چگونه سارقین بی سواد موفق به فریب فروشندگان با تجربه عتیقه شدند

در
Fakes of Shadwell، چگونه دو بی خانمان بی سواد موفق به فریب اشراف لندن شدند
 
در اواسط قرن نوزدهم ، تعداد زیادی از آثار باستانی از جنس سرب با قدمت ناشناخته و تخمین مربوط به قرون وسطی ناگهان در بازار عتیقه لندن ظاهر شد. طبعاً سؤالاتی در مورد صحت این موارد مطرح شده است. آنتیک شناسان به اتفاق آرا ادعا کردند که این آثار قدیمی و واقعی هستند. در پایان ، حقیقت وحشتناک فاش شد - اینها به طرز ماهرانه ای جعلی بودند. اما جالب ترین بخش واقعیت این بود که این "اشیاء باستانی" توسط دو نفر ساخته شده بودند که کاملاً از تاریخ یا باستان شناسی چیزی نمی دانستند. چگونه این دو بی خانمان بی سواد موفق به فریب فروشندگان با تجربه عتیقه شدند؟
 
در آن روزها ، در انگلیس افراد گدا زیاد بود. هر روز این افراد بی خانمان که در جستجوی لقمه نانی برای سیر کردن شکم بودند، در ساحل رودخانه به دنبال صید ماهی یا حداقل پیدا کردن چیزی برای خوردن می گشتند ، به آنها "لاروهای کثیف" گفته می شد و حتی توسط دزد بگیرها مورد حمله قرار می گرفتند.
محصولات پس از قالب گیری ابتدا با اسید سابیده و سپس با لجن رودخانه آغشته می شدند.
ویلیام اسمیت (بیلی) و چارلز ایتون (چارلی)،دو نماینده ی بی سواد از این طبقه بودند که توانستند کل اشراف نخبه انگلیس را در آن زمان فریب دهند. خب یک روز آنها فهمیدند که ماهیگیری هرگز نمی تواند نه تنها پول زیادی به همراه آورد بلکه به سادگی شکم آنها را هم سیر نمی کند. سپس بیلی و چارلی به فکر چاره افتادند. بله عتیقه ها را خودمان می توانیم درست کنیم! و بعد از آن این دو به جاعلین حرفه ای تبدیل شدند ، که امروزه آنها را "Shadwell fakes" می نامند.
دو گدای بیسواد موفق شدند چندین سال کل اشراف لندن را فریب دهند.
 
در سال 1857 ، اسمیت و ایتون تولید اقلام مختلف سکه های"قرون وسطایی" را آغاز کردند. قالب های گچی درست کردند. سپس با این قالب های گچی و آلیاژ سرب به طرز ماهرانه ای مدال ، آمولت(طلسم، نظر قربانی، چشم زخم) ، سکه و کتیبه ساختند که ثروتمندان با تمایل آن ها را می خریدند. همه نجبای انگلیسی از خرید این کتیبه های بی معنی و شماره گذاری های نامفهوم  قرون وسطایی خوشحال می شدند.
بیلی و چارلی حتی نمی دانستند چگونه بنویسند.
 
با توجه به ابتدایی بودن تکنیک این دو جاعل ، آثار باستانی شکل کاملاً معتبری به خود می گرفت. این محصولات خام با خطای انسانی قابل ملاحظه بودند. دارای لبه ها ناهموار و فرو رفتگی و برآمدگی هایی روی سطح بودند. چهره های شوالیه ها ضعیف و کم رنگ کشیده شده بودند ، صورت آنها به نوعی کودکانه بود و به جای کلاه ایمنی ، برخی از سنبله های عجیب و غریب روی سرشان دیده می شد.
 
كتیبه ها، كتیبه هایی بی معنی بودند ، زیرا نه بیلی و نه چارلی نمی توانستند بنویسند. به منظور قدیمی تر شدن اشیاء ، مجرمین با اسید شکل اشیا تولیدی را می سابیدند و سپس با لایه ای از لجن رودخانه پوشانده می شد. تاریخ های سکه های اسمیت و ایتون بین قرن 11th و 16th حک شده است. علاوه بر این ، با اعداد عربی ساخته شده است ، که تا قرن 15th در اروپا مورد استفاده قرار نمی گرفت.
علیرغم همه اشتباهات این 2 جاعل ، باستان شناسان انگلیس ، صحت این آثار تقلبی را تأیید کردند و هیچکدام از آنها حتی خم به ابرو نیاوردند و ذره ای شک نکردند!
بنابراین نادانی دلالان لندن کنار خودش را کرد. چارلز روچ اسمیت ، مورخ پیشرو و بنیانگذار انجمن باستان شناسی انگلیس همچنین برای این سکه های تقلبی از یک backstory بسیار مناسب استفاده کرد. وی گفت که این موارد چیزی جز نشانه های مذهبی از زمان سلطنت ملکه ماری اول در انگلیس نیست.
سکه های تقلبی از نشانه های مذهبی در زمان سلطنت ملکه ماری اول گرفته شد.
 
به گفته این متخصص ، آنها به منظور جایگزینی اشیاء یک فرقه مذهبی ، که در جریان اصلاحات انگلیسی نابود شده اند ، ساخته شده اند. در کمتر از پنج سال ، این دو جاعل بیلی و چارلی بین 5000 تا 10،000 سکه جعلی تولید کردند. حرص و آز طبق معمول، آنها را تشویق به تولید بیشتر می كرد. بالاخره تعداد بسیار زیاد این باعث شروع شک و تردید از سوی کارشناسان شد.
 
در سال 1858 ، هنری سایر کامینگ در سخنرانی خود برای انجمن باستان شناسی انگلیس ، این مصنوعات را "تلاش برای فریب مردم" خواند و آنها را به شدت محکوم کرد. متن این سخنرانی توسط نسخه های محترم مجله The Gentleman و The Athenaeum منتشر شد. میزان فروش سکه های تقلبی کاهش یافت .
 این واقعیت که از شماره های عربی در جعلی استفاده شده بود ، به هیچ وجه دلالان عتیقه را مشکوک نکرد.
جورج ایستوود ، فرد مشهور در فروش عتیقه ، که این کالاها را معامله می کرد ، از این مجلات برای افترا شکایت کرد. دادگاه این نشریه را مقصر ندانست ، زیرا هیچ اسمی به نام ایستوود وجود نداشت. اما حتی اگر جورج ایستوود هم شکایتی نمی کرد باز هم  هیچ کس ثابت نکرد که این محصول جعلی است. تجارت به آرامی ادامه یافت.
 
اما همه در این مورد ساکت ننشستند. چارلز رید ، سیاستمدار انگلیسی ، تصمیم گرفت تحقیقات خود را آغاز کند. وی شروع به سؤال از مردم در مورد محل ساخت و ساز Fakes  کرد ، جایی که به گفته بیلی و چارلی آثار باستانی را پیدا کرده بودند.
 
بیلی به فکرچاره افتاد و به رشوه دادن نگهبانان در آن منطقه پرداخت . رید هیچ کس دیگری که چنین آثاری را درآن محل پیدا کند، را پیدا نکرد. به نظر او عجیب بود که فقط این دو بی خانمان بتوانند، این آثار قرون وسطی را بیابند!
 
اقدامات این دو جاعل علنی نبود و برای مدت طولانی آنها تجارت خود را با مغازه های جعلی در مغازه های عتیقه فروشی بصورت غیر علنی ادامه دادند.
 
چارلز رید مردی زباله گرد را پیدا کرد که آماده شد در دادگاه سوگند بخورد که بیلی و چارلی در حال فروش آثار باستانی جعلی هستند. رید به مرد وجوهی پرداخت تا اسمیت و ایتون را زیر نظر بگیردو ببیند چگونه این کار را انجام می دهند. وی فهمید که کارگاه تولیدی آنها کجاست ، سپس قالب های آن را دزدید. رید این قالب ها را در جلسه انجمن Antiquaries لندن نشان داد تا ثابت کند آثار عتیقه که اشراف ویکتوریا می خریدند و به معنای واقعی کلمه عاشق آن ها شده بودند چیزی غیر از سکه های جعلی نیست.
 
با وجود تمام تلاش های چارلز رید و قرار گرفتن کامل جنایتکاران حیله گر در معرض فاش شدن ، اقدامات بیلی و چارلی به طور گسترده ای منتشر نشد. شاید به این دلیل باشد که کارشناسان برجسته، از اعترافشرمنده بودندکه چگونه دو بی خانمان بیسواد آنها را فریب داده بودند. یا شاید به این دلیل که این تقلبی ها همچنان در مغازه های عتیقه فروشی به فروش می رسیدند و نمی خواستند سود خود را از دست بدهند.
برای کارشناسان دشوار بود كه بپذیرند، این آثار توسط 2 بی خانمان بی سواد تولید شده و آن ها فریب خورده اند.
 
