف نشان می دهد که بعضی اوقات ، حتی در این مواقع دشوار ، خبرهای خوب و اتفاقات خوش بینانه مشاهده می شود. افتتاح این معبد نمونه کاملی از این امر است. مردم هند اکنون فرصتی خارق العاده برای تحسین این بنای مذهبی قرون گذشته دارند که قبلاً درباره آنها شنیده بودند اما هرگز ندیده بودند. اکنون این قسمت به بخشی دیگر از زندگی هندوها در منطقه تبدیل خواهد شد. نمونه های کوچکی از چنین خبرهای خوب در سرتاسر جهان یافت می شوند ، شما فقط باید ببینید.

 


اگر به تاریخ علاقه دارید ، مقاله ما را بخوانید که چرا یک دهکده غوطه خورده قرون وسطایی شروع به بالا آمدن به سطح کرد.

نظرات

در ادامه بخوانید...

عکس پانوراما از معابد که باعث سرگیجه می شود

در
عکس پانوراما
قطعه ای از یک عکس پانوراما عمودی که در کلیسای سنت مونیکا گرفته شده است.
 
به طور معمول، معماری معروف ترین معابد جهان شوکه کننده هستند و عکس های آنها را می توان چندین و چند بار مشاهده کرد.ریچارد سیلور پیشنهاد می داد جامعه از زاویه ای متفاوت به شاهکارهای معماری نگاه کند.ریچارد سیلور عکاس با سبک منحصر به فرد از ساختمان های معروف است: او معابد را از داخل آن جدا می کند تا چیزی باورنکردنی و شبیه به الگوهای کالئیدوسکوپی (Kaleidoscope) باشد.
 
نمای چشمگیر از کل ساختار داخلی ساختمان می تواند در یک عکس جای بگیرد. هر تصویر با استفاده از 6 تا 10 قطعه عکاسی ساخته شده است ، که ریچارد با هم ترکیب کرده است تا یک پانوراما ی عمودی ایجاد کند که به شما امکان می دهد طراحی و فضای داخلی معبد را ارزیابی کنید.
 
عکس پانوراما
کلیسای سنت استفان و کلیسای سنت پاول
 
ریچارد در نیویورک متولد و بزرگ شده است. تا سال 2011 ، وی در زمینه علوم رایانه و املاک و مستغلات فعالیت کرد و پس از آن به طور جدی به عکاسی علاقه مند شد. یک گردشگر، او در زندگی خود از 93 کشور و بیش از 350 شهر بازدید کرده است. عشق به سفر به ریچارد این فرصت را برای فیلمبرداری از انواع شهرها و فرهنگ ها را فراهم کرده است. او عاشق معماری ، چه بنا های تاریخی و چه مدرن است ، و همیشه در این شهر ها سعی دارد که معابد و کلیساهای زیبایی را در هر شهر جدیدی که از آن بازدید می کند ، عکاسی کند.
 
به عنوان یک عکاس ، سیلور موفق به بازدید از کلیساهای بسیاری در جهان شد ، اما تا همین اواخر او نتوانست درک کند که چگونه زیبایی داخلی آنها را در یک تصویر نشان دهد. سرانجام ، وی موفق شد با روشی مناسب روبرو شود. ریچارد می گوید: "شما می توانید مکان كامل را در راهروی مرکزی معبد پیدا كنید.
 
عکس پانوراما
کلیسای سنت آندریاس در دوسلدورف.
 
در پروژه "کلیساهای عمودی" ، عکاس "تصاویر داخلی" بسیاری از کلیساهای مشهور را ضبط کرد ، به عنوان مثال ، کلیسای جامع صربستان سنت ساوا ، کلیساهای سنت وینسنت فرر و سنت فرانسیس خاویر در نیویورک ، کلیساهای سنت ماتیاس در بوداپست و سنت آندریاس در دوسلدورف.
 
عکس پانوراما
معبد سنت فرانسیس خاویر در نیویورک.
 
علاوه بر پانوراما های عمودی ، ریچارد دوست دارد از تکنیکی هایی مانند شیفت و شیب و برش زمانی استفاده کند ، که به ما امکان می دهد دنیای روزمره خود را در یک زمینه بصری تغییر یافته ارائه دهیم.
 
عکس پانوراما
عکس های خیره کننده از معابد که باعث سرگیجه شما می شوند.
 
آثار ریچارد در موزه ها و گالری های سراسر جهان از جمله موزه آسمان خراش و گالری کراوز در نیویورک ، موزه طراحی در زوریخ به نمایش گذاشته شده است. عکسهای وی توسط National Geographic Traveler ، TimeOut NY ، Cartier و سایر نشریات معتبر منتشر شده است.
عکس پانوراما
کلیسای سنت وینسنت فرر.
 
عکس پانوراما
سقف کلیسای جامع در بمبئی. قسمتی از عکس پانوراما عمودی.
 
عکس پانوراما
 عکس از سایت ریچارد سیلور.
 
پاییز امسال ، "عکس های کلیسایی" توسط ریچارد سیلور در جشنواره عکس "PhEST - 2019" در ایتالیا ارائه شد. وی گفت: "من یکی از 13 عکاس دنیا هستم که این افتخار به من اعطا شد."

نظرات

در ادامه بخوانید...

دبی ساخت هتل فوق العاده زیبای اپوس به طراحی زاها حدید را به اتمام رساند

در

هتل اپوس

هتل Opus در حال حاضر به عنوان یک قطعه بی نظیر از هنر معماری (دبی) در نظر گرفته شده است. 

