بیانیه آلما آتا چیست؟
طاهره مصطفویدر۱۴۰۳/۲/۱۸
بخش اول مقاله پژوهشی بهداشت برای آحاد مردم جهان و بیانیه آلما آتا چیست؟
علیرغم جایگاهی که همکاری بین نقشی در پیاده سازی مراقبتهای بهداشتی اولیه و رسیدن به MDG ها دارد، این راهبرد (فرای اعمال چندبخشی عمودی اما مرتبط) در کشورهایی در حال توسعه از جمله نیجریه به طور گسترده به کار گرفته نشده است. با این حال، فرصتهایی برای استفاده از این راهبرد برای رسیدن به پیامدهای بهداشتی که براساس سازمان بهداشت جهانی «اثربخش، بهره ور یا پایدارتر از عمل بخش بهداشت به تنهایی» هستند وجود دارد.
به صورت مفهومیتر و عملیتر، میتوان یک «مثلث غفلت» از همکاری بین بخشی برای بهداشت را توصیف کرد. نخست، راهبردهای «خارج از بهداشت» (مثل تدارک آب تمیز) خارج از کنترل قانونی بخش بهداشت است. این به خصوص مهم است زیرا مردم از بخش بهداشت انتظار بهداشت از جمله خدمات بهداشتی ارتقا، پیشگیری، درمان و توانبخشی دارند. بنابراین، مسئولیت و تقصیر عملکرد ضعیف مراقبتهای بهداشتی اولیه که در اقدامات بین بخشی ضعیف قابل رهگیری است، معمولاً به طور انحصاری به بخش بهداشت ضعیف نسبت داده میشود. دوم، خود مراقبتهای بهداشتی اولیه در دستور کار بخشهای «خارج از بهداشت» برای توجه عملیاتی یا هد ف گیری آنها قرار ندارد. شواهد تجربی نشان میدهند که مراقبتهای بهداشتی اولیه به طور عمده به طور تصادفی از سایر بخشها نفع میبرد.
بنابراین، تصمیم به ایجاد یک جادهی ارتباطی بین جوامع توسط اهداف اولیهی سیاسی صورت میپذیرد، نه فواید هستهای مثل ایجاد دسترسی به خدمات مراقبت بهداشت و فعالیتهای اقتصادی. در واقع، ایجاد چنین جادهای میتواند موجب از دست دادن محصولات و زمینهای کشاورزی و بدون جبران شود که منجر به سوتغزیه و فقر در خانوارها و جوامع تحت تأثیر میشود. سوم، در حالی که همکاری بین بخشی در اسناد سیاسی بهداشت مثل سیاستهای ملی بهداشت نیجریه و در جامعهی علمی ارائه شدهاند، پروژههای همکاری فعال بین بخشهای بهداشت و بخشهای «خارج از بهداشت» عملاً نادر است.
به نظر نمیرسد خود بخش بهداشت دارای ابتکارهای عملی کافی جه همکاری بین بخشی باشد. این مثلث غفلت با نگرش «صبر کن و ببین» و «امیدوار باشیم چیزها بهتر میشوند» از جانب ذینفعان بدتر میشود. این شبیه به موقعیتی است که در آن به «هرکسی» گفته شده وظیفهای دارد (همکاری بین بخشی برای مراقبتهای بهداشتی اولیه)، از «کسی» (بخش بهداشت) انتظار میرفت آن را انجام دهد؛ در نهایت، «هیج کس» آن را انجام نداد!
به منظور نشان دادن بیشتر این پدیده، بیماریهای مرتبط با آب در نیجریه حدود 80 درصدد از کل بیماریها را تشکیل میدهند. در حالی که تدارک آب تمیز یک مؤلفهی کلیدی از مراقبتهای بهداشتی اولیه و MDG ها است، خارج از کنترل قانونی بخش بهداشت است. اتکا به آب آلوده برای بقا در جوامع خیلی فقیر که فاقد دسترسی مردم به آب تمیز است امری رایج است که آنها را در معرض بیماریهای اسهالی قرار میدهد.
خود مراقبتهای بهداشتی اولیه در دستور کار بخش، مسئول تدارک آب تمیز نیست (برای مثال، بخش کار). با این حال، تلاشهای بین بخشی برای تهیهی آب آشامیدنی برای بهداشتدر برخی از کشورها مثل نیجریه علیرغم اپیدمیهای مکرر بیماری وبا در آن کشور، ناشناخته است. به علاوه، سیستمهای بهداشتی تاریخی و معاصر به طور عمده حول خدمات بهداشتی درمانی، ارتقایی، پیشگیری و توانبخشی و یک حمایت مدیریتی از آنها ساختار یافتهاند.
در این زمینه، سیستم مراقبتهای بهداشتی اولیه با استفاده از راهبردهای یکپارچهای مثل آموزش سلامت، ایمن سازی و کمپینهای دارویی، درگیر برنامههای کنترل بیماری هستند. این ترکیبها به عنوان چارچوبی برای تخصیص نقشها، مسئولیتها و وظایف به بخش بهداشت تداوم یافتهاند. اما این سیستم در حال حاضر ناقص است و برای پاسخ بهینه به چالشهایی که توسط ورودیهای ضعیف خارج از بخش بهداشت که برای مراقبتهای بهداشتی اولیه مورد نیاز هستند ایجاد میشوند بیش از حد محافظه کارانهاند. در این شرایط، چون بخش بهداشت ملزم به پیاده سازی مراقبتهای بهداشتی اولیه است، به نظر میرسد الزام اخلاقی، مداخله در این تنگنایی است که توسط «مثلث غفلت» ایجاد شده است.
