راهنمای تربیت کودک(بخش ششم)

در

 

تنبیه رفتار در نظریه شرطی سازی کنشگر اسکینر

(سیارک) در مقاله قبلی هر آن چه را که لازم بود درباره تقویت رفتار بیان کردیم و مثال های فراوانی در مورد آن ها گفته شد. در این بخش سعی می شود تنبیه رفتار کنشگر و هر آن چه از این نظریه برای تربیت کودک لازم است بیان شود.

قبلا اشاره کردیم که تقویت چه مثبت باشد و چه منفی موجب نیرومند شدن رفتار می شود. یعنی احتمال رخ دادن رفتار را در شرایط یکسان در آینده افزایش می دهد.در مقابل تقویت، تنبیه قرار دارد. تنبیه موجب ضعیف شدن رفتار یا کاهش احتمال وقوع آن در آینده می شود.

اگر ارگانیسم، رفتاری انجام دهد که پیامد نامطلوبی به دنبال داشته باشد آن رفتار ضعیف می شود و احتمال وقوع رفتار در آینده کم می شود. به این حالت تنبیه رفتار گفته می شود.موشی را در نظر بگیرید که در جعبه ای قرار دارد. اگر موش اهرمی را بکشد و به دنبال آن به او شک برقی وارد شود. رفتار کشیدن اهرم ضعیف می شود و احتمال انجام آن در آینده کاهش می یابد. کودکی که در مقابل والدین خود کر ناپسندی انجام می دهد با اخم یا سیلی یا قهر و طرد کردن والدین روبرو می شود و در تنیجه احتمال وقوع این رفتار از کودک در آینده در حضور والدین کم می شود. هر چند که در بخش های بعدی راه حل های بهتری برای جایگزینی تنبیه های گفته شده در این مثال بیان خواهیم کرد. زیرا تنبیه فیزیکی کودک و طرد کردن نباید صورت بگیرد و این مثال فقط برای تفهیم مفهوم تنبیه آورده شده است.

به طور کلی به یاد داشته باشید که استفاده از تقویت بهتر از استفاده از تنبیه است و اکثر روانشناسان بر این مسئله تأکید می کنند.

همان طور که در شکل می بینید تنبیه به طور کلی به دو دسته تنبیه ارائه ای و تنبیه حذفی تقسیم بندی می شود. تنبیه ارائه ای به تنبیهی گفته می شود که در آن محرکی ارائه می شود تا احتمال وقوع رفتار در آینده کاهش پیدا کند. در تنبیه حذفی یک محرک حذف می شود تا در آینده احتمال وقوع رفتار کاهش پیدا کند.

تنبیه ارائه ای شامل چهار مورد: بازدارنده ها، تنبیه فیزیکی، کار اضافی و شرمساری و تحقیر است.

بازدارنده ها به هر حرکت یا کلامی گفته می شود که موجب شود رفتار کودک متوقف شود مانند گفتن کلمه ی هیس یا اشاره کردن با انگشت به همین نشانه یا اخم کردن و ...

تنبیه فیزیکی به آزار و اذیت فیزیکی کودک گفته می شود .

 

کار اضافی به تنبیهی گفته می شود که در طی آن کودک به عنوان تنبیه مجبور می شود کار اضافه ای را که مسئولیت او نیست انجام دهد.شرمساری و تحقیر استفاده از کلمات و حرکاتی است که موجب تحقیر کودک شود.

 

تنبیه حذفی شامل محروم کردن و جریمه کردن می شود.

تنبیه حذفی به محروم کردن کودک از برخی از محیط ها گفته می شود که کودک دوست دارد در آن جا حضور داشته باشد و جریمه کردن به گرفتن چیز هایی از کودک گفته می شود که آن ها را دوست دارد یا به زحمت آن ها را به دست آورده است.

همان گونه که گفته شد، تا جایی که امکان دارد از تنبیه استفاده نکنید. اگر لازم شد از تنبیه استفاده کنید بین بد و بدتر، بد را انتخاب کنید. یعنی همه ی تنبیه ها به اندازه هم مخرب نیستند. بهتر است از تنبیه هایی استفاده کنید که مؤثر تر هستند و اثر تخریبی کمتری بر روی کودک دارند. از همین رو تنبیه ها به دو دسته تنبیه های مؤثر و غیر مؤثر تقسیم می شوند.

تنبیه های مؤثر که می توانید در صورت لزوم از آن ها استفاده کنید شامل موارد زیر است:

1- بازدارنده ها 2- محروم کردن 3- جریمه کردن
تنبیه های غیر مؤثر شامل موارد زیر است:

1- تنبیه فیزیکی 2- کار اضافی 3- شرمساری و تحقیر

حال بیایید بررسی کنیم که چرا این تنبیه ها نفی می شوند. روانشناسان باور دارند که در اثر تنبیه های فیزیکی مانند: سیلی زدن، آزار بدنی و ... کودکان یاد می گیرند به عنوان اثر جانبی نامطلوب این رفتار ها را از خود نشان دهند. یعنی این که کودکان شما از شما تنبیه کردن را یاد می گیرند. آیا کودک شما همیشه کودک باقی می ماند؟ حال اگر دوست دارید کودک شما در مدرسه دوستانش را کتک بزند و در آینده رفتار های قلدری از خود نشان دهد و در نهایت سر از زندان یا بیمارستان در بیاورد کودک خود را از نظر فیزیکی تنبیه کنید ولی اگر کودکی با شخصیت سالم تر می خواهید لطفا دور این تنبیه را خط بکشید. تنبیه شرمساری و تحقیر نیز می تواند موجب برخی از اثرات جانبی مانند تنبیه فیزیکی شود یا کودکی خجالتی و بی دست و پا با مشکلات عاطفی و ارتباطی بار بیاورد. هر گاه به کودک خود کاری را به عنوان تنبیه بسپارید کودک خود را برای همیشه از آن کار متنفر خواهید کرد. شاید دادن یک کار اضافی به کودک او را برای مدتی آرام کند ولی کودک شما وقتی به یک بزرگسال تبدیل شود از برخی از کارها متنفر خواهد بود و این به او لطمه خواهد زد. در مقابل این تنبیه ها تنبیه های مؤثر قرار دارند که آن ها هم بی ضرر نیستند ولی اثرات جانبی کمتری نسبت به موارد توضیح داده شده دارند.

آیا تنبیه تنها راه از بین بردن رفتار های نامطلوب است؟

امروزه روانشناسان راه های بهتری برای جایگزین تنبیه پیدا کرده اند.

به طور کلی راه های کاهش رفتار نامطلوب شامل: تنبیه، خاموشی و سیری می شود.

همه ی رفتار ها به دلیلی اتفاق می افتند. این دلیل همان تقویت کننده رفتار است. باید فهمید چه پیامدی از آن رفتار برای کودک وجود دارد که باعث می شود از آن رفتار لذت ببرد و سپس آن پیامد لذت بخش را حذف کرد. خاموشی در شرطی سازی عاملی زمانی اتفاق می افتد که رفتار درنتیجه عدم تقویت متوقف شود. به عنوان مثال اگر کودکی دارید که برای خرید کردن زیاد بهانه می گیرید یا در نظر بگیرید که کودک شما برای رسیدن به خواسته هایش گریه می کند و شما فورا برای قطع کردن گریه هایش به درخواستش پاسخ می دهید در حقیقت شما به گریه کردن کودک پیامد مثبت داده اید یعنی به کودک فهمانده اید که اگر گریه کند به خواسته اش می رسد. حال چگونه این گریه کردن را از بین می برید؟ کافی است چند بار که کودک برای چیزی گریه کرد به گریه ها و درخواستش توجه نکنید تا رفتار گریه کردن او خاموش شود. بعد از آن کودک می داند که گریه کردن فایده ندارد و خود به خود آرام می گیرد.

رفتار ها هنگامی که خاموش شوند یا تنبیه شوند کاهش پیدا می کنند اما زمانی هم که بسیار زیاد تقویت شوند کاهش پیدا می کنند.