این دو جاعل حتی مهارت خود را در تولید آثار تقلبی بهبود بخشیدند. در سال 1867 ، آنها به درخواست کشیشی دستگیر شدند. مجرمان به دلیل عدم وجود مدرک آزاد شدند. مشخص نیست چه مدت دیگری ادامه دادند ، اما در ژانویه 1870 ، چارلز ایتون ناگهان بر اثر سل درگذشت. بدون همدست  ، تجارت بیلی متوقف شد و آثار وی از بین رفت. هیچ کس دیگر در مورد ویلیام اسمیت چیزی نشنید.
برخی موزه های انگلیس هنوز نمونه هایی از کارهای بیلی و چارلی را در اختیار دارند.
زندگی دو بی خانمان بیسواد لندن که به طرز ماهرانه ای کل نخبه های انگلیس را فریب داده اند ، به لطف محصولاتشان اکنون زندگی می کنند. این سکه های جعلی هنوز هم می توانند در خرید و فروش آثار عتیقه و آنتیک پیدا شوند و چندین موزه لندن آنها را در مجموعه خود نگه می دارند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

دزدی ، اختلاس ، تقلب چیست ؟

در

فرق اختلاس و دزدی، دزدی چیست، تفاوت اختلاس با دزدی، دزدی و اختلاس، تفاوت سرقت و تقلب و بالاخره اختلاس چیست به تمام این سوالات به نوعی کلاهبرداری در این مقاله پاسخ داده می شود.

 

تعریف قانونی تقلب چیست؟

در گسترده ترین معنی، تقلب می تواند هر جرمی را شامل شود که در آن، روش اصلی برای بدست آوردن چیزی با فریب باشد. این فریب از طریق نقشه های مختلف انجام می شود: روش های خاصی برای ارتکاب و پوشش این عمل متقلبانه مورد استفاده قرار می گیرد. سه روش برای گرفتن پول از قربانی بصورت غیرقانونی وجود دارد: زور، حقه یا سرقت. جرایمی که در آن از حقه استفاده می شود را تقلب می گویند.

تعریف قانونی تقلب این است که آیا بزه کیفری است یا حقوقی.

تقاوت در این است که موارد کیفری باید در سطوح بالاتر تایید شوند. برای مثال بیایید کارمندی را فرض کنیم که در انبار یک کارخانه ی تولید کامپیوتر کار می کند و وقتی کسی مواظب او نیست تراشه های ارزشمند کامپیوتری را می دزدد و به شرکت رقیب می فروشد. این عمل قطعا غیرقانونی است ولی این کارمند چه قانونی را نقض کرده است. آیا مرتکب تقلب شده است؟ پاسخ این است که قطعا بستگی دارد. بگذارید اقسام حقوقی دزدی را مرور کنیم.

 

دزدی یا سرقت چیست؟

عبارت حقوقی دزدی سرقت است که این گونه تعریف می شود: دزدی تبهکارانه، برداشتن، حمل، هدایت، راندن یا رانندگی با اموال فرد دیگر با نیتِ تبدیل کردن یا محروم کردن صاحبِ آن. به منظور اثبات اینکه فردی مرتکب سرقت شده است باید چهار مولفه ی زیر به اثبات برسد:
1. برداشتن یا کش رفتن اتفاق افتاده باشد.
2. پول یا اموال شخص دیگری باشد.
3. بدون موافقت صاحب آن انجام شده باشد.
4. به نیت محروم کردن صاحب آن چیز از استفاده یا تملک آن باشد.
در مثالی که زدیم، کارمند قطعا اموال کارفرمایش را کش رفته است و ما می توانیم با اطمینان بگوییم که بدون موافقت او این اتفاق افتاده است. علاوه بر این، با برداشتن تراشه های کامپیوتری از انبار و فروختن آنها به یک شخص ثالث، کارمند به وضوح نشان داده که نیتش محروم کردن کارفرمایش از توانایی تملک و استفاده از آن تراشه ها بوده است. بنابراین این کارمند در استفاده ی غیرقانونی از اموال شرکت دخالت داشته است. 

 

تفاوت اختلاس با دزدی چیست؟

تفاوت اختلاس با دزدی چیست

علاوه بر این، عمل دزدیدن تراشه های کامپیوتری اختلاس هم محسوب می شود. اختلاس به معنی برداشتن یا استفاده ی غیرقانونی عمدی از پول و اموال شخصی دیگر است که مجرم این اموال را به واسطه ی اداره یا کارمند یا یک شخص امین بدست می آورد. عبارات کلیدی در این تعریف«بدست آوردن مالکیت از طریق قانونی» است. برای رخداد یک اختلاس، شخصی که آن مال را دزدیده باید در زمان دزدیدن مالک و آن اموال بوده باشد. به خاطر داشته باشید، مالک بودن با صاحب بودن یکی نیست. در مثالی که زدیم، شاید کارمند مالک تراشه های کامپیوتری باشد (تا آنها را سر هم بندی، بسته بندی و نگهداری کند) ولی روشن است که تراشه ها متعلق به کارفرما است نه کارمند. وقتی کارمند تراشه ها را می دزدد مرتکب اختلاس شده است.


شاید کارمندانی را مشاهده کنیم که از لحاظ حقوقی قیم یا امین کارفرمایشان باشند. عبارت قیم بر اساس دیکشنری حقوقی مشکی، ریشه ی لاتین دارد و به معنی شخصی است که برحسب اعتماد و اطمینان و حسن نیت و خلوصی که نیاز دارد دارای شخصیتی شبیه امانت دار باشد، وقتی کسب و کاری که فرد در آن کار می کند یا پول یا مالی که آن را مدیریت می کند برای خودش منفعتی ندارد بلکه منفعتش به شخص دیگری می رسد، گفته می شود شخص قیم است مانند کسی که رابطه ای را حفظ می کند که مستلزم اطمینان و اعتماد کامل از یک سو و حد زیادی از حسن نیست از سوی دیگر است. بطور خلاصه قیم کسی است که به نفع دیگری کاری را انجام می دهد.


امانت داری وظیفه ای را بر گردن کسی که آن را دارد قرار می دهد. وقتی در این وظیفه کوتاهی شود، فرد محکوم به عمل خیانت در امانت می شود. مولفه های دلایل این کار در بین محاکم با هم فرق می کند ولی بطور کلی شامل موارد زیر است:
1. رابطه ی امانت داری بین مدعی و متهم وجود دارد.
2. متهم نسبت به وظایفی که نسبت به مدعی داشته کوتاهی کرده است.
3. این کوتاهی منجر به آسیب به مدعی یا منفعتِ متهم شده است.
وظیفه ی امانت داری از استاندارد بسیار بالایی برخوردار است که نمی توان آن را به سادگی تحمیل کرد. این وظیفه به وجود یک رابطه ی قیومیت یا امانت داری بین دو طرف بستگی دارد. در سناریوی استخدام، رابطه ی قیومیت معمولا تنها وقتی ایجاد می شود که کارمند بسیار قابل اعتماد باشد و از رابطه ی ویژه یا بر پایه ی اعتماد با کارفرما لذت ببرد.

اگر بخواهیم عملی صحبت کنیم، قانون اساسا وظیفه ی امانتداری را برای مدیران و متصدیان امر می پذیرد نه کارمندان معمولی. در برخی موارد ممکن است وظیفه ی امانتداری مشابهی برای کارمندانی که اسرار تجاری در اختیارشان هست نیز وجود داشته باشد. آنها وظیفه دارند که اطلاعات محرمانه را افشا نکنند. نتیجه اینکه، کارمند مثال ما به احتمال زیاد وظیفه ی امانتداری را برای کارفرمایش به خوبی انجام نداده و بنابراین پاسخگوی نقض وظیفه ی امانتداری نیست.

به هر حال اگر این مثال به گونه ای تغییر کند که یک مدیر یا متصدی اسرار تجاری شرکت را به سرقت ببرد، شاید این جرم اتفاق بیفتد.

 

تفاوت سرقت و تقلب چیست؟

تقلب چیست

اما تقلب چی؟ به خاطر داشته باشید که تقلب همیشه شامل نوعی خدعه است. اگر کارمند مورد سوال صرفا با جعبه ای از تراشه ها که زیر کتش پنهان کرده از انبار خارج شود این عمل تقلب محسوب نمی شود زیرا خدعه ای در کار نبوده است (اگرچه بسیاری این کار را خدعه آمیز می دانند، آنچه واقعا ما درباره ی آن صحبت می کنیم وقتی از خدعه حرف می زنیم، همانطور که در مولفه های ارتکاب گفته شد، مجموعه ای از صورتحساب های خلاف واقع است که قربانی به آن اعتماد می کند).
به هر حال فرض کنید که او جعبه تراشه ها را زیر کتش می گذارد و از انبار خارج می شود، کارمند می کوشد تا ردپای خودش را با دستکاری صورت اموال موجود در انبار پاک کند. اکنون صورت جرم تغییر کرده است. آن ثبتیات صورتحساب از سطوح موجودی انبار شرکت است و کارمند عامدانه آنها را تحریف کرده است. این ثبتیات قطعا اطلاعات است زیرا برای پیگیری مقدار اقلام موجود در انبار مورد استفاده قرار می گیرد و شرکت وقتی به لیست موجودی انبار نیاز دارد برای تعیین مقدار کالایی که در انبار دارد به آنها اطمینان می کند. علاوه بر این، شرکت متضرر می شود زیرا دچار کمبودی در موجودی انبار شده است که از آن خبر ندارد.
بنابراین تمام مشخصه ی تقلب وجود دارد: کارمند اطلاعات جعلی داده است، کارمند می دانسته که این ادعا کذب است، شرکت به این ادعا اعتماد کرده و متضرر شده است. بر اساس قانون این کارمند می تواند متهم به طیف گسترده ای از جرایم حقوقی و کیفری بشود: تقلب، سرقت، اختلاس یا تحصیل مال غیر. به عنوان یک موضوع عملی، او شاید تنها متهم به سرقت شود. به هر حال نکته اینجاست که تقلب شغلی همیشه مستلزم خدعه است و اعمالی که شبیه اشکال دیگر سوء استفاده است مانند سرقت، در حقیقت ممکن است مستلزم دسته ای از تقلب ها باشد. ....ادامه دارد

ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

شیوع بیماری های قرون وسطی در کلان شهر های سراسر جهان

در
شیوع بیماری در بی خانمان
در سراسر جهان در شهرهای بزرگ امکان شیوع بیماری های "قرون وسطی" وجود دارد.
شیوع بیماری های هپاتیت A، دیسانتری(اسهال خونی) و نوعی تیفوئید، در سراسر جهان بصورت مستمر ثبت می شود. آنها به عنوان بیماری های "قرون وسطی" نامیده می شوند، زیرا اعتقاد بر این است که در جامعه مدرن، با سطح پیشرفت پزشکی و بهداشت شخصی، تقریبا غیرممکن است که چنین بیماری هایی رشد کند.
 