دبی پر از ساختمانهای چشمگیر است ، اما حتی در بین این برج های خارق العاده ، هتل Opus، هتل اپوس به عنوان سازه ای خارق العاده و حتی غیرممکن جلوه می کند. مکعب شیشه ای با بریدگی خمیده نه تنها برای نمای خارجی غیرواقعی و خارق العاده جالب توجه است ، بلکه همچنین برای این واقعیت که این تنها هتل در جهان است که Zaha Hadid افسانه ای ، نه در طراحی خود ساختمان ، بلکه ایجاد فضای داخلی و حتی طراحی مبلمان مشغول فعالیت بود.

 

اخیراً ساخت هتلی فوق العاده از هر نظر تکمیل شده است که توسط متخصصان برجسته مشهور جهان Zaha Hadid Architects طراحی شده است. و در حالی که مکعب شیشه ای ممکن است در شکل اصلی خود نمودی نداشته باشد ، فضای خالی منحنی باریک با ارتفاع 8 طبقه واقعاً چشمگیر است. هتلی که لقب "Opus" دارد ، چشم نواز است.

 

بنا بر ایده آرشیتکت ، زاها حدید بزرگ که شخصاً درگیر طراحی بوده است ، این بنا از دو برج به طول 93 متر تشکیل شده است که در یک کل واحد ادغام شده و به یک مکعب تمام عیار تبدیل می شود. علاوه بر این ، در داخل این مکعب شیشه ای ، در مرکز آن ، یک فضای خالی غیرمعمول به شکل یک خلاء خمیده ایجاد، که به عنصر اصلی طراحی تبدیل شده است.

 

ساخت و ساز غیرمعمول سازه و نمای شیشه ای آن نیاز به محاسبات ویژه ای داشت ، بنابراین شکل و دهانه مرکزی با استفاده از مدل سازی دیجیتال سه بعدی شکل گرفت. با تشکر از این ، می توان دقت در مناطق سانتیمتری که نیاز به تقویت هم در طراحی دارند و هم استفاده از شیشه را تعیین کرد.

Opus Hotel
نمای شیشه ای "Opus" با ترکیب خاصی از اکسیدهای فلزی پوشانده شده است تا پرتوهای خورشید، هوا را در داخل ساختمان (دبی) گرم نکند.

آنها برای ایجاد یک فضای خالی خمیده با ارتفاع 8 طبقه ، به مدل سازی دیجیتال 3D ("اپوس" ، دبی) متوسل شدند.با توجه به درجه حرارت بالا که در این منطقه حاکم است ، به گونه ای طراحی نمای دوجداره شیشه کم انتشار با الگوی آینه ای ساخته شد.

 

یک واقعیت جالب: شیشه با انتشار کم ، شیشه ای است که از شفافیت و انتقال نور بسیار زیاد جلوگیری می کند ، اما در عین حال عایق حرارتی عالی را ارائه می دهد. این پیشرفت باعث شد تا ساخت و سازها به سطح کاملاً متفاوتی افزایش یابد. این امر به ویژه در امکانات مدرن قابل توجه است ، که در آن طراحی پانوراما غالب است ، زیرا راندمان انرژی شیشه های کم انتشار 80 درصد بالاتر از حد معمول است. این کار هم در صورت از دست دادن گرما از داخل ساختمان و هم نفوذ آن به داخل ساختمان کار می کند. این همه بستگی به این دارد که از کدام طرف شیشه جلا داده شده و یک پوشش ویژه از اکسیدهای فلزی استفاده شده است ، که این امر باعث کاهش در کسری از انرژی است که توسط شیشه در جهت این پوشش ساطع می شود.

Opus Hotel
 لامپ های LED در این نما  می توانند با تصاویر  و روشنایی فضای خالی، هتل اپوس  را تزئین کنند.

 

 

 دبی هتل اپوس

با توجه به نمای ویژه ، نمای شیشه ای هتل Opus در ساعات نور روز آینه می شود ، اما شب هنگام که لامپ های LED در ماژول های شیشه ای روشن می شوند ، جالب ترین قسمت نما شروع می شود. با توجه به اینکه هر بخش برنامه ریزی شده و توسط سیستم های خاص قابل کنترل است ، با شروع تاریکی می توان یک تصویر جذاب را روی نما مشاهده کرد.

هتل اپوس دبی
در یک روز آفتابی ، تقریباً کل منطقه تجاری در نمای آینه ای هتل اپوس منعکس شده است. 

یک منظره زیبا از شهر یا هر تصویر دیگر را می توان در قسمت های بیرونی نما یا حتی در فضای خالی مشاهده کرد. اگرچه در ایجاد این دهانه مشکلات بزرگی وجود داشت. مساحت سطح خمیده آن تقریباً 6000 متر مربع است. و برای پر کردن چنین مساحت عظیمی ، 4.3 هزار ماژول طول کشید که برخی از آنها کاملاً مسطح بودند ، و همچنین نیاز به ایجاد بخش ها و ساختارهای منحنی با انحنای مضاعف بود.

 

 لابی هتل اپوس
یک لابی  به سبک زاها حدید ("اپوس" ، دبی) در ورودی ایجاد شد.

از آنجا که فضای باز شده نوعی ارتباط بین دو برج است ، 4 طبقه پایین این دهلیز نسبتاً گسترده به کل ارتفاع ایجاد شده است. و در ارتفاع 71 متر از سطح زمین ، یک پل اتصال سه طبقه ای نامتقارن با عرض 38 متر ایجاد شد. تنها در مرکز آن ،  رستوران و یک بار در بام با چشم اندازهای خارق العاده از شهر قرار داده اند.

 

حمام هتل اپوس
فضای داخلی حمام ها توسط خود زاها حدید (Opus ، دبی) طراحی شده است

 

اپوس که در هتل جدید  ME Dubai واقع شده است ، در منطقه برج خلیفه در مجاورت مرکز شهر دبی و مراکز تجاری خلیج فارس در کانال آب دبی واقع شده است. این طرح با بررسی تعادل بین مات و شفاف ، داخلی و خارجی ، توسط زاها حدید در سال 2007 ارائه شده است و تنها هتلی است که وی هم معماری و هم فضای داخلی آن را طراحی کرده است.