سیری یا اشباع فرآیندی است که تقویت کننده ها به مقدار زیادی پشت سر هم تکرار می شوند تا برای کودک عادی می شوند و دیگر اثر تقویتی خود را از دست می دهند. مثلا شما فکر کنید هر روز و هر وعده غذای مورد علاقه خود را به مقدار زیادی بخورید پس از چند وعده دیگر علاقه ای به خوردن آن غذا نخواهید داشت به این حالت سیری گفته می شود و می تواند در ترک رفتار مؤثر باشد.

در آخر توصیه می شود اگر می خواهید رفتاری را در کودک نهادینه کنید یا او را از رفتار های ناپسند دور کنید از تقویت رفتار های مناسب و خاموش سازی رفتار های نامناسب استفاده کنید.

در این مقاله به طور کامل تنبیه و اثرات آن بررسی شد و توصیه های لازم برای استفاده از تنبیه یا استفاده نکردن از آن بیان شد. در ادامه مجموعه مقالات راهنمای تربیت کودک شما را با راه های بهتر و جدید تر تربیت کودک آشنا خواهیم کرد.ترجمه  itrans.ir 

در سیارک بخوانیم:

راهنمای تربیت کودک

راهنمای تربیت کودک(بخش دوم)

راهنمای تربیت کودک(بخش سوم)

راهنمای تربیت کودک(بخش چهارم)

راهنمای تربیت کودک(بخش پنجم) 

نظرات

در ادامه بخوانید...

راهنمای تربیت کودک(بخش چهارم)

در

در مقالات قبلی مقدمه ای بر تربیت کودک گفته شد و مروری بر رویکرد رفتاری صورت گرفت. گفته شد که رویکرد رفتاری نظریه های زیادی دارد که در امر تربیت بسیار کاربردی هستند. در بخش دوم و سوم مقاله، نظریه شرطی سازی کلاسیک با مثال های آن به صورت نظری و کاربردی توضیح داده شد.

در این مقاله به توضیح نظریه های شرطی سازی وسیله ای ثرندایک تا جایی که مجال باشد پرداخته می شود و هر جا لازم باشد مثال هایی از کاربرد های این نظریه آورده می شود.

نظریه شرطی سازی وسیله ای ثرندایک (پیوند گرایی)

نظریه شرطی سازی وسیله ای حاصل تلاش های دانشمند آمریکایی ادوارد ال ثرندایک است.

در نظریه شرطی سازی کلاسیک دو محرک وجود داشت که همایندی و تداعی بین آن ها و یک پاسخ صورت می گرفت. در شرطی سازی وسیله ای یادگیری در نتیجه پیوند بین یک محرک ویک پاسخ شورت می گیرد که به این حالت پیوند گرایی گفته می شود. قانون مهمی در شرطی سازی وسیله ای وجود دارد که قانون اثر نامیده می شود. در نظریه ثرندایک رفتار وسیله ای برای دریافت پاداش و تقویت است. به همین دلیل شرطی سازی وسیله ای نامیده می شود. ثرندایک معتقد بود که اثر یا نتیجه رفتار است که تعیین می کند آن رفتار آموخته خواهد شد یا نه. به همین دلیل به نظریه ثرندایک قانون اثر گفته می شود که مهم ترین قانون نظریه او است. طبق این نظریه اگر محرکی رفتاری را ایجاد کند که به نتیجه مطلوب می رسد این رفتار آموخته خواهد شد یعنی یک پیوند بین آن محرک و پاسخ ایجاد خواهد شد. در این صورت اگر بار دیگر آن محرک اعمال شود همان پاسخ داده خواهد شد. نیرو مند شدن پیوند بین محرک و پاسخ به دلیل پیامد مطلوب رفتار به وجود می آید.

این رابطه بین محرک و پاسخ قانون پاداش نیز نامیده می شود. همان طور که قانون پاداش وجود دارد می تواند عکس آن نیز وجود داشته باشد. اگر در حضور یک محرک رفتاری صورت بگیرد یعنی پاسخی داده شود که نتیجه آزار دهنده یا هر پیامد منفی دیگری را به دنبال داشته باشد در آن صورت پیوند بین محرک و پاسخ ضعیف خواهد شد و به این حالت قانون تنبیه گفته می شود. با توجه به گفته های بالا می توان فهمید که به نظر ثرندایک پیامد های رفتار در پیوند بین محرک و پاسخی مشخص بسیار موثر هستند.

در حالی که شرطی سازی کلاسیک با کشف قانون مندی های موجود در محیط سر و کار دارد یادگیری وسیله ای به تأثیر پاسخ های حیوان بر روی محیط می پردازد.

وقتی سگی را به منظور درخواست غذا آموزش می دهند از این نوع یادگیری استفاده شده است. ویژگی اصلی چنین یادگیری این است که نتیجه به رفتار حیوان وابسته است. اگر حیوان درخواست غذا کند به غذا خواهد رسید و سیر خواهد شد اما اگر در خواست نکند غذایی در کار نخواهد بود.

با توجه به این که یادگیری پیوند بین محرک و پاسخ است نام دیگری برای نظریه ثرندایک وجود دارد که پیوند گرایی نامیده می شود.

نظریه یادگیری ثرندایک یادگیری گزینشی یا یادگیری از راه کوشش و خطا نیز نامیده می شود. این نظریه یه این دلیل گزینش نامیده می شود که ارگانیسم (موجود زنده یا انسان) در هنگام برخورد با مسئله پاسخ های زیادی را امتحان می کند و از میان این پاسخ ها هر کدام به نتیجه مطلوب برسد پیوند بین آن محرک محیطی را با آن پاسخ بر قرار می کند و در مراحل بعدی هر گاه ارگانیسم به آن محرک برخورد کند همان پاسخ را از خود نشان خواهد داد. در واقع موجود زنده از میان همه ی پاسخ های داده شده یکی را گزینش یا انتخاب می کند تا آن را به محرک پیوند دهد. همچنین چون موجود زنده پاسخ های مختلف را امتحان می کند تا به نتیجه مطلوب برسد کوشش و خطا نامیده می شود.

به مثالی در این مورد دقت کنید: گربه ای درون قفسی است. در این جا محرک (چیزی که گربه را مجبور به انجام کاری یا دادن کاری و خلاصه، فعالیت می کند) شرایط درون قفس بودن است. در این شرایط گربه دوست دارد آزاد شود. به همین دلیل راه های مختلف را برای بیرون رفتن از قفس آزمایش می کند(کوشش و خطا). تا اینکه بالاخره یک راه جواب می دهد و گربه از قفس خارج می شود. در این قفس تخته ای در زیر قفس تعبیه شده است که اگر فشار داده شود در قفس باز می شود. گربه بالا و پایین می پرد، میله های قفس را گاز می گیرد، از خود صدا هایی در می آورد و خود را به دیواره های قفس می کوبد تا اینکه پایش به تخته می خورد و با فشار دادن آن در قفس باز می شود. گربه بین آن شرایط و پاسخ فشار دادن تخته پیوند برقرار می کند (گزینش یا انتخاب پاسخ) و اگر بار دیگری در همان قفس قرار بگیرد تخته را فشار می دهد. بعنی گربه یاد گرفته است با فشار دادن تخته در قفس باز می شود.

انضباط صوری، انضباط ذهنی یا ماهیچه ذهنی چیست؟

انضباط صوری مخالف عناصر همانند در انتقال یادگیری در نظریه ثرندایک است. این سؤال که چه چیزی موجب انتقال آموخته های ما از یک موقعیت به موقعیت دیگر می شود همواره مطرح بوده است.

قبل از ثرندایک همه فکر می کردند انضباط ذهنی عامل مؤثر در این مسئله است. روانشناسان براین باور بودند که ذهن انسان دارای قدرت های مختلفی از جمله حافظه، استدلال، توجه و ... است. آن ها فکر می کردند که این قدرت ها را می توان همانند ماهیچه ها از راه تمرین دادن نیرومند ساخت. به عنوان مثال هر کسی تمرین استدلال بیشتری انجام دهد قدرت استدلال بیشتری پیدا خواهد کرد. در نتیجه خواندن ریاضیات به پرورش قدرت استدلا کمک خواهد کرد.