با این حال، در عمل، همه چیز کاملا متفاوت است. آمریکایی ها برای اولین بار صدای زنگ هشدار را در تعداد زیادی از شهرهای بزرگ و در نتیجه شیوع مکرر این بیماری ها اعلام کردند. اما چرا دقیقا این اتفاق در megalopolises (کلان شهر) می افتد؟ پاسخ ساده است: این مسئله بخاطر تعداد زیادی افراد بی خانمان است.
 
اخیرا، شیوع تیفوئید در لس آنجلس ثبت شده است. تیفوئید یک بیماری است که پزشکان  فقط در باره آن مطالعه و صحبت کرده اند، اما در عمل 99٪ از آنها با آن مواجه نشده اند. با این حال، چنین بیماری "قرون وسطایی" در یک شهر مدرن با چند میلیون جمعیت ظاهر شده است. ویلیام شوفنر، متخصص بیماری های عفونی، توضیح می دهد: در هر شهر با جمعیتی بیش از یک میلیون نفر، افراد بی خانمان زیادی در شرایط غیر بهداشتی، نزدیک به موش و حشرات کوچک زندگی می کنند. برای مثال، بسیاری از بیمار ها از کک موش رنج می برند.
 
تیفوئید، تهوع و استفراغ و هپاتیت A به راحتی در جوامع بی خانمان توسعه و گسترش می یابد - این افراد مراقبت های پزشکی را دریافت نمی کنند، از الکل و مواد مخدر استفاده می کنند، به ندرت تغذیه می شوند و دارای ایمنی بسیار ضعیف هستند. سپس بیماری ها در خارج از جوامع بی خانمان گسترش می یابد.
 
در حال حاضر برای دانشمندان یک مشکل بزرگ این است که افراد بی خانمان برای درمان و محافظت در برابر عفونتها کاملا مشکل دارند. اولا، آنها هیچ بیمه ای ندارند و هزاران نفر را با هزینه های عمومی واکسینه کردن، چیزی نیست که دولت مایل به انجام آن باشد. ثانیا، حتی اگر برنامه درمان و  واکسیناسیون برای افراد بی خانمان راه اندازی شود، واکسیناسیون آنها دشوار خواهد بود - بسیاری از آنها دائما در حال حرکت از محلی به مکانی دیگر هستند.
 
کارشناسان خاطر نشان می کنند که ایده واکسیناسیون به نظر می رسد مانند تلاش برای غلبه بر علائم و نه خود مشکل باشد. وظیفه اصلی آنها کاهش تعداد افراد بی خانمان است که خطر ابتلا به بیماری های "قرون وسطی" را در کلان شهرها افزایش می دهند.

نظرات

در ادامه بخوانید...

بوی تعفن، تعطیلات باشکوه و سایر لذتهای زندگی در قلعه‌های قرون وسطی

در
با فیلم هایی که بعضی اوقات سبک زندگی در قرون وسطی را "زمان طلایی" به تصویر می کشند ، فریب نخورید. ناگفته نماند که زندگی دهقانان و زندگی روزمره اشراف که فقط متعلق به قلعه ها بود ، اصلاً مانند تعطیلات دائمی نبود. زندگی در قلعه های قرون وسطی حتی برای طبقه بالا با اتاق های سرد، تیره و تاریک که توسط شمع های نرم و بد بوی که در قلعه های اشرافی روشن بود، به هیچ وجه راحت نبود. بنابراین ، آیا میدانید در قلعه های قرون وسطی همیشه با چه مواردی دست و پنجه نرم می کردند؟
 

1. بوی تعفن دائمی

توالت فرنگی ها که فقط یک سوراخ در کف نشیمنگاه بودند و همچنین عدم بهداشت در بین طبقات پایین در قلعه، بوی تعفن همیشه آزار دهنده بود. داشتن آب تمیز و حمام، کمی لوکس و لاکچری بود. علاوه بر این ، بیماری ها در بین طبقات پایین بسیار متداول بود و اگرچه اربابان ثروتمند به راحتی می توانستند به پزشک معالج بپردازند ، اما ساکنان متوسط ​​قلعه باید به گیاهان دارویی اعتماد می کردند.
 

2. توالت ها غالباً یک نیمکت بودند و سوراخی در آن وجود داشت

در زمان قرون وسطی ، مدیریت نیازهای طبیعی بر روی یک نیمکت بلند که دارای سوراخ های زیادی برای دفع بود ، ضروری بود. فاضلاب به درون آبشار می ریخت و این همه چیز بود. و مطمئناً هیچگونه حریم خصوصی در طی فرایند دفع وجود نداشت.
 

3. بدون حریم خصوصی

قلعه ها ممکن است از بیرون قلعه های واقعی به نظر برسند ، اما چیدمان باز و جا دار داخل اتاق کمی برای حفظ حریم خصوصی به خصوص برای خادمان جایی باقی نمی گذاشت. صاحبان قلعه دارای اتاقهای خصوصی بودند که در آن می توانستند لباس خود را عوض کنند و حمام نمایند ، اما افراد دیگری که در داخل دیوارهای قلعه زندگی می کردند مجبور میشدند روزها و شبها را به طور مداوم در کنار یکدیگر بگذراند. همچنین بیشتر اتاق های قلعه بسیار تاریک و کثیف بود.
 

3. یک قلعه معمولی می توانست بیش از 100 نفر را در خود جای دهد

کمتر کسی فکر می کند که برای "خدمت" به لردها و انجام امور روزمره در قلعه ، به کلی خدمتگزار نیاز بود. و باز هم - همه این افراد بدون داشتن هرگونه حریم خصوصی در اتاق های پر فشار زندگی می کردند.
 

4- افراد خاطی به زندان فرستاده می شدند و اغلب شکنجه می شدند

زندانیان غالباً در عمیق ترین و تاریک ترین بخش یك قلعه قرون وسطایی در شرایط بسیار دلخراش نگهداری می شدند. و مشکل فقط شرایط زندانیان نبود بلکه آنها نیز تحت شکنجه های وحشتناک قرار گرفتند. یکی از محققان آلمانی اظهار داشت که شکنجه نه تنها برای شکنجه قربانی ، بلکه به "پاکسازی روح" نیز انجام شده است. بسیاری معتقد بودند که تنها راه پاکسازی بدن از گناهانش درد است.

5- موش در محیط خانه

تاریک ، مرطوب و سرد یک محیط ایده آل برای پرورش موش ها است. بنابراین ، کسانی که در قلعه زندگی می کردند ، به طور پیش فرض ، با موش ها زندگی می کردند. این نه تنها به شیوع بیماری کمک میکرد ، بلکه از موش ها نیز برای شکنجه معترضین استفاده می شد.
 

6. مشروبات الکلی به راحتی در دسترس و بسیار رایج بود

نوشیدنیهای الکلی (چه شراب ، آبجو یا Ale) عنصر مشترک در وعده های قرون وسطایی بودند. طبیعتاً اشراف و خدمتگزاران الکل با کیفیت متفاوت می نوشیدند. جالب است که الکل در این مدت نوعی ضرورت محسوب می شد ، زیرا آب غالباً آلوده بود و بنابراین برای نوشیدن مناسب نبود. مردم نمی دانستند که شما فقط می توانید آب را بجوشانید ، بنابراین آنها همیشه "روی هوا " بودند.
 

7. روز از سحر آغاز میشد

نور خورشید یکی از عوامل تعیین کننده آنچه در قلعه اتفاق می افتد بود. حتی بعد از ظهر ، کمبود نور که از داخل پنجره های کوچک وارد می شد ، برای اکثر کارهای خانگیکافی بود. بنابراین ، خدمتکاران باید سحرگاه بیدار می شدند تا وقت داشته باشند که همه کار را برای اربابانشان انجام دهند. در شهر های قرون وسطی ، همه تقریباً به پنج نقش اصلی تقسیم می شدند: روحانیت ، املاک نجیب یا اعضای خانواده سلطنتی و همچنین طبقه پایین: تجار ، صنعتگران و کارگران. کسانی که نجیب یا عضو خانواده سلطنتی نبودند با آفتاب از خواب بیدار می شدند، زیرا وظیفه آنها "مدیریت" شهر برای هر کس دیگری بود.
 