مشکل مربوط به همکاری بین بخشی در کشورهای در حال توسعه در تنگی تجارب برنامهای منظم نهفته است. این مسئله احتمالاً با آنچه در کشورهای توسعه یافته به دست میآید که در آن تجارب همکاری بین نقشی فرصتهای فراوانی برای تحلیل تجربی فراهم میکنند و در نتیجه شواهد خوبی به نفع یا بر ضد استفاده از این راهبرد ارائه میکنند، تفاوت دارد. هدف تجاربی که در پاراگرافهای بعدی اشاره شده است، توجیه نیاز به تشویق به کارگیری این راهبرد به این امید است که تجربهی بیشتر در طول زمان، شواهد بیشتری فراهم کند.
علیو در مطالعهی خود از تعیین کنندههای نرخ مرگ و میر، بیماری و ناتوانی مربوط به شرایط پزشکی اورژانسی، تصادفها، آسیبها و فجایع در نیجریه، در ابتدا یک «تحلیل محتوا از اسناد مرتبط، مصاحبه با متخصصان و عقاید رایج» اجرا کرد. تحلیل خطر با کمک رایانه از یافتههای او نشان دهندهی همکاری بین بخشی ناکافی بین بخشهای دولتی شامل بهداشت، کارخانهها و مسکن، دفاعی و نیروی پلیس و همچنین دولتهای ایالتی و محلی به عنوان تعیین کنندههای کلیدی مشکلات بهداشت شناسایی کرد. با همین نرم افزار، او از نقشه کشی خط مشی برای ایجاد توصیههایی استفاده کرد که شامل تاکید بر همکاری بین بخشی به عنوان یک فرآیند و یک هدف نهایی و به عنوان یک مؤلفهی هستهای در پیاده سازی این خط مشی بود . یکی از ارزشهای این مطالعه، ملاحظهی همکاری بین بخشی به عنوان یک شرط ضروری بهبود شاخصهای سلامت در نیجریه است.
در یک مطالعهی مقطعی که در یک منطقهی روستایی در بولیوی صورت گرفت که در آن برنامهی کودکان را نجات بده مؤثر بود، این فرضیه که مشارکت در برنامههای رشد بین بخشی موجب بهبود رفتارهای بهداشت و پیامداهی بهداشتی بهتر میشود آزمون شدند. چهار گروه از 2552 نفر در 499 خانوار با سطوح مختلف دسترسی به برنامههای سازمانی مقایسه شدند، افراد مشارکت کننده در برنامههای بهداشت؛ افراد دارای دسترسی به اعتبار بهداشت و کارآفرینی خرد، خانوارهای شرکت کننده در برنامههای بهداشت و سواد، شرکت کنندگان در هر سه برنامه (بهداشت، اعتبار و سواد) و یک گروه مقایسه از خانوارهای بدون دسترسی به این برنامهها. این مطالعه نشان داد که حتی بعد از کنترل عوامل مزاحم بالقوه مثل طبقهی اجتماعی، منبع آب نوشیدنی و در دسترس بودن تسهیلات بهداشتی، کودکان خانوارهای شرکت کننده در هر 3 برنامه به احتمال کمتری نسبت به کودکان جوامع مقایسه دچار سوءتغذیه یا در معرض خطر آن قرار میگرفتند .
رویکرد بین بخشی عمده در پاسخ ملی نیجریه به کنترل HIV/AIDS، نظارت ریاست جمهوری بر بخش بهداشت است. این شامل یک کمیتهی عملم لی برای HIV/ADIS (NACA) با عضویت بخشهای عدالت، رفاه اجتماعی، بهداشت، آموزش، اطلاعات و سایر بخشها است. مجموعههای مشابهی در سطوح منطقهی دولت محلی و ایالتی وجود دارد. این کمیتهها به لحاظ قانونی تحت هدایت مسئولین رده بالای دولت مثل فرمانداران ایالتی در سطح ایالتی هستند اما به لحاظ عملی تحت رهبری سران مربوطهی بخشهای بهداشت از طرف آنها است. NACA با درگیر شدن در دفاع از بخش خصوصی برای حمایت از برنامههای مشاوره و آزمایش HIV/AIDS برای جوانان و برنامههای حمایت اقتصادی برای افراد دچار HIV/AIDS (PLWA)، رهبری نیرومندی برای برنامهی کنترل فراهم کرده است. همچنین، NACA شراکت بین NGO های محلی و آژانسهای حمایتی خارجی و بین المللی را تسهیل کرده است . به این شکل، شبکههای بین بخشی بسیاری (مثل شبکههای بین گروههای حمایت HIV/AIDS و تسهیلات بهداشتی و بین وزارتهای بهداشت و کار) برای پرداختن به چالشهای متعددی که افارد مبتلا به HIV/AIDS با آنها مواجه هستند ایجاد شده است. این مطالعات و برنامهها امید فراهم کردهاند که همکاری بین بخشی میتواند پیاده سازی مراقبتهای بهداشتی اولیه و پیشرفت سریع MDG ها را تقویت کند.
از قبل، منطقی است انتظار داشت که همکاری بین بخشی کافی پتانسیل ایجاد بهبود در وضعیت بهداشتی مردم را داشته باشد. در واقع، همانطور که علیو استدلال کرد، همکاری بین بخشی بسنده بین بخش دولتی و خصوصی، و دولت فدرال و سازمانهای غیرسوددهی خصوصی، مؤسسات دو جانبه و چند جانبه یک ابتکار راهبردی مهم برای کاهش نرخهای مرگ و میر، شیوع بیماری و معلولیت مرتبط با شرایط پزشکی اورژانسی، تصادفها، آسیبها و بیماریها در نیجریه است . اما این سؤال باقی میماند که چه کسی و چگونه باید این فرآیند را آغاز کند و به جلو پیش ببرد.