 ثرندایک در طی تحقیقات خود دلایل کافی برای اثبات انضباط ذهنی پیدا نکرد. در نتیجه او نظریه عناصر همانند خود را بیان کرد.

 

به نظر او در صورتی که بین دو موقعیت شباهت در محتوا و روش وجود داشته باشد، هر آن چه را که ما در یک موقعیت آموخته ایم در موقعیت دوم به کار می بریم.

به عنوان مثال یادگیری ریاضی به یادگیری آمار کمک می کند چون محتوای این دو درس شبیه به هم هستند. یا دانستن دوچرخه سواری به یادگیری موتور سواری و  دانستن موتور سواری به یادگیری رانندگی ماشین کمک خواهد کرد.

نظریه عناصر همانند ثرندایک جانشین انضباط صوری شده است.

ایجاد مهارت های صحیح مطالعه و راهبرد های مؤثر یادگیری و پردازش اطلاعات می تواند توانایی کلی یادگیری را بهبود ببخشد.

تا این جا ما به این نتیجه خواهیم رسید که اگر در یک موقعیت رفتاری را از فرزندمان می خواهیم بهتر است به آن رفتار تقویت بدهیم تا پیوند بین رفتار و محرک ایجاد شود. یا اگر در موقعیتی کودکمان رفتار بدی انجام می دهد بهتر است پیامد منفی را به او نشان دهیم تا پیوند بین محرک و رفتار از بین برود و به جای آن پاسخ یا رفتار دیگری که مناسب است را برای او تقویت کنیم. این تقویت ها می تواند یک آفرین یا حتی یک لبخند ساده از طرف والدین باشد. سعی کنید تنبیه های شدید برای فرزندان خود در نظر نگیرید تا تنبیه شدید برای آن ها عادی نشود. زیرا به مرور زمان آن تنبیه شدید برای او عادی می شود و دیگر به آن نیز پاسخ نخواهد داد. شما در این حالت مجبور خواهید شد یک تنبیه شدید تر در نظر بگیرید و یک جنگ داخلی در خانه شما شکل خواهد گرفت. روابط سرد خواهد شد و همه چیز به هم می ریزد.

نکته مهم دیگر این است که برای کودکان خود بعضی چیز ها را توضیح دهید البته نه همه چیز را ولی لازم است هر چه آن ها بزرگ تر می شوند توضیح های شما بیشتر شود.

در این مقاله نظریه ی ثرندایک و مثال های مختصری از آن بیان شد. در ادامه مقالات به نظریه اسکینر و تأثیر قوی آن بر آموزش و یادگیری خواهیم پرداخت و در ادامه روش های عملی بیشتری را بیان خواهیم کرد.ترجمه  itrans.ir

در سیارک بخوانیم:

راهنمای تربیت کودک

راهنمای تربیت کودک(بخش دوم)

راهنمای تربیت کودک(بخش سوم)

نظرات

در ادامه بخوانید...

راهنمای تربیت کودک(بخش پنجم)

در

فرایند شرطی کردن رفتار کنشگر ، نظریه شرطی سازی کنشگر اسکینر

در مقالات قبل نظریه های شرطی سازی کلاسیک و وسیله ای را به طور کامل بررسی کردیم. در این مقاله قصد داریم یکی دیگر از مهم ترین نظریه های رویکرد رفتاری یعنی نظریه شرطی سازی کنشگر را بررسی کنیم و موارد کاربرد آن در تربیت کودک را بیان کنیم.

نظریه شرطی سازی کنشگر اسکینر بیشتر از آن که یک نظریه علمی یادگیری باشد، مجموعه ای از اصول و فنون است که در زمینه های مختلف برای اداره امور مربوط به انسان ها کاربرد یافته است. این اصول در مراکز درمانی با عنوان رفتار درمانی و در محیط های آموزشی و سازمان های اجتماعی و نهاد های مجری قانون با نام روش های تغییر و اصلاح رفتار شناخته می شوند. روش های رفتار درمانی برای درمان انواع مشکلات روانی و روش های تغییر و اصلاح رفتار برای اصلاح ناسازگاری ها و اختلال های رفتاری بزهکاران و عقب ماندگان ذهنی به کار می رود. همچنین از روش های اصلاح رفتار برای آموزش و اصلاح رفتار های تحصیلی و اجتماعی دانش آموزان در محیط های آموزشگاهی نیز استفاده می شود. علاوه بر تمامی موارد ذکر شده اگر والدین این نظریه را بدانند به خوبی می توانند برای تربیت فرزندان خود از آن استفاده کنند. چرا که تمامی تشویق و تنبیه هایی که همه والدین از آن استفاده می کنند برگرفته از این نظریه است ولی عدم آگاهی از پیامد های رفتار ممکن است در تشویق و تنبیه نتیجه عکس بدهد پس لازم است مرور مختصری بر این نظریه رفتاری داشته باشیم.

راهنمای تربیت کودک

راهنمای تربیت کودک(بخش دوم)

راهنمای تربیت کودک(بخش سوم)

راهنمای تربیت کودک(بخش چهارم)

بی اف اسکینر یک روانشناس مشهور آمریکایی بود که نظریه شرطی سازی کنشگر را به وجود آورد. نظریه ی اسکینر مکمل نظریه ثرندایک است. اما تفاوت هایی هم با هم دارند.

یکی از مهم ترین این تفاوت ها در روش های شرطی کردن آن ها است‌.

در شرطی کردن در روش ثرندایک، یادگیری از راه کوشش و خطا صورت می گیرد. یعنی به یاد گیرنده در موقعیت یادگیری فرصت داده می شود تا با دادن پاسخ های مختلف سرانجام پاسخی را که مورد نظر است بدهد و برای آن تقویت دریافت کند. ولی روش اسکینر متفاوت است. او فرصت خطا کردن به یاد گیرنده نمی دهد و یاد گیرنده  را با روش شکل دهی یا مجبور کردن به انجام خرده پاسخ هایی که منجر به پاسخ نهایی می شوند هدایت می کند.

اسکینر کلیه رفتارها را به دو دسته کنشگر و پاسخگر تقسیم می کند.

در شرطی سازی کلاسیک گفته شد که رفتار بازتابی غیر ارادی و خودکار است که بر اثر محرک های پیش آیندی فرا خوانده می شود. این همان رفتار پاسخگر مورد نظر اسکینر است. در مقابل رفتار پاسخگر رفتار کنشگر قرار دارد که صرفا از جاندار صادر می شود.

اسکینر بر این اعتقاد نیست که رفتار کنشگر محرک ندارد بلکه می گوید رفتار گاهی اوقات ممکن است محرک ناشناخته داشته باشد و شناخت محرک برای کنترل رفتار اصلا مهم نیست.

 

بر خلاف رفتار پاسخگر که به محرکی که پیش از آن می آید وابسته است، رفتار کنشگر به وسیله پیامد هایش کنترل می شود.

رفتار کنشگر تقریبا همان رفتار وسیله ای ثرندایک است که اسکینر ترجیح داده است آن را رفتار کنشگر بنامد. نام دیگر رفتار کنشگر رفتار فعال است. در رفتار پاسخگر ارگانیسم فعال نیست ولی در رفتار کنشگر رفتار فعال است و بر روی محیط عمل یا کنش می کند. به همین دلیل است که اسکینر به آن نام کنشگر می دهد. به عنوان مثال میمونی که در آزمایشگاه چندین جعبه را بر روی هم قرار می دهد و از آن ها بالا می رود تا یک خوراکی را به دست آورد یک رفتار فعال یا کنشگر انجام داده است. در حالی که همین میمون اگر بر اثر سرما بلرزد منفعل است و این محیط است که بر روی میمون تأثیر گذاشته است.