8. حمام کردن در وان های چوبی

برخلاف تصور بسیاری از مردم از قرون وسطی ، مردم دوست داشتند حمام کنند اما دسترسی به آب تمیز و حمام به راحتی و ساده نبود. در داخل قلعه ها ، آنها اغلب وان چوبی نصب می کردند که می توانست از اتاقی به اتاق دیگر منتقل شود. مردم اگر حداقل به چنین حمامی دسترسی داشتند خوشحال می شدند.
 

9. بسیار تاریک و بسیار سرد بود

قلعه ها در قرون وسطی عمدتاً از سنگ ساخته شده بود ، نه برای راحتی ، بلکه برای محافظت از دشمنان. این قلعه های غول پیکر سنگی با پنجره های کوچک و باریک بودند. این سنگ از ورودگرمابه داخل جلوگیری می کند ، و پنجره های کوچک اجازه تابش بسیار کمی از نور خورشید را می دهد ، و بیشتر اتاق های این قلعه بسیار تاریک و سرد بودند. و به هر حال ، رطوبت ثابت را فراموش نکنید.
 

10. تعطیلات شلوغ

تعطیلات شلوغ شاید کمی آزار دهنده باشد ، به خصوص برای افرادی از طبقه پایین که تمام کارها را انجام می داده اند تا برای همه تعطیلات و مهمانی ها آماده شوند. تمیز کردن اتاق های فراوان و ظروف هنری کار معمول در یک قلعه قرون وسطایی بود. طبعاً بندگان مجاز به نشستن سر میز نبودند و فقط وظیفه پخت و پز بر روی شانه های آنها گذاشته میشد. اما سر میز یک ارباب و یک خانم می نشستند ، اقوام و مهمانان در کنار آنها بودند و خادمان در جایی "دور از دید" قرار می گرفتند. البته خوردن آنچه خدمتکاران برای خدمت به مهمانان آماده میکردند،  برای آنها ممنوع بود.
 

11- ناهار در یک سالن بزرگ سرو می شد

در دوران قرون وسطی ، مردم مطابق با سطح "اهمیت" خود در دور میز یا سفره می نشستند. ارباب و خانمها در رأس سفره نشسته بودند و اولین غذا برای آنها تهیه می شد. این غذا می توانست از غذاهای لذیذ واقعی با ادویه های عجیب و غریب باشد. اهمیت غذای افراد تا انتهای تاریک و سرد یک سفره طولانی کم و کمتر می شد.
 

12. کار دائمی

تمام افرادی که در قلعه زندگی می کنند مسئولیت های خود را داشتند. بیشتر آنها باید مطمئن می شدند که ارباب ، خانم ها و افراد بیشمار خانواده آنها به خوبی تغذیه و به راحتی زندگی میکنند ، اما باید کارهای روزانه قلعه را نیز انجام می دادند. ارباب و بانوان به مسائل سیاسی می پرداختند و تصمیمات مهمی را در مورد زمین های خود و محافظت از قلعه می گرفتند ، آنها به  چیز دیگری فکر نمی کردند.
 

13. کف ها برای پوشاندن خاک از نی ها و گیاهان پوشانده شده بودند.

به عنوان بخشی از نبرد مداوم برای تمیز نگه داشتن قلعه و حداقل طراوت و تمیزی ، نی ها و گیاهان در سراسر کف ها پراکنده میشدند. این کار به گونه ای انجام میشد که چمن خشک به جذب و نگه داشتن مایعات (و مواد جامد) که در طول روز روی زمین می افتادند ، کمک می کرد. ما در مورد آبجو ، چربی ، ضایعات تف ، دفع سگ و گربه و غیره صحبت می کنیم.
 

14. خطر مداوم آتش سوزی در آشپزخانه وجود داشت.

در نیمه اول قرون وسطی ، آشپزخانه ها عمدتاً از جنس چوب بودند. با این حال ، با توجه به اتفاقاتی که در داخل آشپزخانه ها می افتاد هنگامی که برق به راحتی وجود نداشت (به عنوان مثال پخت و پز روی آتش باز) ، چوب به عنوان مصالح ساختمانی هوشمندانه ترین انتخاب نبود. آشپزخانه های موجود در قلعه ها مرتباً آتش میگرفتند ، بنابراین خیلی زود شروع به ساختن آنها از سنگ کردند.
 

15. در هر قلعه یک نمازخانه واجب بود

هر قلعه قرون وسطایی به یک چیز احتیاج داشت، نمازخانه ای که در آن ارباب و خانواده اش می توانند در نماز صبح شرکت کنند. بیشتر اوقات ، عمود بر تالار بزرگ مستطیل شکل ساخته می شد ، و بعضی از نمازخانه ها کاملاً دو طبقه بودند به طوری که ارباب و نزدیکانش در طول نماز بالاتر از افراد عادی بودند.

نظرات

۱۴۰۱/۱/۷بسیاری بر این باورند که در قرون وسطی، دهقانان و نمایندگان طبقات پایین دندان های خراب داشتند، اما در واقعیت، اشراف نیز مشکلات دندانی داشتند. واقعیت این است که در قرن های 11-15، شکر در اروپا رواج یافت - این محصول برای رژیم غذایی مردم آن زمان غیر معمول بود، در نتیجه پوسیدگی و سایر مشکلات دندانی به طور فعال در کسانی که می توانستند شکر استفاده کنند، رشد کرد. استطاعت آن به همین دلیل است که دندان های خراب به زودی به عنوان شاخصی از ثروت و نجیب زاده تلقی می شد و صاحبان آنها عجله ای برای مراجعه به پزشکان نداشتند!

۱۴۰۱/۱/۷با این حال، حتی اگر دندان های خراب به عنوان نشانه ای از ثروت در نظر گرفته می شد، تعداد کمی در مورد درمان تصمیم می گرفتند. در قرون وسطی، بیهوشی وجود نداشت و هر مشکل دندانی به طور اساسی حل می شد - با برداشتن یک دندان بیمار بدون بیهوشی.

۱۴۰۱/۱/۷در عین حال، آنطور که ممکن است فکر کنیم، این امتیاز به اقشار ثروتمند جمعیت تعلق نداشت - برای مثال، ایزابلا اول کاستیلی فقط دو بار در زندگی خود (بلافاصله پس از تولد و قبل از عروسی خود) شسته شد.از اتاق خواب لویی چهاردهم که او نیز تنها دو بار در زندگی خود حمام کرده بود، بوی فاضلاب به مشام می رسید که بعداً سفیران روسیه نوشتند که پادشاه فرانسه "مثل یک جانور وحشی بو می دهد". قابل توجه است که مردم روسیه بربرهای واقعی در نظر گرفته می شدند زیرا آنها اغلب (با استانداردهای آن زمان) حمام می کردند یا به حمام می رفتند .

۱۴۰۱/۱/۷چنین نگرش به روش های آب به دلیل عوامل بسیاری بود - کسی از ابتلا به عفونت می ترسید، دیگران به افسانه هایی معتقد بودند که شستن صورت آنها منجر به نابینایی و مشکلات دیگر می شود، دیگران به سادگی از آب می ترسیدند، زیرا آنها به این روش ها عادت نداشتند. و دیگری به ممنوعیت های کلیسا تکیه کرد و به دلایل مذهبی از حمام کردن خودداری کرد. مشکل با این واقعیت تشدید شد که در قرون وسطی، شستن به هیچ وجه یک کار معمولی نبود - کتانی و لباس های کثیف دو بار در سال شسته می شد و مخلوطی از قلیا و ادرار به عنوان پودر استفاده می شد!

۱۴۰۱/۱/۷نجات از بوی وحشتناک انواع وسایل معطر بود - خانم ها از پودر استفاده می کردند، مردان ترجیح می دادند کیسه های کوچک گیاهان خشک را بین لباس های خود قرار دهند و کشاله ران و زیر بغل را با گلاب پاک می کردند - اما این اقدامات به سختی قرون وسطی را نجات داد. ساکنان هم از بوی تعفن و هم از انواع بیماری ها (از شپش گرفته تا اسهال خونی) رنج می بردند.

۱۴۰۱/۱/۷در قرون وسطی، توالت ها اصولاً وجود نداشتند (به استثنای شباهت آنها در صومعه ها و قلعه ها، اما این بسیار نادر بود) - اغلب گلدان هایی در زیر تخت ها وجود داشت و محتویات آنها به طور دوره ای مستقیماً در خیابان ها ریخته می شد. خیلی ها خودشان را درست در خیابان راحت می کردند - در حیاط ها، در خیابان های کوچک، پله ها (در همان زمان، روستاییان اغلب حوضچه های مخصوص حفر می کردند، اما این اقدام، البته، برای مقابله با شرایط غیربهداشتی کمکی نکرد).

۱۴۰۱/۱/۷از آنجایی که آب و فاضلاب (و همچنین توالت) در قرون وسطی وجود نداشت، تمام فضولات انسانی، همانطور که قبلاً ذکر شد، در خیابان‌ها سرازیر می‌شد، که شهرها را به مکان‌های ترسناکی تبدیل می‌کرد که در آن چیزی برای تنفس وجود نداشت. هنگامی که باران می بارید، که در آن زمان مجازات واقعی خداوند تلقی می شد، فاضلاب از تمام گوشه ها شسته می شد و جریان های قدرتمندی را تشکیل داد - تصور اینکه چه بویی در خیابان های شهرها وجود دارد دشوار است. علاوه بر این، این وضعیت منجر به گسترش تعدادی از عفونت ها شد که اغلب باعث اپیدمی های گسترده می شد.