 

اتاق خواب
فضای داخلی اتاق خواب در یکی از اتاق های هتل Opus (دبی).

 

کریستوس پاساس ، مدیر پروژه در Zaha Hadid Architects ، توضیح داد: "هندسه های دقیق متعامد مکعب شیشه ای ابتدایی Opus به طرز چشمگیری با سیال بودن خلاء هشت طبقه در مرکز آن متضاد است."

 

Opus Hotel
جداول اصلی سکوی ساخته شده از چوب قابل بازیافتی (Opus ، دبی) است. آرشیتکت : zaha hadid

 

توسعه دهندگان این پروژه برای به حداقل رساندن تأثیر منفی بر محیط زیست ، تمام تلاش خود را انجام دادند. صرفه جویی در مصرف انرژی از نما برای مقاومت در برابر درجه حرارت بالا ، مبلمان ساخته شده از مواد بازیافتی ، سنسورهایی با تنظیم خودکار سیستم های تهویه و روشنایی معرفی شدند. همچنین برنامه ای برای کاهش وابستگی به پلاستیک وجود دارد ، که آنها قصد دارند در آینده نزدیک معرفی کنند. به عنوان مثال ، بجای بطری های پلاستیکی ، بطری های آب از جنس استنلس استیل تهیه می شود.

 

زاها حدید
زاها حدید (1950-2016) 

 

زاها حدید به همراه دفتر معماری مشهور جهان Zaha Hadid Architects توانست بیش از هزار پروژه را در 44 کشور جهان اجرا کند. یکی از با شکوه ترین خلاقیت های یک زن با استعداد از هر لحاظ ، به بزرگترین فرودگاه جهان تبدیل شده است که هم اکنون پروازها و میلیون ها مسافر و گردشگر در پکن را می پذیرد.

 

با استفاده از 84300 متر مربع (907،400 فوت مربع) ، Opus به عنوان دو برج جداگانه طراحی شده بود که در یک کل به هم به شکل مکعب متصل شده است. مکعب در مرکز آن خالی شده است و یک خلاء به شکل آزاد ایجاد می کند که در نوع خود جلوه ای مهم از طراحی است. دو نیمه ساختمان در هر طرف از خلأ توسط یک دهلیز چهار طبقه در سطح زمین پیوند خورده و همچنین توسط یک پل 38 متری نامتقارن و سه طبقه در 71 متری از سطح زمین متصل می شود.

 

هتل اپوس دبی
ساخت هتل فوق العاده The Opus که توسط خود زاها حدید طراحی شده است ، در دبی به پایان رسید.


نما های عایق دو جداره مکعب دارای یک پوشش UV بکار رفته در کل ساختمان و یک الگوی آینه ای مخصوص برای کاهش نور خورشید است.  این الگوریتم حاشیه ای حاکی از شفافیت بر شکل عمودی ساختمان  تأکید می کند ، در حالی که همزمان ، حجم آن را از طریق پخش مداوم نور تغییر می هد که بین بازتاب های در حال تغییر و شفافیت متفاوت است.

 

6،000 متر مربع نما از 4300 واحد جداگانه شیشه مسطح ، تک منحنی یا با دو خم ایجاد شده است. واحدهای لعاب با راندمان بالا از شیشه 8 میلیمتری که در قسمت داخلی پوشیده شده است ، یک حفره 16 میلی متر بین تخته ها و 2 لایه شیشه 6 میلی متری شفاف با یک لمینت رزین PVB 1.52 میلی متر تشکیل شده است. این نمای منحنی با استفاده از مدل سازی دیجیتال سه بعدی طراحی شده است.

در طول روز ، نمای مکعب منعکس کننده آسمان ، خورشید و شهر اطراف آن است. در حالی که در شب ، با استفاده از نصب نور پویا LED های قابل کنترل به صورت جداگانه در هر صفحه شیشه ای ، فضای خالی روشن می شود.

مبلمان توسط Zaha Hadid Design در سراسر هتل نصب شده است ، از جمله مبل های "پتالیناس" و  "عثمانی" در لابی که از مواد ساخته شده با چرخه عمر طولانی ساخته شده اند و اجزای آن قابل بازیافت هستند. تختخواب های "Opus" در هر اتاق خواب در حالی که مبل ترکیبی "کار و بازی" با میز در سوئیت ها نصب شده است. اتاق خواب های این هتل همچنین مجموعه حمام 'Vitae' را طراحی کرده است که توسط Hadid در سال 2015 برای Noken Porcelanosa طراحی شده و شیوه معماری روان او را در تمام فضای داخلی هتل ادامه می دهد.

 

هتل ME دبی شامل 74 اتاق و 19 سوئیت است ، در حالی که ساختمان اوپوس نیز دارای طبقه اداری ، اقامتگاه و سرویس رستوران ، کافه و بار از جمله ROKA ، رستوران معاصر ژاپنی robatayaki و MAINE Land Brasserie است.

 

سنسورها در سراسر Opus به طور خودکار تهویه و روشنایی را مطابق با اشغال تنظیم می کنند تا انرژی خود را صرفه جویی کنند در حالی که ME دبی از اقدامات بین المللی هتل ها در Meliá برای اقدامات پایدار پیروی می کند. میهمانان هتل بطری های آب از جنس استیل ضد زنگ را دریافت می کنند که در طول مدت اقامت خود از آب آشامیدنی نصب شده در هتل استفاده کنند. بدون داشتن بطری های پلاستیکی در اتاق های مهمان و برنامه ای برای حذف پلاستیک در کلیه مناطق ، هتل همچنین با سرو نکردن بوفه باعث کاهش ضایعات  می شود و برنامه تولید کمپوست هایی برای بازیافت مواد آلی دور ریخته شده دارد.