تقویت رفتار کنشگر

فرآیند شرطی کردن رفتار کنشگر به این طریق صورت می گیرد که پس از انجام رفتار کنشگر از سوی ارگانیسم رویداد مطلوبی را به دنبال آن می آورند.

این رویداد مطلوب می تواند دادن چیزی به ارگانیسم باشد که آن را می خواهد ویا انیکه ارگانیسم را از چیز آزار دهنده ای رها کنیم. در هر دو مورد رفتار ارگانیشم به دلیل پیامد مطلوبی که دارد تقویت می شود. یعنی به زبان ساده تر هر گاه کودکی رفتار خوبی انجام داد او را به وسیله ی چیزی که دوست دارد تشویق کنیم تا بار دیگر این کار را انجام دهد. در دو مورد بالا که ذکر شد هر دو مورد تقویت است. ولی مود اول که

 ارگانیسم پس از انجام دادن رفتار به عنوان پیامد چیز خوشایندی را دریافت می کند تقویت مثبت نام دارد.

و هنگامی که در مورد دوم

ارگانیسم پس از انجام دادن رفتار از یک چیز ناخوشایند رهایی پیدا می کند تقویت منفی نامیده می شود.

بنابر موارد گفته شده، تقویت مثبت یعنی تقویت کردن رفتار به وسیله ی پیامد خوشایند و تقویت منفی هم تقویت کردن رفتار است ولی به وسیله از بین بردن یک مورد ناخوشایند پس به خاطر داشته باشید که کلمه منفی در تقویت منفی بد نیست فقط به معنی حذف کردن است و مطلوب است و رفتار را تقویت می کند.

به عنوان مثال: فرض کنید به کودک خود قول می دهید که پی از انجام دادن تکالیفش اگر آن ها را خوب انجام داده باشد او را به شهر بازی ببرید. در این حالت کودک شما سعی می کند تکالیفش را خوب انجام دهد و شما به عنوان تقویت مثبت او را به شهر بازی می برید. پس رفتار انجام تکالیف در کودک شما تقویت می شود و بار دیگر هم برای دریافت پاداش یا تقویت کارش را خوب انجام می دهد. اما در مورد تقویت منفی می توان فردی را مثال زد که سردرد شدید دارد. او یک قرص می خورد و سردردش خوب می شود. پس از آن فرد برای حذف سر درد خود از آن قرص استفاده می کند. یا فرض کنید که موشی داخل قفسی است که یک شک الکتریکی ضعیف به او وارد می شود که برایش نا خوشایند است. وقتی موش اهرمی را فشار دهد آن شوک ناخوشایند قطع می شود پس رفتار فشار دادن اهرم در موش تقویت می شود. مثالی دیگر این است که کودک شا اخم کردن شما را دوست ندارد و برایش نا خوشایند است. بار اول که کودکتان تکالیفش را خوب انجام نداد شما اخم کردید. این اخم کردن تنبیه است که بعدا در باره ی آن سخن خواهیم گفت. اما بعد از آن کودک شما برای این که پیامد ناخوشایند اخم کردن شما را نبیند همیشه تکالیفش را خوب انجام می دهد. در این جا کودک رفتار انجام تکالیف را تکرار می کند یعنی این رفتار در کودک تقویت شده و بیشتر شده است به این دلیل که دوست دارد پیامد اخم کردن شما را حذف کند. پی این یک مثال از تقویت منفی است.

به نمونه ای از تقویت مثبت دقت کنید. کودک شما خجالتی است و با دیگران کم رابطه بر قرار می کند. در این صورت شما می توانید رفتار های برقراری ارتباط او را تقویت کنید. یعنی هر گاه  کودک با فردی ارتباط بر قرار کرد به او به عنوان پاداش چیزی  خوشایند بدهید که می تواند گفتن آفرین، دادن کیک یا کلوچه به کودک یا هر چیزی که کودک دوست دارد، باشد. پس از مدتی خواهید دید که ارتباط برقرار کردن برای کودک به دلیل تکرار و تمرین آسان شده است و به آسانی این کار را انجام می دهد.

تقویت منفی می تواند شامل یادگیری گریز آموزی(حذف محرک نامطلوب) و یادگیری اجتنابی(اجتناب کردن از محرک نامطلوب) باشد.

اگر هنگام قدم زدن در خیابان باران ببارد و شما برای این که خیس نشوید چتر خود را باز کنید و یا این که خود را به سر پناهی برسانید و زیر سرپناه بروید این کار شما حذف محرک نامطلوب ویادگیری گریز آموزی است ولی اگر هنگامی که از خانه خارج شدید و دیدید که آسمان ابری است پس با خود چتر بردید این رفتار اجتناب از محرک نامطلوب است و  یادگیری اجتنابی نامیده می شود.

 

در این مقاله تقریبا به طور نظری و عملی نظریه ی اسکینر را بررسی کردیم و تقویت رفتار را در نظریه اسکینر بیان کردیم. دقت کنید که در نظریه شرطی سازی کنشگر همان گونه که تقویت وجود دارد نتبیه نیز وجود دارد در بالا به طور کامل انواع تقویت م موارد کاربرد آن توضیح داده شد. با ادامه ی مقاله خواهیم دید که طولانی  و خسته کننده خواهد شد پس تنبیه در شرطی سازی کنشگر را در بخش ششم راهنمای تربیت کودک دنبال کنید.ترجمه  itrans.ir

 

نظرات

در ادامه بخوانید...

راهنمای تربیت کودک (بخش هشتم)

در

قبل از ادامه ی مجموعه مقالات راهنمای تربیت کودک از شما عزیزان به دلیل اینکه مدتی از انتشار مقالات قبل گذشته است و در این بین وقفه ای به وجود آمد عذر خواهی می کنم و خوشحالم که همچنان خواننده ی این مقالات هستید.

یاد آوری می کنم که در مقالات قبل سخن از تربیت کودک و دشواری های آن به میان آمد و گفتیم سعی می کنیم در یک مجموعه از مقالات شما را با راهکارهای تربیت کودک از نظر عملی آشنا کنیم. همان طور که مشاهده کرده اید در سری قبلی مقالات سعی کردیم قبل از کار عملی شما را با برخی از نظریات روانشناسی مهم آشنا کنیم. نظریات شرطی سازی در حد لازم توضیح داده شد و موارد کاربردی با مثال بیان شد. لازم است قبل از ادامه نکاتی را در مورد علم روانشناسی مختصر برای شما بیان کنم. علم روانشناسی نظریات فراوانی دارد که در دسته های رفتارگرایی، شناختی، هیجانی و ... تقسیم بندی می شوند. علت این تعداد زیاد نظریات این است که بر روی تعریف های مفهومی بسیاری از مفاهیم مهم روانشناسی اتفاق نظر وجود ندارد. هر روانشناس از دیدگاه خود جنبه ای را که به نظرش مهم است توضیح داده است و سعی در تبیین رفتار انسان داشته است که بعد از او دانشمندان دیگر قسمت هایی از نظریه ی او را با آزمایشات پایا و معتبر تأیید کرده اند و قسمت هایی را رد کرده اند. پس اگر بخواهیم فقط نظریات را بیان کنیم امکان پذیر نیست و اگر بخواهیم شما را با راهکارها و استراتژی های عملی آشنا کنیم لازم است برخی از مفاهیم را از نظر علمی بدانید. پس سعی می کنیم در ادامه ی مقالات در هر دو زمینه کار کنیم. اگر پیشنهاد یا انتقادی داشتید لطفا بیان کنید.

شاید شما قبل از تولد فرزندتان، برای تربیت او برنامه ریزی کرده اید ولی پس از تولد با بزرگ تر شدن فرزندتان می بینید که رفتارهایی را از خود نشان می دهد که شما دوست ندارید. اگر بدون آمادگی نیز فرزندی را به دنیا آورده باشید باید برای تربیت کودک خود تلاش کنید؛ امکان ندارد شما تلاشی انجام ندهید و انتظار داشته باشید فرزند شما به بهترین نحو ممکن رشد همه جانبه (جسمی، روانی، شناختی، هیجانی و ...) داشته باشد و انسانی سالم باشد.