۱۴۰۱/۱/۷با وجود شرایط غیربهداشتی مطلق و عدم رعایت بهداشت شخصی، ساکنان قرون وسطی با میل به زیبایی بیگانه نبودند - علاوه بر محصولات معطر که قبلاً ذکر شد، مردان و زنان برای حفظ زیبایی و جوانی خود به انواع ترفندها متوسل می شدند.

۱۴۰۱/۱/۷بنابراین، خانم ها به طور منظم خود را با ادرار می شستند، و صمیمانه به خواص ضد عفونی کننده آن اعتقاد داشتند، لباس زیر ابریشمی می پوشیدند که شپش به آن نمی چسبید، و همچنین از مخلوط های مختلف خاکستر، آب رودخانه، آب گیاهان سمی و حتی خون برای اهداف مختلف استفاده می کرد - از از بین بردن موهای زائد تا سفید شدن پوست. مردان از زنان عقب نماندند که برای حفظ زیبایی پوست از مخلوط های مختلف بر اساس اجزای بسیار مشکوک استفاده می کردند و همچنین با کمک چربی غازظاهر را طراحی می کردند که باعث ایجاد بیماری های انگلی می شد (به هر حال زنان نیز چربی غاز را استفاده می کردند. ).

۱۴۰۱/۱/۷زالو درمانی، حجامت و سوزاندن به عنوان نوشدارویی برای همه چیز البته، چنین نگرش به بهداشت باعث افزایش بیماری ها شد، اما پزشکان قرون وسطی می دانستند که چگونه با بیماری ها "مبارزه کنند" - رایج ترین روش های زالو درمانی، حجامت و سوزاندن بود. روش هایی مانند حجامت و درمان با زالو نه تنها به بیمار کمک نکردند، بلکه اغلب باعث مسمومیت خون می شدند که در نتیجه بیماران فوت می کردند

در ادامه بخوانید...

واقعیاتی از زندگی اروپای قرون وسطایی که شما را شگفت زده خواهد کرد

در
واقعیاتی از زندگی اروپای قرون وسطایی که شما را شگفت زده خواهد کرد. خوب ، یا حداقل عجیب غریب به نظر می رسد.
قرون وسطایی دوره ای نسبتاً تاریک در زندگی اروپا بود. بر این اساس ، زندگی و آداب و رسوم بومیان آن زمان سرگرم کننده نبود. به نظر افراد مدرن بسیار عجیب غریب و وحتی وحشیانه به نظر می رسند و برخی با وحشیگری آنها خشمگین می شوند. من می خواهم در مقاله امروز در مورد چند واقعیت بگویم.

صندلی جادوگر وسیله ای برای شکنجه و اعتراف گرفتن 

واقعیاتی از زندگی اروپای قرون وسطایی که شما را شگفت زده خواهد کرد
برای به دست آوردن اعتراف از زنانی که مظنون به تمرین جادوگری بودند ، از اصطلاح "صندلی جادوگر" بسیار استفاده می شد. این آشکار ساز دروغ قرون وسطایی ارعاب کننده به نظر می رسد. اثربخشی استفاده از آن نیز بسیار بالا بود. این ابزار شکنجه به ویژه مورد علاقه مأمورین اتریشی قرار گرفت. صندلی ها تغییرات گسترده ای را ایجاد کردند. مجهز به  دستبند ، پابندو ابزار های مختلف برای ثابت نگه داشتن متهمان بودند. صندلی ها ، به طور معمول ، با "سیستم گرمایش" ساخته می شدند . آهن قرمز داغ در زیر نشیمنگاه دریافت اعترافات را بسیار ساده می کرد. با این حال ، مواردی وجود داشته است که تمام تلاشهای شکنجه گران بیهوده بوده است. در سال 1693 ، شهروند ماریا ووکینتس ، 57 ساله ، 11 روز را در یک صندلی مشابه در حال شکنجه شدن گذراند ، اما هرگز به جادوگری اعتراف نکرد. او فقط با درد مداوم و غیرقابل تحمل دیوانه شد.
 

در نظر قرون وسطایی ها یک جادوگر واقعی باید سبک باشد

اما خبرهای خوبی هم وجود داشت . خانمهایی که وزن آنها از پنجاه کیلوگرم بیشتر بود ، مورد ظن قرار نمی گرفتند. اعتقاد بر این بود که این حداکثر وزنی است که وسیله نقلیه اصلی جادوگران می تواند بلند کند!- جاروی جادوگران! بله ، لاغر بودن در آن روزها کاملاً خطرناک بود. با توجه به اینکه بیشتر افراد زیبا به جادوگری متهم می شدند ، جای تعجب نیست که در اواخر قرون وسطا ، دختران زیبایی در اروپا باقی نمانده باشند .واقعا شگفت آور نیست؟ که چگونه زیبایی ها در اروپای قرون وسطی مورد آزار و شکنجه قرار میگرفتند.
 

استفاده از آب جوش در تشخیص گناهکار

روش دیگر برای پیدا کردن حقیقت که در قرون وسطی به طور گسترده مورد استفاده قرار می گرفت وآن را "داوری خدا" می نامیدند. آزمایشات با استفاده از آب جوش انجام می شد. الگوریتم بسیار ساده - اگر پس از غوطه ور شدن دست در آب جوش، آسیب قابل مشاهده ای به دست مظنون وارد نمی شد، بیگناه اعلام می شد . نمی دانم کسی با موفقیت این آزمون را گذرانده است یا خیر؟ من هیچ اطلاعاتی در این مورد در هیچ کجا ندیده ام. اگر کسی در این زمینه اطلاعی دارد ، در بخش نظرات سهیم شود.
 

خودکشی در قرون وسطی

یکی از رسوم وحشانه دیگر، این عقیده را ایجاد کرد :کسانی که خودکشی می کنند از ورود به قلمرو خدا منع می شوند . برای جلوگیری از آتش جهنم در زندگی پس از مرگ، متاسفانه بیمار که می خواست سریع از عذاب زمین خلاص شود ، به قتل می رسید . آنها به سادگی اغلب بچه های بی دفاع را می كشتند . محاسبه این بود که پس از محاکمه و حکم اعدام ، آنها صمیمانه از آخرین اعترافات خود توبه می کردند و به لطف این توبه ، مستقیم به بهشت ​​می رفتند. لغو مجازات اعدام و جایگزینی آن با حبس ابد این جنون را پایان داد .
 

تفاوت پزشکی قرون وسطایی و شرق را احساس کنید

من قبلاً از تفاوت فاحش در توسعه پزشکی قرون وسطایی در شرق و غرب اطلاع داشتم. و این با تماشای فیلم های سینمایی و مستندهای مربوط به آن دوران به من کمک کرده بود. خوب ، خواندن ادبیات مفید هرگز زائد نبوده است.
ابن سینا
ابن سینا فیلسوف و پزشک در شرق (980-1037)
 
اول از همه صحبت از ابن سینای معروف ارزشش را دارد. فکر می کنم هر کسی کم و بیش درباره این پزشک معروف پارسی شنیده است. با خواندن خاطرات امیر شایزر اسامه بن مکنیز ، که در قرن دوازدهم زندگی می کرد ، تأیید دیگری از دیدگاه خود در این باره پیدا کردم.
 
اسامه بن مکنیز در خاطرات خود روش های وحشیانه ای را که مسیحیان ایسکولاپیوس در معالجه بیماری ها به کار می برند ، توصیف می کند که درمان آن به ویژه از نظر پزشک شرقی آسان بود.
اولین بیمار یک شوالیه با آبسه در پای خود بود. پزشک شرقی ، بدون آداب و رسوم زیاد ، آبسه را باز کرد و شروع به مداوای بیمار کرد. برای تثبیت اثر درمان ، بیمار مجبور بود رژیم غذایی سالم را رعایت کند و زمان بیشتری را در هوای تازه بگذراند.
اما جراح قرون وسطایی هم آنجا بود! قطع عضو توسط جراحان قرون وسطایی انجام می شد (آنها به طور ترکیبی آرایشگر هم بودند) 
پزشک اروپایی به او گفت که جان خود را با درمان آبسه از دست ندهد. در این حالت ، انجام یک قطع عضو با یک ضربه قاطع مطلوب نتیجه بخش تر است. رزمنده شجاع مسیحی طبیعتاً زندگی را انتخاب کرد ، هرچند بدون یکی از پاها. برای نجات جان ، به شوالیه دستور داده شد كه تبر تیزتری پیدا كند. پس از مدتی او با ابزار مورد نیاز برای معالجه  بازگشت.  اما دست جراح لرزید و نتوانست با یک ضربه عملیات را تمام کند. سپس ضربه دیگر تاسف بارتر بود ، مغز از استخوان های پا بیرون زد (همانطور که پارسی می نویسد) و بیمار بلافاصله در مقابل پزشکان درگذشت.
 