نظرات

در ادامه بخوانید...

آرامگاه یعقوب لیث صفار/ اولین شهریار ایران بعد از اسلام

در

ایران با تمدن غنی و با عظمت خود و در تاریخ پر فراز و نشیب و با ابهتی که دارد، نام دلاوران زیادی را در خود حک کرده که چون الماس بر سینه اش می درخشند. یعقوب لیث صفاری (رادمان پور ماهک) یکی از این نام آوران پر افتخار می باشد. این سردار نامی و دلاور ایرانی، بنیانگذار سلسله صفاریان در ایران است که در زمان حکومت او زبان پارسی جانی دوباره گرفت. او اولین شهریار ایران بعد از ورود اسلام به ایران می باشد.

 

آرامگاه یعقوب لیث صفار با گنبد مخروطی شکل دندانه دار در قسمت شمال شرقی روستای شاه آباد در 10 کیلومتری جاده دزفول به شوشتر در استان خوزستان، در میان یکی از مهم ترین محوطه های تاریخی ایران  یعنی در خرابه های شهر جندی شاپور قرار دارد. وجود گورستانی با سنگ قبرهای باستانی در اطراف مقبره گواهی بر قدمت این اثر دارد. گنبد مخروطی شکل آرامگاه، از بهترین نوع گنبدهای مخروطی واقع در خوزستان محسوب می شود.

 

جلال و زیبایی نمای گنبد از دور کاملا جلوه گر این است که روزی این بقعه برای شخصی بزرگ و محترم بنا شده است. معماری آرامگاه یعقوب لیث صفاری از یک ورودی برخوردار است و سطح داخلی آرامگاه را از سطح بیرونی آن جدا می کند. سازه اصلی آرامگاه یعقوب لیث صفاری در خوزستان خشت خام است و نقوش برجسته و ملات گچ و خاک دارد.

 

شاید بنظرتان اینجا آرامگاه یک آدم نه چندان معروف یا شاید شخصیتی که چندان تاثیرگذار نبوده است ولی عجیب اینکه این مکان، آرامگاه یعقوب لیث صفاری یکی از بزرگ مردان با ارزش تاریخ ایران است که در زمان حکومت خود نقش و تأثیر به سزایی دربازسازی و حفظ فرهنگ و زبان پارسی داشته است. برخلاف معماری نمای بیرونی بقعه یعقوب لیث صفار که از گذشتگان به زیبایی به یادگار مانده درون آرامگاه در کمال تاسف از پادشاه با ارزش وبزرگ ایرانی بعید است که با وجود نام نیکی که در تاریخ این مرز و بوم از خود به جای گذاشته چنین آرامگاه فراموش شده ای را دارا باشد. متأسفانه آرامگاه وضعیت مناسبی ندارد و در ضریح آهنی مقبره از چوب صندوق میوه برای اتصال بخش های مختلف استفاده شده است و روی دیوار قدیمی آرامگاه هم میخ های زنگ زده، سیم های کج و معوج، تارعنکبوت هایی با گستره ی زیاد، موکت های رنگ و رو رفته و محوطه سازی نامناسب به نحو نازیبایی جلب توجه می کند که انسان را اگر از سرنوشت صاحب مقبره خبر داشته باشد، متاسف می کند. ولی هیچ کدام از این مطالب از بزرگی و ارزش این شخصیت مهم و تأثیرگذار در تاریخ ایران کم نمی کند.

حقانیت آرامگاه یعقوب لیث صفار

پیشینه تاریخی معماری آرامگاه یعقوب لیث صفار به دوره سلجوقی تا قاجار می رسد و با توجه به مرمت های مختلف که بر آن گذشته است، قدیمی ترین آن مربوط به دوره ی سلجوقی می باشد. بنا به گفته مردم بومی این منطقه در حدود چندین دهه قبل روی دیوار گنبد کتیبه ای با خط عربی قدیم وجود داشته و روی آن اسم یعقوب لیث سردار بزرگ به وضوح نوشته شده بود که بعدها توسط عده ای با اسپری مشکی پوشیده شده است. وجود تندیس بزرگی از این شهریار ایرانی که سوار بر اسب خود می تازد و در بخش غربی شهر دزفول از مسیر اندیمشک به دزفول نصب شده، مهر تأییدی بر وجود آرامگاه یعقوب لیث صفار است و البته شواهد و اسناد تاریخی بر این حقیقت هم مهر تایید می زند.

 

زندگینامه

یعقوب لیث صفار پسر مسگری از قریه قرنین اهل سیستان بود و از آنجا که شغل رویگری را از پدر به ارث برده بود به صفار معروف شد. ولی به خاطر دلاوری ها و منش والا عده ای از عیاران او را به سرداری خود انتخاب کردند. با محبوبیتی که میان مردم به خاطر جنگ با خوارج به دست آورده بود توانست به قدرت برسد. مرکز حکومت او شهر زرنگ (زرنج) در افغانستان امروزی بود. در زمان به قدرت رسیدن یعقوب لیث صفار، حکومت بنی عباس در ایران قدرت و نفوذ بسیاری داشتند و یعقوب لیث صفار که از به قدرت رسیدن اعراب و همینطور نفوذ آنان در ایران ناراضی بود، از ابتدای حکومت خود رویای سرنگونی حکومت بنی عباس را در سر داشت و معماری آرامگاه یعقوب لیث صفاری مربوط به ایرانیان است.