در نظر بگیرید فرزند شما در محیط خانواده بزرگ می شود؛ به مدرسه می رود و همچنین در جمع فامیل یا شهر بازی یا کوچه، استخر و ... در جمع همسالان قرار می گیرد؛ به طور کلی بهتر است بدانید علاوه بر خانواده، فرهنگ، اقتصاد، جامعه و ... بر فرزند شما و روش تربیتی او تأثیر می گذارد و اگر شما بخواهید کودک خود را درست تربیت کنید بهتر است همه ی این موارد را در نظر بگیرید. علاوه بر این موارد چیزی که امروزه نقش مهمی در زندگی خانوادگی اکثر مردم ایران پیدا کرده است، پیشرفت تکنولوژی و افزایش استفاده از اینترنت است که متأسفانه جامعه نشان می دهد که فرهنگ استفاده صحیح از این موارد را ندارد و از این جهت خانواده ها باید بیشتر از فرزندان خود مراقبت کنند.

امکان دارد کودک شما رفتارهایی داشته باشد و شما این رفتارها را دوست نداشته باشید. احتمالا وقتی در ذهن خود او را با کودکی دیگر مقایسه می کنید، می گویید چگونه است که آن کودک بدون مشکل و بسیار عالی رشد جسمی و اخلاقی دارد ولی فرزند من این همه مشکل ایجاد می کند؟ احتمالا شما راه حل ها و علت ها را جست و جو می کنید و می خواهید بدانید چگونه از شر این رفتارهای مزاحم خلاص شوید. علت ها را می توانید با یادگیری نظریه های روانشناسی مختلف جست و جو کنید و راهکارها را نیز به شما معرفی می نماییم و شما نیز با یادگیری نظریات مختلف می توانید از راهکارهای ابداعی خودتان استفاده کنید. در هرصورت همان طور که در شرطی سازی گفته شد، کودک شما همه ی این رفتارهای خوب یا بد را فرا می گیرد. گاهی اوقات امکان دارد شما بدون اینکه خودتان بدانید این رفتار نادرست را به کودکتان آموزش داده باشید. برای مثال تلفن زنگ می خورد. مادر تلفن را جواب می دهد ولی با پدر کار دارند. پدر در مقابل فرزند خود را صدای آرام می گوید: «بگو خانه نیست.» خوب فکر کنید. به نظر شما این کودک در حال یادگیری چه چیزی است؟ بله پاسخ شما درست است. دروغ. یک بلای اساسی برای جان والدین در آینده. شاید کودکانی را دیده باشید که برای درخواست هر چیزی گریه می کنند و تا آن را به دست نیاورند کوتاه نمی آیند. این رفتار از جایی سرچشمه می گیرد که کودک بار اول برای درخواستش تلاش می کرد. شاید بتوان از طریق نظریه ی ثرندایک و اسکینر این رفتار را این گونه علت یابی کرد. کودک به دنبال راه حل می گردد و راه حل های مختلف را امتحان می کند هر راه حل پیامد خوشایندی داشته باشد(رسیدن به هدف) در موارد بعدی آن را تکرار خواهد کرد. کودک گریه می کند و می بیند والدین از گریه ی او بیزار هستند و به درخواست او عمل می کنند. حال کودک یک سلاح دارد. سلاحی قوی که هر هدفی داشته باشد می تواند با آن سلاح به هدف خود برسد چون چند با امتحان کرده است و اکثرا جواب داده است. شما می بینید که در این سناریو چگونه رفتار اشتباه والدین به ضرر آن ها تمام می شود و رفتار بدی را در کودک تقویت می کنند. حال راه حل این رفتار این است که در چند مورد که کودک گریه می کنند به گریه ی او پاسخ مثبت ندهند و گریه را تحمل کنند. در این حالت چون در ذهن کودک گریه نتیجه نمی دهد پس کودک یاد می گیرد که اگر گریه کنم به نتیجه نخواهم رسید، پس گریه کردن فایده ندارد و بهتر است به دنبال روش مطلوب تری باشم تا به هدفم برسم.

در اینجا لازم است چند قانون اساسی را در نظر داشته باشید:

به رفتارهای خوب فرزند خود پاداش بدهید.

به رفتارهای بد پاداش ندهید(حال ناخواسته باشد یا آگاهانه، رفتارهای بد نباید تقویت شوند. پس بیشتر دقت کنید).

بهتر است برخی از رفتارهای بد را تنبیه کنید.

این قوانین برگرفته از نظریات شرطی سازی هستند که در مقالات قبلی کامل توضیح داده شده است و در این جا از تکرار مکررات خودداری می کنیم و دلایل استفاده از این قانون ها را بیان نمی کنیم. فقط بدانید که پاداش را بلافاصله بعد از انجام کار خوب به فرزند خود بدهید. این کار باعث می شود پاداش تأثیر بیشتری داشته باشد. برای آگاهی از نحوه ی پاداش دادن در مقالات بعدی، برنامه های تقویتی اسکینر را بیان خواهم کرد. از طریق فراگیری این برنامه های تقویتی شما می توانید به درستی به فرزندان خود پاداش بدهید.

همان گونه که بیان شد نباید رفتارهای بد را پاداش بدهید بلکه باید آن ها را تنبیه کنید. البته نه هر نوع تنبیهی. تنبیه ها نیز قبلا توضیح داده شده است و گفته شد بهتر است به جای استفاده از تنبیه از برنامه های اصلاح رفتار مانند خاموشی و ... استفاده کرد.

در نمودار زیر تقویت ها و تنبه ها نشان داده شده است.

 برای آگاهی بیشتر به مقالات 5 و 6 و 7 راهنمای تربیت کودک مراجعه شود.

در این مقاله سه قانون اساسی بیان کردیم. به دلیل اینکه قصد دارم مقالات کوتاه باشد تا خسته کننده نباشد، این سه قانون را در مقاله بعدی مفصل توضیح خواهم داد که امکان دارد دریچه ای رو به نظریات جدید و جالب روانشناسی برای ما باز کند و در مقالات بعدی آن نظریات و آموزش برنامه ای را هم توضیح خواهم داد.ترجمه  itrans.ir 

نظرات

در ادامه بخوانید...

راهنمای تربیت کودک (بخش نهم)

در

در جلسات گذشته در مورد سه اصل مهم فرزند پروری سخن گفته شد. در این مقاله سعی می شود این سه اصل اساسی توضیح بیشتری داده شود.

این سه اصل مهم عبارت بوداند از:

-پاداش دادن به رفتارهای خوب.

-پاداش ندادن ناخواسته به رفتارهای بد.

-تنبیه کردن برای برخی از رفتارهای بد.

در مورد اصل اول قبلا تقویت مثبت و منفی و همچنین فراموشی را که با هم مرتبط هستند توضیح دادیم. همه می دانیم که کودکان اغلب برای جلب پاداش ها و توجه والدین و سایرین دست به کارهای خوب می زنند، پس ما باید در نظر داشته باشیم که اگر این رفتارها را پاداش ندهیم امکان خاموشی آن ها وجود دارد. درنتیجه لازم است تا زمانی که احساس می کنیم رفتاری به صورت درونی برانگیخته می شود پاداش را در نظر بگیریم. نکته ای که حائز اهمیت است این است که به رفتارهایی که به صورت درونی برانگیخته می شوند پاداش ندهید. تحقیقات ثابت کرده است که پاداش دادن به رفتاری که دارای انگیزش درونی است در آینده احتمال وقوع آن را کاهش می دهد.(در مقالات بعدی در مورد انگیزش و انواع آن ها سخن خواهیم گفت.)