بیمار دوم یا به عبارت بهتر بیمار زنی بود که دچار فرسودگی عمومی بود . پزشک پارسی به پاک کردن بدن (سم زدایی در مدرن) و یک رژیم ترمیمی برای او  توصیه کرد. به هر حال ، چیزی مشابه در چنین مواردی توسط پزشکان مدرن توصیه می شود.
تجویز پزشک اروپایی حیرت آور بود. او که به سختی به بیمار نگاه می کرد ، اظهار داشت: شیطان وارد سر این زن شده است و باید سرش را بتراشند! زن بعد از تراشیدن سر ، دوباره به رژیم غذایی معمول خود بازگردد ، غذاهای غلیظ با سیر و خردل بخورد. وقتی وضعیت وی بدتر شد ، پزشک اروپایی گفت: "شیطان وارد مغز او شده است."و او همچنان به مداوای بیمار ادامه داد. او با استفاده از یک تیغ تیز ، برشی عمیق بر روی جمجمه برهنه بیمار ایجاد کرد. درمان بیشتر شامل مالش زیاد نمک بر روی سر بود. زن بدبخت در مدت کوتاهی درگذشت.
در نتیجه ، هر دو بیمار درگذشتند و پزشک پارسی که برای کمک به یکی از دوستان امیر اسامه بن مکنیز اعزام شده بود ، به زودی به خانه بازگشت.
اینگونه است که تعصب مذهبی منجر به رکود عمیق در توسعه همه علوم طبیعی در قرون وسطایی شد. فقط خرافات توسعه یافت.تعصب مذهبی در قرون وسطی منجر به اوج گرفتن استیضاح و آزار و اذیت گسترده مردمان و مخالفان شد 

نظرات

۱۴۰۱/۱/۷سازندگان فیلم های اختصاص داده شده به قرون وسطی اغلب بر روی داستان های عشقی، شوالیه های شجاع، دسیسه های قصر تمرکز می کنند و تصویری زیبا خلق می کنند که چشم بیننده را به خود جلب می کند. با این حال، بعید است که حداقل یک فرد مدرن که خود را در آن زمان می بیند، فضای آن را جذاب بنامد. کل شرایط غیربهداشتی، تعداد زیادی بیماری ناشی از عدم رعایت بهداشت مناسب، بوی تعفن و اینگونه می توانید قرون وسطی را توصیف کنید.

در ادامه بخوانید...

قصاب پاریس، هیولای خیابان لزر چه کسی بود

در
هیولای خیابان لزر چه کسی بود
همیشه ارتکاب جنایات در طول جنگ بسیار سودآور و بی خطر بوده است. این نتیجه گیری است که مارسل پتیو فرانسوی معروف به قصاب پاریس   در اوایل دهه 40 قرن گذشته به آن رسید. در حالی که کشور وی در چنگ آلمان بود ، او ، به گفته آنها ، شیاطین درونی خود را آزاد کرد.

کودکی شیطان آینده 

از کودکی شیطان آینده اطلاعات موثقی در دست نیست. مشخص است که وی بومی اکسر بود و در ژانویه سال 1897 به دنیا آمد. در زمان کودکی ، مارسل با رفتارهای خشن و نامناسب با تمایلات سادیستی و روانی مشخص شد ، بنابراین چندین بار می خواستند او را از مدرسه به علت عدم سلامت روان بیرون کنند. اما آموزش و پرورش ، به خاطر خطای انسانی در بررسی پرونده، پتیو را اخراج نکرد.در ادامه مقاله( قربانیان) قربانی یک اشتباه، به خاطر خطای انسانی را بخوانید) در سال 1914 ، پس از یک حمله سادیستی دیگر توسط پتیو ، وی برای معاینه به متخصصان سلامت روان اعزام شد. و هیئت پزشکی پسر را از نظر روحی ناسالم تشخیص داد. البته مارسل از یک موسسه آموزشی معمولی اخراج شد و به یک موسسه تخصصی منتقل شد.
 
بسیج سرباز فقط در سال 1916 ، هنگامی که فرانسه به شدت به سربازان نیاز داشت ، به پتیو رسید. جالب اینجاست که اکنون کمیسیون پزشکی هیچ ناهنجاری ذهنی را مشاهده نکرده و مارسل به جنگ رفت.(باز هم خطای انسانی) 
 
دشوار است که مسیر جنگ فرانسوی ها را درخشان بنامیم. در یکی از اولین نبردها ، وی مجروح شد و به بیمارستان اعزام شد. اما برخورد طبیعی با پتیو یک کار غیرممکن بود - او  شروع به سرقت کرد و از آنجا که زمان جنگ بود ، هیچ کس به فکر فرستادن او به بیمارستان روانی نبود. و مارسل به زندان رفت. از آنجا - به بیمارستان. فقط در اوایل تابستان سال 1918 بود که پتیو دوباره وارد خط مقدم جبهه شد. اما فقط برای اینکه دوباره در مدت کوتاهی در بیمارستان بماند. معلوم شد که پتیو با شلیک به زیر پا از جبهه مرخص و بیمارستان ارسال شده است ...
 
جنگ تمام شد. در زمان پیروزی هرج و مرج، مارسل نقاب جانبازی در خدمت را به خود گرفت. می پرسید چرا؟ او حق داشت ، زیرا جنگیده بود. با تشکر از این ، وی موفق به تحصیل در رشته پزشکی شد و برای کسب تجربه در یکی از بیمارستانهای روانپزشکی فرانسه اعزام شد. مشخص است که در زمینه جدید ، مارسل آنقدر خوب خود را نشان داد که قبلاً در سال 1921 موفق به گرفتن مدرک دکترا شد. و به زودی این متخصص نادیده گرفته شده در شهر بورگوندی ویلنو-سور-یون مستقر شد.
 
هیولای خیابان لزر چه کسی بود
پتیو در دادگاه ./ عکس
 
باید بگویم که مارسل به طرز ماهرانه ذات خود را از چشمان کنجکاو مردم پنهان کرده بود. برای ساکنان شهر ، او تقریباً یک قهرمان واقعی شد ، و همه را برای دیدن یک پزشک واقعی ، آماده در هر زمان بودند. درست است ، در همان زمان ، پتیو ، به اصطلاح ، دارای یک شخصیت دوگانه بود. اگر او از راه قانونی به بعضی از بیماران کمک می کرد ، دیگران خوش شانس نبودند. در بیمارستان Villeneuve-sur-Yonne بود که پتیو ابتدا آزمایشات پزشکی را با استفاده از داروهای غیرقانونی شروع کرد. به عبارت ساده ، با هدایت تنها یک منطق شناخته شده ، بیمار را انتخاب میکرد و به او مواد مخدر می داد. همچنین ، او به طور پنهانی و با پول زیاد "به" زنان "کمک می کرد تا بارداری ناخواسته را خاتمه دهند.
 
طبق یک نسخه ، در سال 1926 ، مارسل برای اولین بار مردی را به قتل رساند. با درجه احتمال بیشتر می توان ادعا کرد که لوئیز دلاوو به دست او درگذشت. این زن یکی از بیماران پتیو بود. اما بعد از آن زیاد به نزاع پرداختند. به طور تصادفی یا عمدی ، پزشک لوئیز را به قتل رساند. مطابق نسخه رسمی ، این زن از دست او فرار کرد ، تصمیم به انتقال به شهر دیگری گرفت که در آن هیچ کس از گذشته او خبر نداشت.
اینمدرک کاملاً مناسب پلیس بود اما پلیس حتی به این واقعیت شک نکردند که همسایگان دیده اند که چگونه شبانه مارسل به طریقی یک جعبه بزرگ و سنگین را داخل ماشین خود بار می زند. سپس این جعبه پیدا شد. و تقریباً بقایای انسانی کاملاً تجزیه شده را در آن پیدا کردند. در این معاینه مشخص شد که یک زن در جعبه وجود داشته است. اما در شناخت زن داخل جعبه مشکلی پیش آمد.
 
در همان سال ، یک رویداد مهم برای مارسی رخ داد - وی به عنوان شهردار این شهر انتخاب شد. نه سقط جنین و نه دادرسی در مورد ناپدید شدن دلاوو شهرت وی را خراب نکرد. با تبدیل شدن به "خدمتگزار مردم" ، پتیو کارش را آغاز کرد و ... شروع به سرقت به سادگی در مقیاس کیهانی کرد. ساکنان ویلنو به سرعت فهمیدند که در انتخاب خود اشتباه کرده اند و شروع به ارسال پیام های بی شماری به بخشدار کردند ، که در آن آنها شهردار را به اختلاس متهم می کردند.
و بالاخره در سال 1931 ، مارسل استعفا داد. گناه او اثبات شد ، اما ... او مجازاتی را تحمل نکرد. چرا؟ هیچ پاسخی برای این سوال وجود ندارد.
 
به لطف کاریزما و فصاحت در سخن گفتن ، مارسل به سرعت در پاریس مستقر شد. توانایی انجام سقط جنین و معالجه با مواد مخدر ، وی را به یک پزشک زیرزمینی اما بسیار محبوب تبدیل کرد. و در سال 1936 ، پتیو برای خودش به سطح جدیدی رسید - او توانست كاملاً بصورت قانونی صدور گواهی فوت بدهد.
 