 

چگونگی از دنیا رفتن یعقوب لیث صفار

عقاید متعددی در مورد پیشینه این دلاور مرد ایرانی دارند، برخی بر این عقیده هستند که رگ و ریشه صفاری به پادشاهان ساسانی می رسد. شاید این خود گواه بر دشمنی این ایرانی وطن پرست با اعراب بود. از این رو بعد از فتح کرمان و نیشابور و بعد از آن فتح خراسان و سرنگونی حکومت طاهریان به جهت سرنگونی بنی عباس به خوزستان لشکر کشید و از آنجا به بغداد رفت، اما در جنگ با خلیفه شکست خورد و از ناحیه گردن به شدت زخمی و مجبور به عقب نشینی شد. سپس دوباره به شوش بازگشت تا لشکر خود را احیا و به بغداد لشکرکشی کند، ولی در میانه راه و بر مبنای اسناد تاریخی در نزدیکی دزفول کنونی (جندی شاپور) به طور ناگهانی بیمار شد و کمی بعد از دنیا رفت. همه ی مورخان بر اینکه یعقوب لیث صفار دلاوری شجاع و باهوش و بسیار سیاستمدار بود اتفاق نظر دارند .

 

پاسدار زبان پارسی

پس از حمله ی اعراب تا زمان حکومت یعقوب لیث صفار، زبان رسمی ایران و حکومت های ایرانی عربی بود، یعقوب نخستین پادشاه ایرانی بود که زبان پارسی را 200 سال بعد از ورود اسلام به ایران دوباره بازسازی و زبان رسمی کشور اعلام کرد و بعد از آن هیچ کس در دربار او حق نداشت به غیر زبان پارسی سخن بگوید. تا جایی که از زبان مورخان نقل شده است: وقتی یکی از شاعران آن عصر در مدح یعقوب لیث صفار شعری به زبان عربی سرود او را ملامت کرد و به او گفت چرا به زبان پارسی شعر نمی گویی من این زبان را نمی دانم.
یعقوب لیث صفار زبان پارسی دری را زبان رسمی کشور اعلام کرد و بعد از آن حکومت وطن دوست و فرهنگ دوست سامانی راه او را دنبال و زبان پارسی را تا حد زیادی گسترش دادند و این رسمیت تا به امروز و عصر کنونی ادامه دارد .

از آن پس گرانمایه گویندگان                                  گشودند شعر دَری را زبان

وز آن گفته چون شعر سامان گرفت                      به نظم اندرون پارسی جان گرفت

سزد گر به یعقوب خوانی درود                               که در بر رخ پارسی درگشود

نخستین هوادار شعر دَری                                       همو بود و شاید که یادآوری

منبع:همگردی

نظرات

در ادامه بخوانید...

هنر معماری در کاروانسرای سعدالسلطنه

در
کاروانسرای سعدالسلطنه
کاروانسرای سعدالسطنه که به سرای سعدالسلطنه، سرای سعدیه، سرای سعادت و بازارچه سعدالسلطنه نیز معروف است، در مرکز شهر قزوین در خیابان امام خمینی (رشت سابق و پهلوی سابق تر) قرار دارد. ورودی اصلی کاروانسرای سعدالسلطنه از خیابان امام خمینی است که ۴ طاق نما در طرفین داشته و سقف آن نورگیر ندارد و به صورت عرقچین ساخته شده است و خیابان را به حیاط اصلی سرای سعدالسلطنه متصل می سازد.

کاروانسرای سعدالسلطنه

این کاروانسرا دارای محوطه تاریخی بسیار زیبا  است که در حال حاضر بزرگ ترین مجموعه کاروانسرایی شهری قزوین محسوب می شود که در عهد قاجار و در زمان ناصر الدین شاه توسط سعدالسلطنه، فرماندار وقت قزوین بنا شده است.

 

کاروانسرای سعدالسلطنه

کاروانسرای سعدالسلطنه بزرگترین کاروانسرای سر پوشیده جهان و بزرگترین کاروانسرای درون شهری ایران و یکی از معدود کاروانسرا های ایران است که دارای چندین حمام، سرا، تیمچه، شترخان، راسته، چهارسوق، مسجد، چایخانه و … می باشد. نقش کاروانسرای سعدالسطنه در گذشته به عنوان یک سرای بازرگانی بوده است. کاروانسرای سعدالسطنه به یکی از قطب های گردشگری در شهر قزوین تبدیل شده است. 

 

کاروانسرای سعدالسلطنه


برخی می گویند چون مجموعه کاروانسرای سعدالسطنه در محل میدان چوگان دوران صفویه (کاخ باغ سعادت، میدان سعادت) بنا شده بود به آن سرای سعادت می گفتند. محمد باقرخان سعدالسلطنه اصفهانی حاکم وقت شهر قزوین در اواخر دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار (سال ۱۳۱۰ هجری قمری) با توجه به مراودات اقتصادی فراوان ایران با روسیه و ترکیه، دستور داد کاروانسرایی در زمینی به مساحت 2.7 هکتار با حدود ۴۰۰ حجره در شهر قزوین بنا کنند و لقب خویش را بر روی آن نهاد و کاروانسرای سعدالسلطنه بعد از حدود دو سال با همت دو معمار اصفهانی و دو معمار قزوینی یعنی در سال ۱۳۱۲ هجری قمری به بهره برداری رسید. 

 

کاروانسرای سعدالسلطنه

این کاروانسرا از سراهای تودرتو و پیوسته به هم تشکیل گردیده است. حجره هایی که در حیاط ها واقع شده اند با ایوانچه های کاربندی شده نشانگر کمال زیبایی طرح می باشند که محورهای شرقی، غربی و شمالی، جنوبی بازار از آنها می گذرند. محورهای عمود بر هم در چهار سوق کاروانسرای سعدالسطنه به هم می پیوندد و معماری مکتب قزوین در فضاهای تجاری را به شیوه ای بسیار زیبا و ماندگار به نمایش می گذارند. بر فراز این چهار سوق گنبدی بزرگ و در چهار طرف آن چهار نیم گنبد قرار دارد که همگی دارای کاربندی و در اوج زیبایی از نظر معماری هستند.