فرض کنید به شما می گویند از امروز به بعد به شما دستمزدی برای انجام کارتان داده نمی شود در صورتی که شغل دیگری هست که اگر به آن شغل بروید به شما دستمزد خوبی می دهیم، شما کدام شغل را انتخاب می کنید؟

مفهوم واقعی انگیزش همین است.به زبان ساده می توان گفت دلیلی که موجب می شود ما رفتاری را انجام دهیم.

حال به نظر می رسد اهمیت تقویت را حتی اگر یک آفرین ساده یا یک لبخند باشد به خوبی درک کرده اید. به لبخند زدن یا آفرین گفتن و از این قبیل تقویت ها، تقویت های اجتماعی گفته می شود. این تقویت ها بسیار آسان هستند و هزینه ای ندارند. پس شما می توانید خیلی راحت از محبت کردن، بوسیدن، تماس چشمی، توجه، بغل کردن و... به عنوان تقویت استفاده کنید. نکته ی مهم در مورد تقویت های اجتماعی و غیر اجتماعی این است که در نظر داشته باشید، تقویت را نباید به خود کودک ربط دهید بلکه باید آن را به کاری که انجام داده است ربط بدهید. به عنوان مثال: به جای گفتن: آفرین چه پسر خوبی! بهتر است بگویید: آفرین چه کار خوبی انجام دادی! و کمی در مورد خوب بودن کارش برای او توضیح بدهید. پس در تقویت های اجتماعی به بهانه هایی مانند: مشکلات کاری و ... خسیس نباشید. چون تربیت فرزندتان وظیفه ی شما و حق اوست. همان طور که خودتان هم می دانید پاداش ها و تقویت ها می تواند شامل موارد مختلفی شود.

تقویت های اجتماعی را در بالا ذکر کردیم و از تکرار مکررات می پرهیزیم.

همان طور که در تنبیه محروم کردن و جریمه کردن را داشتیم، در تقویت می توانیم از امتیاز دادن استفاده کنیم که مخالف جریمه و محروم کردن است. این امتیازات می تواند شامل: بازی کردن با پدر و مادر، کتاب خواندن برای کودک، بردن کودک به شهر بازی، بردن کودک به پارک یا هر نوع امتیازی که به نظر خودتان مناسب است.

به علاوه، می توانید از پاداش های مادی مانند خریدن اسباب بازی، توپ، هدیه ی نقدی و ... استفاده کنید. البته در میان این پاداش ها، تقویت اجتماعی بیشتر توصیه می شود، که مزایایی نسبت به روش های دیگر دارد. اولا سرمایه ی خاصی لازم ندارد و خود شما منبع پاداش هستید و چیزی از شما کم نمی شود، دوماً کودک این نوع پاداش را بیشتر دوست دارد چون همان طور که بندورا می گوید نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن و نیاز به محبت کردن و محبت دیدن یکی از نیاز های اساسی انسان است که آن را نیاز به عشق و تعلق می نامد. پس حتی اگر به عنوان تقویت نباشد شما مجبور هستید این نیاز ها را برآورده کنید.

در نهایت در مورد تقویت می توان گفت نکات بسیار زیادی وجود دارد که نه تنها یک مقاله بلکه چند جلد کتاب می توان در مورد آن نوشت و با توجه به نظریات روانشناسی مختلف در مورد آن به بحث پرداخت. در این جا شما به یاد داشته باشید، که اگر از پاداش مادی یا امتیاز خاصی استفاده کردید در کنار آن پاداش اجتماعی را فراموش نکنید. اگر بخواهید ماشین خود را بفروشید تا ماشین جدیدی بخرید، دوست دارید پول فروش ماشین را در چه زمانی دریافت کنید؟ بله! درست است. هر چه سریع تر بهتر. پس کودکان خود را درست پس از انجام دادن رفتار خوب تقویت کنید تا تأثیر تقویت بر تکرار رفتار بیشتر باشد. و به یاد داشته باشید که قبل از انجام رفتار از تقویت استفاده نکنید. این کار باعث بالا رفتن انتظار کودک و سواستفاده از این نوع تقویت می شود. همان گونه که فروید در مورد کودکانی که در مرحله ی رشد روانی جنسی مقعدی هستند می گوید: بعضی از کودکان هنگامی که والدین می خواهند به آن ها آموزش توالت رفتن بدهند، وقتی می دانند توالت رفتن برای والدین مهم است، از این نقطه ضعف برای رسیدن به خواسته های خود استفاده می کنند. مثلا کودک با نرفتن به دست شویی در مدت زمان طولانی والدین خود را نگران می کند یا اینکه با انجام دادن کار دستشویی در جایی غیر از توالت از آن ها باج می گیرد. پس از تقویت درست استفاده کنید تا وسیله ای برای باج گیری فرزندتان نشود و مخصوصا قبل از انجام رفتار خوب به کودک خود تقویت (باج) ندهید.

تقویت ناخواسته ی رفتارهای بد

شاید کودک شما درک نکند که شما کار دارید. پول بیشتری برای خرید یا تعویض ماشین یا منزل نیاز دارید یا شاید برای نیازهای اولیه ی خود مانند غذا و پوشاک نیازمند هستید. شما سرگرم رسیدن به خواسته هایتان و او خواهان رسیدن به خواسته هایش است. شما به فکر راهکاری مانند کار شبانه و... برای خرید دو کیلو میوه و مرغ و گوشت و برنج و... هستید و نگران هستید که این مواد ارگانیک نیستند و ممکن است از هورمون مرغ و شیر و ماست و چربی و نیترات سیب زمینی ناقابل و هزاران مصیبت دیگر دچار سرطان و چربی کبد شوید و کودک شما نگران است نیاز هایش دیر بر آورده شود و به دنبال راهکار می گردد. کودک شما جست و جو می کند و هر رفتاری که به ثمر بنشیند را فرا می گیرد.

به عنوان مثال گریه کردن را در نظر بگیرید که قبلا هم در مورد آن بحث شد. ناگهان که کودک گریه می کند می بیند شما از آن همه مشغله دست بر می دارید و به او توجه می کنید. کودک شما باهوش است یا شاید ناخود آگاه یاد می گیرد که گریه ی او شما را وادار می کند به او توجه کنید، پس شما بدون اینکه خودتان بدانید رفتار بد کودک خود را تقویت کرده اید.

همه ی ما دوست داریم فرزندانمان به گونه ای رشد کنند که از حق خود دفاع کنند، در نظر بگیرید فامیل نزدیک شما که او نیز کودکی دارد به خانه ی شما می آید. کودک او می خواهد به زور اسباب بازی کودک شما را بگیرد. کودک شما می داند که اسباب بازی مال اوست و می تواند تا زمانی که خودش نخواهد آن را به کسی ندهد اما شما وارد ماجرا می شوید و به هر دلیلی که باشد اسباب بازی را از کودک خود می گیرید و حتی اگر گریه کند به کودک دیگر می دهید. در این مثال شما حق را از کودک خود گرفته اید و به کسی دیگر داده اید پس این کودک چگونه یاد بگیرد از حق خود دفاع کند؟ اگر بیشتر دقت کنید بسیاری از رفتار های ما که ناشی از عدم آگاهی و تفکر و شاید فرهنگ غلط باشد بر ضد آموزش و تربیت صحیح فرزندانمان است و باید اصلاح شوند. مثال های دیگر در این زمینه فراوان است ولی بهتر است شما نیز کمی فکر کنید و خودتان چند مورد را بیان کنید چون هدف آموزش است و شما باید در موقعیت های مختلف تصمیمات صحیح بگیرید.

تنیبه رفتارهای بد

در مورد نحوه ی تنبیه و شکل های آن در بخش ششم این مجموعه مقالات مفصل بر اساس نظر بی اف اسکینر توضیحاتی ارائه شده است. در این جا فقط یادآوری می کنم که به جای تنبیه بهتر است از روش های اصلاح رفتار دیگر مانند: خاموشی، سیری و ... استفاده کنیم و در صورت لزوم استفاده از تنبیه از تنبه های مجاز و ملایم استفاده کنیم تا آسیبی به شخصیت کودک وارد نکنیم. چون همان طور که گفته شد برخی از تنبیه ها علاوه بر این که کاهش دهنده ی رفتار نیستند، خود باعث ظهور رفتارهای بسیار خطرناک مانند پرخاشگری، قلدری و ... می شوند و مطمئنا شما این رفتار ها را دوست نخواهید داشت.