هیولای خیابان لزر چه کسی بود
 
در زیرزمین خانه. / عکس
 
با وقوع جنگ جهانی دوم ، زندگی پتیو به طرز چشمگیری تغییر کرد. او نام خود را تغییر داد ، یوجین شد و با انرژی مضاعف چرخش فعالیت جنایی را آغاز کرد. در ابتدا ، وی با گرفتن پاداش قابل توجه ، گواهی هایی از عدم سلامتی را صادر کرد.(برای نرفتن به جنگ) آنها نوعی بلیط برای زنده ماندن بودند ، زیرا دارنده چنین گواهی ای دیگر ترس اینکه وی برای کار اجباری به آلمان فرستاده شود را نداشت.
 
اما به زودی مارسل با طرح جدیدی برای درآمدزایی روبرو شد. علاوه بر این ، این ایده اجازه می داد که با یک تیر دو نشان را بزند (دو پرنده را با یک سنگ بکشند): پتیو برای کمک به افراد مظنون ، مسیر فرار از فرانسه به کشورهای آمریکای جنوبی را برقرار کرد. دکتر یوجین برای افرادی که می توانستند برای فرار 25000 فرانک اختصاص دهند (مبلغ فضایی برای دهه 40) ، با جدی ترین نگاه اطمینان می داد که او را از ظلم آلمان نجات خواهد داد. علاوه بر این ، ملیت نقشی نداشت ، اصلی ترین چیز پول بود. بنابراین ، در این واقعیت که مشتریان اصلی وی یهودی بودند ، جای تعجبی ندارد. در حقیقت هیچ مسیری برای فرار از اقیانوس وجود نداشت.
 
پس از دریافت پول ، پتیو سرم خاصی را به مشتری خود معرفی میکرد (ظاهراً واکسنی برای بیماریهای اپیدمی در آمریکای جنوبی) و ... پس از مدت کوتاهی جسدها را بصورت تکه تکه در سطل های زباله پنهان میکرد. سیستم کار می کرد. مرد در حال ناپدید شدن بود در ظاهر او به امریکای جنوبی رسیده بود، اما در حقیقت ، متأسفانه به قتل رسیده بود. اما خلاص شدن تدریجی از اجساد به روش معمول بسیار خطرناک شد . و قاتل فهمید که اجساد نباید خانه او را ترک کنند. بنابراین ، او یک کوره را در زیرزمین ساخته و ابعاد آن فقط برای سوزاندن بقایای جدا شده مناسب بود. این تصمیم منجر به دستگیری یکی از خونین ترین و بدبین ترین جنایتکاران در فرانسه شد.
 

شکار شیطان ، قصاب پاریس

فعالیت غیرقانونی پول زیادی را برای پتیو به ارمغان آورد. آنقدر زیاد که وی توانست در خیابان شانزدهم پاریس مسکن بخرد. بر این اساس ، همسایگان او به افرادی ثروتمند و تأثیرگذار تبدیل شدند. اما یکی از همسایگان در 11 مارس 1944 بود که برای بوی بیمارگونه عجیب و غریبی که تمام منطقه را رنج می داد ، به پلیس گزارش داد. و منبع آن لوله خانه شماره 21 بود. اگر چنین تماسی از منطقه پولدار ها صورت نمی گرفت ، پلیس ممکن بود پیگیری نکند ، اما پیام منطقه 16 باید بررسی شود. معلوم شد که همسایگان فریب نخورده اند: دود در آنجا در حال خاموش شدن بود و بوی بد خود را بیرون می داد. نگهبانان به سرعت فهمیدند که صاحب عمارت پتیو است. 
 
پلیس پس از چند ساعت انتظار برای او ، درب را زد. بو، آنها را به زیرزمین ، که کوره در اندازه چشمگیری واقع شده بود ، سوق داد. در کوره وی یک دست در حال سوختن را دیدند. به زودی پزشکی قانونی رسید و کار خود را آغاز کرد. و بعد خود پتیو ظاهر شد. او به هیچ وجه شوکه نشد ، بلکه برعکس، با افتخار به پلیس گفت که در نهضت مقاومت است و همه بقایا به طور انحصاری به نازی ها تعلق دارد. و ... آنها به او اعتماد داشتند.
 
هنوز هم سال 1944 بود و همانطور که می دانید فرانسه در جنگ بود. به محض اینکه پلیس از عمارت خارج شد ، مارسل فرار کرد. او می دانست که دفعه بعد آلمانی ها خواهند آمد و آنها مطمئناً به افسانه جنگ با فرانسوی ها به نام هیتلر اعتقاد ندارند.
 
هیولای خیابان لزر چه کسی بود
پتیو. در دادگاه / عکس
 
پزشکی قانونی بقایای بیش از 60 نفر را کشف کرد. آنها موفق به شناسایی هویت برخی از کشته شدگان شدند. بیشتر آنها یهودی بودند ، نه سربازان رایش سوم ، که پتیو به قول خودش با آنها بسیار فعالانه جنگیده بود. پلیس اجسادی که قبلا بصورت پراکنده درگوشه و کنار شهر پیدا کرده بود را به یاد آورد و یا افرادی که بصورت تصادفی در سطل های زباله در مناطق مختلف پاریس پراکنده بودند، افتاد .
همانطور که می گویند پازل ها به یک تصویر تبدیل شده اند. قاتل سریالی که مأموران اجرای قانون یک سال قبل از این وقایع بیهوده جستجو کردند ناپدید نشده بود. او فقط الگوی عمل را تغییر داده بود. آنها موفق شدند این را به لطف کار دانشمندان پزشکی قانونی اثبات کنند.
 
جستجوی پتیو به چیزی منجر نشد ، او ناپدید شد. مدتی آنها او را فراموش کردند ، اما ... دکتر ناگهان برگشت. پس از رهایی پایتخت فرانسه از مهاجمین ، این جنایتکار به دلایلی تصمیم گرفت که زمان آن رسیده است که یک رفتار ناعادلانه را اعلام کنیم. او روزنامه ها را به عنوان اسلحه انتخاب کرد. از طریق رسانه ها ، پتیو سعی کرد به مردم بگوید که آلمانی ها او را دستگیر کرده اند.
پلیس موفق به ردیابی جنایتکار نشد. اما آنها موفق به پیدا کردن برادرش ، موریس شدند. او هیچ ایده ای در مورد فعالیت های جنایی یکی از بستگان خود نداشت (بازجویی های متعدد این موضوع را تأیید کرد) و فقط گفت که وی به نمایندگی از مارسل ، وسایل او را برای دوستان خاصی آورده بود.فرانسوی ها اعتقاد داشتند كه او واقعاً به مردم كمك می كند تا از دست نازی ها در خارج از كشور پنهان شوند.
 
اما پلیس ها قرار نبود تسلیم شوند. آنها علیرغم دشواری هایی که در هر نوبت با آنها روبرو بودند ، تلاش های خود را برای پرده برداری از علت قاتل سریالی ادامه دادند. موضوع تحقیقات، پلیس را به سمت بایگانی گشتاپو سوق داد که آلمانی ها یا وقت برای نابودی نداشتند و یا به سادگی آن را فراموش کرده بودند. پلیس پروتکل های بازجویی از ایوان دریفوس معروف را پیدا کرد. با تشکر از آنها ، آنها توانستند ثابت کنند که این پتیو بود که زیر ماسک دکتر یوجین پنهان شده بود.
 
جستجوی قاتل در سرتاسر فرانسه انجام شد. در اواخر اکتبر سال 1944 ، در یک ایستگاه حومه نزدیک پاریس ، پلیس هنگام بررسی اسناد ، مردی را متوقف کرد. براساس اسناد ، نام وی هنری والری واتروالد - نظامی سابق و عضو مقاومت بود. این فقط ظاهر و رفتار واتروالد باعث ایجاد سوء ظن در میان نگهبانان شده است. پس از بررسی معلوم شد ژاندارم های معمولی موفق به گرفتن یک پزشک قاتل شده اند.
 
پتیو هنگام بازجویی با اطمینان رفتار کرد. این پزشک پشت ماسک مقاومت پنهان شد و تلاش کرد پلیس را متقاعد کند که وی فقط آلمانی ها و خائنان را در فرانسه کشته است. مارسل همچنین گفت که ، با وجود وضعیت "دشمنان میهن" ، زندگی خود را تا حد ممکن انسانی انجام داد: یا سم را تزریق می کرد ، یا به قهوه سم اضافه می کرد.
 
اما این باعث نشد قاتل سریالی فرانسوی نجات یابد. در این تحقیقات ، قتل 26 نفر اثبات شد. نتیجه آن مجازات اعدام با گیوتین بود. این حکم فقط در اواخر ماه مه 1946 اجرا شد. اما پلیس نتوانست بفهمد که پزشک چند نفر را کشته است. براساس محافظه کارانه ترین تخمین ها ، خون 63 قربانی روی دست او است.
 
در حالی که دادگاه در حال انجام بود ، رسانه های فرانسوی در حال چاپ مقاله در مورد قاتل بودند. و در هر یک از او نام مستعار جدیدی داشت: "قصاب پاریس" ، "هیولا از خیابان لزر" و دیگران. اما هنوز هم نام مستعار اصلی "دکتر شیطان" بود. وی با این نام وارد تاریخ جنایتکاران فرانسه شد.

نظرات

در ادامه بخوانید...