 

کاروانسرای سعدالسلطنه

عملیات مرمت کاروانسرای سعدالسطنه نیز در قالب تفاهم نامه از طریق صندوق احیا و بهره برداری از اماکن تاریخی و فرهنگی سازمان میراث فرهنگی به سازمان بهسازی و نوسازی شهرداری قزوین واگذار شد و عملیات اجرایی مرمت ادامه دارد و این بنا روند مطلوبی را در حوزه مرمت و بازسازی طی می کند.

کاروانسرای سعدالسلطنه

عملیات مرمت با استفاده از منابع مالی سازمان بهسازی و نوسازی و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در دست انجام است و در حال حاضر بسیاری از قسمت ها بنا مرمت شده اند قرار است قسمت های مرمت شده به زودی توسط متولی آن به کاربری هایی مانند رستوران، تولیدی و فروشگاه لباس و … اجاره داده شود.

 

کاروانسرای سعدالسلطنه

 این اثر تاریخی ابتدا در تاریخ 1316/9/17 با شماره ثبت ۱۰۲۱ در زیر مجموعه بازار قزوین ثبت شد، سپس در مورخ 1377/5/11 با شماره ۲۰۸۹ به صورت مجزا به نام کاروانسرای سعدالسلطنه ثبت و بعدها گرمابه سعدیه با شماره ۱۲۵۹۸ در تاریخ ۱۳۸۴/۵/۱۱ از کاروانسرا جدا گردید.

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

مفاهیم مدرن معماری

در

(سیارک) در اوایل قرن نوزدهم میلادی اگستیوس پوگین کتاب کانتراستس (1836) (تضادها) را نوشت. همانطور که عنوان کتاب گویاست، وی در این کتاب جهان مدرن صنعتی را با یک تصویر ایده آل گرایانه از قرون وسطی مقایسه و تحقیر می کند.
به اعتقاد پوگین معماری گوتیک تنها اصول معماری مسیحیت بود.
جان راسکین منتقد هنری انگلیسی قرن 19 و نگارنده کتاب "هفت مشعل معماری" در نگاه خود به مشکلات معماری بسیار ریزبین تر بود.
در نظر او معماری هنریست که برج های ساخته شده به دست بشر را ساماندهی و زینت می بخشد...و در نتیجه دیدن آنها به انسان بهداشت روان، قدرت و لذت می بخشد.
برای راسکین، زیبایی شناختی بسیارمهم بود او در ادامه کار می گوید که یک ساختمان فی الواقع یک اثر معماری نیست مگر اینکه به گونه‌ای آراسته شده باشد.
به اعتقاد راسکین یک ساختمان کاربردی مناسب باید حداقل رگه‌هایی در نمای بیرونی خود داشته باشد.


لو کوربوزیه معمار معروف قرن بیستم در باب تفاوت مابین ایده‌ال های معماری و ساخت و ساز صرف نوشت:

شما برای ساخت خانه ها و اماکن، سنگ، چوب و بتن را به کار می گیرید این ساخت و ساز است.اما زمانی که نبوغ را وارد کار می کنید به یکباره کار برایم دلنشین می‍‌شود و من از آن رضایت دارم و خوشحال هستم و می گویم: این زیباست این معماری است.

لودویگ میس فن در روهه (معمار هم عصر لو کوربوزیه) می گوید:

معماری از هنگامی شروع می شود که با احتیاط دو آجر را روی یکدیگر می گذارید. آنجا نقطه آغازین است

مفاهیم مدرن معماری

لوئیس سالیوان معمار معروف قرن 19 در زمینه آسمان خراش ها به یکی از اصول مهم طراحی معماری تاکید بسیاری کرده است او می‌گوید: ((شکل(فرم) پیرو کارکرد است))
در حالی که تصور اینکه ملاحظات ساختاری و زیبایی شناسی باید به طور کامل تحت تاثیر عملکرد باشند، با طرفداران و منتقدانی مواجه شده بود این موضوع در اثر جایگزینی مفهوم کارکرد به جای کارایی ویترویوس بود.
مفهوم فانکشن یا کارکرد برای در برگرفتن تمامی معیارها و ضوابط کاربری، ادراک و برخورداری از یک ساختمان، نه فقط از جنبه عملی بلکه از لحاظ زیبایی شناختی، روانشناختی و فرهنگی مطرح شد.
خانه اپرای سیدنی در بندر به گونه‌ای شناور به نظر می رسد.


برشهای سقفی فراوان در معماری این بنا به شکل یک بادبان سفید درخشان مبدل گشته است.
نونزیا روندانینی می گوید: از این طریق جنبه زیبایی شناختی معماری فراتر از جنبه کاربردی آن است که در این مورد با دیگر رشته های علوم انسانی مشترک است. از طریق این روش خاص بیان ارزش ها، معماری می تواند زندگی اجتماعی را تحت تاثیر قرار دهد حتی بدون در نظر گرفتن این موضوع معماری به خودی خود باعث پیشرفت در توسعه اجتماعی خواهد شد.
محدود کردن معنی فرمالیسم (در شاخه معماری) به اینکه هنر فقط برای هنر است نه تنها ارتجاعی است بلکه این تلاش بیهوده در جهت اصالت و کمال هنر، می تواند فرم را به ابزاری صرف تنزل دهد.
عقل گرایی، تجربه گرایی، ساختارگرایی، پساساختارگرایی، و پدیدارشناسی از جمله فلسفه هایی هستند که در معماران مدرن و رویکرد آنها در طراحی ساختمان تاثیر داشته‌اند.
در اواخر قرن 20 یک مفهوم جدید به نام "معماری پایدار" برای در بر گرفتن هر دو حوزه ساختار و عملکرد به مفاهیم معماری اضافه شد.
ساختمان باید برای ارضای نیازهای زندگی معاصر، با در نظر گرفتن سازگاری با محیط زیست از لحاظ مصالح ساختمانی، تاثیر آن بر محیط زیست طبیعی و شهری مجاور، آب و فاضلاب و مدیریت و روشنایی و نیازهایی که ملزم به مصرف منابع انرژی غیر پایدار برای گرمایش، سرمایش است، ساخته شود.ترجمه  itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...