 در سیارک بخوانیم:

راهنمای تربیت کودک

راهنمای تربیت کودک(بخش دوم)

راهنمای تربیت کودک(بخش سوم)

راهنمای تربیت کودک(بخش چهارم)

راهنمای تربیت کودک(بخش پنجم) 

راهنمای تربیت کودک(بخش ششم)  

راهنمای تربیت کودک(بخش هفتم) 

راهنمای تربیت کودک (بخش هشتم) 

نظرات

در ادامه بخوانید...

آیا می توان کودک را تنبیه کرد؟

در

تنبیه کودک

اگر کودک اطاعت نکرد، قوانین را زیر پا گذاشت یا بدرفتاری کرد، چه باید کرد؟ با توجه به سن تنبیه کنید یا ببخشید؟ آیا اصلاً می توان کودکان را تنبیه کرد؟

جرم و مجازات: نحوه برخورد با مجازات های تنبیهی علیه کودکان

 تادیب، تقاص، تنبیه، توبیخ، جزا، سزا، سیاست، عقاب، عقوبت، کیفر، گوشمال، گوشمالی
«مجازات» در لغت به معنی بیدار گردانیدن، واقف کردن بر چیزی می آید که نشان دهنده جهت درست است. در حالت ایده آل، نباید باعث ایجاد تداعی های ترسناک برای والدین یا فرزندان شود. اگر در هنگام کلمه "تنبیه" یک بزرگسال می لرزد و به چیزی وحشتناک فکر می کند، این دلیل خوبی است تا از آسیب های دوران کودکی خود عبور کند. تنبیه با خشونت یا رنج یکی نیست، در حالت ایده آل فقط یک درس است.

 

فنجان شکسنه

تنبیه شایسته به کودک کمک می کند تا مرزها را در خانواده یا جامعه احساس کند، بنابراین نباید یک اقدام خودکار از سوی والدین باشد، بلکه ادامه طبیعی زنجیره منطقی رویدادها باشد. مثلا:

اگر کودک دو ساله فنجانی را شکست، مجازات او ممنوعیت موقت از بردن ظروف شیشه ای است. نه برای ناراحت کردن کودک، بلکه برای نشان دادن ارزش چیزهای شکننده.
اگر کودک پیش دبستانی مخفیانه یک تخته شکلات کامل خورد، عاقلانه است که وعده شیرینی او را برای چند روز محدود کنید، زیرا سلامتی در اثر قند اضافی بخطر می افتد.
و وقتی یک دانش آموز دبیرستانی جمعیتی از مهمانان را بدون اجازه وارد خانه می کند، بسته ایده آل تنبیه برای او نظافت عمومی آپارتمان و پر کردن یخچال است.

تنبیه کودک

 

با این حال، قبل از صحبت در مورد مجازات، لازم است به وضوح تعریف شود که جرم چیست. کودک باید بداند و بفهمد چه اعمالی قابل قبول است و چه کارهایی قابل قبول نیست. به عنوان مثال، شما می توانید گریه کنید و عصبانی شوید، اما نمی توانید برای عصبانی کردن کسی گریه کنید. شما می توانید یک اسباب بازی جدید بخواهید، اما نمی توانید آن را با هیستری مطالبه کنید. دیدن کارتون بله، اما فقط برای یک زمان خاص.

 

اگر قوانین از قبل مشخص نشده باشد و نوزاد متوجه نشود که مرتکب "اشتباه" شده است، مجازات چیزی بیش از مظهر ظلم به کودک نخواهد بود: روابط خانوادگی یک قانون کیفری نیست. به هر حال، شما همچنین باید قوانین را عاقلانه تنظیم کنید، بدون اینکه سعی کنید کودک را مجبور به انجام کاری نامتناسب با سن و موقعیت او کنید.


بیشتر والدین خود در دوران کودکی در معرض مجازات های شدید قرار می گرفتند، (تنبیه کودک با ترکه ، تنبيه چوب و فلک) بنابراین آنها در معرض خطر بزرگ قرار گرفتن در یکی از دو حالت افراط هستند. اولین مورد ناتوانی در امتناع از پیروی از الگوهای تنبیهی سفت و سخت است. دوم نرمی بیش از حد است که کودک را از هر حد و مرزی محروم می کند.

 

تنبیه کودک

 

درک این نکته مهم است که تنبیهی که در حالت آرام و متناسب با جرم و سن اعمال می شود، پرخاشگری نسبت به کودک نیست، بلکه بخش مهمی از یک فرآیند آموزشی شایسته است. علاوه بر این، ضامن سلامت جسمی و روحی اوست. هر کودکی باید قوانین ایمنی در جامعه را بیاموزد. اگر یک فرد کوچک حد و مرزی نداشته باشد، در معرض خطر "آسیب دیدن" در مورد افراد اطراف خود قرار می گیرد، افرادی که همیشه به اندازه والدین خود متواضع نیستند و می توانند پرخاشگری واقعی نشان دهند.

 

تنبیه کودک

 

هشت ممنوعیت برای والدین: چه کاری انجام ندهید، حتی اگر بخواهید

1. اعمال خشونت فیزیکی.

البته گاهی مقاومت در برابر یک سیلی تکانشی دشوار است، اما والدین باید درک کنند که این نشاندهنده ضعف خودشان است و نه تربیت. هیچ نمونه ای در تاریخ وجود ندارد که خشونت عواقب خوبی داشته باشد.

 

2. با سکوت تنبیه نکنید.

چنین اقدامی نمی تواند کمتر از حمله مخرب برای روان کودک باشد، زیرا در سطح ناخودآگاه توسط کودک به عنوان بی تفاوتی یک بزرگسال خوانده می شود که به معنای تهدید مستقیم برای امنیت او است.

 

تنبیه کودک

 

3. تنبیه خیلی شدید.

بعید است که تنبیه خیلی شدید کودک را و مطیع تر کند. بلکه اعتماد او را به والدینش تضعیف می کند و ترسیدن را به کودک یاد می دهد.

 

4. بدون توجه به زمینه تنبیه نکنید.

بسیاری از والدین از همین تحریم ها برای تنبیه هرگونه رفتار نادرست استفاده می کنند: مثلاً تبلت را برمی دارند یا شیرینی وشکلات را از کودک می گیرند. افسوس، این به کودک کمک نمی کند تا بفهمد این بار دقیقاً چه اشتباهی داشته است. این فقط نشان می دهد که چه کسی در خانواده قدرت مجازات و بخشش را دارد.

 

5. دوره مجازات را کش ندهید.

مجازات باید مرحله پایانی مشخصی داشته باشد. به محض اینکه کودک رفتار نادرست را «از بین برد»، دوباره برای والدینش فردی محبوب و شگفت انگیز است.

تنبیه کودک

 

6. بدون در نظر گرفتن سن کودک تنبیه نکنید.

تنبیهی که برای یک نوجوان کار می کند به سختی برای یک دانش آموز دبستانی مناسب است و حتی بیشتر برای یک کودک سه ساله. درس باید واضح و مرتبط باشد. فریاد زدن بر سر نوزاد به دلیل شکستگی گلدان احمقانه است، زیرا مسئولیت چنین مواردی به عهده خود والدین است. با این حال، اگر یک کالای با ارزش به دلیل حماقت یا بی احتیاطی یک نوجوان آسیب دیده باشد، ممکن است صادقانه از پول جیبی کسر شود.

 

7. تنبیه باعث شرمساری کودک نشود.