20 وسیله قدیمی که مردم کاربرد آن را نمی دانند

در
سرعت پیشرفت فناوری ها به قدری بالا است که حتی دستگاه های تولید شده 3-4 سال پیش نیز از رده خارج به نظر می رسد حال چه انتظاری است که در مورد وسیله قدیمی و وسایل خانگی قرن گذشته و چگونگی استفاده و اسم این وسایل قدیمی را بدانیم؟ اما اگر هنوز هم یک چیز عجیب غریب را پیدا کرده اید و نمی دانید برای چیست ، فقط از آن عکس بگیرید و از افراد در اینترنت سؤال کنید. این دقیقاً همان کاری است که کاربران مقاله ما انجام دادند.
 
تحقیق در مورد وسایل قدیمی
sayarak.com تصمیم گرفت که زمان آن رسیده که مجموعه ای از عکس های دیگر از وسایل عجیب غریب  و وسایل خیلی قدیمی را که مردم در خانه های خود و خیابان پیدا کرده اند (20 وسیله عجیب که مورد استفاده آن باید توسط کل اینترنت کشف شود) ، را با کاربران به اشتراک بگذارد. قبل از دیدن جواب ها کمی فکر کنید شاید حدس زدید که این وسیله قدیمی و شاید عتیقه برای چه کاری استفاده می شوند.شاید به عنوان آنتیک در دکوراسیون خانه بتوانید استفاده کنید.

نام این وسیله قدیمی چیست

یک خانه خریداری کردم. این مورد را در دیوار زیرزمین پیدا کردم.به نظر شما برای چیست؟

 

جواب: این زنگ خطر آتش سوزی است .
 

من آخر هفته این چیز کوچک را با قیمت 2 دلار خریداری کردم.

تیغه ها از جنس استیل هستند و با یکدیگر همگرایی ندارند.
جواب: این بخشی از ابزار نجاری است که برای سطوح مقعر استفاده می شود.
 

وقتی دسته را بچرخانید ، صفحه کمی بالا می آید و بعد پایین میرود. این چیست؟

جواب: این وسیله Casagrande است، برای آزمایشات و آزمایشهای فیزیک و ریاضی
 

من در یک هتل متوجه این شدم

بخشی از قفسه های اتاق من فلزی است. این برای چیست؟
جواب: این مکانی است که می توانید بدون آسیب رساندن به قسمت چوبی ، کلیدها را پرتاب کنید.
 

ما در لندن چنین چیزی را دیدیم. قسمت وسط برای چیست؟

جواب: این دستگاه پخش کننده صابون مایع است .
 

من فقط می دانم که این مورد در آشپزخانه استفاده می شود

جواب : این برش غلتکی برای شیرینی است.
 

وسایل قدیمی چوبی

هنگام فروش املاک و مستغلات آن را پیدا کرد

جواب: این ساعت است.
 

این چه قاشقی است؟ احتمالاً نام خاصی دارد

جواب : این قاشق مناسب برای سوپ خامه ای است.
 

این جعبه چوبی که شبیه یک تلفن است چیست؟ اسم این وسیله قدیمی چوبی چیست

فروش در انگلستان ، فروشنده نمی داند که کار این وسیله چیست! اسم وسیله قدیمی چوبی 
 جواب: این یک آتش زنه (سنگ چخماق) است
 
من یک آپارتمان را در Airbnb اجاره کردم و در اینجا چنین چیزهایی جلوی درب آویزان است.

فکر می کردند آنها برای دوچرخه هستند

جواب: اینها قفسه های نگهدارنده تخته های موج سواری هستند.

من چنین چمدانی را در فرودگاه دیدم!

عجیب ترین وسایل قدیمی 

جواب: این برای کلاه است.
 

چیزی که در بالا قرار دارد مانند سنجاق است ، اما من نمی دانم آنهایی که در قسمت پایین قرار دارند چیست؟

جواب: اینها یقه های یقه پیراهن است.
 
من در رستورانی در توکیو نشسته ام ، آنها چنین چنگالی آوردند.

این چنگال برای چیست؟

جواب: این چنگالی برای جدا کردن تکه های کباب از سیخ است
 

هر ایده ای می تواند باشد؟

جواب: این یک فنجان برای آب معدنی است که در کارلووی وری مشهور است.
 

این وسیله قدیمی چوبی  را در یك عتیقه فروشی به قیمت 1 دلار خریداری كردند

از جنس چوب است ، به صورت عروسک است ، اما در داخل آن مارپیچ قرار دارد. وسیله قدیمی چوبی
جواب: این یک وسیله خیاطی است که در آن می توانید نخ های رنگ وارنگ را دور هر کدام از مارپیچ ها بپیچید.(وسیله ای که بشود برای دوخت و دوزهای یهویی استفاده شود)
 

یک قاشق فیلتر دار در یک طرف و از طرف دیگر نی می باشد. فکر می کنید این برای چیست؟

جواب:چای خشک داخل قسمت صافی مانند ریخته می شود و درون آب جوش قرار می گیرد و از طزیق نی هم نوشیده می شود فقط باید مواظب بود زیرا نی احتمالا داغ می شود. 
 

چرا این ستون ها را با زنجیر بسته اند؟

من آنها را در نزدیکی مسیرم در پارک دیدم.
جواب: ظاهراً خرس هایی در پارک وجود دارند که سطل های زباله را برداشته و خالی می کنند . این دستگاه برای جلوگیری از سرقت سطل های زباله است ، اما به نظر می رسد که این بار کمکی نکرده است.

به نظر شما این دستگاه چیست؟

جواب: این یک شراب سوغاتی است که در اصل از اسپانیا می باشد
 

چه فلاسک عجیبی است؟

جواب: این فقط یک گلدان تزئینی است. در اینجا یک مثال آورده شده است:

 

کدام یک از موارد این لیست را حدس زدید؟ دوست دارید وسایل خیلی قدیمی را ببینید مقاله  (20 وسیله عجیب که مورد استفاده آن باید توسط کل اینترنت کشف شود) را بخوانید.

نظرات

۱۴۰۰/۴/۲۴این وسیله چیست ....... چه چیزی قیمت وسایل خیلی قدیمی را تعیین می کند؟ درک این نکته مهم است که حتی در یک بخش از بازار وسایل قدیمی و اشیا عتیقه ، قیمت بسیار متفاوت است. اغلب حتی برای آثار یک نویسنده فاصله قابل توجهی در قیمت وجود دارد. چه چیزی این تفاوت را در وسیله تعیین می کند؟ یکی از عوامل قیمت در وسیله های قدیمی ، قدمت یک چیز یا شی هنری است. هر چه قدیمی تر باشد ، قاعدتاً هزینه آن نیز بالاتر است. عامل دوم در عجیب ترین وسایل قدیمی سالم بودن است. به همان اندازه که ارزش بسیاری دارد ، اگر آسیب زیادی ببیند ، از بین برود ، یا به صورت نامناسب ذخیره شود ، به دست آوردن قیمت مناسب برای آن دشوار است. سوم شهرت است. عجیب ترین وسایل قدیمی بومها ، مجسمه ها یا سایر اشیا عتیقه معروف تر ، ارزش آنها بالاتر است. انحصار با عامل شهرت رابطه نزدیک دارد. اگر چیزی منحصر به فرد باشد ، ارزشمند تر است. و برعکس ، اگر شی هنری دارای آنالوگهای زیادی باشد ، سود بالایی از آن دریافت نخواهید کرد. کلاسیک ها ابدی هستند ، اما سرمایه گذاری در آثار استادان تازه کار خطرناک است - حتی اگر در آینده نویسنده شناخته شود و آثار او از نظر قیمت بالا بروند ، زمان زیادی طول می کشد و شاید فرزندان از طریق این چیز های قدیمی سود کسب کنند.

۱۴۰۰/۴/۲۴چه کسی در تجارت وسیله ها ی عتیقه و وسایل های قدیمی موفق خواهد شد کسب درآمد از طریق اینترنت ، نحوه تجارت عتیقه و وسیله های قدیمی می توان به طور خلاصه تصویر یک سرمایه گذار را توصیف کرد که می تواند در محیط عتیقه و چیزهای قدیمی موفق باشد.برای شروع ، او باید یک سپرده برای خرید عتیقه و عجیب ترین وسایل قدیمی داشته باشد. او باید تحقیق در مورد وسایل قدیمی انجام دهد تا بتواند بازار اشیا عتیقه و وسایل خیلی قدیمی را تجزیه و تحلیل کند ، روند فعلی را پیگیری کند تا بتواند در مناطق امیدوار کننده سرمایه گذاری بهینه انجام دهد. همچنین برای او مهم است که مراقب باشد که با وسیله ای که جعلی است روبرو نشود. برای این کار داشتن یک آموزش موزه یا تجربه ارزیابی و تعیین اصالت مطلوب است. در صورت تمایل ، سرمایه گذار می تواند از خدمات متخصصان استفاده کند. برای موفقیت ، او باید شرایط مناسب نگهداری چیزهای باستانی را فراهم کند. این نیز یک هزینه است ، زیرا ذخیره بسیاری از کتابهای آنتیک و عتیقه جات به تجهیزات ویژه ای نیاز دارد. سرانجام ، مهم است که چنین سرمایه گذاری صبور و ماجراجو باشد تا لحظات بهینه را برای خرید و فروش مجدد عتیقه جات با حداکثر سود برای خود فراهم کند. آیا تجارت عتیقه برای افراد مبتدی مناسب است؟ این سوال پیچیده است و تا حد زیادی به میزان آمادگی فرد مبتدی برای پیچیدگی های چنین شغلی بستگی دارد.

در ادامه بخوانید...