معماری چیست و چه بوده است؟

در

بر اساس سابقه تاریخی معماری، تاریخ معماری اجبارا باعث پیشرفت یا تقویت یک مفهوم تاریخی از معماری همراه با تعریف شرط های تاریخی از یک کمبود تاریخی معماری معاصر می شود .

چه چیزی از دانش کنونی ما درباره معماری به ما اجازه می دهد تا معماری را تاریخی بدانیم ؟

و مردم در گذشته (و ما اکنون) چه چیز را معماری می دانستند؟ در این زمینه ، موادی که توسط تاریخ های معماری به عنوان نوعی از اقتدار در برابر آنچه که پاسخ به نخستین سوال از این سوالات سنجیده می شود شناخته می شود. وسیله ای که بواسطه آن ، ماده مورد نظر به شکل آهنگین به شکل سوال دوم می رسد. لذا این سوالات که " معماری چیست" ؟ و " معماری چه بوده است" ؟ تاریخ دانان ، معماری را به مقاصد مختلفی رهنمون می کند. از آنجایی که تاریخدانان به این سوالات از طریق تحلیل و ارزیابی مواد خود می پردازند، همین مسئله ممکن است برای آنان نیز حادث باشد. رابطه تاریخ به شواهد، به عنوان مثال، به طور خاص در مورد "چگونگی" و "زمان 'ساخت یک ساختمان است ، که همراه با مسائلی از جمله " چه "(طبیعت مصنوع و اهمیت آن)، «چرا» (دلایل این طبیعت، نیت نویسنده، پیش شرط حاکم بر ظاهر و مسائل فنی) و "چه کسی" (در مورد ریشه های مصنوع هم به عنوان یک کار تالیفی وهم به عنوان یک کار خاص مورد توجه اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و یا مذهبی).

مقاله علمی مفاهیم مدرن معماری 

 مقاله علمی ادبیات معماری معاصر 

با وجود برخی محدودیت ها، چنین پرسش هایی در انتزاع خود برای مسکن های پیش ساخته در کشورهای جنوب صحرای آفریقا به اندازه خانه های با شکوه انگلیسی خدمت می کنند. اما "چگونگی" تاریخ معماری به سرعت تبدیل سوال در مورد تعریف معماری از نظر آداب و رسوم، معیارهای زیبایی شناسی و محتوای نظری می شود. بحث در مورد مسئله وجود، واینکه چه چیزی می تواند معماری شناخته شود ، با اجماع در سال 1920 و بد از آن در1960 و سپس به طرز چشمگیری در پایان قرن بیستم تغییر کرد.
در نتیجه، در حال حاضر مورخان معماری ممکن است یک ساختمان را به راحتی پایان دادن به آن آغاز کنند و یا از ساختمان به طور کلی چشم پوشی کنند. "چگونه " و " چه زمانی" در حال حاضر ممکن است در رابطه با یک سند و یا موضوع پرسیده شود که این مسئله به عنوان موضوع تاریخ معماری در سال های 1960، 1970 و یا حتی 1980 غیر قابل تصور بوده است.
با توجه به این مشاهدات ، ما ممکن است به این نتیجه برسیم که شواهد تاریخی تکیه بر سوالات مفهومی و مسائل مورد اهمیت و توجه دارند که با توجه به این مسئله به سه دسته رویه ای، متنی و مفهومی تقسیم بندی می شوند که با هم تداخل دارند.
شواهد رویه ای ما را به حقایقی از هر موضوع داده شده رهنمون می کند: چگونه همه چیز از آغاز تا پایان به دست می آمد ، و چه کسی در هر مرحله از راه درگیر بوده است.
سوال از پرسنل نیز مربوط به شواهد متنی است، که موضوع تاریخی در تنظیمات گسترده تر خود قرار می دهد. اثبات زمان، توالی، محل، و همچنین چهره های درگیر و ارتباط آنها با دیگر چهره ها - کی، کجا و چه کسی - کمک می کند تا مورخان موضوع خود را به افراد دیگر و در نهایت، به شبکه گسترده تر از راویان گذشته تاریخی متصل کنند ،که همه مورخان معماری کار خود را توسط این فرایند اندازه گیری دیگران هم توسط آن ارزیابی می کنند.
دسته سوم، یعنی شواهد مفهومی، مربوط به نوع موادی که به سوال از صلاحیت در یک موضوع می پردازد می باشد. این اغلب غیر ممکن یا نامطلوب خواهد بود که همه اسناد، ساختمان ها و یا چاپ ها را به یک دسته بندی اختصاص دهیم. با این حال، صلاحیت های انضباطی در جستجوی تاریخ معماری، یک موقعیت (حتی ضمنی) در مورد چگونگی دسته بندی یک موضوع غیر متعارف و یا حاشیه ای را به ما ارائه می دهد که اهمیت گسترده ای برای این رشته دارد - و در نتیجه هر چیز را در زمانهای گوناگون و گفتمان در خصوص تاریخ معماری در جای خود قرار می دهد. استقرار شواهد در تعقیب سوالهای تاریخ نگارانه و یا حدت تاریخی ، سوالاتی در خصوص مسائل مفهومی در کنار روش و زمینه ها را ایجاد می کند.