حتی اگر وسوسه انگیز است که بگویید: "تو دقیقاً مثل پدرت هستی - همان شلخته" یا "تو همیشه همه چیز را می شکنی!"، بهتر است خود را کنترل کنید. چنین عبارات تعمیم دهنده عمیقاً آسیب می زند و تأثیر آنها حداقل است.

 

تنبیه کودک

 

8. برای اعمالی که کودک به سختی می تواند کنترل کند، تنبیه نکنید.

عصبانیت کودک نوپا، دروغ های فاضلانه یک کودک پنج ساله، فراموشی کلاس اولی، مشکلات یادگیری دانش آموزان - این لیست برای مدت بسیار طولانی ادامه دارد. اغلب، بزرگسالان فراموش می کنند که مغز کودکان هنوز به اندازه کافی بالغ نشده است، به این معنی که کودکان می توانند "تخلف های" خاصی را مرتکب شوند، نه از روی شر و نه حتی به دلیل احمق بودن. اینها فقط ویژگی های رشد هستند.

تنبیه کودک

اگر در تنبیه زیاده روی کردید چه باید کرد

اگر در لحظه عصبانیت شدید، تنبیه بسیار شدیدی را اعمال کردید (فریاد زدن، ضربه فیزیکی، کلمات یا اقدامات توهین آمیز)، این بدان معنا نیست که همه چیز بین شما و کودک برای همیشه خراب شده است. شجاعت عذرخواهی را پیدا کنید: چنین ژستی به شدت بر اعتماد رابطه تأثیر می گذارد.

استفاده مداوم از تنبیه بیش از حد، نشانه مطمئنی است که والدین «در باغ نیستند». در هر صورت، مشورت با روانشناس مفید است.


هنگامی که والدین رابطه واقعی نزدیکی با کودک برقرار می کنند، مؤثرترین مجازات برای او ممنوعیت چیزی نیست، بلکه صرفاً ناراحتی صادقانه بزرگترها خواهد بود. اگر والدین مرجعی برای فرزندان نباشند، هر گونه تحریمی از بین خواهد رفت.

نظرات

در ادامه بخوانید...

10 دلیل برای اینکه با کودکان خود به مسافرت برویم

در

مسافرت تغییری در زندگی می باشد. خارج شدن از برنامه روزانه و انجام برخی ماجراجویی ها انسان را زنده می کند. مسافرت در زندگی من بهترین زمان های زندگی من را تشکیل می دهد، من به عنوان مادر سه فرزند نوجوان بی صبرانه منتظر فرصتی برای مسافرت با آنها می باشم. و در اینجا به دلایلی برای مسافرت با بچه ها اشاره شده است.


1. برای این که به بچه ها نشان دهیم که دنیا بزرگ است.
مردم می گویند که "دنیا بسیار کوچک است". بله برخی اوقات مثلا وقتی که با کسی به یک دانشگاه می روید و در جایی یکی از آشنایان دور خود را می بینید، به نظر می رسد که دنیا کوچک است. اما حقیقت این است که دنیا بسیار بزرگ می باشد. گذراندن زمان دور از خانه، جایی که هیچ کس شما را نمی شناسد، شما را مجبور به شناختن جهان می کند و شما می فهمید که دنیا بزرگتر از محل زندگی شماست. چه فرزند شما ستاره تیم فوتبال باشد و یا اینکه در جستجوی یافتن دوستانی در اطراف خود باشد، با خارج شدن از منزل در میابد که ماهی تنهایی در میان دریایی بزرگ است. دنیای بزرگی در خارج از زندگی گروهی وجود دارد و نشان دادن جهان وسیع به بچه ها به آنها کمک خواهد کرد که جایگاه خود را در جهان بفهمند.
2. جدا شدن و واقعا متصل شدن
بچه ها و بزرگسالان این زمان واقعا فرصت زیادی را پشت دستگاه های الکترونیکی صرف می کنند. افراد زیادی هستند که بیشتر از همدیگر در مقابل آلات فن آوری قرار می گیرند؛ ساده تر است که افراد در مطبوعات، متون، و تلویزیون های اجتماعی شد کنند تا اینکه با یکدیگر صحبت نمایند. جدا شدن از خانواده به شما اجازه می دهد که زمان با کیفیتی را در کنار هم بگذرانید.
3. درباره خودتان چیزهایی یاد بگیرید.
استراحت کردن در میان هرج و مرج روزانه یک خانواده شلوغ کاری دشوار می باشد. دوری از کار و فعالیت های برنامه ریزی شده بچه ها به شما کمک خواهد کرد که بیشتر همدیگر را بشناسید. آیا بچه شما در جستجوی هیجان است یا اینکه سعی در یافتن چیزهای جدید دارد؟ شما چطور؟ آیا خانواده شما علاقه مند به پیروی از یک برنامه است یا اینکه ترجیح می دهد که کارها به صورت خود به خودی انجام شوند؟ علاقه های مشترک شما در مسافرت کدام ها هستند؟ در سفر خانوادگی بعدی خود دوست دارید که به کجا بروید؟(سیارک)
4. جزئیات را ببینید.
کودکان ناظر هستند، و نیاز به زمان هایی برای تحسین طبیعت اطراف خود دارند. مسافرت با بچه ها شما را وادار می کند که خود را در موقعیت آنها قرار دهید؛ شاید نحوه حرکت شما آهسته شود چرا کودکان همواره اطراف را مشاهده خواهند کرد و احتمالا شما هم علاقه مند خواهید شد که محیط را از دیدگاه آنها ببینید.
5. دنیای آنها را توسعه خواهید داد.
مسافرت ما را وادار می کند که غذاها، موسیقی، شیوه ها، فرهنگ ها، و زبان های نا آشنا تجربه کنیم. بچه های شما چیزهای جدید مورد علاقه خود را کشف خواهند نمود.
6. درک خود از ماجراجویی را تعیین نمایید.
بچه های کوچک به صورت طبیعی ماجرا جو هستند؛ آنها علاقه مند به کشف دنیای خود می باشند. آنها جذب تجربه های جدید، هیجان های دیداری، شنیداری، لمسی، مزه ای و بویایی می شوند. کشف جهان در کنار کودکان موجب بازسازی احساسات شما برای انجام ماجراجویی می شود و شما را به مسافرت های جدیدتر ترغیب می کند.
7. ایجاد برخی خاطرات
مسافرت با هم برای خانواده ها راه خوبی برای ایجاد خاطرات می باشد، و آنها در کنار هم می توانند داستان های خارق العاده ای به وجود بیاورند. (سیارک)
8. نشان دادن پاداش سخت کوشی به بچه ها
مسافرت می تواند گران قیمت باشد. اما به بچه ها نشان می دهد که سخت کوشی منجر به تعطیلات خارق العاده می شود. شما می توانید اخلاق کاری قوی و مسئولیت پذیری مالی را با آموزش صرفه جویی و بودجه بندی در طی مسافرت به بچه ها یاد بدهید.
9. به بچه ها تاریخ را آموزش دهید.
آیا اهرام مصر نزدیک و یا شخصی می باشند؟ بله لطفا. دیدن مناظر معروف منجر به زنده شدن متون می شود. آیا راه بهتری برای یاد دادن تاریخ به بچه ها بهتر از سفر کردن به محل های تاریخی وجود دارد؟
10. منجربه افزایش محبت می شود؟
مسافرت به افراد خانواده شما کمک می کند که برای امکاناتی که در اختیارشان قرار داده اید متشکر باشند، و به شما کمک می کند که پی به میزان امنیت، غدا، آرامش و سرپناهی را که برای آنها مهیا نموده اید ببرید. دیدن داستان های خبری همانند بودن و قرار گرفتن در آن محل نیست. توسعه ارتباطات شخصی با افراد مناطق دیگر جهان می تواند برای همیشه طرز فکرهای شما را تغییر دهد.(سیارک)

 این پست را چگونه می‌بینید؟ برای شما مفید بود؟ لطفا با نوشتن کامنت در زیر ما را مطلع کنید. 

ترجمه توسط itrans.ir

نظرات

در ادامه بخوانید...