شواهد و عمل مورخ معماری

یک سری از نمونه ها به ما اجازه می دهد تا ببینیم که این نقاط در عمل چگونه ممکن است به کار گرفته شوند. متخصصان در تاریخ آثار باستانی معماری، اسناد طراحی و ساخت و ساز، و نمایندگی های معماری، لازم است تا پیش بینی، مستند سازی یا نقد مطرح شده در طول سه دهه ی گسترده از بررسی در طیف وسیعی از شیوه های تحلیلی تاریخی و دیگر روش اقتباس شده را به منظور نفوذ عمیق تر به مسائل تاریخی نیاز داشته باشند. تکنیک ها و فن آوری های مناسب برای نقشه برداری، مهندسی و سایر زمینه ها نیازمند اندازه گیری دقیق همه ابعاد هستند، به عنوان مثال، برخی برای بررسی دقیق ساختمان ها و سایت های باستان شناسی مورد استفاده هستند – که البته کامل بودن دقت آنها نسبی است. مشکلات سده های گذشته مانند ابعاد ستون ها و نسبت آنها به نظریه ارتفاع ستونی و قطر باقی همچنان پابرجا و در نتیجه محل بحث است.
در این راستا، مقاله اخیر توسط متیو کوهن در JSAH اسناد نظرسنجی جدیدی از قربانگاه قدیمی کلیسای سن لورنزو (فلورانس، 9-1420) ارائه کرده است، که معمولا به عنوان سهم متعارف فیلیپو برونلسکی بر پایه و اساس فلورانس در معماری رنسانس در نظر گرفته می شود. کوهن انجام یک "مشاهده دقیق از ساختمان، ساخت یک مطالعه تازه از عناصر آن و سیستم متناسب با آن را به انجام رساند. او نقشه اندازه گیری و تجزیه و تحلیل گرافیکی را در کنار یک بحث تاریخی مربوط به تالیف ساختمان، که یافته های تجربی خود را برآن اساس نهاده بود ارائه کرد. او نتیجه گرفت که مسئولیت بخشی از طراحی سن لورنزو با جد برونلسکی، ماتئو دی بارتولومئو دولفی نی بوده است . تجزیه و تحلیل کوهن نشان می دهد که، همانقدر که سن لورنزو ممکن است به عنوان یک ساختمان منادی آغازی نو شناخته شود، باید آن را از نظر ترکیب قرن چهاردهم و روش های ساخت و ساز آن زمان که به قرن پانزدهم هم کشیده شدند نیز بررسی کرد، و در نتیجه از نظرسنت این قرون وسطی است که سایه های بلند بر روی رنسانس انداخته است. اگر بتوان این ساختمان را به عنوان بخشی از قرون وسطی درک کرد، این مسئله با دسته بندی و زمان شناسی رنسانس چه می کند؟ در نتیجه خود کوهن تنها تا آنجا پیش می رود که شناخت چنین پرسش هایی را در جزئی مهم در بررسی شواهد تاریخی معماری می داند. او مینویسد: «این یکپارچگی و رویکرد مبتنی بر مشاهدات به مطالعه تاریخ معماری است که پتانسیل افزودن به دانش جدید را نه تنها در زمینه اجزای معماری، بلکه در بسیاری از حیطه های دیگر نظریه های معماری ایجاد می کند.

اندازه گیری ابعاد و فاصله ستونی به خودی خود، منجر به دسته بندی «طبیعی» یک ساختمان چه در اواخر قرون وسطی و چه اوایل رنسانس نمی شود. قبل از اواسط قرن نوزدهم، ساختمان قرن پانزدهم رنسانس در نظر گرفته نمی شدند چرا که هنوز ابزار دسته بندی که توان این کار را داشته باشد به تاریخ فرهنگی معرفی نشده بود. مطالعه کوهن یادآوری ارزشمندی را ارائه می کند که وظیفه "قدیمی" درک گذشته از طریق مطالعه تجربی آثار باستانی به سختی تاکنون انجام شده است . مورخان می توانند داده های جدید را تفسیر و دوباره روابط تناسبی را در پرتو انواع دیگر دانش ها ازساختمان، و همچنین نحوه تهیه و طراحی و ساخت آن بدست بیاورند. این مطالعات ما را مجبور می کند که به طور مستمر به تجدید دسته بندی های گسترده از تاریخ معماری بپردازیم. به عنوان مثالدر رابطه با انواع ادله که در بخش قبلی در نظر گرفته شده، این مورد اندازه گیری های جدیدی را از ساختمان به عنوان شواهد رویه ای انجام می دهد، که در پرتو عوامل زمینه ای در نظر گرفته شده و آگاهی کاملی از مفاهیم مفهومی آن ارائه می کند.

مقاله کوهن، مساله چگونگی ارزیابی دوباره شواهد موجود را بررسی می کند (از طریق دوباره اندازه گیری در مطالعه او) و دسته بندی را مشخص می کند که بر تاریخنگاری کل دوره دلالت دارد. مثال بعدی ما مربوط به یک مشکل تخصصی در آثار پیرانسی است : چگونه و به چه منظور او طراحی اثر ودوت دی رم خود را طراحی کرد. (منتشر شده در 1748)
و اینکه چه وقت و چگونه او در طول زمان در آنها تجدید نظر کرده است. روبرتا باتالیا در اثر خود به نام مار و قلم، نشان می دهد که این پرسش ها ناشی از تقاضای مورخان برای کشف روش پیرانسی و آثار مادی آن در بشقاب های مسی وچاپ های ساخته شده از آن که او در آنها کار می کرد، است، مثال او یکی از مشکلات مشترک زمان شناسی است که توسط کشف یک نمونه جدید از یک سری مطرح شده ، که باید بر اساس تاریخ موجود حکاکی و همچنین بر اساس دانش تخصصی از آثار معماری و روش طراحی مورد بررسی قرار گیرد.این مقاله علمی ادامه دارد........  (سیارک)

نظرات

در ادامه بخوانید...